روز پنجم: سفر به وین
امروز صبح برای خوردن صبحانه زودتر از ساعت 7 به لابی رفتیم و به عنوان اولین نفر وارد شدیم. صبحانه رو سریع خوردیم. وسایل رو برداشتیم و با خط ترام شماره 9 به سمت ایستگاه راه آهن رفتیم. این خط تا نزدیکی ایستگاه راه آهن می رسید و با چند دقیقه پیاده روی به ایستگاه می رسیدیم. اگر با مترو می رفتیم داخل خود ایستگاه پیاده می شدیم. ما که با تراموا اومدیم در فاصله 200 متری نسبت به ایستگاه پیاده شدیم و از میان یک پارک رد شدیم تا به ایستگاه رسیدیم. اینجا یک اتفاق استرس زا افتاد. موقع پیاده شدن گوشه کش کاپشن رها به گوشه صندلی تراموا گیر کرد. هر کاری کردیم نمیشد جدا کنیم. همه از تراموا سوار و پیاده شده بودن. چمدون های بزرگی هم همراهمون بود و گوشه کاپشن کنده نمی شد. تراموا می خواست حرکت کنه و باید یک نفر به راننده خبر می داد که صبر کنه ولی این کنده نمیشد. ما هم استرس خیلی زیادی داشتیم. اگه از خیر کاپشن می گذشتیم روزهای آینده سردمون میشد. از طرف دیگه تراموا هم دیرش شده بود و باید می رفت. از بس تلاش کرده بودیم دستمون زخم شده بود. یه هو یه مرد خیلی قوی هیکل اومد و کمک مون کرد و آزاد شد و از تراموا پیاده شدیم. خلاصه خیلی استرس زا بود. تجربه ای شد که دفعه بود قبل از ایستگاهی که باید پیاده بشیم همه از صندلی هاشون بلند بشن یا یک چاقو همراهمون باشه برای این موارد که ما این کار رو نکرده بودیم.
وارد ایستگاه شدیم. تقریبا یک ساعت زودتر از حرکت. قطار ها همه لیست شده بودن و 15 دقیقه قبل از حرکت اعلام میشد که کدوم قطار از کدوم سکو راه می افته. یه کم برای پیدا کردن سکوها مشکل داشتیم که من براتون می نویسم که شما اذیت نشین. وارد ایستگاه که شدین یک کیوسک قرمز رنگ برای فروش بلیط حمل و نقل عمومی هست. پشت اون کیوسک دوتا پله برقی موازی هست از اونها بالا بروید. جلو شما یک راهرو هست که برای رسیدن به ایستگاه های مختلف باید وارد همین راهرو بشین. 15 دقیقه قبل از حرکت اعلام میشه که هر قطار از کدوم سکو حرکت می کنه. ما هم سکوی خودمون رو پیاده کردیم و قطار 15 دقیقه قبل از حرکت روی سکو بود. ما واگن 1 بودیم. برخلاف کشور ما که واگن 1 پشت لوکوموتیو هست (تا جایی که من می دونم) اینجا واگن 1 آخرین واگن بود. خلاصه واگن و صندلی مون رو پیدا کردیم. صندلی ها چهارتایی روبروی هم بود. قطار اینترنت وای فای داشت و سرعت اینترنت هم خوب بود. سرویس بهداشتی تمیزی داشت و به هر کسی یک بطری کوچیک آب معدنی دادن. هیچ مهمانداری دیده نمیشد و فکر کنم کل قطار یک یا دو مهماندار داشت. مسافران هر کسی سر جای خودش نشست. ما صندلی هامون دو به دو با هم فاصله داشت. از دوتا خانم اروپایی جوان که روبرومون بودن خواهش کردیم که اگه میشه جاشون رو عوض کنن که ما چهارتا با هم باشیم و اونها هم قبول کردن. برای وسایل کوچیک مثل کوله پشتی بالای سرمون جا بود. چمدون های بزرگ رو هم میشد در دو انتهای واگن بذاریم. در دو انتها جایی هم برای گذاشتن دوچرخه بود که دوچرخه رو از یک گیره از سقف آویزون می کردن.
قطار سر ساعت حرکت کرد و از زمین های سبز جنگل های پر درخت رد میشد. بعضی جاها به موازات رودخانه بعضی جاها به موازات جاده بود. در بین راه جنگل های خیلی زیبایی بود و خونه های با سقف سفالی شیبدار زیبا که کنارشون هیزم خرد کرده بودن و روی هم ریخته بودن مثل کارتون هایی که تو بچگی می دیدم. اغلب مردم توی قطار خوابیده بودن و من درحال نوشتن سفرنامه. قطارش در حد قطارهای پردیس خودمون بود. من اخیرا از قطار پردیس یزد-تهران استفاده کردم که تقریبا در حد همین قطار بود. نزدیک پراگ درختان انبوه و سرسبز بود و هر چقدر به سمت وین می رفتیم تعداد درختان کم می شد و دشت بیشتری دیده می شد.
خداحافظ پراگ. خداحافظ کوچه پس کوچه های زیبا. خداحافظ شهر قلعه ها. خداحافظ زیبایی های وصف ناشدنی. خداحافظ حس خوب سرزمین سبز. خداحافظ شهر زیبا و سبز قلعه ها. خداحافظ کلیساهای زیبا. خداحافظ مردم خونگرم.
بعد از چهار ساعت به وین رسیدیم. فاصله هتل آزیموت تا ایستگاه مرکزی قطار در حد 5 دقیقه پیاده روی بود. خیلی راحت هتل رو پیدا کردیم و وارد شدیم. توی بخش اول سفرنامه براتون نوشتم که در زمینه رزرو این هتل کلی مشکل داشتیم. حالا باید با یک چالش احتمالی مواجه بشیم. وارد شدیم و پذیرش دو تا کارمند خانم داشت. یکی چشم بادمی و دیگری اروپایی بود. خانم چشم بادمی به استقبال ما اومد و ما هم ووچر هتل رو به همراه پاسپورت ها تحویل دادیم. کلی توی کامپیوتر و فایل های پرینت شده گشت و گفت شما رزرو ندارین. از ما اصرار از اون انکار. آخرش گفت اهان پیدا کردم. یک فرم اقامت دو روزه برای یک اتاق جلو ما گذاشت در حالیکه رزرو ما دو اتاق برای سه شب بود. ما این رو بهش گفتیم باز می گفت همچین چیزی نیست. دیگه داشتم جوش می آوردم. ازش پرسیدم تو کامپیوتر چی رو جستجو می کنی؟ گفت علی!! می گم علی اسم بابای یکی از ماها است باید اسم خودمون رو جستجو کنی!!!!! خلاصه وارد مرحله جدیدی شدیم. آی کیو در حد جلبک های زیر سنگ در دریای کارئیب (زیر سنگ نور نمیرسه و جلبک ها رشد نمی کنن یا رشد کمتری دارن). خلاصه به سلامتی اسم خودمون رو جستجو کرد و پیدا شد. بعد میگه چون اسمتون طولانی بود پیدا نمی شد! خلاصه اتاق رو تحویل گرفتیم و نیازی هم به پرداخت دپوزیت نبود چون اتاق مون مینی بار نداشت. نمایی از اتاق هتل آزیموت.
