سفر ترکیبی به کاپادوکیا، قونیه و آنتالیا

مقدمات قبل سفر

آخرین سفر خارج از ایران ما  تابستان 98 و قبل شروع کرونا بود و ما شهرهای ازمیر و کوشی آداسی و چشمه و آلاچاتی و پاموکاله که در منطقه دنیزلی هست و و حسابی گشتیم و بهمون خوش گذشت و آب و هوا هم در شهریور در اون مناطق خیلی دلچسب بود و یک سفر به یادماندنی و برای ما رقم زد . از تیر 1402 دوباره وسوسه یک سفر ماجراجویانه و زمینی تو ذهنم شکل گرفت و منطقه کاپادوکیا جزء اهدف اصلی بود و موضوع و با همسرم و دخترم در میون گذاشتم و از اونجاییکه آنها هم همیشه برای سفر آماده هستند موافقت خودشون و اعلام کردند سفر ما از همین جا شروع شد .

با توجه به اینکه توی سفرها همیشه جمع آوری اطلاعات و برنامه ریزی با من هست جستجو در خصوص چگونگی سفر و هزینه ها رو شروع کردم اما متاسفانه اطلاعات خوب و به روز شده ای  نتونستم از سفرنامه ها و سایت ها پیدا کنم و برای هر موضوعی چندین سایت ایرانی و خارجی و چک می کردم تا اطلاعات و در این زمینه بالا ببرم و چون هزینه ها نسبت به سال های قبل در ترکیه مثل کشور ما خیلی تغییر کرده بود خیلی در این خصوص جستجو کردم تا بتونم هزینه کلی سفر و برآورد کنم.

نکته قابل توجه در این سفر هزینه بنزین بود که از زمان شروع فکر این سفر قیمت بنزین در ترکیه روزانه تغییر می کرد و این تغییر خیلی قابل توجه بود یعنی از 24 لیر در اوایل سال 1402 به 40 لیر در پایان سفر ما رسید و با توجه به اینکه همیشه سفر با همسفرهای پایه و هم انرژی بیشتر خوش میگذره دنبال همسفر گشتیم و پیشنهاد سفر و به دوستامون دادیم و بلافاصله با استقبال یک زوج دوست داشتنی مواجه شدیم . حالا دیگه همسفرهامون هم هیجان شروع سفر و داشتند و روزانه با هم در این خصوص صحبت می کردیم.

با توجه به اینکه 5 نفرشده بودیم و یک سفر 11 روزه برنامه ریزی شده بود دنبال خرید یک باربند جعبه ای برای ماشین شدیم این رو هم بگم که مدل ماشین تیگو 7 چون قصد داشتیم وسایل کمپ هم با خودمون ببریم که اگر مکان مناسبی برای کمپ هم در مسیر دیدیم بتونیم استفاده کنیم و از سایت دیوار تونستم یک باربند دسته دو اما سالم پیدا کنیم اما طوسی بود و ماشین ما مشکی و این مشکل رو هم آقای همسر حل کرد و اون و به یک نقاش ماشین سپرد و رنگ مشکی زد .یک چک لیست از وسایلی که برای سفر نیاز داشتیم تهیه کردم و با همسفرهامون به اشتراک گذاشتیم و یک سری خرید هم انجام دادیم و آماده سفر شدیم.

برای شروع سفر ابتدا گواهینامه بین المللی رو بصورت آنلاین برای آقایون گرفتیم که بهتر بود حضوری از آژانس های گردشگری می گرفتیم چون 2 هفته طول کشید تا دست ما رسید و هزینه صدور با پست 371هزار تومان برای هر نفر  شد و این موضوع باعث استرس ما شده بود چون باید اول اون و می گرفتیم بعد سراغ کارهای کاپوتاژ و ... می رفتیم. بعد متوجه شدم با توجه به اینکه شماره گواهینامه برای ما با پیامک ارسال شده بودمی تونیم دنبال بقیه کارهابریم.

