یکی از کارهای خوب و موثری که انجام داده بودیم این بود که غذای کنسرو شده و آماده با خودمان برده بودیم که هم باعث شده بود هزینه هایمان کاهش پیدا کند و هم در وقتمان صرفه جویی قابل ملاحظه ای انجام شود البته برای ناهار به رستورانها هم سر می زدیم اتفاقا که خاطره انگیز هم شدند. چهارشنبه بعد از صرف صبحانه وچک اوت کردن به طرف رم حرکت کردیم فاصله بین ونیز و رم 545 کیلومتر بود. ایتالیا کشور سر سبزیست تونل های زیادی جاده را از میان کوه ها به هم مرتبط ساخته اند قسمت عمده جاده کوهستانی بود در یک طرف کوه و در طرف دیگر جنگل و گاهی مراتع زیر کشت که کشاورزان درحال درو کردن و بسته بندی علوفه ها بودند. همراه با بسته بندی هایی بسیار جالب و مناسب برای حمل علوفه ها که کمترین صدمه را تا مقصد ببینند. علوفه ها را به صورت استوانه می پیچیدند و سپس داخل کاورهای پلاستیکی سیاه رنگ ضخیم قرار می دادند تا از هر گونه گزندی در امان بمانند. باید اشاره کنم که شاهرخ و خانوادش قبل از ما به ایتالیا امده بودند و ونیز را دیده بودند و این سفر را نیز تنها به خاطر ما برنامه ریزی کردند و این یعنی شرمساری مضاعف برای ما. در طول سفر مسئله ای که خیلی به چشم می آمد وجود "کاروان" هایی بود که به پشت ماشین ها بسته شده بودند. خانواده ها یکی از اینها را به دنبال ماشین خود می بستند و یک مسافرت بی دغدغه و راحتی را سپری می کردند. در یک عوارضی تعداد زیادی از آنها قابل رویت بود.
رم
ضرب المثل انگلیسی هست که می گوید همه راه ها به رم ختم می شود.
جایگاه رم در کشور ایتالیا
پایتخت ایتالیا شهری با سه میلیون نفر جمعیت. به نظر من شما در رم در هر کوچه پس کوچه و خیابانی که قدم بر می دارید بوی رم باستان به مشامتان می رسد اگر مشغول تماشای سمت چپ بشوید دیدنی های سمت یمین را از دست خواهید داد و اگر مبهوت سمت راست شوید دیدنیهای سمت یسار را از دست می دهید. چهارشنبه 12 خرداد 89 ساعت 3:30 رسیدیم رم مستقیم رفتیم هتل سه ستاره فلامینوس (شبی 68 یورو) و بعد از استراحت کوتاهی بهتر دیدیم که از دقیقه دقیقه وقتمان استفاده کنیم بنابراین رفتیم به دیدن زیبایی های شهر رم در شب که بسیارهم زیبا بود. یادم رفت اشاره کنم به دلیل اینکه من و شاهرخ دوتا دوربین خیلی خوب و بروز داشتیم و هردو علاقه مند به عکاسی تقریبا دراین سفر نزدیک 3 هزار تا عکس گرفتیم که به نظرم باز هم کم بود و جا داشت تا بیشتر وقت بگذاریم. پیشنهاد می کنم همیشه ده درصد وقتتان را برای عکاسی و فیلم برداری اختصاص بدهید چون بعد از چند سال تنها خاطرات شما با دیدن این عکسها و فیلمهاست که زنده می شود. نمایی از حیاط هتل
فیلم در باره الی نیز در آن زمان در رم اکران شده بود
ساختمان دادگاه رم
نمایی از قلعه سنت آنگلو یا مقبره هادریان که توسط امپراطور هادریان در سال 130 میلادی ساخته شده است که بعدا توسط پاپ ها در ادوار مختلف مورد استفاده قرار گرفت و تندیس بالای آن فرشته نگهبانی است که سمبل عقاید کلیسای کاتولیک رم می باشد.
