ارمنستان، سرزمینی آرام با مساحت کم

تاریخ سفر: 1401/05/20 تا 1401/05/24

به نام پروردگار یکتا

سلام خدمت خوانندگان و مخاطبان گرامی لست سکند این اولین سفرنامه ای می باشد که به رشته تحریر در می آورم، امیدوارم که بتوانم به عنوان اولین تجربه سفرنامه نویسی برای یک سایت در حوزه گردشگری یک سفرنامه مناسب و کاربردی بنویسم. سفر واژه ای می باشد که تمام انسانها با آن سرکار و داشته و در طی زندگی با آن زندگی می کنند هر انسان در طول زندگی در این دنیا برای یکبار هم شده یک سفر را تجربه کرده است ولو برای مدت یک روز یا کمتر از بیست و چهار ساعت، همانطور که همگان می دانند در هر بار سفر که به هر مکان جغرافیایی انجام می شود تجربه انسان از مکان های دیگر که شامل مجموعه ای از فرهنگ، تمدن جوامع دیگر، رفتار و جهان بینی های انسان های آن مکان، هنر، تاریخ، نوع پوشش، آداب، رسوم، آثار و ابنیه تاریخی، فرهنگی، هنری، طبیعت و دیگر جاذبه های آن مکان می شود افروزده می شود و این گستره افزوده شدن تجربه و آگاهی و اطلاعات باعث رشد و گسترش و حتی تغییر جهان بینی انسان می شود و به قول معروف باعث پخته تر شدن انسان می شود.

بنده بعد از سال 98 که آخرین سفر خارج از کشور به مالزی بوده است تا تابستان 1401 سفر خارج از کشور دیگری نداشته ام بعد از بهتر و ایمن تر شدن وضعیت همه گیری بیماری کرونا بر آن شدم تا اگر بتوانم و قسمت شود که تابستان 1401 به یک سفر خارج از کشور برنامه بروم اصولا برای هر کاری که می خواهم انجام دهم از قبل برنامه ریزی انجام می دهم علی الخصوص اگر برنامه ای با عنوان سفر آن هم سفر خارج از کشور باشد که از چندین هفته قبل یا حتی چند ماه قبل تر از آن در مورد همه موارد سفر تحقیق و مطالعه و برنامه ریزی می کنم.

چندین سفر خارج از کشور در سال های قبل تر داشته ام که در این زمینه سفرنامه های مربوط به لست سکند و نقد و نظرهایی که در مورد هتل ها و همچنین آژانس های گردشگری مطالعه کرده بودم کمک زیادی در انتخاب هتل و همچنین آژانس مدنظر برای بنده داشته است. برای سفر به ایروان از حدود یک ماه و نیم قبل تر در مورد کشور ارمنستان و وضعیت کلی آن و سایر اطلاعات مربوط به ایروان از جمله امکان و جاذبه های گردشگری آن مطالعه کردم و سفرنامه های زیادی در مورد این سفر در سایت لست سکند را مطالعه کردم و تورهای مختلف را از آژانس های مسافرتی مقایسه و در نهایت تور ارمنستان را برای 5 روز و 4 شب برای تاریخ 20 مرداد ماه تا 24 مرداد ماه را در تاریخ 30 تیرماه خریداری کردم.

قبل از شروع سفر یک مورد را خواستم جهت انتقال تجربه در شرایط جدید دریافت ارز مسافرتی بعد از چند سال خدمتتان توضیح دهم برای دریافت ارز مسافرتی از 10 روز قبل تر در سامانه ای که برای ثبت نام ارز مسافرتی توسط بازار متشکل ارز ایران راه اندازی شده و یک اپلیکیشن هم طراحی شده است با دشواری و عدم دریافت پیامک برای ثبت نام توسط سامانه بلاخره موفق بمه ثبت نام شدم که در طی چند روز که درخواست ثبت نام و درخواست ثبت می دادم که در واقع یک سامانه ای برای دادن وقت صرافی به صورت آنلاین براساس منطقه شهرداری می باشد در هر بار درخواست ثبت اعلام می شد  صرافی در این منطقه در حال حاضر فعال نمی باشد که بعد از چند روز انجام این کار و نرسیدن به نتیجه به صورت حضوری برای خرید ارز مسافرتی به صرافی مراجعه کردیم که آنهم 4 الی 5 ساعت در نوبت ماندن و انجام کار زمان برد ولی در این بین یک مسئله ای به وجود آمد برای دریافت ارز مسافرتی بایستی حتما توری را که از آژانس گردشگری تهیه کرده اید حتما مهر آژانس دارای شماره ثبت باشد.

اگر مهر زده شده دارای شماره ثبت نباشد نمی توانید ارز مسافرتی را به قیمت ارز مدظر تهیه کنید ولی مهر آژانسی که تور را خریداری کرده بودیم شماره ثبت در داخل مهر نداشت و از آژانس هم که پیگیری کردم کارشناس فروش اعلام کرد که مهری که شماره ثبت داشته باشد ندارند (آژانس های مسافرتی به دلیل ندادن مالیات شماره ثبت شان را بر روی مهر درج نمی کنند) از این رو مجبور شدیم که ارز لازم را با نرخ آزاد با کارت ملی خریداری کنیم.

روز اول سفر (1401/05/20)

ساعت پرواز با هواپیمایی قشم ایر ساعت 18، 20 مرداد ماه 1401 بود که شب قبل از سفر کل مایحتاج و وسایل سفر را در چمدان آماده کرده بودیم تا برای روز سفر مشکلی پیش نیاید با توجه به اینکه بایستی سه ساعت قبل از پرواز در فرودگاه حضور داشته باشیم ساعت 13:45 دقیقه حرکت کردیم که تقریبا یک ربع بعد اینترنت را روشن کردم و مشاهده کردم که از طرف کارشناس فروش آژانس پیغامی ارسال شده است که پرواز مان 4 ساعت تاخیر دارد و ساعت 22 انجام می شود که به خاطر این امر مجبور شدیم تا مجدد به منزل برگشته و دیرتر به فرودگاه مراجعه کنیم در ساعت 19:15 دقیقه به فرودگاه مراجعه کردیم و کلیه مراحل تحویل بار و چک این پرواز و پاسپورت را انجام داده و در نهایت در گیت مدنظر منتظر ورود به هواپیما شدیم که مجدد با نیم ساعت تاخیر ساعت 22:30 پرواز به سمت ایروان انجام شد.