برای ما که در رشت زندگی می کنیم باید گمرک انزلی می رفتیم تا برگه کاپوتاژ می گرفتیم که یک صبح پنجشنبه من و همسرم به گمرگ انزلی مراجعه کردیم یک کیوسک کوچیک قبل گمرک هست که اونجا رفتیم و برگ سبز ماشین و کارت ملی و دادیم و مبلغ 300 هزار تومان هم کارت کشیدیم بعد یک برگه دادند و گفتند داخل گمرک بشید و آقای x پیدا کنید تا این برگه و تایید کنه و برای ما برگردونید که ما هم این کارها رو انجام دادیم و دوباره به همون کیوسک برگشتیم و یک برگه پرینت گرفتند و به ما دادند و اصلا ماشین و چک نکردند و اونجا کار ما تموم شد و یک آژانس گردشگری هم به ما روبروی بیمارستان رازی رشت معرفی کردند که مابقی کارها رو اونجا انجام بدیم ، ما هم بلافاصله رفتیم و فرم مربوطه رو پر کردیم و 1550000 تومان واریز و پلاک ماشین ، کارت بین المللی، برچسب QRکد و گرفتیم و خیلی سریع در یکساعت کل کارها انجام شد .

حالا  بیمه شخص ثالث ترک مونده بود که چون ما نصف شب قرار بود از مرز رد بشیم نمی خواستم ریسک کنم که اونجا معطل بشیم.  یک شماره ای از یک سایت در این خصوص پیدا کرده بودم و تماس گرفتم و با مبلغ 1600000 تومان ماشین و یکماه بیمه ترک کردیم البته سر مرز هم این کار و میشه انجام داد .بریم که همه چیز آماده سفر هستش.

شروع سفر 

بعد از اینکه چهارشنبه 14 شهریور از سر کار برگشتم با توجه به اینکه همه وسایل و آماده کرده بودیم خیلی سریع راه افتادیم و دنیال همسفرهامون رفتیم و ساعت 6 از رشت به سمت مرز بازرگان حرکت کردیم شامی که آماده کرده بودیم و قبل تبریز خوردیم و حدودا ساعت4/30 صبح سر مرز رسیدیم و با صف طولانی ماشین ها روبرو شدیم چون سمت مرز ترکیه خیلی کند کارها پیش می رفت و ماشین ها رو دقیق کنترل می کردند ما تو صف کنار ماشین صبحونه خوردیم و هوا کم کم روشن شد و با طلوع خورشید و نزدیک شدن به ظهر گرم و گرمتر می شد و ما هم مجبور شدیم مثل بقیه زیرانداز برداریم و تو سایه استراحت کنیم هر 2 ساعت 5 تا ماشین حرکت می کرد و ما کم کم از اینکه امروز مرز و رد می کنیم ناامید شده بودیم که سرعت حرکت ماشین ها بیشتر شد و خلاصه  بعد کلی خستگی  حدود ساعت 2 بعد از ظهر تونستیم از مرز رد بشیم اما رفتار کارکنان سمت ترکیه خیلی بی ادبانه بود .

با عبور از مرز و اینکه خیلی خسته شده بودیم اولین جایی که سایه ای بود برای نهار و استراحت موندیم وغذایی که از خونه آماده کرده بودیم و خوردیم و بعد حرکت کردیم  برنامه سفر شب موندن در ازرنجان بود که با توجه به جاده های عالی و استاندارد حدود ساعت 10 رسیدیم و از سایت otels.com چند هتل و در نظر گرفتیم و با مپ سراغ اولین هتل رفتیم و یک هتل آپارتمان خیلی خوب و شیک بود و با مبلغ 1500 لیر برای 5 نفربدون صبحانه قطعی کردیم و وسایل مورد نیازمون و تو هتل بردیم و با توجه به اینکه دیروقت بود از غذاهای آماده استفاده کردیم دوش گرفتیم و خوابیدیم .

بعد از خوردن صبحانه به سمت مقصد اصلی یعنی منطقه کاپادوکیا حرکت کردیم و قبلش بنزین 38/9 لیری و زدیم و 1700 لیر پول بنزین دادیم که در انتهای سفر کل هزینه و بنزین و براتون می نویسم. لازم بگم که منطقه کاپادوکیا شامل سه منطفه گورمه ، آوانوس و اورگاب هستش که تمام اطلاعاتش با یک جستجوی ساده در دسترس هستش ، ما حدود ساعت 4 به اورگاپ رسیدیم و بازدید از این منطقه و شروع کردیم متاسفانه یک قسمتی از منطقه در حال بازسازی بود و امکان بازدید توسط گردشگران تور کاپادوکیا وجود نداشت اما روستای اورگاپ پر از هتل های صخره ای خیلی زیبا و کوچه های سنگفرش شده زیبا بود ، ما از یکی از این هتل ها هزینه اقامت و پرسیدیم که حداقل قیمت یک اتاق دو تخته 180 یورو بود .