کلیسای سنت پیتر که در درون واتیکان قرار دارد چهار آرشیتکت معروف را به خود دیده است. برامانته ، میکلانژ، مادرنوف و برنینی .قسمت اصلی ساختمان توسط کارلو مادرنو معمار ایتالیایی-سوئیسی مشهور قرن 16 و 17 میلادی که به پدر معماری سبک باروک نیز مشهور است ساخته شده است و گنبد این کلیسا نیز توسط میکلانژ طراحی شده است.
ایوان های ستون دار میدان سن پیتر در رم که جیان لورنزو برنینی، معمار سبک باروک آن را طراحی کرده است.
بنای یادبود "ویتوریو امانوئل دوم" که در قرن نوزدهم میلادی اتحاد و یکپارچگی را برای ایتالیا به ارمغان آورد.
چهارشنبه شب مستقیم رفتیم به دیدن واتیکان ( میدان سنت پیتر) خلوت بود و کلی عکس گرفتیم دیر وقت بود و تماشای آن را گذاشتیم برای روز بعد بنابراین از واتیکان رفتیم به میدان جمهوری رم که همراه بود با نورپردازی هایی چشم نواز. میدان جمهوری رم
این لباسها هم هر کدام چند هزار یورو قیمت داشت که وقتی همسر مهربان با چشم های خود قیمت ها را دیدند به حقانیت اینجانب در نخریدن سوغاتی در سفرهای پیشین پی بردند.
پنجشنبه ساعت 10 صبح رفتیم به دیدن موزه واتیکان و مواجه شدیم با یک صف دو کیلومتری و بعد از نیم ساعت به این نتیجه رسیدیم که بهتر است از خیر این موزه بگذریم و به خود کلیسای واتیکان برویم حتما می دانید که واتیکان کوچکترین کشور جهان، کشوریست از لحاظ سیاسی مجزا در داخل شهر رم یعنی کشوری در داخل کشوری دیگر.
صف طولانی موزه واتیکان
عکسهای میدان سنت پیتر
برای ورود به کلیسای واتیکان نیز باید لباس مناسب به تن داشت و از ورود افرادی که لباسهای متناسب به تن ندارند جلوگیری بعمل می آید.
برای ورود به کلیسای واتیکان نیز صف چند صد متری را باید می گذراندیم ولی ارزشش را داشت. در میدان سنت پیتر در داخل صف ایستادیم و بعد از حدود یک ساعت انتظار نوبتمام رسید ولی نزدیک بود که این فرصت را به خاطر اتمام زمان بازدید از دست بدهیم که با گپی که با مسئول آنجا زدیم و نشان دادن بچه ها در کالسکه راضی شد که اجازه ورود ما را بدهد و بعد از آن البته نمیدانستیم دقیقا چه چیزی در انتظارمان است. شاید یکی از زمانهایی که شگفت زده شدیم به طور اخص و واقعی زمانی بود که وارد کلیسای واتیکان شدیم. میزان عظمت و شکوه کلیسای واتیکان قابل وصف نیست.
