در دل کوهستان، یک هفته ماجراجویی در آلپ

4.6
از 115 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
در دل کوهستان، یک هفته ماجراجویی در آلپ

در انتها، زمانی را که در محل کار خود گذرانده ای، به یاد نخواهی آورد. پس بلند شو و آن قله لعنتی را فتح کن! -Jack Kerouac

در مسیر مون بلان
در مسیر مون بلان

 

این سفرنامه، گزارشی از دو برنامه ورزشی/ماجراجویانه در کوههای آلپ است که در طول یک هفته در مرداد ۱۴۰۲ در کوههای آلپ انجام شده است. برنامه اول شامل جزئیات عبور از یکی از زیباترین مسیرهای آهنکوب (via ferrata) در سوئیس و برنامه دوم اطلاعات مربوط به صعود به قله مون بلان در مرز فرانسه و ایتالیا می باشد. در این گزارش بیشتر بر روی جزئیات خود برنامه ها تمرکز شده و از ذکر جزئیاتی مانند تهیه بلیط پرواز و اقامتگاه خودداری شده است.

پیش زمینه

ساعت ۳:۵۰ صبح یک روز تابستانی است. در حال رانندگی به سمت فرودگاه هستم که حدودا ۱.۵ساعت زمان خواهد برد. هنوز ده دقیقه از شروع سفر نگذشته که ماشین شروع به زدن آلارم کرد. در ابتدا فکر کردم که شاید یکی از درها بسته نشده ولی بعد متوجه شدم که فشار باد یکی از لاستیک ها که در حالت عادی باید حدود ۲۳۰ کیلوپاسکال باشد٬ روی عدد ۵۰ است. برای شروع سفر٬ حس خوبی نبود.  

نوروز ۱۴۰۰ ایده صعود به قله مون بلان(مونت بلانک/مونت بلان) از طرف یکی از دوستان مطرح شد و تابستان همان سال به همراه دو دوست ایرانی برای صعود به این قله تلاش کردیم ولی به دلیل بروز طوفان پیش بینی نشده از ادامه صعود منصرف شدیم و به شهر شامونی (Chamonix) برگشتیم.  

قله مون بلان (به فرانسوی: Mont Blanc که در تلفظ حروف t و c حذف میشوند) (به ایتالیایی: Monte Bianco) به معنای کوه سپید و با ارتفاع حدود ۴۸۰۰ متر از سطح دریا، بلندترین قله رشته کوه آلپ است که در مرز دو کشور فرانسه و ایتالیا واقع شده است. اولین صعود ثبت شده در تاریخ  ۸ اوت ۱۷۸۶ (معادل با ۱۷ مرداد ۱۱۶۵) انجام شده  و مسیرهای مختلفی با درجه سختی متفاوت در هر دو سمت فرانسه و ایتالیا وجود دارند. بهترین زمان صعود هم عموما فصل تابستان و به خصوص ماههای مرداد و تیر می باشد. متاسفانه مهدی عمیدی از کوهنوردان شناخته شده ایرانی در سال ۱۳۹۱ در مسیر صعود به این قله مفقود شد. 

عکس 2: مسیر طی شده برای صعود به قله مون بلان
 مسیر طی شده برای صعود به قله مون بلان

 

پاییز و زمستان ۱۴۰۱

پاییز ۱۴۰۱ دوباره در مورد امکان صعود به مون بلان با دوستان گفتگو و تبادل نظر کردیم. در انتها با سعید، دوست ایرانی ساکن هلند و امیر، دوست ایرانی دیگری از سوئیس تصمیم گرفتیم که در تابستان ۱۴۰۲ برای صعود تلاش کنیم. مسیر موردنظر، مسیر شمالی قله و از سمت کشور فرانسه انتخاب شد که تا حدی به آن اشراف داشتیم. 

مانند هر برنامه کوهنوردی دیگری، یکی از نکات مهم این مسیر، برنامه ریزی تعداد روزهای صعود و فرود و انتخاب جان پناه برای شب مانی بود. انتخاب ما جهت شب مانی، جان پناه Refuge du Goûter در ارتفاع ۳۸۱۵ متری و به مدت دو شب بود. به همین منظور منتظر باز شدن سایت رزرو جان پناه برای افراد عادی شدیم. توضیح اینکه سایت ابتدا جهت رزرو برای راهنماهای کوهستان و کوهنوردان حرفه ای و سپس برای کوهنوردان عادی فعال می شود. نکته مهم دیگر اینکه امکان انتخاب بیشتر از دو شب به صورت آنلاین وجود ندارد. هزینه یک شب اقامت و خورد و خوراک در پناهگاههای مون بلان به شرح زیر است:

  •  Tête Rousse: برای افراد عادی: ۵۵ یورو و برای راهنمای کوهستان ۳۵ یورو. هزینه صبحانه ۱۹ و هزینه شام ۴۳ یورو
  • Refuge du Goûter: برای افراد عادی: ۶۵ یورو و برای راهنمای کوهستان ۴۵ یورو. هزینه صبحانه ۱۹ و هزینه شام ۴۹ یورو

در تاریخ یک فوریه ۲۰۲۳، سایت جهت استفاده از کوهنوردان عادی فعال شد و موفق شدیم جان پناه موردنظر را به مدت دو شب برای تاریخ های ۷ و ۸ اوت ۲۰۲۳ (۱۶ و ۱۷ مرداد ۱۴۰۲) رزرو کنیم. هزینه هر شب اقامت، ۶۵ یورو بود که در این مرحله برای هر شب، ۴۵ یورو و در مجموع ۹۰ یورو برای هر نفر پرداخت شد و باقیمانده مبلغ (۲۰ یورو به ازای هر شب/هر نفر) باید در خود پناهگاه پرداخت شود.  

