به نام خدای مهربان
با عرض سلام و روز به خیر خدمت همه ی دوستان لست سکندی، امیدوارم در سال 99 همه شما سال خوب و موفقی داشته باشید. از سایت لست سکند هم تشکر میکنم که با وجود آوردن این بستر امکان انتقال تجریبات و سفرنامه ها را فراهم ساخته است. خود من به شخصه از سفرنامه های همه دوستان لذت میبرم و تقریبا همه سفرنامه ها رو می خوانم تا در صورت پیش آمدن موقعیت، بتوانم به مقاصد سفرنامه های دیگران نیز سفر کنم. واقعا هیچ لذتی مثل سفر و تجربیات سفر نیست.
باتوجه به بروز بیماری کرونا و عدم امکان سفر در عید سال 99، تماشای عکس های سفرهای گذشته بخشی از سرگرمیهای لذت بخش من و همسر بود. هرچند این کار باعث می شد همسر محترم بیشتر دلتنگ سفر بشه و ابراز ناراحتی اش به خاطر قرنطینه بیشتر بشود ولی از قدیم گفتن:" وصف العیش، نصف العیش". لذا ایده نوشتن سفرنامه در این مدت زمانی به وجود امد و شروع به نوشتن خاطرات سفر برای شما دوستان عزیز کردم.
برنامه ریزی برای سفر
خرداد سال 98 بود که دلم برای یک سفر کوتاه مدت به یک منطقه خوش آب و هوا حسابی تنگ شده بود. بازه تیر و خرداد ماه هوای شمال کشور گرم و شرجی شدید میشود و منم که دلم دریا می خواست. لذا شهر آستارا به نظرم یکی از مناسب ترین گزینه های بود. به این خاطر که اولا دریا داشت، دوما جنگل ها و پارک جنگلی های زیبایی داشت و سوماً با توجه به قرار گیری درشمالی ترین قسمت ساحلی دریا خزر، به نظرم میتوانسست خنک ترین هوا در این بازه زمانی رو بین سواحل شمالی داشته باشد.
با تایید و هماهنگی همسر ، شهر آستارا را به عنوان محل اقامت برای مدت سه شب و چهار روز انتخاب کردیم. شهر آستارا دارای دو هتل چهار ستاره (پارلا و اسپیناس) برای اقامت مسافران می باشد. با توجه به نزدیکی هتل اسپیناس آستارا به دریاچه زیبای استیل، این هتل رو از طریق سایت های رزرواسیون آنلاین برای سه شب رزرو کردیم.
شروع سفر
سه شنبه یازدهم تیر ماه سال 98 ، ساعت هفت صبح از منزل به سمت آستارا حرکت کردیم. فاصله تهران تا آستارا بر روی نقشه 498 کیلومتر ذکر شده بود که با سرعت استاندارد جادهای، طول زمانی این مسیر 6 ساعت و سی دقیقه به طول می انجامید. در طول سفر هم از استان تهران به البرز و قزوین عبور میکردیم تا به شهر آستارا در استان زیبا گیلان برسیم.
عکس شماره 1
از همون ابتدای مسیر، جاده تمام تلاشش را کرد تا زیبایی این مسیر را به نحو احسن به ما نمایش بده و از این بابت از خدا و طبیعت ممنونیم. باران مختصری به همراه باد کمی در مسیر شروع شد که واقعا اتوبان قزوین رشت به جاده ای بهشتی تبدیل کرد.
عکس شماره 2- عبور از کنار شهر منجیل
عکس شماره 3- ورود به استان سبز گیلان
همسر عزیزم به عنوان آذوقه مسیر مقداری هم آلبالو تازه هم آورده بود که لذت این هوای بارونی رو برامون چندین برابر کرد.
عکس شماره 4
از زیبایی ها مسیر هرچی بهتون بگم کم گفته ام. واقعا بخش اعظم مسافرت، طی کردن مسیر تا مقصد است. نزدیک های ظهر داشت می شد و گشنگی به ما فشار آورده بود. از قبل جایی رو برای ناهار در نظر نگرفته بودم، پس به خانم گفتم یه search کوچک بزند و مکان مناسبی را برای ناهار برامون پیدا کند. پیشنهاد خانم برای ناهار مطابق با امتیازها و نظرها، رستوران شاطر عباس تالش بود. واقعا هم انتخاب مناسبی بود. برای ناهار ماهی پلو و کوبیده به همراهی میرزا قاسمی سفارش دادیم. ترکیب میرزا قاسمی و نان تازه تافتون، یکی از لذت بخش ترین ترکیبات شناخته شده دنیا می باشد که کمترجایی می توان نظیر آن را پیدا کرد.
عکس شماره 5- میرزا قاسمی
بعد از صرف غذا و صرف چایی مجدد به سمت آستارا حرکت کردیم.
در حدود ساعت چهار عصر بود که به 10 کیلومتری شهر آستارا رسیدیم. با نزدیک شدن به شهر آستارا، معماری بام خانه ها تغییر محسوسی پیدا میکند و سقف خانه ها، شباهت زیادی به خانه های سریال کلید اسرار می کند. اطراف شهر آستارا به شدت زیباست. کوه های پوشیده از جنگل به سمت دریا کشیده می شوند و فاصله کوه و جنگل تا دریا به حداقل میرسد.
با توجه به تابلوهای بزرگی که در مسیر شهر آستارا وجود دارد، پیدا کردن هتل اسپیناس کار سادهای میباشد. هتل اسپیناس در واقع در 5 کیلومتری شهر آستارا و در کنار دریاچه استیل قرار دارد. با ورود به هتل اسپیناس مقداری از انتخاب این هتل انتخاب پشیمان شدم که دلایل ام را خدمت شما عرض میکنم.
اولا درب ورود اصلی، زمانی که ما به هتل رسیدیم نیمه باز بود و نگهبانی هم جلوی در نبود تا در را باز کند، لذا خودم از ماشین پیاده شدم تا در را باز کنم. ثانیا محیط لابی هتل به شدت قدیمی و گرم بود. پرسنل پذیرش هم زیاد با آدم ها خوش برخوردی نبودند. ثالثاً و از همه مهمتر، تهویه اتاق با سیستم فن کوئل بود، لذا فن اتاق بسیار پر صدا بود.
عکس شماره 6- ورودی هتل
عکس شماره 7- اتاق دونفره رو به دریاچه
عکس شماره 8- منظره اتاق به دریاچه
البته اگر از این موارد عبور کنیم، محل هتل بسیار آرامشبخش و زیبا بود. با توجه به خستگی مسیر تصمیم گرفتیم به اتاق بریم و یه اندک استراحتی بکنیم. یکم صدای فن اتاق اذیت میکرد ولی چاره ای نبود.
پس از استراحت کوتاه به لابی هتل اومدیم و به سمت دریاچه استیل رفتیم تا از نزدیک کنار دریاچه پیاده روی کنیم. بخشی از دریاچه که توسط هتل محصور شده است زیاد نیست، لذا نمیشه گفت مسیر پیاده روی دور هتل وجود دارد ولی به هرحال قابل قبوله. البته باید بگم هرچند محیط محصور شده زیاد نیست ولی بسیار زیبا و دلنشینه و محیط بسیار زیبایی برای عکاسی به وجود آورده است. به همین خاطر همسر شروع کرد به گرفتن عکسهای بسیار زیبا و ماندنی.
عکس شماره 9- دریاچه استیل
عکس شماره 10- دریاچه استیل و قایق سواری
بعد از اندکی پیاده وری و در ساعات پایانی عصر به سمت خود شهر آستارا حرکت کردیم تا داخل شهر را ببینیم. پس شروع به گردش در شهر کردیم و بعد از مدتی تصمیم گرفتیم بریم سراغ بازارچه ساحلی شهر تا ببینیم چه چیزهایی در بازارچه ساحلی مرزی برای فروش وجود دارد. قدیم تر( در حدود پانزده سال پیش) من تعریف بازارچه ساحلی خیلی شنیده بودم ولی چیزی که دیدم واقعا حرفی برای گفتن نداشت. یعنی کاملا مشخص بود زمانی این بازارچه به دلایلی رونق داشته است ولی در حال حاضر به دلایل مختلف( که من نمیدونم چیه) از سال های اوج فاصله گرفته و روزگار خوبی ندارد.
عکس شماره 11- بازارچه ساحلی آستارا
وقتی یک ساعتی در بازارچه مرزی و ساحلی آستارا چرخیدیم و چیزی برای خریدن پیدا نکردیم به سمت ساحل حرکت کردیم، ولی پسرک فلافل فروش راه رو به ما بست و یه فلافل تعارف کرد. انصافا هم فلافل خوبی بود و در لحظه تصمیم گرفتیم همون جا شام فلافل بخوریم. چقدر هم این فلافل کنار ساحلی بهمون چسبید.
پس از شام به سمت هتل برگشیتم تا استراحت کنیم و خودمون را برای فردا آماده کنیم.