قبل از شروع پرواز یک بطری آب معدنی کوچک از طرف مهانداران پرواز برای مسافران توزیع شد و یک ربع تا بیست دقیقه پس از پرواز نیز به علت کوتاه بودن زمان پرواز(یک ساعت:ربع تا بیست دقیقه) غذای سفر بین مسافران توزیع شد. متاسفانه به دلیل اینکه کلا کیفمان را نمی توانستیم در صندلی داشته باشیم و بایستی در قسمت بار بالای صندلی می گذاشتیم نتوانستم عکس بگیرم (غذا شامل دو نوع چلو جوجه و چلو گوشت بود که چلو جوجه را انتخاب کردم به انضمام مخلفات بیسکوییت و دسر کارامل و نوشابه و ماست بود)

پس از رسیدن به فرودگاه بین‌المللی زوارتنوتس ایروان (فرودگاهی کوچک با داشتن تنها شش گیت پرواز) و خروج از هواپیما و گذر از گیت ورود و تحویل بار راهنمای مربوط به آژانس معرفی شده را پیدا کردیم و در کنار سایر مسافران برای انجام بقیه مراحل منتظر ماندیم تا کلیه مسافران پذیرش شوند سپس کلیه مسافران توسط آژانس همکار چک این شده و هر اتاق یک سیم کارت دریافت کرد و در داخل فرودگاه در سالن محل خروج باجه ای برای تبدیل پول وجود دارد توصیه می شود که حتما مقداری از پول خود را در همان فرودگاه تبدیل به درام کنید، در تاریخی که پول را تبدیل کردیم هر صد دلار معادل با 40600 درام بود. با اتوبوس به سمت هتل های مدظر حرکت کردیم هتل ما، هتل 4 ستاره آنی سنترال این بود که در منطقه کنترون (مرکز شهر) قرار داشت. تقریبا ساعت 1 بامداد به هتل رسیدیم و پذیرش شدیم و اتاق دو تخته را تحویل گرفتیم اتاق در طبقه 6 قرار داشت اتاق تمیز و مرتبی بود تجهیزات اتاق شامل تخت دو نفره، کمد لباس، گاو صندوق، دو عدد مبل و دو میز با کتری برقی و دو دست فنجان و نعلبکی و قهوه و چای و دو عدد بطری آب داشت که اگر می خواستیم هر روز اتاق ها را تمیز می کردند و بطری آب و قهوه و چای شارژ می شد.

 پس از ورود به اتاق و جاسازی وسایل و انداختن سیمکارت در داخل تلفن همراه ساعت 3 نصفه شب موفق به خوابیدن شدیم.

روز دوم سفر (1401/05/21)

ساعت 8:30 از خواب بلند شدیم ساعت صرف صبحانه در هتل از ساعت 8 تا 11 صبح بود پس از آماده شدن برای صرف صبحانه به طبقه همکف مراجعه کردیم صبحانه هتل به صورت سلف سرویس بوده و شامل انواع نان، قهوه، چای، شیر، آبمیوه، تخم مرغ(نیمرو و آبپز)، چند مدل سالاد، سه مدل شیرینی، عسل، چند نوع مربا، سوسیس، کالباس چند مدل سبزیجات و ... بود.

پس از صرف صبحانه آماده برای شرکت در تور دریاچه سوان و دره گلها شدیم در لابی هتل منتظر ماندیم و ساعت 10:30 صبح مسئول تور مراجعه کرد و سوار اتوبوس شدیم پس از تکمیل کلیه شرکت کنندگان از هتل های دیگر به سمت دره گل ها حرکت کردیم (تور مذکور را برای هر نفر 14000 درام خریداری کردیم) تا رسیدن به دره گل ها حدود یک ساعتی طول کشید در طول مسیر راهنمای تور در مورد محل دره گل ها توضیحاتی دادند دره گل ها در محل شهر کوچکی به نام تساغکادزور در استان کوتایک ارمنستان در فاصله 50 کیلومتر شمال شرقی ایروان در دامنه شرقی کوه تقنیس واقع شده است این محل به این دلیل به دره گلها معروف می باشد که در فصول بهار و تابستان در داخل دره و منطقه پر از انواع گلها می شود به همین دلیل به این نام مشهور شده است.

این محل در فصول زمستان به دلیل برف گیر بودن به یکی از معروف ترین پیست اسکی در دنیا تبدیل می شود و اسکی بازان زیادی از کلیه کشورها برای انجام تمرینات برای مسابقات به این پیست اسکی مراجعه می کنند. در محل دره چند خط تله سیژ دارد که البته تا ایستگاه انتهایی فعال نبود هزینه هر نفر 3000 درام بود پس از تهیه بلیط سوار تله سیژ که به صورت دو نفره بود شدیم که در طی مسیر از بالای دره گذر کردیم و انواع گل ها در داخل دره و دامنه ها قابل مشاهده بود و فضای گلها به همراه پوشش گیاهی جنگلی فضای بسیار زیبا و دلنشینی را ایجاد کرده بود مسیر به صورت رفت و برگشت بود پس از گذشت یک ربع تا بیست دقیقه به آخرین ایستگاهی که فعال بود رسیدیم و پیاده شدیم و در آن ایستگاه نیز تعدادی دکه با داشتن مواد غذایی، نوشیدنی و بلال فروشی و محل هایی برای استراحت بود یک گردشی آنجا انجام زدیم و چند عکس گرفتیم و مجدد سوار تله سیژ شده و به ایستگاه اول بازگشتیم در طول مسیر هر چند صدمتر ترانه های مختلفی پخش می شد که باعث ایجاد فضای دلنشین در طول مسیر می شد. پس از جمع شدن تمام مسافرین به سمت دریاچه سوان حرکت کردیم.

