نکات قبل از شروع:
- سبک سفرهای من سریعاست یعنی از هر شهر یا منطقه فقط یک یا دو جا ایکونیک و بارز را بازدید میکنم و حرکت به سمت جاهای دیگر
- به دلیل تغییر مداوم قیمت دینار و لیر قیمتها را به دلار نوشتنه ام که شاید در آینده هم به درد بخورد.
- چون بیشتر عکسهایم شخصی بود سعی کردم از منابع بدون لایسنس اینترنت استفاده کنم.
- در عراق به اپلیکیشنهای مسیریابی خیلی اعتماد نکنید. نقشهها همیشه بهروز نیستند، بعضی جادهها بستهاند یا تغییر کردهاند، و حتی گاهی مسیرهای فرعی را پیشنهاد میدهند که به درد مسافر نمیخورد. بهترین راه این است که از مردم محلی بپرسید. کردها مردمانی خونگرم و مهماننواز هستند و با روی خوش مسیر را توضیح میدهند.
- من ارشد نرم افزار دارم و از هوادارن هوش مصنوعی هستم و روزانه از آن استفاده میکنم ولی توصیه میکنم موضوعات حساس مانند برنامه ریزی سفر صرفا به هوش مصنوعی تکیه نکنید. هوش مصنوعی میتواند شما را گول بزند و اطلاعات خیلی غلطی به شما بدهد.
- من حس میکنم مردم کرد عراق دید خوبی به لباس باز ندارند توصیه من این است که زیاد راحت لباس نپوشید. حتی نباید شهر های کوچک ترکیه را با استانبول و آنتالیا مقایسه کرد. حتی برخی از راننده های تاکسی کسی که لباسی عجیب پوشیده باشند را سوار نمی کنند.
چرا این مسیر؟ بیشتر مسافران ایرانی وقتی قصد سفر با تور ترکیه را دارند، مستقیم از مرزهای ایران و ترکیه عبور میکنند؛ مرزهایی مثل بازرگان یا رازی. این مسیرها شناختهشده، پرتردد و نسبتا سادهاند. اما ما تصمیم گرفتیم راهی متفاوت را تجربه کنیم: عبور از اقلیم کردستان عراق و سپس ورود به ترکیه از مرز ابراهیم خلیل (در سمت عراق) و هابور (در سمت ترکیه). در نهایت اگر قصد سفر زمینی به شهرهای جنوب ترکیه را دارید شاید این مسیر ارزانتر و بهتر باشد.
کرایه تاکسی در شمال عراق معمولا 2$ تا 4$ است. محصولات ایرانی معمولا از ایران هم ارزانتر هستند مثلا ابمیوه ها و بعضی از بستنی ها ایرانی که قبل از مرز باشماخ خریده بودیم در هریم ارزانتر بودند. در رستورانها آب و سالاد و هر چیزی که خودشان سر میز می اروند معمولا هزینه ای ندارد.
ایستگاه اول: سلیمانیه؛ شهری پرجنبوجوش و فرهنگی که به نوعی قلب روشنفکری اقلیم کردستان محسوب میشود.
امنه سورکه – یادگار تلخ دوران صدام یکی از مکانهایی که حتما باید در تور سلیمانیه دید، امنه سورکه است که در گذشته مرکز امنیتی رژیم صدام بوده و امروز به موزه تبدیل شده است. این مکان یادآور شکنجهها و وحشیگریهای دوران دیکتاتوری بعثی است. بازدید از آن تجربهای تلخ اما ضروری است؛ چرا که تاریخ را باید دید و لمس کرد تا فراموش نشود.
شانو رومی - یکی از جالبترین پروژههای فرهنگی و هنری شهر سلیمانیه است که در قلب پارک بزرگ «هواری شار» ساخته شده است. طراحی این مجموعه با الهام از آمفیتئاترهای روم باستان انجام گرفته و فضایی منحصربهفرد برای برگزاری رویدادهای هنری، موسیقی، نمایش و گردهماییهای فرهنگی فراهم میآورد. در ضمن برخی از خیابانهای این پارک با نام شهر های ایران نامگذاری شده است.