آماده سازی

برای صعود به قله مون بلان، نیاز به آمادگی فیزیکی و آمادگی ذهنی به صورت توامان می باشد. جدا از آمادگی فیزیکی و تجربه کار با طناب، کوهنورد باید آماده برخورد با آب و هوای ناپایدار، بادهای شدید، خطر لغزش و سقوط، برودت هوا، کمبود اکسیژن، عبور از یخچال ها و مسیرهای یخی و نهایتا سقوط سنگ در یکی از معروف ترین مسیرهای ریزشی کوهنوردی جهان یعنی Grand Couloir باشد. بیشتر برنامه آماده سازی صرف انجام تمرین های هوازی و قدرتی در باشگاه شد. همچنین اجرای چند برنامه کوهنوردی در لهستان، ایتالیا و اسلوونی به روند آماده سازی کمک کرد.

عکس ۳. کوهنوردی در کوههای لهستان، اسلوونی و ایتالیا
کوهنوردی در کوههای لهستان، اسلوونی و ایتالیا

لوازم مورد نظر

در کنار مواردی مانند آمادگی ذهنی و بدنی، صعود به قله مون بلان نیازمند ابزار و تجهیزاتی است که می تواند در کیفیت صعود یک کوهنورد تاثیرگذار باشد. امکان اجاره کردن همه ابزار مورد نیاز در شهرهای شامونی و سن-ژروه (Saint-Gervais) وجود دارد.

ابزار تکنیکال:

بوت کوهنوردی: برای کوهنوردی آلپاین نیاز به بوت کوهنوردی مناسب با امکان استفاده از کرامپون روی آنها می باشد. در این صعود، بوتهای سبک تابستانی کارایی مناسبی ندارند. من از مدل Mont Blanc Pro شرکت Scarpa استفاده کردم.کفش ترکینگ: استفاده از کفش سبک تر، در بخشی از مسیر در روزهای اول و آخر تصمیم خوبی است.کرامپون: از واجبات مسیر مون بلان، استفاده از کرامپون مناسب برای حرکت روی یخچالها است. همچنین پیشنهاد میشود از کیسه مربوط به کرامپون برای جلوگیری از صدمه زدن به بقیه ابزارها استفاده شود. مدل Sabretooth Pro از برند Black Diamond برای این برنامه استفاده شد.

تبر یخ: در این برنامه میتوان از یک تبر یخ ساده استفاده کرد.هارنس: یک هارنس سبک و مطمئن برای هم طناب شدن مورد نیاز است. اگر هارنس اجاره شود یا به صورت دست دوم خریداری شود حتما باید از کیفیت آن اطمینان حاصل کرد.کارابین و اسلینگکلاه ایمنیکوله: یک کوله ۳۵-۵۰ لیتری برای روزهای اول و سوم و یک کوله حمله برای روز صعود مورد نیاز است. برای این برنامه از یک کوله ؟ لیتری از برند Gregory استفاده شد.لباسهای مناسب: کاپشن پر، دستکش پر، لایه بیس، لباس ضد آب، کلاه، جوراب مناسب، گترلوازم جانبی مانند هدلایت، کمل بک، طناب، عینک ضد آفتاب، عینک طوفان، دستمال گردن، کرم ضد آفتاب

عکس ۴: عکس لوازم در برنامه دو سال قبل
عکس لوازم در برنامه دو سال قبل

تابستان ۱۴۰۲

در حین برنامه ریزی سفر، به آپشن های ماجراجویانه ی دیگری هم فکر کردم. مواردی مانند صعود به قله Matterhorn، گذر از یکی از مسیرهای Via Ferrata (مسیر آهنکوب) و یا ترکینگ دور توده مون بلان از گزینه های در دسترس بود و امکان اجرای هر کدام از این برنامه ها قبل یا بعد از برنامه مون بلان وجود داشت. بعد از بررسی های زیاد، تصمیم گرفتم بر روی ایده اجرای مسیر آهنکوب و مون بلان، طی یک هفته تمرکز کنم. مسیرهای آهنکوب زیادی در کشورهای اروپایی و به خصوص در سوئیس قابل اجرا هستند. این مسیرها با درجه سختی مختلف و با استفاده از سیم، طناب، پل های معلق، پایه های فلزی یا چوبی و دیگر امکانات ایمنی در مسیرهای کوهستانی، صخره ها یا دیواره های سنگی ساخته شده اند.

یکی از زیباترین مسیرهای آهنکوب اروپا، مسیر Mürren در منطقه آلپ سوئیس است. این مسیر ۲.۲ کیلومتری، در ارتفاعات منطقه Gimmelwald و با مناظری فوق‌العاده از کوه‌ها و دره‌های اطراف قرار دارد و تجربه‌ای منحصر به فرد از ماجراجویی، هیجان و کوهنوردی را فراهم می‌کند. مسیر آهنکوب Mürren دارای قسمت‌های مختلفی با مشخصه‌های مختلف است که شامل صعودهای متعدد، پل‌های معلق و قسمت‌هایی با نمایی عمودی از صخره‌ها است. این مسیر چالش‌های مختلفی برای کوهنوردان ارائه می‌دهد و باعث می‌شود تا افراد با تجربه و تمرین کافی بتوانند از طریق آن لذت ببرند. یکی از قسمت‌های چالشی مسیر، عبور از مسیر آهنکوب بر روی صخره ای به ارتفاع ۶۰۰ متر می باشد که فوق العاده جذاب و هیجان انگیز است.

گزارش سفر - قسمت اول، مسیر آهنکوب Mürren 

جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ در زوریخ بودم. هوا به شدت بارانی بود و این موضوع برای هر دو برنامه پیش رو نگران کننده بود. برنامه ما برای قسمت اول سفرنامه، یعنی مسیر آهنکوب، روز شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ شروع شد. این قسمت از برنامه را با سامان، یکی از دوستان ایرانی ساکن زوریخ انجام دادیم. صبح شنبه بعد از خوردن صبحانه و چک کردن مجدد لوازم، سفر ۱۵۰ کیلومتری خود را از شهر زوریخ به سمت منطقه Interlaken  شروع کردیم.

