سلام، 13 یا 14 سالم بود که برای اولین بار سفرنامه خوندم؛ خسی در میقات جلال بود چقدر هم که شیرین بود و بعدتر سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی به اصفهان . ولی این اولین سفرنامه ایه که رسما مینویسم. حالا دیگه سفررفتن با قرنهای گذشته فرق کرده. راهها کوتاه و مقصدها نزدیک شده ؛ زمان سریعتر میگذره و هزینه ها باید مدیریت بشه.
سفرنامه نویسی هم تغییر کرده .هرچند من به تشبیه و استعاره علاقه دارم اما دوره اینگونه نوشتن حداقل در سفرنامه سراومده. معتقدم خاطرات سفر و در واقع تجربیات سفر رو باید خلاصه گفت و صادقانه و دقیق و بی پیرایه . تا توشه آمار و اطلاعات مسافر آینده رو پربار کنه. مثل یک لقمه غذای سبک ،آماده و خوشمزه.
بفرمایید اینهم یک لقمه سفرنامه نوش جان:
سفرنامه من مقایسه مسافرت به دبی در دوسال پیاپی هستش. نوروز ۱۴۰۱ از ۴ تا ۹ فروردین و نوروز ۱۴۰۲ از ۹ تا ۱۵ فروردین. پس اگه طولانیه به این دلیله که 2 تا سفرنامه در دل همه و سعی کردم تا حد ممکن از تکرار مکررات که در نت یا سفرنامه دیگر دوستان اومده پرهیز کنم . تو هر دو سفرما ۴ نفر بودیم ولی همراهانم متفاوت بودند. پرواز سفر اول با ماهان رفتیم. بظاهر ساعت پروازهای رفت و برگشت مون اصلا مناسب نبود پرواز رفت ۴ عصر بود که تا بشینیم فرودگاه دبی و برسیم هتل آخر شب شده بود و عملا روز اول از دست رفت و پرواز برگشت ۱۲ ظهر بود که باز هم روز آخر رو نداشتیم بهمین دلیل در سفر امسال بلیط هواپیما رفت رو ۸صبح و پرواز برگشت ۸،۴۵ شب گرفتیم اما ...
فقط ساعت پرواز رفت خوب و مناسب بود چرا ؟ چون پرواز برگشت ایران ایرتور ۳ ساعت تاخیر داشت و بجای 8:45 شب ساعت 11:45 پرواز کرد و ما که بعد از تحویل اتاق دیگه جایی برای استراحت نداشتیم ،۳ نیمه شب خسته و هلاک به خونه رسیدیم. از طرفی ساعت ۱۲ ظهر چک اوت کردیم و تا بریم فرودگاه با اینکه چند ساعت زمان داشتیم اما استرس رسیدن به موقع به پرواز باعث شد نتونیم از مدتی که در اختیار داشتیم بخوبی استفاده کنیم. پس اگه قراره از فرودگاه امام تهران به شهر دیگه ای برید پرواز ظهر بسیار مناسبتره و متوجه شدم پارسال که با همسفرانمون بعد از رسیدن به ایران از فرودگاه امام به شهراونها( اصفهان) رفتیم اون ساعت پرواز اصلا هم بد نبوده که خیلی هم نسبت به امسال خوب بود
در نتیجه بهترین ساعت پرواز برگشت یکی دو ساعت بعد از ساعت تحویل هتل هستش که اگر هم تاخیر داشت خیلی خسته و بی انرژی نشید. نکته!!! در فرودگاه پول چنج نکنید چونکه در تبدیل هر ۱۰۰ دلار ۶ درهم نسبت به صرافی بیرون کمتر میپردازن و ما ۱۵۰۰ دلار چنج کردیم که رقم قابل ملاحظه ای کمتر شد
هتل
از نظر من هتل یکی از جذاب ترین آیتمهای سفره و راحتی و لوکس بودنش تو کیفیت سفرم خیلی تاثیر میذاره وفتی خیلی جوون بودم فکر میکردم میخوام تو هتل چند ساعتی استراحت کنم دیگه ،مگه میخوام بخرمش؟ اما با یک سفر به آنتالیا فهمیدم چقدر اشتباه میکردم و ازون به بعد رویه ام رو به کل تغییر دادم.
