به نام خدا
باسلام خدمت تمام دوستداران سفر و همراهان لست سکندی عزیز ، به نظر من سفر رفتن علاوه بر طراوت و شادابی جسم و روح ، تجربه ای به انسان میده که تنها با دیدن تاریخ ، فرهنگ و مردم مناطق مختلف دنیا به دست میاد.
1آبان 98 تاریخی بود که به دلیل چند روز تعطیلی پشت سرهم ، زمان بسیار مناسبی برای مسافرت به نظر میرسید و همین کافی بود که من به همراه همسرم تصمیم بگیریم به یکی از نقاط کشور عزیزمون ایران سفر کنیم.
انتخاب مقصد :
از بین گزینه های انتخابی ، قشم به عنوان مقصد نهایی انتخاب شد ، آب و هوای گرم و معتدل باتوجه به بارندگی های اکثر نقاط کشورتوی اون تاریخ ، جاذبه های گردشگری فوق العاده و مراکز خرید زیاد از دلایل انتخاب این جزیره زیبا بود .
ابتدا یه توضیح مختصر درمورد قشم بدم ، قشم یکی از جزایر استان هرمزگان هست که بزرگترین جزیره خلیج فارس محسوب میشه ، مردم خونگرم ، نجیب و محترمی رو داره و شهر کاملا امنی هست.
آب وهوای قشم گرم و مرطوبه و بهترین فصل سفر از آبان تا اردیبهشت هست واز اواخر اردیبهشت تا آبان به دلیل گرمای زیاد ممکنه نتونید مناطق دیدنی قشم که عمدتا پیاده روی هم داره رو به خوبی ببینید و گرمای هوا آزار دهنده میشه...
ازمناطق دیدنی قشم میشه به جنگل حرا ، تنگه چاهکوه ،دره ستارگان ،دره تندیس ها ، جزایر ناز ، جزیره هنگام ، جزیره هرمز ، غارهای خربس ، و از مراکز خرید به سیتی سنتر۲ ، پردیس ، درگهان ( پاساژ دریا، دو دلفین ، اطلس ، نخل و زمرد ) اشاره کرد.
انتخاب تور : با یه مقایسه متوجه شدم اگر شخصا به خرید بلیت هواپیما اقدام کنم هزینه خیلی کمترمیشه و به علاوه تورها سه شب هتل توی قشم یا درگهان میدن که من قصد داشتم یک شب برای خرید توی درگهان و 3 شب هم توی قشم باشم ، پس خودم دست به کار شدم ، دو تا بلیت هواپیما قشم _ تهران از سایت فلایتیو خریدم و مشغول تحقیق برای رزرو یه هتل خوب با قیمت مناسب شدم ، همونطور که قیمت هواپیما گرون شده بود قیمت هتل ها هم بالا رفته بود و تقریبا اکثر هتل ها پر شده بودن بعد از گشتن زیاد ۳شب هتل رویال توی قشم و یک شب هتل سینگو توی درگهان رو از سایت جاباما به عنوان اقامتگاهمون با قیمت شبی حدودا ۲۶۰ هزار تومن رزرو کردم ( البته توی قشم هتل آتامان ، هتل آرتا ، هتل ایرمان و هتل ارم هم هتل های خیلی خوبی هستند اما یا جا نداشتن یا قیمتشون خیلی بالا بود ، اما توی درگهان کیفیت هتل ها بالا نیست و هتل سینگو انتخاب مناسبیه)
راه های دسترسی :
به جز هواپیما برای رفتن به قشم میتونید ازقطار یا اتوبوس هم استفاده کنید و یا با خودروی شخصی تابندر عباس برید واز اونجا حدود۳۰ دقیقه تابندر پل رانندگی کنید و ماشینتون رو با هزینه حدودا ۱۰۰ هزار برای رفت وبرگشت به قشم ببرید.
روز اول :
خوب مسافرت ما بعد از بستن چمدان ها و آماده شدن از کرمانشاه شروع شد، برای رفتن از کرمانشاه به تهران با توجه به تجربه ای که از مسافرت قبلی به دست آورده بودم و سختی رانندگی با خستگی بعد از سفر و همچنین هزینه بالای پارکینگ فرودگاه مهرآباد اتوبوس رو انتخاب کردم و ساعت ۱۲ شب تا 7 صبح توی اتوبوس بر خلاف انتظارم خوابمون برد، که باعث شد از روز بعدش استفاده کامل رو ببریم وخسته نباشیم.
به تهران رسیدیم ، از اتوبوس پیاده شدیم که هوای یه خورده سرد اول صبح تهران به سرمون خورد و علاوه بر لذت بخش بودنش حسابی خواب و از سرمون پروند ، به رستوران توی ترمینال رفتیم و یه املت و کافی میکس خوردیم که توی اون هوا خیلی چسبید .
بعد صبحانه با اسنپ به فرودگاه رفتیم ، با توجه به زمانی که داشتیم از قبل چندتا فیلم دانلود کرده بودم که توی فرودگاه دوتااز فیلم هارو دیدیم که باعث شد اصلا متوجه گذر زمان نشیم .