صعود به کاپولا
واژه کاپولا به معنی فنجان کوچک است و به قسمت گنبد بالای کلیسا گفته می شود برای رفتن به بالای گنبد کلیسا اگر با خوش شانسی مواجه باشید و آسانسور مشکی نداشته باشد با پرداخت 7 یورو می توانید 200 پله را پشت سر بگذارید و در میانه راه پیاده شده واگر همچنان مشتاق به دیدن شهر و درون کلیسا از بالاترین نقطه هستید می توانید شجاعت به خرج دهید و 302 پله دیگر را بدون آسانسور در فضایی تنگ و پیچیده به دور گنبد صعود نمایید. این قسمت از راه پله بسیار تنگ و به صورت کج/ مورب می باشد و علت آن این است که شما در حال بالا رفتن از راه پله ای هستید که به دور گنبد می پیچد و بالا میرود عرض آن تقریبا 40 سانت که به سمت راست شیب نسبتا تندی دارد و شما مرتب به سقف گنبد برخورد می کنید و به همین خاطر بالا رفتن را سخت و دشوار کرده است شما مجالی هم برای تجدید نفس و استراحت ندارید چون سیل بازدید کننده گان در پشت سر شما روان هستند و تنها برای عبور یک نفر به سختی باز است. یکی از اتفاقات جالب که برای خودم بسیار تعجب برانگیز بود این بود که عادل خودش به تنهایی بدون کمک همه 302 پله را بالا آمد و این برای من شگفت انگیز بود( در 3.5 سالگی نیز قلعه رودخان را به تنهایی بالا آمد) وقتی به آن بالا رسیدیم منظره شهر مسحور کننده بود و نمای بسیار جالبی بر میدان سنت پیتر داشت و از آن قشنگ تر منظره داخلی کلیسا ازبالا ترین مکان ممکن هوش از سر هر بیننده ای می ربود از بس که این منظره باشکوه و دیدنی بود این بخش به سختی باکلمات قابل توصیف هستند. وقتی به بالاترین نقطه میرسید می توانید به قسمت درونی گنبد رفته و فضای داخلی کلیسا را از بالا تماشا کنید. توصیف زیبایی های کلیسای واتیکان در مجال این سفرنامه نمی گنجد و شاید بهترین کار همان دیدن عکس های آن باشد ولی نکته جالب برای خود من نظر مادر شاهرخ بود. مادر شاهرخ که ساکن اصفهان هست و عرق خاصی نسبت به این شهر دارد با دیدن کلیسای واتیکان گفتند که درست که اصفهان خیلی زیباست و نصف جهان ولی کلیسای واتیکان کاملا متفاوت و محسور کننده است.
داخل کلیسای واتیکان
بخش داخلی گنبد توسط "کاوالیر د آرپینو" طراحی و اجرا شده است. به نقاشی های داخلی گنبد توجه نمایید نمای شهر رم از بالای گنبد واتیکان
داخل شهر واتیکان قصر دولتی که در سال 1928 طراحی شده است.
نمایی بسیار زیبا و دیدنی میدان سنت پیتر از بالای گنبد واتیکان
این میدان را 142 ستون در ردیف های چهارتایی به صورت بازویی در برگرفته است که در بین سالهای 1656 تا 1666 توسط برنینی ساخته شده و در بالای این ستون ها 140 عدد تندیس از قدیسین نصب شده است. در دو طرف میدان دو آب نما یا فواره می بینید که در قرن 16 میلادی توسط "کارلو فونتانا" طراحی شده اند.
نمایی از پشت تندیس های بالای ستونهای میدان سنت پیتر
به خاطر پله های بسیار زیادی که پیموده بودیم تا زمان برگشتن به وین از هم می پرسیدیم "واقعا این پیشنهاد کی بود که برویم واتیکان؟" و همه می انداختن گردن همدیگر و می خندیدیم آخر تا دو سه روز ساق پای همه درد می کرد 302 تا پله شوخی نبود. بازدید واتیکان که تمام شد خیلی گشنه بودیم خوش بختانه در آن نزدیکی به یک رستوران ترک برخوردیم و سفارش کباب ترکی دادیم صاحب رستوران که فهمید ما ایرانی هستیم خیلی خوشحال شد و گفت چند دقیقه صبرکنید با موبایلش زنگ زد به دوست ایرانیش که از قضا آن زمان ایران بود و گوشی را داد دست شاهرخ تا با دوستش صحبت کنه شاهرخ هم گپی زد و تمام شد همه از این کار صاحب رستوران حسابی تعجب کرده بودیم صاحب رستوران خیلی هوای ما رو داشت و ما که خیلی سورپرایز شده بودیم توقع همچین توجه و پذیرایی را نداشتیم ازهمه جالب تر بعد از غذا هم رفت برای ما چایی دم کرد و تو استکان های کمر باریک دور طلا چایی آورد که دیگه باور کردنی نبود خلاصه خیلی خوش گذشت و برای ما خاطره انگیز شد.
