وقتی کنار رودخانه ولتاوا نشسته بودیم و چای می خوردیم تا خستگی پیادهروی طولانی رو بگیریم، باد ملایمی می وزید و صورت رهگذران رو نوازش می کرد. حس فوق العاده ای داشت. حس آرامش و لذت بی اندازه ای که ما شیرازی ها در بهار حس می کنیم وقتی عطر بهار نارنج همه شهر رو پر می کنه، بنفشه و نرگس و اقاقیا در همه جای شهر خودنمایی می کنن، وقتی عطر گلهای اطلسی رهگذران رو سرمست می کنه، وقتی غنچههای آبشار طلایی (اسم یک نوع گل بته که گل های ریز طلایی زیبایی داره) باز میشه، وقتی نفس خنک یک باغ گونههاتون رو نوازش می کنه و برگ های سبز و تازه زیبایی بی حصری رو به رهگذران هدیه می کنه. و اما سفر ...
با سلام حضور لست سکندی های عزیز
من رضا هستم و تصمیم گرفتیم با همسرم پارمیس و دوستان خانوادگی مون هادی و رها که از این به بعد در این سفرنامه بهشون میگم اعضای گروه، یک سفر به اروپا داشته باشیم. ما شیراز زندگی می کنیم و این مساله در برنامه سفر نقش مهمی رو برامون خواهد داشت. قبل از هر چیز اجازه بدین کمی در مورد خودم و سلایق کلی اعضای گروه صحبت کنم. من کارمند یک شرکت خصوصی هستم. تقریبا آدم پیگیری هستم. عاشق سفر. نسبتا عجول یا میشه گفت زود اقدام کن یا برنامه ریز (منظورم این هست که اگر قرار هست کاری انجام بدم زودتر از معمول شروع می کنم اقدام کردن برای اون کار). مدل زندگیم این هست که سعی می کنم که سفرهام رو با یک استاندارد متوسط و قابل قبولی انجام بدم ولی در عوض سفرهای بیشتری برم. اگر از کلیات سلیقه اعضای گروه بخوام بگم این هست که به جاهای تاریخی و دیدنی علاقه داریم. عاشق سرسبزی و طبیعت هستیم. موسیقی رو به عنوان یک فرد علاقه مند آماتور دوست داریم. نمایشگاه نقاشی رو دوست داریم اما اولویت بالایی برامون نداره. از نمایشگاه مجسمه های عجیب و غریب و این مجسمه هایی که یک سوراخ بزرگ تو شکمشون هست یا نصف بدن یک آدم خوشمون نمیاد.
دلایل خیلی زیادی برای این سفر داشتیم (پاییز 96). اینکه در سال های آینده واحد پولی ما ارزش خودش رو از دست بده (که ابتدای سال ۹۷ به شدت اتفاق افتاد) و دیگه هیچ وقت نشه رفت اروپا. اینکه تجربه یک ویزای شنگن رو تو پاسپورتمون داشته باشیم تا برای ویزاهای آینده احتمالی راحت تر باشیم. همچنین دیدن کشورهای مدرن و سبز دنیا (از بس تو کشور خومون بیابون دیدم خسته شدیم) و لذت بردن از زیبایی های اونها. حتما دوست داشتیم که بیش از یک کشور رو بازدید کنیم. فرانسه به دلیل مشکلات و ناامنی های دو سال گذشته از گزینه ها خارج شد(پارمیس خیلی نگران بود و من نمی خواستم اذیت بشه). گزینه های موجود آمستردام-بارسلون، بارسلون-مادرید، بارسلون-مادرید-لیسبون، ورشو-وین، پراگ-بارسلون و پراگ-وین بودند. از شانس بللللند من از چند ماه قبل از برنامهریزی، تحولات ایالت کاتالونیا اسپانیا شروع شد و باز به دلیل ناامنی های احتمالی بارسلون بطور کلی از گزینه ها خارج شد. از میان گزینه های موجود با سفارت مجارستان در تهران تماس گرفتم و با بخش ویزا صحبت کردم. در کمال شگفتی گفتن برای ویزای توریستی به دعوت نامه نیاز هست و بدون اون ویزا نمی دیم. از آنجا که این مساله خلاف قانون شنگن هست من رگ اعتراضم گل کرد. ایمیل زدم به وزارت امور خارجه اونها و این مساله رو مطرح کردم که من از ایران هستم و سفارت برای ویزای توریستی از من دعوتنامه خواستن. انتظار نداشتم جواب بدن ولی جواب دادن و گفتن دعوت نامه نیاز نیست و شما باید از سفارت ما در اسلام آباد اقدام کنید! فکر کنم متوجه نشد من از ایران هستم ولی همین برای پایان دادن به اعتراض من کافی بود. از طرف دیگه من و اعضای گروه علاقه زیادی به شرق اروپا (منطقه شنگن) داریم و فکر می کنیم شرق اروپا از غربش زیباتر هست. بنابراین نهایتا رسیدیم به گزینه پراگ-وین که بعد بوداپست رو هم اضافه کردیم. این شد که برنامهی مسافرت ما شد دیدن پراگ-وین-بوداپست. در این سفرنامه سعی می کنم همه تجربیات و جزئیات رو شرح بدم و برداشت های خودم و بعضا اعضای گروه رو بنویسم. سعی می کنم ادبیاتش بیشتر گویشی باشه تا نوشتاری که خسته کننده نباشه. توی هر شهر نقشه شهر رو توضیح میدم و میگم سه جای زیبایی که دیدیم کجاها بوده. جاهای دیدنی هر شهر رو با امتیاز اونها میارم و توضیح میدم زمان اقامت ما در اون شهر کافی بوده یا نه و اگر بیشتر می موندیم کجاها رو دوست داشتم ببینم. هزینه های سه شهر با هم مقایسه می کنم و هزینه های کل سفر رو توضیح می دم. نهایتا سعی می کنم به این سوال جواب بدم که پراگ، وین یا بوداپست، کدوم برای سفر ارزشمندتر و زیباتر است؟
برای آغاز سفر یا باید از سفارت چک ویزا می گرفتیم یا اتریش. من کلی جستجو کردم و مسائلی مثل ساعات ورود هواپیما، مدارک مورد نیاز سفارت و درصد پذیرش تقاضاهای ویزا در اون سفارت رو مد نظر قرار دادم. سفارت اتریش خیلیییی قانون مند هستند و حتی ترتیب قرار گیری مدارک در حین تحویل رو هم گفتن اما به نظر شلوغ می اومد و باید مدارک به آلمانی ترجمه می شد. در شهرهای دیگه غیر از تهران دارالترجمه ها برای ترجمه مدارک به زبان آلمانی، هزینه قابل توجهی می گیرن اما دارالترجمه وین در تهران هزینه ترجمه مدارک به آلمانی رو معادل با هزینه مصوب ترجمه به زبان انگلیسی می گیره(من باهاشون صحبت کردم ...). علاوه بر مساله ترجمه که می خواستم کم هزینه باشه ۵ ایرلاین رو احتمال می دادم که بشه استفاده کنیم و باید اونها رو بررسی می کردم. هواپیمایی قطر، ترکیش، آسترین، یونان و ایران ایر. بطور کلی که اونها رو بررسی کردم ساعات ورودشون به پراگ بهتر بود تا به وین. بعضی ایرلاین ها صبح می رسیدن و میشه از اون روز ورود هم استفاده کرد اما بعضی ها آخر شب می رسیدن و هیچ استفاده ای از اون روز ورود نمی شد کرد و فقط هزینه هتل بیخودی تحمیل میشد. همچنین برای روز خروج برام مهم بود که آخر وقت اون روز خارج بشیم که از روز خروج هم بشه استفاده کرد. دیگه باید حداکثر صرفه جویی اقتصادی رو می کردیم و چاره ای نبود. خلاصه اینکه از نظر ساعت ورود و خروج به این دو شهر پراگ بهتر به نظر می رسید. در آخر طبق بررسی هایی که انجام دادم متقاضیان سفر به اتریش خیلی پر تعدادتر هستند و این مساله فاصله زمانی آغاز اقدام برای ویزا و مصاحبه رو طولانی تر میکرد. نهایتا یک آمار دیدم که جمهوری چک در سال گذشته کمتر از ۵ درصد درخواست ویزاها رو رد کرده که آمار فوق العاده ای به نظر می رسه. بالاخره ۵ درصد آدم ها هستند که قوانین و مدارک رو اونجوری که باید رعایت نمی کنند و این آمار منطقی هست. بنابراین با مجموع شرایط تصمیم گرفتیم از سفارت جمهوری چک اقدام کنیم.
برنامه سفر و پرواز
اول قرار بود ۲۶ ژوئن (۵ تیر) سفر رو شروع کنیم که به خاطر مشکلات مرخصی گرفتن و ... نشد. اگر این تاریخ میشد خیلی عالی بود به خاطر اینکه وقت سفارت توی عید می افتاد که تهران خلوت و بدون ترافیک بود و احتمالا متقاضیان ویزا هم کم تعداد بودن و کارها خیلی راحت تر بود. علاوه بر اون مشکل قیمت بالای ارز رو هم نداشتیم و ارز مسافرتی هم می گرفتیم ولی به هر حال نشد. برای انتخاب زمان جایگزین زمان های خلوت رو بررسی کردیم تا به شکل زیر رسیدیم.
عکس 1 : بهترین زمان های سفر به اروپا
شکل بالا نشون می ده که از اواخر آگوست به بعد زمان مناسب تری هست برای سفر به خاطر اینکه تعداد مسافران کمتر میشه، پیدا کردن هتل و ... آسون تر هست و هزینه ها معقول تر. بنابراین تصمیم گرفتیم ۶ سپتامبر (15 شهریور) سفر رو شروع کنیم. برنامه سفر رو این شکلی در نظر گرفتیم که ۶ تا ۱۰ سپتامبر پراگ باشیم. ۱۰ سپتامبر از پراگ بریم وین و تا ۱۳ سپتامبر وین باشیم. ۱۳ سپتامبر از وین به بوداپست بریم و تا ۱۷ سپتامبر بوداپست باشیم و بعد برگردیم شیراز. وین رو به این دلیل کمتر در نظر گرفتم که با وجود اینکه بسیار شهر زیبایی هست اما هزینه هاش خیلی زیاده و به همین دلیل گفتم شاید اینجوری هزینه ها کمتر بشه.
برای انتخاب پرواز چندین گزینه وجود داشت. من برام مهم بود که پرواز کم هزینه تری بگیریم اگر چه ایرلاین های اسم و رسم دار نباشه اما متاسفانه در زمستان 96 یک هواپیمای آسمان سقوط کرد. بعد از اون هم چندین پرواز در فرودگاه های مختلف به دلیل نقص فنی مشکل پیدا کرد. به خاطر همین تصمیم گرفتیم از یک ایرلاین خیلی خوب در حد لوفتانزا، قطر ایرویز، بریتیش ایرویز یا آسترین استفاده کنیم اگر چه گرون باشه. اغلب این پرواز ها حدود ساعت 4 صبح از تهران پرواز می کردن. این یعنی ما باید یک روز زودتر بیایم تهران و استراحت کنیم و بعد از برگشتن هم روز بعدش بیایم شیراز. یعنی چهار روز به برنامه سفر بیخودی اضافه میشه. برای همین شدیدا به فکر پرواز از شیراز افتادم که مجبور نباشیم از تهران پرواز کنیم. گزینه هایی که از شیراز میشد استفاده کرد آسترین (پرواز رفت: شیراز-وین، وین-پراگ، پرواز برگشت: بوداپست-وین، وین-شیراز)، ترکیش (پروازها با یک توقف در استانبول) و قطر (پروازها با یک توقف در دوحه) رو انتخاب کنیم. از طرف دیگه عقیده دارم به خاطر تاخیرهایی که توی فرودگاه ها هست باید فاصله بین دو پرواز منطقی باشه تا اگر در پرواز اول تاخیر داشته باشیم پرواز دوم رو از دست ندیم.
از طرف دیگه، در اسفند ۹۶ و فروردین ۹۷ افزایش قیمت دلار اتفاق افتاد بطوریکه ناامید شده بودیم. در نهایت دولت قیمت دلار دولتی رو ۴۲۰۰ اعلام کرد. یک روز بطور اتفاقی با نمایندگی آسترین تماس گرفتم و چندتا سوال پرسیدم. یکیش این بود که قیمت ریالی بلیط رو بر مبنای دلار چند تومانی حساب می کنید که گفتن دلار ۴۲۰۰ تومانی. یه دفعه خیلی خوشحال شدم و حس کردم هر چه زودتر باید بلیط بخریم حتی با ریسک اینکه ممکنه ویزا رو نشه بگیریم. یک مقایسه کردم بین آسترین (2.4 میلیون تومان) ترکیش (4.2 میلیون) و قطر (3.1 میلیون). در نهایت دیدم به صرفه هست از آسترین استفاده کنیم. هزینه کنسل کردن بلیط هم ۵۰ دلار بود که به نظرم خوب بود. آسترین چهارمین ایرلاین اروپا هست و پروازمون مستقیم از شیراز به وین بود با یک توقف در اصفهان. یک ساعت در وین توقف داشتیم و بعد به پراگ پرواز می کردیم. برای پرواز برگشت هم ساعت ۷ صبح از بوداپست به وین پرواز می کردیم. کل روز می تونستیم از وین استفاده کنیم و ساعت ۲۰ از وین به شیراز پرواز می کردیم. به این ترتیب از روز ورود و خروج مون استفاده می کردیم و هزینه ها هم تعدیل میشد. برای این هماهنگی ها چندتا سوال پرسیدم که براتون مطرح می کنم. از فرودگاه وین پرسیدم فاصله بین پروازها چقدر باشه که از پرواز دوم جا نمونیم و برای چمدون ها مشکلی پیش نیاد که گفتن ۳۰ دقیقه کافیه. از اداره مرزبانی فرودگاه وین پرسیدم ما پروازمون ۷:۴۵ صبح از بوداپست به وین می رسه و پرواز دوم ساعت ۲۰ به شیراز هست. اگر ویزای شنگن معتبر داشته باشیم اجازه داریم وارد شهر بشیم و از وین بازدید کنیم؟ که گفتن پرواز بوداپست درون شنگن هست و کنترل ویزا نداره و مشکلی نیست. برای پرواز دوم به شیراز کنترل ویزا هست. نکته دیگه اینکه آسترین ایرلاین عضو استار آلیانس هست. استار آلیانس دومین آلیانس برتر دنیا هست. آلیانس هم به مجموعه چند ایرلاین گفته میشه که با هم مشترک المنافع میشن. ترکیش، لوفتانزا، ایرکانادا، هواپیمایی چین و ... عضو این آلیانس هستن.
خب از انتخاب پرواز که مطمین شدیم باید بلیط رو تهیه می کردیم. با دفتر آسترین تماس گرفتم. گفتن که برو تو سایت آسترین ایرلاینز و اونجا کشور ایران رو انتخاب کن. مراحل کامل رو تا آخر انجام بده و کارت اعتباری رو کارت شتاب یا شاپرک انتخاب کنید تا لینک پرداخت در بانک سامان براتون ارسال بشه. بعد از که از طریق بانک سامان پرداخت کردین ما براتون بلیط رو صادر می کنیم و ارسال می کنیم. من خیلی تلاش کردم ولی بخش پرداخت کارت شتاب یا شاپرک وجود نداشت. بعد از کلی کلافگی و پیگیری گفتن از سایت لوفتانزا هم میشه این بلیط رو خرید. همه این مراحل رو دوباره از سایت لوفتانزا انجام دادم و باز درباره نرخ تغییر ارز خطا داد و نشد خرید کنم. با کلی کلافگی سایت فلایتو رو چک کردم قیمت این پرواز رو حدود ۱۰۰ هزار تومان گرون تر از قیمت آسترین به ازای هر بلیط می داد. در نهایت با کمال استیصال با سایت علی بابا تماس گرفتم و تونستم بلیط رو با همون قیمتی که آسترین ارايه می کرد (2.4 میلیون به ازای هر نفر) با کمترین دردسر بخرم. الان حسرت می خورم کاش این همه وقت نمی ذاشتم و از اول این کار رو می کردم. از طرف دیگه از آسترین و لوفتانزا با نظم آلمانی شون بعید بود که به این مشکلات فکر نکرده باشن. الان که همه چیز تموم شده به نظرم بهترین انتخابی که توی این سفر کردم این بود که اون موقع (فروردین 97) بلیط هواپیما رو خریدم و بدترین اشتباهی که کردم این بود که همون موقع هتل نگرفتم. باید همون موقع هتل رو هم می گرفتم تا با ارز اون موقع محاسبه بشه. اون موقع می تونستم برای سه شب دو اتاق در وین، هتل هیلتون رو بگیرم کمتر از 5 میلیون در حالیکه بعدها قیمت تا حدود 20 میلیون برای همین شرایط رسید. اگر می خواستم قبل از ویزا هتل بگیرم بهتر بود گزینه Free cancellation رو انتخاب می کردم که خیلی هم متضرر نشم. این توضیح رو بدم که وقتی هتل انتخاب می کنید، به ازای یک اتاق قیمت های متفاوتی ارائه می شه. قیمت اتاق با صبحانه و بدون صبحانه یا اینکه امکان Free cancellation رو داشته باشیم یا نه. این امکان کمی هزینه رو بالا می برد اما دیگه نگرانی از دست رفتن پول در صورت عدم صدور ویزا نداشتم.
حادثه بد زمانی اتفاق افتاد که اواسط تیرماه بود که آسترین اعلام کرد پروازهای خودش رو به شیراز کنسل می کنه. همه برنامه ریزی هام بهم ریخت. با علی بابا تماس گرفتم و گفتن که بهشون بخشنامه ای ابلاغ نشده. با خود هواپیمایی آسترین از طریق ایمیل تماس گرفتم و مشکل رو گفتم. جواب دادن که پرواز رفت شما مشکل نداره اما برای برگشت آخرین پرواز ما به شیراز 14 سپتامبر هست در حالیکه برگشت ما 17 سپتامبر بود. کلی نگران بودم و با دفتر آسترین در تهران تماس گرفتم. مشکل رو که توضیح دادم مشخصات بلیط رو ازم خواستن. بعد هم معادل همون بلیط آسترین که پروازش کنسل شد پرواز ترکیش بهمون دادن(برگشتمون شد بوداپست-استانبول و استانبول به شیراز). این طور که متوجه شدم این یک قانون هست که اگر ایرلاین خودش پرواز رو کنسل کنه باید پرواز معادل و جایگزین رو بدون اخذ هزینه ارائه کنه. ظاهرا وقتی هواپیمایی اتحاد هم از ایران رفته کسانی که ازش بلیط گرفته بودن پروازشون با هواپیمایی امارات انجام شده. نکته دیگه اینکه فکر می کنم به این دلیل بلیط ترکیش رو دادن که ترکیش هم جزو استار آلیانس هست.
یک چالش بزرگ دیگه برام پیدا کردن بلیط جابجایی بین شهرها بود. برای خرید بلیط قطار شرکت ایوار بلیط قطار اروپا رو ارائه می کنه. باهاشون تماس گرفتم گفتن باید هزینه رو بر حسب یورو پرداخت کنید. بعدش با شرکت Goeuro تماس گرفتم ببینم میشه رزرو بلیط قطار رو ازشون داشته باشم برای گرفتن ویزا که گفتن نمیشه. می تونی بلیط Flexible, refundable (بلیطی که پولش کاملا بر میگرده) بگیری و بعد کنسلش کنی که این هم برای من مناسب نبود. واقعا مستاصل شده بودم. برای دریافت بلیط جابجایی بین شهرها به هواپیمایی آسترین هم امیدوار بودم. از اونجا که بلیط کامل رفت و برگشت رو خریده بودم فکر می کردم در این زمینه امتیاز دارم. با دفتر هواپیمایی آسترین در تهران (که دفترش با لوفتانزا مشترک هست) تماس گرفتم گفتن می تونیم بهتون بدیم ولی فقط سه روز اعتبار داره! چند روز بعد زنگ زدم و دوباره پرسیدم گفتن رزرو میدیم فقط سه ساعت اعتبار داره!! بالاخره از یک آژانس توی شیراز بلیط هواپیما برای جابجایی بین شهرها (پراگ-وین، وین-بوداپست) رو به رایگان برامون صادر کرد.
توی این مرحله و آماده سازی مدارکمون مرتبا قیمت یورو افزایش پیدا می کرد بطوریکه به 6200 تومان و بعد ۸۰۰۰ تومان رسید! کاملا ناامید شده بودم و ذهنم به شدت مشغول بود که میشد این سفر رو انجام بدیم یا نه. تو این شرایط بودیم که دولت قیمت ارز رسمی رو اعلام کرد و مبلغی به عنوان ارز مسافرتی اعلام کردن که نسبتا امیدوار کننده بود. مرتب دلسرد می شدم اما یه حسی تو وجودم می گفت ادامه بدم.
هتل
انتخاب هتل رو در دو مرحله انجام دادم. مرحله اول فقط برای بدست آوردن یک نامه رزرواسیون برای انجام مراحل ویزا بود و مرحله دوم بعد از صدور ویزا هتل های قطعی رو گرفتیم. اول قرار بود 26 جولای سفر داشته باشیم. با وجود اینکه از 15 تا هتل درخواست نامه کردم به سختی یکی جواب داد. اون هم هتل آپارتمان بود. بعضی ها هم گفتن باید پول یک شب رو پرداخت کنید تا بهت نامه بدیم اما من می خواستم برای کارهای اولیه ویزا رزرو هتل رو داشته باشم و بعد با خیال راحت هتل مناسبی رو انتخاب کنم. بعد سفر ما در این تاریخ جور نشد. بعد که تاریخ سفر رو عوض کردیم به اوایل سپتامبر برای 14 تا هتل درخواست دادم که بهم نامه رزرو بدین برای کارهای ویزا و حدودا 6 تا از اونها توی همون روز بهم نامه دادن. شگفت انگیز بود. ازم اسم کامل مسافران، شماره پاسپورتها و تاریخ تولدها رو خواستن و نامه رزرواسیون مهر شده برای فرایند ویزا رو دادن. برای این کار در سایت بوکینگ بخش گزینه های Free cancelation و no payment is needed رو انتخاب کردم(عکس زیر) تا هتل هایی که نیازی به پرداخت پول پیش ندارن و کنسل کردنشون رایگان هست نشون داده بشه. توصیه می کنم از هر سایتی استفاده می کنید برای استناد به نظر کاربران به تعداد نظرهای داده شده هم دقت کنید، البته این مساله برای گرفتن قطعی هتل نهایی خیلی مهم هست و در این مرحله که یک نامه برای مراحل ویزا می خواستیم اهمیت نداشت.
عکس 2: نمایی از سایت Booking
در فرایند رزرواسیون سایت booking بعد از انتخاب تاریخ مد نظر و انتخاب هتل به بخشی می رسید که می توانید یک پیام برای هتل ارسال کنید. اینجا جایی هست که من براشون اسامی و مشخصات خودمون رو می فرستادم و می نوشتم برای کارهای ویزا به نامه رزرواسیون مهر شده نیاز دارم. دو نکته در این زمینه وجود داره. حتما موقع ثبت نام در سایت بوینگ اطلاعات یک کارت معتبر ویزا یا مستر رو وارد کنید. در اینترنت جاهایی می تونید ببینید که براتون شماره کارت تولید می کنند. من این کار رو کردم و بعد از دو روز تشخیص داد و اخطار داد که جعلی هست. وقتی کارت بی اعتبار ثبت کرده باشید یا اصلا کارت ثبت نکرده باشید خیلی به درخواست هاتون توجه نمی شه. نکته دیگه اینکه از ارسال درخواست برای دریافت رزرواسیون مهر و امضا شده برای آپارتمان ها غافل نشین. خیلی وقتها هتل ها بهتون جوابی نمی دن و این آپارتمان ها هستند که می تونن مشکل شما رو حل کنند. شما فقط باید برای فرایند ویزا نشون بدین جایی برای اسکان دارین و اینکه هتل یا آپارتمان هست فرقی نمی کنه. معمولا آپارتمان ها برای اجاره بیش از دو نفر هست و قیمت خیلی مناسبی هم دارن و اگر بصورت گروهی در حال سفر هستین یکی از گزینه های کاهش هزینه ها آپارتمان ها هستند. نهایتا اینکه صبور باشید و باید برای ۱۰ - ۱۵ هتل نامه بزنید تا باهاتون موافقت بشه و براتون نامه رزرو ارسال کنن. این مساله به اینکه زمان شلوغی و خلوتی هتل ها هست یا نه هم بستگی داره. چیزی که من متوجه شدم بعضی هاشون خیلی آدم های مثبت یا مشتاقی هستند و اگر ازشون بخواین نامه مجدد بدن یا تاریخ رو عوض کنید یا ... موافقت می کنند و این کار رو انجام می دن. به هر حال من برای فرایند ویزا به ازای هر شهر از بیش از یک هتل نامه رزرواسیون گرفتم(برای محکم کاری).
ویزا
اخیرا اغلب سفارت های اروپایی نوبت دهی و دریافت مدارک ویزا رو به شرکتی به نامVFS global دادن که دفتر اصلیش در مجتمع پالادیوم تهران هست(بود، الان دیگه میدان هروی هست). قبلا سفارت چک باید ویزای توریستیش رو مستقیما به خودش درخواست می دادین اما الان باید از این شرکت اقدام می کردیم. به ازای هر نفر 60 یورو هزینه اقدام برای ویزا که سفارت میگیره و 12 یورو حق الزحمه خودشون بود(که این مبلغ بجای 12 یورو برای سایر سفارتخانه ها بیشتر هست مثلا بلژیک 21 و هلند 28 یورو). من چندین مرتبه باهاشون تماس گرفتم و دغدغه ها و ابهاماتم رو مطرح کردم که یک خانم خیلی مودب، کامل جواب سوالاتم رو دادن. یکی از مشکلات این بود که از اونجا که ما شیراز زندگی می کنیم برای زمان مراجعه به سفارت محدودیت هایی داشتیم. من این نکته رو پرسیدم و گفتند که میشه در زمان ارسال درخواست در سایت این شرکت زمان پیشنهادی خودتون رو مطرح کنید در صورت امکان بهش ترتیب اثر داده می شه، که این مساله نکته خیلی مثبتی بود.
لیست مدارک مورد نیاز رو هم از خود سایت VFS دانلود کردم که در ذیل آوردم. در تماس های مکرری که با مرکز VFS داشتم کلی نکات طلایی به دست آوردم که اینجا توضیح می دم. اول در مورد بیمه مسافرتی. در سفر قبلی که داشتیم یکی از هموطنان که همسفرمون بود مریض شد و ما یک شب (من در نقش مترجم) در بیمارستان بودیم. این باعث دوستی و رفت و آمد خانوادگی ما شد. بعدها برام تعریف کرد که بیمه سامان داشتن و با وجود پیگیری های زیاد و تحویل فاکتور بیمارستان و داروها، بهشون هیچ پولی پرداخت نکردن. به هر حال در کشور ما بیمه های بی تعهد هیچ الزامی نمی بینن که جواب مردم رو بدن. عملا بیمه مسافرتی میشه پول زور چون هیچ خدماتی قرار نیست ارائه بدن. این شد که تصمیم گرفتم حتما از سامان بیمه نگیرم. هزینه بیمه های مختلف رو برای پرداخت غرامت ۳۰۰۰۰ یورو و مدت زمان مد نظر چک کردم و دیدم که بیمه معلم کم هزینه تر از همه هست و فقط ۳۱ هزار تومان به ازای هر نفر هزینه داره. یکی از روز ها از سر کنجکاوی به VFS زنگ زدم و خانم راهنما بهم گفت اولا مدت زمان بیمه 2 روز بیشتر از طول مسافرت باشه و برای یک روز قبل از حرکت و یک روز بعد از روز برگشت (طبق برنامه ریزی) بیمه خریداری کنید. دوم اینکه بیمه ملت، سامان، معلم و ایران رو قبول نداریم. این خیلی راهنمایی خوبی بود.
برای گرفتن بیمه از سایت بیمیتو کمک گرفتم. ارزون ترین بیمه ای که در لیست بیمه های نامعتبر VFS نباشه (با سقف 30000 هزار یورو) بیمه دی بود که به ازای چهار نفر حدود 230 هزار تومان می شد. عصر جمعه بود و تصمیم گرفتم همین رو بگیرم. چندین مرتبه تلاش کردم اما آخرش با یک خطا مواجه می شدم و فرایند خرید تکمیل نمی شد. برای همین تصمیم گرفتم فردا صبح حضوری به چند تا دفتر بیمه سر بزنم و قیمت بگیرم و آخرش یا همون حضوری بگیرم و یا اینکه از سایت بیمیتو خرید کنم. قیمت هایی که گرفتم این بود: بیمه آسیا به ازای هر نفر 94 هزار تومان بیمه کوثر به ازای هر نفر 75 هزار تومان و بیمه دانا به ازای هر نفر 32 هزار تومان !!! از آنجا که بیمه دانا در لیست بیمه های نامعتبر VFS نبود و همچنین خیلی هم به جبران خسارت بیمه های محترم امیدی نداشتم تصمیم گرفتم همین بیمه رو با قیمت کمتری بگیرم که حداقل کمتر دلم بسوزه. نتیجه گیری: درسته که خرید اینترنتی خیلی خوبه ولی بد نیست در کنار جستجوهای اینترنتی جستجوی میدانی هم انجام بشه شاید چیزی پیدا بشه که توی اینترنت نباشه.
با توجه به اینکه ما یک گروه چهار نفره بودیم باید مدارک زیادی رو ترجمه می کردم. من مدارک رو توی سه مرحله به دارالترجمه ارائه دادم. برای مرحله سوم یهو تعرفه های دارالترجمه تغییر کرد و قیمت ها بطور عجیب و غریبی افزایش پیدا کرد. نتیجه گیری: باید سعی کرد اگر میشه مسافرت توی خرداد انجام بشه. در این شرایط کارهای دار الترجمه رو در پایان سال قبل انجام میشه و مثل ابتدای سال افزایش قیمت نخواهیم داشت.
یکی از مشکلات بسیار بزرگم این بود که پارمیس دانشجوی تخصص پزشکی هست. می تونستیم کارت شناسایی دانشجویی رو ترجمه کنیم، یا اینکه حکم و سه فیش حقوقی آخر. اما اگر گواهی اشتغال به تحصیل می خواستیم روند بسیار طولانی و دشواری داشت. برای این کار با خود VFS مکاتبه کردم و گفتن کارت دانشجویی و گواهی اشتغال به تحصیل لازم هست. ما هم طی یک فرایند دشوار با هزینه حدود 5 میلیون تومان ضمانت نامه بانکی گرفتیم و به واسطه اون گواهی اشتغال به تحصیل از طرف دانشگاه صادر شد که توی مدارک ارائه کردیم.
یکی از چیزهایی که باهاش مواجه شدم و قبلا در سفرنامه سایر دوستان ندیده بودم ارایه Cover letter بود. دوستانی که توی مراحل دانشگاهیشون مقاله ISI چاپ کردن حتما با این مفهوم آشنا هستند. به زبان ساده یعنی نامه ای که توی اون یه شرح مختصر از موارد پیوست شده (مدارک ارسال شده به سفارت) همراه با یک سری تعهدات و توضیحات رو میارین. چون توی سایت های ایرانی چیزی نبود سایت های انگلیسی رو بررسی کردم و متوجه شدم Cover letter باید حاوی موارد ذیل باشد:
هدف از سفر- هزینه سفر رو چطور تامین می کنید- اگر اسپانسری برای پرداخت هزینه ها دارید توضیح بدین این فرد چه نسبتی با شما داره- برنامه سفر رو بنویسید و بیان کنید چرا این مقصد رو انتخاب کردین-اگر نقص مدارک دارید توضیح بدین چرا مدارک ناقص هست و یا اینکه چه مدرکی رو جایگزین کردین- دلایل تون برای برگشت به کشورتون چی هست و ...
در عمل با توجه به اینکه قبلا مصاحبه انجام میشد و نگرانی های سفارت در قالب سوال و جواب حل میشد، الان که مصاحبه ای در کار نیست باید این موارد خلاصه و مکتوب بیان بشه. ظاهرا کسانی که برای ویزای آمریکا هم اقدام کردن (در مقیاس بین المللی) روی این Cover letter تاکید زیادی کردن. به نظرم اتفاق خوبیه به خاطر اینکه می تونه از سوال و جواب سفارت جلوگیری کنه مخصوصا اینکه به خاطر دشواری مرخصی گرفتن و اومدن ما به تهران برای مصاحبه احتمالی برامون خیلی سخت بود(نخندین، به شیرازی بودن اصلا ربطی نداره، خداییش باید چندتا از سفارت های اروپایی یا دفاتر کنسولی رو می آوردن شیراز).
یک دیگه از مسائلی که خیلی مهم است حساب بانکی هست. توصیه می کنند که حساب های بانکی (بلند مدت و حسابی که گردش داشته باشه) مربوط به یک بانک باشه و از بانک های متفاوتی نباشه. نهایتا اینکه پول یهو یک هفته قبل وارد حسابتون نشده باشه، منظورم این هست که حساب گردش داشته باشه و به تدریج به این مبلغ رسیده باشه. در عمل دیدم گردش حساب علاوه بر مبلغش براشون خیلی مهم هست. این نکته رو هم بگم که وقتی برای ارائه مدارک به VFS رفته بودیم پرسیدم مبلغ حساب باید چقدر باشه که خانم مسئول جمهوری چک اظهار بی اطلاعی کرد.
نکته بعد درباره خانم های خانه دار هست. خانم راهنمای VFS گفت خانم های خانه دار حتی اگر حساب بانکی قابل توجه و ملک هم داشته باشند باید مدارک مالی شوهرشون (تامین کننده مالی) مثل فیش حقوقی و گواهی اشتغال به کار رو روی مدارک بذارن. همچنین شخصی هم که قرار هست حمایت کننده مالی اصلی باشه (همسر، شوهر) باید یک گواهی محضری ترجمه شده بیاره که توی اون قید کنه می خواد حمایت مالی خانواده رو بر عهده بگیره. خلاصه این کار رو هم انجام دادیم. اواخر این مرحله آدم از خودش بدش میاد و بیزار میشه. فقط مونده بود ترجمه شناسنامه پدربزرگمون رو ارائه کنیم.
یکی از نگرانی هامون این بود که ما چهار نفر بودیم و من نگران بودم نوبت VFS تو روزهای مختلف بیفته. باهاشون تماس گرفتم گفتن که درخواستتون رو در یک ایمیل ارسال کنید تا نوبت همه در یک روز باشه. منظور این بود که یک ایمیل ارسال کنیم و توی اون چهار تا جدول داده ها به ازای مشخصات چهار نفر ذکر کنیم تا نوبت ها در یک روز باشه.
به هر حال من براشون این پیام رو فرستادم (شکل 3). چهار تا جدول به ازای هر یک از مسافران ارسال کردم و زیرش یک متن نوشتم و در متن هم ذکر کردم از نظر مرخصی گرفتن مشکل داریم و اگر ممکنه با تاریخ های پیشنهادی موافقت کنید. به محض ارسال ایمیل یک ایمیل برام اومد که لطفا طبق فرمت بفرستین و اگر طبق فرمت نباشه و یا داده ها کم باشه ترتیب اثر نمی دیم. همچنین اگر چند بار بفرستین مشکل ساز میشه و در نهایت گفته بودن که اگر همه مورد رو رعایت کردین این ایمیل رو نادیده بگیرین.
عکس 3: متن ایمیلی که من برای گرفتن وقت به VFS فرستادم
حدود 30 ساعت بعد از اینکه درخواست رو ارسال کردم یک ایمیل فرستادن و با یکی از تاریخ های پیشنهادی موافقت کردن. توی نامه اسامی، تاریخ تولد و شماره پاسپورت همه ما ذکر شده بود. تاریخ مد نظر هم همراه با متنی که گفته بود باید ساعت 9:15 اونجا باشیم اومده بود. در یک ایمیل دیگه هم یک کد برای پیگیری روند کار برام ارسال شد. همچنین ذکر شده بود که حتما باید این ایمیل پرینت گرفته بشه و روز حضور در محل VFS باید همراه با خودم ببرم.
حضور در VFS global در مجتمع پالادیوم تهران
یک روز قبل از مصاحبه با خودرو چهارتایی تا تهران رفتیم و هر خانواده رفتن خونه فامیل های خودشون. روز ارائه مدارک ما باید ساعت 9:15 در مجتمع پالادیوم می بودیم. با توجه به کم حوصله بودن (بخوانید عجول بودن من) ساعت 8:15 اونجا بودیم. درب اصلی مجتمع بسته بود و ظاهرا ساعت 9 باز می شد. چند نفری هم پرونده به دست نشسته بودن و منتظر بودن. حدود ساعت 8:30 انتظامات اجازه داد با وجود بسته بودن درب اصلی از درب کناری وارد بشیم. بعد از ورود به پالادیوم خودمون رو به آسانسورهای انتهایی (پشت کافه ویونا، کنار فروشگاه منگو) رسوندیم. یه آسانسور هوشمند جالب بود. وقتی شما طبقه مد نظرتون رو وارد می کردین خودش می گفت که از 5 خط آسانسور از کدوم ها باید استفاده کنید. مرکز VFS در طبقه 11 واقع شده بود و می بایست از آسانسورهای E و D استفاده می کردیم. به طبقه 11 که رسیدیم یک فضای خیلی کوچیک بود. هنوز چندان شلوغ نشده بود و ما اوایل صف بودیم. مسول انتظامات اسامی ما رو از لیست خودش به همراه فرم پرینت گرفته شده ما چک کرد و وارد سالن دوم شدیم. اونجا لپ تاپ، پاور بانک، فلش، هندزفری و آینه رو ازمون خواستن که به عنوان امانت نگه دارن و ما هم بعضی هاشون رو داشتیم و تحویل دادیم. توی سالن دوم اعلام کردیم که متقاضی سفارت جمهوری چک هستیم، بعد از بررسی پاسپورت هامون، برامون یک نوبت (شماره) صادر شد. از همین مرحله کل چهار نفرمون رو با همین شماره میشناختن. برای ورود به سالن سوم از گیت بازرسی بدنی و وسایل عبور کردیم. وارد سالن نسبتا بزرگی شدیم که کلی صندلی در ردیف های موازی چیده شده بود. تعداد زیادی باجه روبرو و سمت راست ردیف صندلی ها وجود داشت که برای تحویل مدارک متقاضیان بود. پشت هر باجه پرچم یک کشور بود که ظاهرا کارهای مربوط به متقاضیان اون کشور اونجا انجام میشد. فرانسه به دلیل اینکه متقاضیان خیلی زیادی داشت باجه های بسیار زیادی داشت، اتریش دو باجه و چک و فنلاند یک باجه. توی اون زمانی که ما اونجا بودیم متقاضی چندانی برای فنلاند نبود. حدود 45 دقیقه نشستیم تا نوبتمون شد. وقتی نوبتمون شد هر کدوم حدود 5 دقیقه تحویل مدارکمون طول کشید. اول شماره یک نفر رو می خوندن تا مدارک رو تحویل بده. بعد ازش می خواستن که بشینه دوباره و مدارک رو بررسی می کردن. دوباره صداش میزدن و ازش می خواستن که پرداخت رو انجام بده (برای ما به ازای هر نفر 72 یورو، شامل 60 یورو سفارت و 12 یورو VFS). وقتی برای اومدن به VFS یورو خریدیم قیمتش 8500 تومان بود. با وجود که اعضای گروه به من گفتن بیشتر بخریم اما من فکر می کردم پایین میاد و توجه نکردم که اشتباه بود. بعد از پرداخت، همه مدارک هر چهار نفر رو توی یک کیف می ذاشتن و بهمون تحویل دادن و رفتیم انگشت نگاری. بعد از انگشت نگاری هم دیگه کل فرایند تموم شد. یک رسید بلند بالا هم بابت ارایه مدارک و پرداخت مبلغ بهمون دادن. وقتی تموم شد و وارد فضای اول طبقه 11 کنار آسانسورها شدیم خیلییییی شلوغ بود بطوریکه به سختی تونستیم وسایلمون (لپ تاپ و ...) رو تحویل بگیریم. بطور کلی نظم فوق العاده ای داشتن و خیلی تو کارشون مسلط بودن. کل حضور ما در VFS کمتر از 2 ساعت بود.
اقدامات من: در این مرحله برای سادگی کار برای هر کدوم مون دوتا پوشه آماده کردم. پوشه مدارک اصلی و پوشه کپی ها(شکل زیر).
عکس 4: نمایی از هشت پوشه در چهار رنگ مختلف برای ارائه مدارک چهار نفر
رنگ پوشه های اعضای گروه بود و پشت پوشه مشخصات اون رو پرینت گرفته بودم که اگر احیانا گم شد احتمال پیدا شدنش بیشتر باشه. مدارکی که آماده کردم بترتیب:
- اول از همه Cover letter
- فرم اپلیکیشن پر شده (من تایپ کرده بودم ولی خیلی ها پرینت گرفته بودن و با خودکار پر کردن)
- بلیط هواپیما برای ورود و خروج به حوزه شنگن (من بلیط قطعی خریداری شده ارائه کردم) همراه با پروازهای درون اروپا (پراگ- وین و وین-بوداپست، رزرو شده برای فرایند ویزا)
- هتل های رزرو شده در پراگ، وین و بوداپست
- بیمه دانا برای حضور در کشورهای عضو پیمان شنگن با سقف 30000 یورو
- گواهی اشتغال به کار و حکم
- فیش حقوقی سه ماه آخر
- دفترچه بیمه تامین اجتماعی
- سوابق بیمه تامین اجتماعی (سابقه کار)
- ارائه تمکن مالی بانک (حساب بلند مدت، حساب کوتاه مدت قابل برداشت و واریز)
- سند مالکیت
- ترجمه شناسنامه
- کپی پاسپورت
همه این موارد بترتیب لیست شدنشون در Cover letter پشت سر هم قرار گرفته بود. برای پارمیس هم پاسپورت قبلی حاوی ویزای شینگن رو گذاشتم.
برای خانم ها سند محضری حمایت مالی همسر در طول سفر+گواهی اشتغال به کار همسر+سه فیش حقوقی آخر همسر (به عنوان تامین کننده مالی سفر) رو هم خواستن که همه رو گذاشتم اما موقع تحویل مدارک گفتن سه فیش حقوقی و اشتغال به کار همسر نیاز نیست و برگردوندن! برای دو تا خانم های گروه هم فرم تعهد محضری از طرف آقایون مبنی بر پرداخت هزینه سفر رو ارائه کردیم. این با وجود این بود که هر دو هم سند ملک به اسم خودشون ارائه کرده بودن و هم حساب بانکی داشتن با این حال تعهد محضری هم خواستن و ما هم ارائه کردیم. برای پارمیس کارت دانشجوی و گواهی اشتغال به تحصیل هم داشتیم. این رو هم بگم اینکه میگم هر دو هم حساب بانکی و سند محضری داشتن معنیش این نیست که خیلی پولدار هستیم، ما هر دو خانواده کلا هر چی داریم (آپارتمان و حساب بانکی) به اسم زن و شوهر 50-50 هست. برای همین یه جورایی پارمیس و رها هم همه شرایط رو داشتن.
اصل مدارک (شناسنامه، سند مالکیت، دفترچه بیمه و بیمه مسافرتی) رو یه نگاه مختصر انداختن و برگردوندن. بعد که مدارک رو تحویل گرفتن شروع کردن به پر کردن یک فرم که چه چیزهایی ضمیمه شده. براشون مهم بود که تا حالا ریجکت شدیم یا نه. براشون مهم بود که کی حمایت مالی می کنه. و در آخر این رو علامت میزد که دو خانواده هستن در قالب یک گروه.
چند نکته:
دقت کنید همه مدارک رو بترتیب بذارین که کارتون راحت تر پیش بره.
مواردی مانند اسم تون و تاریخ ها رو در بلیط هواپیما، رزرویشن هتل ها و کپی بیمه مسافرتی، های لایت کنید.
دقت کنید حتما پاسپورتتون رو در محل مربوطه امضا کرده باشین و امضاتون توی پاسپورت و زیر فرم اپلیکیشن ها شبیه به هم باشه. اگر صلاح می دونید از امضا تخم مرغی و بیضی شکل هم دست بر دارین. همه جای دنیا اسم افراد امضاشون هست تو کشور ما یه تخم مرغ افقی می کشیم بهش می گیم امضا!
من از همه چیز اعم از مدارک فارسی و ترجمه اونها بیش از یک نسخه کپی همراهم بود که نیاز نشد و فقط از کپی بیمه مسافرتی استفاده کردم. یک نکته که خیلی مهم هست این هست که وقتی یک مدرک رو ترجمه می کنیم، متن ترجمه به همراه کپی متن اصلی پانچ شده تحویل میشه. یعنی عملا کپی دفترچه بیمه، شناسنامه و ... موجود هست و نیازی به کپی بیشتر نیست اگر چه من گرفته بودم و آماده داشتم.
دوستانی که مشکل عکس یا کپی داشتن هم میتونستن اونجا این کارها رو انجام بدن که بر حسب یورو براشون هزینه داشت.
تا جایی که می تونید پول خرد همراه داشته باشین تا با مشکلی در زمینه پرداخت مواجه نشین.
دقت کنید عکس باید روتوش نداشته باشه و لبخند هم نداشته باشین. ابعاد ۳.۵ در ۴.۵ پاسپورتی پس زمینه سفید.
آدم هایی که اونجا مراجعه کرده بودن همه ظاهر آراسته ای داشتند.
امروز که چندماه گذشته و به اون روزها نگاه می کنم، میبینم اگر چه من سابقه ویزای شنگن نداشتم و از این بابت نگران بودم اما الان فکر می کنم اگر کسی مدارک کاملی داشته باشه و به همه نکات توجه کنه احتمال موفقیتش خیلیییی زیاده و جایی برای نگرانی نیست. البته ارائه ی دلیل محکم برای برگشتن به ایران هم شاید بیتاثیر نباشه. نمونه Cover letter رو هم اینجا می ذارم که شما ملاحظه کنید.
متن Cover letter
همون روز ایمیل و پیامک دادن که مدارکتون process شد و ارسال شد به سفارت چک. هر کدوم هم کد مشخصی داشتیم. حدود 20 روز بعد از ثبت اپلیکیشن و ارائه مدارک، یک پیامک دریافت کردیم از یک شماره خارج از کشور با پیش شماره 44 که می گفت پاسپورت شما برگشته به VFS و برای تحویل مراجعه کنید. توی این فاصله محل VFS هم جابجا شده بود و بجای پالادیوم باید میرفتیم هروی سنتر در میدان هروی (پاسداران). منم یک سفر یک روزه در نظر گرفتم که بیام تهران و پاسپورت ها رو بگیرم. طبقه چهارم مجتمع هروی سنتر برای دریافت مدارک بود و برای بازگرداندن پاسپورت ها باید به طبقه پنجم مراجعه می کردیم. وارد یکی از اتاق ها شدم و بعد از بررسی مدارک شناسایی یک شماره بهم دادن. این توضیح رو بدم از آنجا که من به نمایندگی از همه چهار عضو خانواده اومده بودم که مدارک رو تحویل بگیرم فرم مخصوص وکالت نامه پر شده از طرف اونها به همراه کپی پاسپورت همه و کارت ملی خودم همراهم بود. شماره رو به همراه رسیدی (قبض) که موقع ارائه مدارک ازشون گرفته بودیم تحویل دادم تا نوبتم بشه. یه آقایی قبل از من بود که برای یونان درخواست داده بود. مدارکش رو که گرفت دید که هیچ اقدامی رو پاسپورتش نشده. نه ویزا دادن و نه اینکه رد کردن (ریجکت). آقاهه داشت پاسپورتش رو چک می کرد بیش از 10 ویزا توی پاسپورتش بود ولی این سری بهش ویزا نداده بودن. خانم VFS ازش پرسید یک کاغذ توی پاسپورتتون نیست؟ ظاهرا توی اون کاغذ یا نامه نوشته شده که چرا ویزا ندادن.
این مساله باعث شد که من به وجود کاغذ کنار پاسپورتی که قراره دریافت کنم حساس بشم. ضربان قلبم رفت در حد فوتبال ایران اسپانیا و فشار خونم بحرانی شد. نوبت من شد. پاکت اول رو تحویل گرفتم. باید پاکت رو جلو خودشون باز می کردم و روی پاکت امضا می کردم به نشانه تحویل گرفتن پاسپورت و پاکت خالی رو تحویل می دادم. پاکت رو باز کردم و پاسپورتم به همراه یک کاغذ کوچیک اومد بیرون. کاغذ رو دیدم ولی بدون اینکه بخونم ناامیدانه پاسپورت رو ورق زدم. به یکی از صفحاتش که رسیدم، دیدم ویزای من صادر شده بود. از خودم پرسیدم این کاغذه چیه. یه نگاه مختصر انداختم و دیدم توضیحات هست. بعضی عباراتی که توی ویزا بود رو توضیح داده بود مفهومش چیه. شروع کردم سریع بقیه پاسپورت ها رو تحویل گرفتن. اون سه تا پاکت دیگه هر کدوم حاوی دو تا پاسپورت بود. پاسپورت قدیمی که مربوط به سوابق ویزا هست و پاسپورت جدیدی که ویزا داشت. پاکت ها رو تحویل دادم و چون دیگه توان وایسادن نداشتم کمی نشستم و با دقت بررسی کردم. ویزای ما برای 12 روز که درخواستم خودم بود صادر شده بود. گفته بودن از 6 سپتامبر (مطابق با درخواست خودم) تا 2 نوامبر (درخواست من تا 17 سپتامبر بود) می تونید 12 روز وارد حوزه شنگن بشین. سریعا از ویزاها عکس گرفتم و فرستادم تا اعضای گروه رو خوشحال کرده باشم. خستگی سفر یک روزه، گرمای هوا و استرسی که داشتم باعث شد که به طبقه دوم هروی سنتر که فود کورت بود برم و کمی استراحت کنم. یه نکته بگم. من از پالادیوم خیلی بیشتر از هروی سنتر خوشم اومد. نمی دونم شاید بقیه با من هم نظر نباشن. بچه محل های تهران بهتر می تونن نظر بدن ولی پالادیوم مجتمع فوق العاده ای هست اگر چه دفتر VFS اونجا کوچیک بود.
الان که فکر می کنم خیلی از انتخاب جمهوری چک راضی هستم. همون روزها وقتی صفحه مربوط به سفارت سایر کشور های اروپایی رو توی VFS شعبه تهران چک می کردم اوضاع جالبی نداشتن. بخش مربوط به هلند از اینکه 40 درصد متقاضیان سر وقت مراجعه نمی کنن گلایه کرده بود و گفته بود این مساله حق بقیه رو پایمال می کنه(این هم از کارهای عجیبه که یک نفر وقت بگیره و نیاد، البته شاید اقدام آژانس ها باشه). صفحه مربوط به اتریش هم گفته بود که اولین زمان حدود 10 سپتامبر هست یعنی حدود 3 ماه بعد. خلاصه خوشحال بودم که کشور چک رو انتخاب کردم.
رزرو هتل های اصلی
بعد از صدور ویزا باید هتل قطعی رو انتخاب می کردم. ویزا که صادر شد اول همه رزرواسیون های سایت بوکینگ که برای داشتن نامه رزرو در فرایند ویزا بود رو کنسل کردم. برای انتخاب هتل از ترکیبی از سایت های ایرانی و خارجی استفاده کردم. در این مرحله از سایت های ایرانی مثل جاباما، الی گشت، gobooking و زورق در کنار سایت های booking و TripAdvisor استفاده کردم. چون می خواستم از سایت های ایرانی و با کارت بانکی ریالی خرید کنم جستجو رو از اونجا شروع کردم و تحقیقات بیشتر درباره کیفیت هتل ها رو از دو سایت booking و TripAdvisor استفاده کردم. در سایت جاباما گزینه بسیار جالبی قرار گرفته که خیلی به انتخاب بهتر کمک می کنه. وقتی اسم شهر و تاریخ سفر رو وارد می کنید و هتل ها نمایش داده میشه فیلترهایی در اختیار شما قرار می گیره از جمله تعداد ستاره های هتل، امکانات هتل و ... اما یکی از بهترین فیلترهایی که در اختیار شما قرار می گیره امتیاز کاربران تریپ ادوایزر درباره هتل ها بود. یعنی میشه هتل های 4 ستاره که کاربران تریپ ادوایزر بهش نمره بالایی داده بودن رو انتخاب کرد. بنابراین بازه محدودی از هتل ها در اختیار من قرار می گرفت که اطلاعات دقیق تر رو در سایت های booking و TripAdvisor بررسی می کردم. قیمت سایت های ایرانی رو که مقایسه می کردم همه در یک محدوده بود اما جالب بود که سایت جاباما قیمت اغلب هتل ها رو نسبتا کمتر ارائه می داد بطوریکه برای یک اتاق برای چهار روز اقامت قیمت ها حدود 200 هزار تومان متفاوت بود.
Booking یک سایت جامع و فوق العاده هست که وقتی آدم باهاش کار می کنه از امکاناتش لذت میبره. در این سایت می تونید شهر مد نظر تون رو همراه با تاریخ ورود و خروج هتل، تعداد نفرات و تعداد اتاق های مورد نیاز رو وارد کنید. بعد فیلترهایی رو اعمال کنید مثل بازه قیمت، تعداد ستاره های هتل، موقعیت هتل و مهم تر از همه اینکه آیا قابلیت کنسل کردن رایگان free cancelation داره یا نه. در سایت booking به امتیازی که کاربران به صورت مجزا دادن (مثلا امتیاز تمیزی و موقعیت مکانی هتل) دقت می کردم چون برای خانم های گروه خیلی مهم بود و در TripAdvisor به درصد افرادی که گفتن هتل مد نظر excellent هست دقت می کردم. تعداد افرادی که رای داده بودن هم برام مهم بود. نکته مهم این هست که یک سری هتل ها مخاطب بیشتری دارند و زودتر به سمت پر شدن پیش میرن و طبیعتا افزایش قیمت ممکنه داشته باشند. این مساله اصلا جای نگرانی نیست چون هتل های خوب دیگری هست که پتانسیل این رو داره که انتخاب بشن و سایت booking بر اساس زمان حال حاضر بهترین گزینه ها رو پیشنهاد میکنه. نکته دیگه اینکه به ستاره های هتل دقت نکنید. هتلی ممکنه عالی باشه اما به دلیل نداشتن پارکینگ ستاره کمتری داشته باشه. نکته مهم دیگه اینکه اغلب کسانی که به اروپا سفر می کنند ساعات زیادی رو بیرون از هتل خواهند بود و شاید نیاز به هتل خیلی گرون و فوق العاده ای نباشه.
وقتی ویزا صادر شد و خیالم از بابت اون راحت شد موقع گرفتن هتل رسید. اون موقع بود که قیمت یورو به 12000 تومان رسیده بود و وقتی لیست هتل ها رو چک می کردم آه از نهادم بر می خاست که چرا زودتر هتل نگرفتم. خلاصه با بررسی سایت های مختلف ایرانی و همه جوانب من سایت جاباما رو انتخاب کردم به دو دلیل. اول قیمت هاش نسبت به زورق و گویورو کمی کمتر بود. دوم اینکه به کمک فیلتر امتیاز هتل می تونستم هتل های بهتری رو انتخاب کنم. این رو هم بگم که این سایت ها همه هتل های موجود رو ندارن ولی اینطور که من متوجه شدم تا 70 یا 80 درصد هتل های یک شهر رو دسترسی دارن. دوم اینکه بعضی هتل ها رو یکی از سایت های ایرانی ارائه می کنه ولی یکی دیگه نه. مثلا جاباما ممکن هست هتل X رو ارائه کنه و Y رو نه در حالیکه زورق برعکس اما هتل های مشترک زیادی داشتن. توصیه می کنم برای هتل هر سه سایت رو ببینید. البته سایت های ایرانی دیگه ای هم ممکنه باشه ولی من از این ها استفاده کردم.
خلاصه با بررسی معیارهای اصلی سه تا هتل برای سه شهر انتخاب کردیم. معیار ها: امتیاز هتل در سایت های مختلف، تمیز بودن (برای رضایت خانمها)، موقعیت هتل، نظر کاربران در سایت های Booking و TripAdvisor، نزدیکی هتل به فرودگاه، ایستگاه قطار و ایستگاه حمل و نقل درون شهری. با این معیارها و بودجه محدودمون این هتل ها رو گرفتیم. هزینه های ذکر شده به ازای دو اتاق در طول اقامت هست.
- پراگ، هتل Kavalir Praha، سه ستاره، موقعیت: تقریبا نزدیک به فرودگاه، خیلی نزدیک به ایستگاه اتوبوس و تراموا، امتیاز بوکینگ: 2/8 امتیاز تریپ ادوایزر: 23 درصد عالی و 42 درصد خیلی خوب امتیاز دادن، قیمت برای چهار شب و دو اتاق: 6/4 میلیون تومان.
- وین، هتل Azimut Hotel Vienna، چهار ستاره، بسیار نزدیک به ایستگاه راه آهن مرکزی وین (برای ما که از پراگ با قطار می اومدیم وین عالی بود)، ایستگاه اتوبوس، مترو و ایستگاه اتوبوس Hop on Hop off روبروش بود، امتیاز بوکینگ: 6/8 امتیاز، تریپ ادوایزر 40 درصد عالی و 45 درصد خیلی خوب امتیاز دادن، قیمت برای سه شب دو دو اتاق معادل با 2/6 میلیون تومان.
- بوداپست، هتل Charles، سه ستاره، واقع شده در منطقه بودا، ایستگاه اتوبوس روبروی هتل، امتیاز بوکینگ: 5/8 امتیاز تریپ ادوایزر: 47 درصد عالی و 39 درصد مخاطبان خیلی خوب امتیاز داده بودن، قیمت برای چهار شب و دو اتاق 5/6 میلیون تومان. همه این قیمت هایی که گفتم برای هر سه هتل با صبحانه بود.
یک تجربه: در فرایند گرفتن هتل از جاباما بعد از اینکه پرداخت انجام میشد فوری ووچر صادر می شد که اطلاعات ورود و خروج، موقعیت هتل روی نقشه، شماره ارجاع (Ref no.) و شرایط کنسل کردن هتل همه روی ووچر درج شده بود. منم فوری به همه هتل ها ایمیل می زدم و شماره ارجاع و تاریخ ورود و خروج رو می گفتم و می پرسیدم که پرداخت انجام شده و مشکلی نیست؟ همه هم تایید کردن و بعد می پرسیدم من از فرودگاه (یا با قطار یا اتوبوس) وارد این شهر میشم، بهترین روش رسیدن به هتل با استفاده از حمل و نقل عمومی چیه؟ در این بین هتل آزیموت وین رزرو ما رو تایید نمی کرد. از طرف دیگه یک هفته مونده به سفر از جاباما تماس گرفتن و گفتن این هتل برای ورودتون کارت اعتباری (احتمالا برای پول دپوزیت) نیاز داره، شما دارین؟ ما هم گفتیم نه. گفتن که حتما باید داشته باشین و خیلی ضروری هست. تایید نکردن رزرو از یک طرف و نداشتن کارت اعتباری حسابی کلافم کرده بود. توی این زمان کم هم نمیشد از جایی کارت اعتباری پیدا کرد. با هتل تماس تلفنی گرفتیم(حتما برای تماس کارت تهیه کنید. فکر می کنم مخابرات دقیقه ای 10000 تومان حساب می کنه اما با کارت تقریبا هر دقیقه 1000 تومان هزینه داره). چندین روز متوالی با افراد مختلفی از پذیرش هتل صحبت کردم. بعضی هاشون می گفتن کارت نمی خواد و یکی دوتا می گفتن حتما کارت اعتباری ضروری هست. همه شون هم بطور هماهنگ می گفتن که شما رزرو ندارید. با جاباما تماس گرفتیم و از اونها کمک گرفتیم. خودشون با کارگزارشون تماس گرفتن و اسم پرسنل پذیرش که رزرو ما رو تایید کرده بهمون دادن. با هتل تماس گرفتیم و اسم اون بنده خدا رو دادیم اما اونها باز رزرو ما رو تایید نمی کردن و می گفتن ما همچین پرسنلی نداریم! کار به جایی رسید که ایمیل هامون رو جواب نمی دادن. جاباما تاکید می کرد که همه چیز اوکی هست، اما هتل تایید نمی کرد. حتی جاباما می گفت شما مشکل کارت اعتباری رو حل کنید اگر هتل راهتون ندادن ما اتاق بهتر در همون هتل یا هتل مشابه براتون می گیریم ولی من دلم راضی نمی شد که بی خیال موضوع بشم. واقعا کلافه و مستاصل شده بودم. اینجا بود که خانمم که متوجه شرایط شده بود وارد عمل شد و گفت این رو بسپر به من و من مات و مبهوت می خواستم ببینم این چیکار می خواد بکنه. توی این چند سالی که ازدواج کردم یک نکته رو کاملا متوجه شدم و اون اینکه خانم ها وقتی واقعا بخوان کاری رو انجام بدن با قدرت فوق العاده ای به سمت هدف حرکت می کنند و هیچ چیزی جلوشون رو نمی تونه بگیره. و اما اقداماتی که پارمیس انجام داد. هتل آزیموت یک هتل زنجیره ای هست و شهرهای دیگه ای هم شعبه داره. خانمم رفت توی اینترنت و خانمی رو پیدا کرد که مدیر ۱۸ شعبه ی مختلف این هتل در دو سه کشور بود. جریان رو کامل براش توضیح داد. هم مساله رزرو و هم مساله کارت. اون هم با احترام گفت رزرو شما اوکی هست نگران نباشید و گفت کارت هم آپشنال هست و اگر نداشتید دپوزیت رو نقد پرداخت کنید و بدین ترتیب این مساله حل شد. این داستان دو تا تجربه برای من داشت. اول اینکه از این به بعد اگر بخوام خصوصیات هتل رو توی سایت بوکینگ بررسی کنم حتما به این دقت می کنم که آیا برای ورود به هتل و پول دپوزیت به کارت اعتباری نیاز هست یا نه. دوم اینکه بهتر درک کردم خانم ها خیلی قدرتمند هستن و شما رو شگفت زده می کنن.
یک روش دیگه ای هم برای گرفتن هتل وجود داره که کم هزینه تر هست اما استفاده از اون به این نکته وابسته هست که چقدر ریسک پذیر هستین. فرض کنید امروز وارد یک شهر جدید شدین. مسلما تعدادی از هتل ها برای امروز جای خالی دارن و هنوز پر نشدن. این هتل ها حاضرن تخفیف های خیلی خوبی ارائه کنن که اتاقشون خالی نمونه. من وقتی وارد هر شهر می شدم این رو از سایت بوکینگ چک می کردم. مثلا هتلی که قیمتش برای چند شب 600 دلار بود این قیمت رو به 400 دلار کاهش می داد. به نظرم اگر یک نفر بتونه در بدو ورود این رو چک کنه و با هتل ها تماس بگیره بدون داشتن کارت اعتباری بین المللی هم میشه از این روش استفاده کرد اما ریسک خودش رو داره.
حمل و نقل بین شهرها
بعد نوبت به حمل و نقل بین شهری رسید. دو تا آپشن داشتیم. یکی اینکه از سایت goeuro.com استفاده کنیم و به کمک کارت دوستی که در اروپا داشتیم این کار رو انجام بدیم یا اینکه از سایت ایوار که سایت ایرانی هست استفاده کنیم. طبق پرس و جویی که کردم ایوار برای هر بلیط 4 یورو کارمزد می گیره که باعث شد صرف نظر کنیم. دیگه دست به دامن دوستمون شدیم. گزینه هایی که می خواستم قطار و اتوبوس بود. شنیده بودم که جاده پراگ به وین (مخصوصا در کشور چک) کیفیت عالی نداره(نه اینکه بد باشه اما نمی خواستم باعث نگرانی گروه بشم). بنابراین تصمیم گرفتیم حتما پراگ به وین رو با قطار بریم. ساعتش رو جوری در نظر گرفتیم که بتونیم بعد از صبحانه راه بیفتیم. برای همین ساعتش رو 9:21 انتخاب کردیم با مدت زمان سفر 4 ساعت و هزینه برای 4 نفر 54 یورو شد. برای سفر از وین به بوداپست، قیمت قطار خیلیییی بیشتر از اتوبوس بود در حالیکه در سفر پراگ به وین قیمت اتوبوس بیشتر بود. به همین دلیل ما هم برای سفر دوم اتوبوس رو انتخاب کردیم. برای اینکه صبح تا ظهر از وین استفاده کنیم ساعت حرکت رو 14:25 انتخاب کردیم مدت زمان سفر 3 ساعت بود و قیمتش برای چهار نفر 36 یورو شد. کلا حمل و نقل بین شهرها به ازای چهار نفر 93 یورو شد که قیمت خوبی بود.
قیمت ارز
وقتی تصمیم به سفر گرفتیم اواخر پاییز 96 بود و تازه زمزمه هایی برای افزایش قیمت ارز وجود داشت. وقتی دلار به 4800 تومان رسید یکی از دوستانم تماس گرفت گفت حتما یه مقدار برای مسافرت (نه سرمایه گذاری) بخر و من گفتم نه همین کارها باعث افزایش تقاضا میشه و قیمت بالاتر میره. ما نباید اقتصاد کشورمون رو خراب کنیم. وقتی عید 97 در خیابان فردوسی تهران قدم میزدم دلار رو 5050 تومان بهم پیشنهاد دادن و من نخریدم. بعد دلار رو 4200 تومان اعلام کردن. کمی که گذشت قیمت ها به سمت نجومی شدن پیش رفت. وقتی برای وقت VFS برای خرید یورو به دلار فروش های کوچه پس کوچه های ناکجاآباد مراجعه کردیم و بهمون 8500 تومان برای هر یورو قیمت دادن گفتم این قیمت نمی مونه و حتما ارزون میشه. اوایل مرداد بود که قیمت ارز رکورد هر یورو 13700 تومان رو زد. بارها و بارها ناامید شدم. می گفتم یه بلیط هواپیما گرفتیم پس میدم و نفری 50 دلار خسارت کسر می کنن و تمام. اما من می موندم و آرزو و رویای از دست رفته و دل سوخته. بعدش دوباره مصمم می شدم که این مسافرت رو برم. می گفتم یک بار برای همه زندگی. شاید سال بعد نشه رفت. بارها و بارها دلسرد شدم و عامل اصلی همه اینها قیمت ارز بود. بارها به خودم می گفتم چرا پارسال این سفر رو برنامه ریزی نکردم؟
روزهای زیادی قیمت ارز رو بررسی کردم و اوایل شهریور دل رو به دریا زدم. یورو رو با قیمت 12600 تومان با ارایه مدارک سفر از صرافی خریدم. حقیقتش به خاطر ترس از اسکناس های جعلی از دستفروش ها نمی خواستم بخرم اما اونها کمی ارزون تر ارائه می کردن. اون روز قیمت خرید ارز صرافی 12600 بود. از صرافی داشتیم می اومدیم بیرون که یک خانم وارد شد و گفت که می خواد یوروهاش رو بفروشه. ناگهان فکری به ذهنم رسید. کسی نمیاد به صرافی اسکناس جعلی بفروشه(تا جایی که من می دونم ولی این دور و زمونه هیچ چیز بعید نیست). یواشکی مثل کسایی که سر امتحان تقلب می کنند صداش زدم و بهش گفتم من گرون تر از صرافی ازت می خرم. این هم به نفع من بود و هم به نفع اون و این شد که مقداری یورو هم به قیمت 12400 خریدم. راستش من قبل از اینکه چیزی بخرم خیلی وسواس نشون می دم ولی وقتی پول رو پرداخت کردم دیگه برام مهم نیست چون کاری که انجام شده. به این ترتیب قیمت ارز بطور متوسط 12500 تومان به ازای هر یورو در اومد.
مکاتبه مجدد با سفارت
همون طور که گفتم در هنگام تحویل ویزا یک کاغذ کوچیک توی پاسپورت گذاشته بودن که راهنمایی و توصیه هایی می کرد. یکی از چیزهایی که خواسته بود این بود که اگر تغییری در پرواز و هتل تون ایجاد شد به سفارت اطلاع بدین. من هم یک ایمیل به سفارت زدم و هتل های جدید و قطعی که گرفته بودم و اطلاعات پرواز برگشت به ایران که از آسترین به ترکیش تغییر کرده بود رو بهشون اطلاع دادم. اونها هم مدارک جدید (هتل و پرواز) رو خواستن و من ارسال کردم و پرسیدم حله؟ مشکلی نیست؟ گفتن نه ممنون خبر دادین.
آمادگی های قبل از سفر
برای سفر چندین کار مختلف رو باید با هم پیش می بردیم. اول توجه به شرایط فیزیکی مون بود. برای این کار از 20 روز قبل از سفر شروع کردیم به قرص پروبیوتیک خوردن. این قرص در واقع باکتری های مفیدی هست که به سیستم گوارش اضافه میشه. دلیلش هم این هست که آب هر جای زمین باکتری هایی داره که بدن افراد همون منطقه به اونها عادت دارن. اگر فردی به اونجا مسافرت ممکنه در روزهای اول ممکنه نتونه با این باکتری های گرامی کنار بیاد و مشکل گوارشی پیدا می کنه. به خاطر همین ما این کار رو انجام دادیم. شاید به نظر برسه این کار خیلی سوسول بیاد ولی اگر به این فکر کنید که می تونه یک روز خوب توی یکی از بهترین شهرهای توریستی دنیا به خاطر این مساله خراب بشه، منطقی هست که این کار رو انجام بدین. علاوه بر این کمی هم برنامه پیاده روی بیشتر در نظر گرفتیم تا اونجا مشکلی نداشته باشیم.
دومین کار جمع آوری اطلاعات بود. برای این کار عمدتا از اینترنت اطلاعاتم رو بدست اوردم و سفرنامه دوستان لست سکند هم خیلی مفید بود. بیشتر اطلاعاتم از تریپ ادوایزر بدست اومد. حتما مطالعه فروم های تریپ ادوایزر رو توصیه می کنم. خیلی از سوالاتی که برام پیش می اومد رو هم توی گوگل سرچ می کردم و خب اطلاعات خوبی بدست آوردم. اول نقشه هر شهر و موقعیت مکان های توریستی رو در آوردم. بعد نقشه حمل و نقل عمومی و هزینه هاش، بعد اطلاعات جاهای دیدنی(هزینه هر کدوم، چه روزها و ساعاتی باز هستند). برای این کار لیست جاهای دیدنی رو استخراج کردم و میزان رضایت مسافران رو از هر کدوم بر حسب درصدی از مخاطبان که به اون مکان دیدنی عالی (Excellent) و خیلی خوب (Very good) داده بودن طبقه بندی کردم تا نظر دیگران که از اونجا بازدید کردن رو توی تصمیم گیری در نظر بگیرم. بعد تک تک در مورد هر کدوم سرچ کردم تا بتونم برای خودم یک کتابچه راهنمای سفر درست کنم. در حین سرچ به گفته ها و نظرات دیگران همراه با تصاویر اونجا دقت کردم. واقعیتش بعضی جاها بود که امتیاز بالایی داشت ولی به روحیات ما نمی خورد و همین باعث می شد که خیلی توجهم رو جلب نکنه. بر مبنای همه اینها در هر شهر مشخص کردم از کجا حتما باید بازدید کنیم، کدوم جاها رو اگه وقت کردیم ببینیم و کجا ها برامون اولویت نداره. علاوه بر اون با توجه به اینکه سه کشور زبان متفاوتی داشتن جدولی از لغات اصلی مورد نیاز برای هر زبان رو تهیه کردم. نقشه مترو و تراموا و اتوبوس، تلفن های ضروری و رستوران های احتمالی که غذاهاشون خیلی عجیب و غریب نباشه و برای ما مناسب باشه با توجه به منوی رستوران و قیمت هاشون جمع آوری کردم. لیست خوراکی ها و کلا کارهایی که باید انجام می دادم رو هم آوردم. همه این موارد توی دفترچه بود و کلا 46 صفحه متن شد. اینم تصویری از دفترچه ای که درست کردم. این جستجوها رو به تدریج در حین چهار ماه انجام دادم تا به اینجا رسید.
عکس 5 : نمایی از دفترچه راهنما که خودم درباره سه شهر تهیه کردم
از دفترچه دو نسخه چاپ کردم. همه مدارک سفر اعم از بلیط پرواز ها، ووچر هتل ها، حمل و نقل بین شهری و متن نامه مکاتبه با هتل ها رو دو نسخه کپی گرفتم. از ویزا و صفحه اول پاسپورت ها هم کپی گرفتم که اونجا کپی ها همراهمون باشه شاید پلیس مدارک بخواد.
با توجه به حجم مطالب برای بخش دوم سفرنامه، بخشی از اطلاعاتی که جمع آوری کردم در مورد هر سه شهر رو براتون میارم شاید برای شما مناسب باشه. این اطلاعات در واقع بخشی از اطلاعاتی هست که توی دفترچه آوردم.
جاذبه های دیدنی پراگ همراه با توصیف آنها همراه با زمان باز بودن آنها
حمل و نقل عمومی
برای خرید بلیط های حمل و نقل عمومی از مغازه های tobacco shop (همون سوپری خودمون) و دکه های روزنامه فروشی میشه استفاده کرد. البته پرس و جو از پذیرش هتل می تونه ایده خوبی باشه. بهترین جا هم ماشین های فروش بلیط هست که توی مترو ها هست.
عکس 6: قیمت بلیط های حمل و نقل عمومی
لغات کاربردی به زبان چکی
مالیات
از سال 2000 قانونی به نام VAT که مخفف value added tax (VAT) هست تصویب شد که طی آن افراد غیر اتحادیه اروپا نیازی به پرداخت مالیات ندارند. ظاهرا یه چیزی تو مایه های مالیات بر ارزش افزوده خودمون هست. این مالیات حدود 10 تا 20 درصد از قیمت کل کالا هست. قوانین:
اگر قیمت کالا بیش از 2000 کرون باشه، باید از فروشنده تقاضای فرم مخصوص کنید و آن را پر کنید. همچنین باید زمان خروج از کشور حداکثر در مدت 30 روز بعد از خرید باشد. این مبلغ در مرز یا گمرک فرودگاهی قابل دریافت است. مالیات برای غذا، سوخت، سیگار و نوشیدنی قابل برگشت نیست.
عکس 7: نقشه حمل و نقل عمومی پراگ
لیست مراکز دیدنی وین همراه با خصوصیات آنها و ساعات بازدید
لغات کاربردی برای توریست ها در وین
قیمت بلیط حمل و نقل عمومی در وین
عکس8: مبلغ بلیط های حمل و نقل عمومی در وین
عکس9: نقشه حمل و نقل شهری وین
عکس10: موقعیت مراکز دیدنی وین و مسیر اتوبوس های Hop on hop off
لیست جاهای دیدنی بوداپست و خصوصیات اونها همراه با ساعات باز بودن آنها
لغات کاربردی برای توریست ها در مجارستان
عکس 11: نقشه حمل و نقل عمومی در بوداپست
یک نکته بگم. اول اینکه لیست جاهای دیدنی که اینجا آوردم قبل از سفر تهیه شده و در عمل بعضی جاها اضافه/حذف شد. این لیست علاوه بر کمک به انتخاب جاهای دیدنی برای تصمیم گیری در زمینه کارت شهری هم خیلی مهم هست. اغلب شهرها کارت شهری (پراگ کارت، بوداپست کارت) ارائه میدن که شما یکجا مبلغ زیادی رو پرداخت می کنید و از حمل و نقل عمومی و جاهای دیدنی متعددی بدون پرداخت ورودی یا با پرداخت ورودی کمی بازدید می کنید. قیمت هایی که من در این جداول برای این سه شهر در آوردم در کنار هزینه حمل و نقل عمومی کمک بسیار زیادی در زمینه انتخاب در زمینه گرفتن یا نگرفتن کارت اون شهر می کرد.
خب وقت بستن چمدون ها رسید. هر خانواده قرار شد یک چمدان و یک کوله پشتی نسبتا کوچک داشته باشه. محتوای چمدان ما غیر از وسایل شخصی: چتر، سوزن نخ، داروخانه مسافرتی، کتری مسافرتی، لیوان یکبار مصرف، فلاسک، قند، چای و کافی میکس، آجیل و تخمه، بیسکویت. یادتون باشه اگر هتل شما سه ستاره هست خمیر دندون و مسواک فراموش نشه.
لیست داروهای داروخانه مسافرتی ما: متوکلوپرامید/اندانسترون (ضد تهوع)، لوپرامید (ضد اسهال)، هیوسین (رفع دل پیچه)، سرماخوردگی بزرگسالان یا کودکان، آنتی بیوتیک (آموکسی سیلین) مترونیدازول (عفونت گوارشی)، متوکاربامول(مسکن و شل کننده عضلات)، آنتی هیستامین (افراد با استعداد الرژی بالا)، نیتروگلیسیرین(بیمار قلبی)، کلرودیازپوکساید (برای کسانی که در پرواز طولانی خواب نمی رن)
خب بعد از این همه تلاش و استرس و کار و تردید، روز موعود فرا رسید.
ساعت 1 بامداد اسنپ گرفتیم (با هزینه 8000 تومان) و به فرودگاه شیراز رفتیم. کارهای ورود رو انجام دادیم چمدون ها رو تحویل دادیم و کارت پرواز برای دو پروازمون (شیراز-وین و وین-پراگ) صادر شد. رفتن از شیراز آسون نیست و به قول حضرت حافظ:
نمیدهند اجازت مرا به سیر سفر/نسیم باد مصلا و آب رکن آباد.
البته فکر می کنم زمان حضرت حافظ مشکلات گرد و خاک و کمبود آب نبوده. حدود ساعت 4:30 صبح بود که هواپیمای ایرباس 320 آسترین ایرلاین به آرامی از باند فرودگاه جدا شد و پرواز کرد......
نظرهای کاربران
شما هم می توانید نظر خود را برای ما بنویسید
چهارشنبه، 1 آبان 98 ساعت 00:29
سلام واقعا خسته نباشین. اگه فقط 10 درصد ملت ایران دقت و نظم شمارو داشتن الان جهان اولی بودیم!
از سفرنامه شما بسیار لذت بردم و استفاده کردم. تا چند روز دیگه عازم همین 3 شهر و آلمان هستم.
دوشنبه، 6 آبان 98 ساعت 18:20
ممنونم از لطف تون. امیدوارم سفر بسیار خوبی پیش رو داشته باشید. اگر ممکنه تجارب مربوط به ویزا گرفتن رو به اشتراک بذارین. از کدون سفارت گرفتین؟ دشوار بود؟ ...
سه شنبه، 23 مهر 98 ساعت 10:18
باتشکر از اینکه تجربیات خودتان با ما به اشتراک گذاشتید می خواستم من را راهنمایی بفرمایید من قصد سفر به مجارستان و ایتالیا را دارم بودجه سفر برای سهر بوداپست چقدر می شه و به نظرتون تو ایران فورنیت بخرم بهتر نیست یا یورو با خودم ببرم؟
پنجشنبه، 25 مهر 98 ساعت 12:01
سلام
امیدوارم خوب و سلامت باشید
در زمینه خرید فورینت فکر می کنم اونجا خریدن بهتر باشه. ولی می تونید آنلاین صرافی های اونجا رو چک کنید و مقایسه دقیق انجام بدین.
در زمینه هزینه ها هم خب بسته به تعداد روزهایی که تشریف می برید، تعداد نفرات نحوه هزینه کردن و ... بستگی داره. هزینه چهار روز اقامت توی مجارستان شامل حمل و نقل، خورد و خوراک، ورودی به جاهای مختلف .... (بدون هزینه هتل) برای ما که چهار نفر بودیم روی هم 300 یورو شد. ولی خب مجددا به نحوه هزینه کردن تون داره. می تونم از نحوه ویزاتون سوال بپرسم؟ از کدوم سفارت؟ گرفتین؟ چقدر سخت بود؟ همیشه به صفر همیشه به خوشی
چهارشنبه، 17 مهر 98 ساعت 17:46
سلام
سپاس بابت وقتي كه گذاشتين در حين سفر بابت اين سفرنامه جامع.من براي سفرهايي كه داشتم خيلي از سفرنامه هارو خوندم اما به نظرم هيچ كدوم به اين كاملي نبوده.
اميدوارم فرصت سفرهاي بيشتر به تمام نقاط جهان رو داشته باشيد تا يك مرجع كامل از اطلاعات اون شهرها داشته باشيم.
چهارشنبه، 27 شهریور 98 ساعت 16:43
سلام و وقت بخیر خدمت آقای رضا گل
ممنون از وقتی که برای نگارش این سفرنامه زیبا گذاشتی
اینقدر به جزئیات و ریزه کاری ها عالی پرداخته بودی که به جواب خیلی از سوالام رسیدم. دمت گرم مشتی. واقعا عالی بود. یک دنیا تشکر
سوالم این بود که جایی نوشته بودی که "برای خانم ها سند محضری حمایت مالی همسر در طول سفر+گواهی اشتغال به کار همسر+سه فیش حقوقی آخر همسر (به عنوان تامین کننده مالی سفر) رو هم خواستن که همه رو گذاشتم" این سند محضری و گواهی اشتغال و فیش حقوقی بنده که قراره تامین کننده اصلی هزینه های سفر باشم، می بایست ترجمه شده ارائه بشه به سفارت و روی پرونده همسرم بزارم؟ یعنی میتونم از فیش حقوقی و گواهی اشتغال خودم که قراره به همراه ترجمه رسمی به سفارت ارائه بدم، یک سری کپی بگیرم و همون رو بزارم روی پرونده خانمم؟
چهارشنبه، 27 شهریور 98 ساعت 21:00
سلام دوست عزیز
خوبین؟
ممنون از لطف و محبت شما. خیلی به من محبت داشتین.
اگر درست یادم باشه من برای همسرم گواهی محضری گرفتم که نشون می داد من حمایت کننده مالی هستم که ترجمه شد. گواهی اشتغال به تحصیل (کار) خودش+گواهی اشتغال من (شوهر)+سه فیش آخر من (شوهر). همه موارد ترجمه شد
اگر مشکلی بود در حد توانم در خدمتم
همیشه به سفر همیشه به خوشی
جمعه، 25 مرداد 98 ساعت 18:10
ممنون از توصیحات جامع و خوبتون ، بسیار مفید بود ، امیدوارم همواره رو سفر باشین و سفرنامه های زیباتون رو بخونیم
پنجشنبه، 8 فروردین 98 ساعت 03:13
کاش سفرنامه شما صد قسمت داشت.
حیف که تمام شد.
واقعا لذت بردم.
بنده به اکثر شهرهای اروپا سفر کردم، از جمله رم، میلان، وین، آمستردام، پراک، بروکسل، بارسلونا، پاریس.
این رو تا حالا بارها به دوستان ایرانی و خارجی ام گفتم که بهترین شهری که تا الان دیدم، پراگ هست: زیبایی، صمیمیت، اصالت.
در این زمینه با شما موافقم.
موفق و شاد باشید در کنار خانواده و "اعضای گروه".
پنجشنبه، 8 فروردین 98 ساعت 21:44
سلام دوست عزیز
نوروزتون مبارک و امیدوارم خوب و سلامت باشید
بسیار بسیار از پیام زیباتون ممنونم. واقعیتش نوشتن سفرنامه وقتگیر هست اما وقتی آدم پیام زیبایی مثل لطف شما رو میبینه انگیزه برای به اشتراک گذاشتن تجربیات سفر افزایش پیدا می کنه. ممنونم
یک سوال داشتم. شما که تجربه مسافرت به شهرهای مختلف اروپا رو داشتن، برای سفر بعدی من چه پیشنهادی دارین(البته اگر از این تورم و سیل نوروز 98 جون سالم به در بردیم)؟ از نظر زیبایی و ارزشمند بودن اون شهر و البته هزینه ها.
ممنون میشم نظرتون رو بفرمایید (پیشنهاد چند شهر به ترتیب)
ارادتمند
چهارشنبه، 7 فروردین 98 ساعت 19:57
اقا رضا فوق العاده هست نوشته های شما.
با سلیقه و دقیق و منظم.
ممنون که تجربیات خودتون رو مطرح کردین.
منم هفته بعد یک سفر 6 روزه به وین دارم و جاهایی رو که باید بازدید کنم با لیست شما چک کردم و کامل کردم.
خیلی ممنون از شما!
دوشنبه، 5 فروردین 98 ساعت 13:48
با درود و سپاس برای سفرنامه بسیار خوبی که نوشتید، هزینه ریالی را زحمت کشیدید نوشتین، کل هزینه دلاری را ه ملطفا میفرمایید چقدر شد؟ در واقع میخوام کل هزینه را محاسبه کنم.
و اینکه از هتلهاتون کلا راضی بودین و اگر بار دیگه هم میرفتین همان هتلها را ترجیح میدادید؟
با سپاس مجدد
سه شنبه، 6 فروردین 98 ساعت 19:16
سلام دوست عزیز
بسیار ممنونم از پیام زیبا و ابراز محبت شما
توی متن هم نوشتم که به ازای چهار نفر 1300 یورو هزینه کردیم(البته هزینه ویزا رو هم در نظر نگرفتم). به عبارتی به ازای هر نفر کل هزینه ارزی حدود 400 یورو هزینه شد. البته برای اینکه صرفه جویی کنیم من بررسی خیلی زیادی انجام دادم و سعی کردم راه های کم هزینه رو انتخاب کنم. در زمینه هتل خب با توجه به کاهش شدید ارزش پولی که در سال 97 اتفاق افتاد، با توجه به هزینه ای که کردیم به نظرم انتخاب های عالی بود. این هتل ها بهترین گزینه هایی بود که با هزینه نسبتا کم (موقعیت نسبتا خوب) و امتیاز 8+ تونستم گیر بیارم. اگر می خواستم بودجه بیشتری بذارم و هتل بهتری بگیرم فکر می کنم 40 درصد هزینه هتل افزایش پیدا می کرد. با این اوضاع مالی اگر می خواستم این سفر رو تکرار کنم همین هتل ها رو می گرفتم. واقعیتش گزینه بهتری نبود که ارزیابی کنم. شاید الان که مدتی گذشته گزینه های بهتر و یا قابل رقابت تر معرفی شده باشه.
سوالی داشتم درخدمتم
ارادتمند
چهارشنبه، 17 بهمن 97 ساعت 10:25
سلام.واقعا از وصف این همه جزییات لذت بردم و کلی چیز یاد گرفتم.ممنون.شاد باشین.????☺
دوشنبه، 19 آذر 97 ساعت 06:26
باسلام و ممنون از سفرنامه خوب شما
یه سوال داشتم گواهی تمکنی که ارائه دادید چه میزان موجودی داشت؟ با تحقیقی که داشتید و تجربه شخصی تون حداقل موجودی را هم میشه حدودا بگید؟ ممنونم
دوشنبه، 19 آذر 97 ساعت 16:19
سلام دوست عزیز
خوبین
مبلغ تمکن مهم هست ولی مهم تر از اون نرخ تبدیلی هست که بانک میزنه.
مثلا الان از یک طرف قیمت رسمی یورو تو کشورمون حدود 5100 هست. توی سامانه های متعددی که داریم مثل سنا و ... هم فکر می کنم حدود 9000 تومان باشه. بنابراین این مهم هست که الان بانک چه نرخ تبدیلی رو اعمال می کنه.
مبلغ حساب من حدود 150 میلیون تومان بود
همیشه به سفر و خوشی
چهارشنبه، 14 آذر 97 ساعت 22:24
یک سوال.
یکی از دوستان ازم پرسید برای سفر با فرانسه و هلند از کدوم سفارت اقدام کنم. من بررسی کردم دیدم هلند (در مقیاس جهانی نه فقط ایران) 16 درصد درخواست ها رو رد کرده و فرانسه درصد کمتری رو رد کرده. از این نظر فرانسه خب بهتر هست. از طرف دیگه اینکه نوبتی که VFS میده مناسب باشه خیلی اهمیت داره. اگر به خاطر شلوغ بودن و تعداد زیاد مراجعات نوبتی که میدن فاصله زمانی کمی نسبت به سفر داشته باشه خیلی دردسر ساز هست.
می خواستم از همه دوستانی که در زمینه این دو کشور (هلند و فرانسه) تجربه ویزا دارن مخصوصا دوستانی که اخیرا از VFS اقدام کردن خواهش کنم تجربه شون رو با سایر دوستان به اشتراک بذارن.
بسیار ممنونم
پنجشنبه، 15 آذر 97 ساعت 12:16
با سلام مجدد خدمت شما
عرض کنم که آمار جهانی معیار مناسبی برای شرایط خاص ما تو ایران نیست و نمیشه بهش استناد کرد. متاسفانه تنها راه تصمیم گیری که برای ما مونده جمع بندی شخصی بر اساس کیس هایی هست که اطرافمون می بینیم.
من با خیلی از افرادی که برای شنگن اقدام می کنن در تماس هستم. تو یک سال اخیر و بعد از اتفاقات زمستان گذشته و اعلام آمریکا برای خروج از برجام، کلا روند صدور ویزای توریستی به ایرانیان مثل گذشته نیست و سخت گیری ها بیشتر شده.
چیزی که من الان به دوستان خودم برای شنگن اولشون توصیه می کنم اینه که در درجه اول اگر امکان مالی خوبی دارن حتما از آژانس مسافرتی معتبر اقدام کنن و ریسک نکنن. اما اگر تو هزینه آژانس مشکل دارن، ترجیحا دعوتنامه از فرانسه داشته باشن. سفارت فرانسه رو دعوتنامه خیلی مثبت هست و معمولا کیس های دعوتنامه دار که نقص پرونده نداشته باشن رو ویزا میده. اما اگر دعوتنامه ندارن، انتخاب خوب در حال حاضر هلند هست که ظاهرا از همه داره بهتر تا می کنه. ولی باید خیلی پرونده قوی و خوبی ارائه بدن که تو این شرایط بدون دعوتنامه و برای بار اول ویزا بگیرن.
در مورد VFS کاملا بستگی به زمان سفر و شلوغی داره. ولی کلا مراجعات کم شده و الان خوب نوبت میدن. اگر محدودیت زمانی دارین برای سفر تو ایمیل بنویسین براشون که من برای این تایم نوبت میخوام، معمولا همکاری می کنن.
در پایان مجددا بگم که تمام این حرف ها حدس و گمان هست و بر مبنای سعی و خطا به دست اومده. هیچ قانون مطلقی درباره ویزا دادن یا ندادن یک سفارت وجود نداره و هر پرونده به صورت جداگانه بررسی میشه.
موفق و پیروز باشید.
شنبه، 10 آذر 97 ساعت 16:40
با سلام و احترام خدمت شما آقا رضای عزیز
سفرنامه بسیار کامل و خوبی منتشر نمودید. چقدر خوب که برای اولین سفرتون به اروپا این 3 شهر رو انتخاب کردید. اغراق نیست اگر بگم که با همین سفر 50% زیبایی های قاره سبز رو دیدید. پراگ به واقع عروس اروپاست و زیباترین شهر این قاره، وین که مهد موسیقی و هنر است و بوداپست دوست داشتنی با دانوب آرام زیبا، دلبری می کند. آفرین به این سلیقه و آفرین به این پشت کار برای نوشتن تجربیات و اشتراک اونها با ما.
دو نکته خیلی جزئی در سفرنامه شما وجود داشت که به آنها اشاره می کنم:
اعتبار بلیت های زمان دار معمولا به این شکل محاسبه می شود که شما از ساعتی که بلیت رو Validate می کنید، تا شروع سفر بعدیتون به مقدار بلیت زمان دارید و طول مدت سفر اهمیتی ندارد. برای مثال اگر شما یک بلیت 30 دقیقه ای خریداری کنید و سفر شما 45 دقیقه طول بکشد هیچ مشکلی نیست، اما چون بعد از این سفر مدت زمان اعتبار بلیت شما تمام شده است، دیگر نمی توانید سفر دیگری را شروع کنید. به استناد همین قانون شما می توانید یک بلیت 30 دقیقه ای بخرید، و سفر اول خود را مثلا به مدت 25 دقیقه انجام داده و سپس سفر دوم خود را شروع کنید (در حالی که تنها 5 دقیقه از زمان شما باقی مانده است) و مثلا 40 دقیقه هم در سفر دوم باشید. در واقع زمان شروع سفر ملاک است که بلیت در آن زمان معتبر باشد و ادامه سفر اهمیتی ندارد.
مجسمه های دو سوی پل چارلز حواریون مسیح نیستند و قدیسان هستند. تنها حواری مسیح در این میان Thaddeus است. تعداد حواریون 12 نفر است در حالی که مجسمه ها 30 عدد هستند.
باز هم ممنون از سفرنامه زیبایی که نوشتید و زحمت و زمان زیادی که برای نوشتن این حجم از مطالب صرف کردید.
شاد و سلامت و برقرار باشید و در سفرهای دور و دراز
چهارشنبه، 14 آذر 97 ساعت 21:37
سلام جناب باقریان عزیز
از لطف و محبت شما بسیار ممنونم
بسیار بسیار بسیار ممنونم که این دو نکته رو به من گوشزد کردین.
همیشه براتون صفر و شادی آرزو می کنم
پنجشنبه، 15 آذر 97 ساعت 11:31
همیشه براتون سفر و شادی آرزو می کنم
اگر نظرتون رو راجع به این سوال من (کامنت بالا) بفرمایید ممنون میشم
دوشنبه، 5 آذر 97 ساعت 21:16
دروود بر شما
سفرنامه جالب و خوندنی ای بود .
بخش هاییش رو با هم مشترک بودیم .
متاسفانه من نتونستم زیاد توی وین بگردم . هم بخاطر سرمای زمستان و هم بخاطر زمان کمی که براش در نظر گرفته بودم .
امیدوارم بازهم به سفر برید و لذت ببرید
سه شنبه، 6 آذر 97 ساعت 07:51
سلام دوست عزیز
بسیار ممنونم از پیام زیباتون
آرزو می کنم بتونید دوباره وین رو در فصل مناسبی ببینید. راستش منم دوست دارم اگر فرصت شد دوباره وین رو ببینم.
اگر همچین فرصتی پیش اومد من مسیر وین-سالزبورگ-سویس رو انتخاب می کنم. سالزبورگ بییینظیره
همیشه سفر به خوشی
سه شنبه، 6 آذر 97 ساعت 14:25
تشکر از آرزوی خوبتون . مرسی .
دوشنبه، 5 آذر 97 ساعت 14:32
سلام
خیلی خوب نوشتید ممنون از شما .
شنبه، 3 آذر 97 ساعت 08:45
خیلی دقیق زحمت کشیده و نوشتید.فقط میتونم بگم بمیرم براخودمون ، که یه سفر اینقدرررر برامون دنگ و فنگ داره تو ایران.ما تقریبا همین سفرو شش ماه قبل شما اقدام کردیم و رفتیم ،ولی شما به خاطرنوسانات ارز و سخت گیری سفارتها ،بیشتر گویا اذیت شدید،درهر صورت تبریک میگم که موفق شدید و ان شاالهه سفرهای بهتر وبهتر برید در آینده.
شنبه، 3 آذر 97 ساعت 10:30
سلام دوست عزیز
بسیار ممنونم از لطف تون
اره واقعا وقتی آدم می بینه چشم بادمی ها و اماراتی ها بدون ویزا میان اروپا در مقابل این همه تلاش ما برای گرفتن یک ویزای توریستی واقعا جای حسرت داره.
انشاالله همیشه به سفر و خوشی باشید
جمعه، 2 آذر 97 ساعت 23:33
درود بر شما
سپاس از اینکه وقت گذاشتید و تجربیات خودتون رو بدون کم و کاستی در اختیار همگان قرار دادید
روایت شما حتما یکی از انتخاب های کسب عنوان بهترین سفرنامه سال هستش
در پایان برای شما بزرگوار آرزوی سلامتی و سفرهای بسیار دارم
شنبه، 3 آذر 97 ساعت 10:31
ممنونم دوست عزیز
خیلی لطف دارین
همیشه سفر و خوشی رو براتون آرزو می کنم
جمعه، 2 آذر 97 ساعت 18:10
با صحبتهای اقا رضا در مورد بیابانی بودن قسمت اعظم کشور و نبود
امکانات کافی کاملا موافقم.تازه اون قسمتی هم که جنگل دارد منظورم
شمال کشور است جنگلها در حال کم شدن وسعت و پر از اشغال و زباله
است.بنده شهرهای زیادی از بروکسل و امستردام گرفته تا پوکت و ترابازون و الانیا که واقعا از نظر بکر بودن طبیعت و سرسبزی مشابه
ان را در هیچ کجای ایران مشاهده نمی کنید!
جمعه، 2 آذر 97 ساعت 11:33
فوق العاده بود بسیار استفاده و لذت بردم
جمعه، 2 آذر 97 ساعت 11:20
با سلام و سپاس فراوان بابت سفرنامه ی بسیار جالب و در عین حال جامع و کاملتون. مهم ترین چیزی که میخوام بابتش تشکر کنم از شما، قلم گیرا و جذاب و بیان جزییات است و البته از همه مهم تر اینکه تجربیات فراوانتون رو در اختیار خواننده ها گذاشتین و قطعا وقت بسیاری رو صرف نوشتنش کردید.
من به جز دو استان ایران، به تمام استانهای دیگر کشور عزیزمون سفر کرده ام و این صحبت رو کاملا قبول دارم که اگرچه که ایران عزیز، کشوری 4 فصل است و انواع زیباییهای طبیعت رو میتوان در آن دید، اما در مجموع دارای اقلیمی خشک هست. کمااینکه شما در اغلب قریب به اتفاق راههای کشور (غیر از تعداد محدودی از استان ها که استانهای شمالی و به مقدار بسیار کمتر، شمال غربی هستند)، در دو طرف جاده محیط کاملا خشکی را شاهد هستید. چیزی که خلافش رو در اکثر جاده های قاره ی اروپا میبینیم و راههای زمینی بین دو کشور رو سرتاسر، دشتهای سرسبز تشکیل میده. به این ترتیب من از جملات متن، برداشتی مشابه دو سه تا از دوستان عزیز که فرمودند در سفرنامه، در مورد ایران بی انصافی شده، نکردم و اطمینان دارم شما نویسنده ی محترم هم بسیاری از زیباییهای وطنمون را دیده اید و حتما از تک تک آنها لذت هم برده اید. البته که خودتون هم اهل شهر گل و بلبل هستید.
من هم دوست دارم در آینده اگر ممکن شود به اتریش سفر کنم و حتما از راهنماییهای بسیار خوبتون استفاده می کنم.
جمعه، 2 آذر 97 ساعت 16:50
سلام دوست عزیز
بسیار بسیار ممنونم از محبت شما
امیدوارم هرچه زودتر سفر اتریش براتون اتفاق بیفته. حتما زمان بندی خوبی انجام بدین که بشه از همه جاهای دیدنی بازدید کنید.
انشاالله همیشه به سفر و خوشی
پنجشنبه، 1 آذر 97 ساعت 21:25
با سلام خیلی خیلی عالی بود چقدر سخت و نفسگیر است هم رفتن به این جور مسافرت و دیگر نوشتن آن که واقعا زحمت زیادی کشیدید که بنده همه رو دقیقا مطالعه کردم وبسیار از جنابعالی تشکر میکنم دست شما درد نکنه واقعا خسته نباشيد دو سوال داشتم اول چرا همش غذا فست فود میخورید در اروپا داخل سوپر مارکت قسمتی هست که غذای گرم میفروشند تنوع زیادی داره خیلی از فست فود ارزون تره دوم ایا الان تمام اروپا از یورو استفاده نمکنن که شما یورو رو چنچ میکردید اگر ممکنه بفرمایید کدام کشور ها درپايان مجددا از زحمات شما هرچند ناچیز در مقابل بزرگواریتان تشکر میکنم خداوند همیشه دل شما رو شاد کنه
جمعه، 2 آذر 97 ساعت 11:16
سلام دوست عزیز
ممنون از پیام و اظهار نظر و لطف شما
ما یه دوست صمیمی داریم که اول تابستون رفته بود ترکیه. اونجا از یک رستوران استفاده کرده بودن و دچار مسمومیت شده بودن و دو روز بیمارستان بستری شده بودن(مشکل گوارشی). این بود که ما حداکثر ملاحظات رو کردیم و اکثرا از فست فود های معتبر استفاده کردیم.
