سفری انفرادی به مالزی

4.4
از 19 رای
سفرنامه نویسی لست‌سکند - جایگاه K دسکتاپ
بالا و پایین‌های تنها سفر کردن چیست؟ +تصاویر

شنبه 13 مرداد

بعد از دوش گرفتن مشغول نت برداری برای سفرنامه شدم و وقایع امروز رو در دفترچه نوشتم. بعد سرگرم فضای مجازی شدم تا ساعت 0100 شب که خواب رفتم.

 صبح ساعت 0900 بیدار شدم و بعدش به سالن صبحانه رفتم و صبحانه که خوردم به اتاقم برگشتم کل وسایل رو جمع کردم ساعت 1000 به رسا زنگ زدم که ببینم چیکار کرده که گفت تا 12 خبرش رو بهم میده که کجا رو واسم رزرو کرده. منم توی اتاقم استراحت میکردم که ساعت 1220 بود رسا زنگ زد و گفت از توی عکسهایی که فرستاده بودی هتل 99 جا داشت که توی محله چینی ها بود اونو واست رزرو کردم  برو همون جا و هزینه هم همون جا به خودشون پرداخت کن.

منم چمدانم رو برداشتم و پایین رفتم به رسپشن گفتم که چک اوت میخوام بکنم اون هم سریع کارهای چک اوت رو انجام داد و روز اول من چون بد موقع رسیده بودیم و نرخ چنج پول در فرودگاه پایین بود برای پرداخت هزینه مالیات اتاق 40 رینگت نیاز داشتم با رسپشن حرف زده بودم که 100 دلار به عنوان امانت پیششون باشه تا روز آخر موقع تخلیه اتاق هزینه مالیات رو به رینگت پرداخت کنم.

 40 رینگت رو پرداخت کردم  و رسید 100 دلار رو دادم و 100 دلارم رو پس گرفتم نکته جالب هم این بود که دلارهایی که امانت گذاشته شده رو خرج نمیکنن و همون دلار خودم رو توی یک پاکت گذاشته بودند و به بقیه مدارک  مثل کپی پاسپورت  و واچر هتل وصل بود به من داد.

تاکسی گرب گرفتم و به هتل جدید که اسمش 99 بود رفتم اونجا به رسپشن عکس رزرو هتل و شماره رزرو رو نشون دادم و با وجود اینکه ساعت تحویل اتاق در اون هتل 1500 نوشته شده بود و الان ساعت 1300 بود کارهای پرداخت هزینه اتاق برای 4 شب رو انجام دادم که هزینه چهار شب 409 رینگت شد و 40 رینگت هم مالیات هتل و مبلغ 50 رینگت هم به عنوان دپوزیت از من گرفتند و عین همون هتل قبلی رسپشن 50 رینگت دپوزیت رو در یک پاکت گذاشت و همراه با مدارک منگنه کرد و بعد از اون کلید کارتی اتاق رو به من تحویل داد.

1QxjayupPXLAXx0GMkBceywmaL5WLOry2UDVCgSE.jpeg

تصویر 106: نمای هتل 99

107.jpg

تصویر 107: اتاق در هتل 99

108.jpg

تصویر 108: اتاق در هتل 99

109.jpg

تصویر 109: اتاق  در هتل 99

110.jpg

تصویر 110: حمام و سرویس بهداشتی اتاق  در هتل 99

به اتاقم که در آخرین طبقه هتل که طبقه 5 بود رفتم و دیدم اتاق نسبت به هتل آرنا استار که بودم کوچکتر و حتی حمام و دستشویی هم از هتل قبلی کوچکتر بود. وسایلم رو که گذاشتم دیدم یخچال درون اتاق نیست و تعجب کردم گفتم حتما خراب شده و برای تعمیر بردند ( در عکس های هتل در سایت بوکینگ عکس یخچال هم بود ) سریع پایین رفتم و از رسپشن سوال کردم که چرا اتاق من یخچال نداره و اون هم گفت کل اتاقهای هتل یخچال ندارند و جالب بود هتل بدون صبحانه هم بود منم به اتاقم برگشتم و گفتم خیلی مهم نیست این 4 روز هم میگذره اما برای نقد و بررسی این هتل که تقریبا داخل بوکینگ امتیاز 6.8 داشت معایبش رو مینویسم که حداقل ایرانی دیگه این هتل رو انتخاب نکنند. الان دمای هوا تقریبا خوب بود و پایین هتل در 50 متری هتل سوپرمارکت برای تهیه آب و نوشیدنی خنک هم بود اما شما فکر کنید توی اوج فصل گرما توی اتاقتون آب خنک نباشه کمی اذیت کننده میشه.

به محمد زنگ زدم که دیدم گوشیش در دسترس نیست و چون تا دیر موقع بیدار بودند هر روز همین کارشون شده بود که گوشی رو روی حالت هواپیما میگذاشتن و راحت میخوابیدند تا هر ساعتی که بیدار بشن غیر از روزهایی که قرار بود تور بریم برای زنگ زدن ساعت گوشی رو تنظیم میکردند.

منم کمی توی سایت های خبری رفتم و اخبار برداشتن ارز مسافرتی رو نگاه کردم که قرار بود به زودی برداشته بشه. بعد از اون گفتم از هتل بیرون برم و اطراف هتل رو کمی بگردم. آدرس صرافی رو از هتل سوال کردم که گفت 50 متر مانده به هتل یک پل هوایی عابر پیاده هست از روی پل داخل PUDA SENTRAL  یک صرافی هست منم به این صرافی رفتم دیدم قیمتش چنج پولش خیلی خوبه و همون جا 100 دلار رو چنج کردم.

مقداری خرید کردم و بعد از خوردن ناهار خوابیدم و ساعت 1930 بیدار شدم به محمد زنگ زدم که تازه بیدار شده بودند محمد سریع سوال کرد واسه هتل چیکار کردی که گفتم فلان هتل رو گرفتم که محمد گفت برو ببین نمیتونی کنسلش کنی بیای پیش خودمون و اصرار میکرد که برم هتل رو کنسل کنم، گفتم فکر نکنم الان که هزینه رو واسه چهار شب پرداخت کردم دیگه کنسل کنند و اگر هم کنسلی داشته باشه قیمت زیادی از پول رو کم میکنه ارزش نداره و همین جا میمونم و مثل قبل واسه بیرون رفتن با هم هماهنگ میکنیم.