 

پس از یک ربع به محل دریاچه سوان رسیدیم پس از پیاده شدن برای صرف ناهار به یک رستورانش رفتیم فضای رستوران دارای بالکن بود ولی ما نمی توانستیم در بالکن بنشینیم(به دلیل اینکه تورها اجازه نداشتند از بالکن برای نشست استفاده کنند) یک ساعت قبل از سفارش غذا را تور لیدر تلفنی داده بود از بین سه نوع غذا کباب و مرغ و ماهی، سفارش دو پرس ماهی قزل آلا دادیم پس از نشستن دور میز ابتدا سالاد آوردند که سالاد شامل هویج، کلم، جعفری، دانه های گندم و روغن زیتون که اصلا خوشم نیامد برای من مزه ای شور داشت ولی اکثریت همسفران خوششان آمد و خوردند پس از آن نفری بطری نوشابه شیشه ای و تکه های نان آوردند پس از چند دقیقه غذای اصلی را آوردند.

سفارش ما شامل دو تکه ماهی قزل آلای سرخ شده و در کنار آن سیب زمینی البته در کنار کلیه سفارش ها سیب زمینی سرخ شده داشت به انضمام یکه تکه لیمو ترش متاسفانه ماهی بسیار شور بود و اگر نان نبود نمی توان خورد به زور چند تکه از ماهی و مقداری از سیب زمینی را با نان خوردم گویا ارمنی ها به شوری غذا علاقه خاصی دارند پس از صرف غذا مقرر شد که به مدت 2 ساعت در محل حضور داشته باشیم دریاچه سوان یکی از جاهای دیدنی ایروان ارمنستان می باشد این دریاچه در فاصله 60 کیلومتری شمال شرق ایروان و در استان گغارکونیک قرار دارد این دریاچه که بزرگ‌ترین دریاچه منطقه قفقاز و از بزرگ‌ترین دریاچه‌های کوهستانی آب شیرین در جهان است در ارتفاعات ۱۹۱۶ متری سطح دریا واقع شده‌است.

در محل دریاچه بازارچه هایی با انواع محصولات تزئینی، زیورآلات، نقره جات، انواع محصولات سنگی به صورت و شکل های مختلف (گوی مانند، سنگ های تزئینی و ...)، صنایع دستی و اغذیه فروشی بود. همچنین در کنار دریاچه محل هایی برای اجاره  قایق و سوار شدن در قایق و گشت در سطح دریاچه داشت. در سطح بالاتری از سطح دریاچه و در بالای کوه دو کلیسا وجود دارد که برای رفتن به بلندی و بالای کوه بایستی از پله هایی برای اینکار قرار داده شده است استفاده می کرد که در قسمت هایی سطح های برای ایستادن و استراحت وجود داشت در بین راه نیز غرقه هایی با محصولات زیورآلات و وسایل تزئینی سنگی و در چند غرقه نیز تابلوهای نقاشی برای فروش مستقر بود قیمت یک گوی سنگی که بسیار زیبا بود را از یک پیرزن غرقه دار پرسیدم 10000 درام بود بیشتر یک سری از غرفه دارها پیرزن های با سن بالا بودند که بسیار سلامت و شاد بودند.

در بالای کوه دو کلیسا وجود دارد که در داخل یکی از آنها مراسم ازدواج و انجام مراسم مربوط به آن در حال انجام بود که برای ما جالب و تماشایی بود چشم انداز دریاچه از بالای کوه بسیار زیبا و دلنواز می باشد و می توان یک چشم انداز پارانومیک از دریاچه عکسبرداری کرد. تعدادی مرغان دریایی نیز در سطح دریاچه در حال پرواز بودند و بر روی سقف یک ساختمانی تعداد زیادی از همین مرغان دریایی مستقر شده بودند که تصویر جالبی از بالای دریاچه ایجاد کرده بودند.

 

 پس از پایین آمدن از بالای کوه و رسیدن به بازارچه کنار دریاچه و گشتی در آن یک نان معروف ارمنی به نام گاتا به قیمت 500 درام خریدیم نانش خوشمزه بود و تقرییا شبیه کلوچه فومنی خودمان بود، پس از پایان ساعت اتمام تور سوار اتوبوس شده و به سمت هتل بازگشتیم. بعد از آن نزدیکترین فروشگاه به نام فروشگاه SAS که یک فروشگاه زنجیره ای می باشد را از طریق نقشه در داخل تلفن همراه پیدا کرده و پیاده به سمت فروشگاه حرکت کردیم، در محل فروشگاه دکه ای برای تبدیل پول مستقر می باشد پس از تبدیل پول یک سری اجناس که نیاز داشتیم را تهیه کرده و به سمت هتل حرکت کردیم. پس از رسیدن به هتل و خوردن شام(از ایران یک سری مواد غذایی و چندین کنسرو آورده بودیم تا به مسئله غذا برنخوریم) خوابیدیم.

روز سوم سفر 1401/05/22

یک نکته را در این قسمت عرض کنم در ابتدا برای سفر به ایروان می خواستم که تور 4 روز و 3 شب را تهیه کنم ولی با تحقیقاتی که انجام داده بودم و امکان بازدید از جاذبه های خارج از شهر ایروان احتمال کم بودن این زمان برای بازدید از حداکثر جاذبه های گردشگری را دادم به همین دلیل یک شب بیشتر تور را خریداری کردم ولی متاسفانه طبق پیش بینی که کرده بودم تورهای مربوط به معبد گارنی و کلیسای چغارد و شهر اچمیازدین به دلیل به حد نصاب نرسیدن تعداد شرکت کنندگان در روزهایی که ما حضور داشتیم برگزار نشد و نتوانستیم این مکان ها را بازدید نماییم.

