« همه آنهایی كه عاشق سفر هستند، نمُردهاند » (جان رونالد روئل تالكین) به نام خالق سفرهای رویایی اگر كتاب « ارباب حلقهها » را خوانده باشید، احتمالاً از تخیلات ذهنی و رؤیاپردازیهای ذهن آقای تالکین (نویسنده
به نام خدا اوایل خرداد 1401بود. تقویم رو که نگاه می کردم تعطیلات وسط ماه بدجوری وسوسه ام میکرد که با بچه ها قرار یه مسافرت رو بزارم. ما سه نفر بودیم: امید ،رسول و رضا. مایی که هر چهار فصل سال رو همیشه تو جنگل
برفراز ابر ها ، ترکینگ آببر طارم به قلعه رودخان سفر برای هرکدام از ما اهل سفر به یک شکل متفاوت معنی میشود ، یکی سفر به یک مقصد توریستی و سواحل و هتل 5 ستاره رو میپسنده دیگری کنکاش در دل تاریخ و بناهای قدیمی
تبریز دوست داشتنی رو یه خونه ی قدیمی با وسایل مدرن و آدمای اصیل تصور کنید . خونه ای با آجرای سه سانتی ، پنجره هایی با هره های پهن و راه پله های سنگ فرش که دو طرفش پر از گل های شمعدونیه... بیشتر اوقات
جرقه سفر به زنجان در ذهنم با دیدن یک عکس زده شد. بادیدن عکس هتل سنتی ددمان که یه دل نه صددل عاشقش شدم،وبه همسرم پیشنهاد سفر به زنجان رو دادم و ایشون هم قبول کردن و این شد که ما برای دوشب این هتل
سفر تنها برای تفریح نیست. سفر کشف ناشناخته ها نیست. سفر کشف واقعیت درونی خود ماست. شناخت ناشناخته های خودمان. قرار نیست همیشه سفر برای فرار از سختی روزهای کاری و مشغله ها باشد. قرار نیست حالا که تابستان است و بچه ها مدرسه نمی روند