شهری بر امواج اقیانوس

4.3
از 51 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
شهری بر امواج اقیانوس

نگاهی کوتاه به شهر فونچال

براساس اطلاعات مندرج در بخش دانستنی های تلویزیون داخل کابین کشتی، شهر فونچال(  Funchal ) یکی از شهرهای سرسبز و زیبای کشور پرتقال بوده، که دارای 120000 نفر جمیعت می باشد. کشف این جزیره را می توان به یک فرد انگلیسی که در سال 1346 میلادی که با معشوقه خود وارداین جزیره شده بود  نسبت داد. اما قدمت پیدایش این شهر به سال 1418 میلادی بر می گردد. نقل است در این سال دو نفر ملوان پرتقالی برای یافتن مناطقی جدید به سمت قاره آفریقا حرکت می کنند. پس از چند روز دریا نوردی از دور دست این جزیره زیبا، سرسبز، را می یابند. وقتی وارد جزیره می شوند، آن را خالی از سکنه می بینند.

بدلیل سختی هائی که در بین راه متحمل شده بودند، این جزیره را " بندر مقدس(Heilig  Hafen) " نام گذاری می کنند. سپس خبر یافتن این جزیره را به هنریش پادشاه پرتقال میرسانند. پادشاه سریعاً گروهی را برای جستجوی بیشتر و تصرف جزیره، به منطقه اعزام می نماید. پس از حدود یک سال تمامی جزیره به تصرف پادشاه پرتقال در می آید. هنریش نام جزیزه را به " بندر مقدس در سلطه پرتقال " تغییر می دهد. وقتی جزیره به تصرف کامل پرتقالی ها در می آید، در پشت این کوه  بلند با جنگلی انبوه و درختانی تنومند و تاریک مواجه می شوند، که بیشتر چوب آن مورد بهره برداری قرار می گیرد.

از منطقه " آلکابه " اولین خانواده جهت سکونت به این جزیره می آید. با اسقرار جمیعت در این منطقه، دو ملوان یابنده جزیره به عنوان حکمرانان منطقه منسوب می شوند. بدلیل مساعد بودن آب و هوای منطقه جهت کشاورزی، به دستور پادشاه وقت پرتقال کلیه درختان جزیره را قطع می کنند. تا زمین ها برای کشت انواع محصولات آماده گردد.  به جهت تهیه نوشیدنی، کاشت درخت مو در این منطقه رواج  پیدا می کند.  گفتنی است :

1 -   این جزیره قبل از کشف قاره آمریکا شناسائی شده و از همان آغاز خیلی ها مایل بودند در این جزیره زندگی کنند. حتی کریستف کلمب کاشف آمریکا، سال ها در این جزیره ساکن بوده و با دختر یکی از روسای قبیله ازدواج می کند.

2 -   در سال 1662 میلادی دولت انگلستان به این جزیره نفوذ می کند و بخشی از تولیدات انگور منطقه را به عهده می گیرد، به طوری که در سال 1704 میلادی کشور انگلستان تنها تولید کننده انگور در دنیا می شود.

3 -  در سال 1900 میلادی کشور انگلستان تمامی جزیره را به تصرف خود در می آورد. حتی بعد از اتمام جنگ نیز سزبازان انگلیسی به خاطر آب و هوای خوب و وجود زنان زیبا در این جزیره هرگز دوست نداشتند این منطقه را ترک کنند. در نتیجه تعداد کثیری از سربازان برای همیشه در این جزیره باقی ماندند.

4 -  درسال 1860 میلادی برای اولین بار ملکه اطریش به این جزیره مسافرت می نماید و مدت 6 ماه در اینجا می ماند. به جهت وجود کازینوها و هتل های معروف، بعد از 33 سال  ملکه مجدداً به این جزیره می آید. هم اکنون گردشگران  مجسمه ملکه اطریش را در جلوی یکی از هتل ها می توانند ببینند.

5 -  در سال 1976 میلادی علیرغم تلاش های مردم منطقه، این جزیره نمی تواند استقلال خود را بدست آورد و کماکان به عنوان زیر مجموعه کشور پرتقال و عضو اروپای مشترک باقی می ماند.

6 -  در سال 1800 میلادی به دلیل بالا آمدن آب اقیانوس، بخش اعظمی از این شهر زیر امواج سنگین اقیانوس تخریب و به زیر آب می رود. در این حادثه طبیعی 600 نفر از ساکنین آن جان خود را از دست می دهند. از آن پس مردم بتدریج منازل خود را به نقاط فوقانی دامنه کوه انتقال میدهند. هم اکنون بخاطر وجود منازل مسکونی در قسمت های شمالی کوه،  منظره ای بسیار زیبا بوجود آمده است.

 7 -  با توجه به میانگین درجه حرارت هوا، که در تمامی فصل های سال بین 13 الی 26 درجه سانتیگراد می باشد. همواره این شهر بسیار سبز و مملو از گل های بهاری است. در بین شهرهای اروپائی به این شهر لقب " شهر و روستای پر گل " داده اند.  اگر از بالای کوه به پائین نگاه کنید، متوجه خواهید شد که چرا اروپائیان چنین لقبی را به این شهر داده اند. این شهر به جهت موقیعت خاص جغرافیائی خود، به غیرازصنعت کاشی سازی، بیشتر در زمینه کشاورزی و صنایع وابسته آن شهرت دارد.

 

عکس 27.jpg
تصویر گوشه ای از پارک طبیعی در ارتفاعات شهر فونچال - عکس از بیژن پیوندی
عکس 28.jpg
برگه آب در ارتفاعات شهر فونچال  - عکس از بیژن پیوندی
عکس 29.jpg
نمائی از پارک طبیعی در ارتفاعات شهر فونچال - عکس از بیژن پیوندی

سورتمه سواری

یکی از چیزهائی که مورد توجه گردشگران قرار گرفت، استفاده از وسیله  جابجائی مردم عادی جزیره در دوران باستان بود، که امروزه بصورت نمادین گردشگران علاقه مند  می توانند با پرداخت هزینه به مسافت 2 کیلومتر از آن استفاده نمایند. هزینه استفاده از سورتمه مبلغ 25 یورو برای یک نفربزرگسال ، 30 یورو برای یک نفر بزرگسال و یک کودک و 45 یورو برای دونفر بزرگسال میباشد. هر سورتمه دارای دو نفر پرسنل می باشد. در طرفین جلوی سورتمه دو رشته طناب بلند و ضخیم متصل است. پس از نشستن مسافران در سورتمه، طناب ها توسط دومرد که دارای اونیفرم متحد الشکلی بوده، کشیده می شود.

عکس 30.jpg
قیمت استفاده از سورتمه - عکس از بیژن پیوندی

 

عکس 31.jpg
 نمایش استفاده از سورتمه - عکس از بیژن پیوندی

باتوجه به شیب تند خیابان ها، سورتمه خیلی سریع شتاب می گیرد، با شتاب گرفتن سورتمه، کارگران با در دست داشتن طناب از طرفین به پشت سورتمه آمده و بر روی سکوی پشت می ایستند.  هدایت سورتمه در طول مسیر، به ویژه هنگام عبور از پیچ و خم های خیابان توسط همان طناب ها به عهده کارگران می باشد. کارگران در انتهای مسیر بصورت گروهی با اتوبوس به بالای کوه ( مبدا حرکت سورتمه ها ) باز می گردند، تا هدایت سورتمه دیگری را بعهده گیرند.

عکس 32.jpg
محل سوار شدن سورتمه - عکس از بیژن پیوندی
عکس 33.jpg
تابلو نمایش سورتمه سواری در دوران گذشته - عکس از بیژن پیوندی

پس از دیدن زیبائی های شهر از بالای کوه، گشت و گذر در پارک طبیعی واقع در مرتفع ترین نقطه شهر، ساعت 1.30 دقیقه بعدازظهر با اتوبوس به مرکز تجاری شهر واقع در مجاورت اسکله باز گشتیم. این شهر دارای مردمانی خونگرم و مهمان نواز بوده و همواره در تلاش بودند که به گونه ای وسیله رفاه مسافران را فراهم آورند. تمامی خیابان های شهر به ویژه خیابان های محدوده اسکله و هتل ها مملو از رستوران و مغازه های کوچک صنایع دستی بود. انواع غذاهای دریائی رایج ترین خوراک رستوران های شهر می باشد، که در مقایسه با کشور آلمان با قیمتی بسیار مناسب عرضه می کردند.

