مقدمه : سفرنامه ای در دو بخش به فاصله زمانی پنج سال
با سلام به همه دوستداران سفر و به همه عاشقان طبیعت و به همه هم میهنان عزیزم که عشق به ایران و زیبایی هایش را در عمق وجود خود نهادینه کرده اند .
موضوع این بار سفرنامه ام مربوط به طبیعت زیبای کردستان و کرمانشاه، بویژه در نواحی اطراف رود سیروان است که تقریبا در ناحیه مرز بین این دو استان کردستان و کرمانشاه ، جریان دارد .
پیمایش ما از روستای پالنگان در استان کردستان، آغاز می شود و به روستای هجیج در استان کرمانشاه خاتمه می یابد. هر دو این روستاها در مجاورت رود سیروان قرار دارند .
این پیمایش را در نیمه دوم مهرماه 93 همراه با گروه کوه نوردی و طبیعت گردی " اسپادانا " ی اصفهان انجام دادم. در یک پیمایش و کوهنوردی دو روزه ، امتداد رودخانه سیروان را در دل رشته کوه های مرتفع شاهو پیمایش کردیم. از روستای پالنگان در استان کردستان تا روستای هجیج در استان کرمانشاه و در نزدیکی استان سلیمانیه عراق ، جمعا حدود 54 کیلومتر را در کوه و جنگل ودره پیمودیم. در روز اول 30 کیلومتر و در روز دوم 24 کیلومتر، با کوله سنگین شامل چادر و کیسه خواب و غذا و لوازم ضروری، پیمایش داشتیم.
تصویر 1 : نقشه پیمایش مسیر ما در امتداد رود سیروان، از پالنگان تا هجیج
بخش دوم سفرنامه عمدتا مربوط به سفر در امتداد شاخه دیگری از رود سیروان است که در قسمت شمالی تر کردستان قرار گرفته است و شامل روستاهای سلین و ناو می گردد . این بخش از سفر را در خرداد 98 همراه با گروه دوستان " راهیان طبیعت " اصفهان انجام دادم .
تصویر 2 : نقشه مسیر پیمایش ما در خرداد 98 – قسمتی از این مسیر را با خودرو و قسمتی را به صورت پیمایش پیاده در طبیعت انجام دادیم . فاصله 15 کیلومتری بین روستای روار و سلین را با قایق تندرو پیمودیم.
تغییر چهره طبیعت : خوب یا بد ؟!
در مهرماه 93 ، عملیات احداث سد داریان بر روی رودخانه سیروان در جریان بود. در خرداد 98 این سد کامل شده و آبگیری شده بود و یک امتداد طولانی از دره رود سیروان و شعب شمالی و جنوبی آن تبدیل به دریاچه طویل پشت سد شده بود. ( همان نواحی که در تصاویر به صورت نوارهای پهن آبی نشان داده شده است) وسعت این دریاچه از سد داریان تا هجیج و ناو و سپس تا سلین و روار ادامه داشت.
تصویر 3 : روستای روار ( Ravar ) ، روستایی در مجاورت سیروان که بر اثر آبگیری سد داریان، زیر آب رفت ( برای روستاییان، خانه هایی درست در بالای همین روستا ساخته شده است )
تصویر 4 : نمای دیگری از روستای روار که اکنون زیر آب رفته است
تصویر 5 : نمای کنونی رود و دریاچه پشت سد سیروان در ناحیه روستای روار
تصویر 6 : چشم انداز قسمتی از رود سیروان در نزدیکی روستای ناو در قبل از آبگیری سد داریان
تصویر 7 : نمای همان منطقه ( تصویر 6 ) بعد از آبگیری سد داریان و تشکیل دریاچه پشت سد
رود سیروان و سد داریان
رود سیروان مهمترین رود استان کردستان می باشد. شاخه های متعددی از چشمه و رودهای کوچک در قسمت های شمالی و جنوبی استان کردستان به هم می پیوندند و رود سیروان را تشکیل می دهند. این رود سپس وارد استان کرمانشاه می شود و بعد از پیوستن چند شاخه دیگر از رودهای این استان، وارد عراق می شود و به دریاچه پشت سد دربندیخان در استان سلیمانیه عراق می ریزد .
تصویر 8 : نمای رود سیروان در دل جنگل های بلوط در دره های رشته کوه شاهو
تصویر 9 : رود سیروان و جنگل های بلوط در دامنه شمالی کوه شاهو
تصویر 10 : چشم اندازی از رود سیروان در مسیر خود در استان کردستان در دامنه شمالی رشته کوه های شاهو
رودخانه سیروان بعد از سد دربندیخان عراق همچنان به مسیر خود در عراق و در نزدیکی مرز ایران و عراق ادامه می دهد تا مجددا به دریاچه پشت سد دیاله بریزد . در این مسیر، اگرچه چند رود دیگر با آن می آمیزند ولی همچنان به نام رود سیروان ( رود دیاله ) نامیده می شود. رود سیروان بعد از سد دیاله ادامه مسیرداده تا نهایتا در جنوب بغداد به رود دجله می ریزد .
در استان های کردستان و کرمانشاه، سدهای متعددی بر سرشاخه های رود سیروان زده شده است. سدهایی مانند سد سلیمان شاه در نزدیکی سنقر، سد گاوشان در نزدیکی کامیاران، سد وحدت ( قشلاق ) در نزدیکی سنندج ، سد آزاد در مسیر سنندج به مریوان، سد آزادی در نزدیکی روانسر .
سد داریان، جدیدترین سدی است که در حد فاصل روستاهای هجیج و داریان بر روی رودخانه سیروان زده شده است تا از این طریق، آب این رودخانه حتی الامکان در محدوده شهرها و روستاهای ایرانی مصرف شود .
تصویر 11 : چشم اندازی از دریاچه پشت سد داریان ( در نزدیکی روستای ناو )
با شروع آبگیری سد داریان در سال 94، به تدریج ، دریاچه طویلی به طول حدود سی کیلومتر در بستر رود سیروان در دره های جنگلی زیبای کردستان ایجاد گردید. این دریاچه از زیباترین دریاچه های پشت سد در ایران می باشد و استعداد فراوانی برای کاربری گردشگری و ورزش ها و تفریحات آبی دارد .
منطقه هورامان، از زیباترین و اصیل ترین مناطق کردنشین
موضوع این بخش از سفرنامهام عمدتا پیرامون زندگی و چهره روستایی هم وطنان عزیز کرد در منطقه هورامون و بویژه در روستای پالنگان می باشد. روستایی که در مهرماه 93 مبدا شروع پیمایش ما در امتداد رود سیروان بود .
تصویر 12
تصویر 13
تصویر 14
تصویر 15
تصویر 16
تصویر 17
آغاز سفر
دوستان گروه " اسپادانا "ی اصفهان از صمیمی ترین دوستان جوان من هستند که قبلا برنامه های متعددی از کوه و طبیعت را در کنار این دوستان تجربه کرده بودم .
حالا نوبت دیدار از کردستان زیبا بود. سفری که بسیار شوقش را داشتم. بویژه که سفرمان از پالنگان شروع می شد. پالنگان، توریستی ترین روستای کردنشینی است که قبلا در باره آن زیاد شنیده بودم . حاصل این سفر، فراهم کردن آلبومی از ده ها عکس از چهره و زندگی مردمانی زیبا و خونگرم از منطقه ای از کشورمان بود که نمونه آن را تا کنون نتوانسته ام از هیچ روستا و منطقه دیگری از کشور تهیه کنم .
تعداد شانزده نفر با یک دستگاه مینی بوس از اصفهان عازم کرمانشاه شدیم تا متعاقبا از طریق مسیر کامیاران به روستای پالنگان برسیم.
تصویر 18 : تصویری از کوه بیستون که قبل از ورود به کرمانشاه از کنار آن گذشتیم. در انتهای سفر، توقفی هم در منطقه تاریخی بیستون داشتیم که تصاویر و اطلاعات آن را در انتهای همین سفرنامه مشاهده خواهید کرد .
تصویر 19 : توقفی در یکی از پارک های کوچک کرمانشاه داشتیم ( مسجد بلال در نزدیکی میدان امام خمینی کرمانشاه)
تصویر 20 : نمادی در یکی از میادین شهر کامیاران
تصویر 21 : مسیر جاده کامیاران به روستای پالنگان با چشم اندازهای زیبای طبیعت
تصویر 22 : درختان بلوط در دشتی زیبا. از این مناظر زیبا در خطه کردستان، فراوان می بینید .
پالنگان
برای رسیدن به پالنگان، از کرمانشاه به سمت سنندج آمده بودیم. در شهر کامیاران که در میانه جاده کرمانشاه به سنندج قرار دارد به جاده ای در سمت چپ وارد شده بودیم که بعد از 50 کیلومتر به پالنگان می رسید. فاصله شهر کامیاران تا کرمانشاه هم حدود 60 کیلومتر است. با این حساب فاصله کرمانشاه تا روستای پالنگان، 110 کیلومتر می باشد.
تصویر 23 : مسیر کرمانشاه تا روستای پالنگان ( تماما آسفالته )
جاده ای که شهر کامیاران را به روستای پالنگان متصل می کند، در ادامه از طریق برخی روستا و شهرک های کوچک، به جایی در میانه مسیر جاده سنندج به مریوان می رسد. یعنی از طریق این جاده می توان از کامیاران به مریوان رفت بدون آنکه نیاز باشد ابتدا به سنندج بروید.
نکته دیگر آنکه روستای پالنگان دقیقا در مسیر این جاده واقع نشده بلکه مقدار کمی با جاده اصلی فاصله دارد. تابلو راهنمای موجود در جاده اصلی شما را به فرعی کوتاهی که در سمت چپ جاده به روستای پالنگان می رسد هدایت خواهد کرد ( تابلو " پرورش ماهی پالنگان " ).
تصویر 24 : به روستای پالنگان می رسیم
به روستای پالنگان که وارد شدیم با صحنه های متفاوتی از آنچه در بیشتر روستا و شهرهای ایران می بینیم، مواجه شدیم. یک نوع آزادی اجتماعی همراه با جذابیت و زیبایی پوشش زنان بر این روستای گردشگری حکمفرماست. روستایی که در عین محرومیت، دارای فرهنگ اجتماعی بالایی به نظر می رسد. این موضوع بویژه در لباس های رنگین و جذاب زنان و دختران روستا و حضور چشمگیر آن ها در جای جای روستا، نمود دارد . نمونه این حضور و نمود زنان را در کمتر روستا و شهری در ایران دیده ام. تنها جای دیگری که می توانم نمونه دیگری از حضور پر رنگ و جذاب دختران و زنان را مثال بزنم در روستای ساحلی جزیره هنگام ( قشم ) می باشد .
تصویر 25 : اولین صحنه هایی که بعد از ورود به روستای پالنگان با آن مواجه شدیم
تصویر 26 : پوشش زیبای دختران و زنان در روستای پالنگان
تصویر 27 : قبلا در روستای جزیره هنگام ( قشم ) نیز جضور جذاب زنان با لباس های رنگین محلی را دیده بودم .
در تمام مدتی که در روستای پالنگان حضور داشتیم خانواده های کرد زبان این روستا نه تنها ممانعتی از گرفتن عکس و فیلم نداشتند بلکه با خوشرویی تمام با گردشگران برخورد می کردند. شگفت زده شدم که براحتی در جمع زنانه خانم های کرد که مشغول بافتن نخ و ریسمان از پشم بز و گوسفند بودند پذیرفته شدم و بی پیرایه و صمیمی، مدتی با آن ها گفتگو کردم.