سالن فرودگاه مهرآباد ( عکس از اینترنت )
هواپیمای وارش دقیقا راس ساعت 13:30 به سمت قشم پرواز کرد نزدیک شدن به قشم و دیدن دریا و بعد هم کوه ها وصخره های این جزیره زیبا از پنجره هواپیما مارو حسابی مجذوب خوش کرد و بعد ۱ساعت و۵۰ دقیقه به قشم رسیدیم.
دریاچه ابر زیبا از پنجره هواپیما
باتور لیدرمون تماس گرفتیم و رفتیم بیرون و دیدیم منتظرمونه ، آقای شگن که شماره شون رو از اینترنت و نظرات مردم پیدا کرده بودیم و قرار بود مارو توی یک روز و نیم ببرن و کل جاهای دیدنی قشم رو نشونمون بدن و برای این کار تور جزیره قشم رو مبلغ ۳۵۰ هزار و تور جزیره هنگام ۱۲۰ هزار توافق کرده بودیم و قرار بود که هزینه قایق و بلیت هارو خودمون بدیم .(البته 4نفرم باشید همین هزینه هست چون ماشین رو کرایه میکنید.) هزینه کامل تورها از هتلتون که خیلی کمتره و تاکسی هارو آخر سفرنامه نوشتم.
بعد ۵۰کیلومتر جاده زیبا که به سرعت گذشت به هتل رسیدیم .
جاده فرودگاه به قشم
درختای نخل و دریای زیبای ورودی قشم
هتل ما تا چهارراه پردیس که قلب تپنده قشمه و تا یک شب شلوغه و مرکز خرید های پردیس ، ستاره ، خلیج فارس و فردوسی رو توی خودش جا داده ۵ دقیقه پیاده راه بود و تا رستوران خاله ۱۰ دقیقه ...
حدودا نیم ساعت طول کشید که اتاق رو تحویلمون دادن، وارد اتاق که شدیم دیدیم که به به یه اتاق ۳تخته بزرگ بهمون جای ۲تخته دادن که خیلی هم تمیز و نوساز بود .( توی قسمت نظرات هتل رویال میتونید نقد کامل هتل رو که نوشتم بخونید.)
نمای بیرونی هتل رویال(عکس از سایت هتل)
لابی هتل( عکس از سایت هتل)
اتاقی که ما توش اقامت داشتیم
وسایل رو گذاشتیم و تصمیم گرفتیم به پارک زیتون بریم و لحظه غروب آفتاب لب ساحل باشیم ، از طرف هتل یه آژانس گرفتیم و به پارک زیتون رفتیم قدم زنان از بین درختای نخل و چمن های سرسبز با هوای خوب غروب قشم توی پارک قدم میزدیم که یه هو دریا رو دیدیم ، از این همه زیبایی و آرامش دریا و ساحل زیبایی که داشت حسابی ذوق زده شده بودیم.
پارک زیتون
چند تا عکس گرفتیم و رفتیم کنار ساحل توی دریا خیلی ها داشتن شنا میکردن ، صدای موج دریا بی نظیر بود و خورشید کم کم داشت غروب میکرد ، حدودا یک ساعت روی صخره های کناردریا نشستیم و به حدی غرق آرامش اونجا بودیم که هیچ حرفی نمیزدیم.
کم کم داشت گرسنمون میشد ، پیاده به سمت سیتی سنتر ۱ و ۲ رفتیم که حدودا 5دقیقه از پارک زیتون راهه ، از قبل رستوران لبنان شاورما که جلوی سیتی سنتر1هست رو انتخاب کرده بودیم ، دوتا شاورما میکس(۱۵هزار) و یه شاورما عربی(۱۸هزار) با دوتا دوغ سفارش دادیم کیفیت شاورما واقعا عالی بود و طعم خوبی داشت...
شاورما عربی رستوران لبنان شاورما
بعد از شام وارد سیتی سنتر یک شدیم، همونطور که شنیده بودیم قیمتا بالا بود اما چون عینک دودیمون رو فراموش کرده بودیم بیاریم و فردا قرار بود به تور جزیره بریم دوتا عینک دودی خریدیم که قیمتش رو ۱۴۵ گفت و ما دونه ای ۱۰۰ بهش دادیم ، انصافا عینکای خوبی هم بودن...
سیتی سنتر1 ( عکس از اینترنت)
روز دوم :
حرکت به سمت عجایب هفتگانه قشم :
بعد از خوردن صبحانه با آقای شگن به سمت مناطق دیدنی قشم حرکت کردیم ، ایشون آقای خیلی باحال و پرانرژی بودن و عکس و کلیپ های خوبی ازمون گرفتن و در تمام مناطق دیدنی حتی اگر پیاده روی زیادیم داشت همراهمون میومدن و علاوه بر عکس گرفتن برامون توضیح میدادن .
- مقصد اول ما جنگل های حرا بود
جنگل های حرا وسعت ۲۲هزار کیلومتری داره که ۲۴۰۰هکتارش در ۶۰کیلومتری قشم قرار داره که زیست گاه پرندگان زیادی مثل حواصیل و همچنین ماهی ها و خرچنگ هایی هست که سبب ماهی گیری در اون منطقه میشه ، مابه طور اتفاقی اونجا چند تا صیاد دیدیم که ماهی گرفته بودن.