نماد شهر، نقشه شهر، نماد و پرچم کشور در قالب صنایع کوچک و بزرگ، مهمترین صنایع دستی عرضه شده در فروشگاه ها و کیوسک ها بود. این شهر بسیار تمیز، عاری از زباله و معطر به عطر گل های بهاری بود، که هر گردشگری را از مراجعت زود هنگام به کشتی باز میداشت. اما در بولتن خبری حداکثر زمان پذیرش مسافران به کشتی ساعت 23.30 دقیقه شب درج شده بود، ولی گردشگرانی که با اتوبوس تور کشتی می بایست مراجعت کنند، آخرین اتوبوس کشتی ساعت 6 بعدازظهر مراجعت می نمود. 

من به اتفاق خانواده ام به جهت خستگی فعالیت روزانه و تمایل به شرکت در برنامه های ویژه امروز ساعت 4 بعدازظهر با اتوبوس عازم اسکله شدیم. هنگام ورود شاهد اجرای اقدامات امنیتی همانند مرزهای ورود و خروج فرودگاه ها بودم. به جهت حفظ جان مسافران و ممانعت از شیوع بیماری ها اجازه ورود هیچ نوع خوراکی و نوشیدنی به داخل کشتی داده نمی شد. حتی کسانی که هنگام خروج از کشتی با خود خوراکی و نوشیدنی به بیرون آورده بودند، می بایست هنگام ورود مجدد، تمامی آن ها را در سطل زباله خارج از کشتی بریزند.

برنامه های مهم غروب یکشنبه

به دلیل خروج اکثر مسافران از کشتی جهت بازدید از شهر فونچال، بیشتر اجرای مراسم های تدارک شده برای امروز در هنگام غروب و شب  بوده، که عبارتند از:  " تاتر موزیکال خانوادگی " ، " موسیقی زنده خانوادگی " ، " موسیقی جاز " ، " سونا اورگانیک " ، " کلاس آشپزی "  و در پایان شب " حرکت کشتی ".

بازگشت از شهر فونچال

هم اکنون ساعت 3 دقیقه بامداد روز سوم سفر می باشد. حدود 15 دقیقه قبل موتورهای کشتی روشن شده، موزیک مخصوص حرکت از بلندگوها پخش می شود.  کشتی آیدا با پنج دقیقه تاخیر طی مراسمی در حال ترک کردن اسکله پونتین ها (Molha de Pontinha )، واقع در شهر فونچال (Funchal Maderia)، کشور پرتقال (Portugal) است. مقصد بعدی اسکله سانتا کروز در شهر تنریفا می باشد. بیشتر مسافران بر روی عرشه ها در حال تماشا کردن نحوه حرکت کشتی هستند.  چند لحظه قبل با نزدیک شدن یک قایق پلیس ساحلی به کناره کشتی، یک نفر مامور پلیس ساحلی جهت انجام تشریفات امنیتی وارد کشتی شده است.

در این لحظه قایق پلیس از کشتی فاصله گرفته و کشتی به آرامی به حرکت در می آید. وقتی بیش از نیمی از کشتی از مقابل  قایق عبور می کند، مجدداً قایق پلیس خود را به بدنه کشتی در حال حرکت نزدیک می نماید. در این لحظه یکی از درب های کشتی باز شده و مامور پلیس از کشتی خارج می شود و بر روی عرشه قایق خود می ایستد. سپس قایق پلیس با سرعت دور شده و کشتی نیز بر سرعت خود می افزاید. با گذشتن کشتی از فانوس دریائی، موزیک مخصوص حرکت قطع گشته و لحظاتی بعد گردشگران بتدریج برای استراحت به کابین های خود باز می گردند.

دومین روز اقیانوس

ساعت 5 بامداد روز سوم از خواب بیدار شدم، نوشته های روز قبل را مرور کرده و اصلاح نمودم. حوالی ساعت 6 بامداد برای اجرای ورزش بامدادی به روی عرشه بزرگ طبقه 18 رفتم. امروز تعداد گردشگران بیشتری  از سنین 7 سال تا کهنسال را بر روی عرشه مشاهده کردم. گروهی در حال دویدن، راه رفتن، تعدادی در حال شنا کردن و برخی نیز مشغول انجام نرمش بامدادی بودند. جملگی ضمن استفاده ازهوای پاک اقیانوس، منتظر ساعت 7.52 دقیقه بامداد و دیدن لحظه طلوع زیبای خورشید می باشند.

عکس 35.jpg
طلوع خورشید در اقیانوس اطلس - عکس از بیژن پیوندی

هنگام نوشیدن قهوه وقتی محو تماشای اقیانوس بودم، ناگهان بیاد هموطنان خودم افتادم. نمیدانم چرا ما ایرانی ها به ورزش اهمیت کمتری میدهیم، ولی در حرف زدن خود را سرآمد جامعه می دانیم. بیاد می آورم غالب هموطنان عزیزم همواره از لابالی بودن، الکلی بودن اروپائیان حرف می زنند. اما وقتی در میان آنها زندگی می کنید، متوجه خواهید شد که برعکس آنچه ما شنیده ایم، این ها عمل می کنند. بطور مثال در همین کشتی بیش از 4000 نفر گردشگر وجود دارد، همه جا وفور نعمت همراه با آزادی فردی وجود دارد.

غذاهای متنوع، نوشابه های متنوع به صورت رایگان در دسترس می باشد. علیرغم رایگان بودن گردشگران بسیار کم نوشابه الکلی می نوشند. اما در تمام ایام نوشابه غیر الکلی در دست آنان دیده می شود. جالب این که در بارهای ویژه کودکان کوکتل های بدون الکل سرو می شود و تعداد کثیری از بزرگسالان مشتریان دائمی این بارها هستند. گردشگران با نوشیدن همین کوکتل های غیرالکلی همواره سرخوش و سرحال بوده و تا پاسی از شب گذشته از سفر خود لذت می برند. بامداد روز بعد بسیار زود، حتی ساعتی قبل از طلوع آفتاب از خواب برمی خیزند و با ورزش بامدادی روز خود را آغاز می کنند.

امروز هوای اقیانوس نیمه ابری و بیشتر آفتابی است، گرمای هوا حدود 17 درجه سانتیگراد گزارش شده است. تا بامداد فردا باید درکشتی بمانیم. برابر برنامه زمان بندی شده، کشتی  با سرعت 5/21 گره دریائی مسیر 487 کیلومتری را باید بمدت 30 ساعت طی کند.  برای ممانعت از خستگی گردشگران برنامه های ویژه ای تدارک دیده شده، که مهمترین آن ها عبارتست از : " تاتر "، " انواع ورزش برای نوجوانان "، " بازی گروهی خانوادگی "، " اجرای موسیقی گروه بیتل ها " ، " بازی داولنا "، " کارگاه های آموزشی " و " نمایش فیلم ".

عکس 36.jpg
اجرای موسیقی در سالن تئاتر کشتی - عکس از بیژن پیوندی

زمان اجرا، ساعت و مکان اجرای تمامی  برنامه ها عبارتست از :

1 -  تعداد 16 برنامه در پیش ازظهر ازساعت 9.30 صبح لغایت 12 ظهر، که درطبقات 3 و6 و7 و8 و14و 15اجرا می گردد.

2 -  تعداد 24 برنامه در بعد ازظهراز ساعت 13.30 دقیقه لغایت 18.30 دقیقه، که در طبقات 3و6و7و8و14و15اجرامی گردد.

3 -  تعداد 20 برنامه در شب از ساعت 18.15 دقیقه لغایت 23.30 دقیقه، که در طبقات 6و7و8و14و15و16 اجرا می گردد.

حدود ساعت 10 صبح، کاپیتان کشتی ا علام نمود که هم اکنون اقیانوس کمی متلاطم بوده و با امواج بزرگی به ارتفاع بیشتر از 10 متر روبرو خواهیم بود. مسافران می توانند برای تماشای موج بلند و گرفتن عکس به روی عرشه ها بروند. با توجه به تابش آفتاب شدید در بعدازظهر غالب مسافران برای گرفتن حمام آفتاب به عرشه های کشتی رفته، به گونه ای که عبور و مرور در داخل عرشه ها بکندی صورت می گرفت.

عکس 37.jpg
غروب آفنتاب در اقیانوس اطلس  - عکس از بیژن پیوندی

جزیره تنریفا 

 امروز چهارمین روز سفر می باشد. همانند روزهای گذشته، قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار شدم و برای نرمش بامدادی به روی عرشه رفتم. جمیعت بیشتری نسبت به روز قبل روی عرشه بود. گردشگران هم برای انجام ورزش آمده و هم این که منتظر بودند که کشتی در ساحل لنگر بیاندازد، تا شاهد پهلو گرفتن کشتی در اسکله ریبرو ( Muelle  de  Ribero  ) در شهر سانتا کروز دو تنریفه (  Santa cruz de Tenerife  ) در جزیره تنریفا ( Teneriffa  ) کشور اسپانیا باشند.