عکس 48: نمایی از اتاق ما در هتل Azimut
اتاق های این هتل با کیفیت تر از هتل قبلی هست. بین اتاق ها یک فضایی بود برای ظرفشویی و آب جوش و اتو و یک دستگاه ارائه نوشیدنی (آب معدنی، نوشابه و آب میوه) که با پرداخت سکه نوشیدنی مد نظر رو ارائه می کرد. خلاصه اتاق رو که تحویل گرفتیم. بعدش رفتیم به مک دونالد کنار ایستگاه راه آهن و چهارتا مک چیکن و دو تا سیب زمینی و دو تا نوشابه خوردیم که شد 24.6 یورو و بعد برگشتیم هتل و استراحت کردیم. ما توی مسیر پراگ به وین جاهایی که می خواستیم ببینیم و هزینه هاش رو ارزیابی کردیم. نتیجه گرفتیم که باید Vienna pass رو بگیریم. برای بازدید کنندگان وین یک نکته بزرگ وجود داره و اون هم این هست که Vienna card و Vienna pass با هم متفاوت هست. خرید Pass هزینه بیشتری داره و ورود به جاهای دینی رو مجانی می کنه اما Card هزینه خیلی کمتری داره و برای ورود به جاهای مختلف تخفیف قائل میشن. خلاصه باید مزایا و معایب رو علاوه بر جاهای دیدنی بررسی کنیم و بعد انتخاب کنیم که کدوم رو بگیریم و چند روزه. Card وین در دو حالت ارائه میشه. در حالت اول استفاده از حمل و نقل عمومی شاملش میشه و در حالت دوم برای حمل و نقل از اتوبوس های Big bus که در واقع اتوبوس های روباز توریستی هستن میشه استفاده کرد. قیمت کارت برای اون حالتی که از حمل و نقل عمومی استفاده میشه 17، 25 و 29 یورو برای 24، 48 و 72 ساعت هست. بسته به اینکه هتل شما تا مرکز شهر چقدر فاصله داره و چند روز در وین اقامت دارین و چه جاهایی رو می خواین ببینید از بین Vienna card و Vienna pass انتخاب کنید. حقیقتش ما تصمیم گرفتیم Vienna pass یک روزه بگیریم. برنامه این بود که به کمک این کارت همه جاهای گرون رو توی یک روز ببینیم. علاوه بر اون دوست داشتیم توی این سفر 12 روزه از اتوبوس های Hop on hop off استفاده کنیم و Pass این مزایا رو فراهم میکرد برامون. نکته دیگه اینکه Vienna pass از زمانی که خریداری میشه تا ساعت 12 شب معتبر هست نه 24 ساعت. بنابراین مقرون بصرفه هست که اول صبح خریداری بشه. خلاصه تصمیم این شد که کارت رو اول صبح روز دوم در وین بخریم. برای همین روز اول در وین بعد از استراحت شروع کردیم به قدم زدن.
قبل از هر چیز اجازه بدین نقشه وین رو براتون توضیح بدم. در بخش مرکزی شهر وین یک دایره بزرگ در نظر بگیرین که به اسم رینگ وین شناخته میشه. تقریبا همه جاهای دینی وین در رینگ واقع شده و شما می تونید همه رو در کنار هم ببینید. تنها جاهای دیدنی که بیرون از رینگ هست کاخ Schonbrunn و باغ وحش اون و کاخ Belvedere هست. ایستگاه مرکزی مترو شهر که نزدیک به Opera house هست اسمش Karlsplant هست و در اونجا خطوط مختلف مترو با هم تلاقی دارن. بنابراین اگر به این ایستگاه برسین به راحتی به اغلب نقاط دیدنی داخل رینگ با فاصله نسبتا کوتاهی دسترسی دارین. شکل 49 نمایی از مرکز شهر وین، جاهای دیدنی اون همراه با مسیر خطوط مترو در آن.
عکس 49: نمایی از مرکز شهر وین همراه با مسیر خطوط مترو در آن
برای عصر روز اول به خاطر اینکه هتل ما به کاخ Belvedere نسبتا نزدیک بود ما پیاده راه افتادیم به سمت این کاخ و کلا مرکز شهر. بعد از کمی پیاده روی به کاخ رسیدیم. ساختارش به این ترتیب بود که یک ساختمان بزرگ و مجلل در وسط یک باغ بزرگ واقع شده بود. هر دو سمت کاخ محوطه سازی بسیار زیبایی بود همراه با مجسمه ها و آبنماهای بسیار زیبا.
عکس 50: نمایی از کاخ Belvedre
بعد از اون رسیدیم به یادمان شهدای اتریش در جنگ جهانی دوم. بعد بطور اتفاقی با یک پارک زیبا و کلیسای Karlskirche مواجه شدیم. مردم خیلی ریلکس داشتن از زندگی شون لذت می بردن. هیچ اثری از استرس هایی که ما میکشیم تو وجودشون نبود.
عکس 51: نمایی از Karlskirche
بعد از اون رسیدیم به مرکز شهر و محل فروش کارت Vienna pass که متاسفانه تعطیل بود. محل فروش کارت در خیابان مجاور Opera house هست. خلاصه حسابی خسته شده بودیم و تصمیم گرفتیم برگردیم هتل. با مترو دو ایستگاه رو طی کردیم و رسیدیم به هتل. قیمت بلیط تک سفره مترو برای هر نفر 2.4 یورو بود.
روز ششم: سلام به وین، سلام به پایتخت موسیقی
امروز عملا اولین روز فعال مون در وین بود. بعد از صبحانه رفتیم لابی هتل و Vienna pass درخواست کردیم. گفتن فقط سه روزه داريم ولی من یک روزه می خواستم. خلاصه از هتل اومدیم بیرون به سمت ایستگاه مترو راه آهن مرکزی راه افتادیم. اونجا هم جایی برای فروش بود ولی کارمندهاش ساعت 9 می اومدن و ما که برای استفاده از روز عجله داشتیم ساعت 8 اومده بودیم بیرون. خلاصه رفتیم ایستگاه مترو و به سمت مرکز شهر و ایستگاه Karlsplants حرکت کردیم. این رو هم بگم که نقشه مترو وین که توی اینترنت هست اغلب قدیمی شده و جدید نیست. از پله های ایستگاه که بالا بیاین و به سمت Opera house حرکت کنید، اگر سمت چپ خیابان رو نگاه کنید دفتر ایران ایر رو می بینید. بله درسته دفتر ایران ایر در قلب وین.