آب این جنگل ها هر ۶ ساعت جزر و مد میکنه و درحالت مد آب دربالاترین حد خودش هست و حدود۱.۵ تا۳متر عمق داره در حالی که درحالت جزر بسیاری از کانال های اون خشک میشن .درخت های این جنگل عموما مانگرو نام دارن و ۳تا۶ متر هستن اما درخت چندل هم که برگ نوک تیز تری داره وبلند تره وجود داره ...
جنگل حرا درحالت مد و درخت های مانگرو
این درخت ها بسیار منحصر به فرد هستن چرا که برای رشد درخت باید آب شیرین وجود داشته باشه اما این درختان ریشه های شگفت انگیزی دارن که از سه قسمت اسفنجی ، قسمت میانی وآوند تشکیل شده قسمت اسفنجی جلبک و مقداری از نمک رو میگیره و قسمت میانی که سفت تره نمک رو کاملا میگیره وآب رو شیرین میکنه و دراختیار قسمت درونی میذاره و درخت ازش تغدیه میکنه و به این ترتیب یکی از شورترین آب های دنیا رو به آب شیرین تبدیل میکنه ، این درخت ها همیشه سبز هستند و به دلیل اینکه توی قشم جنگل و پوشش گیاهی دیگه ای وجود نداره بومی های منطقه برگ هاشون رو به صورت اصولی هرس میکنن و برای غذای شتر و چهارپایان میبرن و میفروشن ...
دیدن پرنده حواصیل ، گروهی از پرنده هایی که با نزدیک شدن بهشون فرار نمیکردن چونکه به جای شکارشون صیاد های اون منطقه مقداری از صیدشون رو به پرنده ها میدادن که باعث دوستی پرنده ها با مردم شده بود ، خرچنگ های کوچیک روی درخت ها هست که اگر به ناخداتون بگید نشونتون میده و اگر ازشون بخواید ریشه درخت هم براتون میکنه که این معجزه طبیعت رو ببینید و بشکافید وهرسه لایه ش رو ببینید ...
پرنده حواصیل
بعد از کمی گشت و گذار به سمت کلبه پیر حرا حرکت کردیم پیر حرا نام آخرین مرد از نسلی هست که به صورت نسل اندر نسل در جنگل های حرا زندگی میکردن و به صیادی مشغول بودن و درهفته یک روز به خونواده شون سر میزدن و بقیه هفته رو توی اون کلبه زندگی میکردن ، قایق و کلبه پیرحرا توی جنگل حرا وجود داره که البته این کلبه کلبه اصلی نیست و به خاطر اینکه آب اونجا رو فرا گرفته گردشگر ها نمیتونستن وارد کلبه بشن چند تا دانشجو کلبه رو به منطقه بالاتری که خشکی باشه منتقل کردن( برای دیدن کلبه پیر حرا از راننده تون بخواید شمارو به اسکله ای ببره که به این کلبه باقایق نزدیک تره چون از قشم دورتره ممکنه شمارو جلوتر پیاده کنن که دیدن درخت های چندل و کلبه پیر حرا ممکنه ممکن نشه)...
کلبه پیر حرا
دیدن کشتی های تجاری و عکس گرفتن باهاشون ، شعر خوندن ناخودا و رانندگی کردن ما با قایق ناخدا توی اب های سبز رنگ جنگل های حرا پایان دیدن این معجزه زیبا بود.
کشتی های تجاری که در آب های جنگل حرا بودند و از طریق خلیج فارس به دبی میرفتند
مهم ترین نکته برای رفتن به جنگل های حرا اینه که موقع رفتن شما جنگل در حالت مد قرارداشته باشه که بتونید بین درخت ها با قایق برید ( برای فهمیدن زمان جزر ومد تورلیدر یا اکثر اهالی قشم بپرسید میدونن چون ماهانه عوض میشه و یا توی اینترنت سرچ کنید میتونید زمانش رو پیدا کنید) و البته زمانی برید که هوا خنک باشه مثلا ساعت ۱۲ظهر بدترین زمان ممکنه چون یک ساعت توی دریا بودن باعث میشه گرمای هوا اذیتتون کنه و اینکه حتما قبل ورود به قایق آب معدنی بخرید ...
جزر و مد آب های جنگل حرا
- تنگه چاهکوه
در گذشته که آب لوله کشی نبوده خانم های روستای چاهو شرقی هر روز توی گرما ۳ کیلومتر رو برای آوردن آب شیرین طی میکردن ، که ما حدود ۳۰۰ مترشو پیاده روی کردیم اونم بدون بار و دبه و کوزه برامون سخت بود چه برسه ۳کیلومتر!!! ، بودن چاه آب شیرین وسط اون بیابون واقعا معجزه بود و مردم اون منطقه به خاطر کمبود آب ، آب رو مقدس میدونستن و هنوز هم در مصرف آب صرفه جویی میکنن ، راننده ما میگفت قشنگ یادشه که پدربزرگاشون میگفتن اگه یه لیوان آب زمین بریزی میفتی و پات زخم میشه...