متاسفانه هوا اندکی ابری بود و مسافران رویت زیبائی از خورشید نداشتند. در نتیجه نتوانستند بدرستی طلوع خورشید روی امواج اقیانوس را با طلوع خورشید روی خشکی مقایسه نمایند. در بولتن خبری درجه حرارت هوا 18 درجه سانتیگراد، طلوع خورشید ساعت 7.51 دقیقه بامداد و غروب خورشید ساعت 20.24 دقیقه غروب درج شده است. قبل از این که امروز وارد جزیره شوم، لازم است  مطالبی پیرامون این جزیره برای شما بیان کنم.

عکس 38.jpg
طلوع خورشید در ساحل شهر سانتا کروز جزیره ننریفا- عکس از بیژن پیوندی

نگاهی کوتاه به تنریفا (Teneriffa)

جزیره تنریفا[3] یکی از جزایر کهن آتشفشانی بوده، که حدود 500 الی 600 سال قبل از میلاد مسیح با ورود تعدادی از قبایل آفریقای مرکزی به این منطقه شکل گرفته است. ساکنین اولیه این جزیره همانند آدم های عصر حجر بوده و به کار کشاورزی و دامداری مشغول بودند. این جزیره بزرگترین و مهمترین جزیره از جزایر هفتگانه قناری بحساب می آید. حدود 2034 کیلومتر مربع مساحت دارد، که از این مساحت حدود 20 % آن جنگل، 13 % آن زمین کشاورزی، 46 % آن جزء مناطق حفاظت شده و بقیه نیز به صورت صخره های آتشفشانی می باشد.

از نظر جغرافیائی در راستای خط استوائی وسط صحرای آفریقا قرار داشته و تا آفریقا حدود 340 کیلومتر وتا کشور اسپانیا حدود 1500 کیلومتر فاصله دارد. اگر به نقشه آن نگاه کنید، این جزیره حالت کشیده بوده و طول آن از شمال شرق تا جنوب غربی حدود 87 کیلومتر است. کوه های تنریفا حداکثر 2715 متر ارتفاع داشته، اما در میان این کوه ها قله ای دیده می شود به نام تیده ( Teide  ) که 3718 متر ارتفاع دارد. این قله بزرگترین قله کشور اسپانیا و بلندترین نقطه منطقه آتلانتیک نیز بشمار می آید.

آخرین باری که در این جزیره آتشفشان فعالیت داشته، سال 1909 میلادی بوده، که به آتشفشان چینیرو ( Chinyero  ) معروف می باشد. جزیره تنریفا با جزایر لاپالما ( La Palma  )، گومرا ( Gomera  ) و هیرو ( El Hierro  ) مجموعاً به گروه جنوب شرقی جزایر قناری شهرت دارند. مرکز اداری آن ها شهر سانتا کروز ( Santa Cruz de Tenerife  ) است.

آب و هوای تنریفا بسیار معتدل بوده، به گونه ای که هرگز شما زمستان را در این منطقه نخواهید دید. درتمام فصول سال محصول تازه کشاورزی خواهید دید. اما در نوک قله تیده برف را مشاهده می کنید. این جزیره مجموعاً 358 کیلومتر ساحل داشته، که 295 کیلومتر آن صخره ای و 25 کیلومتر آن ساحل شنی و قابل استفاده برای شنا کردن می باشد. حدود 1300 گونه گل وگیاه در اینجا شناسائی شده، که 320 گونه آن مختص این جزیره بوده، که در هیچ نقطه جهان دیده نمی شود. برابر آمار سال 2004 میلادی جمیعت این جزیره  799899 نفر برآورد شده، که حدود نیمی از آن در شهرهای " سانتا کروز " و " سان کریس توبال " ساکن هستند.

بیشتر درآمد مردم این جزیره از راه گردشگری تامین می شود. برابر آمار در سال 2006 میلادی حدود  5.400.000 نفر گردشگر از این جزیره بازدید نموده اند. تنریفا به عنوان پایتخت جزایر هفتگانه قناری تعیین شده و ساختمان پارلمان ( مجلس ) جزایر هفتگانه  قناری در اینجا قرار دارد. از این جزیره همه روزه تعداد زیادی کشتی و هواپیما به بقیه جزایر قناری در رفت وآمد می باشند. بطور مثال پروازهای روزانه این جزیره به سایر جزایر عبارتست از :

تعداد 20 پرواز به جزیره قناری، تعداد 25 پرواز به جزیره لاپالما، تعداد 10 پرواز به جزیره لانزاروته، تعداد 20 پرواز به جزیره  فورته ونتورا و تعداد 2 ویا 3 پرواز به هریک از جزایر  هیرو  و گومرا.

عکس 39.jpg
نقشه جزیره  تنریفا . اقتباس از گوگل (  Google – Map 2018  )

تصرف تنریفا

جزیره تنریفا از زمان های بسیار دورتا به امروز برای کشور اسپانیا مهم بوده و می باشد. اسپانیا در دهه 1500 میلادی برای تصرف این جزیره جنگ را آغاز نمود. از روستای ویکتوریا  واقع در 27 کیلومتری شهر سانتا کروز به عنوان آخرین نقطه مقاومت مردمی در این جنگ یاد می کنند، اما علیرغم مقاومت شدید مردم، اسپانیا توانست درسال 1495 میلادی در این جنگ پیروز و جزیره را مستعمره خود نماید.

در سال های بعد کشور انگلستان نیز به جهت تصرف این جزیره مجموعاً سه بار جنگ را با کشور اسپانیا آغاز می کند. در سال 1657 میلادی در اولین جنگ، انگلیسی ها توانستند تعداد زیادی از کشتی های اسپانیائی را در ساحل سانتاکروز غرق نموده و جزیره را تصرف نمایند، اما سه ماه بعد بدلیل فوت فرمانده، انگلستان این جنگ را می بازد. در سال 1706 میلادی مجدداً انگلستان تلاش می نماید تا جزیره را از دست اسپانیائی ها خارج کند، که متاسفانه موفق نمی شود.

در سال 1797 برای بار سوم حمله شدیدی را آغاز می کند، در این حمله تعداد 8 کشتی بزرگ جنگی همزمان حمله را آغاز می نمایند. در این حمله نیز فرمانده دست راست خود را از دست می دهد و جنگ منجر به شکست انگلستان می گردد. در حال حاضر این جزیره و شش جزیره دیگر جزء قلمرو کشور اسپانیا وعضو اتحادیه اروپا می باشند.

سانتا کروز در یک نگاه

این شهر بزرگترین، مهمترین، پرجمیعت ترین و پایتخت جزیره تنریفا  بوده، که به همین دلیل به آن  " سانتا کروز دو تنریفه (Santa  Cruz  de  Tenerife ) " می گویند. بیش ار  20000 نفرجمیعت داشته و همانند سایر مناطق جزیره دارای آب و هوائی معتدل می باشد. حدود 200 سال پیش این شهر بوجود آمده است. با ساخت اولین بندر اندک اندک شهرت پیدا کرده و هم اکنون از سه بخش مهم تشکیل شده است. بندرها، مراکز تجاری، مراکز اداری، پارک های زیبا، موزه های انسان و طبیعت، ریاضی و فیزیک، هنر و همچنین مراکز هنری تجاری این شهر را تبدیل به یک شهر کاملاً توریستی نموده است.

چنانچه از مردم عادی سئوال کنید سانتا کروز دو تنریفه چگونه است، در یک جمله خلاصه می گویند : سانتا کروز شهری مدرن، بزرگ، پولدار اسپانیائی، مملو از مغازه، پاساژ، پارکینک و نقاط دیدنی است. در 9 کیلومتری بخش شمالی دارای یک ساحل بسیار زیبا به صورت ( F.K.K.) می باشد.  به جهت رفاه حال گردشگران لیدرهای تور مرتباً به مسافران تاکید می نمایند : " اولاً از شکستن شاخه های کاکتوس در این جزیره جداً خودداری شود، چون اگر شخصی کاکتوسی را بشکند مبلغ  5000 یورو جریمه خواهد شد. ثانیاً هنگام ورود به کلیسا ها خانم ها باید ناحیه سینه و شانه های خود را کاملاً بپوشانند و آقایان نیز حق پوشیدن شلوار کوتاه را ندارند. ثالثاً  بهتر است در هنگام تردد داخل شهر از همراه داشتن پول نقد زیاد و طلا خودداری نمایند." 

گردش در شهر

طبق معمول پس از صرف صبحانه به اتفاق خانواده ساعت 9 بامداد با برداشتن کمی خوراکی و نوشیدنی از کافه تریا طبقه سوم کشتی عازم جزیره شدیم. تشریفات ورود و خروج در این اسکه همانند فرودگاه های بزرگ بین المللی انجام شد. در بیرون کشتی مورد استقبال دخترم شکوفه و همسرش ماتیاس شتادمن ( Matthias  Stadtman ) قرارگرفتیم. دخترم باتفاق خانواده همسرش برای گذراندن تعطیلات اوسترن ( Ostern  ) چند روز قبل به این جزیره آمده بودند. 

