داستان از کجا شروع شد..
اوایل تیرماه 97 بود یک شب به اتفاق همسرم تو خونه نشسته بودیم ، که همسرم یک پیشنهاد جالب دادید گفت بیا بریم سه ، چهار روزه سفر ، گفتم کجا ؟ گفت یک کشوری که ویزا نخواد !! آخه ما سفرهامون همین طوریه ، مثلا یک دفعه تصمیم میگیریم و یا سریع میریم و اگه احتیاج به ویزا وبرنامه ریزی قبلی داشته باشه کارهاشو می کنیم و بعد میریم .... به نظرم خیلی خوبه اینطوری یهویی تصمیم گرفتن و رفتن !! آخه هستند کسایی که فکر می کنن سفر کردن و یا کلا تنها سفر کردن خیلی سخته باشه و باید خیلی از قبل برنامه ریزی کنن و همه چیز هماهنگ بشه براشون و تازه شایدم آخرشم نرن کلا !! ، ولی ما همین که تصمیم میگیریم ، پیشنهاد سفر رو مطرح می کنیم شاید همسفر پیدا کردیم ، اگه اوکی بودن چه بهتر با همراهیشون خوشحال می شیم در طول سفر وگرنه خودمون سفر رو انجام می دیم و خیلی هم همیشه عالی بوده و خوش گذشته بهمون .
خوب نشستم با هم فکر کردیم ، کجا بریم حالا ، که هم قیمتش مناسب باشه و هم ویزا نخواد ، اول صربستان مطرح شد یکم که بیشتر فکر کردیم دربارش به این نتیجه رسیدیم که احتمالا برای ما خیلی فان نباشه دیدن این کشور ، چون بیشتر کشورهای مطرح اروپا رو دیده بودیم ، ترکیه ، ارمنستان ، مالزی و .... کشورهایی که ویزا نمی خواد رو هم قبلا رفته بودیم . دنبال یک جای جدید و یک فرهنگ متفاوت بودیم ، یهویی نمی دونم از کجا به ذهن همسر جان اومد و پیشنهاد داد بریم لبنان !!!
گفتم لبنان !! نه !! لبنان جنگه ، اسرائیل ، سوریه ، داعش ..!!! لبنان فلان .، لبنان چیه .... آخه لبنان هم شد جا... و از این حرفا !!
ولی یک چیز مشترک تو ذهن دو تا مون از قبل بود ، بیروت عروس خاورمیانه ... و اینکه در گذشته مثلا 8 سال پیش و یا قبل تر از اون دوست داشتیم این شهر رو ببینیم ، شاید واقعا این یک فرصت بود برای رسیدین به این علاقه گذشته که هنوز یک گوشه کوچولو ذهنمون باقی مونده بود .
البته این رو هم بگم همسر جان بعد این پیشنهاد بهم گفت ، چند روز پیش مطلبی خونده تو اینترنت در خصوص اینکه از 26 خرداد 97 سفیر لبنان تو ایران گفته از این تاریخ شهروندان ایرانی می تونن به لبنان سفر کنن بدون اینکه گذرنامه اونها مهر ورود و خروج به لبنان بخوره !! لازمه بگم سفر به لبنان احتیاج به ویزا نداره واسه ایرانی ها.
حالا چرا مهر ورود و خروج نخوره ! به خاطر اینکه شنیده بودیم البته مطمئن نیستیم که اینجوری عمل میشه و یا نه در واقع ، کسایی که مهر ورود و خروج لبنان ثبت بشه تو پاسپورتشون ، ممکنه برای گرفتن ویزا شینگن ، انگلیس ، کانادا و آمریکا دچار مشکل بشن ، شایدم با توجه به وضع این قانون توسط لبنان یعنی عدم ثبت مهر ورود و خروج بی ربط هم نباشه این موضوع .
پس این میشد یک امتیاز مثبت برای سفر ، قرار شد فردا اطلاعات بیشتری کسب کنیم و بعد تصمیم بگیریم .
فردا تو سایت ها شروع کردیم بلیط پروازها رو چک کردن ، قیمت بلیط برای بازه زمانی تو نیمه اول تیرماه برای رفت و برگشت 5 روزه حدود 1.5 میلیون خود سایت هما که 3 روز در هفته پرواز مستقیم به بیروت داشت نشون می داد ، با یک حساب کتاب برای هتل و خروجی و ... حدود 2.5 میلیون برای هر نفر یک سفر 5 روزه به لبنان برامون هزینه برمی داشت .
همون جا قیمت تورهای لبنان رو هم چک کردیم حدود 2.7 تا 3 میلیون قیمت می دادن و از اونجایی که ما سفرهامون رو خودمون مدیریت و برنامه ریزی می کنیم کلا بی خیال تور شدیم. در خصوص صحت و سقم خبر مهر خوردن پاسپورت هم پرس و جو کردیم دیدم می گن این طوره ولی کسی تجربه اش رو جایی ذکر نکرده بود راجع به این موضوع !! تو تایمی که ما تصمیم به سفر داشتیم ، ارز مسافرتی هم با ارائه پاسپورت و بلیط و ویزا به قیمت 5200 تومن بابت هر یورو تعلق میگرفت ، طبق لیست برای کشورهای تقریبا همسایه و نزدیک ایران 500 یورو و سایر کشورها 1000 یورو نفری ، که لبنان هم جزء 1000 یورویی ها بود تو لیست ، فکر خوبی بود ارز رو هم با قیمت خوب می شد خرید تو اون تایم اختلافش با بازار آزاد حدود 4000 هزار تومن میشد . به دوستانمون هم پیشنهاد دادیم همسفر ما بشن و قرار شد خبر قطعیش رو بدن .
5 تیر ماه بود ، شب نشستیم و با خودمون گفتیم خوب چیکار کنیم حالا بریم یا نه ،تعریف لبنان که کشور کوچیکیه با طبیعت زیبا و ساحل های گسترده رو شنیده بودیم ، و بعدش اینکه برای ما یک جای خاص حساب می شد جایی که متفاوت بود با سفرهای قبلی مون و همین طور با توجه به شرایط این کشور و اخبار سیاسی راجع بهش یک حس هیجان و اضطراب در ما بود، که البته ما استقبال می کنیم از این جور سفرهای هیجانی !! آخر شب با گفتن بگیرم یا نگیرم ، رفتیم تو سایت ایران ایر وقیمت بلیط پرواز رو برای 11 تیر رفت ساعت 8 صبح و 15 تیر97 ساعت 21 برگشت ، که قیمت 1.6 میلیون رو نشون می داد و یکم افزایش پیدا کرده بود همون شب خریدیم و دیگه خیال خودمون رو راحت کردیم از بریم و نریم!!! . از تو سایت بوکینگ هم یک هتل 4 ستاره با امتیاز خوب رزرو کردیم که به جاش دربارش مینویسم .
فردا صبح که از دوستان خبر گرفتیم و بلیط رو چک کردیم دیدیم شده 2.4 میلیون !! قیمتها واقعا شناور بود . همسفر ما خودمون 2 نفر شدیم ، همون روز رفتم بانک و حواله ارز مسافرتی به مبلغ 2000 یورو و هر یورو 5200 تومان گرفتم که تو فرودگاه تحویل می دادن ، برام جالب بود چند نفر داشتن برای سوریه 1000 یورو می گرفتن!!
وقت کم بود و ما هیچ اطلاعاتی راجع به سفری که داشتیم ، نداشتیم . شروع کردیم تو مدت باقی مونده جاهای دیدنی بیروت و لبنان و سایر اطلاعات لازم مثل حمل و نقل ، غذا و ... رو از سایتهای داخلی و خارجی در آوردن و لیست کردن برای خودمون .
یک شنبه 10 تیر ماه راهی تهران شدیم ، دوشنبه ساعت 8 صبح زمان پرواز ما بود به بیروت ، گفتیم این سری زودتر بریم چون باید ارز رو از فرودگاه بگیریم ، کانتر ایران ایر باز شده بود ، جالب بود برامون تعداد زیاد نوجوان های کم سن و سال لبنانی تو صف پرواز ، اینا ایران کارشون چیه ؟! برای اونها هم سفر به ایران بدون ویزاست و احتمالا خیلی راحت تر از ما !! تو صف کانتر با دیدن افراد نمی شد گفت مقصد یک سفر توریستی باشه در ظاهر البته !! بگذریم کارت پرواز رو گرفتم و اولین خروجی 220 هزار تومنی در سال 97 رو ماشالله پرداخت کردیم !! یادش بخیر سال گذشته 70 خروجی و الان برای بار اول 220 دوم 330 و سوم440 بابت خروجی پرداخت بشه ، آخه چند برابر افزایش ...........!!!
فرودگاه امام طبق معمول شلوغ ، از بازرسی رد شدیم و به سمت بانک ملی طبقه پایین رفتیم، واییییی!! تا حالا تو فرودگاه همچین صفی رو برای گرفتن ارز ندیده بودم ، 3 تا صف نامنظم و شلوغ برای بانکهای ملی ، ملت و تجارت و سامان تشکیل شده بود ، زن و مرد و پیرو جوون و بچه تو هم پیچیده بودن و سر و صدا و داد و بیداد ، دعوا ، جیغ .... اصلا وضعی بود واسه خودش !!!!! تفاوت نرخ ارز چه میکرد اینجا ، با خودم فکر کردم افراد خارجی که این وضع رو می بینن با خودشون چه فکری می کنن درباره ما .
با هر مصیبتی بود 4 تا اسکناس 500 یورویی گرفتیم و راهی گیت پرواز شدیم ( تو این شرایط اگه دیر برسید یا باید پرواز رو از دست بدید یا بی خیال ارز بشید. البته الان که دیگه این خبرا نیست و تموم شد ) ساعت 9 پرواز ایر باس شرکت هما به مقصد بیروت پرواز کرد و با پذیرایی صبحانه در طول پرواز 2.5 ساعتی ما رسیدیم بیروت ، و یا به عبارتی عروس خاورمیانه!!
بیروت
اگه سمت راست هواپیما نشسته باشید هنگام ورود به فرودگاه بیروت احساس اینو دارید که بر روی دریا می خواد فرود بیاد هواپیما، چون تنها سطح دریا رو میبینید ، فرودگاه بین المللی بیروت به اسم رفیق حریری نخست وزیر فقید لبنان ، تنها فرودگاه بین المللی بیروته ، فرودگاه معمولی بود ، وقتی وارد شدیم دیدیم توریست های غربی زیاد بودن تو فرودگاه و یکم خیالمون راحت شد!!
نرسیده به گیت بازرسی کارت هایی هست که باید قبلش پر کنید و بعد با پاسپورت تحویل پلیس مرزبانی بدید که اطلاعاتی راجع به مشخصات ، محل اقامت و مدت حضورتون تو لبنانه ، تو سالن مسافرین ایرانی که با پرواز ما بودن کم کم جمع شدن و توشون تک و توک کسایی بودن مثل ما که برای سفر تفریحی اومده بودن لبنان و بقیه بیشتر کاری بودن فکر کنم . تو صف انتظار برای چک پاسپورت و ورود من میدیدم که ماموران بازرسی پاسپورت همه افراد قبل ما رو مهر می زنن تند تند !!
نوبت ما شد دوتایی رفتیم جلو ، مامور که پسری جوان با لباس فرم نظامی بود ، پاسپورتها رو نگاه کرد همونجا بهش گفتیم ما نمی خوایم پاسپورتمون مهر ورود بخوره و می خوایم روی کارت جداگانه این کار رو کنید ، یک دفعه دیدیم چپ چپ ما رو نگاه کرد و با عصبانیت گفت Why ، ما هم خیلی خونسرد سر حرفمون موندیم و گفتیم قانونتون اینو میگه و ما می تونیم درخواست کنیم روی کارت جداگانه مهر بزنید ، با ناراحتی و صدا بلند انکار می کرد که همچین چیزی نیست ، یکی از هم وطن ها عزیز اومد گفت مشکلی هست من عربیم خوبه کمکتون کنم؟ ما هم تشکر کردیم و گفتیم احتیاجی نیست خودمون حلش می کنیم ، یک دفعه مامور کناریش که صدای ما رو شنید به عربی بهش گفت درست میگن همینجوریه ، با اون هم کلی صحبت کرد و دوتایی بلند شدند رفتن یک اتاق دیگه ، بعد حدود 5 دقیقه اومدن به ما گفتن بریم اتاق مافوقشون ، و جدا جدا اول من رفتم بعد همسرم ، اونجا رئیسشون از من پرسید برای چی نمی خواین مهر بخوره ، مگه ما تروریستیم !!!! منم گفتم ، وااا نه این چه حرفیه ولی ما وقتی این قانون رو فهمیدیم که اجرا شده تو کشور شما تصمیم گرفتیم بیایم ، آخه ممکنه برای شینگن و آمریکا به مشکل بخوریم بعد !!! طرف و بقیه که دورش بودن معلوم بود ناراحت بودن از این موضوع و البته حق هم داشتن فکرشو کنید به کشور خودمون هم اگه همچین نگاهی بود حتما ناراحت می شدید ، البته نمی خواد فکرشو کنید چون الان این کار اجرایی شده و جدیدا هم ایران همین قانون رو داره انجام می ده یعنی مهر ورود و خروج به ایران نمی زنه چون ممکنه برای توریستهایی که به ایران سفر می کنن بعدا برای گرفتن ویزا آمریکا مشکل پیش بیاد !!! ای وای من ....
بگذریم آقای رئیس مرزبانی بعد از اینکه کلی پاسپورت منو ورق زد و ویزاهای مختلف شامل چند تا شینگن و انگلیس و ... دید و انگشت می کشید روش که تقلبی نباشه!! احتمالا با خودش گفته اینا حق دارن نگران باشن!!! خخخخ ، یک کارت صورتی رنگ برداشت مشخصات رو پر کرد داخلش و داد به همون مامور و برگشتیم جلو گیت بازرسی ، برای همسرم هم دقیقا همین مراحل و سوالات تکرار شد جداگانه ، ولی در آخر مهر توی پاسپورتمون نخورد و توی کارت صورتی خوش رنگ خورد !! و ما خوشحال و با احساس پیروزی ( احتمالا جزء اولین کسایی بودیم که از این قانون استفاده کردیم و خودشون هم کامل نمی دونستن جریان چی هست) قدم به شهر بیروت عروس جون خاور میانه گذاشتیم ).
در خصوص حمل و نقل عمومی تو بیروت خیلی تحقیق کرده بودیم و به این نتیجه رسیدیم که بیروت نه مترو داره و نه تراموا و حتی اتوبوس درست درمون ، حمل و نقل اصلی توسط تاکسی و ون ها انجام میشه . از فرودگاه هم بیشتر با تاکسی به مرکز شهر رفت و آمد میشه با کرایه 20 دلار ، ولی ما می دونستیم ون های سفید رنگی از جلو ترمینال با کرایه 1.5 دلار مستقیم به ایستگاه چارلز هلو که ایستگاه مرکزی بیروته و از اونجا هم به همه جا لبنان سرویس داره ، میشه رفت .
واحد پول لبنان پوند لبنانه که به لیره هم میشناسنش ، جالب بود برای ما که به خاطر ثبات اقتصادی بالای لبنان !! ارزش پول این کشور از خیلی وقت پیش به ازای هر دلار 1500 پوند لبنان بوده و تغییرات نرخ ارز تو این کشور بسیار اندک و نا محسوس می باشد . چیزی که قبلا اصلا فکرشو هم نمی کردیم لبنان و ثبات اقتصادی بالا .....!!
تو ذیل تبدیل انواع ارزها رو به پوند لبنان براتون می زارم :
- 100 یورو حدود 175,051 پوند لبنانLBP
- 10 لیر ترکیه حدود 3256 پوند لبنانLBP
- 10ریال عربستان حدود 4018 پوند لبنانLBP
- 100 دلار حدود 150,750 پوند لبنانLBP
- 1 پوند حدود 1986 پوند لبنانLBP
هتل ما تو بیروت هتل 4 ستاره SantonaResidence نام داشت ، به پیشنهاد خیلی افراد و سایت ها ما هتل رو تو خیابون الحمرا که یکی از خیابونهای اصلی و مرکزی شهره انتخاب کردیم ، این هتل هم امتیاز خوبی داشت و مسافرهای قبلی راضی بودن ازش ، برای 4 شب اقامت این هتل رو از سایت بوکینگ به مبلغ 234 دلار برای یک اتاق دبل رزرو کرده بودیم .
از جلو ترمینال فرودگاه ون های سفید رو دیدم ، و با یک گروه خانواده که حدود 10 نفر می شدن سوار ون شدیم و ظرفیت تکمیل، قبلش تو فرودگاه حدود 20 دلار چنچ کردیم که همون 30000 تا پوند لبنان رو بهمون داد و کارمزد خیلی کمی داشت ، خوشبختانه گروه هموطن عزیز که از کارمندان شرکت ایران ایر بودن و شرکت بلیط این پرواز رو بهشون هدیه داده بود ، آدرس اونها هم خیابون الحمرا بود ، با راننده توافق کردیم به ازای نفری 3$ کلا ما رو برسونه خیابون الحمرا .
بلوار اول فرودگاه که بلوار کوتاهی بود به اسم امام خمینی نام گذاری شده ، ورودی شهر چنگی به دل نمی زد ، هر چی به مرکز شهر نزدیک تر می شدیم اوضاع بهتر می شد کمی ، وارد خیابون الحمرا شدیم و با توجه به راهنمایی نرم افزار مسیر یابمون سر چهار راهی که 5 دقیقه تا هتل فاصله داشت پیاده شدیم . خیابون الحمرا پر مغازه و فروشگاه های مارک و غیر مارک و رستوران بود و پاتوق برای مردم محلی و گردشگران . شواهد که اول ورودمون دیدم نشون می داد که بله اینجا جایی متفاوته و خوشحال بودیم از این بابت . از یک خانم باشخصیت و مهربون که همراه بچش بود آدرس هتلمون رو پرسیدیم ( راستی تو لبنان بیشتر افراد به زبان انگلیسی و فرانسوی آشنا هستن و مشکلی نخواهید داشت ) ایشون ملیت ما رو سوال کرد و وقتی فهمید ایرانی هستیم با لبخندی از ما پذیرایی کرد و ما را طفلک با بچه کوچیک تا دم در هتل رسوند .
هتل SantonaResidence که توی یکی از خیابونهای فرعی الحمرا با موقعیت عالی قرار داشت ساختمونی سفید چند طبقه ایی بود که ما وارد لابیش شدیم ، لابی تمیز با رایحه بوی خوش نظر ما رو جلب کرد ، خانم و آقای مرتبی که رزرویشن این هتل بودن با روی باز از ما استقبال کردن ، راستی من قبل رفتنم ، یک ایمیل به این هتل فرستادم که ما هتل شما رو برای جشن سالگرد آشناییمون انتخاب کردیم و تقاضای یک اتاق زیبا رو ازشون کردم تو ایمیل ، در جواب ایمیل من پاسخ دادن که ما یک سورپرایز برای شما داریم هنگام ورود! من هم جواب ایمیل رو که پرینت گرفته بودم بهشون نشون دادم و کارمند هتل با لبخند خوند و از من گرفت ، از ما تقاضا کردن منتظر باشیم تا کارهای ما رو انجام بدن در حین این کار هم یک بار اومد و ازمون پرسید چیزی میل دارید براتون بیاریم که ما تشکر کردیم .
به جای اتاق دبل به ما یک آپارتمان یک خوابه بسیار مرتب و شیک تحویل دادن که اختلاف قیمتی حدود 100$ با رزرو ما داشت و گفتن این هم هدیه هتل ما به شما .... خیلی خوشحال شدیم و تشکر کردیم و آپارتمانمون رو تحویل گرفتیم که عکسهاش رو پایین براتون می زارم .
آپارتمان ما در هتل بیروت
بعد از یک استراحت عالی تو هتل بالطبع اولین جایی رو باید تو عصر می دیدم ، جایی نبود بغیر از صخره معروف روشه که یک جورایی نماد و معرف بیروت و لبنانه .
از هتل خارج شدیم مسیریاب فاصله 20 دقیقه ایی تا صخره رو از هتل نشون می داد ، تصمیم گرفتیم از داخل خیابون الحمرا بریم ، چه خبر بود این خیابون ، تو کافه های کنار خیابون LCD بزرگ گذاشته بودم و ملت در حال تماشای فوتبال جام جهانی بودن برزیل با صربستان مسابقه داشت اگه اشتباه نکنم ، زن و مرد در حال کشیدن قلیون و با لذت مشغول تماشا فوتبال، جیغ و داد و هورااااا ، جو باحالی بود اونجا ، اینجا طرفدار برزیل و فرانسه خیلی زیاد بود ؛ خودشون که تیم نداشتن . خیابون الحمرا برای پیاده روی و قدم زدن و دیدن و خرید از فروشگاه های مختلفش محل خوب و پرجنب و جوشیه ، از انتها خیابون سرازیر شدیم به سمت صخره روشه ، محله های بیروت جالب بود یا ساختمونهای خرابه و زشت بود یا شیک و مدرن ، نزدیک ساحل خونه های شیکی بنا شده بود و مورد بعدی تنوع خیلی خیلی زیاد ماشین های لوکس و گرون قیمت تو این شهر بود!!
از کنار خط ساحلی گذشتیم تا با این صحنه مواجه شدیم ، صخره روشا ...
اولین دید ما از صخره روشه
صحنه زیبایی بود غروب آفتاب در کنار این صخره طبیعی در دل دریا ، اگه فرصت داشتید حتما توی رستورانهای و کافه های کنار صخره که منظره ایی فوق العاده دارن خودتون رو بصرف یک نوشیدنی یا قلیان و غذا دعوت کنید ، ویو این کافه ها و رستورانهای عالیه .
خط ساحلی کنار صخره روشه که تا امتداد شهر پیش میره محل تجمع و پیاده روی مردم محلی و دختر و پسرهای جوون و عاشق پیشه بود . یک جای خوب برای اینکه شما بنشینید و از مناظر اطرافتون لذت ببرید حتما تو بیروت همین جاست و سرگرم خواهد کرد شما رو . بله تیم برزیل هم برد و جوونهای خوشحال ریختن تو خیابونهای و با پرچم برزیل سر و صدا و کلی کیف کردن ، جو جالبی بود دیدن شادی برادران لبنانی !!
شادی مردم برای بردن تیم برزیل
کلی از نسیم دریا و هوای خوب و غروب زیبا فیض بردیم و برگشتیم هتل ، مسیر برگشت سربالایی بود در ضمن !!وسط شهر که رسیدیم صدای شلیک اسلحه اونم پشت سر هم و تند تند با صدای بلند شوق دیدن صخره روشه از سرمون پروند !! و گفتم به همسرم وااییییییی دیدی جنگ شد ! چیکار کنیم حالا ..... این صداها هم چند بار تکرار شد و جالب بود بقیه مردم بی تفاوت بودن ! سوال کردیم جریان چیه ، گفتن به خاطر برد فوتبال تیم برزیله و اینجوری با فک کنم کلاشینکف شلینک می کنن و خوشحالیشون رو نشون می دن !! از اون روز هم هر وقت صدای تیر اندازی می شنیدیم خوشحال می شدیم که باز یکی تو فوتبال برده و جنگ نشده !! خخخ
شام کباب لبنانی خوردیم که تو مایه های کباب کوبیده خودمون بود ، نخود و روغن زیتون جزء لاینفک غذای لبنانی هست ، توی این چند روز هر جا می رفتیم ، میدیدم صبح و شب مردم در حال نخود خوردن در انواع مختلف بودن !!
یکی از دلایل ما برای انتخاب این هتل بغیر امتیاز خوبش و تمیزیش ، ارائه صبحانه لبنانی بود که با سینی در اتاق سرو می شد ، البته بعدا به این نتیجه رسیدیم که این مدلی هم تو چند روز خسته کننده میشه و همون سرویس متنوع بوفه بهتره ، عکسهایی از صبحانه این چند روز تو هتل رو براتون پایین می زارم ، ولی هم مقدارش و هم کیفیتش خوب بود .
صبحانه هتل
روز دوم
جونیه – بیبلوس Byblos
عکس پانورما از ارتفاعات جونیه
امروز رو اختصاص دادیم برای دیدن منطقه جونیه و استفاده از ساحل های دیدنی لبنان ، منطقه جونیه لبنان که بیشتر منطقه مسیحی نشین این کشور محسوب می شه ، با بیروت حدود نیم ساعت راه فاصله داره ، منطقه ایی پر از هتلهای ساحلی و ساختمونهای تقریبا بلند که از امتداد خط ساحلی تا ارتفاعات سرسبز ادامه دارن .
برای رفتن به این منطقه با تاکسی خودمون رو رسوندیم به ایستگاه چارلز هلو ، از خیابون الحمرا تا این ایستگاه نفری 2000 پوند لبنان پرداخت کردیم ، که از امتداد خط ساحلی هم عبور کرد و راننده بعد از صحبت باهاش فهمیدم که از اعضای حزب الله لبنانه ، مرد خوبی بود و صحبت باهاش جالب بود ، تو ایستگاه چارلز هلو برای رفتن به جونیه هم می تونید با اتوبوس برید که زیر ایستگاه اصلی مسافرهای رو سوار می کنند ، کرایشون بیشتر بود فکر کنم 5000 پوند لبنان بود و هم مینی بوس ون های بزرگ که گوشه خیابون ایستادن ، بپرسید راهنمایی تون می کنن و راحت پیدا می کنید ، کرایه مینی بوس بین 1500 تا 2000 پوند لبنان می شد ولی تو مسیر چند بار توقف داشت که اتوبوس اینطور نیست فکر کنم ، ما با مینی بوس به سمت جونیه حرکت کردیم اتوبان شلوغی بود و سرتاسر پر فروشگاه های بزرگ و همین طور بیلبورد های تبلیغاتی با تبلیغات خاص که هیچ سنخیتی با تصورات قبلی ما از لبنان و کشور دوست و برادر مسلمان ما نداشت !!
منطقه بالای جونیه ، حریصا نام داره و یکی از مکان های مقدس ، کلیسا بانوی ما تو اونجاست ، ما از راننده خواستیم که تله کابین ما رو پیاده کنه البته اولش گفتیم حریصا که می خواستیم اشتباه پیاده بشیم ، تو آدرس پرسیدن خیلی خوب بودن مردمش و کلی راهنمایی می کردن و وقتی به ایستگاه نزدیک تله کابین رسیدیم خودشون گفتن پیاده بشیم ، ایستگاه کنار شعبه مک دونالد بود ، از زیر گذر حدود کمتر از 10 دقیقه پیاده تا ایستگاه تله کابین فاصله داره ، تو مسیر هم پلازهای ساحلی اختصاصی همراه با استخر خصوصی وجود داشت که با پرداخت هزینه ورودی می شد استفاده کرد .
بلیط تله کابین برای مسیر رفت و برگشت 9000 پوند لبنان بود ، سوار یکی از کابین ها شدیم و آروم به سمت بالا حرکت کرد ، مسیر طوری بود که از بین خیلی از خونه ها می گذشت و تو ارتفاعات سرسبز ادامه داشت ، واقعا منطقه زیبایی بود و خیلی خوشمون اومد ، ایستگاه تله کابین در بالا هم خودش خیلی قشنگ بود و منظره ایی فوق العاده داشت از اون بالا ، عکسهای پایین نمونه ایی از این منظره زیباست .
تله کابین جونیه
وقتی به انتهای مسیر تله کابین اون بالا رسیدیم و پیاده شدیم ،تا کلیسا بانوی من Our Lady of Lebanon پیاده بالا رفتیم ، هوا این منطقه خیلی خوب بود ، محوطه کلیسا و اطرافش هم دیدنی بود ، مسیر دوار رو تا رسیدن به مجسمه حضرت مریم ادامه دادیم و به بلندترین نقطه اونجا رسیدیم .
کلیسا و نمای زیبا از ارتفاعات جونیه
حدود 1 ساعتی از محوطه کلیسای بانوی ما و اطرافش استفاده کردیم و دوباره با تله کابین برگشتیم پایین .
مسیر بعدی ما شهر بیبلوس بود برای استفاده از یکی از ساحل های قشنگ این کشور و دیدن این شهر تاریخی و قرون وسطایی با مینی بوس راهی اونجا شدیم ، در خصوص سواحل کشور لبنان بعد از کلی تحقیق می تونم بگم ، اگه تو خود شهر بیروت بخواین از ساحل و شنا در دریا استفاده کنید یک ساحل عمومی داره به اسم Ramlet Al Baida که سمت همون صخره روشه می باشد ، ساحل عمومیه و مردم محلی بیشتر از این ساحل استفاده می کنن ، ولی اگه بخواین تو بیروت برای شنا به ساحل های اختصاصی برید باید هزینش رو پرداخت کنید که امکانات خوبی مثل استخر و .... هم داره .
ولی پیشنهاد من به شما استفاده از ساحل های عمومی و آزاد در نزدیکی شهر بیروته مثل بیبلوس که هم تمیزه ، هم آزاد و هم منظره زیبایی داره. (و چند تا ساحل دیگه که در پایان سفرنامه بهش اشاره کردم)
شما تو ساحل بیبلوس می تونید همزمان هم ساحل شنی رو داشته باشید و هم از ساحل سنگی استفاده کنید ، با مینی بوس از جونیه تا بیبلوس حدود 15 دقیقه راه بود ، کرایه 1000 پوند لبنان، از یکی از مسافرها خواستیم ایستگاه ساحل بیبلوس به ما بگه پیاده بشیم ، از ایستگاه تا ساحل حدود 10 دقیقه پیاده راهه از سوپر مارکت سر راه مقداری خوراکی گرفتیم و رفتیم به سمت ساحل ، ساحلش واقعا تمیزه و زیبا با ماسه نرم ، آب زلال ، و کلی تخت و رستوران اطرافشه که می تونید کرایه و استفاده کنید ، استفاده از کل محوطه ساحل رایگانه دوش آب هم داره ، یک محیط آروم و خوب برای یک استراحت و آب تنی با خیال راحت در یک روز عالی ، اینجا رو حتما پیشنهاد می دم در سفر به لبنان ، ما حدود 2 ساعت تو این ساحل بودیم و بعد به سمت بیبلوس حرکت کردیم .
ساحل بیبلوس
هنگام خروج از ساحل در امتداد یک خیابون باریک به یک 3 راه رسیدیم ، خیلی اتفاقی و با همراهی یک خانم مهربون مسیر سمت چپ رو رفتیم ، موقع اومدن از مسیر سمت راست اومده بودیم ، با حدود 10 دقیقه پیاده روی خودمون رو تو مرکز قدیم شهر بیبلوس دیدم .
شهر بیبلوس
شهر بندری بیبلوس که بین خود عربها این کشور به اسم جبیل میشناسنش ، یک شهر بسیار بسیار قدیمی شاید قدمت 7000 ساله داشته باشه ، و یکی از قدیمی ترین شهرهای قرون وسطایی زنده دنیاست ، این شهر که در 35 کیلومتری شمال بیروت قرار داره تو میراث جهانی یونسکو ثبت شده و تاریخچش به دوران فنیقی ها و جنگ های صلیبی بر می گرده ، کلیسا قدیمی ، بندرگاه ، قلعه و بازار و..... این شهر دیدنیه ، ما از دیدن این شهر واقعا لذت بردیم ، انگار تو تاریخ قدم می زدیم ، خیلی خیلی زیبا بود این شهر ؛ ما ابتدا برای استفاده از ساحلش اینجا رو انتخاب کردیم ولی واقعا خوش شانس بودیم اتفاقی این شهر قدیمی رو هم دیدیم .
تصاویر شهر زیبای بیبلوس
عصر بود که با همون مینی بوس ها مستقیم برگشتیم بیروت ، روز بسیار خوبی بود .
روز سوم
Bourj Hammoud
منطقه بورخم حمود ، یک مکان در نزدیکی شهر بیروته که خیابونی از فروشگاهها مختلف لباس و ... تو اینجاست ، ما بیشتر برای خرید ادویه و گشتی تو این منطقه شهر اینجا رفتیم ، از مینی بوس های ایستاده کنار چهار راه هتل برای رفتن به این منطقه سوال کریدم و از همونجا سوار شدیم و بعد کلی طول مسیر با کرایه 1000 پوند اونجا رسیدیم ، اول همون اتوبان راه جونیه ما رو پیاده کرد ، خوبی مینی بوس هاشون این بود که میشد قسمتهای مختلف شهر رو دید مثل محله اشرفیه که مناطق خیلی خوب و باکلاس بیروت محسوب می شه رد شدیم و دیدیم اونجا رو .
ساختمونهای باقی مونده از جنگ لبنان که نماش رو همون طور دست نخوره به یادگار نگه داشته بودن
نماهای مدرن در کنار نماهای داغون رو همه جای بیروت میشه دید
بازدید از کوچه های باریک و بازار های این منطقه خوبیش اینه که می تونید تنوع قومی که جمعیت بیروت رو تشکیل می ده ببینید وتجربه کنید. این منطقه که در شرق اشرفیه و حومه شهر بیروت قرار داره ، پر ارامنه عزیزه که کلیسا و سبک زندگی خودشون رو دارن، صنایع دستی و فروشگاه ها مواد غذایی و رستورانها و کافه ها رو هم همه جا می تونید ببینید.
اینو بگم کلا خرید تو لبنان گرونه ، همه چیز خیلی گرون تر از اون چیزی که فکر می کردیم بود ، این خیابون پر از لباس فروشی های است که مارک نیستن و انواع مدلها رو میشه اینجا پیدا کرد به نسبت قیمتهای مناسبتری هم داره اگه قصد خرید داشته باشید نسبت به سایر مناطق، تو خیابون های فرعیش سوال کردیم و به چند تا ادویه فروشی رسیدیم ، و چند نمونه انواع ادویه گرفتیم ، ادویه مرغ برای کباب شیش طاووق که مثل جوجه کباب خودمونه و ادویه کباب و گوشتش و همچنین ماهی پیشنهاد میشه برای خریدن .
تو این محل سیم کشی ساختمونها و خیابون خیلی قاطی پاتی بود و اصلا معلوم نبود سیم ها از کجا اومده و به کجا میره ، نمی دونم چطور اگه سیمی قطع بشه از کجا پیدا و وصلش می کنن !!!
برای نهار برگشتیم سمت هتل و رستوران بربر که معروفه اینجا سر چهار راه هتل ما چندین شعبه داشت و ساندویچ فلافل و کباب خوردیم ، راستش رو بخواین یکی از انگیزه های سفرم به لبنان تست غذاهای اینجا بود ، فکر می کردم خیلی باید خوشمزه باشه با توجه به شهره غذاهای لبنانی ، ولی به اون صورت که تصور می کردیم نبود ، البته این نظر شخصی ماست ،و به قول خودمون وووووو نبود . حتی توی معروف ترین رستوران هاش ، غذا و حجم و کلا کیفیت غذاهای ایرانی یک چیز دیگست.
بعد ازظهر رفتیم سمت ساحل عمومی بیروت Ramlet Al Baida از هتل تا اونجا پیاده 25 دقیقه راه بود ، ساحلی وسیع با ماسه های نرم ، البته به تمیزی ساحل بیبلوس نبود ، چون دیگه همه جور آدم اونجا بودن ، ولی بازم خوب بود دیدنش و قدم زدن در ساحلش، اونجا شنا نکردیم .
ساحل عمومی بیروت
از کنار ساحل با 2 مسیر ون عوض کردن رفتیم به مسجد Mohammad Al-Amin Mosque محمد امین ، مسجدی بسیار بزرگ و زیبا که کنارش مقبره رفیق حریری قرار داشت ، البته اون ساعت بسته بود محل مقبره ، از داخل مسجد و فضای اونجا خیلی خوشمون اومد ، نزدیک مسجد کلیسا سنت جرج قرار داره Greek Orthodox Cathedral of Saint George که اونجا ما نرفتیم ، ولی نزدیکی کلیسا و مسجد کنار هم ، و زندگی مسالمت آمیز ادیان مختلف جالب بود برای ما تو این کشور .
مسجد و کلیسا کنار هم
مسجد زیبا محمد امین
از مسجد محمد امین تا میدون ساعت معروف بیروت راهی نبود ، پیاده به اون سمت رفتیم ، این قسمت شهر که بالاترش به Beirut Souks
معروفه یک جای عالی برای خرید و صرف وقته ، اصلا این نقطه کلا با قسمت های دیگه شهر فرق می کنه ، بسیار شیک و با کلاس و با انواع فروشگاه های بزرگ از مارک های مختلف ، اگه خیابان امتداد ساحل رو هم مثل ما پیاده برید ، از دیدن برج های شیک ، رستورانهای خاص ، ماشین های گرون قیمت ، و تیپ و قیافه مردم تو این نقطه از شهر تعجب می کنید که آیا اینجا همون لبنانه که تو ایران ازش می شنویم !!!
میدان ساعت
نماد I Love Beirut هم تو ابتدا منطقه لوکس بیروت می تونه محل خوبی باشه برای گرفتن عکس یادگاری از این شهر زیبا ، Grand Serail ساختمان نخست وزیری هم نزدیک میدان ساعته که ما به دیدن از فاصله دورش بسنده کردیم .
قصر نخست وزیر
با پیاده روی توی این محل تا رسیدن به هتل سومین روز اقامتون توی بیروت هم به پایان رسید برای شام هم دلمه برگ مو و یک نوع دیگه دلمه که داخل مایعی قرار داشت رو چون خیلی از دلمه اینجا تعریف شنیده بودیم خریدم و برای خوردن به هتل بردیم ، دلمه برگ موش اصلا خوب نبود و اون یکی رو هم که معلوم نبود چی بود دوست نداشتیم اصلا و نخوردیم!! .
روز چهارم
دانشگاه آمریکایی بیروت : از هتل ما تا این دانشگاه که سمت دریا قرار داشت حدود 10 دقیقه پیاده راه بود ، بازدید از داخل دانشگاه آمریکایی بیروت با ارائه پاسپورت امکان پذیره ، محوطه بسیار سرسبز و تمیز با ساختمونهای مختلف و ویو دریا و دانشجویان مرتب و شیک پوش و آزاد ، برداشتی بود که ما از این دانشگاه داشتیم و دیدیم .
دانشگاه آمریکایی بیروت
یک موزه تاریخی هم تو این دانشگاه قرار داره که بازدید ازش رایگانه و جالب بود دیدنش برای ما ، چون خیلی از آثار کشورم ایران عزیز رو اینجا دیدم .
موزه دانشگاه بیروت
از ماهی و میگو این شهر خیلی تعریف کرده بودن ، دوست داشتیم بازار اصلی ماهی فروشی این شهر رو ببینم که البته نشد ، ولی اتفاقی شب قبل تو پشت خیابون نزدیک هتل یک مغازه ماهی فروشی دیدم که تعطیل بود اون ساعت شب ، تصمیم گرفتیم برای نهار امروزمون ازش خرید کنیم ، و وقتی رسیدیم دیدیم بازه و چه تنوع خوبی هم داشت و همه محصولاتش تازه بودن و با کلی مشتری ؛ همونجا هم انتخاب های ما رو که خودشون پیشنهاد دادن تمیز کردن و مرتب آماده پختن تحویلمون دادن .
اینم عکس آماده کردن نهار روز آخرمون تو هتل ، که جای همتون خالی و خیلی خوشمزه شده بود .
نهار ما در هتل
بعد از ظهر بازدید از خلیج بیروت یا Zaitunay Bay رو داشتیم ، خوبی خیابون الحمرا این بود که به همه جا دسترسی داشت ، با 20 دقیقه پیاده روی رسیدیم به قسمت دیگه ایی از شهر که اینجا هم مدرن و شیک ساخته شده بود ، خلیج بیروت شلوغ و پر از مردمی که برای استراحت ، قدم زدن و همین طور ورزش کردن این مکان رو انتخاب کرده بودن ، نشستن لبه بندرگاه که زیر پات پر از ماهی بود و دیدن مردم شاد و خوشحال بیروت برای ما هم لحظات شادی رو رقم زد.
خلیج بیروت
ماهی های فراوون زیر پامون
از مراکز مهم خرید و بزرگ در بیروت میشه از ABC مال، بیروت مال، سیتی مال،سوکس بیروت،الدورادو و . . . نام برد ، ما بعد خلیج مستقیم با ون رفتیم به مرکز خرید ABC مال که یکی از شعبه هاش تقریبا نزدیک هتل بود و ما تو مسیر قبلا دیده بودیم و تو برنامه عصرمون قرارش دادیم ، این مرکز خرید بسیار بزرگ ، شیک و مدرن بود ، قیمت ها بالا و اجناس شیک ، این مرکز مملو از جوانان و نوجوانان خوش صورت و شاد لبنانی بودکه دقایقی خوش رو اونجا در کنار هم داشتن .
مرکز خرید ABC
آخرین شب حضورمون رو هم در بیروت با خوردن کباب در کبابی جی شعبه خیابون الحمرا که از معروفترین کبابی های این شهر بود گذرونیدم و برگشتیم هتل .
روز آخر
صبح قشنگ استراحت کردیم و صبحونه رو خوردیم ، برنامه خاصی نداشتیم ، پرواز برگشتمون ساعت 21 بود ،از هتل خواستیم اتاقمون رو تا ساعت 3 بتونیم داشته باشیم که قبول کردن ، دوباره گشتی تو خیابون الحمرا زدیم ومقداری خرید و برگشتیم هتل ، قبل هتل یک سر به فروشگاه شیرینی پزی Amal Bohsaliکه نرسیده به هتل بود زدیم ، باقلوا و شیرینی های لبنانی معروفه که این شعبه هم یکی از بهترین هاش رو ارائه می ده ، یک شیرینی مخصوص لبنان به اسم Kunafa است که ظاهر وسوسه انگیزی داشت، از بهترین جای پخت این کنافه رو میشه تو همین Amal Bohsali بخرید و بخوردید ، البته اول وقت باید برید چون زود تموم می شه ، ما که دم ظهر بود رفتیم تموم کرده بود و نداشت و به خریدن چند نوع باقلوا بسنده کردیم که خوشمزه هم بود شیرینی هاش ولی حیف نشد کنافه رو امتحان کنیم .
خیابون الحمرا
ساعت 3 اتاق رو تحویل دادیم و پول هتل رو تسویه کردیم ، چمدون ها رو امانت گذاشتیم تو اتاق امانت در لابی و برای نهار رفتیم رستوران ام نزیه Café Em Nazih این رستوران که از رستوران های خیلی معروف بیروته ، یک شعبش تو خیابون الحمرا و شعبه دیگش تو این آدرسه Pasteur Street – Gemmayze | Behind Coral gas station البته اینو در نظر داشته باشید که برای شبهای آخر هفته یعنی شب شنبه و یک شنبه که تعطیله باید از قبل رزرو کنید میزتون رو ، آخر هفته ها شعبه دیگش که حومه شهره خیلی شلوغ میشه ، همراه با موسیقی زنده که خیلی طرفدار داره ، البته ما شب برگشتمون بود و نشد اونجا بریم ، ولی برای نهار رفتیم شعبه خیابون الحمراش ، اگه می خواین بصورت بوفه آزاد انواع غذاهای لبنانی رو امتحان کنید اینجا محل خوبیه برای این کار .
کافه ام نزیه
بعد از ظهر هم چون هنوز وقت داشتیم برای آخرین بار رفتیم ، صخره روشه البته این سری تا پایین صخره رفتیم که منظره زیبایی داشت ، دیدن پریدن و شیرجه زدن مردم محلی تو اون امواج دریا ، بچه هایی که تو تجمع آب لای صخره ها مشغول بازی بودن و هواپیماهایی که از ارتفاع خیلی پایین از کنار صخره در حال فرود تو فرودگاه بیروت بودن ، خاطره خوبی از ساعات پایانی حضورمون در بیروت برامون باقی گذاشت .
برگشتیم هتل ، چمدونها رو تحویل گرفتیم و با دوبار سوار شدن به مینی بوس و ون به مبلغ 2000 پوند لبنان برای هر نفر خیلی راحت رسیدیم جلو فرودگاه رفیق حریری و از اونجا با 5 دقیقه پیاده روی تو ترمینال بودیم ، دقیقا موقع خروج هم اتفاق هنگام ورود سر مهر زدن پاسپورتها و سوال و جواب برامون پیش اومد البته نه به سفت و سختی ورودمون !!!
خیلی از همسفرهای که با ما وارد لبنان شدن توی پرواز برگشت هم با ما بودن ، و پرواز سر ساعت پرید و ما لبنان رو ترک کردیم .
قطعا لبنان زیباتر از اون چیزیه که تصورش رو می کنید ، ما بعد از سفرمون نگاهی دیگه به این کشور پیدا کردیم ، نه اینکه فکر کنید خیلی همه جا تمیز و مرتبه مخصوصا تو بیروت اینطور نیست ، شما هم ساختمون مدرن رو می بینید و هم خرابه ها و ساختمونهای خیلی ضعیف و هم قشری از مردم از طبقه پایین و هم مردمی فوق العاده ثروتمند ، زندگی های لاکچری رو با سفر به مناطق مختلفش زیاد خواهید دید ، البته شاید بگید خوب همه جا اینطوریه هم فقیر داره هم غنی ولی به نظر ما اینجا خیلی بیشتر به چشم میومد این فاصله طبقاتی و محسوس بود ، ولی یک چیز که اینجا رو شاید برای ما خاص کرده بود و بیشتر احساس کردیم آزادی مردمشه که هر کس به هر دین و اعتقادی که داشت آزاد و به اختیار خودش عمل می کرد .
این شهر، شهر قلیون بود شما هر جایی می بینید افراد در حال قلیون کشیدن هستن ، انواع قلیونها رو اینجا می تونید ببینید ، بعضی قلیون هاشون به جای مخزن آب قلیون از خربزه ، هندوانه ، آناناس و ....استفاده می کنن ، ما هم سوغاتی یک قلیون کوچیک برنجی که با صدف تزئین شده بود خریدم .
لبنان مردم خوبی داره و ما بدی ازشون ندیدیم ، تیپ و قیافه مردم مخصوصا جوان ترها قابل قیاس با سایر کشورهای عربی که سفر کرده بوده ام بهشون نبود و بالاتر بودن ، کلا از این سفر خیلی راضی بودیم ، سفری متفاوت برای ما بود ، لبنان کشور زیباست که سفر بهش توصیه می شه و فراتر از تصورات ما بود . ممنون و سپاس از همراهیتون با من در دنبال کردن این سفرنامه .
چند موضوع درباره لبنان :
- تو لبنان دلار هم مثل پوند لبنان خیلی کاربرد داره و استفاده می شه ، البته توجه کنید وقتی دلار می دید بقیه پولتون رو به واحد خودشون بر می گردونند . نگران تبدیل هم نباشید تقریبا همه جا یکسانه .
- اگه فقط به قصد ریلکس کردن و استراحت لبنان رو انتخاب می کنید ، باید یک هتل عالی کنار ساحل جونیه یا هر جای دیگه انتخاب کنید که مثل آنتالیا خدمات کامل ارائه بده ، ولی در غیر این صورت تو مرکز شهر بیروت هتل بگیرید ، چون رفت و آمد بین جونیه و بیروت شما رو خسته می کنه .و در عین حال نمی تونید اون طور که باید از شبهای بیروت لذت ببرید .و همین طور توجه داشته باشید درجه هتلها این شهر از استانداردهای معمول پایین تره .
- چند تا ساحل خوب و رایگان در لبنان:
pierre friends beach lebanon
Tyre (Sour) Coast بعد شهر صیدا
Byblos
Ô-Glacée
نویسنده : Behnaz Y