از ایستگاه Karlsplants رفتیم به ابتدای خیابان Operngasse که در مجاورت Opera house هست. اونجا مرکز اصلی فروش هست. بعد از کلی صحبت کردن متقاعد شدیم که Vienna pass دو روزه بگیریم. قیمت یک روزه 59 و دو روزه 89 یورو بود. با توجه به مطالعاتی که داشتم و جاهایی که قرار بود ببینیم خرید این کارت به ازای هر نفر باید 30 تا 40 یورو صرفه اقتصادی داشته باشه. خلاصه کارت دو روزه رو خریدیم برای هر چهار نفر به قیمت هر کدوم 89 یورو. چون مبلغش زیاد شد گفتم از شر یکی از اسکناس های 500 یورویی خلاص بشم که قبول نکردن و گفتن خیلی درشت هست و ما نمی تونیم قبول کنیم. گرفتاری شدیما. به کمک این Vienna pass تقریبا از همه جاهای دیدنی وین میشد رایگان بازدید کنیم، از اتوبوس Hop on hop off استفاده کنیم، قایق سواری کنیم، از چرخ فلک استفاده کنیم و .... یک دفترچه راهنما هم دادن که اطلاعات خیلی خوبی راجع به جاهای دیدنی و خطوط مترو و مسیرهای اتوبوس Hop on hop off همراه با ساعات حرکت می داد. اتوبوس Hop on hop off خطوط مختلفی داره که کل شهر وین رو پوشش میده که نقشه کامل مسیرهاش رو در شکل 10 بخش اول سفرنامه آوردم.
عکس 52: نمایی از Vienna pass که ما خریدیم
خلاصه کارت و دفترچه راهنما و بروشور به ازای همه گرفتیم. اسم مون رو به همراه تاریخ روی کارت ها نوشتیم و با یک گردن آویز استفاده کردیم. همون نزدیکی روبروی Opera house محل سوار شدن اتوبوس های Hop on hop off بود که ما سوار شدیم و به سمت کاخ Schönbrunn حرکت کردیم. در طول مسیر راهنمای صوتی اتوبوس توضیحات خیلی خوبی برامون درباره شهر و ساختمان هایی که کنارش رد می شدیم داشت. رفتیم تا رسیدیم به کاخ. کاخی که ورودیش دو ستون بلند با مجسمه عقاب طلایی روی هر ستون داشت. وارد که شدیم سمت چپ بلیط فروشی بود. صف بلیط خیلی طولانی بود ولی برای ما که کارت داشتیم در یک صف کوتاه وایسادیم و بلیط رایگان برامون صادر شد چون دیدن این کاخ به همراه باغ وحش اون روی خدمات کارت بود. بازدید از باغ های این کاخ و فضای سبز نیازی به پراخت هزینه نداشت و برای همین بعضی از مردم اومده بودن اونجا ورزش کنن. موقع صدور بلیط مسول گیشه گفت شما باید ساعت 11 و 25 دقیقه از گیتA وارد بشین. ما حدود یک ساعت تا زمان بازدید وقت داشتیم. رفتیم شروع کردیم به کشف محیط. در بالای ساختمان کاخ اصلی مجسمه های بسیار زیبایی بود. در باغ اصلی هم مجسمه های بزرگتر از قد یک انسان وجود داشت. مجسمه ها از سنگ مرمر به نظر می رسید و جزئیات بسیار زیبایی رو نشون می داد. مثلا اگر تصویر یک شکارچی و شکار بود همه جزئیات صورت اون شکار نشون داده شده بود. باغ قصر بسیار زیبا بود. گل کاری های متنوع. پرچین های بلند درختی. آبنماها و فضای سبز و باغ وحش وین به عنوان قدیمی ترین باغ وحش دنیا همه و همه شکوه و زیبایی وصف ناپذیری ایجاد کرده بود. برای جدا کردن فضاهای مختلف باغ دیوارهای بلند با ارتفاع چهار تا پنج متر از درخت خاصی که فضای پیوسته ای ایجاد می کرد استفاده شده بود(یک دیوار درختی). گل کاریها بی نظیر بود و کل لبه پشت بام با مجسمه های زیبا تزیین شده بود. در محیط کاخ درشکه و یک قطار کوچک برای حمل و نقل مسافران وجود داشت. درشکه مسیر کوتاهی رو طی می کرد اما قطار مسیر بزرگی رو در مجموعه طی می کرد. تونلی از گل رز، تونلی از برگ های سبز، آبنمای بسیار زیبا و پاییز مسحور کننده که رد پای خود را به جا گذاشته بود همه و همه زیبایی بی نظیری ایجاد می کرد. این رو هم بگم اینجوری که من متوجه شدم این کاخ پاییز بی نظیری داره و خیلی ازش تعریف می کردن(حتما پائیز این کاخ رو سرچ کنید، عکس هاش بی نظیر هست).
عکس 53: تصاویر کاخ Schönbrunn
از باغ قصر که به اندازه کافی بازدید کردیم به ساعت مد نظر نزدیک شدیم و برای بازدید از کاخ باید وارد کاخ اصلی می شدیم. به گیت مربوطه مراجعه کردیم، کوله پشتی رو تحویل دادیم و وارد شدیم. هر کسی می تونست یک راهنمای صوتی رو بصورت رایگان داشته باشه. کسانی که کارت نداشتن و بلیط معمولی خریده بودن، بلیط در دو حالت براشون ارئه میشد. تور Imperial که می تونستن 22 اتاق قصر رو ببینن و هزینش 14.2 یورو بود و تور Grand که می تونستن 40 اتاق قصر رو ببینن و هزینه 17.5 یورو داشت. گراند تور با راهنما هم 20.5 یورو قیمت داشت. قیمت بازدید از Maze معادل با 5.5 یورو و Privy Garden هم 3.8 یورو بود. متاسفانه عکسبرداری در کاخ مجاز نبود. این کاخ در واقع کاخ تابستانی محسوب می شده و معنی لغتش چشمه شیرین هست. اجازه بدین یک نکته تاریخی عرض کنم که خیلی چیزها روشن بشه.
یکی از پادشاهان اتریش خانمی بوده به نام ماریا ترزا (Maria Theresa). ایشون تنها پادشاه خانم تو این کشور بودن و در قرن هجدهم زندگی می کردن. این خانم پادشاه اتریش، مجارستان، کرواسی، چک، بخش های از ایتالیا بودن. نکته مهم اینکه سلطنت این خانم 40 سال طول کشیده. به خاطر همین شما اغلب آثار تاریخی که در چک، اتریش و مجارستان می بینید یه اثری از این خانم هست. این رو هم بگم که ایشون 16 تا بچه داشتن. برگردیم به سفرنامه.