به دلیل برگزار نشدن تورهای مذکور برنامه ریزی کردیم که جاذبه های گردشگری داخل شهر ایروان را بازدید نماییم شب قبل در هتل محل کلیه مراکز گردشگری داخل شهر را بر روی نقشه مشخص کرده بودم با توجه به اینکه هتل ما در خیابان تیگران متس و در نزدیکی مرکز شهر و سایر جاذبه های ایروان قرار داشت از این رو تصمیم گرفتیم  با پای پیاده و انجام پیاده روی به بازدید از جاذبه ها بپردازیم. ساعت 11 صبح از هتل خارج شدیم و ابتدا به سمت کلیسای سنت گریگور روشنگر(لوزاوریچ) که بزرگ‌ترین کلیسای جامع حواری ارمنی در جهان به‌ شمار می‌رود و در نزدیکی هتل قرار داشت حرکت کردیم پس از طی 5 دقیقه به محل کلیسا رسیدیم.

ابتدای ورودی کلیسا از یک بلوار با ردیف هایی از درختان کاج در دو طرف تشکیل می شود که پس از طی کردن مسیر که هم به صورت پله و هم به صورت رمپ بود گذر کرده و به محوطه بیرونی کلیسا رسیدیم در داخل کلیسا به دلیل اینکه روز یکشنبه هم بود مراسم دعا و نیایش در حال برگزاری بود از این رو به احترام مراسمشان به داخل کلیسا نرفتیم کمی در محوطه بیرونی و پشت کلیسا گشتیم و عکس و فیلمبرداری کردیم.

 پس از گذشت نیم ساعت به سمت میدان جمهوری که یکی از جاذبه های گردشگری ایروان برای گردشگران و همچنین محلی برای خوش نشینی و گذرندان اوقاتی خوش برای شهروندان ایروان علی الخصوص در شب می باشد حرکت کردیم پس از رسیدن به میدان جمهوری آنچه که نظر من را جلب کرد حضور پلیس ها و ماشین های پلیس در داخل میدان و همچنین استقرار تعداد زیادی پلیس در ساختمان های حاشیه میدان بود برایم سوال بود که چرا در این مکان این تعداد پلیس و ماشین پلیس چه در طول روز و چه در شب حضور دارند که با خود در طی این چند روز حضور در ایروان فکر کردم که علت حضور پلیس می تواند به وجود اعتراضات و محل برگزاری آن در این میدان مربوط باشد.

وجود ساختمان های مهمی چون وزارت امور خارجه، خانه دولت و چند وزارتخانه دیگر نیز توجیهی برای حضور پلیس در این میدان بود. میدان جمهوری توسط معمار معروف ارمنی به نام آلکساندر تامانیان طراحی شده است، این میدان به صورت بیضی می باشد که از چهار طرف به چهار خیابان به آن منتهی می شود، معماری ساختمان های اطراف میدان بسیار زیبا، تماشایی و جذاب می باشد و نظر هر بیننده ای را به خود جذب می کند، این امر به جذابیت این میدان می افزاید، یک استخر بزرگ با آبنمای موزیکال در قسمت حدود شمال شرقی میدان و در جلوی ساختمان نگارخانه ملی ارمنستان قرار دارد که در شب ها از اواخر ماه می تا ماه اکتبر از ساعت 9 تا 11 آبنمای موزیکال میدان برقرار می باشد و شب ها از قبل از ساعت 9 جمعیت کثیری از ارمنیان برای مشاهده این نمایش موزیکال در میدان جمهوری و اطراف حوض مذکور و محوطه آن جمع می شوند.

 به دلیل گرم بودن هوا در آن ساعت از میدان جمهوری گذر کردیم و قرار شد که شب برای مشاهده مراسم آبنمای موزیکال مجدد به میدان مراجعه کنیم پس از آن به سمت پارکی در خیابانی بالاتر از میدان جمهوری قرار دارد و بر روی نقشه جز همین میدان محسوب شده و نامیده می شود رفتیم پارک آرامش بخش و زیبایی بود با حوضچه ها و درختان و صندلی های زیادی برای نشست نیم ساعتی را برای رفع خستگی و در امان ماندن از گرما در زیر سایه درختی استراحت کردیم پس از استراحت طبق حرکت از روی نقشه به سمت خیابان شمالی و ساختمان اپرا حرکت کردیم.

پس از طی حدود 10 دقیقه پیاده روی به ورودی خیابان شمالی رسیدیم خیابان شمالی، خیابانی می باشد که در مرکز ناحیه کنترون قرار دارد این خیابان در سال ۲۰۰۷ ساخته شده و ۴۵۰ متر طول و ۲۷ متر عرض دارد، خیابان شمالی دارای ساختمان های لوکس و معماری نوین با کاربری تجاری و مسکونی می باشد که در آن هتل ها، کافه ها رستوران ها و برندهای معروف پو.شاک، موبایل و ..... استقرار یافته است و به گونه ای این ویژگی ها باعث ایجاد جذابیت برای این خیابان نسبت به خیابان های اطراف شده است و نکته دیگر اینکه انتهای این خیابان به خیابان تومانیان و در نهایت ساختمان اپرا ختم می شود در طول این خیابان علی الخصوص عصر به بعد گروهای موسیقی خیابانی در این خیابان حضور یافته و مشغول خواندن و نواختن می شوند و فضا و محیط دل انگیزی را از ساعت عصر تا پاسی از شب در این خیابان ایجاد می کنند. این خیابان در طول روز و ساعات گرم خلوت تر و از عصر به بعد شلوغ تر می شود.

 پس از گذر از خیابان شمالی به ورودی محل ساختمان اپرا رسیدیم در ابتدای ورودی دکه ها و غرفه هایی با امکانات فروش بستنی آبمیوه کافه و رستوران و غیره وجود دارد که پس از گذر چند ده متری به محوطه باز ساختمان اپرا که به میدان آزادی معروف می باشد رسیدیم، در جلوی ساختمان و در محوطه میدان مذکور دو طرف آن دو مجسمه وجود دارد مجسمه سمت راست آلکساندر اسپنداریان و مجسمه سمت چپ یوهانس تومانیان(شاعر بزرگ ارمنی) قرار دارد. ساختمانی اپرا یا خانه اپرای ارمنستان در سال 1933 افتتاح شد، این ساختمان محل اجرای اپرا و تئاتر و تشکیل و برگزاری کلاس های مربوط به آن می باشد. معماری ساختمان توسط الکساندر تامانیان  طراحی شده است که بسیار زیبا می باشد. یک ساعتی را در فضای سبز اطراف ساختمان و محوطه آزادی نشسته و استراحت کردیم و مدتی را در محوطه چرخی زدیم و عکاسی و فیلم برداری انجام دادیم.