تمام شب گذشته باران شدیدی باریده بود و این بارش در ارتفاعات به شکل برف تازه قابل رویت بود. پیش بینی هواشناسی برای امروز، در ساعات اولیه، بارانی و در بقیه ساعتها، کمی ابری و آفتابی بود.هوا هنوز کم و بیش ابری و در بعضی دقایق بارانی بود و بیشتر مناطق کوهستانی زیر مه غوطه ور بودند. این زمان از سال، شاید بهترین زمان سفر برای گردشگران تور سوئیس نباشد و ماههای تیر و خرداد، ماههای جذاب تری برای بازدید از سوییس باشند ولی به دلیل بارش باران، آبشارها و رودخانه ها پرآب بودند و وجود ابر و مه، مناظر بدیعی ایجاد کرده بود. این مسیر زیبا، پر از دریاچه ها و آبشار بود. برای دیدن آبشار Oltschibachfall توقف کردیم.

عکس ۵:  آبشار Oltschibachfall
آبشار Oltschibachfall
عکس ۶: بخشی از زیبایی های مسیر
بخشی از زیبایی های مسیر

حدود ساعت ۱۱ وارد منطقه زیبای Interlaken شدیم. این شهر و در ادامی منطقه Lauterbrunnen، یکی از زیباترین مناطق سوئیس، در این فصل از سال پذیرای توریست های زیادی بود. آبشار معروف Staubbach  از جاذبه های این منطقه است.

عکس ۷: آبشار Staubbach و منطقه Lauterbrunnen
آبشار Staubbach و منطقه Lauterbrunnen

شروع مسیر آهنکوب در روستای Murren واقع شده است. امکان استفاده از خودروی شخصی در این روستا وجود ندارد و برای رسیدن به آن باید از وسایل حمل و نقل عمومی و یا تله کابین استفاده کرد. ما روش دوم را انتخاب کردیم. با خودرو تا پارکینگ تله کابین Stechelberg LSMS رفتیم و بعد از پارک خودرو با پرداخت هزینه ۱۴ فرانک، سوار تله کابین شدیم.

تله کابین دو ایستگاه دارد که ما به ایستگاه بالاتر و روستای Mürren رفتیم. کوههای اطراف کماکان پوشیده از برف بود و آبشارهای زیادی قابل مشاهده بودند. مه هم در رفت و آمد بود و گاهی کل روستا و دره زیر آن را می پوشاند. خود روستا یک جاذبه توریستی بی نظیر محسوب میشود و گشت و گذار در این روستای زیبا، فرصتی برای لذت بردن از زیبایی بیکران طبیعت سوییس است.

عکس ۸:  روستای Mürren 
روستای Mürren 
عکس ۹: طبیعت اطراف Mürren 
طبیعت اطراف Mürren 

 

برای عبور از مسیر آهنکوب ما تقریبا کلیه لوازم مورد نیاز را به همراه داشتیم. تنها وسیله ای که تصمیم گرفته بودیم از یک مرکز ورزشی اجاره کنیم، via ferrata set بود که در عکس زیر قابل مشاهده است. 

عکس ۱۰ از اینترنت: via ferrata set
از اینترنت: via ferrata set

قبلا برای اجاره این ابزار، تماس گرفته بودیم و بعد از رسیدن به روستا، برای اجاره آن به دو مرکز اجاره لوازم ورزشی مراجعه کردیم و متوجه شدیم هیچ کدام یکی از مراکز حاضر به اجاره دادن آن نیستند! دلیل؟ بارش باران و لغزنده بودن مسیر. برای خرید این ابزار سوال کردیم ولی دوباره به علت خطرناک بودن شرایط مسیر، آنها حاضر به فروش نشدند. نکته مهم این مسیر این است که مسیر بدون کنترل بوده و در بیشتر مقاطع سال باز است و مسئولیت حضور در این مسیر به عهده خودتان است ولی با این وجود این دو مرکز حاضر به اجاره دادن ابزار مورد نیاز نشدند.

در این فاصله به یک کافی شاپ مراجعه کردیم تا همزمان با خوردن قهوه و شیرینی، تصمیم درستی بگیریم. بنا نداشتیم حالا که در Mürren هستیم قید این تجربه خاص را بزنیم ولی از طرفی هم قصد انجام کار خطرناک نداشتیم. بعد از وه و شیرینی منتظر بهتر شدن هوا و کمتر شدن مه شدیم. حدود ساعت ۱۳، به سمت نقطه شروع مسیر حرکت کردیم و متوجه شدیم چند نفر در حال آماده شدن برای گذر از مسیر هستند. با بررسی تجهیزاتی که به همراه داشتیم، تصمیم گرفتیم از کارابین ها و اسلینگ هایی که به همراه داشتیم استفاده کنیم. به سرعت شروع به تعویض لباس و بستن هارنس کردیم و بعد از مرور موارد ایمنی، در ساعت ۱۳:۳۰ از تونل معروف ابتدای مسیر گذشتیم.

طول این مسیر آهنکوب حدود ۲.۲ کیلومتر بوده و درجه سختی آن K۳ (بین K۱ و K۶) است. کل زمان مورد نظر برای ما با احتساب توقف ها و زمانهایی که برای عکاسی و پرواز هلی شات صرف شد، حدود ۴ ساعت بود. ابتدای مسیر، بیشتر شبیه یک مسیر جنگلی لغزنده در یک روز بارانی بود. بعد از حدود ۲۰ دقیقه به اولین قسمت هیجان انگیز و احتمالا معروف ترین بخش مسیر رسیدیم. این قسمت شامل عبور از پله های آهنی بر روی صخره ای به ارتفاع ۶۲۰ متر است. 