خلاصه بازدیدمون رو شروع کردیم. راهنمای صوتی رایگان گرفتیم و طبق معمول یک نفر مترجم شد و برای بقیه مطالب راهنمای صوتی رو ترجمه می کرد و اینجا پارمیس مترجم بود. اینجا تلاش می کنم چیزهایی که تو ذهنم مونده رو براتون توصیف کنم. وقتی وارد کاخ شدیم اول با اتاق محافظان مواجه شدیم. اغلب اتاق ها سفید بودن با تزئینات طلایی. بخاری ها سرامیکی بود. ظاهرا قبلا هیزمی بوده و در سال 1992 عوض شدن. چیزی که اینجا خودنمایی می کرد تعداد زیاد نقاشی ها بود. در بعضی اتاق ها نقاشی هایی با ابعاد 3 در 4 متر دیده می شد. اتاق های بعدی بجای پس زمینه سفید دیوارهاش از چوب زیبایی پوشیده شده بود اما اون تزئینات طلایی همچنان بود. یک اتاق توش یک نماد از یک عروس بود. چندتا از اتاق ها اتاق خواب بودن. یکی از اتاق ها صبحانه خوری و یک اتاق ناهارخوری، شمع های جلو آینه ها و لوسترهای شمعی همه توسط شمع های الکترونیکی که شباهت خیلی خوبی به شمع واقعی داشت تزئین شده بود. این خانم ترزا به شدت به هنر چین و ژاپن علاقه مند بوده به همین دلیل یک اتاق رو به این سبک طراحی کرده بود و اسمش هم همین بود. چیز جالبی که در کل کاخ دیده می شد طراحی ها و تزئینات اون بود. پرده ها با مبل ها ست بودن و خلاصه طراحی بسیار زیبایی داشت. همچنین هیچ اتاقی شبیه به هم نبود و همه با هم متفاوت بودن. کل بازدید ما از کاخ یک ساعت طول کشید اما اگر با راهنما می اومدیم شاید حدود 2 تا 3 ساعت طول می کشید. اگر الان برگردم به گذشته اول یک فیلم مستند درباره این کاخ می بینم بعد میام بازدید کنم که بهتر متوجه بشم.
بعد از بازدید از کاخ به سمت باغ وحش حرکت کردیم. ادعا شده این باغ وحش قدیمی ترین باغ وحش دنیا هست. این مساله قابل تایید هست اما بعضی ها می گن بزرگترین باغ وحش دنیا یا اروپا که به نظرم این درست نیست. یعنی قدیمی ترین هست اما بزرگترین نیست. خلاصه در گوشه ای از باغ قصر می تونید با یک تابلو بزرگ از پاندا مسیر باغ وحش رو پیدا کنید. بلیط باغ وحش در شرایط معمول به ازای هر نفر 20 یورو هست. ما کارت داشتیم و راحت وارد شدیم. در بدو ورود یک نقشه بهمون دادن که دقیقا نشون می داد مسیرهای حرکت کجا هست و هر حیوان کجا قرار گرفته. در فواصل مشخصی دسترسی به وای فای هم وجود داشت و مغازه های خوراکی فروشی و سرویس بهداشتی. این رو بگم که هزینه یک آب معدنی کوچیک 2 یورو بود و هزینه استفاده از سرویس بهداشتی نیم یورو بود.
توی این باغ وحش یک سری تمهیدات جالبی در نظر گرفته بودن تا نگهداری از حیوانات بهتر باشه. هر حیوان در شرایط دمایی و محیطی مشابه با شرایط زندگی خودش در طبیعت نگهداری میشد. مثلا پنگوئن ها بعضی هاشون در فضای باز بودن و بعضی ها در یک محفظه خنک. شرایط زندگی حیوانات هم در نظر گرفته شده بود. مثلا در محوطه کوالا علامت های متعدد سکوت را رعایت کنید و به شیشه ضربه نزنید درج شده بود. بعضی از حیوانات مثل پاندا و کوالا که همیشه خواب هستن و کمتر فرصت دیدن حرکتشون فراهم میشه یک مونیتور کنارشون بود که از زمان هایی که زندگی معمول داشتن و حرکت می کردن فیلم پخش می شد تا بازدید کنندگان حرکتشون رو هم ببینن. خیلی جاها هم علامت به حیوانات غذا ندهید بود. بعضی از حیوانات هم ساعات نمایش محدودی داشتن مثلا یوزپلنگ که گفته شده بود در این ساعات مشخص میاد توی محوطه. من از زرافه، کرگدن، اسب آبی، پاندا، کوالا و پنگوئن خوشم اومد. پاندا و کوالا هم کلا خواب بودن. این همه راه اومده بودیم پاندا و کوالا ببینیم پشتشون رو کرده بودن به مردم و خوابیده بودن!
عکس 54: باغ وحش Schönbrunn، پنگوئن، اسب آبی، کرگدن
خلاصه از اغلب جاهای باغ وحش بازدید کردیم. در خروجی باغ وحش هم مثل خروجی کاخ فروشگاه یادگاری فروشی بود که اغلب محصولاتش عروسک حیواناتی بود که تو باغ وحش وجود داشت. خلاصه بازدید ما حدود ساعت 13:30 تموم شد. به سمت اتوبوس رفتیم تا برگردیم مرکز شهر ناهار بخوریم و از وقت کارتمون استفاده کنیم. مجموعه Schonbrunn بسیار بزرگ هست و شاید بتونم بگم یک روز کامل رو میشه اونجا گذروند. مثلا استخر و اسپا، پیاده روی تا Golriette (جایی که میشه از ارتفاع نسبتا بالایی کل مجموعه رو دید و تصویرش توی شکل 53 ردیف دوم سمت چپ آوردم)، باغ های مختلفی که توی کاخ هست، Irrgarten maze (تو در تویی که با دیوارهایی سبز از هم جدا شدن)، Palm house، نمایشگاه اشترودل های وین و ....
عکس 55: نمایی از Maze مجموعه Schönbrunn (عکس از اینترنت)
اگر این سوال تو ذهنتون هست که اتوبوس Hop on hop off سریع تر هست یا مترو، باید بگم استفاده از مترو برای کسانی که کمبود وقت دارن خیلی بیشتر توصیه میشه. کلا هر مسیر این اتوبوس یک مرتبه ارزش داره که استفاده بشه و از راهنمای صوتی راهنمایی مناطق مختلف شهر رو ببینین بیشتر از اون اصلا توصیه نمیشه.
با اتوبوس به مرکز شهر برگشتیم و برای ناهار به یک شعبه Burger king رفتیم. چهارتا چیز برگر و سه تا نوشابه و سیب زمینی خوردیم به قیمت 18.5 یورو. بعد از ناهار گفتیم یکی از جاهای مهم رو ببینیم که از وقت استفاده کنیم. برای همین مجموعه Hofburg رو انتخاب کردیم. یک توضیح بدم. مجموعه Hofburg یک مجموعه بزرگ هست که قبلا کاخ سلطنتی بود و زیر مجموعه هایی هم برای بازدید داره. مثلا موزه جواهرات ملکه سی سی، مدرسه اسب سواری اسپانیایی و .... در حال حاضر هم محل اقامت رئیس جمهور اتریش هست. ما هم کمی عجله داشتیم که همه جا رو ببینیم. هر چی می گشتیم ورودی اصلیش رو پیدا نمی کردیم و کلافه شده بودیم. بین ساختمان ها گشتیم و چندتا عکس گرفتیم ولی برای اینکه شما راحت تر راه رو پیدا کنید این عکس رو میذارم(عکس 53). این رو هم بگم نزدیک مجموعه Hofburg پارک زیبایی به اسم Burggarten بود که در اونجا مجسمه موزارت و گوته هم دیده می شد.
عکس 56: ورودی مجموعه Hofburg
عکس 57: مجسمه موزارت و گوته در مرکز وین
کلیات مجموعه از بیرون زیبا و ارزشمند بود. منم چندتا عکس براتون میذارم.