پارسال طی تحقیقاتی که کردم بین منطقه قدیمی دیره و منطقه جدید شیخ زاید تصمیم گرفتم هتلمون حتما شیخ زاید و نزدیک مترو باشه. چون شیخ زاید بهترین نماد از دبی امروزیه . شکل و طراحی اتوبان ،برجهای بلند ردیف شده کنار هم در تنوع بسیار ، حرکت مونو ریل، موزه آینده در ورودی اتوبان ؛تمیزی و نظمش؛ تصویری براتون میسازه که انگار توی فیلم سینمایی هستید .
پارسال رز ریحان رو انتخاب کردم که یکی از معروفترین هتلهای دبی و یلندترین هاست. 4ستاره ای که انصافا بهتر از ستاره هاش عمل میکنه. موقع تحویل اتاق ابتدا رسپشن گفت که دوتا اتاق ما رو تو دو طبقه جداگانه میده ولی اگه ۳۰۰ درهم اضافه تر بدیم توی یک طبقه میدن ما قبول نکردیم و کمی که گذشت لیدرمون اومد و گفت توی یک طبقه دوتا اتاقو میدن و خوشبختانه اونم تو آخرین طبقه ینی ۶۵ ام جوری بود که تو آسانسور گوشهامون میگرفت .بهمون دوتا سوئیت دادن که نشیمن بزرگ با مبل و تی وی و میز ناهارخوری ، اشپزخونه کامل با لباسشویی و اجاق گاز لمسی و مایکرویو و .. اتاق خواب جدا مجددا با مبل و تی وی و سرویس حمام دلباز و بزرگ با لوازم بهداشتی کامل داشت . و هتل کاملا رضایت بخش بود.
سوئیت هتل رز ریحان
امسال اول خواستم مناطق دیگه رو هم امتحان کنم مثلا البرشا و توی اون منطقه هتل نووتل رو در نظر گرفتم اما از دوستی که دبی زندگی میکنه راجع به البرشا پرسیدم و اون رای منو زد و گفت شما اونجا رو نمیپسندین (و بعدا متوجه شدم که درست میگقت و توضیح میدم که چرا) پس باز برگشتم شیخ زاید که رز ریحان و جوورا و تاورزروتانا ۴ ستاره های خوبش بودن .جوورا پر شده بود چون ما 28 اسفند اقدام کردیم. رز ریحانم که تکراری بود. تاور روتانا رو با بی میلی انتخاب کردم چون توی نظرات خونده بودم سرویس بهداشتی شیلنگ آب نداره. بهرحال با وجود این عیب انتخابش کردم و توسط آژانس رزرو کردم.
موقع تحویل اتاق عینا اتفاق پارسال تکرار شد اول گفتن ۳۰۰ درهم اضافه تر بدین برای اتاق طبقات بالا (غیر از دپوزیت) بعد که ما امتناع کردیم اتاقها رو تحویل دادن . خاطره خوشی ک از رز ریحان داشتم ویوی فوق العاده اش از شیخ زاید و شهر دبی بود و دلیل مهم انتخاب مجدد هتل در شیخ زائد هم همین بود. اما با کمال تعجب اتاقی که بما دادن ویوی بالکن های شلوغ برج همسایه رو داشت. ما بلافاصله از اتاق اومدیم بیرون و رفتیم رسپشن و درخواست تغییر اتاقو کردیم بهمون گفتن نیم ساعت معطلی داره گفتیم اشکال نداره بعد نیم ساعت طبقه ۲۴ اتاق دادن و تا رفتیم دیدیم بااینکه چند طبقه بالاتره دقیقا همون ویوی قبله!!!! بازم تحویل نگرفتیم و این بار با مدیریت صحبت کردیم که بلافاصله دوتا اتاق با ویوی مطلوب ما یعنی شیخ زاید رو دادن .
در مقایسه هتل رز ریحان: 1. سوییت بود پس بزرگ و بسیار راحت بود 2. دید کامل 180 درجه از خلیج فارس تا قاب دبی رو از طبقه ما به شهر داشت 3. ویوی اتاق خواب شیخ زاید بود و ازاتاق نشیمن قسمت دیگه شهر قابل دیدن بود 4. هرروز صبح رمز ولی فای عوض میشد و باید 65 طبقه میرفتی پایین دوباره رمز میگرفتی 5.لابی شلوغ و کوچک بود و آسانسورها نسبتا کند بود بخصوص ما که طبقه اخر بودیم زیاد معطل آسانسور میشدیم
هتل تاورز روتانا : ۱.لابی شیکتر از رز ریجان و خلوتتر بود و بوی بسیار خوشی که هوا رو معطر میکرد و نفست تازه میشد. ۲.اتاق خواب کینگ بِد، سوئیت نبود پس بدون نشیمن و اشپزخانه بود اما تنگ و کوچک هم نبود و امکاناتش تی وی و مبل و میز گرد و قهوه ساز و چای ساز بود ؛ فضای سرویس به اندازه و مناسب بود ولی اتاقی که دو تخت تکنفره داشت هم خودش کوچکتر بود هم سرویسش و میز و قهوه ساز نداشت.
ولی همه سرویسها خوشبختانه شیلنگ آب داشت !!! ۳. نت بسیار پرسرعت و عالی در اتاق که اصلا قطع نشد ۴. ویوی عالی به شیخ زاید و هتلهای معظم رز ریحان و جوورا داشت. و اما نکته جالب اتاق ما وجود یک شاه نشین جلوی پنجره بود که حس متفاوت و بینظیری داشت. جلوی پنجره قدی اتاق یه فضای شاه نشین بود از جنس چرم با چند تا کوسن و پرده حریر که میشد اونجا بشینی ، چای بخوری مطالعه کنی در حالیکه شیخ زائد تماما زیرپات بود بخصوص شبها که شهر نورانی و فضا شاعرانه میشد.
- موقعیت هردوهتل عالیه
- خدمه هر دو هتل در ادب و رسیدگی به مهمان شبیه هم و عالی بودن.
- تنوع صبحانه هردو هتل در یک حد بود.
- هردو هتل از لحاظ نزدیکی به ایستگاه مترو المرکز المالی در یک حد فاصله هستن حدودا یکی دو دقیقه پیاده .
- هیچکدوم هتلها دمپایی ندارن نه اینجا که هتل کشورای دیگه هم همینطور .فقط ازین دمپایی حوله ای هاست که باید برای استخر و حمام رفتن، صندل یا دمپایی از ایران با خودتون ببرید.
- استخر هردو هتل در سایز و اندازه متوسطن و خیلی بزرگ نیست و بیشتر هتلهای دبی استخرهاشون بزرگ نستن اما استخر این دو هتل فضا و ویوی قشنگ و جذابی دارن ویوی استخر رز ریحان برجهای دوقلوئه و تاورز روتانا هم خیلی شیک و دلبازه.
نهایتا هرکدوم امتیازاتی دارن و در مجموع من از هردو واقعا راضی بودم .
تفریحات:
سافاری
هم پارسال هم امسال سافاری رفتیم پارسال از سایت ایرانی بلیطشو تهیه کردم . ماشینی که اومد دنبالمون تویوتا لندکروز بود ۴ نفر ما بودیم و ۲ ایرانی دیگه که با هم صجبتی هم نکردیم . راننده موقع شن سواری اهنگ عربی جبیبی یا نورالعین رو گذاشت که خیلی چسبید .برای عکاسی مدتی نگه داشت و جای بکری بود برای عکس گرفتن.و دوباره که سوار شدیم شن سواری کردیمو خیلی هیجان انگیز بود و خوش گذشت.
بعد در ایستگاه موتور سواری توقف ۴۵ دقیقه ای داشتیم و در آخر هم رفتیم کمپ . کف کمپ شنی بود و محل اجرای برنامه تا محل سرو شام خیلی فاصله بود و چند بار رفتن و اومدن برای گرفتن غذا و نوشیدنی آدمو خسته میکرد. کلا هم جوری بود که برنامه ها با گرفتن شام و نوشابه و.. تلاقی داشت یا باید قید برنامه رو میزدی یا قید شام رو چون صف گرفتن شام هم طولانی بود.