پس از آن از کنار ساختمان اپرا به سمت منطقه کاسکاد یا هزار پله حرکت کردیم. پس از طی حدود 10 دقیقه یا کمتر پیاده روی به بلوار ورودی کاسکاد که سنگفرش می باشد رسیدیم که در وسط آن فضای سبز و در دو طرف آن کافه ها و رستوران های زیادی قرار دارد که به زیبایی محوطه کمک کرده است. پس از طی کردند چند ده متری به محل پله ها رسیدیم، این مجموعه که به صورت راه‌پله و پلکان می‌باشد در سال ۱۹۷۱ شروع به ساخت و در سال ۱۹۸۰ تکمیل شده‌است. این مجموعه ۵۷۲ پله دارد و پهنای بنا ۵۰ متر است. ارتفاع مجموعه از پایین‌ترین بخش تا بلندترین قسمت آن برابر با ۳۰۲ متر است. همچنین ارتفاع مجموعه از پایین‌ترین بخش تا بلندترین قسمت بالکن آن به ۴۵۰ متر می‌رسد.

تصمیم گرفتیم که از پله بالا برویم پس از طی کردن تعدادی پله سطوح و پلکان هایی طراحی شده است که در هر پلکان حوضچه هایی به همراه معماری و مجسمه های متفاوتی در هر سطح طراحی شده است و در هر سطح ورودی برای موزه داخل ساختمان دارد که موزه کافسجیان می باشد در دومین پلکان به ورودی موزه مراجعه کردیم تا از موزه بازدید کنیم که به علت داشتن پله منصرف شدیم (به دلیل پله های زیادی که آمده بودیم بسیار خسته شده بودیم) پس از طی کردن پله و ایستادن در هر پلکان بالاخره به بالای پله ها رسیدیم از بالای کاسکاد چشم اندازی تقریبی از سطح شهر قابل مشاهده می باشد البته در حقیقت آنطور که در اینترنت و سفرنامه ها خوانده بودم چشم انداز آنچنان وسیع و پارانومیک قابل مشاهده نمی باشد.

از بالای کاسکاد ساختمان اپرا نیز مشخص می باشد در واقع ساختمان اپرا، خیابان شمالی و کاسکاد در یک راستا قرار دارند. پس از کمی توقف در بالا و عکسبرداری به سمت پایین پله ها حرکت کرده و پس از چند دقیقه به پایین پلکان رسیدیم تبعا پایین آمدن از آن همه پله راحت تر از بالا رفتن از آن بود مجدد پس از طی کردن بلوار ورودی از همان مسیری که آمده بودیم به سمت ساختمان اپرا بازگشته و در بین راه در پارکی در نزدیکی ساختمان اپرا چند دقیقه ای استراحت کردیم و سپس از همان مسیر اپرا و خیابان شمالی به سمت پارک جمهوری رفتیم در پارک جمهوری به دلیل خستگی و گرم بودن هوا سفارش شیک از دکه آبمیوه فروشی دادیم قیمت هر عدد شیک 1000 درام بود.

شیک خریداری شده مثل آبمیوه بود و قابل مقایسه با شیک های خودمان نمی باشد والا اسم این آبمیوه بود نه شیک انگار یک مقدار سس کاکائو و بیسکوئیت را در داخل شیر ریخته و با یخ با هم میکس کرده بودند و مثل آبمیوه شل و ول، کلی به شیک خندیدم و خوردیم یک نکته اینکه در سطح شهر از این دکه ها و غرفه های آبمیوه بستنی فروشی تقریبا زیاد هست و بیشتر شهروندان ایروان در طول روز علی الخصوص در گرمای هوا آبمیوه زیاد مصرف می کنند این آبمیوه ها را در داخل لیوان هایی که ما در ایران برای شیک استفاده می کنیم و در دار بوده و نی دارد مصرف می کنند و این امر باعث تولید حجم زیادی زباله پلاستیکی و از این دست می باشد. پس از دقایقی استراحت به سمت هتل بازگشتیم.

 پس از مدتی استراحت ساعت حدود ساعت 7 مجدد از هتل خارج شده و به سمت پارک جمهوری و میدان جمهوری حرکت کردیم پارک جمهوری پارک زیبایی می باشد و محوطه آرام و دل پذیری دارد و دقایقی را در پارک نشستیم و سپس به سمت خیابان شمالی و ساختمان اپرا رفتیم تا در شب نیز بتوانیم این مناطق را روئیت کنیم خیابان شمالی که از غروب به بعد شلوغ تر و پرجمعیت تر می شود پس از دیدن خیابان و اپرا و مدتی توقف در آنجا موقع بازگشت تصمیم گرفتیم که از فست فود زنجیره ای شهیر یک غذایی تهیه کنیم با توجه به اینکه به دلیل حلال نبودن گوشت مصرفی نمی توانستیم هر غذایی بخوریم تصمیم گرفتیم که به یکی از شعبه های فست فود مذکور که در خیابان تیگران و نزدیک میدان جمهوری قرار داشت مراجعه کرده و از منو آن یک غذایی سفارش دهیم که برای دو نفر دو پاستا سبزیجات با دو عدد نوشابه کولا به قسمت 3000 درام سفارش دادیم.