عکس 58: مجموعه Hofburg
خلاصه ورودی رو پیدا نکردیم ولی مجموعه رو تقریبا دیدیم که خیلی هم بزرگی بود. می تونستیم از مدرسه اسب سواری و موزه جواهرات بازدید کنیم اما برامون جالب نبود. خلاصه همین جوری توی مجموعه می گشتیم تا بطور اتفاقی با کتابخانه مجموعه مواجه شدیم. گفتیم حالا این رو بازدید کنیم بد نیست. هیچ اطلاعاتی از قبل از اینجا نداشتیم. خلاصه وارد شدیم و به کمک Vienna pass بدون هزینه وارد شدیم. عکاسی از مجموعه بدون فلش مجاز بود. مجموعه ای بود از کتاب های بسیار قدیمی در محیطی بسیار زیبا که تصور نمی کردیم. توی محیط بوی یک ماده شیمیایی هم حس می شد. فکر می کنم موادی بود که برای حفاظت از کتابها استفاده می شد. بازدیدمون طولانی نبود اما حالمون رو خیلی خوب کرد. بر خلاف چند دقیقه قبل که کلافه بودیم الان حال خوبی داشتیم. چندتا عکس می ذارم که اینجا رو ببینید.
عکس 59: کتابخانه مجموعه Hofburg
بعد از دیدن این بخش رفتیم سراغ Time travel. من وقتی سرچ می کردم خیلی به موضوعش جذب نشدم ولی چون درصد افرادی که از این جای دیدنی راضی بودن قابل توجه بود تصمیم گرفتیم بریم. من زمانش رو چک کردم دیدم 50 دقیقه بیشتر طول نمیکشه و این خوب بود. خلاصه رفتیم اونجا و ساعت 17:30 بود. کارت رو نشون دادیم و بلیط بدون هزینه برامون صادر شد. گفتن تور بعدی ساعت 18 هست خوبه؟ و ما هم قبول کردیم. اینجا هم متاسفانه عکاسی مجاز نبود و من براتون توصیفش می کنم. البته اگه میشد عکس هم بگیریم حسی که برای آدم بوجود می اومد رو منتقل نمی کنه.
اگر بخوام تو سر جنس بزنم (به بیان ساده و با کمی کم بینی بگم) یه زیر زمین یا سرداب بزرگ بود. اگه بخوام درست بیان کنم یک فضای زیرزمینی بود که با نورپردازی و ال سی دی ها مجهز شده بود. اول یک خانم که راهنمای تور بود اومد و با خوشرویی به ما خوش آمد گفت. تور به زبان آلمانی برگزار می شد و ما از راهنمای صوتی به زبان انگلیسی استفاده می کردیم. کلیاتش این بود که پنج شخصیت رو ابتدا معرفی کرد و به کمک اونها تاریخ وین رو بیان می کرد. اول وارد یک سینمای چند بعدی شدیم که من خیلی لذت بردم. یک فیلم کوتاه درباره وین قدیم و وقتی طاعون اومده بود. بعد مرحله به مرحله پیشرفت می کرد و به تاریخچه قهوه خوردن در وین میرسید. به تاریخ موسیقی وین اشاره می کرد. بعد یک فضا شبیه به زیرزمین های جنگ جهانی طراحی کرده بودن و شرایط بمب باران رو شبیه سازی کرده بودن و پایان جنگ. در آخر هم سوار یک درشکه مجازی می شدیم و در وین گشت می زدیم (بطور مجازی). من خیلی خوشم اومد اما اعضای گروه خوششون نیومد. حقیقتش از اون سینمای چند بعدی خوششون نیومد و تا آخر همین خاطره تلخ اذیتشون کرد. نمی دونم چرا این سه تا نظرشون با من فرق می کنه(عجب دیکتاتوری هستم من). این رو هم بگم صدا اونجا خیلی زیاد هست و نوزادان و افراد مسن اذیت میشن.
دیگه شب شده بود، روز پرکاری بود و ما حسابی خسته. و ما دیگه نای راه رفتن نداشتیم. به سمت ایستگاه مترو حرکت کردیم، چهارتا بلیط تک سفره به قیمت هر کدوم 2.4 یورو خریدیم و برگشتیم هتل برای استراحت. یک نکته بگم که برای خرید بلیط مترو باید از ماشین بلیط فروشی استفاده می کردیم. اول باید زبان رو انتخاب می کردیم و بعد انتخاب می کردیم چندتا بلیط می خوایم. بعد دستگاه نشون می داد که چه سکه ها یا اسکناس هایی قابل قبول هست. وقتی اسکناس 10 یورویی رو وارد می کردیم بلیط ها رو چاپ می کرد و مابقی پول رو پس می داد. بعد همون کنار دستگاه زرد رنگی بود که باید بلیط ها رو وارد می کردیم تا فعال می شد و تاریخ روش ثبت می شد. قطارهای مترو با وجود اینکه ظاهر مدرن و نو نداشتن اما کارایی فوق العاده ای داشتن. سرعت عالی، شتاب عالی و سیستم ترمز فوق العاده به شما کمک می کرد دسترسی به نقاط مختلف شهر آسون بشه. خصوصیت سیستم حمل و نقل وین این هست که شما وقتی یک بلیط بخری می تونی از هر تعداد خط مترو استفاده کنید و محدودیت نداره. منظورم عوض کردن خط هست و تا زمانی که بیرون نیومدین میشه استفاده کرد. یک نکته هم در مورد ماشین ها مخصوصا تاکسی ها بگم. خیلی هاشون در طول روز هم چراغشون روشن هست. دلیلش رو پرسیدم گفتن که قبلا قانون بوده که در طول روز هم چراغ روشن باشه اما الان دیگه این قانون نیست. بعضیها بر حسب عادت هنوز روزها هم چراغ اصلی جلو ماشین رو روشن میذارن. اما ظاهرا همین الان هم در شرایط بارانی قانون هست که باید روشن بذارن. امشب کلی مورد اعتراض قرار گرفتم و غر شنیدم. اعضای گروه معترض بودن که ما رو زیاد پیاده راه می بری و از فردا باید برنامه جوری باشه که ظهر یه چرت بزنیم. من تنها، من غر شنیده، من مورد اعتراض واقع شده، شاید هم من دیکتاتور. با اجازتون امروز بیست کیلومتر پیاده روی کرده بودیم(بعد بگین شیرازیا تنبلن). فکر کنم حق داشتن اعتراض کنن.
روز هفتم: دیدار با قلب وین
صبح زود از خواب بیدار شدیم و بعد از صبحانه برنامه های روز رو شروع کردیم. طبق برنامه قرار بود ساعت 8 و 32 دقیقه اتوبوس Hop on hop off سر ایستگاه باشه و ما 8 و ده دقیقه از هتل حرکت کردیم.