ولی این نکته ای که شما گفتین رو واقعا نمی دونستم و خیلی برام جالب و آموزنده بود. ممنونم از لطف تون. شاید خدا کمک کرد در آینده استفاده کردیم :)
همیشه سفر و خوشی براتون آرزو میکنم
جمعه، 2 آذر 97 ساعت 11:26
در مورد واحد پولی جمهوری چک (کرون) و مجارستان (فورینت) که ما تجربه کردیم یورو نبود. الان که بررسی می کنم می بینم که اسپانیا اسلاواکی سن مارینو آلمان نروژ اتریش فرانسه هلند ایتالیا پرتغال لیتوانی لیختن اشتاین ایرلند فنلاند قبرس و اندورا از یورو استفاده می کنند. همه کشورهای شرق اروپا مثل رومانی کروواسی بلغارستان از یورو استفاده نمی کنند. معروف ترین کشورهای غرب ارو\ا هم که از یورو استفاده نمی کنند: دانمارک ایسلند سویس نروژ و انگلستان هستند
پنجشنبه، 1 آذر 97 ساعت 20:58
با سلام و ممنون از سفرنامه خوبتان. بسیار مفصل و عکسها هم عالی بود. به نظر من اروپا بهشت روی زمین و تمدنش قابل مقایسه با هیچ کجا نیست. من بیشتر کشورهای اروپا را دیدم . بیخود نیست که قاره سبز لقب گرفته برای شما سفرهای خوب ارزو میکنم
پنجشنبه، 1 آذر 97 ساعت 17:26
کاکو جان!سفرنامه جالب و گیرایی بود ولی همانطور که فرمودی هزینه ها
و مراحل سخت سفر اروپا برای ویزا و هزینه بالای گردشگری در این قاره
بهتر نبود برای دیدن سبزی و زیبایی شهرهای خارجی نسبت به سفر به
ترکیه یا مالزی و تایلند که هم بسیار ارزانتر هستند و هم مشترکات
فرهنگی و غذایی و..با ما دارند را انتخاب می کردی!؟
پنجشنبه، 1 آذر 97 ساعت 18:41
سلام کاکو عزیز
ممنون از لطف شما
والا اینجا ها رو که شما گفتین قبلا دیدم (بعضا چندین مرتبه).
واقعیتش همه دلایلم برای این مسافرت سرسبزی نبود. در کنار زیبایی ها و اهداف سفر شاید مهم ترین دلیل داشتن سابقه ویزای شنگن بود و بعدش دیدن جاذبه های سه شهر اصلی اروپا و ... هم جزو اهدافم بود.
بازم از ابراز محبت شما ممنونم امیر جان
همیشه به سفر و خوشی
پنجشنبه، 1 آذر 97 ساعت 09:35
با تشکر از زحمتی که برای نوشتن سفرنامه کشیدین، قطعا برنامه ریزی سفر یکی از مهمترین و سخت تری بخشهای یک سفر هست و شما به خوبی از پسش بر اومدین. ولی شاید در مورد کشور خودمون بی انصافی کردین. احتمالا مقاصدی که انتخاب کردین همیشه مناسب نبوده. کمی بیشتر و دورتر سفر کنید تا فقط بیایون نبینید.
پنجشنبه، 1 آذر 97 ساعت 07:16
عالی بود همشهری. ای کاش می تونستم با شما ارتباط داشته باشم و از تجربیاتتون استفاده کنم.
پنجشنبه، 1 آذر 97 ساعت 12:11
سلام همشهری عزیز
امیدوارم خوب و سلامت باشی
فکر می کنم در ساختار لست سکند امکان ارتباط اعضا بیش از کامنت ها وجود نداره. هر کاری داشته باشید بفرمایید درخدمتم.
ارادتمند
پنجشنبه، 1 آذر 97 ساعت 00:02
سفرنامه بسیار عالی و ارائه اطلاعات بسیار مفید
اما وسواس شما در مورد امنیت جاده ها و امنیت
مطمئن باشید امنیت بسیاری از کشورها بهتر از ایران هست
بطور نمونه( برای کسانی که ناراحت میشن) به محض عبور از مرزهای ایران به هر سمتی ! دیوار خانه ها کوتاه تر میشه و.....
(در ایران دیوار 4 متری + حصار فلزی + دوربین + دزدگیر)
پنجشنبه، 1 آذر 97 ساعت 12:13
سپاس از لطف و ابراز محبت شما
حق با شماست. ولی خب دغدغه هر کسی متفاوت هست دیگه. مشکل اصلی این بود که من باید نگرانی اعضای گروه رو هم در نظر می گرفتم و این دغدغه خانم های گروه ما بود.
چهارشنبه، 30 آبان 97 ساعت 21:40
کشور ما کشور سرسبزیه که از همون اروپا هم برای دیدنش کلی آدم میاد. منم دوست دارم اروپا برم ولی نه برای اینکه از بیابونای کشور خودم خسته شده باشم. یعنی زیباییای کشور ما از اتریش و مجارستان کمتره؟ چه بی انصافیم ما.
چهارشنبه، 30 آبان 97 ساعت 23:45
سرکار خانم
با سلام و احترام
مقایسه سرسبزی ایران با کشورهای اروپایی خیلی صحیح نیست، در بسیاری از شهرهای اروپایی رودخانه های پُر آب در جریان هست ولی ما بندرت چنین شرایطی را داریم و مثلاً اصفهان ما هم که رودخانه دارد، سالها است که خشک است. اصولاً کشور ما دارای یک اقلیم خشک هست و نباید این موضوع را کتمان نمود. از نظر من، دیدن هر کشوری و آشنا شدن با آداب و رسوم و دیدن زیبایی های طبیعی، تاریخی، فرهنگ و الگوی غذاخوردن و ... آنها واجد ارزش است. صرفاً کشیدن یک دیوار به دور خودمان و قطع ارتباط با دیگر کشورها غلط است. البته این بدان معنی نیست که نباید ایران را ببینیم. من خودم 26 استان کشور را دیده ام و بزودی برنامه سفر به 2 استان دیگر را هم دارم. این موضوع هیچ منافاتی با گردش در بیش از 20 شهر خارجی که به آنها سفر کرده ام هم ندارد. فرمودید که کلی آدم اروپایی هم به ایران سفر میکنند و این به نظرم در مقابل آمار چند ده میلیونی بازدید کننده از کشورهای اروپایی یا آسیایی اصلاً به حساب نمی آید. باید بپذیریم که ما در صنعت گردشگری هیچ جایگاهی نداریم و حتی از کشورهای همسایه خودمان هم عقبتر هستیم. من هم امیدوارم که روزی برسد که با قابلیتهای بالقوه فراوانی که ایران به لحاظ تاریخی و طبیعی دارد، جایگاهی درخور در صنعت گردشگری داشته باشیم و حتی بتوانیم درب چاه های نفت را ببندیم و کشور را با درآمد آن اداره نماییم. انشالله
پنجشنبه، 1 آذر 97 ساعت 12:34
سلام لیلا خانم
ممنون از اظهار نظرتون
هر کسی روحیات، علایق و ... خاصی داره. دلیل اینکه من این شکلی نوشتم این بود که دوست داشتم جاهای سرسبز و مدرن رو ببینم. کشور ما کشور خشکی هست و مشکلات کم آبی همه جای کشورمون شایع هست. شما استان یزد کرمان سمنان بخش های زیادی از اصفهان و ... رو که ببینید همه ساختار بیابانی و خشک دارن. شما مسیر زمینه تهران به شیراز، تهران به مشهد، تهران به بندرعباس رو ببینید همه بیابونه. حتی آذربایجان عزیز هم سرسبزی گذشته خودش رو نداره. الان که آذر ماه رو شروع کردیم توی آذربایجان بارون مناسبی نیومده. پس چطور می تونه سبز باشه! اینکه از همین بیابون ها هم میشه توریست جذب کرد شکی نیست اما به نظرم سرسبزی کشور ما با اروپا فاصله داره. ما کلا دو استان سرسبز شمالی رو داریم که اونم در 10 سال اخیر نسبت به گذشته خودشون افت کردن. بنابراین من دوست داشتم جای سرسبز رو ببینم که به نظرم مشکل خاصی نیست. یک نفر ممکنه توی روسیه پر باران و برف هم زندگی کنه و دوست داشته باشه سواحل آفتابی ترکیه رو ببینه. فکر می کنم کمی سوتفاهم پیش اومده. این جمله من منافاتی با عشق فراوانی که به وطنم دارم نداره.
پنجشنبه، 1 آذر 97 ساعت 13:33
ببخشید با کمال احترام شما متوجه منظور من نشدید من نه ایران را مقایسه کردم با اروپا نه منکر زیباییای اروپا شدم و گفتم دوست دارم سفر کنم و زیاد سفر میکنم داخلی و خارجی هم برام فرق نداره فقط به این جمله ی از بیابونای ایران خسته شدیم رفتیم اروپا را ببینیم نقد کردم.
چهارشنبه، 30 آبان 97 ساعت 19:00
سلام،
ماشاالله خیلی خوب نوشته بودید. کاملا مشخص بود که روزها برای نوشتنش زمان صرف شده. با آرزوی سفرهای خوب بعدی برای شما
پنجشنبه، 1 آذر 97 ساعت 12:16
سلام جناب مهدویان عزیز
بسیار ممنونم از لطف شما
همان طور که انتهای سفرنامه نوشتم، من از تجارب شما خیلی استفاده کردم که جای تشکر داره. امیدوارم شرایطی پیش بیاد که همه هموطنان مون بتونن به هر جا که دوست دارن سفر کنن.
ارادتمند
چهارشنبه، 30 آبان 97 ساعت 15:47
با سلام .
ممنون از زحمتی که برای نوشتن بخش اول سفرنامه کشیدید . بسیار کامل و مفید .
چرا ما شیرازی ها بیشتر از این حال نداریم توضیح بدیم !!!!
چهارشنبه، 30 آبان 97 ساعت 16:37
سلام دوست عزیز
ممنونم از ابراز محبت شما و خوشحالم که خوشتون اومده
والا این سفرنامه 29000 کلیمه بود و حدود 106 صفحه فایل Word رو به خودش اختصاص داد. انشاالله اگر عمری باقی بود سفرنامه های بعدی رو بیشتر می نویسم.
چهارشنبه، 30 آبان 97 ساعت 14:15
درود
بخش اول سفرنامه یکی از کاملترین راهنماهای دریافت شنگن رو داشت. اگه روزی روزگاری قرار باشه شنگن بگیرم حتما از این راهنما استفاده میکنم
بخش های بعدی هم کامل بود. تا الان سفرنامه ای به این سه تا کشور نخونده بودم. ولی به قدری کامل و ساده نوشته بودین که خودم احساس میکردم همراه شما هستم.سپاس فراوان
یه سوال : اون قسمت که کفش های کنار رودخونه گفتید که مردم رو مجبور کرده بودن که بپرن توی آب. آیا جریان آب شدیده ؟ اگه کسی شنا بلد باشه میتونه عرض رودخونه رو شنا کنه ؟
اون قسمتی که وسیله نقلیه توسط پدال زدن مسافران حرکت میکرد. فرمون دست کی بود ؟
اتوبوس وین تا بوداپست با 60 صندلی داشت ؟ توی ایران حداکثر 42 صندلی دیدم ! کاش از بیرون اتوبوس هم عکس داشتید
اون قرص ها و دارو هایی که توی داروخانه مسافرتی همراهتون داشتید مشکلی برای خروج و ورود نداشتند ؟
امیدوارم به خاطر بخش اول سفرنامه تون که شده (واقعا کامل بود) یکی از برندگان امسال مسابقه سفرنامه نویسی بشین. بازم سپاس
چهارشنبه، 30 آبان 97 ساعت 16:50
سلام آقا فرشاد عزیز
اول از همه از ابراز محبت تون ممنونم. نکته سنجی شما در زمینه سوالاتی که طرح کردین جای تحسین داره. اجازه بدین سوالاتتون رو تک تک جواب بدم.
1- دبی جریان آب در دانود جدود 6500 مترمکعب بر ثانیه هست. عرض رودخانه خیلی زیاد هست (بیش از 250 متر) و عمق در حدی هست که به راحتی کشتی های بزرگ تردد می کنن. در زمینه این حادثه تاریخی خب فکر می کنم جوری این کار رو انجام می دادن (مردم رو درون رودخانه می انداختن) که به هدفشون برسن و حتما فکر این رو کردن که کسی فرار نکنه .... در مورد شنا کردن در عرض رودخانه من می دیدم که کنارهای رودخانه بعضی ها آفتاب می گیرن و شنا می کنن ولی فاصله همشون تا ساحل رودخانه کمتر از 10 متر بود. نمی دونم شاید بشه عرض رودخانه رو شنا هم کرد.
2- اون وسیله نقلیه فرمون دست اپراتور بود که در حالت متعادل و معمول کارش رو انجام می داد. سایر افراد به نظر می رسید که حال و روز خاصی داشتن
3- اتوبوس شبیه به اتوبوس های سه محوره ای که تو کشورمون هم داریم بود. به نظر می رسید فقط طول اتوبوس کمی بیشتر بود. اگر به سایت regiojet مراجعه کنید تصویر اتوبوس ها دیده میشه. این رو هم بگم که پولی از این شرکت بابت تغییر ایستگاه در وین مطالبه کردم پرداخت کردن که خیلی جالب بود.
4- بابت قرص ها نه هیچ مشکلی نداشتیم و همه چیز خوب بود.
سپاس فراوان از ابراز محبت تون
ارادتمند
چهارشنبه، 30 آبان 97 ساعت 11:48
سلام رضای عزیز
ممنونم از اینکه اینقدر کامل و دقیق تمام تجربیاتتون رو در اختیار همه ی لست سکندی ها گذاشتی .
ایشالا آرزوی رفتن به اروپا که دیگه الان خیلی خیلی غیر ممکن به نظر میاد ، برای خیلی از ماها ممکن بشه
براتون بهترینها رو آرزو دارم
چهارشنبه، 30 آبان 97 ساعت 09:57
آقا رضا
سلام
چه سفرنامه کامل و جذابی! عجب ماراتنی برای ویزا و خرید ارز داشتید! چون ما هم تجربه مشابهی داشتیم، فکر میکنم الان باید خیلی راضی باشید که این دردسرها را تحمل کردید و اروپا را دیدید. آیا این طور نیست؟
انشالله بازهم برنامه ریزی کنید و با عزیزانتان سفرهای دلچسبی در آینده داشته باشید.
چهارشنبه، 30 آبان 97 ساعت 16:40
سلام خانم شهابی عزیز
از لطف شما بسیار ممنونم و خوشحالم که مورد توجه تون قرار گرفته.
بله ماراتن خیلی سختی بود ولی الان واقعا راضی هستم. حتی با وجود اینکه از نظر مالی تا حدی فشار اومد بهم ولی قلبا راضی هستم.
سپاس از لطف شما
ثبت پاسخ