ما در یکی از کوچه های سنگفرش شده یک کافه بامزه چای و باقلوا خوردیم که قیمت یک استکان چای 25 لیر بود. دوباره تو سایت ها دنبال هتل گشتیم قیمت ها تو این سه منطقه بالا بود به همین دلیل تصمیم گرفتیم تو شهر نوشهیر که فاصله خیلی کمی با این مناطق دارند هتل جستجو کنیم و دوباره با مپ سراغ اولین هتل انتخابی رفتیم و خیلی سخت پیداش کردیم  هتل آپارتمان و بازدید کردیم ، خیلی تمیز و شیک و عالی بود و با قیمت خیلی مناسبی برای دوشب 1800 لیر توافق کردیم و پرداختیم وسایل و بالا بردیم و آقایون دنیال خرید شام رفتند تا ما یک دوش گرفتیم  و بعد بازدیدهای فردا رو برنامه ریزی کردیم و خوابیدیم .

صبح برنامه بازدید از گورمه رو داشتیم که حدود 20 دقیقه با هتل ما فاصله داشت که حدود ساعت 10 اونجا بودیم آفتاب شدید بود اما تو سایه خیلی خنک بود روستایی شبیه کندوان ما اما بزرگتر و پر از گردشگران اروپایی و چینی تور ترکیه بود بین کوههای صخره ای حرکت می کردیم و عکس می گرفتیم حدود 2 ساعت تو همون منطقه قدم زدیم و موزه هوای باز گورمه هم دیدیم و بعد به سمت شهر زیرزمینی کایماکلی رفتیم که نیم ساعت از کورمه فاصله داشت. بلیط ورودی این شهر زیرزمینی 300 لیر بود که شبیه شهر زیرزمینی اویی کاشان بود و هیچ لیدری نبود که توضیح بده و لیدرهای خصوص با گرفتن هزینه 150 لیری اطلاعات را می دادند ما از فرصت استفاده کردیم و با یک گروهی که وارد شده بودند همراه شدیم و از توضیحات راهنما استفاده کردیم .

این شهر زیرزمینی 8 طبقه داشت که 4 طبقه قابل بازدید بود در خیلی از قسمتها کاملا باید خم می شدیم و حرکت می کردیم و حدود 45 دقیقه بازدید طول کشید و بعد از اونجا خارج  و بین راه یک رستوران برای ناهار توقف کردیم و بعد برای استراحت به هتل برگشتیم.

غروب برای دیدن منطقه آوانوس رفتیم که یک قسمت old city قشنگی به همراه کارگاه های سفال داشت که بازدید کردیم و بلیط ورودی هم نداشت و ما طبق رسم هر سفر نماد کاپادوکیا رو از اونجا 35 لیر خریدیم و بعد به سمت پل معلق روی رودخانه رفتیم و بعد عکاسی از فروشگاه بیم سوسیس و کالباس و نون و نوشیدنی برای شام خریدیم و به هتل برگشتیم چون برنامه فردا دیدن پرواز بالون ها بود زود خوابیدیم .

پرواز بالون ها

قیمت بلیط بالن و ازکیوسک های فروش تور و آژانس ها که پرسیدیم دیدیم واقعا با این مبالغ نمی ارزه که تور بالون سواری بگیریم چون قیمت حداقل یک بلیط عمومی از 180 یورو شروع می شد و ما راضی به تماشای اون شدیم .ما ساعت 4/30 صیح به سمت love valley حرکت کردیم و برای ورود ماشین به این دره 20 لیر پرداخت کردیم اما به غیر از ما فقط تعداد کمی ماشین اونجا بود و ما فکر کردیم اشتباه اومدیم اما کم کم تعداد ماشین ها بیشتر شد و حدود ساعت 5/30 کم کم بالن ها رو دیدیم که در حال اوج گرفتن بودند .یک منظره رویایی که متصور نبودیم این همه حجم بالون در آسمون.