روی پلکان فلزی که برای بیس جامپ استفاده می‌شد، توقف کردیم و تجهیزات را مجددا چک کردیم. بعضی از نکات حرکت روی مسیر آهنکوب را هم مجددا مرور کردیم. مثل:  بستن حلقه های کارابین، مطمئن شدن از حلقه ها که به سیم بکسل گیر نکند، مطمئن شدن از وضعیت پلکانها، پا گذاشتن روی انتهای پلکانهای آهنی، عدم قرارگیری دست بعد از گیره ها در سرازیری، عدم جدا کردن همزمان گیره ها و … در ضمن شکل مسیر به گونه ای است که در مجموع ۳۰۰ متر ارتفاع کم می شود. 

بعد از چک کردن همه موارد، به آرامی شروع به گذر از مسیر آهنکوب کردیم. عبور از این قسمت، سرشار از هیجان و آدرنالین خالص بود. با توجه به اینکه هنوز تیم دیگری پشت سر ما نبود، با آرامی و با حوصله حرکت می کردیم و از این فرصت برای عکاسی و دیدن زیبایی های اطراف به خوبی استفاده کردیم. گذر از این قسمت، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی است که تا ابد در خاطر هر کسی که آن را تجربه کند، حک خواهد شد.

عکس ۱۱: عبور از قسمت صخره ای
عبور از قسمت صخره ای

در انتهای این قسمت توقف کردیم و با هلی شات عکسها و فیلم‌های خوبی گرفتیم. با این لینک (https://maps.app.goo.gl/5EUo3RgiA4BspRJCA) نمای ۳۶۰ درجه ای که با هلی شات گرفته ام٬ قابل مشاهده است. 

عکس ۱۲: عکس های تهیه شده با هلی شات. در عکس سمت راست، محل توقف ما مشخص شده است.
 عکس های تهیه شده با هلی شات. در عکس سمت راست، محل توقف ما مشخص شده است.

 

قسمت‌های بعدی عبور از نردبان ها، گذر از مسیرهای جنگلی، آبشارها و زیپ لاین ها بود. لحظه به لحظه زیبایی مناظر بیشتر میشد و هر لحظه منتظر کشف منظره‌ای جدید و نفس‌گیر در دره معروف هفتاد و دو آبشار Lauterbrunnen  بودیم.

عکس ۱۳: بخشی از مسیر
بخشی از مسیر

بالاخره به قسمت انتهایی مسیر و پل معلق معروف به پل نپال (Nepal Bridge) رسیدیم. طول این پل ۸۰ متر و  ارتفاع آن از کف دره زیر آن ۱۰۰ متر است. با توجه به معلق بودن پل، عبور همزمان گروه‌های دیگر و تکان‌های شدید پل، این قسمت ترسناک تر از حد انتظار بود:) بعد از کلنجار رفتن های متمادی، به کمک دوستم شروع به حرکت روی پل کردیم. از گروه‌های پشت سر درخواست کردم تا وقتی ما روی پل هستیم توقف کنند و روی پل نیایند. آنها هم قبول کردند ولی وقتی ما به نیمه پل رسیدیم شروع به حرکت کردند و در نتیجه تکان‌های شدید پل شروع شد.

نکته مهم در عبور از پل این است که فقط از یک سمت امکان اتصال کارابین به سیم های بکسل وجود دارد و در ابتدا و انتهای مسیر، سیم ها در ارتفاع بالایی هستند و امکان گرفتن همزمان سیم ها وجود ندارد ولی در قسمت میانی پل این کار امکان پذیر است.

عکس ۱۴: عکس پل نپال
 عکس پل نپال

بالاخره بعد از گذشت ۱۴ دقیقه از این قسمت هم عبور کردیم و موفق شدیم بعد از گذشت ۴ ساعت، یکی از هیجان انگیزترین مسیرهای آهنکوب اروپا را تجربه کنیم. این تجربه، برای کسانی که ترس از ارتفاع ندارند، به شدت توصیه می شود. بعد از اتمام مسیر به سمت ایستگاه اول تله کابین حرکت کردیم و چند دقیقه بعد هم به پارکینگ کف دره رسیدیم. قسمت اول ماجراجویی در آلپ در اینجا به پایان رسید. برای قسمت دوم، برنامه من این بود که به شهر لوزان بروم. دوستم لطف کرد و من را به شهر برن رساند و من از آنجا با قطار به لوزان رفتم.

 

قسمت دوم، مون بلان

 

قسمت دوم ماجراجویی در آلپ، ظهر روز یکشنبه ۱۵ مرداد از شهر لوزان سوئیس شروع شد. با خودروی دوستم امیر، حوالی ظهر به سمت سن-ژروه در فرانسه، حرکت کردیم. سعید، دوست دیگری که قرار بود در این برنامه باهم باشیم، متاسفانه به علت عفونت چشم نتوانست به فرانسه بیاید و من و امیر مجبور شدیم با پذیرش ریسک بیشتری، برنامه را دو نفره اجرا کنیم. در طول مسیر، برای غذا توقف کردیم و حوالی عصر به هتلی که قبلا رزرو کرده بودیم رسیدیم. بعد از تحویل اتاق و کمی استراحت برای خرید بلیط ترن کوهستانی به ایستگاه ترن رفتیم.