حدود بیست دقیقه ای طول کشید تا سفارشمان آماده شود و چون ساعت نزدیک نه بود و گرسنه مان هم بود، تصمیم گرفتیم که ابتدا برای تماشای آبنمای موزیکال به میدان جمهوری مراجعه کنیم پس از دریافت سفارش به سمت میدان حرکت کردیم میدان مملو از جمعیت در حال آمد و شد و در گرداگرد حوضچه آبنما و محوطه اطراف آن مملو از جمعیت بود همه منتظر شروع نمایش آبنما بودند وقتی که ما به میدان رسیدیم ساعت حدود 9:20 دقیقه بود که تقریبا نمایش آبنما ها شروع شده بود و تعداد زیادی در حال فیلم برداری از این نمایش بودند 4 تا 5 آهنگ از این آبنمای موزیکال بسیار زیبا را تماشا کرده و گوش فرا دادیم آبنما ها در سرتا سر حوضچه در حال بالا و پایین رفتن به همراه تن آهنگ در حال پخش شدت و ضعف می گرفتند و همچون موجی رقصان در حال خرامیدن بودند. مشاهده چنین نمایش موزیکال با آن همه جمعیت و نور و چراغانی خود میدان جمهوری و ساختمان های اطراف آن در شب صحنه های بسیار زیبا و دیدنی و هیجان انگیز و پر از شور و شوق زندگی در انسان ایجاد می کند در واقع می توان گفت که میدان جمهوری ایروان در شب ها قلب تپنده این شهر می باشد و به نظر من یکی از بهترین جاذبه های ایروان همین شب های موزیکال میدان جمهوری می باشد.

 پس از حدود 20 تا 30 دقیقه ای که در کنار نمایش آبنمای موزیکال بودیم و آن را تماشا کردیم و فیلم برداری کردیم برای اینکه غذایمان سرد نشود به سمت هتل حرکت کردیم پس از رسیدن به هتل غذاها را باز کردیم که بخوریم که ای دل غافل به دلیل اینکه پاستا می باشد و بایستی همان موقع خورده شود پاستای مان گرم بود ولی مقداری ماسیده شده بود که نگویم پاستای خودمان کجا پاستای اینها کجا !

روز چهارم سفر مورخ 1401/05/23

صبح ساعت 9 صبح از خواب بیدار شدیم و پس از صرف صبحانه برنامه ریزی کرده بودم که امروز برای بازدید از مجسمه مادر و پارک پیروزی و رفتن به مسجد آبی اختصاص دهیم آماده شدیم و با توجه به اینکه مکان مجسمه مادر نسبت هتل ما دورتر بود و از طریق پیاده روی نمی توانستیم به آنجا برویم از این رو از طریق گرفتن تاکسی اینترنتی از طریق برنامه یاندکس که یک برنامه تاکسی اینترنتی روسی می باشد و در کشورهای منقطه قفقاز استقاده می شود یک تاکسی اینترنتی گرفتیم و به سمت پارک پیروزی حرکت کردیم مزیت این تاکسی ها این می باشد که هزینه مشخص می باشد فقط یک مشکلی که وجود دارد با توجه به اینکه اکثر راننده های تاکسی خیلی انگلیسی بلد نیستند برقراری ارتباط از طریق تلفنی سخت می باشد ولی می توانید از نوع ماشین و شماره پلاک آن تاکسی را پیدا کنید.

پس از رسیدن و پرداخت هزینه(900درام) به سمت ورودی پارک پیروزی حرکت کردیم ساعتی که به پارک مراجعه کرده بودیم نزدیک 11:30، 12 ظهر بود و هوا گرم و پارک نیز خلوت بود پس از طی یک مسافت مستقیم درحدود هفت هشت دقیقه به دکه ها و غرفه ها و وسایل بازی مخصوص کودکان رسیدیم که تعدادی از کودکان مشغول بازی و استفاده از وسایل بودند پس از عبور از وسایل بازی و طی مسافت کمی به محوطه مجموعه مجسمه مادر که به مام ارمنستان معروف است رسیدیم مجسمه مادر بر روی ساختمان سنگی قرار گرفته است که داخل ساختمان یک موزه نظامی مربوط به تاریخ جنگ جهانی دوم می باشد البته ما از موزه دیدن نکردیم، این مجسمه با ۲۲ متر بلندی یکی از بزرگ‌ترین مجسمه‌های ایروان است که درمجموع با ستون و پایه‌، ۵۱ متر ارتفاع دارد. این مجسمه‌ مسی توسط مجسمه‌ساز، آرا هاروتیونیان طراحی شده است این مجسمه نمادی از صلح، شجاعت و محافظت از ارمنستان در برابر بیگانگان است.

در محوطه اطراف مجسمه نیز ابزارها و وسایل جنگی نیز به نمایش گذاشته شده است. پس از چرخی در محوطه و گرفتن عکس به سمت قسمت جلویی مجسمه رفتیم با توجه به اینکه این پارک و مجسمه در بالای سطح کوهی قرار دارد از بالای آن چشم اندازی از شهر قابل مشاهده می باشد  پس از آن به سمت شمال شرقی پارک که یک دریاچه کوجک مصنوعی و هتل رادیسون بلو قرار داشت رفتیم و گشتی زدیم حدود یک ساعتی بازدید از این پارک و مجسمه طول کشید با توجه به اینکه هوا گرم بود برای بازگشت نیز از طریق یاندکس درخواست تاکسی دادیم.

دو تا سه بار درخواست تاکسی دادیم ولی جالب اینکه در هر دو بار مسیر تاکسی و حرکت آن در نقشه مشخص بود و نشان می داد که تاکسی در کدام خیابان هست و کدام قسم است و مانند اسنپ خودمان نشان می دهد که تاکسی چند دقیقه دیگر می رسد و مسیر حرکت آن را نشان می دهد ولی در دو بار درخواست اول ماشین یا مسیر دیگری را میرفت و به سمت محلی که ما قرار داشتیم نمی آمد و یا در نقطه ای متوقف می ماند البته در برنامه اسنپ هم گاهی همین مشکل لوکیشن نیز وجود دارد که در نهایت در درخواست سوم موفق به دریافت تاکسی شدیم به سمت هتل حرکت کردیم و پس از 20 دقیقه به هتل رسیدیم هزینه برگشت برای ساعت یک و نیم دو بعدازظهر 800 درام شد.