امسال بلیط رو از یک سایت عربی خریدم که تقریبا نصف قیمت سایتهای ایرانی بود. ۳ تا پکیج داشت و من پکیجی شبیه پارسالو خریدم . همراهانمون تو ماشین ۲ نفر هندی بودن که خیلی صمیمی بودن و زود باهم دوست شدیم . کلامسیر رفتش و کمپش و محل شن سواری متفاوت بود . اول هم ما رو برد سمت ایستگاه موتورها و نیم ساعتی اونجا بودیم و بعد با عوض کردن ماشین، با لندکروز رفتیم.
درمقایسه
۱.شن سواری امسال مدتش خیلی کوتاهتر از پارسال بود و بعد که اعتراض کردیم دوست هندی مون که بار چندمش بود دبی می اومد گفت که هرسال از پارسال کمتر میشه و بقول خودمون سروتهش رو میزنن . ۲.کمپ امسال قشنگتر و تمیزتراز پارسالی بود و مسیر گرفتن شام سنگفرش بود که لاقل رفت و آمد چند باره رو راحت میکرد. تواین کمپ، تنها ایرانی ما بودیم و هیچ هموطنی نبود. ۳. هزینه ما حدودا ۴ میلیون نسبت ب پارسال کمتر شد ۴. غذاها هردوسال عین هم بودن هر دو سال سلف سرویس، یود با ادویه خیلی تند و برای ما غیر قابل خوردن ۴.چون ماه رمضان بود رقص عربی اجرا نمیشد که از قبل میدونستیم. 5. شتر و موتور هم هردوسال بود که ما علاقه نداشتیم و نرفتیم.ولی اگه قصد موتور سواری دارید حتما از اول اون یکی پکیج که موتورسواری هم داره تهیه کنید چون قیمت بلیط موتور که از گیشه بخرید مساوی با بلیط کامل سافاریه.
باغ گلها
پارسال رفتیم خیلی لطیف و چشم نواز بود و بنظر من یکبار دیدنش ارزشمنده ولی بیشتر نه. بلیط رو هم از سایت ایرانی خریدم و دم گیشه که صف طولانی داشت ،با داشتن بلیط انلاین از قبل، معطل نشدیم و با توجه به شلوغی و طولانی بودن صف خیلی خوب شد. هوا اونجا گرم بود و آفتاب مستقیم میزد و حتما نقاب و کلاه و نوشیدنی خنک همراه داشته باشین . باغ گلهای دبی تا اواسط فروردین هم بیشتر باز نیس بخاطر گرمای هوا و آبان دوباره بازگشایی میشه
موزه آینده
پارسال وقتی رسیدم دبی خواستم بلیط موزه رو که از جاهای دیدنی دبی هست، بگیرم که گفتن تا آخرآوریل رزروه و نشد بریم. امسال قبل از سفر وقتی تهران بودم بلیطش رو از سایت ایرانی تهیه کردم که با مبلغ سایت خود موزه تفاوتی نمیکرد و مبلغ رو هم ریالی پرداختم که ۱۰ میلیون و ۶۰۰ شد . ساعت ۲ ظهر وقت بازدید ما بود و ما پیاده از هتل رفتیم بسمت موزه آینده که کلا 10 دقیقه پیاده روی داشت. بواسطه شلوغی و تعداد بالای توریست یکساعتی توی صف داخل موزه معطل شدیم تا بازدیدمون شروع بشه.
شروعش هم خیلی هیجان انگیز بود اما در ادامه اون چیزی که انتظارشو داشتیم نبود بخصوص که فقط و فقط به زبان انگلیسی توضیحاتی میدن اونم در غرفه های ابتدایی، در سایر غرفه ها که همونم نیست و خودت باید بری از مسئولش بپرسی اینها چیه؟ و چون اصولا انگلیسی رو با لهجه صحبت میکنن (بیشتر پرسنل هندی اند) و توضیحاتشونم تخصصیه خیلی چیزی متوجه نمیشی. اینکه هیچ اپلیکیشن ترجمه یا حتی متن و نوشته ی توضیحی توی غرفه ها نبود برام جای تعجب داشت .
چنین سازه با عظمت و پیچ در پیچی با رنگ نقره ای منحصز بفردش از بیرون و یک دست سفید از داخل ، محتواش چنگی به دل نمیزنه شاید هم اینهمه استقبالی که مردم دنیا ازش میکنن و رزرو بلیط ازروزها قبل و دنگ و فنگ، توقعمون رو خیلی بالا برده بود و این حسو بوجود آورده بود که قراره آینده رو واقعا ببینیم که در هرحال محقق نشد. یک توصیه : من اتفاقی لباسم سفید بود و موقع عکس گرفتن داخل موزه آینده عکسام خیلی قشنگ شد.
دهکده جهانی
پارسال نرفتیم و امسال توی برنامه بود. توی سایتها نوشته پارکینگ رایگان که اصلا چنین چیزی نیس و پارکینگش نه تنها پولیه که اتفاقا خیلی هم گرونه 200 درهم برای یک ساعت. ماهم ماشین رنت کرده بودیم برای مسیرهای دور و اینطوری نه تنها هزینش کمتر نمیشد که چند برابر میشد. یک پارکینگ دورتر پشت شهربازی بود که رایگان بود با راهنمایی یک هموطن ماشینو اونجا گذاشتیم و رفتیم سمت دهکده جهانی دبی .
یک مدل کالسکه های برقی بودن که نفری۱۰ درهم میگرفت این مسافت کوتاهو ببره .بهرحال بازم از هزینه پارکینگ کمتر بود سوار شدیم و ما رو رسوند . غرفه ها همه فروشگاه بودن و صنایع دستی و لباسهای ملی هر کشوری رو میفروختن اما جالبترین قسمت دهکده برای ما اجرای موسیقی کشورهای مختلف توسط گروه ارکستر بود ک باوجود استیج بزرگ و جذاب و کیفیت محشر صدا حالمون رو خیلی خوب کرد. بخصوص که تا ما اونجا بودیم قطعه ایرانی "بر گیسویت ای جان" رو هم نواختن
قاب دبی
پارسال نرفتیم چون واقعیتش فکر میکردم قاب درست کردن که چی؟ قاب چه دیدنی داره؟ اما اگه بخواهی دقیق بشی اغلب تفریحات و جذابیت های دبی به همین صورته. مثلا دهکده جهانی در واقع ماکت کشورهای مختلفه. موزه آینده همینطور .ریور لند همینطور. این شد که تصمیم گرفتیم قاب دبی رو هم ببینیم و بر خلاف تصورم جالب از آب در اومد .اینکه از اون ارتفاع روی شیشه راه میری و شهر زیر پات هستش و با چرخوندن سر میتونی دبی قدیم و جدید رو میبینی، هیجان انگیز بود.
اکسپو
پارسال نمایشگاه اکسپو ۲۰۲۰ بود که یک روز کامل رو بهش اختصاص دادیم . با ماشینهای اکسپو از خود هتل سوار شدیم و رفتیم . زیر 16 سال و یالای 60 سال بلیطش رایگان بود. بعد از پیاده شدن از اتوبوس با ون برقی تا پای خود گیت ها رفتیم که مسیر طولانی بود و تو اون گرما خیلی راحت رسیدیم.ما تقریبا ظهر رفتیم و تو فرصت محدودی که داشتیم غرفه اسپانیا و ایتالیا و یک کشور دیگه رو دیدیم .
غرفه هند هم مدت زیادی تو صف بودیم که از شلوغی صف پشیمون شدیم و رهاش کردیم. در مجموع خیلی جالب و متنوع بود. مدیریت اون محوطه بسیار بزرگ و اون جمعیت عظیم خیلی حرفه ای و مدرن بود و چیزی که در مقایسه با نمایشگاههای ایران خیلی به چشم می اومد نظم و نظافت شون یود. اما چون اکسپو جزو دیدنیهای ثابت دبی نیست بیش ازین بهش نمیپردازم.