 قرار ما واسه ساعت 2200 شد که به کافه هارد راک (HARD ROCK CAFE)  که پایین هتل کنکورد که هتل دوستانم بود بریم. من تاکسی گرب زدم دیدم قیمت رو 14 رینگت زده و گفتم با توجه به مسافت هتل ها و 15 دقیقه پیاده روی گفتم مسیر رفت رو پیاده میروم و برای برگشت که ممکنه دیر موقع بشه و نزدیک به صبح باشه از تاکسی گرب برای برگشتن به هتلم استفاده کنم.

بعد از 15 دقیقه به هتل کنکورد رسیدم و با محمد و عباس به کافه رفتیم دو ساعت و نیمی  رو درون کافه بودیم بعد از اون کمی گشنه بودیم به سوپر مارکت سون الون رفتیم و ساندویچ کوچک سوسیس رو به قیمت هر کدام 2 رینگت خریدیم و چند تایی به همراه یک نوشابه خوردیم. قیمت برخی اجناس مثل تن ماهی و کنسرو لوبیا رو که نگاه میکردم هر کدام 6 یا 7 رینگت بودند که نزدیک به 17000 تا 20000 تومان به پول ما میشد. در سفر به مالزی اگر از ایران چند تا کنسرو بیاری خیلی به صرفه تره تا بخواد اینها رو در مالزی تهیه کنه. مثلا یه ظرف کوچک غذای برنج و مرغ یا گوشت آماده بود که 30 رینگت قیمت داشت و به حدی کوچک هستن ظرفشون که با یک دونه اش آدم کامل سیر نمیشه و به پول خودمون تقریبا 83000 تومان میشد. در سوپر مارکت مقداری تنقلات مثل بیسکوییت و کیک و آبمیوه( آبمیوه پالپ دار و حاوی تکه های درشت خود میوه بود که من خیلی از این آبمیوه خوشم می اومد و مرتب میخریدم قیمتش هم 6 رینگت بود ) خریدم.

111.jpg

تصویر 111: اتاق دوستان کرمانی  در هتل کنکورد

112.jpg

تصویر 112: ساندویچ های سوسیس و آب انگور و آلوئه ورا پالپ دار

 

یکشنبه 14 مرداد

ساعت 0130 شده بود محمد گفت همین جا بمون ولی گفتم میخوام به هتل خودم برگردم به سمت هتل محمد اینا رفتیم و اونجا درخواست تاکسی گرب دادم که قیمت 5 رینگت بود و 2 دقیقه بعد تاکسی رسید و از دوستانم خداحافظی کرده و به سمت هتلم رفتم. ساعت 0145 شده بود  به هتل رسیدم و دوش گرفتم و بعد از یادداشت وقایع روزانه در دفترچه ام  دوباره سرگرم فضای مجازی شدم و ساعت 0500 خوابیدم .

ساعت 0900 از خواب بیدار شدم و چند ساندویچ سوسیسی که از شب قبل گرفته بودم رو خوردم و دوباره خوابیدم و ساعت 1300 بیدار شدم. آماده شدم و به سمت بازار چینی ها رفتم در بازار محله چینی ها که بازار تخته ای و دستفروشی بود کمی خرید کردم قیمت ها نسبت به نقاط دیگر شهر خیلی مناسب تر بود و حتی میشد ازشون خوب تخفیف گرفت.

چندین بسته از قهوه های سفید در طعم های مختلف که خیلی در سایتها تعریفشون شنیده بودم رو خریدم البته قیمت قهوه ها تقریبا گران بود به طور مثال با گیاه TONGKAT ALI که بسته ای 15 تایی بود 33 رینگت قیمت داشت و بقیه اونها هم بین 20 تا 35 رینگت متغیر بود. یک بسته چیپس میوه دوریان و یک بسته شیرینی درخت جوزبویا که به ناتمگ معروف هست گرفتم. از دکه های فروش نماد کوالالامپور، دو نماد مالزی به همراه چندین دسته کلید خریدم و جالب بود همین اجناس در سطح شهر یا مغازه ها دو یا سه برابر گرانتر از محله چینی ها بود.

113.jpg

تصویر 113 : بازار محله چینی ها (CHINA TOWN BAZAAR)

114.jpg

تصویر 114: قهوه سفید دوریان که واقعا بو و مزه بدی داشت

115.jpg

تصویر 115: قهوه سفید

116.jpg

تصویر 116: کاپوچینو قهوه سفید

117.jpg

تصویر 117: قهوه سفید با گیاه TONGKAT ALI

118.jpg

تصویر 118: چیپس میوه دوریان

119.jpg

تصویر 119: بسته شیرینی درخت جوزبویا که به ناتمگ معروف هست

120.jpg

تصویر 120:‌یکی از نماد های مالزی

121.jpg

تصویر 121: یک از نمادهای مالزی

122.jpg

تصویر 122: دسته کلید ها و درب نوشابه باز کن های مختلف از نمادهای مالزی

در برگشت به هتل یک غذا فروشی وسط بازار بود که از اون نصف مرغ کنتاکی به قیمت 35 رینگت و دو ظرف کوچک برنج هر ظرف به قیمت 2 رینگت خریدم و به هتل رفتم. قیمت مرغ کنتاکی خیلی بیش از حد گران بود و تقریبا به پول خودمون یک مرغ کامل 180 هزار تومان میشد که من نصف اون رو 90 هزار تومان به پول خودمان شد گرفتم و به هتل برگشتم و ناهار رو خوردم البته مرغ و برنج واسه شب هم اضاف اومد. یه نکته که داخل غذاهایی که توی شرق آسیا هست غذاها همشون شیرین هستن و اصلا نمک ندارند حتی سس فلفلی هم که همراه غذا به شما میدن ته مزه شیرینی داره.