 پس از خوردن ناهار و کمی استراحت و جستجو در اینترنت و مشخص کردن مکان های دیگری که می خواستم برویم مجدد آماده شده و ساعت 5 بعدازظهر برای بازدید از مسجد کبود ایروان یا مسجد جامع ایروان از هتل خارج شده و طبق راهنمای مسیر و پیاده روی به سمت مسجد حرکت کردیم پس از طی تقریبا نیم ساعت پیاده روی به مسجد رسیدیم ولی متاسفانه بسته بود و نتوانستیم از مسجد دیدن کنیم و با در بسته مواجه شدیم فکر کنید در گرمای هوا پس از کلی پیاده روی با در بسته مواجه شدیم از بیرون چند تا عکس گرفتیم طبق آنچه که در اینترنت و سایر سفرنامه ها ذکر شده است این مسجد به دلیل استفاده از کاشی های آبی رنگ به مسجد آبی نیز معروف است.

 پس از آن به سمت کلیسای زورآوور آستواتساتسین مقدس حرکت کردیم پیاده روی به سمت کلیسا حدود نیم ساعتی طول کشید از ظاهر کلیسا مشخص بود که محوطه و ساختمان کلیسا قدیمی می باشد کلیسا در یک منطقه مسکونی با ساختمان های بلند احاطه شده با معماری زمان شوروی سابق قرار داشت وارد کلیسا شدیم محوطه و حیاط کوچکی داشت ساختمان کلیسا هم کوچک بود و با توجه به اینکه روز یکشنبه بود مردم برای انجام مراسم به کلیسا مراجعه می کردند و تقریبا جمعیتی در داخل کلیسا و محوطه حضور داشتند دقایقی در محوطه نشستیم و کلیسا را مشاهده کردیم و چند عکس هم گرفتیم.

پس از دقایقی به سمت پارک جمهوری حرکت کردیم جلوتر از پارک جمهوری پارک ورنیساژ و بازارچه ورنیساژ قرار دارد با توجه به اینکه حدود ساعت 7 تا 7:30 بود که محدوده پارک رسیده بودیم غرفه های بازارچه در حال جمع کردن وسایل و محصولات شان بود و گویا در اینجا نزدیک تاریک شدن هوا بازارچه تعطیل می شود در بازارچه محصولاتی که به چشم می خورد صنایع دستی شامل کیف های دستی و سنتی مانند کیف های دستی مناطق مختلف کشورمان، زیورآلات ظروف سفالی و سرامیکی که در حال تعطیل شدن بودند پس از آن مدتی در پارک ورنیساژ نشستیم تصمیم گرفتیم که به یه کافه ای در حاشیه همان پارک جمهوری برویم و غذایی بخوریم به کافه The Italian  مراجعه کردیم سفارش یک کاپوچینو، شکلات گلاسه و یک عدد پیتزای سبزیجات دادیم خوب حالا شرح این سفارش ها بعد از حدود 10، 15 دقیقه ای آماده شد هزینه کل سفارش 7632 درام شد:

1. کاپوچینو به همراه یک کیک کوچک که کیک آن خشک بود و کاپوچینو هم با آنچه که انتظار داشتم متفاوت بود و در یک فنجان بسیار کوچک و یه مقدار گرم
2. شکلات گلاسه به همراه یک لیوان آب و یک لیوان کوچک سس شکلات و یک لیوان شیر که باید سس شکلات را در داخل شیر میریختیم و میل می کردیم
3. پیتزا سبزیجات که سایز آن بزرگ بود ولی بر روی نان تافتون گویا پیتزا را برای خودشان بومی ساز کرده بودند مخلفات پیتزا شامل تکه های بادمجان که من دوست نداشتم پیاز، کدو، مقداری سبزی و تکه های گوجه از وسط نصف شده که اصلا پخته نشده بود با مقداری پنیر پیتزا که این محتویات را تقریبا در وسط نان ریخته بودند و دورتا دور نان خالی بود.

هر چه که بود خوردیم و کلی هم خندیدیم ما با خودمان گفتیم که گرسنه مان می باشد برویم یک پیتزای سبزیجات بخوریم که تا پیتزا را دیدیم شاخ درآورده و کلی خندیدیم شکلات گلاسه ما کجا و شکلات گلاسه اینها کجا من فکر می کنم که اینها همه انواع گلاسه ها و شیک ها را این ها با آبمیوه اشتباه می گیرند و یا فقط محتویات را در داخل شیر می رسند و به صورت بسیار رقیق مصرف می کنند بدون آنکه بستنی و محتوای دیگری به آن اضافه کنند.

 پس از خوردن غذا به سمت میدان جمهوری رفتیم مانند شب گذشته مردم در میدان و محوطه حوضچه جمع شده بودند و جمعیت زیادی حضور داشت در کنار حوضچه غرفه ای قرار داشت که آبمیوه و بستنی می فروخت ترجیج دادیم که بستنی اش را امتحان کنیم دو بستنی ترکیبی وانیلی شکلاتی کاسه ای به قیمت هر کدام 400 درام خریدیم و چند دقیقه ای کنار حوضچه نشستیم و بستنی را خوردیم انصافا بستنی اش مانند بستنی های خودمان خوشمزه بود از تنها مواد خوراکی که در ایروان خوردیم فقط بستنی اش خوشمزه بود پس از آن به سمت هتل حرکت کردیم و استراحت کرده و سپس خوابیدیم.

 روز پنجم سفر مورخ 1401/05/24

آخرین روز سفر شروع شد صبح ساعت نزدیک نه از خواب بیدار شدیم و صبحانه را خوردیم بایستی ساعت 12 اتاق را تخلیه و تحویل می دادیم از این رو پس از صرف صبحانه وسایل خریداری شده و سایر وسایل دیگرمان را جمع و جور کرده و چمدان را آماده کرده و خودمان نیز آماده شدیم ساعت 12 ظهر اتاق را تحویل دادیم و چک اوت مان نیز انجام شد ساعت با توجه به اینکه ساعت پرواز 8 شب بود بایستی ساعت 4 به سمت فرودگاه می رفتیم از این رو قرار شد تا تور لیدر برای ترنسفر به سمت فرودگاه ساعت 4 به هتل مراجعه کند از این رو 4 ساعت در این وسط خالی داشتیم تصمیم گرفتیم به یک کلیسا و یک پارک دیگر برویم بر روی نقشه یک پارک دیگر را مشخص کردم به سمت پارک حرکت کردیم پس از طی حدود 20 دقیقه به پارک موردنظر رسیدم.

ساعت حدود 12:30 دقیقه بود اسم پارک، پارک کودکان بود در آن ساعت پارک خلوت نبود و در حد متوسط جمعیتی در پارک قرار داشت در داخل پارک وسایل بازی برای کودکان قرار داشت و هر چند دقیقه ای مادری با کودکی وارد پارک می شد و چند دقیقه بعد ما می دیدیم که هم مادر و هم کودک سوار بر قطار در سطح پارک می چرخند تا ساعت 14: 20 دقیقه در داخل پارک در سایه سار درختان نشستیم و با توجه به اینکه هوا گرم بود تصمیم گرفتیم که به سمت هتل بازگردیم موقع بازگشت از هتل یک بستنی برای خودم به قیمت 600 درام خریدم و خوردم حدود ساعت 15:10 دقیقه به هتل رسیدیم مابقی ساعت را در لابی هتل منتظر ماندیم تا ساعت 4 تور لیدر به هتل آمد و کلیه مسافران این هتل که باید می رفتیم سوار اتوبوس شده و به سمت سایر هتل ها و سوار شدن سایر مسافران شدیم پس از تکمیل مسافران به سمت فرودگاه حرکت کردیم.

ساعت حدود 5:15 به فرودگاه رسیدیم و در سالن انتظار منتظر شروع چک این شدیم حدود 20 دقیقه بعد چک این پرواز باز شد و در داخل صف به نوبت بررسی پاسپورت و دریافت کارت پرواز و تحویل چمدان ها انجام شد پس از آن به سمت گیت ورودی حرکت کردیم که در آنجا نیز پاسپورت ها چک شد و در مرحله بعدی نیز تفتیش بدنی نیز انجام شد سپس به سمت گیت ورودی که گیت ما گیت شماره 4 بود حرکت کرده و در آنجا منتظر ماندیم تا ساعت پرواز برسد پس از رسیدن ساعت مقرر و چک این مجدد به سمت هواپیما حرکت کرده و با نیم ساعت تاخیر به سمت تهران پرواز کردیم پذیرایی در هواپیما نیز مانند پرواز رفت بود و مدت زمان پرواز نیز حدود یک ساعت و نیم تا استقرار کامل هواپیما در فرودگاه بود.

برداشت من از این سفر این است که به هر حال هر مکانی ارزش دیدن دارد و تا آنجا که امکان دارد و شرایط اجازه می دهد بهتر است سفر به هر شهر یا کشوری را تجربه کرد روی هم رفته تجربیاتی از این سفر به دست آمد که به چند مورد آن اشاره می شود:

1. یکی از این تجربیات نحوه رانندگی کردن ارمنیان می باشد آنها نیز مانند برخی از جوانان ایران زمین در ساعاتی از شبانه روز با سرعت های زیاد و غیر متعارف رانندگی می کنند این مورد را چندین بار مشاهده کردیم نکته دیگر اینکه چراغ راهنمایی برای عبور و مرور ماشین ها و عابران پیاده می باشد که تقرییا برای عبور از تمامی خیابان های ایروان بایستی براساس موقعیت چراغ راهنما رفتار کرد اگر قرمز برای عابر پیاده باشد عابر پیاده بایستی بایستاد و پس از سبز شدن برای عابر پیاده از عرض خیابان عبور کند فقط مدت زمانی که بایستی عابر پیاده برای عبور ماشین ها بایستد طولانی می باشد و برای عبور از یک چهار راه و چند خیابان به صورت پیاده بایستی چند دقیقه ای را صرف کرد و یک نکته اینکه تقریبا درصد بیشتری از عابران پیاده این نکته را رعایت می کنند و در مدت زمانی که ما در ایروان حضور داشتیم مشاهده نکردیم که در جایی که خط عابر پیاده وجود ندارد عابر پیاده ای رد شود و این نکته برای من جالب و از محسنات مردم ایروان بود که قانون را در این زمینه رعایت می کنند اکثریت از پل هوایی برای جاهایی که خط عابر پیاده نداشت استفاده می کردند و نکته دیگر اینکه مدت زمان عبور عابر پیاده از عرض خیابان کوتاه می باشد و باید سریع عبور کرد اگر عابر به موقع عبور نکند و در وسط خیابان باشد ماشین در هنگام عبور می ایستد تا عابر پیاده عبور کند که این نکته نیز مورد تحسین می باشد در صورتیکه در ایران نحوه رانندگی و برخورد با عابر پیاده اینگونه نمی باشد.
2. تجربه غذا و خوراک هم که در شرح حال سفر ذکر شد براساس تجربه من و برای من و سلیقه من مناسب و خوب و مورد طبع نبود فقط بستنی آن که دو بار امتحان شد خوشمزه و مورد طبعم بود.
3. آن طور که من برداشت داشته ام ارمنیان مردمانی آرام هستند ولی مردان شان کمی عصبی هستند و زنان شان خوشرو علی الخصوص مهانداران پذیرش هتل و خدمه هتل بسیار خوش اخلاق و دوست داشتنی بودند.
4. گران بودن اجناس از هر نوعی در مقایسه با ارزش ریال در برابر واحد درام ارمنستان، توصیه می شود که تا آنجا که امکان دارد سوغاتی از این کشور تهیه نکنید چون به صرفه نمی باشد.
5. جمعیت با سن بالا در این کشور زیاد به چشم می خورد که در ظاهر دارای سلامتی جسمی خوب نسبت به جمعیت با سن بالا کشور خودمان می باشند علی الخصوص زنان با سن بالا
6. درصد قابل توجهی از فروشندگان دست فروش و کسانی که در فروشگاه ها یا فرودگاه و دیگر مکان ها به عنوان شغل خدماتی کار می کردند سن شان بالا بود که باعث تعجب بنده شده بود که این نکته ممکن است به کمتر بودن جمعیت جوان این کشور باز گردد.