دبی مال و برج خلیفه
هم پارسال رفتیم و هم امسال . منتها پارسال از ورودی مترو وارد دبی مال شدیم امسال با تاکسی و از یک ورودی دیگه رفتیم که مسیر خیابون قشنگتر بود و انگار کوتاهتر ،و زوایای دیگه ای از دبی مال رو دیدیم که پارسال ندیده بودیم . هر دو سال خریدمون محدود به شکلات و پاستیل و خوراکی بود. در مورد نور افشانی و رقص آب هم برج خلیفه هم اغلب دوستان توضیح دادن که دیگه اشاره نمیکنم اما میشه گفت یکی از بهترین لحظات سفر من بود .
بعد از آشنایی با دوست هندی مون در سافاری متوجه شدیم بعنوان مربی در باشگاه بدنسازی برج خلیفه کارمیکنه چون یکی از قهرمانان پرورش اندام چهان بود و از ما دعوت کرد بعنوان مهمانش بریم و داخل برج خلیفه رو ببینیم . پیشنهاد چذابی بود اما به دو دلیل رد کردیم یکی اینکه از برنامه خودمون هنوز چندجایی باقی بود که باید می دیدم و فرصتمون کم بود و از طرفی ملاحظه کردیم که بخواهیم 4 نفر بطور رایگان بریم و مهمان کسی باشیم که شاید دیگه امکان جبرانشو براش نداشته باشیم
ساحل
پارسال به ساحل لامر رفتیم و امسال هم ساحل لامر هم ساحل مارینا و جمیرا . چون ماشین داشتیم و همه اینها رو سرزدیم البته بنظرم با شاتل هتل حتی با تاکسی بصرفه تره چون هزینه پارکینگ واقعا بالاس. تفاوتی که امسال با پارسال داشت دمای هوا بود . پارسال هوای شهر گرم بود و هوای ساحل خنک و دلپذیر اما امسال هوای شهر خنک و هوای ساحل سمت عصر واقعا سرد بود . کلا امسال هوای دبی سرد محسوب میشد خیلی کم کولر روشن کردیم و شبها بدون کولر و با لحاف میخوابیدیم . شبها موقع بیرون رفتن بادی می وزید که واقعا سردت میشد جوری که نیاز به لباس گرمتر داشتیم.
دیره ،بر دبی، بنی یاس
گشت و گذار در این خیابونها هم حال و هوای خودشو داره و خیلی باصفاس. پارسال با مترو رفتیم و ایستگاه بنی یاس پیاده شدیم اما امسال با ماشین دور زدیم و بیشتر خیابونای اون منطقه رو دیدیم بخصوص چون یکشنبه بود و خیابونا خیلی خلوتتر از روزهای کاری بود و براحتی همه جا رو دور زدیم . اما نتونستیم وارد بازار قدیم دیره بشیم چون پارکینگ پر بود. برای خیابون بنی یاس هم ماشینو داخل پارکینگ نزدیک مترو گذاشتیم و تمام اون مسیرو پیاده رفتیم چون کنار خیابون جای پارک پیدا نشد . سیتی سنتر دبی هم روز یکشنبه پارکینگ رایگان بود روزهای غیر تعطیل تا دوساعت اول رایگان.
غذا چکار کردیم
بر اساس تجربه پارسال در واقع بی تجربگی پارسال، سعی کردم حتما ووچر برگر کینگ رو زودتر رزرو کنم تا از تعدادی وعده های غذایی خیالم راحت باشه. چون ما غیر از صبحانه های هتل، ۱۴ وعده ناهار و شام باید تهیه میکردیم . پارسال فقط یک وعده ناهار در رستوران هتل که اصلا هم خوشمزه نبود ۱،۷۰۰میلیون شد تازه با درهم ۷۵۰۰ بود و امسال با درهم ۱۴۵۰۰ واقعا بصرفه نبود. ۶ تا ووچر برای ۳ وعده که شامل برگر و فیله مرغ میشد خریدم.
ووچرها تقریبا از یک هفته قبل رفتن برای ما فرستاده میشد تا کد رو وارد کنیم و تا وقتی وارد دبی شدیم ادامه داشت یک روند کُند و وقت گیر. آخر هم یکیش کار نکرد و ماهم بیخیالش شدیم . بااینکه در منو ،برگر همراه سیب زمینی و نوشابه بود اما اگه ووچر میدادی دیگه سیب زمینی و نوشابه همراهش نبود و در نتیجه با خرید نوشابه و سیب زمینی قیمتش با برگر آزاد خیلی تفاوتی نمیکرد. مزه اش هم معمولی بود و بنظرم مک دونالدی که فرودگاه خوردیم خیلی خوشمزه تر بود. پس اصلا ووچر برگرکینگ رو پیشنهاد نمیکنم.
پارسال رفتیم فست فود "الطازج" و مرغ سوخاری سفارش دادیم که مزه خیلی بهتری نسبت ب سوخاری های ایران داشت و خاطره خوبی بود. امسال به همون خیال رفتیم "البیک" و سفارش دادیم خیلی هم طول کشید تا آورد اما اولین لقمه انقدر تند بود که نمیشد لب زد. در حالیکه اصلا توی منو ننوشته بود اسپایسی . بهشون گفتیم و اونام گفتن همیشه سوخاری تنده درحالیکه تجربه پارسالم چیز دیگه ای میگفت. درآخر گفتن میتونید یه چیز سبک بجاش سفارش بدین. من تبوله خواستم که نداشتن و بجاش سالاد سزار آوردن که به پای سزار های ایران نمیرسید. در مقایسه: از لحاظ قیمتی تفاوتی با ووچر ها نمیکرد و شاید از جهاتی بهتر هم بود.
از فروشگاه کارفور هم پیتزای پپرونی و مخصوص ، دونر کباب گوشت، فیله مرغ ، ماهی سوخاری و تبوله خریدیم که بر خلاف قیافه هاشون که دهن رو آب مینداخت، کیفیتش قابل قبول نبود . فقط فیله ماهی سوخاریش خوب بود.
و اما یک شب به رستوران لبنانی الصفدی رقه رفتیم که کیفیتش عااااالی بود. بخصوص کباب چنجه که برای کسی که چنجه خور و چنجه شناسه، طعم بینظیری داشت. طعم کوبیده لبنانی و جوجه شبیه ایران بود ماهی هم همینطور. اما کباب چنجه اونجا از لطافت و مزه بی همتا بود. دسر هم کونفه ، چیز کیک و یه دسر دیگه بود که طعم کونفه عالی بود . همراهانم هم طعم چیز کیک رو خیلی پسندیدن و اون دسر دیگه که اسمشو فراموش کردم طعم بیدمشک میداد.
پارسال هم از دبی مال چیز کیک ژاپنی گرفتیم که مزه متفاوتی از چیز کیک های خودمون داشت اما امسال اون مغازه رو پیدا نکردم که ازش خرید کنم .
ارتباط با ایران
پارسال که واتساپ در ایران مسدود نبود ،تماس صوتی واتساپی در امارات مسدود بود. امسال برای امکان تماس با ایران، قبل از سفر بعد از کلی زنگ به ۹۹۹۰ و صحبت باچند اپراتور، بسته مکالمه بین الملل خریدم ، اما در همون روز اول دبی با پیامک یکطرفه شدن خط و سقف میاندوره روبرو شدم و دیدم بسته مکالمه دست نخورده اس و همه مکالمات آزاد حساب شده. برای ورود به برنامه همراه من نیاز به نت ایرانی بود و نمیشد از وای فای هتل وصل بشی.
بسته نت رومینگ خریدم و وارد شدم اما هیچ اطلاعات مفیدی پیدا نکردم. یکی از دوستانم از صبح تا ظهر در ایران با اپراتورهای مختلف تماس گرفت تا بلاخره راهکار پیدا شد و باید بسته تماس دور دنیا میخریدم که اون بسته در اپ همراه من نبود و لینکشو فرستادن تا بتونم بخرم . و باعث تاسفه که بابت ضعف شدید بزرگترین اپراتور مخابراتی ایران در اطلاع رسانی ، هزینه زیادی بابت نت رومینگ و بسته بی مصرف مکالمه پرداختم .
رنت ماشین
بااینکه هتل ما نزدیک مترو بود و هم پارسال و هم امسال از مترو استفاده کردیم اما میخواستیم تجربه ماشین شخصی و دور زدن تو خیابونا و رانندگی در دبی رو هم داشته باشیم. برای رنت از رسپشن هتل کمک گرفتیم .این بار هم با مقایسه قیمتهای شرکتهای ایرانی و عربی ، شرکت عربی رو انتخاب کردیم چون واقعا قیمتاشون پایینتر بود؛ هم اجاره روزانه و هم دپوزیت. کمترین قیمت سایتای ایرانی ۱۶۵ درهم بود اما ما با ۱۱۰ درهم ماشینو گرفتیم. خودمون خواستیم باکشو پر کنن و ۳ روز ماشینو در اختیار داشتیم.
تجربه جالبی بود . بااستفاده از ویز راهمونو پیدا میکردیم و غیر از یکبار هیچ مسیری رو اشتباه نرفتیم. رانندگی در دبی و مسیرهای اونجا خیلی شبیه تهران بود با این تفاوت که همه داخل خطوط میرونن. اما نه به این معنی که تخلف هم نکنن و رانندگی بی عیب و نقصی داشته باشن. پارکینگ هم همه جا پولیه و هزینه اش هم نسبت به تاکسی زیاده مثلا پارکینگ ساحل جمیرا ساعتی ۲۰ درهمه و نمیصرفه که چند ساعت ماشین توی پارکینگ بمونه .
از اتوبان شیخ زاید هم هرچی رد بشی عوارض الکترونیک داره که اینو بعدا که از دپوزیت کم کردن فهمیدیم . کنار خیابون اگر بخواهید پارک کنید یه ستونهایی هست که سرشون یه دستگاه آبیه و اینا خودپرداز پارکینگه که ساعتی ۴ درهمه و با نول کارت میتونید پرداخت کنید بشرطی که کنار خیابون جای پارک پیدا بشه.
در مورد هتل نووتل البرشا اینجا باید بگم و رفتیم تا ببنیم کجاست و چطوریه چون هزینش نسبت به تاورز روتانا 16 میلیون کمتر بود . با ماشین رفتیم رفتیم رفتیم تقریبا نیم ساعتی طول کشید تا رسیدیم و بسی خدا رو شکر کردیم که بخاطر 16 تومن ارزونتر سفرمونو خراب نکردیم. چون هم درسته میگن انتهای شیخ زاید اما اونجاها دیگه بیابونه و عیر از دوری به مرکر شهر و تفریحات هیچ نشانی از قشنگی های شیخ زاید هم نمیبینی.
توصیه: اگه قراره یکی دوبار بیشتر سوار مترو نشید ار بلیط تک سفره استفاده کنید و نول کارت به صرفه نیست. اگه هم مثل من یادتون بره نول کارت های پارسال رو کجا گذاشتین و بعد اومدن از دبی پیداشون کنید و 8 تا نول کارت که شارژ هم داره داشته باشید دیگه حسابی صرفه جویی کردین
در این سفرنامه ، سعی کردم همه جنبه های مثبت و منفی سفررو خاطرنشان کنم و راهنمایی مفیدی باشه برای هموطنانی که بدنبال جزییات هستن. تجربه گرانبهایی که بدست آوردم اینه که هرچقدر از قبل برنامه ریزی کنی تا ۷۰ یا ۸۰ درصد امور سفرو میتونی کنترل کنی و مقداری از اتفاقات خارج از برنامه ریزی قبلی پیش خواهد اومد که باید آمادگی شو داشته باشی و بپذیری . من بااینکه فکر میکردم همه جوانب رو سنجیدم و پارسال هم که رفتم و تجربه کامل و خوبی دارم بازهم اتفاقاتی غیر قابل پیش بینی داشتیم . والبته سفر یعنی همین. یعنی چالش، یعنی تجربه جدید.