اتوبوس بجای اینکه سر ساعت برسه ساعت 9 و ربع رسید. مسئولش هم که اینجا بود فرد بسیار بی ادبی بود و پاسخگو نبود. یعنی می خوام بگم از اروپایی ها هم برخورد خودخواهانه یا بی ادبانه انتظار داشته باشید و همه نایسسس نیستن. نکته بعد اینکه حمل و نقل با این اتوبوس اگر چه روی خدمات pass بود و رایگان بود و برای ما ارزش داشت اما کلا استفاده از این اتوبوس ها (اگر عاشقش نباشید) منطقی نیست. اول اینکه سیستم تهویه نداره و خیلی گرم بود. دوم اینکه ساعتش خیلی منظم نیست. سوم اینکه زمانش بخاطر ترافیک وین و تعداد خیلی زیاد چراغ قرمز و زرد خیلی طولانی هست. برای مثال از موقعیت من تا opera house با اتوبوس حدود 25 تا 30 دقیقه طول می کشید اما با مترو حدود 10 دقیقه فاصله هست. این رو بگم که بعضی اتوبوس ها هم وای فای هم داشتن. وارد اتوبوس که می شدین هندز فری های رایگان بود که می تونستین بردارین و از زبان های متعددی که هست می تونید زبان مد نظر رو انتخاب کنید. زبان انگلیسی شماره 2 بود. بعد از استفاده از هندزفری یک محلی بود برای انداختن هندزفری ها تا ظاهرا بازیافت بشه.
خلاصه ساعت 9 و 50 رسیدیم به opera house و برنامه امروز شروع شد. اول از همه باید از شر دو تا 500 یورویی که داشتیم خلاص می شدیم. دنبال یک بانک گشتیم و Bank of Austria رو پیدا کردیم. رفتیم و جریان رو گفتیم که ما 500 یورویی داریم و برامون خرد کنید. گفتن اگر اینجا حساب دارین براتون این کار رو می کنیم وگر نه نمیشه. به یه صرافی هم گفتیم اون هم قبول نکرد. خلاصه دست از پا دراز تر غصه می خوردم که چرا تو پراگ از شر این اسکناس های درشت راحت نشدم. شدیدا توصیه می کنم بیشتر از 100 یورویی با خودتون نبرید سفر. از سال آینده هم که اسکناس های یورو قرار هست جایگزین بشه و ابعادش کوچیکتر میشه.
خلاصه دیدیم که داره وقت می گذره. یورو رو بی خیال شدیم و برای استفاده از امکانات کارت pass به سمت House der music حرکت کردیم. موقعیت اون بین opera house و کلیسای st stephan بود. تو یه کوچه فرعی که king burger هم شعبه داره. این موزه برای علاقه مندان به موسیقی و کسانی که با موسیقی اتریش آشنایی دارن خیلی جذاب هست. این موزه از ساعت 10 صبح تا 22 فعالیت می کنه. برای همین کسانی که می خوان از بیشترین وقت استفاده کنند این محل برای آخر وقت روز مناسب هست. ما به عنوان اولین بازدید کننده ها وارد شدیم. درب ورودی این موزه یک مونیتور هست که جنبه تبلیغاتی داره. توصیه می کنم قبل از ورود به موزه این تبلیغات رو ببینید. بخش هایی از این تبلیغ می تونه راهنمای خوبی باشه برای اینکه چطور از تجهیزات و وسایل اونجا استفاده کنید. کلیات موزه یک ساختمان چهار طبقه درباره تاریخچه موسیقی و وسایل و تجهیزات و کمی هم سرگرمی هست. چهارتا تا از بهترین چیزهایی که دیدم رو براتون توضیح میدم شاید تو انتخاب هاتون موثر باشه. 1.تو یکی از اتاقهاش صدایی که یک جنین توی رحم مادر می شنوه رو شبیه سازی کردن، جنین رشد می کرد و صدا هم تغییر می کرد. 2. تو یکی از بخش ها چهار نفر می تون بطور مجازی و با یک سیستم هوشمند تاس بندازن. هر یک از چهار نفر یک ساز جلوشون هست که بر مبنای عدد تاس یک نت نوشته میشه. وقتی دو تا سه مرتبه این کار رو کردن نت موسیقی کامل میشه و موسیقی که خودتون نوشتین play میشه. 3. یک گروه ارکستر مجازی هست که شما باید با چوب رهبر ارکستر کل گروه رو هدایت کنید که میشه ریتم ارکستر رو تند یا کند کرد. جالبیش اون بود که اگر خیلی تند یا کند ارکستر رو هدایت کنید یکیشون پا میشه بد و بیراه میگه. 4. یکی از اتاق هاش مربوط به صداهای ماندگار میشد مثلا اولین تماس سفینه آپولو با زمین. خلاصه خیلی جالب بود.
عکس 60: House der music. توضیح عکس: 1- هدایت گروه موسیقی، 2-اتاقی که صدایی که نوزاد در رحم مادر میشنوه رو شبیه سازی می کرد، 3- ساخت موسیقی دلخواه با ریختن تاس بصورت مجازی، 4- پله هایی که بصورت کلیدهای پیانو شبیه سازی شدن
بعد از اونجا به کلیسای st stephan رفتیم که به اسم کلیسای سوخته شناخته میشه. گذشته اش این هست که این کلیسا در قرن دوازدهم ساخته شده. گل دسته ها در سال های بعد بهش اضافه شده. بزرگترین زنگ کلیسا در اتریش در این کلیسا هست و طراحی سقفش یک نماد محسوب میشه.
کلیسا رو کوتاه دیدیم. یک مراسم خاصی داشت برگزار میشد و ما فقط از دور دیدیم. یعنی محوطه اولیه داخل کلیسا همون جایی که همه می تونن وایسن. من کارت pass رو نشون دادم و خواستم وارد منطقه اصلی بشم گفتن به خاطر مراسم نمیشه. گفتن با کارت میشه روی بالکن روبروی جایگاه رفت و از اونجا مراسم رو دید که برای ما ارزش نداشت. خلاصه اینکه توی این کلیسا کارت به دردمون نخورد.
عکس 61: کلیسای St. Stephan وین
از کلیسا که اومدیم بیرون به سمت نماد طاعون حرکت کردیم. در سال 1679 یک شیوع بسیار گسترده طاعون در وین اتفاق افتاده که حدود 76000 نفر قربانی داشته. برای این حادثه نمادی در وین ساخته شده که در فاصله کلیسای سنت استفان و سنت پیتر و بیشتر نزدیک به کلیسای سنت پیتر هست. ما هم روز و هم حدود غروب ازش بازدید کردیم و عکس گرفتیم اما من خیلی تعریف نورپردازی شب این نماد رو شنیدم که متاسفانه نشد ببینیم. همین حوالی نماد طاعون و کلیسا هم یک آبخوری عمومی بود که برای من جالب بود چون توی این سفر همیشه آب معدنی می خریدیم اما اینجا آبخوری هم بود و البته دیگه هیچ جایی ندیدم.