آن ها به مناسبت روز پدر و بزرگداشت هفتادمین بهار زندگی ام به استقبال ما آمده، تا امروز را در کنار ایشان باشیم. برای دیدن شهر با پرداخت هر نفر  21 یورو سوار اتوبوس دو طبقه گردشگری شدیم. لحظه ورود به هر نفر یک هدفون رایگان هدیه دادند، در هنگام عبور از مناطق مختلف دیدنی های شهر و تاریخچه آن به 16 زبان دنیا از طریق هد فون پخش می شد. شوربختانه در بین زبان ها، زبان فارسی وجود نداشت.

عکس 40.jpg
نمائی از طبقه فوقانی اتوبوس گردشگری - عکس از پادرا پیوندی

یکی از محسنات این اتوبوس نسبت به اتوبوس های گردشگری کشور آلمان این است که گردشگران با خرید یک بلیط می توانند تا پاپان شب هرچند بار که لازم باشد، در ایستگاه های سطح شهر سوار و پیاده شوند و در همان روز نیز بتوانند از پارک شهر، باغ گیاه شناسی، کلکسیون پالم ها و موزه شهر به رایگان دیدن نمایند. باتوجه به کمبـود وقت موفق شدیم ضمن گردش کامل شهـر با اتوبوس، از پارک بسیار زیبای شهر سانتــا کــروز، مراکز تجـاری شهـر و از همـه مهمتـر از باغ گیــاه شناسی کوچک شهــر به نام پالمئتـــوم (Palmetum) که ویژه پرورش انواع درختان نخل و پالم بود دیدن نمائیم.

عکس 41.jpg
گوشه ای از پارک داخل شهر - عکس از بیژن پیوندی

باغ گیــاه شناسی پالمئتــوم ( Palmetum  )

 این باغ درمرکز شهر بوده و حاوی کلکسیون نخل ها و گیاهان تیره پالم می باشد. اینجا یکی از باغ های معمولی آموزشی شهر بوده، که برابر اطلاعات منتشره در بخش دانستنی های تلویزیون داخل کابین کشتی، پیدایش این باغ بسیار شگفت انگیز است. در سال های بسیار دور این منطقه درمجاورت شهر سانتا کروز قرار داشته و محل دفن زباله های شهر بوده است. پس از سالیان متمادی که زباله ها را در این نقطه روی هم انباشت می نمودند،  در نتیجه کوهی بزرگ و زشت پدیدار می شود.

مسئولین وقت به جهت لزوم توسعه شهر و از بین بردن زشتی های حاشیه آن و همچنین استفاده بهینه از وضیعت موجود، به فکر آن می افتند تا این مکان را به پارکی زیبا مبدل نمایند.  لذا به جهت صرفه جوئی در آب با اجرای سیستم آبیاری قطره ای در تمام نقاط کوه ( از پائین دامنه تا نوک قله ) نسبت به کاشت گیاهان خانواده پالم و درختان نخل گردآوری شده از قاره های مختلف جهان اقدام می نمایند. در نتیجه این پارک علمی تحقیقاتی بسیار زیبا در سال 1996 میلادی رسماً افتتاح و مورد بهره برداری قرار می گیرد.

عکس 42.jpg
 سالن ورودی  باغ گیاه شناسی پالمئتوم - عکس از بیژن پیوندی
عکس 43.jpg
گوشه ای از باغ گیاه شناسی پالمئتوم – عکس از بیژن پیوندی
عکس 44.jpg
درخت موز از باغ گیاه شناسی پالمئتوم – عکس از بیژن پیوندی
عکس 45.jpg
گوشه ای از باغ گیاه شناسی پالمئتوم – عکس از بیژن پیوندی
عکس 46.jpg
گلی بسیار زیبا از تیره کاکتوس ها باغ پالمئتوم – عکس از بیژن پیوندی
عکس 47.jpg
 بخشی از باغ گیاه شناسی پالمئتوم – عکس از بیژن پیوندی

پس از بازدید از باغ گیاه شناسی ، حدود یک ساعت در مرکز تجاری شهر ( سیتی سنتر ) گردش نموده و نمادی کوچک از این جزیره را به عنوان یادبود خریداری نمودم. با توجه به این که این جزیره تنها مکانی در طول سفر می باشد که گردشگران می توانند از آن به عنوان پایگاه ورود و یا خروج استفاده نمایند. امروز تعداد زیادی از مسافران جمع ما را ترک کردند و تعدادی  نیز گردشگر جدید به جمع ما اضافه شدند. چون قرار است کشتی پس از 16 ساعت توقف در ساعت 22 شب به سوی جزیره فورته ونتورا  حرکت نماید، لذا آخرین مهلت پذیرش مسافران به داخل کشتی ساعت 21.30 شب اعلام شده است.

برنامه های روزانه کشتی بیشتر به شب اختصاص داده شده بود، تا گردشگران قدیم و جدید به صورت یکسان از آن استفاده نموده و لذت ببرند. از مهمترین برنامه های شبانه کشتی می توان به " اجرای تاتر "، " کلوپ شبانه آیدا پریما "، " شو زنده " و " جشن شبانه بزرگسالان "  اشاره نمود.  حوالی ساعت 10 شب برای شرکت در جشن شبانه و موزیک زنده بزرگسالان به طبقه پانزدهم رفتم.  تم شب " پوشیدن لباس سفید " بود. جمیعت زیادی دیده می شد. تمامی سالن به رنگ سفید درآمده بود. گروه موسیقی کشتی، آهنگ های شاد هنرمندان اروپائی و آمریکائی را اجرا می نمود.

حوالی ساعت 11 شب تمامی مدیران رده دوم و سوم با اونیفرم سفید وارد سالن شدند. پس از ادای احترام به حاضرین به صورت گروهی در جلوی سکوی موزیک به  پایکوبی و اجرای دو آهنگ دسته جمعی پرداختند. در پایان مراسم از تمامی حاضرین در جشن با کوکتل بستنی پذیرائی نمودند. این جشن تا حوالی ساعت 30/23 دقیقه شب ادامه داشت. با توجه به این که کشتی با تاخیر زیاد اسکله را ترک نموده بود، به علت صدای بسیار بلند موزیک و شادی گردشگران، مسافران حاضر در جشن هرگز صدای موزیک مخصوص حرکت کشتی را نشنیدند.

اما در پایان جشن، به ناگهان متوجه شدند کشتی چند کیلومتر از فانوس دریائی دور شده و در تاریکی شب عازم مقصد بعدی می باشد. برابر برنامه اعلام شده، قرار است کشتی فاصله 155 مایل دریائی ( 287 کیلومتر ) را به مدت  10 ساعت طی نماید و درساعت 9 صبح فردا در اسکله کوریز شیپ هاربور ( Cruise  Ship Harbour  ) پهلو بگیرد.

جزیره فورته ونتورا ( Fuerteventura )

امروز پنجمین روز سفر است. ساعت کنار استخر7 صبح را نشان می دهد. برای نرمش بامدادی به روی عرشه آمده ام. جمیعت کمتری نسبت به روزهای قبل می بینم. شاید خستگی شب گذشته، یا تعویض تعدادی از گردشگران در اسکله قبلی موجب این کاهش ورزش دوستان بامدادی شده است. ساعت 7.30 بامداد است و کشتی حدود 1.30 دقیقه زودتر از موعد اعلام شده در حال پهلو گرفتن در اسکله کوریز شیپ هاربور ( Cruise  Ship  Harbour )، واقع در شهر بندری پورتو دل روزاریو ( Puerto  del Rosario  )، جزیره فورته ونتورا  می باشد. در بولتن خبری طلوع آفتاب ساعت 7.40 بامداد و غروب خورشید ساعت 20.15 دقیقه  درج شده است. پیش بینی گردیده هوا کاملاً آفتابی و درجه حرارت آن 20 درجه سانتیگراد باشد.

عکس 48.jpg
طلوع خورشید در جزیره فورته ونتورا - عکس از بیژن پیوندی

ساحل پورتو دل روزاریو ( Puerto del Rosario )

اسکله کوریز شیپ هاربور در مجاورت شهر پورتو دل روزاریو قرار دارد. از داخل کشتی ساحلی شنی نسبتاً شلوغی در مجاورت این اسکله دیده می شود. به علت گرمای هوا وتابش نورخورشید، از ساعات آغازین صبح شاهد آمدن مردم برای استراحت و شناکردن به ساحل می باشم. ما هم پس از صرف صبحانه، با برداشتن اندکی خوراکی و آشامیدنی و وسایل لازم با پای پیاده عازم ساحل مجاور اسکله شدیم. در این ساحل شنی زیبا، با آبی تمیر، دور از امواج دریا و در وزش باد اقیانوس، ساعاتی را شنا کردم.