بعد از ناهار روی تختم دراز کشیده بودم که صدای پیام واتس اپ اومد اون رو که خوندم دیدم دوستم توی ایران هست و خبر برداشته شدن ارز مسافرتی رو به من داد، من هم سریع رفتم سایت های خبری ایران رو چک کردم دیدم آره ارز مسافرتی کامل برداشته شد و از طرفی ناراحت بودم که دیگه واقعا با نبود ارز مسافرتی با این وضع گرانی قیمت دلار و یورو واقعا شاید نشه سفر خارجی دیگه ای رو رفت و از طرفی هم خوشحال بودم که آخرین سفرم رو با ارز مسافرتی اون هم چند روز قبل برداشتن اون انجام دادم .

البته یه عده که خودشون مسافرت خارج از کشور نمیرفتن با دادن آمارهایی دروغین از میزان خروج ارز از کشور جوری مردم رو تحریک میکردند که انگار کل ذخایر ارزی کشور داره توسط همین مقدار کم مسافر از کشور خارج میشه و اینقدر توی سایتها بر علیه ارز مسافرتی جبهه گرفتن تا آخر به نیتشون که برداشتن ارز مسافرتی باشه رسیدن که وقتی ما نمیتونیم یا دوست نداریم به سفر خارجی بریم چرا بقیه مردم کشور برن سفر خارجی و بهشون خوش بگذره و اگر هم میخوان برن سفر خارجی برن ارز رو آزاد تهیه کنند و سفر بروند.

 ساعت 1730 بود خوابیدم که شب بیدار بشم با دوستانم بیرون برم ساعت 2130 بیدار شدم و ساعت 2200 محمد زنگ زد که تا یک تور دیگه هم از ترمه بگیریم و حیفه  8 شب مالزی باشیم و همون دو تا تور رو رفته باشیم و یه جای دیگه مالزی رو هم گشته باشیم منم از بین تورها گفتم تور پوتراجایا رو انتخاب کنیم که محمد گفت خوبه ولی وقتی به عباس گفت، عباس مخالف گرفتن تور بود و نظرش این بود پول تور رو به جاش بریم داخل شهر و خرج تفریح کنیم. در آخر عباس رو راضی کردیم که ما ممکنه دیگه مالزی نیاییم و بهتره بریم یه جای دیدنی دیگه اش رو بگردیم اون هم راضی شد بعد از اون به ترمه زنگ زدم و گفتم تور پوتراجایا رو واسه ما سه نفر بذاره اونم گفت روز رفتن به تور رو بهتون خبر میدم.

ساعت نزدیک 2300 بود یه جورایی حس بیرون رفتن نداشتم به محمد زنگ زدم گفتم امشب من نمیام بیرون شما اگه خواستید جایی برید خودتون برید. بعد از اون با دو تا از دوستام تو ایران تماس گرفتم و  صحبت کردم.

 

دوشنبه 15 مرداد

ساعت 0200 خوابیدم و صبح ساعت 1100 بیدار شدم و دیدم خبری از تماس ترمه نشده، بهش که زنگ زدم گفت واسه امروز تور پوتراجایا جا نداشته و اسم ما رو برای فرداش  نوشته بود .

من برای برنامه امروزم قصد داشتم به سمت پارک پروانه ها(BUTTERFLY PARK) و باغ های اطراف اون برم که به محمد زنگ زدم که خسته بودند و گفتند ما نمی آییم و اگر خواستی خودت برو ، منم به تنهایی پیاده به سمت پارک پروانه ها رفتم و بعد از رسیدن به درب پارک دیدم قیمت ورودی 24 رینگت  هست که اون رو پرداخت کردم و داخل رفتم .

فضای داخل شبیه یه باغ کوچک به همراه گل و گیاه و تعدادی از  پروانه هایی که آزادانه درون پارک پرواز میکردند چون سقف پارک توسط تور پوشانده شده بود که پروانه ها نتوانند از فضای پارک خارج شوند .قیمت بازدید از پارک پروانه ها واقعا زیاد بود و به نظر من ارزش دیدن یه پارک کوچک به این قیمت نبود .

123.jpg

تصویر 123: پارک پروانه ها

124.jpg

تصویر 124: پارک پروانه ها

125.jpg

تصویر 125: ماهی های بزرگ  و زیبای پارک پروانه ها

126.jpg

تصویر 126: پارک پروانه ها

127.jpg

تصویر 127: پارک پروانه ها

128.jpg

تصویر 128: پارک پروانه ها

129.jpg

تصویر 129: پارک پروانه ها

130.jpg

تصویر 130:‌موزه حشرات پارک پروانه ها

131.jpg

تصویر 131: موزه حشرات پارک پروانه ها

132.jpg

تصویر 132: موزه حشرات پارک پروانه ها

133.jpg

تصویر 133: موزه حشرات پارک پروانه ها

134.jpg

تصویر 134: موزه حشرات پارک پروانه ها

135.jpg

تصویر 135: موزه حشرات پارک پروانه ها

136.jpg

تصویر 136: موزه حشرات پارک پروانه ها

137.jpg

تصویر 137: موزه حشرات پارک پروانه ها

138.jpg

تصویر 138: موزه حشرات پارک پروانه ها

139.jpg

تصویر 139: موزه حشرات پارک پروانه ها

140.jpg

تصویر 140:‌ایستگاه شماره 15 از 23 ایستگاه اتوبوس های توریستی KL HOP-ON HOP-OFF

141.jpg

تصویر 141: ایستگاه شماره 15 از 23 ایستگاه اتوبوس های توریستی KL HOP-ON HOP-OFF

بعد از چند دقیقه گردش درون پارک به سمت باغ پرندگان رفتم که قیمت ورودی آن 64 رینگت بود که پشیمان شده و کمی درون فضای سرسبز اطراف گشتم و سپس به هتل برگشتم .