عکس 62: نماد طاعون در قلب وین
بعد از کلیسای سنت استفان به سمت کلیسای سنت پیتر رفتیم که نزدیک به time travel بود. توی مسیر یک بانک دیدیم و دوباره برای از شر 500 یورویی خلاص شدن تلاش کردیم. داستان رو برای رئیس بانک توضیح دادم و قبول کرد و گفت اره این یه مشکل رایج اینجا هست. ظاهرا افراد دیگه ای مراجعه کرده بودن. پول رو از من گرفت و خرد کرد. من بهش گفتم یکی دیگه هم هست اونم خرد می کنید که قبول نکرد. باز هم خودش یک گام مثبت بود. کل بازدیدمون از کلیسای سنت پیتر چند دقیقه طول کشید. کلیسای کوچکی بود اما هم نمای بیرونی و هم نمای داخلی زیبایی داشت.
عکس 63: کلیسای St. Peter
چندتا عکس گرفتیم و راه افتادیم به سمت خانه شهرداری (rathaus) با کمک sygic و پرسون پرسون (لرزون لرزون) اومدیم و پیدا کردیم. روبروی ساختمان یک سیرک وسایلش رو پهن کرده بود و متاسفانه نمیشد از نمای کلی ساختمان عکس گرفت. ساختمان بسیار زیبایی از بیرون بود و کلی از بیرونش و راهروهای بیرونی عکس گرفتیم. هر چی دنبال درب ورود گشتیم پیدا نشد. ظاهرا بقیه هم این مشکل رو داشتن. خلاصه بعد از کلی گشتن درب اصلی رو پیدا کردم. حالا برای شما می نویسم که شما راحت باشید. درب اصلی در ضلع غربی در کنار ایستگاه مترو هست. اسم خیابونش اینقد سخت و طولانی بود که به سختی میشد تلفظ کرد(LandesgerichtsstraBe). وارد شدیم ساعت 13 و 15 دقیقه بود. خانمه گفت تور یک ربع قبل حرکت کرده و شما نمی تونین وارد بشین. گفتم تور بعدی کی هست گفت جمعه ساعت 13 (اون روز چهار شنبه بود) هر چی اصرار کردیم گفت درب اتاق ها قفل هست و شما گم میشین تو ساختمان فقط راهنما کلید اتاق ها رو داره و من نمی تونم اجازه بدم وارد بشین. خلاصه با کلی سرخوردگی با دو خط مترو برگشتیم به نزدیکی هتل.
عکس 64: نمای بیرونی ساختمان شهرداری وین
از مک دونالد نزدیک هتل 4 تا مک چیکن و 3 تا سیب زمینی و سه تا نوشابه گرفتیم به قیمت 26 و نیم یورو و برای استراحت به هتل رفتیم(شاید اعضای گروه امشب باهام دعوا نکنن چون ظهر امروز استراحت می کنن). من بیدار موندم و راه و چاه رو یاد گرفتم بقیه رفتن خوابیدن. هدف عصر دیدن رینگ وین (دور تا دور inner city) و برج دانوب بود. بعد از یک ساعت استراحت چایی رو خوردیم و دوباره راه افتادیم. با اتوبوس Hop on hop off خط زرد به opera house رفتیم تا بتونیم دور رینگ وین بگردیم. اونجا منتظر اتوبوس قرمز وایسادیم که فوری اومد و سوار شدیم. تجربه خوبی بود. دور تا دور شهر با راهنمایی سیستم صوتی اتوبوس راهنمایی شدیم. از کنار همه جاهای دیدنی از جمله دانشگاه وین، موزه فروید، موزه تاریخ طبیعی و ... رد شدیم و جالب بود. اشکال قضیه این بود که اتوبوس سیستم خنک کننده نداشت. یعنی جایی که خانم راننده اتوبوس نشسته بود هوا خوب بود اما ما داشتیم می مردیم از گرمی هوا. نه تنها تو اتوبوس بیرون هم گرم بود. باورم نمیشد وین مرکز اروپا 20 شهریور اینقدر گرم باشه. بالاخره تغییرات اقلیمی اینجا هم موثر بوده. البته خب ساعت 5 عصر هم بود. خلاصه اگر گرمایی هستین انتظار زیادی از وین نداشته باشین. یواش یواش باید بریم قطب جنوب زندگی کنیم شاید هوا خنک باشه.
با اتوبوس خط قرمز رفتیم تا به ایستگاه Mak رسیدیم. اونجا پیاده شدیم و بعد از چند دقیقه اتوبوس Hop on hop off آبی رو سوار شدیم. رنگ بدنه بیرونی اتوبوس های این شرکت همه زرد بود و جلوشون یک تابلو داشت که راهنمایی می کرد این اتوبوس مسیر زرد (قرمز، آبی و....) رو میره. این رو هم بگم که یک شرکت دیگه هم تو وین اتوبوس های روباز رو ارائه می کنه که رنگ بدنه اتوبوس قرمز بود. هر جا هم این اتوبوس ها ایستگاه داشته باشن یک نماد H کنار خیابون هست. سوار اتوبوس شدیم و راه افتادیم. اولین مواجهه ما با دانوب یا به قول خودشون دانیوب بود. در مرکز وین رودخانه دانوب چند شاخه میشه یعنی شما باید عملا از چهار پنج تا رودخانه رد بشین. در این مسیر اتوبوس از کنار شهربازی وین رد شد. شهربازی از بیرون جذاب به نظر می رسید و استفاده از چرخ و فلک روی خدمات کارت بود. توصیه می کنم اگر دوست دارین از دست ندین.
بعد از اون به برج دانوب رسیدیم که مقصد ما بود. این برج در کنار دانوب بود و پارکی به همین نام در منطقه خیلی سرسبزی واقع شده بود. ارتفاع برج 252 متر بود که در میان 75 ساختمان مرتفع دنیا هست. بعد از تهیه بلیط با آسانسور به بالای برج رفتیم. قیمت بلیط 7 یورو بود که روی خدمات کارت بود و نیازی به پرداخت نبود. سرعت آسانسور 6 متر بر ثانیه بود و سقفش شیشه ای بود و در حین بالا رفتن میشد دالان آسانسور رو دید که جالب بود. رفتیم و در مدت کوتاهی به بالای برج رسیدیم. محوطه زیبایی بود که میشد از اونجا همه اطراف رو دید. زمین های سبز سبز. برکه های بسیار زیبا. نمای ساختمان های بزرگ. شهر بازی. هواپیماهایی که آماده فرود در فرودگاه میشدن. آخرین بارقه های افتاب در غروب شهر وین. ساختمان های با سقف سفالی زیبا.
اشعه های آفتاب وین آخرین تلاش هایش را برای مهرورزی به برگ های سبز و زرد و نارنجی درختان می کرد و باد ملایمی می وزید. دانوب زیبا به پهنای دل انسان های بزرگ از دو سمت ما جریان داشت تا سفر 2800 کیلومتری خود را طی کند و وین چهره دلفریبی از خود نشان می داد. چهره ای سبز، زیبا، اغواگر و براستی وین قلب اروپاست.