درجه حرارت آب 18 درجه سانتیگراد  بود. در گوشه ای از این ساحل چند تا صندلی مجهز به اسکیت آبی دیده می شد. این صندلی ها مخصوص افراد ویلچری بود. طراحی آن بگونه ای است که فرد معلول در این صندلی نشسته و توسط شخصی  به طرف آب دریا سُر داده می شود. پس از استفاده از آب و آفتاب براحتی به ساحل بازگردانده خواهد شد. اسکی های زیر صندلی به گونه ای طراحی شده، که هم روی آب شناور می ماند و هم  جهت جابجائی به آسانی روی ماسه های ساحل می لغزد. برخی از گردشگران نیز با خرید بلیط اتوبوس از داخل کشتی به مبلغ 20 یورو، مستقیماً به ساحلی دیگر در این شهر که سه طرف آن را کوه فراگرفته و فاقد باد اقیانوس می باشد عزیمت نمودند. 

عکس 49.jpg
 نقشه جزیره فورته ونتورا . اقتباس از گوگل (  Google – Map 2018  )

حوالی ساعت 5 بعدازظهر، پس از انجام تشریفات گمرکی و امنیتی مجدداً بداخل کشتی باز گشتیم. برابر برنامه اعلام شده بدلیل آفتابی بودن هوا و لنگر گرفتن کشتی در ساحل  برای تمام طول روز برنامه خاصی پیش بینی نشده بود. گردشگرانی که از کشتی پیاده نشده بودند، تعدادی با انجام ورزش های گوناگون، برخی با شناکردن در استخر و استفاده ازسونا و عرشه ها برای آفتاب گرفتن اوقات خود را سپری نموده بودند. از مهمترین برنامه های امشب می توان به " نمایش شب های نیویورک "، "  تئاتر " ، " موزیک زنده "، " شبی با مسئولان " اشاره نمود.

شبی در جمع مدیران کشتی

حوالی ساعت 7 بعدازظهر برای صرف شام و استفاده از برنامه پیش بینی شده به رستوران براوهاوس( Brauhaus ) واقع در طبقه هفتم کشتی مراجعه رفتم. تمامی میزهای این رستوران از روز قبل برای امشب رزرو شده است. خوردن هر نوع غذائی رایگان، اما تمامی نوشیدنی ها در قبال پرداخت وجه می باشد. در اینجا از ساعت 18 الی 21.30 شب برنامه موزیک زنده اجرا می گردد.

حوالی ساعت 20.30 شب تمامی 35 نفر مدیران رده اول کشتی وارد رستوران شدند. ابتداء نمایشنامه ای کمدی توسط چند تن از مدیران اجرا گردید. سپس تمامی مدیران با موزیک همراهی نموده و آواز گروهی و انفرادی خواندند. در دقایق پایانی ( 21.15 دقیقه ) مراسم چند نفر از گروه هتلداران با لباس مخصوص وارد رستوران شدند و به نیابت از مدیران کشتی، هدیه ای دادند.

حرکت بسوی سومین جزیره

برابر برنامه زمانبندی شده کشتی تا ساعت 20.30 غروب می بایست مسافران خود را پذیرش نموده و راس ساعت 21 شب حرکت نماید. چون فرصت کافی برای دیدن شهر پورتو دل روزاریو ( Puerto  del Rosario ) وجود نداشته و یا  شنا کردن در ساحل مسافران را خسته کرده بود. گویا تمامی گردشگرانی که به خارج از کشتی رفته، زودتر از موعد مقرر بازگشته بودند. زمانی که  ما در داخل رستوران در هیاهوی استقبال از مدیران بودیم، کشتی زود تر از موعد مقرر راس ساعت 20.30 شب، اسکله کوریز شیپ هاربور ( Cruise  Ship  Harbour  ) را ترک می کند. تا با پیمودن مسافتی حدود 37 مایل دریائی ( 69 کیلومتر ) به مقصد بعدی شهر آرِسیف ( Arrecife ) برسد.

شهر آرِسیف ( Arrecife  )

ساعت یک بامداد ششمین روززسفر، وقتی غالب مسافران در خواب بودند، کشتی به آرامی در اسکله موله دو کروسروز ( Muelle de Cruceros  ) واقع در شهر آرِسیف در چهارمین جزیره از جزایر هفتگانه قناری به نام جزیره لانزا روته ( Lanzarote  ) از توابع کشور اسپانیا متوقف گردید. پس از اندکی تماشای ساحل برای استراحت به کابین خود رفتم. ساعت 6 بامداد برای انجام ورزش به روی عرشه کشتی امدم، هوا بسیار مطبوع و دلنشین بود. طبق روال روزهای قبل به اتفاق تعدادی از مسافران سحرخیز کشتی، پس از انجام اندکی نرمش، دویدن روی عرشه را شروع کردیم .

معمولا هر کسی پس ازطی چند کیلومتر دویدن در کناره های عرشه منتظر طلوع آفتاب می ایستاد. هوا اندک اندک روبه روشنائی می رفت، این بار بجای آبهای اقیانوس، چراغ ها و ساختمان های شهر لحظه به لحظه نمایان تر می شد. در ساعت 7:38 دقیقه بامداد دوستان طلوع آفتاب این جزیره را هم در دوربین های خود ثبت کردند. بعد از روشن شدن هوا برای صرف صبحانه به رستوران غربی (EAST RESTAURANT ) واقع در طبقه ششم کشتی رفتم. محیطی بسیار زیبا و در مجاورت عرشه غربی کشتی با تنوع خوراکی های سرد و  گرم، انواع میوه، انواع نوشیدنی و پرسنلی بسیار مودب و خونگرم روبرو شدم.

همه در تکاپو بودند تا زودتر صبحانه را بخورند و برای دیدن شهری جدید از کشتی بیرون بروند. ماهم از شب قبل از دفتر گردشگری داخل کشتی بلیط اتوبوس برای رفتن به پارک ملی و دیدن قله های آتشفشان را خریداری کرده بودیم، مسافران گروه گروه به طبقه سوم کشتی رفته و پس از برداشتن اندکی غذای سرد و آب از قسمت سرویس دهی کشتی، به درب خروجی مراجعه و پس از انجام تشریفات خروج بر روی اسکله می رفتند. تعدادی از مسافران در روی اسکله برای آخرین بار عکس های یادگاری توسط عکاسان مستقر در کشتی می گرفتند. هوای ساحل آفتابی و درجه حرارت هوا 19 درجه سانتیگراد و غروب آفتاب ساعت 20.14 دقیقه اعلام شده است. گردشگران تا ساعت 18.30 دقیقه غروب فرصت دارند از این شهر بازدید کنند.

اتوبوس ما رأس ساعت 8:30 دقیقه بامداد با یک لیدر حرکت کرد. لیدر ما یک خانم آلمانی، لاغر اندام، ساده پوش و مطلع بود. او ضمن خیرمقدم، پیرامون جزیره و شهری که در آن هستیم و محیطی که خواهیم رفت بصورت پراکنده و فشرده صحبت می کرد.  برای شناسایی و درک بهتر منطقه ابتدا مطالبی پیرامون جزیره و شهر مورد نظر از کتاب لانزاروته  که توسط دخترم شکوفه ترجمه گردیده و همچنین اطلاعات بدست آمده از تلویزیون داخل کشتی و صحبت های لیدر امروز جمع بندی و بصورت فشرده بیان می کنم و سپس مطالب مسیر گردش امروز را خواهم نوشت.

جزیره لانزاروته (LANZAROTE ) در یک نگاه

جزیره لانزاروته[4] یکی از جزایر هفتگانه جزایر قناری بوده، که در شمال شرقی جزایر قناری قرار گرفته است. اگر به نقشه توجه کنیم خواهیم دید که این منطقه از نظر وضعیت جغرافیائی همتراز خط استوائی، صحرای بزرگ آفریقا (SAHARA) و جنوب کشور کویت قرار گرفته است. فاصله آن با جزیره فورتـه ونتـورا ( FUERTEVENTURA) حدود 11 کیلومتر و با جزیره قناری (GRAN CANARIA) حدود 168 کیلومتر می باشد. مساحت این جزیره 792 کیلومتر مربع بوده که بعلت بارندگی بسیار اندک یکی از خشک ترین جزیره از جزایر هفتگانه قناری بحساب می آید.