ماشین های قدیمی کلاسیک لبه دره پارک کرده بودند و عروس و دامادهای زیادی برای عکاسی اومده بودند .ما هم تا می تونستیم عکس و فیلم گرفتیم اما این زیبایی و هیچ مدل نمیشد ثبت کرد و به تصویر کشید و هر چقدر فیلم و عکس می گرفتیم راضی نمیشدیم کل آسمون پر از بالون های رنگی کوچیک و بزرگ بود که یکی یکی در حال فرود بودند و حدود ساعت 7 دیگه کم کم همه بالون ها نشسته بودند و خیلی محوطه شلوغ شده بود و برای اینکه تو ترافیک برگشت نمونیم  به سمت به هتل برگشتیم و صبحونه و خوردیم و وسایل و جمع کردیم تا به سمت مقصد بعدیمون یعنی قونیه حرکت کنیم. 

قونیه

تو مسیر قبل از رسیدن به قونیه پادکست مولانا رو از کست باکس دخترم قبل سفر دانلود کرده بود و تو مسیر از شنیدن داستان شمس و مولانا لذت بردیم و اطلاعاتمون هم در این خصوص بیشتر شد ، نزدیک ظهر بود که به قونیه رسیدیم و بازدید از آرامگاه مولانا شروع کردیم فضای عرفانی و آرامش بخشی بود که با بوی عود زیباتر شده بود حدود 1/30 ساعت تو فضای اونجا قدم زدیم و اشعار مولانا که روی دیوارها بود را مرور کردیم و از اینکه این اشعار فارسی بودند به خودمون بالیدیم .

از کیوسکی که داخل محوطه آرامگاه بود در خصوص مراسم رقص سماع سوال پرسیدیم که به ما گفتند ساعت 7 در مرکز فرهنگی مولانا برگزار میشه ما هم از فرصت استفاده کردیم و یک رستوران برای ناهار رفتیم و بعد دوباره دنبال هتل گشتیم ولی هتل  خوبی با قیمت مناسب پیدا نکردیم به همین دلیل تصمیم گرفتیم بعد مراسم رقص سماع به سمت آنتالیا حرکت کنیم.

چون خسته شده بودیم به سمت مرکز فرهنگی مولانا رفتیم و ماشین و پارک کردیم و تو فضای سبز کنار ماشین چای خوردیم و استراحت کردیم تا ساعت 6/30 که  بلیط مراسم رقص سماع و نفری 50 لیر خریدیم و مراسم راس ساعت 7 شروع شد و برای ما خیلی شیرین و دلچسب بود و متوجه گذر زمان نشدیم برنامه حدود یکساعت و ربع طول کشیدو بعد ما آماده حرکت به سمت آنتالیا شدیم.

آنتالیا

بعد از مراسم به سمت آنتالیا حرکت کردیم جاده شدیدا پر پیچ و خیلی خطرناک بود و ما همه بیدار و علائم خطر و به راننده اعلام می کردیم تو مسیر شام و از غذاهای اماده ای که داشتیم خوردیم و حدود ساعت 2 به آنتالیا رسیدیم واون وقت شب پول هتل دادن برامون منطقی نبود دنیال مکانی برای کمپ گشتیم تا بتونیم استراحت کنیم و بخوابیم که متاسفانه پیدا نکردیم و مجبور شدیم کنار ساحل تو ماشین بخوابیم که با توجه به گرمای هوا و پشه که عین شمال خودمونه موفق نشدیم و ساعت 6 صبح به سمت مرکز شهر رفتیم و یک رستوران پیدا کردیم که هم از دستشویی استفاده کنیم و هم یک صبحانه بخوریم و انرژی بگیریم و دنبال هتل برای 4 شب بگردیم .

بعد صبحونه که سیمیت و مدلهای مختلف بورک وچای خوشمزه خوردیم انرژی گرفتیم و چند تا هتل تو منطقه لارا پیدا کردیم و با مپ به سمت اولی رفتیم و پر بود دومی هم همینطور و ادامه پیدا کرد و ما هم که خسته گفتیم منطقه و عوض کنیم و دنبال هتل تو مرکز شهر بگردیم و دوباره چند تا هتل و کاندید کردیم و به سمت مرکز شهر رفتیم . ماشین و پارک و شروع به جستجو کردیم ، از بین چند هتلی که جا داشتند یکی از هتلها همون ساعت 10 صبح به ما اتاق و تحویل می داد و ما هم با توجه به موقعیت مکانی هتل که خیلی خوب بود یک اتاق 5 تخته بدون صبحونه رو برای یک شب به مبلع 1500 لیر  رزرو کردیم تا بتونیم استراحت کنیم و با انرژی و اطلاعات بیشتری دنبال هتل بگردیم .موقعیت مکانی هتل 5 دقیقه با مرکز خرید مارک آنتالیا فاصله داشت .