مقداری از کیک و تنقلاتم رو خوردم و بعد به محمد زنگ زدم که محمد گفت ظهر به هتل اونها برم و وسایلم رو بیارم که شب رو همون جا بخوابم که ظهر روز بعد برای تور پوتراجایا همان جا دنبال ما سه نفر بیاد. من به محمد و عباس پیشنهاد دادم که بیایید به بازار چینی ها و سنترال مارکت در محله چینی ها بریم و اگر خرید خاصی دارید اینجا ارزونتر از بقیه جاها هست که قبول کردند و محمد هم به همراه عباس با تاکسی گرب به بازار چینی ها آمدند و همراه هم در بازار گشتیم و مقداری خرید کردند. کنار سنترال مارکت سه بستنی با طعم های مختلف هم خریدیم و خوردیم که قیمت هر بستنی 10 رینگت بود و مثل بستنی هایی بود که در تایلند خورده بودم ولی اینجا فقط در 4 طعم داشت که اون هم فندقی و کرم کارامل و بیسکوییت و شکلاتی کیت کت داشت و هنگام برگشت به هتل چون گشنه بودیم گفتیم از دکه های همین بازار مرغ سوخاری بخریم که قیمت خوبی داشت و قیمت هر فیله مرغ سوغاری 8 رینگت بود که ما سه تا سفارش دادیم و به همراه نوشابه خوردیم و بعد به اتفاق هم به هتل کنکورد رفتیم.

شب به خیابان بوکیت بینتانگ رفتیم تا آخر شب اونجا بودیم و به هتل برگشتیم و خوابیدیم .

142.jpg

تصویر 142: سنترال مارکت محله چینی ها

143.jpg

تصویر 143: سنترال مارکت محله چینی ها

144.jpg

تصویر 144: سنترال مارکت محله چینی ها و بستنی فروشی

145.jpg

تصویر 145: مغازه فروش لوازم ساخته شده از قلع، فلز، شیشه و چوبی

146.jpg

تصویر 146: مغازه فروش لوازم ساخته شده از قلع، فلز، شیشه و چوبی

147.jpg

تصویر 147: مغازه فروش لوازم ساخته شده از قلع، فلز، شیشه و چوبی

148.jpg

تصویر 148: مرغ سوخاری

149.jpg

تصویر 149: میوه ها (دراگون ، کارامبولا، رز اپل، انبه ،کیوی و آناناس)

150.jpg 

تصویر 150: میوه ها (رامبوتان، مانگوستین ، دراگون و جک فروت )

سه شنبه 16 مرداد

صبح ساعت 1100 بیدار شدیم و چون زمان صبحانه هتل رو هم دوستان از دست داده بودند کمی تنقلات خوردیم و به فکر خرید ناهار شدیم که من توی گوگل مپ یه سرچ زدم که غذافروشی های نزدیک به هتل کجاها هستند.

 ساعت 1330 نزدیکترین غذا فروشی که یک غذا فروشی عربی هم بود پیدا کردم و فاصله اش تا هتل کنکورد 5 دقیقه راه بود.

به سمت غذا فروشی رفتیم و با دیدن منو غذایی و غذاهای خوشمزه ای که داشت با قیمت بسیار پایین تعجب کردیم که دو قدمی هتل دوستانم بوده اما دوستانم یک روز به رستوران ایرانی رفته بودند و دو زرشک پلو با مرغ و سالاد و نوشابه باهاشون 120 رینگت آب خورده بود که نزدیک 330 هزار تومان ما میشد خریده بودند. سه پرس کوبیده مرغ با برنج رو به همراه سه نوشابه و سه قرص نان تنوری که همون جا شاطر داشت و نان گرم میپخت سفارش دادیم و بعد از آماده شدن غذا هزینه اون رو که 63 رینگت شد پرداخت کرده و به هتل برگشتیم.

151.jpg

تصویر 151: غذایی که روز قبل دوستانم از رستوران ایرانی دو پرس 120 رینگت خریده بودند

152.jpg

تصویر 152: نمای برج های دوقلوی پتروناس از داخل اتاق دوستان کرمانی  

153.jpg

تصویر 153: منوی غذای رستوران BBQ NIGHTS

154.jpg

تصویر 154: منوی غذای رستوران BBQ NIGHTS

ساعت 1420 شده بود که در حال صرف غذا بودیم که کیفیت واقعا خوبی داشت و یک ظرف سوپ بزرگ هم همراه با غذاها گذاشته بودند که حامد زنگ زد که برنامه زودتر شده و به جای ساعت  1530 ساعت 1430 دنبال شما میام به حامد گفتیم ما تازه داریم ناهار میخوریم و تا تموم بشه و آماده بشیم حداقل نیم ساعت طول میکشه که اونم گفت در دو قدمی هتل هست، گفت باشه ولی سعی کنید زودتر آماده بشید که مسافران دیگه زیاد توی ماشین معطل نشن. ما هم سریع ناهار رو خوردیم و تا آماده شدیم و پایین رفتیم ساعت 1450 شده بود و به همراه حامد و یک خانواده چهار نفره دیگر به سمت پوتراجایا رفتیم.

40 دقیقه بعد به شهر پوتراجایا رسیدیم. توضیح مختصری در مورد این شهر میدم:

 پوتراجایا پایتخت سیاسی مالزی به حساب میاد و تمامی شهر توسط دوربین کنترل می شود و پلیس حضور فیزیکی نداره و جالب اینجاست کلیه کارمندان دولت حق اقامت و زندگی در این شهر رو ندارند و فقط محل کارشون اینجا هست. داخل آب دریاچه بیش از 1000 نوع ماهی یافت میشه که حق ماهیگیری فقط برای پادشاه هست.

برخی از  نمادهای این شهر 5 پل برتر دنیا هستند که در سایز کوچکتر کپی برداری شده به نامهای پل گلدن گیت آمریکا، پل الکساندرا یا پل آرزوها، پل  سیدنی استرالیا، پل رتردام هلند و بزرگترین پل این شهر پل خواجوی اصفهان هست که از رئیس جهمور وقت آن زمان ایران مجوز کپی برداری گرفته شد و ایشان به شرطی قبول کردند که بزرگترین پل و پل اصلی شهر باشه که مورد قبول پادشاه هم واقع شد و در حال حاضر بزرگترین پل این شهر پل خواجوی اصفهان هست.

