سلام به همه دوستان دوست دارم از تجربه اولین سفرم به شهر وان براتون بگم شاید بتونه تا حدودی به دردتون بخوره سفر من به شهر وان کاملا غیر منتظره شد طوری که یکی از بستگان تماس گرفت تا برای سفر به
وقتی برنامه سفر به مارماریس از طرف سایت لست سکند و آژانس امیدان پرواز پیشنهاد شد اولین مطلبی که تو ذهنم اومد این بود که اصلا مارماریس کجاست؟ و چی داره؟ و چرا تا حالا هیچ اسمی ازش نشنیدم؟ با کمی جستجو تو اینترنت مکان
اسم شهر وان رو برای اولین بار از یکی از دوستان ارومیه ای مون شنیدم. شهری مرزی که دوستمون خیلی ازش تعریف می کرد ولی خب هیچ وقت مسافرت بهش برای ما جدی نشده بود و برنامه خودمون این بود که هر زمان که برای
با عرض سلام به کلیه دوستان و خوانندگان سایت لست سکند. از آنجایی که من در سفرم به استانبول از تجربیات و راهنمایی های بسیاری از دوستان در این سایت استفاده کردم، تصمیم گرفتم که پس از برگشت، تجربیات شخصی خودم را نیز در اختیار
بعد اینکه کمی انرژی گرفتیم، تصمیم گرفتیم که خیابان جمهوریت رو ادامه بدیم و سری هم به برند های کوتون، وای کی ام و فلو و اینها بزنیم و از مرکز خرید آیدین هم دیدن کنیم. خیابان جمهوریت رو ادامه دادیم و اولین جایی که
سلام دوستان عزیز و گرامی. از اوایل سال 1394 بود که دنبال یه فرصتی میگشتم که سفری داشته باشن به شهر وان. تاریخ ها رو این ور اونور میکردم تا بتونم هم مرخصی بگیرم و هم یه مسافرت یکی دو روزه برم وان. هفته ی
دوباره برگشتیم و سوار مینی بوس شدیم تا به سمت ایستگاه زیتون بورنو بریم که از همونجا خیابان مرتر شروع میشد.خیابان مرتر هم که بنجل فروشی بیش نبود که فقط از اونجا خریدهایی مثله شلوار جین و تیشرت و یه سری لباس های بنجل رو
اکوا مارین هم محیط خوب و تمییز و قشنگی بود ولی از شانس بدمون اون روز هوا ابری و آفتابی بود و برای شنا هوا نسبتا خنک بود ولی خب چندتا استخر خیلی خوب داشت و چندتا سرسره بقیه بازی هاش که موج مصنوعی و
بعد از دیدن گلخانه هم سوار تراموا شدیم و به سمت هتل رفتیم ،خدا رو شکر اطراف هتل پر بود از انواع غذاخوری ها که ما یکی از این غذاخوری ها رو انتخاب کردیم و نهار کباب ترکی خوردیم که فوق العاده خوشمزه بود. نون
با عرض سلام و خسته نباشید با توجه به سفرنامه هایی که قبل از رفتن به استانبول خونده بودم امروز تصمیم گرفتم که سفرنامه ام رو با توجه به تجربیاتی که خودم در این شهر بدست اوردم در اختیار خواننده های لست سکند بذارم.
لازم بذکره که این اتاق بصورت 24 ساعته با 4 تا دوربین مدار بسته و چراغهای 24 ساعته روشن کنترل میشد . یه چند دقیقه ای که گذشتو خودمو پیدا کردم و به اطرافم واقف شدم رو یکی از صندلیها نشستمو و به بخت بدم
سفرنامه یا بهتر بگم رنج نامه ای رو که میخوام واسه عزیزان بیان کنم داستان تجربیات و اتفاقات تلخیه که درسفر ما (من و همسرم) به کشور ترکیه شهراستانبول برامون به وقوع پیوست . باشد که شاید روزی این تجربه تلخ ما، راهگشا و یا
هفته اول مهر ماه 91 به همراه همسرم، پدر و مادر و خانواده خواهرم برای اولین بار به آنتالیا سفر کردیم. در ایام تابستان که به دنبال تور میگشتم در جایی اسم هتل مردان پالاس را دیدم. چند سال قبل در شبکه lux
سفر به شهر هزار مسجد، شهری در دو قاره با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستداران سفر به خصوص شما که برای خواندن مطالب بنده وقت گذاشتید. من و همسرم به همراه پسر کوچولومون آریان در تاریخ 4 مهر 1393 برای مدت
آنتالیا ی به یاد ماندنی یادم می آد که شنبه 22 شهریور بود که تصمیم گرفتم از یه آژانس سراغ تورهای ترکیه واسه مهر ماه رو بگیرم که تاکید داشتم پرواز از اصفهان باشه. و وقتی از آفاق نقش جهان واسه 26 شهریور (یعنی 4 روز
سفر به جزیره پرنده (کوش آداسی) بعد از گشتن دنبال تور با قیمت و کیفیت مناسب بالاخره تور را از آژانس ژوان شن سفید از سایت لست سکند خریداری کردیم . چون تور لحظه آخری بود با قیمت خوب 000/270/1 تومان گرفتیم و دو روز بعد
سفر خانوادگی به استانبول در نهایت به چهارشنبه بازار رسیدیم، خانم ها مشغول گردش در بازار شدند و ما هم در یکی از کافه های همون منطقه با خوردن چایی، دیدن سیگار فروش های دوره گرد که همونجا سیگار می پیچیدند،
سفر خانوادگی به استانبول شروع سفر و برنامه ریزی: داستان مسافرت ما از یه شوخی ساده من و همسرم برای مسافرت خانوادگی دو نفره شروع شد تا به یک سفر واقعی دسته جمعی یارده نفره مبدل شد. یازده نفر: من و همسرم، خانواده 4نفره همسرم،
سفرنامه ای متفاوت از سفر به استانبول و توصیه های ضروری در مورد سفر به ترکیه سفرنامه های زیادی توی سایت های مختلف وجود داره که همگی وجوه مشترک زیادی دارن. من سعی کردم یه سفرنامه مختصر و مفید برای کاربران بنویسم و نکاتی رو بیان
نوروز فراموش نشدنی سلام و روز بخیر من به همراه دوستانم در نوروز سال 93 به انتالیا سفر کردیم که شرح ماجراهای این سفر رو در ادامه می تونید دنبال کنید . من و دوستم همکار هستیم بنابراین بیشتر ساعات روز رو کنار هم می