وسایل کمی بالا بردیم و دوش گرفتیم و هممون بیهوش شدیم .بعد از استراحت حدود ساعت 4 بیدار و اماده برای گشت و بازدید از جاهای دیدنی آنتالیا شدیم . از هتل که بیرون اومدیم بیشتر متوجه موقعیت مکانی خوب هتل شدیم البته برای ما که اهل خوردن و خوابیدن واستخر و شنا نبودیم و دنبال ماجراجویی هستیم .یک رستوران محلی روبروی مرکز خرید مارک آنتالیا رفتیم و اسکندر کباب و سوپ مخصوص و ادانا کباب سفارش دادیم که طعم همشون فوق العاده بود .

بعد ناهار پیاده به سمت old city و بندرگاه قدیمی حرکت کردیم .کوچه پس کوچه های سنگفرش شده و با شیب به سمت دریا و پر از کافه و رستوران بودند .کنار دریا هم یک پلاز خیلی شیک و تمیز بود که گردشگران تور آنتالیا در حال شنا بودند .

ما هم یک جا روی سنگها نشستیم و چای گرفتیم و خوردیم و از دیدن این دریای زیبا و تمیز لذت بردیم . موقع برگشت به هتل همه با هم توافق کردیم که دو شب دیگه هتل و تمدید کنیم که خیالمون راحت باشه و مسئول هتل 200 لیر بهمون تخفیف داد و بابت دو شب 2800 لیر پرداخت کردیم .

روز دوم آنتالیا

امروز برنامه پارک آبی داشتیم جستجوهایی رو برای پارک های آبی انجام داده بودم که بهترین پارک آبی آنتالیا land of legends بود که سایتش و چک کردم ورودی هر نفر 55 دلار بود به خاطر قیمت بالاش پارک ابی های دیگه و چک کردم و یک پارک آبی تو منطقه کنیالتی آکوالند بود که تصمیم گرفتیم اول اون و بریم اگر خوب نبود پارک ابی بعدی. صبح هوا ابری و تو مسیر نم نم بارون هم می زد فاصله آکوالند با ما خیلی زیاد نبود و بعد 10 دقیقه رسیدیم هزینه بلیط 39 دلار با ناهار بود اما چیزی که ما می دیدیم خیلی معمولی بود و بارون هم می بارید .تصمیم گرفتیم امروز از ساحل کنیالتی استفاده کنیم و فردا دوباره برنامه پارک آبی و داشته باشیم .

ساحل کنیالتی از یک طرف با دریای مدیترانه و از سمت دیگر با کوه های ترس همجوار هستش ، ساحل سنگی تمیزی  بود که ما وسایلمون و کنار ساحل گذاشتیم و از شنا در این ساحل زیبا و تمیز سیر نمیشدیم و اگر گرسنه نبودیم تا شب همونجا می موندیم اتاق تعویض لباس و دوش هم بصورت رایگان بود و با توجه به اینکه شن هم نبود خیلی حس خوبی به ما میداد . تا هتل برگشتیم ساعت 4 بود لباس هامون و تعویض کردیم و برای ناهار به فوت کورت مارک آنتالیا رفتیم . تنوع رستوران ها اونقدر زیاد بود که نمی دونستیم کجا سفارش بدیم نهایتا هممون مک دونالد و انتخاب کردیم و قیمت ساندویچ ها نسبت به گذشته خیلی زیاد شده بود کمترین قیمت برگرهاش از 165 لیر شروع می شد . بعد شام هم کنوفه و چای سفارش دادیم و همون اطراف کمی قدم زدیم و به هتل برگشتیم .

روز سوم آنتالیا

بعد خوردن صبحانه آماده حرکت به سمت لند آف لجندز شدیم و مپ 40 دقیقه فاصله ما رو تا این پارک نشون میداد . پارک تو منطقه بلک از بهترین مناطق آنتالیا و بخشی از هتل لوکس و لاکچری لند آو لجندز کینگدم بود . تو مسیر تابلوی فروشگاه مرکزی دکلتون و ایکیا رو دیدیم و با همسرم تصمیم گرفتم که دخترم و زوج همسفرمون و به پارک برسونیم و خودمون برگردیم این فروشگاه ها رو بازدید کنیم چون من برنامه خرید ایکیا رو داشتم .مجلل بودن هتل از دور مشهود بود بلیط ورودی 55 دلار بود و با توجه به اینکه من و همسرم هر دو مشکل درد کمر داشتیم و می دونستیم که بیشتر از 70 درصد امکانات پارک و  نمیتونیم استفاده کنیم تصمیمون و نهایی کردیم و پارک آبی نرفتیم و قرار شد ساعت 6 دنبال همسفرهامون و دخترم  بیایم.

حالا از داخل پارک آبی بعد دوباره براتون میگم.من و همسرم به سمت آیکیا برگشتیم ما که عاشق ایکیا هستیم اول از چیدمان اتاقها و اشپرخونه و ... دیدن کردیم و وسایلی که مد نظرمون بود و برداشتیم و به سمت رستورانش که خاطره خوبی از سفر استانبول ازش داشتیم رفتیم و غذامون و انواع بورک و کوفته و سالاد و نون های خوشمزه برداشتیم و نوشیدنی که یکبار هزینش و میدی و هر چقدر دوست داشتی میتونی استفاده کنی و طعم غذاهاش هم خیلی خوب و عالی بود .بعد ناهار ما به فروشگاه مرکزی دکلتون رفتیم و برای ما که اهل سفر و کمپ هستیم همه وسایل جذاب و دوست داشتنی بود چادرهای کچوا و میز و صندلی و انواع تشک های بادی و هر چیزی که برای کمپ و سفر بخوای اونجا پیدا میشه و قیمتهاش نسبت به ایران نصف بود ما هم چند تا کتونی و چکمه و جوراب و کوله پشتی گرفتیم و از خریدهامون راضی بودیم.

ساعت 6/30 به پارک آبی برگشتیم و بچه ها حسابی خسته و له بودند اونقدر که بدو بدو کرده بودند اما خداروشکر راضی و خوشحال هرچند که تعریف کردند خیلی شلوغ بود و برای هر سرسره کلی تو صف وایستاده بودند و یک سری از ما بهترون هم با دستبندهای خاص بدون صف و محدودیت از سرسره ها استفاده می کردند و حتی برای  یک کمد  نگهداری وسایل 250 لیر دریافت کرده بودند .غذا داخل پارک خیلی گرون بود وبچه ها حسابی از این موضوع شاکی بودند اما همه کارکنان پارک مسلط به زبان انگلیسی و خیلی دقیق و منظم بود .

در هر صورت حسابی لذت برده بودند و توی راه هر سه نفر بیهوش شدند .شام رو هم دوباره به فوت کورت مارک رفتیم و لاهماجون و پیده و کمپیر سفارش دادیم که همه عالی بودند و قیمت هاشون هم خیلی خوب بود ، لاهماجون از 62 لیر شروع می شد و پیده 110 لیر و کمپرها هم از 85 به بالا بودند .و در فواصلی که وقت داشتیم به کافه های زنجیره ای مادو و استادباکس هم سر می زدیم .موقع برگشت به هتل یک شب دیگه تمدید کردیم چون قراربود فردا رو فقط دنیال خرید باشیم .

روز آخر آنتالیا

صبح بعد از صبحانه دوباره به مرکز خرید مارک رفتیم و خریدهامون و انجام دادیم تا ظهر که همه گرسنه شده بودیم دوباره فوت کورت رفتیم و گرسنگان سیر شدند و دوباره ادامه خرید تا ساعت 5 چون قرار بود دوباره سمت ساحل کنیالتی بریم چون ههمون ار حال و هوا و ساحل سنگی فوق العاده تمیزش خوشمون اومده بود .ساحل کنیالتی به شهر آنتالیا خیلی نردیک هستش و هتل های خوب و عالی هم روبه دریاداشت که ما از چند تا هتل قیمت گرفتیم از شبی 150 یورو برای دو نفر شروع می شدند . کلا منطقه قشنگ و آرومی بود و قدم زدن تو خیابون ساحلیش و یا دوچرخه سواری عالی بود .