روی برج ال سی دی های بزرگی قرار داده بودن که به دوربین هایی وصل بود. یعنی به جای اینکه دوربین بذارن که بازدیدکنندگان با اون جاهای مختلف شهر رو ببینن ال سی دی های وصل به دوربین گذاشته بودن تا بشه روی یک نقطه زوم کرد و با کیلیک روی بعضی جاهای خاص مثل ساختمان های بلند و متفاوت اطلاعات اونجا رو به چند زبان مختلف دید. بعد از بازدید از این بخش رفتیم دو طبقه بالاتر و اونجا از رستوران و کافی شاپ گردان زیبا بازدید کردیم که نمای زیبایی از شهر داشت. دیواره های رستوران شیشه ای بود و البته قیمت ها نجومی. یک آبمیوه که در سوپرمارکت 1 یورو بود اینجا 5.5 یورو قیمت داشت. نکته جالب دیگه اینکه آسانسورهای برج یک کارمند داشت که ازتون می پرسید کدوم طبقه میخوان برین و راهنمایی می کرد و جالبتر این شخص یک پسر جوان ایرانی بود که در وین موسیقی (اپرا) می خوند.
عکس 65: نمایی از شهر وین از فراز برج دانوب
خلاصه از برج پایین اومدیم و وارد پارک دانوب شدیم. تا چشم کار می کرد سبز سبز بود و گروه های مختلف تو چمن ها فوتبال بازی می کردند. از میان پارک گذاشتیم و بازهم پرسون پرسون به مترو رسیدیم. خدا رو شکر خط یک بود و نیازی به تغییر خط نبود. مستقیم به ایستگاه خودمودن اومدیم و رفتیم مک کافی. یک تیرامیسو، اسپرسو کوچیک، لاته ماکیاتو، کافه لاته و کیک سیب خوردیم که شد 9 یورو. کلا خوب بود و قیمتش منطقی بود. بعدش از سوپر مارکت گلابی و انگور خریدیم برای چهار نفر به قیمت 3 یورو و برای استراحت به هتل رفتیم. اونجا شکلات اتریشی سکه ای 280 گرمی خریدیم به قیمت 5 یورو(بعدا توضیح می دم شکلات روی اعضای گروه چه تاثیری داشت). بعدش رفتیم هتل و استراحت و جمع کردن وسایل برای فردا که باید به سمت بوداپست حرکت کنیم.
چند نکته راجع به وین بگم.
- یکی از نکات جالبی که درباره وین وجود داشت این بود که اینجا هم چشم بادمی های زیادی بودن اما نه به اندازه پراگ. نکته دیگه اینکه شما اینجا و البته پراگ و تا حدی بوداپست خانم های زیادی در حد سن 23 سال می دیدن که یه بچه زیر یکسال دارن (و یا باردار هستن) و یک بچه 3 ساله هم داشتن. احتمالا شاید به دلیل رفاه اجتماعی بالایی که داشتن اینقدر به بچه دار شدن توجه می کردن.
- نکته بعد اینکه اغلب شوینده هایی که تو مغازه هاشون دیده می شد از برند پرسیل بود.
- وین شهر موسیقی و مجسمه. وقتی در وین پیاده روی می کنید افراد زیادی رو می بینید که ساز دستشون هست و دارن میرن. بعضی هاشون اینقدر سازهای گنده ای دارن که ابعاد ساز از اون آدمه بزرگتر هست و پیاده دارن حمل می کنن. هر جا که میشد یک پس زمینه از موسیقی های خیلی معروفشون رو پخش می کردن. از توی پرواز گرفته تا اتوبوس. همچنین در گوشه گوشه شهر شما مجسمه های متعددی می بینید. از لبه پشت بام ساختمان ها تا فضای بین ساختمان ها پارک ها و ...
- در وین (و پراگ) اغلب رستوران ها منوهاشون رو دم درب گذاشتن. یعنی برای دیدن لیست غذاها و قیمت ها مجبور نیستین وارد بشین. همچنین توی مراکزی مثل مک دونالد یا برگرکینگ اگر دیدین قیمت نوشابه از ساندویچ گرون تر هست تعجب نکنید.
- در وین خیابان زیبایی هست به نام Kartner strap که ساختمان اپرا رو به کلیسا سنت استفان وصل می کنه. این خیابان برای پیاده روی در نظر گرفته شده. پر از کافه و فروشگاه های زیبا و البته توریست هست. کلی هم مغازه یادگاری فروشی هست که ما دو تا یادگاری (لیوان با تصویری از وین) خریدیم به قیمت 16 یورو. این مناسب ترین قیمتی بود که تونستیم پیدا کنیم و عملا همه چیز خیلی گرون بود.
- چهره وین در کنار دانوب زیبا و مرکز شهر که بافت تاریخی تری داره خیلی متفاوت هست. یکی سبز و زیبا و آرامش بخش و یکی یادگاری از تاریخی کهن.
ما می دونستیم وین شهر گرونی هست برای همین کمی برنامه وین رو کوتاه تر در نظر گرفتیم. شاید اگر یک روز دیگه اینجا بودیم خیلی بهتر بود. می تونستیم دوباره دانوب رو ببینیم، دوباره اطراف رینگ موزه ها و مراکز دیدنی رو بازدید کنیم یا شاید شهربازی رو هم میرفتیم. یا اگر وقت بیشتری در اتریش می شد بمونیم دیدن براتیسلاوا و مخصوصا سالزبورگ می تونه عالی باشه.
حالا یک سوال اساسی. Vienna pass ارزش داشت؟
گرفتن این کارت برای کسی ارزش داره که برنامه دقیقش در سفر و بودجه ای که می خود صرف کنه مشخص باشه. مثلا کسی که دنبال یک سفر خیلی اقتصادی هست می تونه از فضای عمومی کاخ ها، کلیساها و شهر دیدن کنه بدون نیاز به پرداخت ورودی. اما کسی که فکر می کنه این همه راه برای اولین بار و شاید آخرین بار اومده وین، و برنامه فشرده ای داره و توان این رو هم داره که در یک روز جاهای مختلفی رو بدون استراحت ببینه خیلی ارزشمند هست. عملا ما از کارت در کاخ شونبرون(17 یورو)، باغ وحش شونبرون (20 یورو)، Time travel (19 یورو)، House der music (13 یورو)، برج دانوب (7 یورو)، بخش کمی از هافبورگ و اتوبوس های روباز (28 یورو) استفاده کردیم که مجموع قیمت میشه 104 یورو. البته جایی مثل ساختمان شهرداری رو با بدشانسی از دست دادیم. هتل مون هم نسبتا از مرکز شهر دور بود اگر مرکز شهر بودیم زمان کمتری در رفت و آمد تلف میشد و از کارت بهتر استفاده کرد. با این تفاسیر مجموع این ارقام میشه 104 یورو در حالیکه ما 89 یورو پرداخت کردیم. یعنی تا حدی اقتصادی بود.
هتل آزیموت وین هتل نسبتا خوبی بود. پرسنل پذیرش هتل به نسبت خونگرم نبودن اما همه کارها رو خوب راه می انداختن. صبحانه هتل مفصل و خوب بود و هتل تمیزی بود. موقعیت هتل به ایستگاه راه آهن و مک دونالد و فروشگاه اسپار نزدیک بود. اما از نظر رزرو و شرایطی که قبل از ورودمون بود خیلی اذیت شدیم.