به تنگه چاهکوه رسیدیم چیزی فراتر از تصور روبه رومون بود درسته توی عکس دیده بودیم اما عظمت این کوه ها و تنگه های باریکی که حدود ۱۰۰ متر طول داشت و به دلیل باد وباران و فرسایش خاک ها طی سالها به وجود اومده بود و آرامش و سکوت عجیب اونجا مارو حسابی شوکه کرد و حسی که درآدم ایجاد میکرد باعکس ها تفاوت زیادی داشت ،نگهبان اونجا یه آقای مهربانی هستن که از چاه آب میکشن و بهتون میدن بخورید که خیلی گوراست ، ما چون گرم بود خواستیم روی سرمون آب بریزه که خنکی آب خیلی سرحالمون کرد .
ورودی تنگه چاهکوه
تنگه چاهکوه و نگهبان محترم چاه آب
به جلو تر رفتیم هرچی جلوتر میرفتیم عظمت و زیبایی این مکان آرامش بخش و هیجان انگیز بیشتر میشد ، سمت چپمون متوجه یه تنگه باریک تر شدیم ، وارد تنگه شدیم و چشممون به تندیس های زیبایی خورد که شبیه به مجسمه های سر عقاب ، سر ببر و... منظم و پشت سر هم تراش خورده بودن و دست طبیعت اثر هنری خلق کرده بود که هیچ جای دیگه دنیا وجود نداره ، کمی سرمون رو چرخوندیم و تندیسی رو دیدیم که دقیقا به ستون فقرات شباهت داشت که خیلی از دیدنش شوکه شدیم ، حدود نیم ساعت توی تنگه و از بین صخره ها راه رفتیم و عکس گرفتیم که واقعا عکس های بی نظیری هم میشه گرفت و بعد از اون همه زیبایی پر ابهت خداحافظی کردیم ...
تندیس سر عقاب و...
تندیس ستون فقرات
- دره تندیس ها
از تنگه چاهکوه تا دره تندیس ها، چند دقیقه بیشتر راه نبود ، برای رسیدن به دره تندیس ها یک راه آسفالت و یک راه خاکی وجود داره که توصیه میکنیم از راه خاکی برید چرا که تپه های زیادی رو میبینید که با صدف درست شده و نشون میده که اون منطقه قبلا کاملا زیر آب بوده ، بعد از اون که جلوتر میرید یک کوه رو میبینید که دقیقا به مقبره کوروش شباهت داره و در اثر فرسایش و آب ها به این شکل تراشیده شده ، پشت همین مقبره کوروش شما دستی رو میبینید که از تابوت درومده که دست کوروش نام داره و آدم رو یاد جمله معروف کوروش که میگه : "موقع مرگ دست مرا از تابوت بیرون بگذارید که ببینند دست خالی از این دنیا رفتم" میندازه و مو به تنتون سیخ میشه ، درهمون منطقه کوه هایی رو میبینید که شباهت به ستون های کاخ های بزرگ پادشاهان گذشته داره که بسیار زیبا هستن...
تپه های درست شده با صدف که شبیه سر گوریل بود
عکس اصلی مقبره کوروش و جمله معروفش در مورد دست بیرون آمده از تابوت
تندیس مقبره کوروش و دست بیرون آمده از تابوت
- روستای سهیلی
نزدیک ظهر شد و گرسنه بودیم به پیشنهاد تور لیدرمون تصمیم گرفتیم به روستای سهیلی و رستوران های محلی اونجا بریم ، این روستا خونه هایی رو داره که به رستوران تبدیل شده و همه ثبت شده هستن و دارای کارت بهداشتن .
وارد این خونه ها که میشید ، اتاق های سنتی رو میبینید که حس خوبی رو به آدم القا میکنه ، شما میتونید موقع سرو نهار در اتاق رو ببیندید و اگر خلوت باشه چند دقیقه بعد خوردن نهار توی اتاق هاتون دراز بکشید و استراحت کنید ، ما یه ماهی مقوا و یه قلیه ماهی خوردیم که درنهایت حدود ۱۱۰هزار شد ، قلیه ماهی خوشمزه بود و مزه قورمه سبزی که کمی ترش هست رو میداد ، اما ماهیش زیاد به دلم ننشست ، راستی غذای راننده توی قشم رایگانه و شما نیاز نیست حساب کنی....
یک از اتاق های رستوران سنتی محلی
لیست قیمت غذاهای رستوران محلی
غذای ما
- جزایر ناز:
بعد نهار واستراحت به سمت جزایر ناز حرکت کردیم ، زمانی رو برای رفتن به جزیره ناز انتخاب کنید که اواخر جزر باشه اینجوری شما هم ماشین هارو وسط دریا میبینید که خشکه و هم بالا اومدن آب و فرار کردنشون که خیلی بامزه ست ، البته اگر وقت بذارید و موقع جزر برید میتونید با ماشین یا پیاده به سمت جزیره وسط دریا برید.اما دیدن جزر و مد ازنزدیک و اینکه یه هو خشکی وسط دریا پرآب میشه خیلی جالبه..
جزر دریا
شروع بالا اومدن آب دریا
مد کامل دریا و بالا اومدن آب
کنار ساحل حتما سوار شتر بشید ، قیمتش نفری۱۰هزار تومنه اما بلند شدن و نشستن شتر خیلی هیجان انگیزه ، شتر توی قشم قیمتشون 70تا200 میلیون تومانه و صاحباشون به خاطر مسائل عاطفی وتفریحی شتر میخرن و دوسشون دارن ، البته ماهم که ۱۰دقیقه با شترها حرف زدیم و نگاشون کردیم عاشقشون شدیم خیلی ناز و خوشگلن این موجودات.