برنامه پیش بینی شده ما برای روزهای بعد به این شکل بود:

 

  • روز اول، حرکت از سن-ژروه با ترن کوهستانی tramway-montblanc و رسیدن به ایستگاه Nid d'Aigle. حرکت از Nid d'Aigle با کوله، خوردن نهار در پناهگاه Tête Rousse و ادامه مسیر تا پناهگاه Goûter و شب مانی در آنجا
  • روز دوم، حرکت از Goûter و صعود به قله و برگشت به پناهگاه Goûter و شب مانی مجدد
  • روز سوم، حرکت از Goûter و رسیدن به ایستگاه Nid d'Aigle و طی مسیر با تراموا تا شهر Saint-Gervais  

از مدتها قبل از طریق ایمیل اطلاع داده بودند که به دلیل انجام تعمیرات در مسیر ترن کوهستانی، ایستگاه انتهایی صرفا برای کوهنوردان و با نشان دادن رزرو پناهگاه، قابل دسترسی است و توریستهای تور فرانسه صرفا تا ایستگاه ماقبل آخر (Bellevue or Mont Lachat) میتوانند از تراموا استفاده کنند. در ضمن تراموا، فقط ۳ بار در روز در ساعتهای ۷، ۱۱ و ۱۵ از ایستگاه Le Fayet به سمت بالا و در مسیر عکس، سه بار در ساعتهای  ۸:۱۰، ۱۲:۱۰ و ۱۶:۱۰ حرکت خواهد کرد. با نشان دادن رزرو پناهگاه، بلیط های ترن را برای ساعت ۷ صبح فردا خریداری کردیم.

بعد از خرید بلیط، جهت تکمیل تجهیزات به فروشگاه Decathlon رفتیم. این فروشگاه، یکی از بزرگترین فروشگاه‌های لوازم ورزشی به خصوص کوهنوردی در اروپا میباشد. یک تیم ۱۵-۲۰ نفره ایرانی هم در فروشگاه بودند که آنها هم برنامه صعود به قله را داشتند. بعد از فروشگاه، گشتی در مناطق زیبای اطراف زدیم. هوا ابری بود و احتمال بارش باران وجود داشت.

عکس ۱۵: عکسی از سن-ژروه
عکسی از سن-ژروه

 

کل زمان عصر و شب به تنظیم کوله و انتخاب تجهیزات مورد نیاز جهت سه روز کوهنوردی گذشت.

صعود به قله مون بلان

کل دیشب باران بارید. رودخانه نزدیک هتل، پر از آب بود و قابل حدس بود که در ارتفاعات برف باریده است. پیش بینی هواشناسی ولی برای سه روز مدنظر ما، هوای آرام، بدون باد، برف و باران بود. صبح بعد از خوردن صبحانه، به ایستگاه قطار رفتیم و سوار تراموا شدیم. بیشتر مسافرین هم کوهنوردانی بودند که برنامه صعود به مون بلان از مسیر Gouter داشتند.

عکس ۱۶: داخل تراموا
داخل تراموا

ساعت ۸، در هوایی سرد به ایستگاه انتهایی رسیدیم. کف زمین پوشیده از برف تازه بود ولی نیازی به استفاده از کرامپون نبود. با کوله هایی سنگین شروع به حرکت به سمت بالا کردیم. خورشید هنوز طلوع نکرده بود و هوا سرد بود. در طول مسیر کوهنوردان دیگری هم بودند که از بعضی از آنها اجازه گرفته و همین نقطه شروع صحبت با آنها بود.

ارتفاع نقطه شروع، ۲۳۷۰ متر از سطح دریا بوده و برای رسیدن به پناهگاه Tête Rousse نیاز به ۸۰۰ متر افزایش ارتفاع و طی مسیر ۳ کیلومتری است. بعد از یک ساعت پیمایش در سایه کوهها، بالاخره مسیر زیر درخشش آفتاب قرار گرفت و هوا بهتر شد. برف تازه هم به سرعت ناپدید شد. 

عکس ۱۷: مسیر 
مسیر 
عکس ۱۸: راست، شهر شامونی 
راست، شهر شامونی 

 

قبل از رسیدن به پناهگاه بعدی، رزرو خوابگاه چک میشود و در صورت نداشتن رزرو برای یکی از پناهگاه های مسیر، از عبور آنها جلوگیری میشود. با چند استراحت کوتاه، در ساعت ۱۱:۲۰ به پناهگاه Tête Rousse رسیدیم و نهار را همانجا آماده کردیم و خوردیم.

عکس ۱۹: راست : غذای کوهنوردی، چپ : پناهگاه Tête Rousse 
راست : غذای کوهنوردی، چپ : پناهگاه Tête Rousse 

بعد از خوردن نهار، دوستم تصمیم گرفت دیگر به مسیر ادامه ندهد و از پناهگاه برگردد. با اینکه صعود به صورت انفرادی ریسک بالایی داشت ولی چاره ای جز پذیرفتن این تصمیم نبود. کرامپون ها را بستم و با خداحافظی از امیر، به سرعت شروع به حرکت کردم تا به یک تیم لهستانی که زودتر از من پناهگاه را ترک کرده بودند برسم. 

مرحله بعدی، عبور از گذرگاه خطرناک Grand Couloir بود. کوهنوردان زیادی در این قسمت گرفتار ریزش سنگ شده اند که با کمی جسجتو فیلمهای ترسناکی از آن بر روی اینترنت میتوان یافت. برای عبور بهتر است هر شخص به تنهایی از این مسیر عبور کند و مطلقا به سمت بالا نگاه نکند و همه تمرکز خود را به مسیر پیش رو داشته باشد. در طی مسیر، بقیه اعضای تیم هم قسمت های بالا را زیر نظر داشته باشند تا در صورت ریزش سنگ، به شخص در حال عبور هشدار بدهند. من چون تنها بودم و تیم های پشت سر فاصله زیادی داشتند، به تنهایی از این گذرگاه عبور کردم که خوشبختانه خبری از ریزش سنگ نبود.