کلسیوم:
آمفی تاتر کلسیوم یا کولوسئوم
این مکان دقیقا همان جایی هست که هر توریستی آرزو می کند که روزی از نزدیک آنجا را ببیند. حتما فیلم گلادیاتور را خاطرتان هست. بازی خیره کننده "راسل کرو" در نقش "ماکسیموس" با کارگردانی "ریدلی اسکات" که نامزده جایزه اسکار نیز شد. یک سوم پایانی فیلم جنگ تن به تن "ماکسیموس" و "کومودوس" در این مکان رخ داد هرچند که تمام صحنه ها و تماشاگران آن جنگ گلادیاتوری جلوه های ویژه هستند ولی به صورت جدی اولین بار تصویر داخل کلسیوم را در آن فیلم دیدم. دوازده سال پیش به ذهنم هم خطور نمی کرد که در آینده ای نه چندان دور وارد این آمفی تاتر شوم. در دنیای واقعی هرچند که در ادوار مختلف تاریخی آتش سوزی ها و زلزله ها صدمات و آسیب های جدی به این بنا وارد نموده است ولی شما با دیدن همین باقی مانده از شکوه دو هزار سال پیش نیز به عظمت آن پی می برید. می توان به جرات گفت با ندیدن کلسیوم شما رم را ندیده اید و درکی از ایتالیا نخواهید داشت. کلسیوم شما را تا عمق یک جنگ گلادیاتوری پیش می برد. ظرفیت این مکان در بدبینانه ترین حالت 50 هزار نفر و در خوش بینانه ترین حالت 90 هزار نفر می رسد و در نوع خود منحصر به فرد می باشد همیشه خاطرتان باشد که این بنا بیش از دو هزار سال پیش ساخته شده است. اقشار مختلف مردم جایگاه مخصوص به خود را داشتند و حتی دره ای ورودی آنها نیز جداگانه بوده است.
آب نما یا فواره Trevi Fountain (چشمه آرزوها)
این آب نما که شاید بتوان مدعی شد معروف ترین و زیباترین آب نمای سبک باروک جهان می باشد در منطقه Trevi رم واقع شده است ارتفاع آن 26 متر و عرض آن 20 متر می باشد. سبک باروک در معماری، نقاشی، ادبیات، پیکر تراشی و حتی موسیقی برای مدت دو قرن از قرن 16 میلادی در ایتالیا رایج شد. این سبک که به نحوی در تقابل با سبک کلاسیک به شمار می رود مورد پسند طبقه اشراف قرار گرفت و توجه کلیسا را نیز به خود جلب نمود.
در رم به سراغ ماشین که آمدیم متوجه شدیم که به اشتباه در محل مشخص شده برای معلولین پارک کرده ایم و یک برگ جریمه 40 یورویی زیر برف پاک کن گذاشته شده است شاهرخ به دنبال پلیس آن نواحی گشت و با اسپانیایی (زبان ایتالیایی شباهت های اندکی با زبان اسپانیایی دارد) که با آنها صحبت کرد توانست متقاعدشان کند که ما توریست هستیم و قضیه به خیر و خوشی حل شد وبرگه جریمه را باطل کردند البته برگ جریمه در ایتالیا چند برگ A4 بود.
پیزا
معروف ترین برج کج جهان
این برج هفت طبقه که دویست سال زمان ساخت آن طول کشید. طی دوران ساخت طولانی خود 4 معمار برجسته را به خود دیده است. برج پیزا 7 ناقوس دارد که به علت افزایش امکان سقوط برج ناقوس ها را به صدا در نمی آورند. از موارد جالب توجه اینکه گالیله نیز به این شهر تعلق دارد. علت ساخت این برج محلی از تناقض آراء می باشد عده ای بر این عقیده اند که برای رقابت با هم ثروتمندان تصمیم به ساخت این بنا گرفتند و عده ای دیگر این مهم را در ارتباط با رقابت شدید بین پیزا و فلورانس می دانند هرچه که بوده است هم اکنون به یکی از سمبل های مطرح ایتالیا بدل گشته است.