افشین اسم شتری که ما سوارش شدیم
کنار دریا یخ در بهشت دونه ای ۲هزار میفروشن ادکلن ومواد خوراکی دیگه م هست ،توصیه میکنم یه نیم ساعت پیاده کنارساحل راه برید هرچقدر شلوغ هم باشه اما آرامش خیلی خاصی داره.
- دره ستارگان
بعد از ترک کردن جزایر ناز به سمت دره ستارگان حرکت کردیم که 10 دقیقه بیشتر راه نبود ...
گشتن توی دره ستارگان حدودا ۱ساعت زمان میخواد ، پس زمانی برید که هوا خنکه ما دم غروب رفتیم ، عکس گرفتن اینجا خیلی جذابه ، از بالا که نگاه میکنی یاد فیلم های مریخ و... میفتی ، عمق این دره و صخره ها به ۱۵ متر هم میرسه...
دره ستارگان
محلی ها اسم این منطقه رو "استاله کفته" گذاشتن چون اعتقاد دارن که یک ستاره از آسمون افتاده و این گودال ها رو درست کرده ، زمین شناسا میگن این اتفاق به دلیل فرسایش خاک های منطقه افتاده ،همچنین محلی ها میگن اینجا جن داره و صدای گریه بچه و .... شنیدیم که زمین شناسا میگن این صداها به دلیل عبور باد از شیارهای این سنگ ها هست و جن وجود نداره...
قبل از ورودی دره ستارگان شما از روستای برکه خلف رد میشید که چندبار تمیز ترین روستای ایران انتخاب شده و بعد هم علامت ژئو پارک که سه تا سنگ روی هم گذاشته شده به معنی آب ، باد و خاک رو میبینید (ژئو پارک محوطه هایی رومیگن که نشانگر تنوع عظیم زیستی و زمین شناختی و زیر نظر یونسکو است که جنگل های حرا، دره ستارگان ، تنگه چاهکوه ، دره تندیس ها و... همگی جز ژئوپارک قشم هستند) . جالبه بدونید ژئو پارک قشم اولین ژئو پارک خاورمیانه هست و آدم با دیدن علامتش احساس افتخار وغرور میکنه ...
در دره ستارگان ۷ تندیس وجود داره که به شکل ها و صورت های مختلفی درومدن عقاب ، تمساح ، فیل با خرطوم دراز که متاسفانه جدیدا خرطومش شکسته شده، حضرت مریم و یارانش ، دو دست که دعا میکنن که البته بیشتر شبیه چیز دیگه بود ، ازجمله تندیس های این دره هستن که دیدن و تشخیص دادن هر کدومشون شما رو هیجان زده میکنه .
تندیس دو دست ، به حالت دعا خواندن
تندیس حضرت مریم که حضرت عیسی رو بغل گرفته و دورش هم یارانش هستند .
پیاده روی توی این دره وسکوتش به خصوص وقتی هوا نزدیک تاریک شدنه به حدی مرموزه که به شک میفتید نکنه اینجا واقعا جن داره ، وقتی به بالای دره میرید و ازبالا نگاه میکنید که چقدر کوهی که روش ایستادید یکنواخت و طولانی و بزرگه یاد فیلم های آمریکایی تگزاس میفتید و عکس گرفتن با غروب خورشید شاید فرصتی برای گرفتن عکسی تکرار نشدنی براتون رقم بزنه...
نمای بالای دره ستارگان
هوا داشت تاریک میشد ما مسیر رفت رو از داخل دره و برگشت رو از روی صخره ها طی کردیم و مجذوب طبیعت بی نظیر و پر ابهت دره ستارگان بودیم ، البته تعداد زیادی نشسته بودن که فکر میکنم منتظر درومدن ستاره ها بودن چون ستاره های دره ستارگان خیلی پرنور و زیباست و آدم رو یاد شب های کویر میندازه البته شایدم منتظر اومدن جن ها بودن :))
خلاصه چون پایین اومدن از صخره ها هم تو تاریکی ممکن بود خطرناک باشه ما پایین اومدیم که به دست فروشی رسیدیم که آب میوه و آب معدنی میفروخت دو تا آب میوه خریدیم که دقیقا با قیمت روی جلد بهمون فروخت که حسابی خنک بود و چسبید ، توی راه برگشت یه مغازه صنایع دستی داخل روستا دیدیم که اکثرا توسط خانم های همون روستا درست شده بود ، روسری هاشون ۱میلیون بود و براش چندین خانم دونه دونه گره های تزیینی رو طی ۸_۹ ماه زده بودن که برای عروس ها استفاده میشد وخیلی زیبا بود ، همچنین انواع نقاب هارو دیدیم که هر کدوم باتوجه به شکلشون بیانگر محله و روستای خانم های قشم بودن و برامون توضیح داد که مثلا هرخانمی اینو روصورتش زده باشه یعنی اهل برکه خلفه و ...