اسامی ساختمان های معروف هم ساختمان اجلاس مالزی، ساختمان مهاجرت، ساختمان نخست وزیری، مسجد آلومینیومی،مسجد صورتی، ساختمان بیمه ، ساختمان دادگستری و دارایی می باشد.

به ترتیب به سمت نقاط دیدنی و ساختمان های مختلف آن رفتیم و عکس گرفتیم. یه نکته جالب بود که ما به سمت مسجد صورتی رفتیم، نگهبان مسجد ما رو راه نداد و میگفت تا موقع نماز نمیزاریم کسی داخل بره که عکس بگیره من هر چی اصرار کردم راضی نشد و گفت یکساعت دیگه بیایید. از همون بیرون مسجد چند عکس گرفتیم و رفتیم.

155.jpg

تصویر 155: پوتراجایا

156.jpg

تصویر 156: پوتراجایا

157.jpg

تصویر 157: مرکز گردهمایی  بین المللی پوتراجایا

158.jpg

تصویر 158: مرکز گردهمایی بین المللی پوتراجایا

159.jpg

تصویر 159: نمایی از بالای شهر پوتراجایا

160.jpg

تصویر 160: نمایی از بالای شهر پوتراجایا

161.jpg

تصویر 161: پل سری گمیلنگ (SERI GAMILANG BRIDGE ) با الهام از پل الکساندر سوم در پاریس

162.jpg

تصویر 162: پل سری گمیلنگ (SERI GAMILANG BRIDGE ) با الهام از پل الکساندر سوم در پاریس

163.jpg

تصویر 163: PERSIARAN PERDANA دروازه ورودی در مرکز محوری اصلی شهر پوتراجایا

164.jpg

تصویر 164:‌مسجد پوترا (PUTRA MOSQUE ) معروف به مسجد صورتی

165.jpg

تصویر 165: مسجد پوترا (PUTRA MOSQUE ) معروف به مسجد صورتی

166.jpg

تصویر 166: نمایی از درب ورودی مسجد پوترا (PUTRA MOSQUE ) معروف به مسجد صورتی

167.jpg

تصویر 167: ساختمان نخست وزیری

168.jpg

تصویر 168: قصر عدالت (ساختمان اداره قضایی و دادگاه ها )

به سمت اسکله برای سوار شدن کشتی مسافری برای گشت دریایی رفتیم. برای من که کارم کارشناس امور دریایی هست و سرکارم با کشتیها هست تازگی خاصی نداره اما جالب هست که توی کشوری دیگه گشت دریایی بری و جاذبه ها رو از زاویه دیگر ببینی.

گشت دریایی ما تقریبا 40 دقیقه ای شد و در زمان گشت دریایی یک خانم که روی کشتی کار میکرد به زبان انگلیسی در مورد پل ها و نماد های شهرهای مختلف که در شهر ساخته بودند توضیح میداد و بعد از اون لیدر ایرانی یکی از کارگزارها به فارسی همون رو برای ایرانی های درون کشتی توضیح میداد.

169.jpg

تصویر 169: کشتی مسافری (PASSENGER SHIP )

170.jpg

تصویر 170: کشتی مسافری (PASSENGER SHIP )

171.jpg

تصویر 171: نمایی از شهر پوتراجایا از روی کشتی مسافری در دریاچه

172.jpg

تصویر 172: نمایی از شهر پوتراجایا از روی کشتی مسافری در دریاچه

173.jpg

تصویر 173: نمایی از شهر پوتراجایا از روی کشتی مسافری در دریاچه

174.jpg

تصویر 174: نمایی از شهر پوتراجایا از روی کشتی مسافری در دریاچه

175.jpg

تصویر 175: نمایی از مرکز گردهمایی بین المللی شهر پوتراجایا از روی کشتی مسافری در دریاچه

176.jpg

تصویر 176: نمایی از شهر پوتراجایا از روی کشتی مسافری در دریاچه

177.jpg

تصویر 177: بنای یادبود هزاره (MILLENNIUM MONUMENT )

178.jpg

تصویر 178: مسجد توانکو میزان زین العابدین ( MASJID TUANKU MIZAN ZEINAL ABIDIN )

179.jpg

تصویر 179: پل مونوریل (MONORAIL SUSPENSION BRIDGE  )

180.jpg

تصویر 180: پل سری ساجانا (  SERI SAUJANA BRIDGE)

181.jpg

تصویر 181: پل سری گمیلنگ (SERI GAMILANG BRIDGE ) با الهام از پل الکساندر سوم در پاریس

182.jpg

تصویر 182: پل سری گمیلنگ (SERI GAMILANG BRIDGE ) با الهام از پل الکساندر سوم در پاریس

183.jpg

تصویر 183: پل سری ساجانا (  SERI SAUJANA BRIDGE)

184.jpg

تصویر 184: پل سری واواسان (SERI WAWASAN BRIDGE)

 

185.jpg

تصویر 185: نمایی از مسجد پوترا (PUTRA MOSQUE ) معروف به مسجد صورتی

به همراه نمای ساختمان نخست وزیری از روی کشتی مسافری در دریاچه

186.jpg

تصویر 186: پل پوترا ( PUTRA BRIDGE ) بزرگترین پل شهر و الهام گرفته از پل خواجوی اصفهان

187.jpg

تصویر 187: بالن در شهر پوتراجایا

بعد از گشت دریایی به سمت ماشین رفتیم که به هتل برگردیم در مسیر حامد ژتون KFC رو به ما داد و گفت یا شما رو به هتل میبریم بعداً هر وقت دوست داشتید به هر شعبه ای از کی اف سی خواستید برید و مرغ سوخاری رو تحویل بگیرید یا در مسیر سمت مرکز خرید PAVILION شما رو پیاده میکنم و بعد خودتون به هتل بروید ما هم گزینه دوم رو انتخاب کردیم و همون کنار مرکز خرید پیاده شدیم و کمی اطراف رو گشتیم بعد داخل مرکز خرید رفتیم و در طبقه پایینش به کی اف سی رفته و مرغ سوخاری رو تحویل گرفتیم.

بعد از صرف شام زود هنگام به سمت هتل کنکورد رفتیم و کمی در اتاق استراحت کردیم آخر شب هم بیرون رفته و آخرین شب حضورمون در مالزی رو گذروندیم بعد از اون دوستانم اصرار کردن که همون هتل خودشون بخوابم اما از اونجایی که باید میرفتم وسایلم رو جمع میکردم که فردا ظهر اتاق رو تحویل بدم و منتظر بمونم لیدر جهت ترانسفر ما به فرودگاه بیاید گفتم من به هتل خودم میرم.

hvNvtSpGPOyZOHaathijkYFjB3tcOF8cKR6U6SYm.jpeg

تصویر 188: فواره آب زیبای نزدیک مرکز خرید PAVILION

چهارشنبه 17 مرداد

ساعت 0130 بود که با گرفتن یک تاکسی گرب یه قیمت 5 رینگت به هتل خودم برگشتم بعد از جمع کردن وسایلم روی تخت دراز کشیده و کمی اخبار ایران رو از سایتهای خبری چک کردم بعد از اون زنگ گوشی رو روی ساعت 1130 تنظیم کردم و حدود ساعت 0300 بود که خوابیدم .

صبح نیم ساعت زودتر از زنگ آلارم گوشیم بیدار شدم و هر کاری کردم بیشتر بخوابم، خوابم نبرد و از اونجایی که لیدر قرار بود ساعت 1500 برای ترانسفر دنبال من بیاید و حوصله سه ساعت توی لابی نشستن رو نداشتم، پایین رفتم و به رسپشن گفتم اگر من ساعت 1400 چک اوت کنم هزینه اش چقدر میشه که اونم هم گفت برای دو ساعت که شما میخوای میشه 10 رینگت میشه، منم گفتم باشه و تا ساعت 1400 توی اتاق میمونم بعد چک اوت میکنم.

 به اتاقم برگشتم و روی تختم دراز کشیدم و در فضای مجازی سرگرم بودم که ساعت 1330 شد و من رفتم دوش گرفتم و بعد از اون آماده شدم و ساعت 1410 پایین رفتم و چک اوت کردم بعد از تحویل اتاق رسپشن از دپوزیتی که روز اول 50 رینگت داده بودم 10 رینگت هزینه دو ساعت اضاف ایستادن درون اتاق کم کرد و 40 رینگت به من پس داد.

چمدانم به همراه کوله پشتی رو به رسپشن تحویل دادم و رسید گرفتم و از هتل بیرون رفتم که کمی اطراف هتل بگردم تا ساعت 1500 بشه و لیدر بیاید. بعد از گشتی کوتاه دیدم 47.50 رینگت پول دارم به صرافی که در مرکز خرید روبروی هتلم بود رفتم و گفتم این پول رو به دلار یا یورو تبدیل کنم. پول رو دادم گفت 11 دلار میشه گفتم به یورو هم چک کن، که گفت به یورو 10 تا میشه گفتم پس همون 10 یورو رو به من بده.

189.jpg

تصویر 189: ماشین های لباسشویی پولی نزدیک هتل 99

بعد از چنج رینگت به یورو به سمت هتل برگشتم و ساعت نزدیک به 1500 شده بود که دیدم حسین زنگ زد و گفت آماده باش چند دقیقه دیگه جلو هتل هستیم منم گفتم آماده ام و توی لابی نشستم.

چند دقیقه بعد حسین با دو دوست کرمانی من آمدند و منم سوار ماشین شدم و به سمت فرودگاه رفتیم. در مسیر فرودگاه از حسین سوال کردم که متولد چه سالی هست و چند ساله در مالزی کار لیدری رو انجام میده، گفت 12 ساله اینجا هست و زنش هم ایرانیه بعد از اون حسین حرفهای جالبی در مورد ازدواج با دختران مالزی برای ما زد و گفت که دوستش چند روز پیش مراسم عقدش با یک دختر از مالزی بوده میگفت فوق العاده زنهای قانعی داره و حتی زن دوستش گفته بوده اصلا سرویس طلا برای مراسم نمیخوام و خانواده پسره با خواهش زیاد دختر رو راضی کردند که حداقل بذار ما یک گردنبند خالی واست بگیریم که گفته بوده بگیرید نگهش میدارم اما توی مراسم گردنم نمی اندازم. بعد از اون حسین میگفت برای ازدواج بهشون تسهیلات 500 هزار رینگتی میدن و واقعا برای ما جالب بود.

یه نکته دیگه هم که بود که گفت اگر یه وقت فکر رفتن از ایران رو دارید و بتوانید پایه یک رو بگیرید درآمد خوبی میتوانید داخل اروپا داشته باشید مثلا هر راننده پایه یک که روی تریلرهای ترانزیت کار میکنه توی اروپا ماهانه 8000 دلار حقوق میگیره.

 بعد از حرفهای حسین به اون گفتم کار و شغل اصلی من کارشناس امور دریایی هست ولی بدلیل اینکه 11 سال هست که گواهینامه پایه یک دارم شغل دومم رانندگی اتوبوس هست و بصورت موردی در ماه یک یا دو بار به عنوان راننده اتوبوس هم کار میکنم.

 ولی خیلی جالب بود واسم که حقوق یک ماه یک راننده پایه یک در اروپا برابر با 3 سال حقوق من در شغل کنونی که کارشناس امور دریایی هست می باشد .

 به فرودگاه رسیدیم و بعد از خداحافظی از حسین به همراه محمد و عباس داخل فرودگاه رفتیم و چون زمان پرواز ما 2025 بود و ساعت 1630 بود در فرودگاه نشستیم و کمی تنقلات خوردیم و منتظر ماندیم تا کانتر مربوط به پرواز قطر باز بشه و من که از قبل هم جای صندلی هامون رو انتخاب کرده بودم و هم چک این کرده بودم که راحت چمدان ها رو تحویل بدیم و به سمت گیت خروجی برویم.