تصویر 28 : در جمع زنان روستای پالنگان
تصویر 29 : زنان زحمتکش و در عین حال خوش برخورد روستای پالنگان
تصویر 30
تصویر 31
تصویر 32
پالنگان یک روستای پلکانی است. خانه ها در شیب کوه ساخته شده اند و بدین ترتیب، اینجا هم شبیه ماسوله گیلان، سقف هر خانه، علاوه بر آنکه به عنوان حیاط یا ایوان خانه بالایی کاربرد دارد، یک قسمت از کوچه و محل گذر از میان خانه ها هم محسوب می گردد .
تصویر 33 : نمایی از روستای پلکانی پالنگان و چهره زیبا و معصوم کودکان روستا
تصویر 34 : در روستای پالنگان، خانه ها به صورت پلکانی در شیب دو سمت دره در مقابل یکدیگر ساخته شده اند
تصویر 35 : خانه های پلکانی روستای پالنگان با چشم اندازی از طبیعت زیبای پیرامون روستا
تصویر 36
در روستای پالنگان که گشت و گذار کنی، همه جا مردم روستا را می بینی که در هر قسمت از روستا، گرد هم نشسته اند. بویژه روی پشت بام خانه ها، زنان و دخترانی را می بینی که راحت و صمیمی نشسته اند و در حال صحبت، نظاره گر اطراف هم هستند . فضای جذابی دارد اینجا .
تصویر 37
تصویر 38
تصویر 39
تصویر 40
تصویر 41
تصویر 42
تصویر 43
تصویر 44
تصویر 45
تصویر 46
زنان روستای پالنگان نیز مانند زنان تمام روستاهای دیگر ایران، زحمتکش هستند . علاوه بر کارهای روزمره خانه و کارهایی شبیه شیر دوشیدن و یا بافتن نخ، حتی زنانی را هم مشاهده کردیم که بیل بدست داشتند و گونی خاک و نخاله را بر دوش می کشیدند .
تصویر 47
تصویر 48
تصویر 49
تصویر 50
تصویر 51
تصویر 52
تصویر 53
تصویر 54 : کار دسته جمعی در روی پشت بام یا ایوان خانه
تصویر 55 : آشپزخانه محقر روستایی و زنانی که با حداقل امکانات، زحمات مضاعفی را بر دوش دارند
تصویر 56
تصویر 57 : خانم های خوش پوش کرد. ظاهرا از مهمان های روستا هستند.
تصویر 58 : خواهر و برادری که دچار معلولیت بودند
تصویر 59 : چهره تکیده ولی مهربان و صمیمی
تصویر 60 : معصومیت و زیبایی کودکان روستا
تصویر 61
تصویر 62 : مادربزرگ مهربان
تصویر 63 : کودکان روستا
تصویر 64 : کودکان روستا
تصویر 65
تصویر 66 : دختران جوان روستا
تصویر 67 : دوستان ما در جمع خانم های روستای پالنگان
تصویر 68 : بعد از شست و شوی لباس ها با دست
تصویر 69
تصویر 70 : دختران شاداب و سرخوش روستا
تصویر 71 : کودکی از روستا
تصویر 72 : مادر زحمتکش و فداکار روستای پالنگان
تصویر 73 : زنان زحمتکش روستای پالنگان
تصویر 74
تصویر 75 : درهمه جای روستا، حضور زنان به چشم می خورد
تصویر 76 : پالنگان - خانه های محقر روستا
تصویر 77
تصویر 78
تصویر 79 : لختی آسودن در کنار یکدیگر
تصویر 80 : بعضی از خانه ها، تازه ساز هستند
تصویر 81
تصویر 82 : طبیعت پیرامون روستای پالنگان
تصویر 83
تصویر 84 : بدون شرح
تصویر 85 : خانه و محله های تازه سازتر در روستای پالنگان
تصویر 86 : قابی از زندگی در روستای پالنگان. به تمام عناصر این قاب توجه کنید
هرچند در تمام شهرها و روستاهای کردستان می توان شاهد وجاهت ظاهری و لباس های محلی زیبای زنان کرد بود، ولی این موضوع در روستای پالنگان بیش از بقیه مناطق کردنشین نمود دارد .
تفاوت فرهنگی محسوسی را که در این منطقه از کشورمان مشاهده می کنم باعث می شود که به دنبال مطالعات بیشتری در باره تاریخ این منطقه بروم . گزیده ای از مطالبی را که در وب سایت " پاوه پرس " در مورد تاریخ پالنگان یافتم، برایتان می آورم .
پالنگان یکی از روستاهای منطقه هورامان است. منطقه هورامان ناحیه ای کوهستانی در مناطق کردنشین است که ساکنان ان به گویش هورامی سخن می گویند. این منطقه عمدتا در حد فاصل روستای اورامانات تخت در کردستان و پاوه و شهرهای مرزی نوسود و نودشه در کرمانشاه قرار دارد ولی روستا و شهرهای مرزی عراق مانند بیاره و حلبچه را هم شامل می شود.
مردمان روستای پالنگان مذهب سنی دارند و به لهجه اورامی صحبت میکنند.
پالنگان به نوعی مادر و مرکز تاریخی منطقه هورامان بشمار می آید. روایت های تاریخی مربوط به پالنگان جذابیت ویژه ای دارد :
" در سال ۱۳۰۵ شمسی به صورت اتفاقی در غاری واقع در دره تنگیور پالنگان، خمره ای پر از دانه ارزن پیدا شد که در میان آن نوشته ای به خط یونانی ( تمدن هلنیسیم ) و پهلوی اشکانی بر پوست آهو وجود داشت. این نوشته که به "بنچاق اورامان" مشهور شد قراردادی برای خرید و فروش میان دو نفر است، " پاتَسپَک، پسر تیرِن " و " آویل، پسر باینین "، که شاهدان معامله نیز نام خود را در آن نوشته اند؛ این بنچاق به سال ۱۲۰ پیش از میلاد مسیح تعلق دارد. این بنچاق در حال حاضر در موزه برلین نگه داری می شود .
تصویر 87 : "بنچاق اورامان" مربوط به دوهزارسال قبل، قدیمی ترین سند یافت شده در پالنگان ( از وب سایت " پاوه پرس " )
تا کنون این سند نوشتاری، قدیمی ترین سند کشف شده در کل منطقه هورامان است و نشان از قدمت طولانی تر پالنگان نسبت به کل مناطق هورامان دارد و بیانگر آن است که قدیمی ترین ساکنین پالنگان، زبانی شبیه مردم حاشیه اورشلیم ( سرزمین اردن و اسرائیل کنونی ) آن زمان داشته اند و احتمالا از آن مناطق به پالنگان آمده اند.
با روی کار آمدن کوروش کبیر، یهودیان زیادی به قلعه پالنگان کوچانده شدند و سالیان زیادی در این قلعه ماندند و زندگی کردند، چنانچه هم اکنون در نزدیکی باغ شیخ عمر پالنگان، آثاری از قبرستان های یهودی ها به جا مانده است و اهالی محلی، این قسمت از قلعه و روستا را به نام “ مه حه لی مووسایا ” ( محله یهودیها ) می شناسند.
بعدها اقوام گوران که تحقیقات زبانشناسی ثابت کرده که از حاشیه دریای مازندران به پالنگان آمده بودند، با ساکنین قدیمی قلعه پالنگان در هم آمیختند. پس در حقیقت گوران هایی که به پالنگان آمده بودند، و بعدها در اکثریت قرار گرفته و ساکنین قدیمی را در خود حل کردند، احتمالا دین یهود را از ساکنین قدیمی قلعه پالنگان گرفته و پذیرفته بودند.
در نتیجه تاکنون و بر اساس مستندات تاریخی و تحقیقات باستان شناسی و سند کشف شده در دره تنگیور پالنگان، به این نتیجه می رسیم که اولین ساکنان پالنگان مردمانی بوده اند که زبان یونانی داشته اند و بر دین یهود بوده اند و از جنوب سوریه کنونی به پالنگان آمده بوده اند و پس از آنها گوران ها به این منطقه آمده اند، به گونه ای که سکونت گاه اولیه تمامی مردمان گوران ، به هنگام مهاجرت از حاشیه دریای مازندران به غرب ایران در حدود ۳۰۰۰ سال قبل، قلعه پالنگان و مناطق مجاور آن بوده است. به مرور زمان مردمان گوران با ازدیاد جمعیت از پالنگان به سرتاسر سرزمین کنونی کردستان پراکنده گشتند و در واقع ریشه تمامی مردم هورامی زبان کنونی ساکن در شهرهای پاوه و مریوان تا نوسود و نودشه و هورامان تخت و … به منطقه پالنگان برمی گردد. "
منبع : مقاله " هورامان و پاوه از بامداد تاریخ (شکل گیری) تا ورود اسلام / هادی محمودی "
در دره تنگیور پالنگان، دو اثر تاریخی مربوط به قبل از اسلام وجود دارد . یکی از آن ها، بقایای قلعه ای تاریخی مربوط به دوره مادها است و دیگری سنگ نبشته ای بر دل کوه که مربوط به 3000 سال پیش و از دوره آشوریان است و شرح فتوحات این امپراطوری در منطقه کردستان فعلی بر آن نوشته شده است.
تصویر 88 : سنگ نبشته ای در دل کوه در دره تنگیور پالنگان، مربوط به تمدن آشوری ها در سه هزارسال قبل ( از وب سایت " پاوه پرس " )
تصویر 88.1 : موزه تاریخ و تمدن روستای پالنگان ( در زمان حضور ما در روستا، درب آن بسته بود )
نگاهی به طبیعت پالنگان
روستای پالنگان در دره ای به نام تنگیور ( Tangivar ) ساخته شده است و خانه ها در شیب کوه در دو سمت این تنگه ساخته اند. خانه های سمت چپ تنگه، نو سازتر هستند .
رود کوچکی در کف تنگه جاری است که از چشمه و آبشارهای کوچکی در ابتدای تنگه سرچشمه گرفته و بعد از عبور از میان روستا به رودخانه سیروان می ریزد. محل این چشمه ها حدود یک کیلومتر تا روستای پالنگان فاصله دارند و برای دسترسی به آنها باید ( با پرداخت ورودی مختصری ) از باغات شیخ عمر رد شد.
تصویر 89 : ورودی باغ شیخ عمر در قسمت جنوبی پالنگان ، در ابتدای ورود برای دیدار ازچشمه های دره تنگیور . آثار تاریخی پالنگان نیز در همین قسمت قرار دارد .
هر چند پالنگان در یک دره کوهستانی قرار دارد ولی ارتفاع چندانی از سطح دریا ندارد . به همین جهت با وجود آنکه پالنگان در ایام زمستان برف گیر است ولی در تابستان، آب و هوای گرمی دارد. بنابراین مانند بسیاری از نقاط ایران بهترین فصل بازدید از پالنگان، فصل بهار و یا پاییز است.
به علت گرمای منطقه، ظاهرا جشن نوروز در پالنگان در اوایل اسفند ماه انجام می شود. این جشن به صورت تجمع اهالی و برافروختن آتش و مراسم سنتی انجام می شود.
تصویر 90 : جشن نوروز در اوایل اسفند ماه در روستای پالنگان ( عکس از اینترنت )
خانه های قدیمی در روستای پالنگان عموما از سنگ ساخته شده اند که معمولا به صورت خشکه چین روی یکدیگر قرار داده شده اند.
تصویر 91 : خانه های سنگی روستای پالنگان
تصویر 92 : پالنگان و ماهی کباب های های کنار رودخانه ( آب استخرهای پرورش ماهی قزل آلا در این روستا از آب چشمه های زلال و گوارای تنگیور تامین می شود )
تصویر 93 : پل های قدیمی کوچک بر روی رود تنگیور در روستای پالنگان
تصویر 94 : پالنگان : بندی بر روی رود تنگیور برای استفاده از آب در استخر پرورش ماهی
تصویر 95 : به سمت رستوران و باغات شیخ عمر در روستای پالنگان
تصویر 96 : محل های اقامتی و صرف غذا در باغات شیخ عمر پالنگان
تصویر 97 : رود زلال و شفاف تنگیور پالنگان که از چشمه هایی در همین نزدیکی، جاری شده است
تصویر 98 : در کنار رود تنگیور پالنگان
تصویر 100 : راهی به سوی سرچشمه رود تنگیور
تصویر 101
تصویر 102 : گل های وحشی پاییزی در دره تنگیور پالنگان
تصویر 103 : در طبیعت دره تنگیور
تصویر 104 : در کنار آب شفاف رود تنگیور
تصویر 105 : سرچشمه رود تنگیور با چشمه های متعدد نزدیک به یکدیگر
تصویر 106 : سرچشمه رود تنگیور پالنگان
تصویر 107 : آب رود تنگیور پالنگان در انتهای دره به رود سیروان می پیوندد
شب های پالنگان
نصف روزی بطور کامل در روستای پالنگان و طبیعت زیبای آن گشت و گذار کرده بودیم و حالا شب هنگام و موقع استراحت بود. فردا، پیمایش نسبتا سنگین ما از ارتفاعات مجاور رود سیروان شروع می شد .
جایی مسطح در بالادست روستا و درکنار رود را برای برپا کردن کمپ در نظر گرفتیم و چادرها را برپا کردیم. ولی به هیچ وجه دوست نداشتم به این زودی بخوابم و بعد از برپا کردن چادرم از دوستان جدا شدم تا گشت و گذاری شبانه در روستا داشته باشم .
در حین عبور از کنار آب، صدایی جلب توجه می کرد. صدایی شبیه جشن و پایکوبی بود . به طرف صدا رفتم . صدا از داخل باغی در کنار رود می آمد . یادم افتاد که چند ساعت قبل ، یکی از مردان روستا برای شرکت در جشن شبانه شان دعوتم کرده بود. به داخل باغ رفتم. یک جشن و پایکوبی خانوادگی بود. با آنکه فقط یک جمع خانوادگی محدود بودند و مراسمی خانوادگی و خصوصی بود با روی باز از من استقبال کردند. البته این بار خانم های خانواده در کناری نشستند و رقص من و شوهرانشان را تماشا کردند. خیلی هم مورد تشویقشان قرار گرفتیم. من هم همراه با مردان خانواده، کردی می رقصیدم. سرعت عملم در یادگیری و تقلید حرکات در رقص، بدک نیست. بهر حال این جشن مختصر و پایکوبی آن ، یکی دیگر از خاطرات خوش من از این روستای متفاوت را رقم زد.
از باغ که بیرون آمدم باز هم به پیمایش در روستا ادامه دادم . عجب منظره زیبایی بود نور چراغ های روستای پلکانی پالنگان در شب.
متاسفانه دوربینم برای ثبت تصاویر در شب، کیفیت خوبی نداشت ولی با این وجود، یکی از عکس ها را می گذارم.
تصویر 108 : پالنگان در شب
بعد از یکی دو ساعت گشت و گذار شبانه در روستا حالا به خواب رضایت می دهم و به چادرم بر می گردم.
روز دوم : شروع پیمایش در امتداد ارتفاعات مجاور رود سیروان
صبح زود برمی خیزیم و بعد از جمع کردن چادرها و صرف صبحانه ای مختصر، عازم شروع پیمایش خود در طبیعت منطقه می شویم. قبل از خروج از روستا، آخرین تصاویر را از پالنگان زیبا می گیرم.
تصویر 109 : نمایی از روستای پالنگان و پلکان طویل سراسری در میان روستا
تصویر 110
تصویر 111
تصویر 112 : تصویری از قبرستان روستای پالنگان، بدون هیچ سنگ قبر و یا نوشته ای. علامت هر قبر فقط یک تکه سنگ کوچک است که داخل خاک کرده اند
تصویر 113 : مرد پالنگانی
تصویر 114 : مرغی که موش شکار کرده بود
تصویر 115 : در حال خروج از روستای سنگی پالنگان
در طبیعت کردستان
هدف ما پیمایش به موازات رود سیروان است ولی به علت وجود کوه و ارتفاعات بلند در حاشیه رود سیروان که امکان پیمایش در مجاورت این رود را از ما سلب می کرد، مجبور هستیم که غالبا از رود فاصله بگیریم و به کوه و دشت های اطراف صعود و فرود داشته باشیم ولی همچنان جهت کلی پیمایش خود را به موازات مسیر رودخانه حفظ کنیم.
تصویر 116 : پیمایش در کوه و طبیعت زیبای منطقه هورامان کردستان
تصویر 117 : گل های پاییزی کوهستان
تصویر 118 : فرود از ارتفاعات مجاور رود سیروان
تصویر 119 : چشم انداز رود سیروان از کوه های مجاور آن
تصویر 120 : رود و گل
تصویر 121 : هنرمندی دوستان در حین پیمایش در طبیعت
تصویر 122 : بعد از فرود از ارتفاعات، لختی در طبیعت زیبای کنار رود می آساییم
تصویر 123 : طبیعت زیبای پیرامون رود سیروان
تصویر 124 : حالا رود سیروان از میان دره های کم عمق تری می گذشت
تصویر 125 : بعد از چهار پنج ساعت پیمایش در دل کوه و دشت، اکنون ظاهرا به نزدیکی روستای بعدی رسیده ایم و از دیدن اولین روستایی در مسیرمان خوشحال می شویم
تصویر 126 : در کنار سنگچینی در لبه پرتگاه کنار جاده، استراحت می کنیم و ناهاری را که در کوله ها داریم، می خوریم
تصویر 127 : و باز به مسیر ادامه می دهیم . زود قضاوت کرده بودیم و هنوز تا روستای بعدی، نیم ساعتی فاصله داریم
تصویر 128 : از کنار سنگچین دیواره باغات عبور می کنیم
تصویر 129 : از کنار قبرستانی می گذریم
تصویر 130 : از چین خوردگی زیبای کوه، عکسی می گیرم
تصویر 131 : و بالاخره بعد از شش ساعت پیمایش به روستای " دیوزناو " می رسیم . دوست ما از خانم کرد روستایی سراغ آب و دستشویی را می گیرد
تصویر 132 : خانواده مهربان روستایی سرگرم گفتگو با خانم های گروهمان
تصویر 133 : خانم های گروه ما در صف دستشویی در یک خانه روستایی
تصویر 134 : استراحت در سایه دیوار روستا
تصویر 135 : مرد روستایی
تصویر 136 : مادر بزرگ روستایی که از بالکن خانه، نظاره گر ماست
تصویر 137 : خانه همان مادر بزرگ
تصویر 138 : از میان روستای دیوزناو عبور می کنیم
تصویر 139 : یک خانواده کرد در روستای دیوزناو
تصویر 140 : روستای دیوزناو ، آخرین روستایی است که از طریق جاده خاکی و آسفالت به مریوان و کامیاران متصل می شود
تصویر 141 : نیم ساعت بعد به روستای جولانده می رسیم که یک مجموعه بزرگ پرورش ماهی در مجاورت آن احداث کرده اند تا برای جوانان منطقه نیز اشتغال زایی شود
تصویر 142 : و بازهم به پیمایش در کنار طبیعت زیبای رود سیروان ادامه می دهیم
تصویر 143 : پیمایش در ارتفاعات مجاور رود سیروان
تصویر 144 : جنگل های بلوط در مجاورت رود سیروان ، چشم انداز خارق العاده ای ایجاد کرده اند
تصویر 145 : کوه و جنگل های بلوط و رود سیروان در رشته کوه های شاهو کردستان
تصویر 146 : بعد از سه ساعت پیمایش به روستای دله مرز می رسیم. روستای نسبتا بزرگی است
تصویر 147 : ماموران پاسگاه روستا برایمان آب می آورند و از نظر محل مناسب برای کمپ و شب مانی راهنماییمان می کنند. برای شب مانی به محل چشمه کلور خواهیم رفت که فاصله چندانی با روستای دله مرز ندارد
تصویر 148 : نمای دیگری از روستای دله مرز بر حاشیه رود سیروان. پایه های یک پل قدیمی نیز در تصویر دیده می شود
تصویر 149 : نزدیک غروب است و ما بعد از 30 کیلومتر پیمایش در طبیعت به محل شب مانی خود نزدیک می شویم. آخرین تصاویر را از کوه های زیبای منطقه می گیرم . بعد از نیم ساعتی پیمایش در شب، محل چشمه کلور را پیدا می کنیم و کمپ شبانه خود را برپا می کنیم.
تصویر 150 : صبح فردا ( روز سوم سفر ) به مسیرمان ادامه می دهیم. دیشب در نزدیکی اینجا اطراق کرده بودیم
تصویر 151 : روستایی به نام روستای زوم در همین نزدیکی است
تصویر 152 : پیرمرد روستایی بر روی دیوار کوتاه خانه باغ خود
تصویر 153 : پیرزن روستایی که از داخل خانه خود، ما را می نگرد
تصویر 154 : در داخل روستای زوم
تصویر 155
تصویر 156 : کوچه های روستای زوم. اینجا نیز مانند بسیاری از روستاهای منطقه هورامان کردستان، خانه ها، سنگی هستند
تصویر 157 : پیرمرد کرد در روستای زوم
تصویر 158 : بعد از گذشتن از پلی به آن سمت رود سیروان می رویم و چشم انداز روستای " روار " را می بینیم. این روستا نیز مانند خیلی از روستاهای منطقه هورامان کردستان در شیب کوه و به صورت پلکانی ساخته شده است. در سال بعد یعنی سال 94، همزمان با آبگیری سد داریان، این روستا نیز به زیر آب رفت. برای سکونت اهالی، خانه هایی در بالادست آن ساختند
تصویر 159 : چشمانداز روستای روار در شیب کنار رود سیروان. اکنون با ساخت و آبگیری سد داریان، این منطقه تماما به زیر آب دریاچه طویل پشت سد رفته است، هرچند که این روستا حدودا 25 کیلومتر تا محل تاج سد فاصله دارد
تصویر 160 : بعد از روستای روار، راه خود را از حاشیه رود جدا می کنیم و به سمت ارتفاعات جنوبی می رویم. جایی که تراکم درختان جنگلی، بیشتر و بیشتر می شود. در دامنه شمالی رشته کوه شاهو هستیم.
با یک کوهنوردی جانانه به ارتفاعات منطقه می رسیم و از آن سو به پایین روانه می شویم. در همان ابتدای فرود، به یک روستای متروک و خالی از سکنه می رسیم . نام این روستا " اسپه ریز " است .
جاده خاکی پهن و پیچاپیچی از فراز ارتفاعات منطقه به پائین کشیده شده در حالی که هیچ بنی بشری اینجا نیست و هیچ ترددی هم انجام نمی شود. بنابراین، این جاده عریض کوهستانی را برای چه کشیده اند. قسمت وسیعی از جنگل های منطقه بواسطه این جاده از بین رفته است. تنها احتمالی که می دهم آن است که این جاده در زمان اواخر جنگ ایران و عراق و برای جابجایی نیروهای ایرانی ساخته شده است و بعد از جنگ بلا استفاده مانده است.
در اواخر زمان جنگ ( سال 67 )، شبیه همین جاده سازی جنگی را از نزدیک، در ارتفاعات دزلی شاهد بودم تا در این منطقه صعب العبور کوهستانی، نیرو و ادوات جنگی را به سمت ارتفاعات مشرف به منطقه خرمال و حلبچه عراق منتقل کنند.
با پایین آمدن از ارتفاعات اسپه ریز، به تدریج چشم انداز ارتفاعات و جنگل های روبرو در پیش چشمانمان قرار گرفت. ارتفاعاتی که روستای پلکانی " ناو " در آن قرار داشت.
تصویر 161 : چشم انداز ارتفاعات و جنگل هایی در آن سوی رود سیروان که روستای ناو در میان آن ها قرار داشت
تصویر 162 : رود سیروان در دره زیر پایمان جریان داشت
تصویر 163 : به تدریج به روستای ناو نزدیک می شدیم
تصویر 164 : به پلی بر روی رود سیروان رسیدیم که به آن سوی رود و به سمت روستاهای ناو و هجیج می رفت. این پل و این منطقه در حال حاضر کاملا در زیر آب دریاچه پشت سد داریان فرو رفته است
تصویر 165 : خسته از پیاده روی سنگینی که با کوله پشتی انجام داده بودیم، و به این گونه روی پل، ولو شدیم
تصویر 166 : نمای رود سیروان از روی پل
بعد از استراحتی، به مسیرمان ادامه می دهیم و تقاطع جاده ای را که به سمت روستای ناو می رفت، رد کردیم تا مسیرمان را از طریق جاده عریض خاکی که به موازات رود سیروان به سمت روستای هجیج می رفت ، ادامه دهیم
در ارتفاعات مجاور جاده، بلدوزر و تجهیزات راه سازی مشغول تسطیح قسمت هایی از کوه بودند که بنا بود بعد از آبگیری سد به عنوان جاده و تونل جدید، راه ارتباطی منطقه را تامین کند .
تونلی را مشاهده کردیم که در محل چشمه " بل " ( کانی بل ) زده شده بود . چشمه بل از مهمترین و پرآب ترین چشمه ها در منطقه هورامان است. آب این چشمه مانند یک رودخانه از دل کوه، در نزدیکی بستر رودخانه سیروان، خارج شده و به این رود می ریزد. با آبگیری سد داریان، مظهر این چشمه به کلی زیر آب می رفت. به همین جهت مسئولین، مدت ها در تلاش بودند که این چشمه را نجات دهند. این تونل و شکاف های کوه را هم به منظور پیدا کردن مسیر زیرزمینی این چشمه عظیم حفاری کرده بودند . تلاشی که سرانجام به ثمر نشست و توانستند مظهر خروج این " چشمه رود " را به حدود 110 متر بالاتر منتقل کنند و به این ترتیب این چشمه بزرگ و ارزشمند نجات پیدا کرد . در بخش دوم سفرنامه می توانید کلیپ زیبایی از این چشمه و دریاچه پایین دست آن را مشاهده کنید .
تصویر 167 : تونل و شکاف هایی که برای مسیریابی و هدایت چشمه بل به ارتفاعات بالاتر در دل کوه ایجاد کرده بودند
تصویر 168 : نمای چشمه بل، پنج سال بعد و متعاقب آبگیری دریاچه سد داریان
تصویر 169 : مظهر جدید چشمه بل، بعد از عملیات پیچیده انتقال این چشمه به 110 متر بالاتر از محل قبلیش. این تصویر را پنج سال بعد در خرداد 98 گرفته ام
مسیرمان را ادامه می دهیم و از جاده ای بر فراز تنگه های باریک و عمیق کوه می گذریم که رود سیروان در پایین آن جاری است .
تصویر 170
تصویر 171
به روستای هجیج می رسیم. اولین چیزی که در این روستا جلب توجه می کند بقعه و بارگاه امامزاده عبیدالله است . این امامزاده که فرزند امام موسی کاظم است، به نام کوسه هجیج نیز مصطلح می باشد و در بین اهالی اهل تسنن این منطقه به عنوان پیر طریقت مورد احترام و تکریم است و کراماتی برایش نقل می شود .
تصویر 172 : بقعه و بارگاه امامزاده سید عبیدالله در روستای هجیج
تصویر 173
با تعدادی از اهالی روستای هجیج صحبت می کنیم . از پروژه احداث سد ابراز نارضایتی می کنند . با آبگیری این سد، قسمت زیادی از باغات اهالی این روستا زیر آب خواهد رفت.
قبلا با راننده مینی بوس خود هماهنگ کرده بودیم که امروز در روستای هجیج به دنبالمان بیاید.
مقدار زیادی میوه در صندوق عقب مینی بوس، انتظار ما را می کشد. خیلی از دوستان گروهمان، گیاهخوار و یا خام گیاه خوار هستند و این میوه ها، شارژ زندگی و حیات دوباره ، بویژه برای این دوستان است. گیاه خواری برعکس آنچه ممکن است به نظر بیاید، انرژی مضاعفی نثار فرد می کند.
امروز هم 24 کیلومتر با کوله سنگین ییمایش داشته ایم و به این ترتیب مجموع پیمایش ما دراین دو روز به 54 کیلومتر رسیده است. یک گیاه خوار، این همه انرژی را از کجا می آورد؟
از طریق جاده پاوه به کرمانشاه می آییم و چون به انتهای روز رسیده ایم و تصمیمی برای رانندگی در شب نداریم برای محل استراحت و اطراق شبانه به دنبال بهترین گزینه هستیم و چه گزینه ای بهتر از محلی در نزدیکی مجموعه تاریخی بیستون در نزدیکی کرمانشاه. به این ترتیب خواهیم توانست، فردا بعد از دیداری از این مجموعه تاریخی، راهی اصفهان شویم .
تصویر 174 : کمپ ما در نزدیکی مجموعه تاریخی بیستون
توضیحاتی در باره آثار تاریخی مجموعه بیستون
محوطه آثار تاریخی کهن در پای کوه بیستون در 30 کیلومتری شرق کرمانشاه و در مسیر جاده کرمانشاه به همدان قرار دارد. آثار تاریخی در این قسمت به صورت آثار کنده کاری شده در دیواره کوه مربوط به دوره هخامنشیان، دوره سلوکیان، دوره اشکانیان و دوره ساسانیان می باشد. آثاری هم در دوره صفویه به این مجموعه تاریخی اضافه شده است.
بسیاری از آثار تاریخی مجموعه بیستون در میراث جهانی یونسکو ثبت شده اند. مهمترین اثر تاریخی این مجموعه، سنگ نبشته داریوش هخامنشی است که با 4 متر ارتفاع و 22 متر طول، بزرگترین سنگ نبشته تاریخی در جهان محسوب می گردد. علاوه بر این ها، آثاری از دوره پیش از تاریخ و ابزار انسان های شکارچی مرتبط با 40 تا 70 هزار سال قبل در دامنه های کوه بیستون یافت شده است.
تصویر 175 : تابلو راهنمای برخی آثار تاریخی مجموعه بیستون
تصویر 176 : نقش برجسته پیکره هرکول اولین قسمتی است که در دیدار از آثار تاریخی بیستون، پیش چشم شما قرار می گیرد . این پیکره مربوط به دوره سلوکیان (جانشینان اسکندر مقدونی ) در 2000 سال قبل می باشد
تصویر 177 : پیکره هرکول، بیش از یک و نیم متر طول ندارد
تصویر 178 : شرح آسیب هایی که به نقش برجسته هرکول وارد آمده است
تصویر 179 : سنگ نگاره گودرز مربوط به دوره اشکانیان. بعدها، شیخ العلی خان زنگنه، وزیر دوره صفوی، در زمان حاکمیت خود بر کرمانشاه قسمتی از سنگ نگاره گودرز را تخریب کرده و بجای آن کتیبه ای حک کرده که مربوط به وقفنامه املاک بیستون و تولیت اراضی آن به پسران خود می باشد
تصویر 180 : نقش برجسته و کتبه داریوش در کوه بیستون. این اثر حدود 22 متر طول و 8 متر ارتفاع دارد و در ارتفاع زیادی از سطح زمین کنده شده است به گونه ای که مشاهده آن از پایین، مشکل است و من با کمک زوم دوربین توانستم این تصویر را از کتیبه داریوش بگیرم و متاسفانه به هیچ وجه نتوانسته ابهت و عظمت این نقش برجسته را نشان بدهد
نقش برجسته بیستون، تصویر داریوش را نشان می دهد درحالی که پا بر سینه گوماته مغ گذاشته و در مقابلش، یاغیان به بند کشیده شده اند. نقش فروهر نیز در بالا قرار گرفته است. در سنگ نوشته عظیمی که در زیر این نقش برجسته در چند ستون حک شده، به این نکات اشاره شده است :
معرفی داریوش ، چگونگی اعاده پادشاهی به هخامنشیان ، شیوه حکومت داریوش، مرگ کمبوجیه، طغیان گئوماتا و کشته شدن او در ۵۲۲ قبل از میلاد، شورش و طغیان در بسیاری از سرزمینها و سرکوبی آنها و اعاده نواحی بسیاری که از فرمانبرداری سر باز زده بودند، پیروزیهایی که در نوزده نبرد نصیب داریوش شده است و از جمله پیروزی مهم و دشوار بر سکاها و چگونگی استقرار آرامش و امنیت در امپراتوری پهناور، رد ادعاهای یاغیان ضد حکومت، هشدار نسبت به دروغگویی و دفاع از راستی و راستگویی، دعای نیک در حق کشور و مردم و سپاسگزاری داریوش از یاری اهورامزدا در غلبه بر معارضان و بازگشتن صلح، اندرز به شاهان آینده و کسانی که کتیبه بیستون را میخوانند، نام کسانی که در غلبه بر گئوماتا از داریوش پشتیبانی کردند و اشاره به انتشار متن کتیبه در سراسر قلمرو هخامنشی به خط میخی و سه زبان پارسی باستان، بابلی و عیلامی.
تصویر 181 : راهنمای نقش برجسته و کتیبه داریوش
تصویر 182
تصویر 183 : چشم انداز سراب بیستون از دامنه کوه بیستون
تصویر 184 : چشم انداز کاروانسرای شاه عباسی در روبروی کوه بیستون
تصویر 185 : نمایی نزدیکتر از کاروانسرای شاه عباسی بیستون
تصویر 186 : راهنمای دیواره موسوم به " فرهاد تراش " در کوه بیستون
تصویر 187 : دیواره عظیم " فرهاد تراش " بیستون
تصویر 188 : دوستان بر روی لبه ای در دیواره " فرهاد تراش " بیستون
بعد از دیدار از مجموعه آثار تاریخی بیستون ، وقت بازگشت به اصفهان بود.
و بدین ترتیب، این سفر نیز با کوله باری از خاطرات شیرین و ارزشمند به پایان رسید. مجموعه عکس های آلبوم این سفر، شامل حدود 1500 عکس، در آرشیو سیستم کامپیوتر من به یادگار ماند تا حدود پنج سال و نیم بعد در فروردین سال 99 و در ایامی که اپیدمی بیماری کرونا، خانه نشینمان کرده، به صورت سفرنامه ای تنظیم و تقدیم عزیزان وب سایت لست سکند کنم.
از شما دعوت می کنم تا ادامه سفرنامه دیار هورامان را در سفری که در خرداد 98 به این منطقه زیبا و استثنایی کشورمان داشتم و شامل دیدار از بخش های دیگری از زیبایی های این منطقه از هورامان می باشد، در بخش دوم سفرنامه مطالعه نمایید.
دست حق یارتان و سلامتی و عزت و سربلندی نثارتان باد.
نویسنده: هادی انصاری