برگشت به خونه

از ابتدای سفر مسیر برگشت از آنتالیا –مرسین-غازیانتپ-دیاربکر-تاتوان و نهایتا وان بود چون می خواستیم این مسیر رو هم ببینیم و از جاده های تکراری برنگردیم یک کم مسیر طولانی تر شد اما واقعا می ارزید .از آنتالیا که خارج شدیم سیده و آنالیا واقعا سواحل و هتل های لاکچری و زیبا داشتند و ما چشم ازشون برنمی داشتیم و اونقدر تو مسیر توقف داشتیم که کلا از برنامه برگشت روز اول که قرار بود تا غازیانتپ بریم عقب بودیم و ساعت 5 قبل شهر مرسین به یک کمپ سایت کنار دریا رسیدیم که همه با هم تصمیم گرفتیم شب و همونجا بمونیم و از وسایل کمپی که با خودمون برده بودیم هم حداقل استفاده کرده باشیم .

ورودی کمپ ازما تعدادمون و پرسیدند و گفتند بابت یک شب باید 320 لیر پرداخت کنید که با چونه زنی ما 300 لیر دادیم و وارد محوطه شدیم .تعداد چادرها و ماشین هایی که پارک بودند خیلی زیاد بود .ما هم یک جایی و انتخاب و وسایلمون و از ماشین بیرون آوردیم و سعی کردیم تا قبل تاریکی چادرهامون و برپا کنیم . مسئول کمپ سایت اومد و گفت اگر یخجال یا گریل هم لازم دارید میتونید بیاید و بگیرید اما ما چون نمی خواستیم هزینه آنها رو هم نپرسیدیم .

برای شام از سوسیس و کالباس هایی که از میگروس خریده بودیم یک شام دلچسب آماده کردیم و خوردیم و از هوا و فضای خوب اونجا لذت بردیم اونقدر که خسته بودیم و همه جا سکوت و آرامش بود ساعت 11خوابیدیم . صبح زود وسایل و جمع کردیم چون راه طولانی و تا سر مرز داشتیم راه افتادیم  بعد از مرسین یکطرف مسیر کوهستانی و سمت مقابل دریا و طبیعت چشم گیر و ما همش مشغول عکاسی و ویدئو گرفتن بودیم به غازیانتپ که رسیدیم دیگه از دریا دور شدیم و آلودگی هوا هم خیلی زیاد بود بقیه مسیر معمولی بود و ما حدود ساعت 10 شب به وان رسیدیم و بدون هیچ دردسری در کمتر از 10 دقیقه ما از مرز رد شدیم و وارد ایران شدیم. خداروشکر هیچ جریمه ای هم برای ماشین نداشتیم و بدون معطلی ماشین هم رد شد.

بلافاصله به سمت خوی حرکت کردیم اما با توجه به اینکه 10 روز جاده های صاف و استاندارد و تجربه کرده بودیم بدجوری جاده خراب و بدون هیچ ایمنی مرز تا خوی اذیت کرد ، ساعت 12 در شهر خوی دنبال رستوران برای شام گشتیم که یک کبابی باز پیدا کردیم و هممون کباب بناب سفارش دادیم و بعد در خصوص اینکه شب رو بمونیم و صبح حرکت کنیم توافق کردیم اما نتونستیم هتلی پیدا کتیم و نهایتا نتیجه این شد که در یک پارک تا 5 صبح چادر بزنیم و چند ساعتی و بخوابیم و بعد حرکت کنیم .بالاخره شنبه ساعت 5 بعد از ظهر به خونه رسیدیم . امیدوارم این سفرنامه برای افرادی که این مدل سفر و دوست دارند تجربه کنند مفید باشه.    

کل هزینه بنزین به لیر : 9170 لیر

تفاوت بنزین سر مرز : 20880000 ریال                                                               

هتل ارزنجان(1 شب)  :1400 لیر

هتل نوشهیر(2 شب) : 1800لیر

هتل آنتالیا (4 شب) : 5600 لیر 

هزینه کمپ : 300 لیر 

 هزینه خورد و خوراک هم به سلیقه هر فرد بستگی داره ما از ایران هم یک سری غذای آماده هم با خودمون برده بودیم که خیلی در کم شدن هزینه های غذا بهمون کمک کرد وخرید هم که یسته به بودجه هر شخص است .