عکس ۲۰: پناهگاه Goûter در بالای مسیر. گذرگاه Grand Couloir با رنگ قرمز مشخص شده است (عکس از برنامه دو سال پیش)
 پناهگاه Goûter در بالای مسیر. گذرگاه Grand Couloir با رنگ قرمز مشخص شده است (عکس از برنامه دو سال پیش)

بعد از عبور از گذرگاه، مسیری سنگی به ارتفاع ۵۰۰ متر وجود دارد که در بعضی از قسمت ها، طناب ثابت یا کابل کارگذاری شده است و نیاز به تمرکز بیشتر و گاهی دست به سنگ شدن وجود دارد. به تیم لهستانی دو نفره لوکاس و کریستف رسیدم و از آنها برای همراهی سوال کردم که قبول کردند. 

عکس ۲۱:  لوکاس و کریستف، دو کوهنورد لهستانی
لوکاس و کریستف، دو کوهنورد لهستانی

قبلا در مورد کوهنوردان لهستانی پیشرو در هیمالیا مطالب زیادی خوانده بودم. یک ماه قبل هم در لهستان کوهنوردی کرده بودم و کوههای لهستان را می شناختم. سری هم به موزده یرزی کوکوچکا، یکی از بهترین کوهنوردان تاریخ زده بودم. آنها هم قله زیبای دماوند را می شناختند و علاقمند به صعود به این قله بی نظیر بودند. شروع به صعود مسیر سنگی کردیم. در این قسمت نیاز چندانی به هم طنابی وجود ندارد ولی بعضی از تیم ها یا بعضی از گایدها برای ایمنی بیشتر این کار را انجام داده بودند.

عکس ۲۲: لوکاس، دوست لهستانی
لوکاس، دوست لهستانی

با چند توقف کوتاه به پناهگاه قدیمی رسیدیم و بعد از عبور از آن در ساعت ۱۶:۳۰ به پناهگاه اصلی Refuge du Goûter رسیدیم. ارتفاع صعود شده در روز اول، ۱۴۵۰ متر بود.

عکس ۲۳: پناهگاه Refuge du Goûter
پناهگاه Refuge du Goûter

پناهگاه اولیه، در قرن هجدهم ساخته شده و طی ۱۵۰ سال اخیر، تغییرات زیادی در ساختار و مکان این پناهگاه شکل گرفته است. پناهگاه موجود در سال ۲۰۱۳ میلادی، با بودجه ۵.۵ میلیون یورویی و با گنجایش ۱۲۰ نفر و در ۴ طبقه شامل رستوران و خوابگاه ساخته شده است. خوابگاه ها به صورت تخت های دو طبقه و خیلی فشرده هستند. زمان سرویس دهی معمولا در بازه ۴ ماهه خرداد تا شهریور است.

بعد از رسیدن به پناهگاه و در طبقه همکف، کفش ها، کرامپون ها و بعضی لوازم مانند تبر یخ را در جعبه های مخصوص گذاشته و برای check-in به پذیرش واقع در طبقه دوم رفتیم. رستوران نیز در همین طبقه است.

عکس ۲۴: راست: ورودی پناهگاه و لوگوهای تیم های مختلف، وسط: طبقه زیرین و محل تعویض لباس، چپ: رستوران پناهگاه
راست: ورودی پناهگاه و لوگوهای تیم های مختلف، وسط: طبقه زیرین و محل تعویض لباس، چپ: رستوران پناهگاه

با توجه به پیش پرداخت ۴۵ یورویی، با پرداخت ۲۰ یوروی دیگر پذیرش برای همان شب انجام شد و نام خوابگاه و شماره تخت مشخص شد. به خوابگاه رفتم و بعد از تعویض لباس به رستوران برگشتم تا با کیک و چای کمی از خستگیم را برطرف کنم. با دوستان لهستانی در مورد برنامه فردا صحبت کردیم و قرار شد بین ساعت ۳ تا ۴ صعود به سمت قله را شروع کنیم. با توجه به خستگی زیاد، اشتهایی برای شام نداشتم ولی با خوردن پروتئین بار و میوه های خشکی که به همراه داشتم سعی کردم انرژی بیشتری جذب کنم. علاوه بر معضل کم اشتهایی، مشکل بعدی عدم خواب راحت در ارتفاع است. مخصوصا با ساختار خوابگاه های این پناهگاه که سروصدای بقیه کوهنوردان مانع دیگری برای خوابیدن می باشد. با پوسترهای مختلفی از کوهنوردان خواسته شده بود به هیچ وجه از قرص خواب برای رفع این مشکل استفاده نشود. 

روز دوم

دیشب به سختی خوابیدم و صبح حدود ساعت ۲ بیدار شدم. رستوران برای صبحانه فقط در ساعت های ۲ تا ۲:۳۰ و ۷ تا ۷:۳۰ باز است. برای خوردن صبحانه ساده ۱۹ یورویی که شامل چای، قهوه، نان، پنیر و مربا بود به رستوران رفتم. از دوستان لهستانی هنوز خبری نبود. زمان می‌گذشت و هر چقدر منتظر ماندم خبری از آنها نشد. حدود ساعت ۳:۳۰ بود که لوکاس را دیدم و علت حاضر نشدن برای صبحانه را پرسیدم. ظاهرا کریستف دچار ارتفاع زدگی و سردرد شدید شده بود و تیم دو نفره آنها برای ادامه برنامه مطمئن نبودند! البته لوکاس آماده بود ولی برای ادامه دادن برنامه هنوز تردید داشت و به من پیشنهاد کرد از تیم های دیگر برای همراه شدن سوال کنم.

از چند تیم حاضر در پناهگاه که در حال آماده سازی برای صعود بودند برای هم طنابی سوال کردم که قبول نکردند. در واقع درخواست من غیرمنطقی بود! گذشت زمان باعث کمرنگ تر شدن صعود به قله میشد و تلاش برای پیدا کردن تیم هم به جایی نمی رسید. خوشبختانه یک تیم لهستانی دونفره دیگر اجازه دادند که با آنها هم طناب شوم. ظاهرا قسمت بود که کل برنامه با دوستان لهستانی همراه باشم. مایکل ساکن ایرلند بود و فیلیپ هم در لهستان زندگی می کرد. ابتدا با فیلیپ صحبت کردم و گفت من مشکلی ندارم، اگر مایکل هم موافق باشد میتوانیم با هم ادامه دهیم. صحبت آنها خیلی طولانی شد و من نگران بودم که درخواست من توسط آنها هم رد شود. ولی در انتها با حضور من در تیم خودشان موافقت کردن.