محدودیتهای ورود از مرز کردستان به عراق مرکزی
تا زمان نگارش این سفرنامه، یک نکتهی مهم برای مسافران وجود دارد: اگر از مرزهای اقلیم کردستان وارد عراق شوید، اجازهی ورود به مناطق تحت کنترل حکومت مرکزی ــ از جمله بغداد و شهرهای جنوبی ــ را نخواهید داشت. این محدودیت به دلایل امنیتی و اداری اعمال میشود و پلیس عراق در چنین مواردی بهطور جدی مانع ادامهی مسیر خواهد شد.
یه عنوان نمونه، بهترین و کوتاهترین مسیر زمینی بین سلیمانیه و هولیر (اربیل) از استان کرکوک عبور میکند. کرکوک شهری است با جمعیت عمدتاً کردنشین، اما از نظر اداری بخشی از اقلیم کردستان محسوب نمیشود و تحت نظارت حکومت مرکزی عراق قرار دارد. همین موضوع باعث میشود که پلیس عراق در ورودیهای این استان، مسافرانی را که از مرزهای اقلیم وارد شدهاند، متوقف کرده و به عقب بازگرداند.
نتیجهی عملی برای مسافران این وضعیت به معنای آن است که مسافران باید مسیرهای جایگزین را انتخاب کنند؛ حتی اگر این مسیرها طولانیتر یا پرهزینهتر باشند. پس همیشه به اپ های مسیریاب اتکا نکنید
ایستگاه دوم: هولیر (اربیل)از سلیمانیه به سمت هولیر رفتیم؛ پایتخت اقلیم کردستان و شهری که ترکیبی از مدرنیته و تاریخ است.
قلعهی ۶۰۰۰ ساله در مرکز شهر، قلعهی اربیل قرار دارد؛ بنایی باستانی که قدمتش به بیش از ۶۰۰۰ سال میرسد و یکی از قدیمیترین سکونتگاههای مداوم جهان به شمار میرود. ایستادن بر کنار این قلعه و نگاه کردن به شهر، حس سفر زمان را دارد؛ انگار تاریخ و حال در یک قاب جمع شدهاند.
بازار سنتی در کنار قلعه، بازار سنتی اربیل قرار دارد؛ جایی پر از ادویه، پارچه، صنایع دستی و شیرینیهای محلی. قدم زدن در این بازار، تجربهای است که هر مسافر تور اربیل باید داشته باشد.
هولیر شهر بزرگی است یا جاده های بسیار سریع حتی 110 کیلیومتر بر ساعت در داخل شهر. ولی توجه داشته باشید که قلعه تاریخی دقیقا در مرکز شهر است پس باید از خیابانهای بسیار شلوغ عبور کنید. تقریبا همه جا دوربین هست که شما را جریمه کند و به دقت به محدودیتهای سرعت توجه کنید مثلا روی پلها و در پیچ ها نیاد 80 یا 100 برانید. جریمه های واثعا اینجا سنگین است.

ایستگاه سوم: دهوک ؛ شهری آرام اما پر از زیباییهای طبیعی و فرهنگی.
محوطه پارنومای آزادی در داخل پارک آزادی – شاهکار هنری در مرکز دهوک، فضایی بزرگ و سرسبز که هم برای قدمزدن عالی است و هم برای دیدن هنر شهری. مجسمهها و طراحیهای این پارک واقعا چشمنوازند و به نوعی نماد مدرن دهوک محسوب میشوند.
وقتی از هولیر به سمت مرزهای ترکیه حرکت میکنید، بهتدریج متوجه تغییری ظریف اما عمیق در زبان و فرهنگ مردم میشوید. در استان دهوک و همه شهرها و روستاهای کردنشین ترکیه، مردم به کردی کرمانجی سخن میگویند؛ گویشی که آهنگ و لحن آن برای گوش تازهوارد بسیار دلنشین و شیرین است. این تغییر زبانی نهتنها در واژگان و لهجه، بلکه در موسیقی، شعر و حتی سبک زندگی مردم نیز بازتاب پیدا میکند.
آهنگها و ترانههای کرمانجی اغلب رنگی از اندوه و حسرت دارند؛ گویی تاریخ پر فراز و نشیب این مردم در تار و پود موسیقیشان تنیده شده است. صدای سازها و آوازها، همزمان هم غمگین و هم پرشور است؛ ترکیبی که شنونده را به عمق احساسات انسانی میبرد. این موسیقی، نه فقط یک سرگرمی، بلکه بخشی از هویت و حافظهی جمعی مردم کرمانج است.
بر اساس تجربهی شخصی من، مردم کرمانجزبان بسیار خوب، محترم و بااصالت هستند. در برخوردهای روزمره، احترام متقابل و پایبندی به ارزشهای خانوادگی و اجتماعی بهوضوح دیده میشود. آنها به مفهوم «ناموس» و حرمت خانواده اهمیت ویژهای میدهند.
ایستگاه چهارم: زاخو آخرین شهر مهم قبل از مرز، زاخو است؛ شهری که تقریبا به مرز ابراهیم خلیل چسبیده است.
پل دلال – نماد زاخو ، حتما باید از پل دلال دیدن کنید؛ پلی تاریخی و سنگی که نماد این شهر است.

تجربهی عبور از مرز ابراهیم خلیل
قبل از سفر، با کمک هوش مصنوعی و منابع اینترنتی تحقیق کرده بودم. مثلا فهمیدم که سفر با اتوبوس هرچند ارزان است، اما یک مشکل بزرگ دارد: معطلی چندینساعته در مرز.
در نهایت هوش مصنوعی توصیه کرد که نزدیک مرز پارکینگ نیست و ماشین را داخل شهر زاخو پارک کنید و با تاکسی به مرز بروید و پیاده مرز را طی کنید. ولی هوش مصنوعی دو موضوع را اشتباه کرد. دقیق در نزدیکی دروازه مرزی پارکینگ وجود داشت و عبور از این مرز فقط با وسیلهی نقلیه (ماشین یا اتوبوس) امکانپذیر است. فاصله وردوی دو مرز بیشتر از یک کیلومتر است گفته میشود در برخی از روزهای سال دمای هوای این متطقه به بیش از 50 درچه میرسد.
دیوارها و فنسکشیهای دو طرف مرز، به شکل عجیبی شبیه زندان یا مراکز امنیتی حساس است. این فضای امنیتی سنگین، اولین تصویری است که مسافران هنگام ورود یا خروج از مرز هابور تجربه میکنند.
روند کنترل و عبور:
در سمت عراق، ابتدا پاسپورتها توسط نیروهای آسایش (پلیس امنیتی اقلیم کردستان) بررسی میشود.پس از تأیید اولیه، مدارک به دست پلیس مرزبانی عراق میرسد تا مهر خروج یا ورود زده شود.در سمت ترکیه نیز کنترل چندمرحلهای وجود دارد: پلیس مرزی، گمرک، و در برخی موارد سگهای موادیاب و اسکنرهای بزرگ برای بررسی خودروها و بار.
اهمیت و موقعیت:
هابور (که در عراق به نام ابراهیم خلیل شناخته میشود) اصلیترین و شلوغترین گذرگاه زمینی بین عراق و ترکیه است. روزانه هزاران کامیون تجاری و صدها مسافر از این گذرگاه عبور میکنند، به همین دلیل هابور شریان حیاتی تجارت و ترانزیت عراق است.
بسیاری از مسافران هنگام عبور از مرز هابور متوجه میشوند که کالاهایی مثل سیگار و چای در عراق بهطور محسوسی ارزانتر از ترکیه است؛ حتی ارزانتر از ایران. به همین دلیل، برخی افراد چند بسته سیگار یا چای را همراه خود میبرند و در ترکیه با سودی قابل توجه میفروشند. این موضوع در میان مسافران عادی چندان عجیب یا غیرمعمول به نظر نمیرسد و معمولاً کسی به آنها برچسب «قاچاقچی» نمیزند،

هزینهی عبور از مرز ابراهیم خلیل تا شهر سیلوپی در ترکیه یا برعکس، برای هر نفر جدود $15 است. توصیهی من این است که اگر امکانش را دارید، با ماشین شخصی از مرز عبور کنید؛ هم راحتتر است و هم ارزانتر. هزینه عبور یک ماشین با پلاک عراق حدود 80$ است و برای ماشینهای با پلاک دیگر کشورها حدود 50$ است. پس برای 2 و 3 نفر هزینه عبور با ماشین شخصی کمتر از کرایه تاکسی است.
برخورد پلیس و نکات امنیتی:
پلیس شمال عراق معمولا خوشبرخورد است، تا زمانی که همهچیز عادی باشد. اما اگر مشکلی پیش بیاید، سختگیریها زیاد میشود؛ مخصوصا در استانهای اربیل و دهوک. مثلا در مرز ابراهیم خلیل، پاسپورتهای ما را بدون دلیل مشخصی نگه داشتند. وقتی دیدیم مسافران پشت سر ما پاسپورتهایشان مهر شد و رفتند، پیگیر شدیم و مدارک بیشتری نشان دادیم. در نهایت، پلیس با خوشرویی کارمان را سریع انجام داد.
نکتهی مهم:
اگر با ماشین خودتان سفر میکنید، حتما قبل از عبور از مرز باک را پر کنید ( پبشنهاد من نوع «محسن»). بنزین در عراق ارزانتر است. در ترکیه، قیمت بنزین تقریبا ۷۰٪ گرانتر است. در سیلوپی توقف کوتاهی داشتیم. بستنی و آبمیوه خریدیم، اما قیمتها چند برابر اقلیم کردستان بود. سپس به ترمینال رفتیم و بلیط اتوبوس به سمت ماردین گرفتیم. تاکسی برای ترمینال (اورتغاسی) تقریبا 3.5$ بود.
توصیه میکنم اتوبوسهای بنز توریسمو را انتخاب کنید. هرچند حدود ۳۰٪ گرانتر هستند (۱۰ دلار در مقابل ۷ دلار)، اما راحتی و کیفیتشان ارزشش را دارد. سایت oBilet برای اتوبوس قیمتهایش واقعی است قبل از سفر میتوانید آنرا چک کنید
مسیر تا ماردین با ماشین شخصی:
حدود ۲ ساعت است ولی با اتوبوس نزدیک به ۳:٣٠ تا ۴ ساعت (به دلیل توقفها و تاخیرها). در طول مسیر، چند ایست بازرسی وجود داشت. برخورد مأموران با ما بهعنوان ایرانی خوب بود؛ نه خیلی خوشرو، اما بدون حساسیت خاص. جاده از کنار مرز سوریه عبور میکند و گاهی فنسهای مرزی دقیقا کنار جاده هستند؛ تجربهای عجیب و متفاوت.
در نزدیکی ماردین، جاده از حالت مسطح و بیدرخت به مسیری سرسبز و سربالایی تبدیل میشود و ناگهان شهر تاریخی و سینمایی ماردین نمایان میشود. ماردین یکی از زیباترین شهرهای ترکیه است؛ شهری که روی دامنهی کوه ساخته شده و خانههای سنگیاش چشماندازی بینظیر به دشتهای بینالنهرین دارند. برخی از سریالها و فیلمهای ترکی در ماردین و مادیات فیلمبرداری شدهاند.

نمای از ماردین قدیم. گفته میشود که نورهای دور دست داخل سوریه هستند. منبع خودم
از دلایلی که بهتر است با ماشین شخصی سفر کنید، هزینهی بالای تاکسی در ماردین است. مثلا برای ۷ کیلومتر باید حدود ۷ دلار بپردازید. بنابراین، گول قیمت ارزان اتوبوس را نخورید؛ در نهایت، هزینهی تاکسیها بیشتر از صرفهجویی شما خواهد شد.
اقامت در ماردین:
اگر ماشین ندارید: بهترین انتخاب این است که هتلی در ماردین قدیم بگیرید؛ جایی که آثار تاریخی، کوچههای سنگی و بناهای باستانی قرار دارند. این کار باعث میشود نیازی به تاکسیهای گرانقیمت نداشته باشید و بتوانید پیاده همهچیز را ببینید.
اگر ماشین دارید: میتوانید هتلهای اطراف ماردین قدیم را هم بررسی کنید. این هتلها معمولا قیمت مناسبتری دارند و با چند دقیقه رانندگی به مرکز تاریخی میرسید.
جاذبههای ماردین
خانههای سنگی: معماری سنتی ماردین با سنگهای زردرنگش، حالوهوای خاصی دارد.
صومعهها و کلیساها: ماردین یکی از مراکز مهم مسیحیان سریانی است و صومعهی دیرالزفران از معروفترین آنهاست.
بازار قدیمی ماردین: پر از ادویه، شیرینیهای محلی و صنایع دستی. چشمانداز به دشتهای بینالنهرین: از بالای شهر، منظرهای وسیع و بیانتها پیش روی شماست.

اگر وقت داشتید، حتما سری به مدیات بزنید؛ شهری کوچک در نزدیکی ماردین که مثل یک شهرک سینمایی است. کوچههای باریک، خانههای سنگی و کلیساهای قدیمی آن، فضایی شبیه فیلمهای تاریخی ایجاد کردهاند.