ما ازشون یه قابلمه حصیری به قیمت ۶۵ هزار تومن خریدیم و همچنین همسرم روی دستش توسط خانومی که صاحب مغازه بود نقش حنا زد که خیلی خوشگل بود .
نقش حنا و مغازه صنایع دستی
ساعت ۶ غروب بود که به قشم برگشتیم و به هتل رفتیم ، حدودا ۳ ساعت استراحت کردیم و دوش گرفتیم ، ساعت ۹ بود که تصمیم گرفتیم تا بیرون یه سر بزنیم ، به سمت چهار راه پردیس رفتیم ، برای شروع به پاساژ ستاره رفتیم ، قیمت اجناس خوب بود اما چیزی دلمون نگرفت ، بعد وارد پاساژ پردیس شدیم که با دیدن تنوع لباس هاش مخصوصا لباس زنونه (لباس مجلسی و خونگی ) که قیمت های خوبی هم داشتن خوشحال شدیم و کلی خرید کردیم که باعث رضایت همسرم شد و به هتل برگشتیم.
حدودا ساعت ۱۱:۳۰ شب بود که احساس کردم داره گشنمون میشه ، از رسپشن هتل آدرس یه فست فود رو خواستم که بهترین فست فود و پیتزای قشم دقیقا پشت هتلمون بود که اسمش پیتزا سیحون بود و به شدت خوشمزه بود ، تقریبا میشه گفت بهترین غذایی که توی قشم خوردیم همین پیتزا بود...
پیتزا پنجره ای پیتزا سیحون که قیمتش 35هزاربود
روز سوم :
- غارهای خربس
قرار بود امروزچون روز قبلش نرسیدیم به غارهای خربس بریم ابتدا به غارهای خربس وبعد هم جزیره هنگام بریم ، بعد ۱۰ کیلومتر به غارهای خربس رسیدیم این غارها از سطح زمین ۳۰متر بالاترند و در اثر فرسایش خاک به وجود اومدن ، محلی های اون منطقه میگن این غارها از اینجا تا قشم ادامه داشته و درزمان جنگ های گذشته به عنوان پناه گاه ازش استفاده میکردن...
همچنین پرتغالی ها که ۱۱۰سال بر ایران سیطره داشتند سال۱۶۲۳میلادی در زمان شاه عباس صفوی با کمک انگلیسی ها از ایران و قشم بیرون رانده میشن و این غارها محل انبار مهمات بوده ...
غارهایی که در دسترس گردشگران بود خیلی کوتاه تر از اون چیزی بود که فکر میکردیم و زود تموم شد و آدم رو یاد تونل های ژاپنی ها توی جنگ جهانی دوم که تو فیلم hacksaw ridge بود مینداخت .
نمای بیرونی غار های خربس
نمای داخلی غارهای خربس
- جزیره هنگام
به سمت جزیره هنگام حرکت کردیم ، بلیت قایق رو به قیمت نفری ۲۰ هزار تهیه کردیم و بعد تور لیدرمون برامون نون خشک آورده بود که به ماهی ها بدیم رو ازش گرفتیم و سوار قایق شدیم ، ظرفیت هر قایق ۱۴نفر بود که سریع پر میشد...
به سمت جزیره هنگام حرکت کردیم برای دیدن دلفین ها حدود ۱۵ دقیقه تو دریا گشت زدیم اما هیچ کدوم از قایقا نتونستن دلفینی رو ببینن ، خلاصه ناامید به سمت یه جزیره و صخره هایی رفتیم که خالی از سکنه بود اما چند تا آهو اونجا وایساده بودن که با دیدنشون خیلی ذوق کردیم که وسط این همه آب چطور اینا حیات دارن و زندگی میکنن .
آهو های جزیره نزدیک جزیره هنگام
بعد از چند دقیقه به سمت جزیره هنگام رفتیم ، جزیره هنگام وسعت 50 کیلومتر مربعی داره که مدرسه ابتدایی و راهنمایی و حدود 600 نفر جمعیت داشت ، که مرد های اونجا به صیادی و خانم ها هم غرفه هایی درست کرده بودن و به گردشگرا صدف و وسایل تزیینی با سمبوسه و خوراکی میفروختن ...
یکی از غرفه های فروش لوازم تزیینی جزیره هنگام
بعد خرید چند تا لاکپشت کوچیک و گشت و گذار توی جزیره هنگام سوار قایق شدیم و به سمت آکواریوم طبیعی رفتیم که کلی ماهی های رنگی رنگی و خوشحال داشت و با رسیدن قایق جدید همه ماهی ها به سمتشون میرفتن و منتظر میشدن نون و بیسکویت و ... بهشون بدیم و ماهم یه عالمه نون خشک داشتیم که بهشون دادیم که خیلی حس خوبی بود
آکواریوم طبیعی تور جزیره هنگام
بعدش به سمت اسکله رفتیم که دیدیم چندتا قایق وایسادن یه گوشه از دریا که فهمیدیم دلفینا اونجا هستن سریع همه قایقا که حدودا20 تا بودن به سمت اون منطقه حرکت کردن، رسیدیم اما چیزی نبود راننده ما که یه پسر جوون بود رفت و حدودا ۱۰۰ متر اونورتر وایساد که بعد چند دقیقه از چند متری ما دلفینا بیرون اومدن و چون ما جیغ کشیدیم بقیه قایقا فهمیدن و سریع اومدن اما تارسیدنشون دلفینا رفتن ، باز رفتیم ۱۰۰متر اونور تر منتظر وایسادیم که دیدیم دلفینا دوباره از چندمتریمون بیرون اومدن و گروهی میرقصیدن و خیلی خوشگل بودن ،خلاصه خیلی خوشحال بودیم که اینقدر از نزدیک تونستیم دلفنیارو چند بار ببینیم و برا راننده قایقمون کلی دست زدیم...