مایکل توضیح داد که برنامه آنها این است که تا پناهگاه Vallot Hut از طناب استفاده نکنند و از من سوال کرد که آیا مشکلی با این موضوع دارم یا نه. مسیر صعود از پناهگاه Goûter در ارتفاع ۳۸۱۵ متری تا قله را می توان به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول و راحت تر تا پناهگاه Vallot در ارتفاع ۴۳۶۲ متری و بخش دوم و پیچیده تر از Vallot تا قله. به مایکل گفتم که مشکلی با این موضوع ندارم و قرار شد حدود ساعت ۴:۳۰ از پناهگاه حرکت کنیم.

یک بار دیگر، لوازم مورد نیاز روز قله چک شد و با پوشیدن کرامپون ها در ساعت ۴:۴۰ صعود خود را شروع کردیم. بعضی از تیم ها زودتر از ما حرکت کرده بودند و بعضی هم بعد از ما در مسیر بودند.

عکس ۲۵:  ابتدای مسیر
  ابتدای مسیر

پیش بینی سایت های هواشناسی، هوایی آرام و بدون باد، طوفان و برف و باران بود. یک ساعت اول مسیر کاملا مطابق با پیش بینی ها بود. حتی نسیم هم نمی‌وزید. به قول مایکل، احتمالا مون بلان هیچ وقت چنین هوای آرامی را تجربه نکرده است. اما بعد از یک ساعت اول، آب و هوا کاملا به حالت ابری و طوفانی تغییر کرد.

عکس ۲۶: نمایی از پناهگاه Goûter قبل از طلوع آفتاب
 نمایی از پناهگاه Goûter قبل از طلوع آفتاب

بعد از ۱.۵ ساعت، خورشید کم کم طلوع کرد و ما برای عکس گرفتن و گرم شدن توقف کوتاهی کردیم. 

عکس ۲۷: طلوع آفتاب - چپ: فیلیپ و مایکل
طلوع آفتاب - چپ: فیلیپ و مایکل

بعد از عکس گرفتن، دوباره شروع به حرکت کردیم و بالاخره در ساعت ۶:۵۰ به پناهگاه Vallot رسیدیم. ورودی پناهگاه به صورت نردبانی \/ شکل است که ابتدا از آن بالا می‌روید و سپس از طرف دیگر پایین می‌روید و وارد پناهگاه میشوید. احتمالا علت این امر، جلوگیری از ورود حیوانات و برف است. گروه‌های دیگری هم در پناهگاه بودند. این پناهگاه، به عنوان یک پناهگاه اضطراری شناخته می‌شود و امکانات زیادی برای اسکان در آن وجود ندارد. البته مرتفع ترین توالت اروپا هم در کنار همین پناهگاه ساخته شده است. یک ساعت در پناهگاه استراحت کردیم و بعد از خروج از پناهگاه، با بستن طناب، حدود ساعت ۸ دوباره حرکت خود را شروع کردیم. فیلیپ به عنوان سرطناب، مایکل نفر دوم و من در انتهای طناب.

عکس ۲۸: در مسیر قله
در مسیر قله

مسیر صعود، از این قسمت چالشی تر بوده و نیاز به دقت بیشتری دارد. بیشتر قسمت ها از روی خط الراس های خطرناکی عبور کرده و در بعضی قسمتها هم شکافهای بزرگی وجود دارد. تیم هایی که در مسیرهای روبرو حرکت می‌کردند، با همکاری خوبی سعی می‌کردند به هم کمک کنند و اجازه دهند تیم های در راه صعود از مسیر اصلی استفاده کنند. به دلیل طوفانی شدن هوا و پوشیده شدن مسیر توسط مه، بعضی از تیم ها از میانه راه شروع به برگشتن کردند. یکی از تیم ها که از قله برمی‌گشت اطلاع داد که سرعت باد در قله خیلی زیاد است. 

عکس ۲۹: شرایط جوی مسیر
شرایط جوی مسیر

غلظت مه آنقدر زیاد بود که به سختی چند متر جلوتر دیده می‌شد. قله مشخص نبود ولی از قبل می‌دانستم که سطح قله، یک سطح صاف و کم عرض است. مدام از روی gps ساعت، ارتفاع و لوکیشن قله را چک میکردم و بعد از اینکه حدس زدیم به قله رسیده ایم باز هم به مسیر ادامه دادیم تا اینکه مسیر به صورت سراشیبی شد و مطمئن شدیم قله را صعود کرده ایم. GPS ساعت، ارتفاع ۴۸۱۲ متر را نشان می‌داد و این به معنای صعود موفقیت آمیز به قله مون بلان در ساعت ۱۰:۱۵ روز ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ (۲۰۲۳/۰۸/۰۸) و در دویست و سی و هفتمین سالگرد اولین صعود مون بلان بود.

عکس ۳۰: عکس از روی قله
 عکس از روی قله

ارتفاع صعود شده  برای امروز، ۱۰۰۰ متر است. غیر از ما، یک تیم دو نفره دیگر هم همزمان با ما به قله رسید. قطعا برای هر کوهنوردی، لذت بخش ترین قسمت هر برنامه، لحظه صعود به قله و رسیدن به هدف است. اما فرصت شادی در این شرایط جوی خطرناک خیلی کوتاه است و بعد از ثبت چند عکس و شادی دسته جمعی، مهیای برگشتن به سمت پایین شدیم. 

