فصل 3 قسمت 5: کره جنوبی، سرزمین تکنولوژی و کیمچی

4.6
از 21 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
سفر به سرزمین تکنولوژی و کیمچی
25 اسفند 1400 10:00
3

Radio Majara-South Korea-Blog Cover (ED 01)(00-12-23).jpg

به رسم فصل سوم رادیو ماجرا، سفرمان را با امیرسودبخش و شادی شاه پسند ادامه میدهیم و این بار به جنوب شرق آسیا و کشور کره جنوبی می‌رویم. کره جنوبی یکی از مقاصد گردشگری است که شاید به نسبت همسایگان غربی و شرقی‌اش، یعنی چین و ژاپن کمتر شناخته شده باشد. معمولا تصوری که ما از کره جنوبی داریم، کشوری با اقتصاد قوی و مردمانی سخت کوش است، کشوری که در دنیا، معجزه اقتصادی آن را به نام معجزه رودخانه هان می‌شناسند.

ولی دانسته‌های ما راجع به کره جنوبی چقدر دقیق و کامل است؟ مثلا می‌دانستید کل مساحت این کشور از استان فارس کوچکتر است؟ یا اینکه بیشتر خانه‌های پایتخت کره، یعنی شهر سئول از بیست تا سی متر بزرگ‌تر نیست؟ از شرایط سفر و اقامت به کره خبر دارید؟ و دانستنی‌های دیگر که کمتر درباره این کشور شنیده‌ایم! در قسمت پنجم این فصل از پادکست رادیو ماجرا، راجع به همه این موارد صحبت کرده‌ایم و از اختلافات و اشتراک‌های فرهنگی جالب ایران و کره گفته‌ایم.

موج کره‌ای و دنیای تکنولوژی!

نمیشه به کره جنوبی سفر کرد و درباره کی‌پاپ و گروه BTS صحبت نکرد، موج کره‌ای که در دنیا جریان پیدا کرده! به جز این موارد، نمی‌شود به غذاهای خوشمزه کره‌ای و رستوران‌هایش سر نزد و کیمچی نخورد. برای همین در قسمت جدید رادیو ماجرا با دو مهمان عزیز، فرناز و محمد، همسفر شدیم. آنها سالهاست در کره زندگی میکنند و در این سفر همراه ما هستند تا اطلاعات مختلف و خاطره‌های جذاب و شنیدنیشان را با ما به اشتراک بگذارند.
محمد از خاطره خوردن هشت پای زنده و زندگی در اتاق بیست متری برای ما صحبت می‌کند و توضیح می‌دهد که چگونه احترام گذاشتن زیاد کره‌ای‌ها به بزرگ‌ترها گهگاهی منجر به سواستفاده بزرگ‌ترها و کسانی که مرتبه بالاتری دارند، می‌شود.
فرناز هم با توجه به این که بیش از 9 سال است که در کره زندگی می‌کند و 5 سال هم گزارشگر رادیو بوسان بوده، کاملا با فرهنگ و رسوم کره‌ای‌ها آشناست و تجربیاتی که از سال‌ها زندگی در کره جنوبی و شهر بوسان دارد را با ما به اشتراک میگذارد. پس با ما در این قسمت جدید رادیو ماجرا همراه باشید.

 

پادکست چیست؟

نرگس کاظمی‌فرد
نرگس کاظمی‌فرد

سفر که به واژه‌ها پیوند می‌خورد، برایم مرزها را بی‌معنی می‌کند. گردشگری خواندم چون مفهوم سفر بیش از کلمه‌اش در ذهنم قد کشیده بود و ایرانشناسی خواندنم، دلیلش چیزی جز پیدا کردن ریشه‌هایم نبود. اما این ماجراجویی در مسیر واژه‌ها بود که علایقم را به سطح واقعیت رساند و مزه‌مزه کردن جهان را دوباره برایم ترجمه کرد.