درمورد علت کجی آن نیز عقایده متضادی روایت می شود. عده ای بر این عقیده هستند که علت آن به خاطر خاک سست و رسی اطراف آن است و عده ای کج بودن آن را جزئی از طرح اولیه ساخت آن می دانند. جمعه 14 خرداد ساعت 11 صبح به سمت پیزا روان شدیم. من در سال 2007 فلورانس و پیزا را دیده بودم ولی بقیه همسفری ها دفعه اولشان بود که به پیزا می آمدند. پیزا که یکی از شهر های مطرح و به نام ایتالیا می باشد با شمایل برج کج خود شناخته می شود و حتی این برج به نماد کشور ایتالیا بدل گردیده است همانند برج ایفل در فرانسه با این تفاوت که برج ایفل در پاریس پایتخت فرانسه می باشد ولی پیزا در شهری کوچک واقع شده است. تاریخه این برج در نوع خود جالب است. در برهه های مختلفی از تاریخ به خاطر حفظ نگه داری از این برج بالا رفتن از آن میسر نبوده است ولی از خوش شانسی ما این بار امکان صعود از برج وجود داشت بلیط آن 15 یورو بود و به خاطر سیصد پله ای که داشت و تجربه پله های واتیکان همه از صعود انصراف دادند و من و همسر شاهرخ از این برج کج بالا رفتیم. شهر از آن بالا منظره خیلی جالبی داشت شاید به این علت بود که ساختمان ها و آسمان خراشهایی نداشت تا منظره یکدست شهر را مخدوش نماید و خانه ها اغلب دو یا سه طبقه با رنگ آمیزی خاص خود چهره چشم نوازی از آن بالا به بازدید کننده القا می نمودند. وقتی وارد پیزا می شوید حس عجیبی دارید و این حس هر دوباری که به پیزا رفته ام به من منتقل شده است و آن عبارتست از ولعی عجیب برای اول دیدن برج برای همین از هر خیابان و کوچه ای که می گذرید سرتان را ناخوداگاه با حالتی عجیب به این سوی و آن سوی می کشید تا اولین نفری باشید که از لابلای ساختمانها رویت آن را به اطلاع دیگران می رسانید و این بار لیلا همسرم اولین نفر بود.
شهر پیزا با حدود صد هزار نفر جمعیت صاحب کلیسا ها پل ها و مراکز دیدنی متعددی است که همه آنها در زیر لوای شهرت برج کج خود کمرنگ شده اند. این شهر که دانشگاهی به قدمت 700 سال نیز دارد یکی از مراکز علمی مهم ایتالیا محسوب می شود که در تلاقی دو رود آرنو و سرچیو واقع شده است. در کنار برچ پیزا اثر تاریخی دیگری نیز قرار دارد "کلیسای جامع دومو" با هزار سال قدمت که در زمان حضور ما بسته بود ولی در سال 2007 که یکشنبه روزی گذر ما به آنجا افتاده بودم این کلیسا باز بود و مراسم مذهبی نیز برگزار می کردند توانسته بودم در آن سال داخل آن را ببینم ارزش زیبایی این کلیسا کمتر از ارزش دیدن پیزا نیست. وقتی در حال عکس گرفتن از پیزا هستید باید مراقب باشید تا در کادربندی ناخوداگاه با چرخش اضافی باعث از بین رفتن کجی برج نشوید خلاصه اینکه عکس گرفتن واقعی از این بنا کار ساده ای نیست.