در مسیر برگشت هم سعی کردیم با در نظر گرفتن شرایط بقیه تیم ها و خطرناک بودن مسیر، به آرامی به سمت پناهگاه Vallot  حرکت کنیم.در ساعت ۱۱:۵۰ به پناهگاه رسیدیم در حالی که همه لباسهایمان پوشیده از برف و یخ بود. 

عکس ۳۱: داخل پناهگاه
داخل پناهگاه

فرصت بیشتری برای استراحت داشتیم و بعد از نوشیدن چای و قهوه ای که به همراه داشتیم، در ساعت ۱۳:۰۰ طناب را باز کرده و به سمت پناهگاه Goûter شروع به حرکت کردیم. در قسمت های پایین تر هوا کمی بهتر بود و نهایتا در ساعت ۱۳:۴۰ و بعد از ۹ ساعت کوهنوردی به پناهگاه رسیدیم. 

عکس ۳۲: داخل پناهگاه Goûter و بعد از صعود موفقیت آمیز
داخل پناهگاه Goûter و بعد از صعود موفقیت آمیز

از دو دوست لهستانی تشکر کردم. من برای شب دوم همین پناهگاه را رزرو کرده بودم ولی آنها پناهگاه Tête Rousse را رزرو کرده بودند و بعد از کمی استراحت مجبور به ترک پناهگاه بودند تا در زمان مناسب از قسمت ریزشی مسیر عبور کنند. به خوابگاه برگشتم و پس از کمی استراحت برای خوردن غذا دوباره به رستوران پناهگاه برگشتم. هنگام عصر متوجه شدم که دو دوست لهستانی دیگر یعنی لوکاس و کریستف هم در پناهگاه هستند. خوشبختانه با وجود مشکل کریستف، آنها هم یک ساعت بعد از ما موفق به صعود به قله شده بودند. برای فردا قرار شد که ساعت ۷ برای صبحانه به رستوران بیاییم و بعد از آن فرود از پناهگاه را ادامه دهیم. 

روز سوم

دیشب استراحت خوبی کردم و صبح هم با دو دوست لهستانی برای صبحانه به رستوران رفتیم و کم کم برای فرود آماده شدیم. دوستم امیر پیام داده بود که عصر برای بردن من به لوزان به سن-ژروه خواهد آمد. همیشه در محدوده مون بلان، هلیکوپترهای زیادی در حال حرکت هستند. این هلیکوپترها عموما برای امدادرسانی و یا حمل و نقل تجهیزات استفاده میشوند. اما تعداد پروازهای امروز بیشتر از حد معمول بود. در نهایت متوجه شدیم که در مسیر Grand Couloir به علت ریزش سنگ، متاسفانه یک کوهنورد ۵۵ ساله کشته شده است.

بعدا هم مشخص شد که تیم ایرانی در همین مسیر بوده و به علت پیش بینی شرایط جوی نامناسب و همچنین شنیدن خبر کشته شدن این کوهنورد، از ادامه مسیر منصرف شده و برگشته اند. قبل از خروج ما از پناهگاه، یکی از هلیکوپترها، برای کمک به یکی از کوهنوردان مصدوم شده به پناهگاه Goûter  نزدیک شد. قبل از نزدیک شدن هلیکوپتر، از همه خواسته شد که در داخل پناهگاه بمانند و از پد مخصوص هلیکوپتر فاصله بگیرند. در ساعت ۸:۲۰ از پناهگاه خارج شدیم و فرود را آغاز کردیم. 

عکس ۳۳: خروج از پناهگاه
خروج از پناهگاه

نیازی به بستن طناب نبود و با توقف های کوتاه، کم کردن لباس و عکاسی در طول مسیر، در ساعت ۱۰:۴۵ از کنار پناهگاه Tête Rousse عبور کردیم. بعد از این قسمت چند راس کل و بز در مسیر بودند که ترس چندانی از کوهنوردان عبوری نداشتند. 

عکس ۳۴: بز کوهی آلپ با پس زمینه ای از پناهگاه های مسیر
بز کوهی آلپ با پس زمینه ای از پناهگاه های مسیر

 

تیم های کوهنوردی در مسیر صعود بودند و همه تمایل داشتند که از اوضاع آب و هوا با خبر شوند و همچنین بدانند که آیا موفق به صعود شده ایم یا خیر. در ساعت ۱۳:۱۰ به پناهگاه Nid d'Aigle رسیدیم ولی در این ساعت تراموا برنامه ای برای توقف در این ایستگاه نداشت. مسیر را تا ایستگاه Bellevue or Mont Lachat ادامه دادیم. برنامه لوکاس و کریستف، ماندن در همین ایستگاه و صبر کردن برای استفاده از تراموا برای برگشتن بود ولی من با توجه به هماهنگی های انجام شده تا زمان رسیدن امیر، از آنجا که وقت کافی داشتم تصمیم گرفتم تا سن-ژروه را پیاده برگردم. از دوستان لهستانی خداحافظی کردم و مسیر ناشناخته را از روی Google Maps دنبال کردم. چند نفری که متوجه شدند از پناهگاه در حال برگشتن هستم، تعجب کردند اما من از این مسیر لذت می‌بردم، از حس کشف و شهود، از تنفس هوای پاک کوهستان بعد از صعود موفق، و از زیبایی‌های بی‌نظیر طبیعت.

و بالاخره در ساعت ۱۸:۱۷ و بعد از طی ۳۸.۷ کیلومتر، در مجموع ۲۸۱۲ متر صعود و ۴۶۲۷ متر فرود به شهر سن-ژروه رسیدم و منتظر رسیدن امیر ماندم. در انتها امیدوارم از خواندن این سفرنامه لذت ببرید و فرصت حضور در طبیعت و به خصوص فرصت تجربه کردن این مسیر زیبا را داشته باشید.

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر