به نام خدا اوایل خرداد 1401بود. تقویم رو که نگاه می کردم تعطیلات وسط ماه بدجوری وسوسه ام میکرد که با بچه ها قرار یه مسافرت رو بزارم. ما سه نفر بودیم: امید ،رسول و رضا. مایی که هر چهار فصل سال رو همیشه تو جنگل
عشق به طبیعت و سفر با آدمی زاده میشود و اگر به آن تن بسپارید چیزی نمی گذرد که تبدیل به بخشی جدا ناشدنی از زندگی تان می شود. این عشق به کشف ناشناخته ها و ماجراجویی از کودکی در وجودم من زنده بود؛ به