فلورانس
فلورنس حتی برای مدت کوتاهی در سده نوزده میلادی پایتخت ایتلیا نیز بوده است. وحدت رویه و یکپارچگی در شهر سازی، از نظرمن این نکته خیلی قابل تامل است که در شهرسازی شهرهایی مثل وین، رم ، فلورانس، پیزا و حتی فرانکفورت و دورتمند و اکثر شهرهای اروپایی روح شهر دوچار ناهنجاری های بصری نشده مثلا به شهر تهران که نگاه می کنیم خانه های بی روح در کنارهم بدون در نظر گرفتن اِلمان های بصری و زیبایی شناختی به بدترین نحو ممکن در کنار هم ساخته شده اند نمای یکی سنگ است آن یکی کنیتکس سومی آجرسه سانتی آن یکی سنگ مرمر سیاه یکی دو طبقه در کنارش ساختمان 5 طبقه در کنارش یه ساختمان قدیمی مخروبه. در شهرهایی که ما از آنها گذر کردیم این به هم ریختگی افسار گسیخته شهر سازی دیده نمی شود و روح شهر به صورت یکپارچه شما را به اعماق گذشته می برد و همزمان شما کاملا احساس می کنید که در قلب مدرنیته به سر می برید. در خیابانهای فلورانس که قدم می زنید به مغازه های بستنی فروشی که رسیدید حتما چند اسکوپ از بستنی های فلورانس را امتحان کنید در مقایسه با بستنی های خودمان که شیرینی آنها دل آدم را می زنند و مزه اصلی آن را متوجه نمی شوید بستنی های فلورانس بسیار طعم ملایم و متنوعی دارند که برای همیشه مزه آنها برای شما جاودانه خواهند ماند و شاید تنها بستنی های شیراز قابل مقایسه با بستنی های فلورانس باشند. هتل را در فلورانس رزرو کرده بودیم بنابراین باید خودمان را به آنجا می رساندیم فاصله 135 کیلومتری پیزا تا فلورانس را یک ساعت و نیم پیمودیم و مستقیم رفتیم به هتل وسایل را گذاشتیم و برگشتیم به داخل شهر. شهر برایم آشنا بود تجدید خاطرات همچو فیلمی از جلوی چشمانم عبور می کرد. از جمله مهمترین جاذبه های فلورانس می توان به میدان یا محوطه "پیازا دلا سنوریا" نام برد. در این محوطه انواع مجسمه ها و تندیس هایی قرار دارند که هر کدام گوشه ای از تاریخ را روایت می کنند. در گوشه این محوطه ساختمانی قرار دارد بنام " لاجیو دی لانزی " مشرف به محوطه است.
\
لاجیو دی لانزی
تندیس آب نمای نپتون که البته شبیه این آب نما در شهر رم و بلونیا هم موجود است این تندیس نمایانگر قدرت فلورانسی ها بر دریاهاست
نمایی دور از مجسمه داوود نبی که البته این تندیس کپی است و اصل آن در موزه هنرهای معاصر فلورانس در شرایط بسیار خاص با ضریب امنیت بالایی نگهداری می شود.
سمت راست ساختمان "لاجیو دی لانزی" تندیس بی نظیر جیامبولونیا قرار دارد که بیشتر به نام" تجاوز به زنان سابین" مشهور است و برگرفته از داستانی رمی است. هرچند که خالق اثر از ابتدا نیت به تصویر کشیدن همچین ایده ای را نداشته و تنها قصد داشته تا سه تصویر از دو مرد و یک زن متحرک پیچیده در هم را در سنگ خلق نماید. این تندیس سمبل پیروزی عشق بر همه سد ها و مشکلات هم میتواند باشد و البته تاویل های دیگری نیز از آن روایت می شود.
قصر ویچییو
"ارنولفو دی کامبیو" در قرن چهارده و پانزده میلادی دست به ساخت این ساختمان برای مقاصد حکومتی زد ولی شاید خودش هم تصور نمی کرد که چند قرن بعد به یکی از مهمترین بناهای دیدنی فلورانس تبدیل گردد.
وقتی عکس این توریست آرژانتینی را به خودش نشان دادم باورش نمی شد که همچین حرکتی ازش سر زده است و مایه خنده خودش و همراهانش شد.
داخل قصر ویچیو
پل قدیمی ویچیو
این پل در میان شش پل فلورانس از همه قدیمی تر به حساب می اید و قدمت ساخت آن به قبل از قرن سیزدهم میلادی بر می گردد که با پنچ ستون سنگی بر روی "رودخانه آرنو" ساخته شده است و تنها پلی است که از گزند حمله آلمانهای نازی در جنگ دوم جهانی در امان مانده است. دویست سال بعد از ساخت آن به دستور حاکمان وقت این پل مسقف شد و دکانهایی بر روی آن ساخته شد که هم اکنون نیز وجود دارند.
ساختمان تعمید فلورانس
دروازه بهشت که در ورودی ساختمان تعمید فلورانس می باشد ده داستان معروف انجیل را نقل می نماید\