آب مصرفی این منطقه از طریق تصفیه آب دریا تامین می گردد. از نظر وسعت این جزیره، چهارمین جزیره از جزایر هفتگانه قناری خواهد بود. حداکثر طول آن 60 کیلومتر و حداکثر پهنای جزیره 22 کیلومتر است. این منطقه صد در صد از گدازه های آتشفشان بوجود آمده و حدود 300 دهانه آتشفشان گوناگون در آن دیده می شود. جمعیت کل جزیره حدود 8000 نفر می باشد. بخشی از ساختمان های آن توسط توریست های اسپانیایی، آلمانی و انگلیسی خریداری و بعنوان منزل دوم در ایام تعطیل مورد استفاده قرار می گیرد.

سالانه بیش از 1.5 میلیون نفر گردشگر از این جزیره بازدید می کنند. بیشترین درآمد این جزیره از طریق پذیرش گردشگران می باشد، اما با توجه به اینکه فقط حدود یک چهارم مساحت این جزیره قابل کشاورزی است،  لذا فقط تولیدات مهمی مانند پیاز در این منطقه کاملا مشهود می باشد. جزیره فاقد هر گونه صنعتی بوده اما صنعت ماهیگیری در این جا بسیار رواج دارد. این جزیره از نظر امور اداری و اجتماعی جزایر و مناطق زیر را تحت پوشش خود دارد :

1 - جزیره لاگراسیوسا  (LAGRACIOSA) که مساحت آن 27 کیلیومتر مربع و مسکونی می باشد.

2 - جزیره آلگرانزا (ALEGRANZA) که مساحت آن 12 کیلومتر مربع است.

3 - کوه کلارآ (MONTANA CLARA) با یک کیلومتر مربع مساحت و غیر مسکونی.

4 - کوه های صخره ای غیر مسکونی غربی (ROQUE DEL ESTE) و شرقی (ROQUE DEL OESTE).

عکس 51.jpg
نقشه جزیره  لاتزاروته . اقتباس از گوگل (  Google – Map 2018  )

این جزیره تاکنون 13 بار آتشفشان فعال داشته، که مهمترین آتشفشان ثبت شده مربوط به سال های 1730 الی 1736 میلادی بوده، که بیش از یک چهارم منطقه کاملا نابود شده است. علیرغم خاموش بودن آن ها هم اکنون پیش بینی می گردد، ممکن است روزی فعال شوند. نکته مهم این است که این منطقه بعلت آتشفشانی بودن، کم آبی شدید، عدم امکان توسعه کشاورزی، از قدیم کمتر مورد علاقه مردم برای سکونت بوده، حتی کشورهای اروپائی برای تصرف آن زیاد علاقه ای نداشته اند. اما امروزه یکی از مناطق مورد علاقه اروپائیان می باشد. بزرگترین قله این جزیره پناس دل چاچه (PENAS DEL CHACHE) با 760 متر ارتفاع می باشد و مرکز اصلی آتشفشان جزیره نیز منطقه تیمان فایا (TIMAN FAYA ) بوده که در حال حاضر بصورت یک پارک ملی درآمده است.

نگاهی کوتاه به شهر آرِسیف (ARRECIFE)

شهر آرِسیف (ARRECIFE) یکی از بزرگترین و پر جمعیت ترین شهر جزیره لانزاروته (LANZAROTE) بوده، که حدود 40.000  نفر جمعیت دارد. این شهر حدود 200 سال پیش بوجود آمده وتاکنون اندک اندک رشد کرده و در حال حاضر مرکز اداری یا بقول اروپائیان پایتخت جزیره لانزاروته به حساب می آید. در زبان اسپانیولی نام این شهر بمعنای صخره سنگی صاف است.

مردم معتقدند چون صخره های بلند سنگی در زمان طغیان اقیانوس حافظ این شهر بوده، لذا به همین دلیل پیشینیان نام " صخره سنگی "  را بر روی این شهر نهاده اند. شهر آرِسیف آنچنان زیبا و دیدنی نیست. تنها نقاط دیدنی و مهم شهر همان مرکز قدیمی شهر، چند قلعه تاریخی، ساحل و فرودگاه می باشد. به همین دلیل گردشگران معمولا بیش از یک روز در این شهر اقامت نخواهند داشت.

پارک ملی تیمان فایا (TIMANFAYA) 

اتوبوس پس از عبور از اسکله وارد شهر آرِسیف شده و با عبور از خیابان های شهر، مسافران از بخش های قدیمی شهر در حین حرکت اتوبوس عکس می گرفتند. پس از خروج از شهر آرِسیف بطرف غرب جزیره ادامه مسیر دادیم، هرچه بیشتر از شهر فاصله می گرفتیم خشکی منطقه، خشن بودن زمین نمایان تر می شد.  به گونه ای که سطح زمین همانند سطح کره ماه زیبا و دیدنی  بود و هرگز خشکی و خشن بودن توی ذوق گردشگران نمی زد. با گذشت حدود نیم ساعت وارد مرکز اصلی آتشفشان جزیره یا همان منطقه تیمان فایا که اکنون به پارک ملی تبدیل شده رسیدیم.

مساحت این منطقه حدود 167 کیلومترمربع می باشد. قله تیمان فایا (pico del thmanfaya) با 510 متر ارتفاع، یکی از نقاط دیدنی این پارک خواهد بود. چون این منطقه یکی از مناطق ثبت شده آثار باستانی یونسکو می باشد و از طرفی بیشتر زمین های آن هنوز گرم است لذا بازدید از مناطق مختلف آن تحت شرایط خاصی امکان پذیر خواهد بود. بزرگترین صخره بوجود آمده از مواد مذاب آتشفشان در این منطقه بوده که حاصل خروج مواد مذاب بمدت 6 سال ( از سال 1730 لغایت 1736 میلادی ) می باشد.

عکس 52.jpg
پارک ملی تیمان فایا - عکس از بیژن پیوندی

شتر سواری

اتوبوس ما حوالی ساعت 9:15 دقیقه بامداد در دامنه کوه متوقف شد تا مسافران هم اندکی استراحت کنند و هم شترسواری نمایند. در دامنه کوه تاسیساتی همچون پارکینگ های بزرگ، سرویس های بهداشتی و خط شتر سواری تا یک سوم ارتفاع کوه ایجاد کرده اند. حدود 200 شتر در کاروان ها ی 7 تا 10 شتره توجه مسافران را جلب کرد. بر روی کوهان شتر کجاوه ای کوچک صندلی مانند از جنس آهن طراحی شده بود و بر دهان تمامی شتران پوزه بند توری مانند نصب کرده بودند تا شتر ها در هنگام حرکت مسافران را گاز نگیرند.

مسافران پشت سر هم به خط،  یک به یک  به کاروان ها نزدیک شدند و هر دو نفر روی یک شتر سوار گشتند، ساربان با تسمه های چرمی و طناب بعنوان کمربند ایمنی مسافران را روی کجاوه محکم می بستند. تقسیم وزن به گونه ای بود که وزن بیشتر می بایست به سمت راست شتر باشد. اگر مسافران هر شترتوازن وزنی نداشتند باآویختن کیسه های شن در طرف مقابل کجاوه این توازن بوجود می آمد. شترهای هرکاروان با فرمان ساربان ازجای خود بلند می شدند و به صورت قطار پشت سرهم می ایستادند و حرکت را آغاز نمودند.

در میانه راه ساربان ها یکی یکی دوربین ها را از مسافران گرفته و از آن ها عکس یادگاری میگرفتند. علیرغم مقاوم بودن شتر، متاسفانه به علت شرایط بد نگهداری و مراقبت از آنان، شترها در نیمه های راه بسیار خسته بنظر می رسیدند و بدرستی قادر به حرکت نبودند. در این نقطه بود که برخی مسافران نه تنها از سوار شدن بر روی شتر پشیمان بودند،  بلکه در بازگشت به سایر گردشگران تاکید می کردند تا بر روی کوهان این حیوان های خسته سوار نشوند.

عکس 53.jpg
 نمائی از کاروان های شتر - عکس از بیژن پیوندی

وقتی شترها حدود یک سوم ارتفاع کوه را بالا رفتند بصورت مارپیچ و سریع تر راه بازگشت را طی نمودند. علیرغم صخره ای بودن کوه به جهت رفاه حال گردشگران منطقه شتر سواری را مبدل به منطقه ای با شن های ریز مبدل کرده بودند، این کار هم زیبائی خاصی به منطقه می داد و هم امنیت بیشتری برای گردشگران تامین می نمود. وقتی از کاروان شتر پیاده شدیم سئوال کردیم که شتر سواری در برنامه گردشگری روزانه قید نشده بود، لیدر اتوبوس پاسخ داد در اصل شما هزینه این کار را پرداخت کرده اید، اما به دو علت قبلاً به مسافران گفته نمی شود

اولاً گردشگران سوپرایز شده و فکر کنند این کار هدیه کشتی AIDA به آنان می باشد. ثانیاً اگر هنگام فروش بلیط اعلام می شد، شاید تعدادی از مسافران تمایل نداشتند از این بخش استفاده نمایند. نکته ای که برای گردشگران سئوال برانگیز بود اینکه گردآوری این همه شتر، آن هم در حاشیه کوه های صخره ای و سنگلاخی آتشفشانی چگونه و برای چیست. راهنمای گشت گفت مسئولین شهر به جهت اشتغالزائی و جذب توریست بیشتر این بخش را راه اندازی نموده اند.

اما در رابطه با چگونگی پرورش شتر در این منطقه نگارنده تصور می نماید  ممکن است ریشه تاریخی داشته باشد. چون یک زمانی اعراب برای مدتی بر کشور اسپانیا چیره شده بودند و تعدادی نیز در این جزایر سکونت داشتند شاید ورود شتر و پرورش آن از همان زمان در این جزایر رواج پیدا کرده است.

عکس 54.jpg
 شتر سواری - عکس از بیژن پیوندی

تاسیسات گردشگری

سپس در ادامه سفر مجددا با اتوبوس به سمت نوک قله حرکت کردیم، هرچه پیش می رفتیم صخره ها سخت تر، بزرگتر و زیباتر می شد. در قسمت فوقانی منطقه تیمان فایا تاسیسات گردشگری بسیار خوبی مثل رستوران، سالن استراحت، آشپزخانه آتشفشانی، چاله شن های داغ، گودال آزمون آتش، تنوره های بخار آب، سرویس های بهداشتی و پارکینگ های بسیار بزرگ دیده می شد. در پارکینگ حدود 40 اتوبوس و بیش از 200 اتومبیل سواری مشاهده  شد. مسافران پس از پیاده شدن از اتوبوس و شنیدن توضیحات راهنمای گشت به صورت گروهی از تمامی بخش های این مجموعه  بازدید کردند.

1 -  چاله شن های داغ : 

برای این منطقه مسافران بصورت گروهی اطراف چاله ای حلقه زده و پس از شنیدن توضیحات راهنمای گشت مبنی بر این که شن های سطح زمین هم اکنون نیز داغ بوده وحدود 80 درجه سانتیگراد گرما دارد، برای اثبات آن آزمایش لمس کردن شن های داغ انجام شد. یکی از مسئولین محلی حدود پنج سانت شن های روی سطح زمین را کنار زد و مقداری شن زیرین را با بیل برداشته و با دست خود کمی شن را روی کف دست تمامی مسافران قرار می داد. عده ای با فریاد شن ها را دور می ریختند، عده ای با آخ و اوخ کردن شن را بین دستان خود می چرخانده تا سرد شود و سپس بعنوان یاد بود با خود بردند.

2 -  گودال آزمون آتش :             

با درخواست راهنمای گشت، گردشگران در منطقه مجاور چاله شن های داغ دوباره بصورت گروهی اطراف چاله ای حلقه زدند. وسط این چاله گودالی عمیق و چاه مانند دیده می شد، که از آن بخار گرمی خارج می گردید. یکی از مسئولین محلی توضیح داد، این بخار سوزنده سال هاست که از اعماق زمین متصاعد می شود. او با یک  چهارشاخه فلزی  مقدار کمی بوته خار بیابان را در دهانه چاه قرار داد. در زمانی بسیار کوتاه اول از اطراف بوته ها دود متصاعد شد و در یک چشم بهم زدن بوته ها شعله ور گشته و ارتفاع شعله تا حدود 1.5 متر دیده می شد.

عکس 55.jpg
گودال آزمون آتش - عکس از بیژن پیوندی

3 -   تنوره های  بخار شدن آب :    

سپس همگی به قسمت سوم این مجموعه گردشگری رفته و دور زمینی مسطح حلقه زدیم . وسط زمین چند سوراخ دیده می شد که با لوله های فلزی مهار شده بود. یکی از مسئولین برای نشان دادن میزان حرارت داخل زمین، آزمایش بخار شدن آب را انجام داد. او مقداری کمی آب را  بداخل لوله فلزی ریخت که در اثر مصادف شدن با بخار زمین بلافاصله همان آب به صورت بخار شدید خارج گردید. جالب این که وقتی آب بیشتری داخل سوراخ می ریخت ضمن بخار شدن با صدای وحشتناکی از داخل زمین به خارج پرتاب می شد.

4 -   آشپزخانه آتشفشانی :           

گردشگران بعد از اندکی استراحت بتدریج به آشپزخانه رستوران رفته، که با بخار آتشفشان کار می کرد. این رستوران و تمامی تاسیسات اطراف آن بسیار ساده، زیبا  و بزرگ از سنگ های آتشفشانی یا سنگ خارا ، یا همان سنگ پای ایرانی ها بنا گردیده بود. آشپزخانه رستوران مدور و سنگی بود. وسط آشپزخانه چاهی عمیق وجود داشت که اطراف آن حدود 75 سانتی متر دیوار چینی شده،  سطح روی آن شبکه فلزی گذاشته بودند. روی شبکه فلزی سیخ ها و توری های کباب و سیب زمینی قرار داده شده بود، که باحرارت متصاعد شده از درون چاه پخته می شد.

عکس 56.jpg
نمائی از داخل آشپزخانه آتشفشانی - عکس از بیژن پیوندی
عکس 57.jpg
نمایش کباب پز آشپزخانه آتشفشانی - عکس از آنیتا ناصری

5 - قله و دره های آتشفشانی :

اندکی پس از استراحت مجددا سوار اتوبوس شده و در مجاورت پارکینگ از جاده دیگری به سمت کوهستان های اطراف حرکت کردیم. راهنمای گشت مرتبا از تاریخچه آتشفشان، صخره های اطراف، قله های کوچک و بزرگ سخن می گفت.  من در این مدت آن چنان محو تماشای این طبیعت عجیب بودم که دیگر گوشم به سخنان و داستان های او نبود و در دنیای خود محو بودم. دیدن قله های کوچک آتشفشان خاموش شده، دره های آتشفشانی، صخره های ایجاد شده از توده مذاب و ... بسیار همه را شگفت زده کرده  بود.

 

عکس 58.jpg
 رویش گیاه در صخره های آتشفشانی - عکس از بیژن پیوندی
عکس 59.jpg
 یکی از دهانه های آتشفشان خاموش درپارک ملی تیمان فایا  - عکس از بیژن پیوندی
عکس 60.jpg
 سرویس بهداشتی پارک تیمان فایا - ئعکس از بیژن پیوندی

پس از مدتی مجددا به مجموعه توریستی تیمان فایا رسیدیم و این بار از راه بازگشت اصلی از کوه سرازیر شدیم. وقتی از منطقه شتر سواری عبور کردیم اتوبوس از جاده دیگری بطرف شهر حرکت کرد. در مسیر جاده با شگفتی های دیگری روبرو شده، که به اختصار آن را معرفی می کنم.

کشت انگور دیم

مسیر جدید از روستاها و مزارع منطقه می گذشت، مناظر جالبی دیده می شد، بخصوص برای من که در رشته کشاورزی تحصیل کرده و سالیان متمادی کار کرده ام بسیار جالب و دیدنی بود. کشاورزان بومی بدون آنکه از نظام مهندسی سررشته ای داشته باشند با توجه به کم آبی شدید منطقه، عدم وجود خاک زراعی، وزش بادهای شدید موسمی تمامی دامنه کوه ها را تا نزدیک قله تبدیل به باغ انگور دیم کرده بودند، نکته مهم این است که اطراف هر درخت انگور یک کودالی به عمق 30 الی 50 سانتی متر دیده می شد و اطراف گودال نیم دایره ای به قطر حدود 3 متر  به صورت یک هلالی با ارتفاع حداکثر 75 سانتی متر با سنگ های آتشفشانی دیوار چینی شده، البته دهانه باز هلالی ها به سمت نوک قله کوه بود، تا هم در مواقع بارندگی آبهایی که از بالا دست سرازیر می شود به داخل چاله ی کاشت درخت انگور برود و از هدر رفتن آن جلوگیری گردد.

دوم اینکه وقتی باد از سمت اقیانوس می وزد نتواند به درخت مو آسیب وارد کند. این عمل کشاورزان باعث شده تا این جزیره در جهان از نظر طراحی مزرعه اول شود و مدال طلا بگیرد. وقتی از نزدیک به درختان مو نگاه می کنید، متوجه می شوید که کشاورزان روش خاصی را برای هرس کردن درخت مو دارند، آن ها همه ساله شاخه های درخت را از حداکثر 50 سانتی متری سطح زمین قطع می کنند. وقتی در سال بعد درخت مو سبز می شود همه فکر می کنند که درخت تازه کاشته شده است.

عکس 61.jpg
نمایش تاکستان دیم در دامنه کوه های آتشفشانی - عکی از بیژن پیوندی
عکس 62.jpg
نمایش کشت مو به صورت دیم در کوه های آتشفشانی - عکس از بیژن پیوندی

ویژگی های روستا

در بین راه وقتی از کنار روستاها می گذشتیم چند چیز مشاهده کردم که خیلی برایم جالب بود.

1 -  خانه های روستائی به صورت کلونی های کوچک احداث شده،  تا ضمن این که همه دور هم باشند چنانچه آتشفشانی فعال شود تمامی جمعیت یکجا از بین نرود.

2 -  رنگ نمای تمامی خانه ها سفید بود با پنجره های بسته تا کمتر نور خورشید را به خود جذب کند.

3 -  تمامی درب و پنجره های ساختمان فقط سه رنگ بود ( سبز، آبی یا قهوه ای ). وقتی علت را پرسیدم، راهنمای گشت گفت : کسانی که شغل کشاورزی دارند باید درب و پنجره منازل خود را رنگ سبز بزنند. تمامی افرادی که در دریا فعالیت می کنند و یا شغل ماهیگیری دارند باید از رنگ آبی برای رنگ آمیزی درب و پنجره های خود استفاده کنند و رنگ قهوه ای مختص افرادی است که به شغل سنگ فروشی و غیره مشغول می باشند.

4 - در نهایت ساعت 12 ظهر بار دیگر پس از عبور از خیابان های شهر به اسکله بازگشتیم و همانند همیشه پس از انجام تشریفات امنیتی وارد کشتی شدیم.

آخرین روز در کشتی

امروز آخرین روز اقامت ما در کشتی می باشد. به همین مناسبت در تمامی بخش های کشتی برنامه های ویژه ای تدارک دیده شده، که مهمترین آن ها عبارتست از :

1 – پخش فیلم داخل و خارج از کشتی در سالن تاتر مربوط به ایامی که این گروه گردشگران در اینجا حضور داشته اند. البته فیلم کامل آن در قالب یک C.D.  به مبلغ 250 یورو بفروش می رسد.

2 – حضور پرسنل ارشد کشتی به صورت انفرادی ویا باتفاق خانواده های خود در رستوران ها، کافی شاپ ها، بارها، استخر، سونا، مکان های ورزشی به منظور تماس نزدیک با گردشگران وارزیابی عملکرد برنامه های کشتی در ایام مسافرت.

3 – تهیه کیک "   AIDA "  با مضمون خداحافظی  و سپاسگزاری از حضور مسافران در این سفر و توزیع آن در تمامی رستوران ها، کافی شاپ ها، بارها، استخر، سونا و مکان های ورزشی.

4 – اجرای تئاتر وسیله کودکان گردشگر 2 الی 16 سال حاضر درکشتی. داستان این تئاتر، زندگی مردم شهر هامبورک آلمان را در یک شبانه روز (24 ساعت ) به گردشگران معرفی کرد. چکیده داستان چنین بود:

" با طلوع آفتاب شهر از خواب بیدار می شود. قبل از هر چیز گروه رفتگران مسئولیت نظافت شهر را بعهده می گیرند. با بالا آمدن آفتاب و شروع کار، تمامی اقشار جامعه از کارگر  گرفته تا دکتر و مهندس شدید به کار مشغول می شوند. سپس با اتمام کار روزانه و آغاز شب، شهر در تصرف جوانان قرار می گیرد. در نهایت در نیمه های شب با حضور پر رنگ پلیس برای تامین امنیت، شهر مجدداً تا فرارسیدن روزی دیگر بخواب می رود."

5 – به مسافران اعلام شد که چمدان های سفر خود را بسته و حداکثر تا ساعت 3 بامداد با نصب برچسب مخصوص پشت درب کابین خود قرار دهند. این برچسب حاوی نام، نام خانوادگی و شماره اطاق مسافر می باشد که در هنگام خرید بلیط برای مسیر رفت و برگشت تحویل مسافر می گردد. راس ساعت 3 بامداد کارگران بارها را به طبقه پائین کشتی برده، تا به مقصد نهائی گردشگر  منتقل گردد.

برابر برنامه اعلام شده. به علت خاتمه سفر تعداد کثیری از گردشگران را از بامداد فردا تا ساعت 2 بعدازظهر با اتوبوس های شرکت آیدا به فرودگاه لاس پالماس منتقل می نمایند و در نهایت تا پایان شب با 29 فروند هواپیما مسافران را به نقاط مختلف اروپا بازگردانند.

عکس 63.jpg
غذای ویژه آخرین شب اقامت در کشتی - عکس از بیژن پیوندی

مقصد نهائی

امروز شنبه هفتمین روز است. تعداد کسانی که صبح زود برای نرمش و ورزش بامدادی روی عرشه آمده بودند بسیار کمتر از روزهای دیگر بود. کشتی ساعت 7 بامداد به مقصد نهائی این سفر رسید و در اسکله سانتا کاتالینا واقع درشهرلاس پالماس جزیره قناری لنگر انداخت. ساعت 7.45 دقیقه بامداد کمتر گردشگری شاهد طلوع آفتاب بود. همه بیدار بودند، اما هرکدام به نوعی خود را برای خروج از کشتی آماده می کردند.  وضیعت هوا آفتابی و درجه حرارت آن 18 درجه سانتیگراد اعلام شده بود. این ساحل مقصد نهائی سفر دریائی من می باشد.

امروز بر عکس روزهای قبل تمامی رستوران ها از ساعت 5 بامداد آماده پذیرش گردشگران برای صرف صبحانه بودند. پس از طلوع آفتاب ( 7.45 دقیقه ) اتوبوس ها انتقال مسافران به فرودگاه را آغاز کرده و هر گردشگری با توجه به زمان پرواز خود می توانست از آن ها استفاده نماید. همه مسافران مجبور بودند که راس ساعت 9 صبح اطاق خود را ترک نمایند، اما می توانستند با توجه به زمان پرواز خود حداکثر تا ساعت 14 پس از صرف نهاردر محوطه کشتی بمانند. گفتنی است : تمامی کارت های شناسائی گردشگرانی که سفر آنان پایان یافته بصورت الکترونیکی راس ساعت 9 صبح غیر فعال می شد و فقط با آن میتوانستند نوشیدنی خرید کرده و برای آخرین بار از درب کشتی خارج گردند.

این کشتی تا شب در این اسکله توقف داشته و تا ساعت 20.30 دقیقه دقایقی پس از غروب آفتاب ( 20.22 دقیقه ) مسافران جدید را پذیرش می نمود، که برای بار دیگر راس ساعت 22 شب بسوی اولین مقصد خود شهر فونچال کشور پرتقال حرکت خود را آغاز نماید. برنامه خاصی برای امروز تدارک دیده نشده بود، فقط برای گردشگران جدید از ساعت 19 غروب برنامه های ویژه ای اجرا می گردید.

ساعت 13 کشتی را بقصد رفتن به فرودگاه ترک کردیم. برعکس روزهای قبل از عکاسان مستقر در کشتی برای گرفتن عکس یادگاری خبری نبود. پس از عبور از شهر لاس پالماس به فرودگاه رسیده و با تحویل گرفتن چمدان های خود وارد فرودگاه شده تا پس از طی تشریفات قانونی به کشور آلمان باز گردیم.

1YrpW1WVOWmoalTqQdmdWGHAuRmdzvaiysXfToWh.jpg
یکی دیگر از کشتی های کروز مستقر در بندر - عکس از بیژن پیوندی
عکس 65.webp
اتاق ماساژ کشتی - عکس از سایت کشتی آیدا پریما
عکس 66.webp
نمای داخلی سونای خشک - عکس از سایت کشتی آیدا پریما

[1] سایت فرودگاه بین المللی شهید بهشتی اصفهان ( www.isfahan.airport.ir   )

[2] با توجه به این که در این سفر مجموعاً چهار بار از هواپیمایی ترکیش ایر استفاده شده ، لذا چکیده برداشت خود و برخی ازمسافران را نقل کرده ام .

[3]  کتاب Teneriffa )) ، نویسنده (  Irene  Borjes ) ، انتشارات ( Michael  Muller  ) ، سال ( 2008  ) ، شابک (  ISBN 978-3-89953-387-3 ) . / بخش دانستنی های تلویزیون داخل کابین / گفتگو با مردم

[4]    1 - کتاب Lanzarote )) ، نویسنده (  Eberhard Fohrer ) ، انتشارات ( Michael  Muller  ) ، ترجمه شکوفه پیوندی - شابک (  ISBN 3-89953-154- X) . 2 -  بخش دانستنی های تلویزیون داخل کابین  3 -  گفته های لیدر سفر

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر