برفراز ابر ها ، ترکینگ آببر طارم به قلعه رودخان
سفر برای هرکدام از ما اهل سفر به یک شکل متفاوت معنی میشود ، یکی سفر به یک مقصد توریستی و سواحل و هتل 5 ستاره رو میپسنده دیگری کنکاش در دل تاریخ و بناهای قدیمی و دیگری هم تجربه های ماجراجویانه و سختی راه و گرفتن جایزه اش در پایان کار و دیدن صحنه ها و مناظری که دیدنش برای هرکسی ممکن نیست.
در ایران مناطق زیادی برای تجربه ترکینگ وجود دارد و به جرات یکی از زیباترین مسیرهای پیمایشی در ایران مسیر ترکینگ آببر به قلعه رودخان محسوب میشه. مسیری که با گذر از دشت های سرسبز و سپس خط الراسی بر فراز جنگل های منطقه حفاظت شده گشت رودخان که اغلب اوقات اقیانوس ابری بینظیری در زیر پایتان رقم میزند و در انتها فرود از مسیری جنگلی زیبا و گذر از کنار بنای تاریخی قلعه رودخان به اتمام میرسد.
بهترین زمان برای پیمایش این مسیر از میانه های اردیبهشت ماه تا اواخر تابستان است .
دسترسی تلفن همراه در این مسیر بسیار ضعیف است. خرداد 97 قرار شد بعنوان راهنما، برای بار دوم این مسیر را پیمایش کنیم. دفعه ی اول در تعطیلات نیمه خرداد سال 95 بود که بخاطر شرایط هوایی منطقه و هم شلوغ بودن مسیر تجربه متفاوتی برایم داشت.
روز 5شنبه 24 خرداد، ساعت 4 صبح طبق قرار قبلی حرکت را از میدان آزادی تهران شروع کردیم. برای رسیدن به شهرستان آببر، در جاده قزوین رشت پس از منجیل با دیدن تابلوی طارم به سمت غرب تغییر جهت میدهیم و بعد از حدود یک ساعت در ساعت 9 صبح به شهرستان آببر میرسیم.
برای صرف صبحانه در ابتدای ورودی شهر با سفره خانه سنتی عمو قربان شده هماهنگ شده بود.
طول مسیر از شهرستان آب بر به قلعه رودخان حدود 50 کیلومتر می باشد که 15 کیلومتر اول آن تا کوه های بالای شهرستان آببر توسط نیسانی که از قبل هماهنگ شده بود. طی شده (هزینه نیسان 160 تومان و هر نیسان تا 15 نفر ظرفیت دارد) طی کردن این مسیر حدود یک ساعتی طول کشید.
دفعه گذشته که به اینجا آمدم جاده خاکی تا به همین نقطه بود ولی متاسفانه در این دو سال تا میانه ی مسیر پیمایش جاده کشی شده و تا منطقه "دایله سر" امکان رفتن با نیسان وجود داره.
نکته ای که باید قبل از پیمایش در نظر داشته باشید این است که به علت احتمال بالای مه گرفتگی و احتمال گم شدن حتما GPS مسیر را همراه داشته باشید که میتوانید به راحتی از سایت WIKILOC آنراپیدا کنید.
این بار تنها گروه حاضر در منطقه ما بودیم که لذت مسیر را قرار بود تنهایی ببریم . از محل پیاده شدن دوراهی وجود داره که در انتها هر دو به یک نقطه میرسند ولی مسیر چپ که به سمت شمال میرود زیباتر ولی پرشیب تر است. راس ساعت 12 ظهر بعد از مرتب کردن کوله ها استارت کار پیمایش ما کلید خورد. شیب اول مسیر کمی نفرات رو اذیت کرد چون باید غذا و آب دو روز رو همراه خودشون میاوردن. متاسفانه بعلت کمبود بارش ها چشمه های مسیر خشک شده بودند پس همراه داشتن آب نکته خیلی مهمی بود.
بعد حدود یک ساعت شیب مسیر تمام میشه و به دشتی رسیدیم که در انتهای آن چندین گوسفند سرا و گله های بزرگ در حال چرا بودن.
بعد از چند دقیقه ای نفس تازه کردن ، باید به سمت غرب و با رسیدن به بالای یال مجددا به سمت شمال حرکت کرد ، در این لحظه بود که باید وارد توده مه ی که جلوی ما قرار داشت میشدیم و هوای گرم و آفتابی خرداد خودش رو به سرمای مه و بارش داد.
بعد از حدود یک ساعت ادامه دادن در مسیر پاکوب، پاکوب به سمت پایین و جاده میرسه و باقی مسیر را باید تا دشت دیزاب در جاده پیمایش میکردیم. در چند نقطه از مسیر در کنار دیواره چشمههای آبی وجود داره ولی آب قابل اعتمادی ندارد.
ساعت حوالی 6 عصر بود که به دشت دیزاب رسیدیم. سنگینی کوله های حداقل 20 کیلویی شانه همه نفرات رو به درد آورده بود ، با رسیدن به دشت شروع به برپا کردن کمپ کردیم. 3 نفر از همنوردان اولین باری بود که شبمانی میکردند و با مراحل برپا کردن و تنظیم چادر بهشون آموزش دادم.
ابتدای دشت چشمه ای وجود داره ولی صرفا جهت درست کردن چای ازش استفاده کردیم.
در قسمت شمالی دشت صخره های زیبایی وجود دارد که به جنگل های پایین دست مشرف که به همراه تعدادی از همنوردان بعد از برپا کردن کمپ سرزدیم . گله های اسب که در منطقه حضور داشتند در غروبی که رنگ آسمان به ارغوانی درآمده بود چیزی نیست که در وصف بگنجد.
روز دوم
صبح روز دوم بعد صرف صبحانه حدود ساعت 10:50 زیر آفتاب سوزان پیمایش رو شروع کردیم . مسیر جاده ای میتونه راه به شما نشون بده که به سمت شمال غرب باید حرکت کنید . در مسیر از کنار چندین گوسفند سرا عبور کردیم.
بعد از دو استراحت 10 دقیقه ای در میانه مسیر حوالی ساعت 14 به منطقه دایله سر می رسیم، در این منطقه کلبه ای وجود داره که در صورت نیاز میتونید از آنجا غذا تهیه کنید . بعد از استراحت 10 دقیقه ای به مسیر خودمون ادامه دادیم در اینجا باید دوراهی را به سمت چپ ادامه داد. حدود ساعت 3 و نیم با رسیدن به سر خط الراس مشغول صرف نهار شدیم . موقع صرف نهار ابرها رقص خودشون رو شروع کرده بودن و کم کم بالا میومدن . بعد از صرف نهار و انداختن کوله ها مه غلیظی خود ما و مسیر مان را فرا گرفت ، مه ی که میدان دیدمان را گاهی حتی به 5 متر هم میرساند . در طول مسیر هرگاه مه زیاد میشد فاصله نفرات رو کمتر میکردیم تا کسی مسیر راه گم نکنه.
کم کم ابرها پایین تر رفتن و اقیانوس ابر در پایین دست منظره بی نظیری برای ما تا اخر مسیر درست کردن . دیدن منظره اقیانوس ابر از آن تجربه هاییست که هیچوقت آدم را سیر نمیکند ، یک بار که تجربه اش کنید دوست دارید دوباره آن لحظه رو تجربه کنید. ساعت 5 و نیم بود که در سمت شرق مان قله ی زیبای درفک از دوردست شروع به خودنمایی کرد و برای ما دست تکان میداد. حدود 1 ساعت تا پایان مسیر امروزمون مونده بود ولی انقدر مناظر زیبا بود که نمیشد ازش دل کند. برای همین حدود نیم ساعتی توقف کردیم و سپس راه را ادامه دادیم تا به بالای تپه های مته خانی برسیم از این نقطه دیگه در جهت شمال میتونید ساختمان های شهر رو ببینید و باید به همین مسیر ادامه بدید ، در مسیر چند کلبه و گوسفند سرا وجود داره که میتوانید برای تهیه آب خوردن از شیر آب آنجا استفاده کنید.
با رسیدن به نقطه پایانی دشت شروع به برپایی کمپ کردیم و برام جالب بود اون دوستانی که دیشب بار اول کمپ زدن خودشون به تنهایی چادرشون را برپا کردن و یه مورد تشویق اساسی قرار گرفتن، بعد برپا کردن کمپ رادیو رو روشن کردیم تا به بازی تیم ملی ایران و مراکش در جام جهانی گوش بدیم که لذت برد در اون ارتفاع عالی بود و خستگی کل روز رو از تنمان بیرون کرد.
با تاریک شدن هوا برای ثبت راه شیری دوربین رو برپا کردم که واقعا منظره خیلی به یادمونی برای نفرات شد.
روز سوم
صبح حدود ساعت 7 از خواب بیدار شدیم و یک ساعته کوله به دوش اماده حرکت شدیم. در ادامه مسیر دیگه باید وارد جنگل میشدیم شیب مسیر جنگلی نسبتا تند و قبل از شروع پایین اومدن آموزش فرود و توضیحات تکمیلی به نفرات داده شد که کمترین فشار را هنگام فرود به زانو خودشان بیاورند.
مسیر جنگل در صورت بارش به شدت لغزنده و گل آلود خواهد بودپس حسابی باید مراقب باشید، در دو نقطه از مسیر بعلت لعزنده بودن مسیر و شیب زیاد مجبور به استفاده از طناب برای رد کردن چند تن از نفرات شدیم که با همکاری همگی سریع گذشتیم
حدود ساعت 1 و نیم ظهر بود که به دیواره های قلعه رودخان رسیدیم .
بعد از ده دقیقه استراحت در این مکان به مسیر خودمان ادامه دادیم. در مسیر پایین آمدن چهره مردمی که ما را میدیدن جالب بود که با تعجب نگاه میکردن که این نفرات چرا با کوله قلعه رودخان را بالا آمدند و فقط مغازه داران منطقه در جریان بودند که ما از کجا آمدیم.
برای رسیدن به پایین قلعه و ماشین حدود یک ساعت و نیم زمان نیاز بود که حدود ساعت 3 و نیم به ماشین رسیدیم و بالاخره بار کوله هامون رو زمین گذاشتیم. بعد از صرف نهار در رستوران به سمت تهران حرکت کردیم و حدود ساعت 12 شب به تهران رسیدیم.