دلفین های زیبای جزیره هنگام
تور جزیره هنگاممون تموم شد و به هتل برگشتیم ، تا ساعت ۴ خوابیدیم و قصد داشتیم بعد از ظهر به بازار قدیم قشم بریم ، شنیده بودیم بازار قدیم اجناسش ارزون و خیلی خوبه ، اما بر خلاف تصورمون اصلا پوشاک خوبی نداشت و بیشتر لباس زیر و قهوه داشت که قیمتشم شاید۱۰درصد کمتر بود ، ضمنا هوا گرم بود و دستگاه کولر گازی مغازه ها هم توی راه رو باز میشد که گرما رو چندین برابر میکرد و ما هم هیچی نخریدیم و بعد خورن یه آب انار و یه آب طالبی از سربازار که خیلیم خوشمزه بود ، تصمیم گرفتیم بازم به پاساژ پردیس بریم ، با ورود به این پاساژ دلمون باز شد و مغازه هاییم که دفعه قبل باز نبودن باز شدن و بازم کلی خرید کردیم ، کم کم داشت گرسنمون میشد یه تاکسی گرفتیم برای رستوران خاله ، رستوران خاله فقط شبا بازه و خیلی شلوغ بود و چند دقیقه منتظر شدیم یه میز خالی شه ، یه فلافل ، چهار تا سمبوسه و یه میگو سفارش دادیم که طعم معمولی داشتن و خیلی تند وپر ادویه بودن که باعث شد من خیلی خوشم نیاد، برای سس هم پیشنهاد میکنم بخواید سس تک نفره بهتون بده چون سس های روی میز هم خیلی تند هستن ، بعد شام پیاده به سمت هتل رفتیم ، تقریبا میشه گفت 50متر جلوتر قلعه پرتغالی ها رو دیدیم که چون شب بود باز نبود .
قلعه پرتغالی ها ( عکس از نت)
ساعت ۹شب بود ، تصمیم گرفتیم چون شب آخری هست که قشمیم به مرکز خرید سیتی سنتر سری بزنیم، به سیتی سنتر ۲ رفتیم ، لباساش واقعا هم باکیفیت بودن و هم قیمت های معقولی داشتن. تنها جایی توی قشم میتونید مانتو ، بارونی ، پالتو های خوبی پیدا کنید همین پاساژ هست ، کفش ، شلوار ، شعبه برند های مختلف و هرلباسی که مربوط به لباس بیرونی باشه توی این پاساژه و جای دیگه قشم نمیتونید پیدا کنید.
سیتی سنتر 2 ( عکس از نت)
روز چهارم :
صبح روز چهارم قصد داشتیم به تفریحات دریایی و شنا کردن توی ساحل پارک زیتون بریم
بهترین و لذت بخش ترین قسمت سفر ما همین قسمت بود...
حدودا ساعت ۹ بود که به کلوپ دریایی دلفین آبی رسیدیم ، توصیه میکنم همین حدودا به کلوپ برید و دیرتر نرید چونکه ساعت۱۱ اینقدر شلوغ بود که باید تو صف وایمیسادی، قیمت غواصی نفری ۱۵۰ هزار واگر عکاسی هم میخواستی نفری ۴۰هزار ، جت اسکی ۱۵۰ هزار یک ربع و شاتل هم نفری ۵۰ هزار بود ما قصد داشتیم اول غواصی بریم ، بعد گرفتن کمد و گرفتن لباس به سمت دریا رفتیم.
غواصی به صورتیه که شما وقتی که ماسک هوا رو میذارید از بینی نمیتونید نفس بکشید که باعث میشه برای چند دقیقه تا عادت میکنید دچار تنگی نفس بشید که این موضوع سبب استرس و اضطراب میشه و ممکنه احساس کنید ممکنه زیر آب نتونید نفس بکشید و دچار خفگی بشید ، توصیه میکنم اگر بار اولتونه حتما حتما حدودا ۵ دقیقه سرتون رو زیر آب ببرید و نفس بکشید ولی پایین نرید و دستتون رو به قایق بگیرید که استرستون برطرف شه و عادت کنید، غواصی که باهاتون میاد شما رو تا عمق ۶ متری پایین میبره ، همچنین دیدن ماهی های مختلف و مرجان ها و اون زیبایی بعد چند دقیقه به حدی شمارو تحت تاثیر قرار میده که استرستون برطرف میشه و نفس کشیدن براتون عادی میشه...