روز دوم سفر- روزی پر از خاطره
اگر در این هتل اقامت داشیتد، صبح که در هتل از خواب بیدار شدید، به سمت پنجره بروید و با یکی از زیباترین منظره ها روبه رو شوید. خورشیدی که فعلا در ساعات اولیه صبح کم رمق هست و داره نور خودش را به زور به دریاچه می تابونه، کوه های پوشیده از جنگل که سایه روشن شدند و در قسمت های بالای کوه، ابرهای کوچکی که هرچقدر خورشید بالاتر میاد، اونا ضعیف تر می شوند.
عکس شماره 12
عکس شماره 13
پس از دل کندن از این صحنه به سمت سالن صبحانه رفتیم. میز صبحانه این هتل مناسب و در حد یک هتل چهار ستاره بود. البته در همانجا نان داغ هم پخت می شد که باعث می شد وعده صبحانه ده ها برابر لذت بخش شود.
عکس شماره 14
پس از صبحانه به یک پیاده روی نرم در کنار دریاچه استیل رفتیم. اتفاق جالبی که با آن برخورد کردیم عروس و داماد هایی بودند که در حال گرفتن عکس عروسی خود در کنار دریاچه استیل بودند و به نوبت در کنار دریاچه ژست های عاشقانه می گرفتند.
سوار ماشین شدیم و به جاده زدیم، اولین مقصدی که در نظر گرفته بودیم گردنه حیران و زیبایی منطقه حیران بود. پس به سمت استان اردبیل حرکت کردیم. مجددا جاده دلبری خودش را شروع کرد. بعد از حدود یک ساعت و نیم به منطقه حیران رسیدیم. آب و هوای این منطقه باعث شد از اینکه در این موقع از سال به این منطقه اومدیم بسیار احساس رضایت و خوشنودی کنیم. هوای لطیف و بهاری که روح انسان را به آرامش می رساند. گذشته از هوای عالی، دیدن ویلاها سازی ها بسیار در کوتاه و از بین بردن جنگل ها برای ویلاسازی، بسیار اذیت کننده بود. فکر کنم در چند سال اینده جنگل های زیبای این منطقه به طور کلی از بین برند.
عکس شماره 15
در منطقه گردنه حیران، تله کابینی احداث شده است که با استفاده از آن می توانید به بلندترین نقطه منطقه برسید و از آن بالا چشم انداز خیره کننده منطقه حیران را مشاهده کنید. زمانی که با تله کابین بالا بروید، اندوه شما از آسیب دیدن این منطقه زیبا از ویلا سازی های بیشمار و آسیب های فراوان به جنگل ها افزایش می یابد. نکته جالب این مورد است که در سمت کشور آذربایجان، جنگل ها کاملا سالم هستند و به غیر از منطقه ای که مشخصا معلوم است متعلق به یک پادگان نظامی می باشد، درختی از درختان جنگل جهت ویلا سازی قطع نشده است.
عکس شماره 17
عکس شماره 18
عکس شماره 19
بعد از اینکه ریه هامون از هوای پر اکسیژن گردنه حیران پر کردیم از تله کابین پایین اومدیم. هدف بعدی که قصد داشتیم به سراغش بریم، جنگل های فندق لو بودند. از گردنه حیران تا جنگل های فندق لو مسافتی در حدود نیم ساعت می باشد. مسیر جنگل فندق لو به گونه ای است که اگر آن را امتداد بدهید به ارتفاعات مشابهی تله کابین گردنه حیران خواهید رسید. لذا در صورتی که تمایل به استفاده از تله کابین در حیران را نداشته باشید می توانید با طی کردن مسیر جنگل های فندق لو به همان viewpoint برسید و از فضا لذت ببرید.
عکس شماره 20-viewpoint مشابه گردنه حیران در انتهای مسیر فندق لو
عکس شماره 21- گندم زار های مسیر جنگل فندق لو
در جنگل فندق لو، باغدارها به فروش فندق مشغول اند، لذا در صورتی که علاقه مند به فندق تازه باشید می توانید از این جنگل تهیه کنید. ماهم یه مقدار فندق به عنوان آذوقه سفر از یک باغدار مهربون خریداری کردیم. ساعت تقریبا نزدیک یک بعد از ظهر بود که تصمیم گرفتیم تغییراتی در برنامه سفرمون ایجاد کنیم. همیشه در تصاویر تلویزیون عکس های پل معلق مشکین شهر را دیده بودم و به نظرم جای جالبی می بود. لذا تصمیم گرفتیم از فندق لو به سمت مشکین شهر حرکت کنیم. فاصله مشکین شهر تا جنگل فندق لو، در حدود یک ساعت و نیم بود.
عکس شماره 22- فندق های جنگل فندق لو
عکس شماره 23- پل معلق مشکین شهر
عکس شماره 24- پل معلق مشکین شهر
در واقع پل معلق مشکین شهر، شامل دو پل معلق فلزی و چوبی می باشد. عبور از این پل ها تجربه بدی نیست ولی خیلی هم جذاب نیست. نکته ای که وجود دارد در مورد پل فلزی این می باشد که در کف پل از کف پوش های پلاستیکی استفاده شده، زمانی که شما از کف پوش عبور می کنید بدن شما دارای بار الکترسیته ساکن می شود که در صورت دست زدن به بدنه فلزی پل، تخلیه ها الکتریکی کوچکی رخ می دهد. لذا بسیاری از مردم به تصور اینکه بدنه پل برق دار هستند به سطوح فلزی دست نمی زنند.
بعد از مشکین شهر دوباره به سمت آستارا و محل اقامتون به راه افتادیم. در راه مجدد از گردنه حیران عبور کردیم و سمت آستارا در حرکت بودیم که تابلو پارک جنگلی بی بی یانلو را دیدم. پس مجددا تغییر برنامه دادیم و به داخل پارک بسیار زیبا جنگلی بی بی یانلو رفتیم. این پارک جنگلی در نزدیکی مرز قرار دارد و بسیار زیبا است. موقعی که ما به این پارک رسیدم، تقریبا به غیر از دو سه خانواده ای که در همان ورودی پارک کمپ زده بودند کسی در آن پارک بزرگ نبود.
عکس شماره 25- پارک جنگلی بی بی یانلو
عکس شماره 26- پارک جنگلی بی بی یانلو
بعد از توقف یک ساعته در جنگل بی بی یانلو و شکستن فندق های خوشمزه که از فندق لو خریده بودیم، مجددا به راه افتادیم تا به هتل برسیم و استراحت کنیم.
عکس شماره 27- پارک جنگلی بی بی یانلو در هنگام خروج
نزدیک های هتل بودیم که تصمیم گرفتیم توقف کوتاهی هم در کنار دریاچه استیل داشته باشیم. دریاچه استیل به نسبت دریاچه بزرگیه و فقط بخش کوچکی از آن در اختیار هتل هست. در وسط دریاچه کلبه بسیار جالبی را دیدیم که دقیقا وسط آب قرار داشت و تنها راه دسترسی به آن با قایق بود. جای بسیار مناسبی برای کسایی که دنبال آرامش هستند.
عکس شماره 28- کلبه وسط دریاچه
خورشید در حال غروب بود و واقعا دیگه چاره ای نبود و باید به هتل برمیگشیتم تا استراحت کنیم. البته از برنامه فعال روزی که سپری کرده بودیم بسیار شاد و راضی بودیم.
عکس شماره 29-غروب خورشید در دریاچه استیل
روز سوم- روز آبشار ، رود و دریا
صبح زود بیدار شدیم و صبحانه خوردیم. مجددا مثل روز قبل کنار دریاچه کمی پیاده روی کردیم و چندتایی عکس قشنگ از محیط دریاچه گرفتیم.
عکس شماره 30- صبح دریاچه
عکس شماره 31- گل های شمعدونی زیبا کنار دریاچه
مجدداً سوار ماشین شدیم، اولین جایی که دوست داشتیم ببینیم آبشار لاتون بود. به سمت آبشار حرکت کردیم، زمانی که به ابتدای مسیر آبشار رسیدیم، متوجه شدیم که فاصله در حدود نیم ساعت را با نیسان های ابی بریم تا به ابتدای مسیر برسیم و پس از آن هم مقداری پیاده روی می بایست انجام می دادیم. با توجه به خستگی روز قبل تصمیم گرفتیم که از دیدن این آبشار صرف نظر کنیم و در کنار رودخانه زیبا آن که دسترسی به آن هم راحت بود بشینیم و از آن محیط زیبا لذت ببریم.
عکس شماره 32- رودخانه آبشار لاتون در پایین دست
عکس شماره 33- رودخانه آبشار لاتون در پایین دست
عکس شماره 34- رودخانه آبشار لاتون در پایین دست
پس از جدا شدن فضای دلنشین رودخانه مجددا سوار بر ماشین شدیم و به سمت تالش در حرکت بودیم که با تابلو آبشار زمرد روبه رو شدیم. با تحقیق کوتاهی در اینترنت متوجه شدیم که مسیر این آبشار به نسبت ساده تر می باشد. لذا به سمت این آبشار تغییر مسیر دادیم. مسیر به گونه ای بود که می توان با ماشین به نزدیک آبشار رسید و با طی فاصله کوتاهی به آبشار رسید.
عکس شماره 35- آبشار زمرد
عکس شماره 36- آبشار زمرد
عکس شماره 37- آبشار زمرد
آبشار زمرد متشکل از دو آبشار می باشد که بسیار زیبا هستند. اگر قصد دیدن این آبشار را دارید، حتما در روزهای غیر تعطیل بروید. در روزهای تعطیل آبشار به شدت شلوغ می شود .
عکس شماره 38- آبشار زمرد
بعد از لذت بردن از فضای آبشار زمرد، تصمیم گرفتیم یکم هم به سمت دریا برویم و از فضای دریا لذت ببریم. خوبی سواحل آن قسمت از کشور این می باشد که با ویلاسازی ها گسترده فضای ساحل گرفته نشده است. بنابراین شما می توانید به راحتی در ساحل پیاده روی کنید. در سواحل دریاچه خزر در استان مازندران، ویلا سازی تا کنار دریا ادامه دارد و عملا فضاهای باز بسیار کم و یا کثیف هستند.
عکس شماره 39- اسب ها کنار ساحل
عکس شماره 40- ساحل دریا
عکس شماره 41- اردک های کنار ساحل
بعد از سپری کردن زمان طولانی در کنار دریا، مجددا به سمت هتل برگشتیم. باغ های کیوی موجود در منطقه، تصاویر زیبایی رو برای کسانی که اولین بار درختان این میوه خوشمزه را می بینند به وجود می آورد.
عکس شماره 42- درختان کیوی
به هتل که رسیدم مجدد به سمت دریاچه استیل رفتیم. از قبل می دانستیم که در هتل امکان اجاره قایق پدالی وجود دارد. پس ما هم یک قایق گرفتیم و به سمت درختان وسط دریاچه پدال زنان حرکت کردیم. پیشنهاد می کنم حتما از قایق سواری استفاده کنید، به این خاطر که درختان وسط دریاچه محل زندگی پرندگان بسیار زیبا و متفاوتی است که می توانید به این طریق به آن ها نزدیک شوید و از آن ها عکس و فیلم بگیرید.
عکس شماره 43- قایق سواری در دریاچه استیل
عکس شماره 44- قایق سواری در دریاچه استیل
عکس شماره 45- قایق سواری در دریاچه استیل
عکس شماره 46- قایق سواری در دریاچه استیل
عکس شماره 47- قایق سواری در دریاچه استیل
عکس شماره 48- پرندگان در دریاچه استیل
عکس شماره 49- پرندگان در دریاچه استیل
عکس شماره 50- درختان مملو از پرنده وسط دریاچه
روز چهارم- پایان سفر
سه شب اقامت ما در آستارا به اتمام رسیده بود و باید اتاق را تحویل میدادیم و به تهران برمیگشتیم. ولی نمیدانم چه رازیه، همیشه آخرین روز سفر، مقصدی که بهش سفر کردید جذاب تر میشه، هوا به قدری لطیف و بهاری شده بود در آخرین روز که واقعا دل کند از آستارا برامون بسیار سخت بود. اگر کارمند نبودیم و شغل آزاد داشتیم حتما اقامتمون را تمدید می کردیم ولی چاره ای نبود و باید به تهران برمی گشیتم.
عکس شماره 51- روز آخر کنار دریاچه
عکس شماره 52- نم نم باران برسطح دریاچه
عکس شماره 53- استخر پرندگان هتل
بعد از تحویل اتاق به سمت تهران حرکت کردیم. هوا مثل ابتدای سفر به شدت مطبوع و مناسب بود و باعث شد خاطره ای بسیار زیبا از شهر آستارا برای من و همسرم باقی بماند.
در انتها خدمت دوستان لست سکندی عزیز عرض کنم که شهر آستارا شهری بسیار زیباست که با جاذبه های طبیعی و قشنگ اش کاملا می تواند برنامه سفری با طول بیش از چهار روز را برای شما کامل کند. لذا در صورتی که زمان مناسب برای سفر داشتید حتما به این شهر سفر کنید و از جاذبه های زیبا آن لذت ببرید. راستی این نکته را هم برای دوستان بگم که تمامی عکس های گرفته شده با رنگ طبیعی هستند و هیچگونه فیلتر و یا ادیتی بر روی عکس ها صورت نگرفته است. در واقع به قدری طبیعت منطقه آستارا زیبا هست که اصلا نیازی به استفاده از این موارد نبود.
نویسنده: ALI-MDH