 

190.jpg

تصویر 190: نمایی از فرودگاه کوالالامپور

191.jpg

تصویر 191:نمایی از برج کنترل فرودگاه کوالالامپور

192.jpg

تصویر 192: آستون مارتین در فرودگاه کوالالامپور

193.jpg

تصویر 193: بنز S 450 L   در فرودگاه کوالالامپور

194.jpg

تصویر 194: سالن فرودگاه کوالالامپور

ساعت 1830 بود که کانتر تحویل بار باز شد و ما وسایلمون رو تحویل دادیم و به سمت گیت پرواز خروجی رفتیم. یک نکته که گیج کننده بود در کارت پرواز ما گیت خروجی رو C25  زده بود و جایی که بار رو تحویل دادیم و کانتر پرواز قطر بود H بود اما ما به سمت گیت C که رفتیم گفتن از اینجا نیست باید از گیت B   بروید بعدا پایین که رفتید سوار مترو فرودگاه شوید در آخر به همون گیت C25  میرسید.

 بعد از رسیدن به گیت خروجی منتظر نشستیم تا  ساعت 1940 گیت باز شد و ما سوار هواپیما شدیم و لحظه خداحافظی از کوالالامپور فرا رسیده بود. درون هواپیما که ایرباس A340 بود نشسته بودیم که ساعت 2025 شده بود و هواپیما به سمت باند پرواز رفت و ده دقیقه بعد تیک آف کرد و به سمت قطر پرواز کرد.

195.jpg

تصویر 195: چند دقیقه قبل از پرواز از مالزی به سمت قطر

بر خلاف پرواز رفت که قطر به مالزی از نوع بوئینگ  787 بود که ردیف صندلی هاش 3-4-3 بود پرواز برگشت ردیف صندلی هاش 2-4-2 بود و من دو صندلی که کنار پنجره بود رو برای خودم و محمد گرفته بودم و عباس رو اولین صندلی سمت چپ از ردیف چهارتایی ها گرفته بودم که نزدیک به هم باشیم.

 در طول سفر مهمانداران مثل پرواز رفت مرتب در حال پذیرایی بودند و منم چون میخواستم بیدار باشم و سرگرم باشم در دو تایم مختلف با فاصله سه ساعت قهوه سفارش دادم. یکی از مهمانداران خوش برخورد که چهره ای شبیه به کره ای ها داشت و خیلی کم شبیه تایلندی ها بود یکبار که برای من قهوه آورد پرسیدم اهل کدوم کشوره که اونم گفت کره ای هست.

196.jpg

تصویر 196: شام هواپیمایی قطر در پرواز مالزی به قطر

 یه نکته که در هواپیمایی قطر هست مهمانداران هواپیما از نقاط مختلف جهان انتخاب شدند و شما در طول پرواز مهمانداران رو از کشورهای مختلف میبینید.

 پرواز برگشت ما برخلاف پرواز رفت که در فرودگاه خراب شده بود و ما خیلی اذیت شدیم خیلی سریع از اونی که فکر میکردیم زمان زود میگذشت و راحت بودیم. هفت ساعت و نیم بعد به قطر رسیدیم و هواپیما راس ساعت 2250 به وقت قطر به زمین نشست و بعد از پیاده شدن از هواپیما چون تا پرواز بعدی ما که ساعت 0200 بود ما در فرودگاه گشتی زدیم و ساعت 0100 به سمت گیت خروجی پرواز قطر به شیراز رفتیم و روی صندلی های نزدیک گیت نشستیم تا گیت پرواز باز شود.

197.jpg

تصویر 197: نزدیک شدن به قطر از روی نقشه مانیتور صندلی هواپیما

198.jpg

تصویر 198: سالن فرودگاه حمد قطر

چند دقیقه بعد گیت باز شد و ما سوار اتوبوس شده و به سمت هواپیما رفتیم و یه نکته خیلی جالب اینجا بود که راننده اتوبوس فکر میکرد داره توی رالی پاریس به داکار رانندگی میکنه و سر پیچ ها اتوبوس رو با حد سرعت می پیچوند و بعضی اوقات ترمز های ناگهانی میگرفت که کل مسافران خودشون رو گرفته بودند که زمین نخوردند و همه تعجب کرده بودیم راننده چرا اینطور رانندگی میکنه.

نکته جالب دیگه هم بازم هواپیما در آخرین نقطه ممکن فرودگاه گذاشته شده بود بطوریکه که ما ده دقیقه ای توی رالی و رانندگی افتضاح این راننده بودیم تا به هواپیما رسیدیم.

بعد از اون سوار هواپیما شدیم و راس ساعت 0200 هواپیمای ما که مثل پرواز رفت از شیراز به قطر از نوع ایرباس A330  بود در مسیر برگشت هم از قطر به شیراز از همون مدل بود، از روی باند  تیک آف کرد و به سمت شیراز پرواز کرد و دیگه داشتیم بعد از یک سفر خوب به سمت کشور خودمون برمیگشتیم.

199.jpg

تصویر 199: لحظه قرار گرفتن روی آسمان شهر شیراز و نزدیک شدن به فرودگاه شیراز

ساعت 0430 به وقت ایران بعد از یک پرواز یکساعته (اختلاف ساعت ایران با قطر یکساعت و سی دقیقه هست ) به فرودگاه شیراز رسیدیم و هواپیما روی زمین نشست.

200.jpg

   تصویر 200 : نزدیک شدن هواپیما به باند فرودگاه شیراز و نمایی از شهر شیراز

 

بعد توسط اتوبوس ها به سالن اصلی فرودگاه آمدیم و در صف مهر ورود به کشور توسط ماموران گذرنامه ایستادیم که از اونجایی که سه نفر بودند تا گذرنامه ما مهر شد حدود بیست دقیقه ای توی صف بودیم.

بعد از خوردن مهر ورود به کشور در گذرنامه به سمت ریل چمدان ها رفتیم و بعد از برداشتن چمدان ها به سمت دستگاه ایکس ری رفتیم که چمدان ها رو از زیر دستگاه رد کنیم. در صف ایکس ری مسئولین گمرک فرودگاه شماره قبض چمدانی که توسط کانتر پرواز قطر در مالزی  به مسافران دادند با شماره قبض دست شما چک میکردند که کوله پشتی و چمدان هر فرد مال خودش باشه.

بعد از رد شدن چمدان از دستگاه ایکس ری قبل از خروج از سالن فرودگاه به صرافی درون فرودگاه رفتیم و در مورد نرخ خرید یورو و دلار سوال کردیم که واقعا با قیمت پایینی خرید میکرد و دوستانم رو از فروش یوروشون در فرودگاه پشیمون کردم و گفتم ما که یک روزی رو در شیراز میخواهیم بمانیم، فردا به صرافی درون شهر میرویم و اگر خواستید بفروشید اونجا یورو رو به پول ایرانی چنج کنید.

بعد از اون به سمت درب خروجی سالن فرودگاه و به پارکینگ فرودگاه رفتیم و ماشین هایمان را برداشتیم و هزینه پارکینگ هر ماشین برای 10 شب 100 هزار تومان شد. سفر خارجی ما در همین لحظه  تمام شد و به خانه اجاره ای که در شیراز برای یک شب گرفتیم رفتیم.

 

نکات مهم و پیشنهادات:

1.در حال حاضر با وجود شرایط ارزی در صورت سفر به مالزی مقداری مواد غذایی مثل کنسروجات با خود ببرید .

2.رستوران های عربی یا دکه های فروش غذایی قیمت مناسب و کیفیت غذای خوبی دارند و قیمت غذاهاشون خیلی پایینتر از رستوران های ایرانی هست .

3.نقاط دیدنی رو میتوانید قبل سفر روی گوگل مپ ذخیره کرده و در طول مدت زمان سفر از اون برای رفتن به نقاط بهره بگیرید.

4.با توجه به گرانی ارز در حال حاضر خرید اجناس در مالزی گرانتر از ایران هست و به صرفه هست در خود ایران خرید کنید.

5.پاسپورت و مدارک مهم رو در سیف باکس درون اتاق هتلتون بگذارید و عکس صفحه اول گذرنامه رو توی گوشی خودتون داشته باشید تا در صورت نیاز اون رو به جاهایی که میخوان نشان دهید .

6.لباس و وسایل شنا و کیف ضد آب موبایل و دمپایی در صورتی که پارک آبی می روید از ایران همراه خود ببرید و  فراموش نکنید چون قیمت خرید وسایل شنا در پارک آبی بیش از حد گران هست .

7.در فرودگاه چنج پول خیلی پایین تر از شهر هست و در صورت امکان در فرودگاه پولتون رو چنج نکنید .

8.سیم کارتتون رو در یک سفر 8 یا 10 شبه به مقدار 10 رینگت شارژ کنید کافی هست و در سوپرمارکت ها به راحتی کارت شارژ سیم کارتتون وجود داره . اگر اپراتور UMOBILE بود برای فهمیدن شماره تلفن خود *118# رو وارد کنید هم شماره تلفن شما هم مبلغ باقیمانده شارژ رو نشان می دهد و حتی بسته های اینترنت رو هم نشان میده که میشه اونها رو خرید.

9.اتوبوس های KL HOP-ON HOP-OFF در مالزی دارای 23 ایستگاه در نقاط دیدنی شهر کوالالامپور هست و از اون برای رسیدن به تمام نقاط با هزینه کم میشه استفاده کرد .

10.حتما نرم افزار تاکسی یاب گرب (مثل اسنپ در ایران اگر استفاده کرده باشید) رو روی گوشی خود نصب کرده و در طول سفر خیلی به صرفه هست از اون استفاده کنید مخصوصا زمانی که 3 یا 4 نفر باشید . یک نکته خیلی مهم هم اینه که بعضی مواقع با قیمت های عجیب روبرو شدید درخواست تاکسی رو نهایی نکنید و کنسل بزنید دوباره امتحان کنید تا قیمت واقعی بیاد .(به عنوان مثال همون مسیری رو که من بین دو هتل میرفتم یکبار زدم دیدم قیمت رو 94 رینگت زده در صورتی که همیشه قیمتی که معمولا واسه من میداد بین 5 تا 7 رینگت بود بعد از کنسل کردن دوباره درخواست زدم قیمت 7 رینگت شد و اون رو نهایی کردم. البته در برخی از ساعات قیمت کمی بالاتر میره اونم در حد چند رینگت، اما اگر قیمت عجیبی رو مشاهده کردید دوباره درخواست بزنید )

11.سعی کنید قوانین مالزی رو رعایت کنید و از توهین یا بی احترامی و دست زدن به معابد و جاهایی که برای اونها مقدس هست خودداری کنید.

 

در آخر از خانم چوی مسئول تور خارجی آژانس که در طول سفر همکاری لازم رو با توجه به خرابی هواپیمای رفت، هماهنگی برای ترانسفر به هتل با کارگزار و تغییر بلیط برگشت هواپیما انجام داد، ترمه خانم یکی از لیدرهای خونگرم و دوست داشتنی شرکت سفیداری که واقعا با رفتار خوبش میخواست تمام مسافران این کارگزاری بهشون در طول سفر خوش بگذره،حسین،رسا و حامد دیگر لیدر های این کارگزار که افراد خوب و با معرفتی بودند و مدیریت محترم شرکت کارگزاری سفیداری که بسیار منظم و با در اختیار داشتن لیدرهای با تجربه و خوش برخورد تشکر میکنم .

با آرزوی سفرهای شاد و هیجانی دیگر برای خودم و شما خواننده عزیز سفرنامه

 

هزینه های سفر :

تور 4 شب با پرواز قطر 6400000 تومان

هزینه تغییر تاریخ بلیط برگشت  380000 تومان

هزینه 4 شب اضافه بر تور هتل 459 رینگت (در زمان سفر من 1260000 تومان )

هزینه 3 تور گردشی درون مالزی 120 دلار هر تور 40 دلار (در زمان سفر من 1260000 تومان )

هزینه مواد غذایی، ناهار و شام ، تفریحات شهری، تاکسی، بلیط  و ورودی ها و غیره 700 رینگت (در زمان سفر من  1900000 تومان)

مجموع هزینه ها 11200000 تومان  

 

 

امین خمیس زاده

مرداد 1397

     

نویسنده : امین خمیس زاده

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی‌گیرد.