بعد غواصی خواستیم جت اسکی سوار شیم که تا 2 ساعت بعد پر بود ، ما هم با همون لباس غواصیمون حدود ۲ ساعت توی دریا شنا کردیم ، خانمم هم با اون لباسا و کلاهی که داشت خیلی راحت بود ، آب دریا به حدی تمیزه که کف دریا از هر نقطه نگاه کنی معلومه ، حتی یه دونه اشغال یا کرم و بعضی موجوداتی که توی شمال ممکنه ببینید اینجا نیست و آبش به دلیل داشتن نمک به نوعی استریل و ضدعفونی کننده بدن محسوب میشه ،به علاوه این ساحل عمقش به تدریج اضافه میشه و بچه ها هم به راحتی توش بودن وترس از غرق شدگی نخواهید داشت، خلاصه شنا توی این دریا و غواصی خیلی خیلی لذت بخش بود اما چون داشت برای تحویل اتاق دیر میشد به کلوپ رفتیم و دوش گرفتیم وبعد به هتل برگشتیم که خیلی به ما لطف کردن و اجازه دادن یک ساعت دیرتر اتاق رو تخلیه کنیم...
وسایلمون رو جمع کردیم و حدودا ساعت ۱:۱۵ بود که هتل رو به مقصد درگهان ترک کردیم .
پارک کروکدیل :
وسط راه به توصیه راننده مون از پارک کروکدیل که دقیقا بین راه بود دیدن کردیم که واقعا جالب بود ، تعداد زیادی کروکدیل از چند ماهه تا خان بابا که بزرگترین کروکدیل ایرانه اونجا بودن ، قدرت آرواره های کروکدیل به ۱.۵ تن میرسه یعنی حتی بچه های کوچیکشون هم میتونن دست آدم رو قطع کنن ، فرض کنید هزار و پونصد کیلو با قدرت بهتون اصابت کنه اونوقت میفهمید این موجودات چقدر قوین و جالبه افرادی هستند که این ها رو واکسن میزنن ، بعد کروکدیل ها به شتر مرغ ، لک لک ، آهو ، طاووس ، کبک و طوطی های خیلی بامزه رسیدیم که اگر اذیتشون میکردی جیغ میکشیدن سرتون ، همچنین میمون هایی بودن که خیلی عصبانی و بامزه بودن و ای کاش که میوه و بیسکویت داشتیم به طوطی و میمون ها میدادیم چون انگار منتظر بودن بهشون خوراکی بدیم ...
کروکدیل های هشت ماهه
کروکدیل های 2ساله
طوطی بامزه ای که وقتی فهمید دسته عینک خوراکی نیست جیغ کشید سرمون
درگهان :
به درگهان رسیدیم ، هتل ما هتل سینگو بود که هتل نسبتا خوبی بود و توی قسمت نظرات این هتل در موردش مفصل نوشتم .
هتل سینگو
برای نهار به رستوران گلدن فود رفتیم که معروف ترین رستوران درگهان هست و هرکس درگهان میره توصیه میکنم به این رستوران بره ، این رستوران خیلی بزرگ و خیلی شلوغ بود و همه میزا پر بودن ، زمان آماده شدن غذاهاشون به شدت سریع و نهایتا 5 دقیقه ست ، ما یه زرشک پلو ، یه سیخ کوبیده و یه چلوماهی سفارش دادیم ، کیفیت غذا هاش فوق العاده بود مخصوصا غذاهای ایرانیش که بعد از ۵روز ماهی میگو خوردن واقعا دلم کوبیده و زرشک پلو میخواست که خیلی خوش طعم بود وقیمت های خوبی هم داشت ( زرشک پلو 25 هزار و کوبیده35 هزار ، چلو ماهی هم بین 45تا75 هزار بود)
بعد نهار پیاده به سمت هتل رفتیم ، برای رسیدن به هتل باید از تمام مرکز خریدا که در امتداد هم هستن و بر خلاف تصورم که فکر میکردم درگهان شبیه بازار قدیمه تماما مدرن وشیک بودن رد میشدیم ، توی راه کلی خرید کردیم ، به هتل رسیدیم و چند ساعت خوابیدیم ، شب بازم به خرید رفتیم مرکز خریداش تا یک شب باز هستن ، ما از هیچ کدوم از خریدامون پشیمون نشدیم اما بزرگترین حسرت ما نخریدن چیزایی بود که گفتیم برمیگردیم اما هرچقدر گشتیم پیداش نکردیم و چون وقت نشد نتونستیم بخریمشون...
به ترتیب پاساژ نخل : برای لباس زنونه ومجلسی
پاساژ اطلس : کیف و کفش و چمدان
پاساژ زمرد و دو دلفین : بیشتر سیسمونی ، لباس زیر ، لباس بچگونه و لوازم آرایشی بهداشتی
پاساژ دریا : از لباس مردونه تا زنونه ، همه چی داشت ، شعبه ۳۶۱ طبقه دوم دقیقا کنار پله برقی مرکزی پاساژهست که حتما اگر قصد خرید کتونی دارید از این مغازه دیدن کنید.
روز آخر:
برای خرید سوغاتی و باقی مونده خریدامون به مرکز خریدا برگشتیم و تا ظهر خرید کردیم.
ساعت ۱۵:۲۰پرواز داشتیم وساعت ۱۳:۳۰ با راننده مون هماهنگ کرده بودیم به سمت فرودگاه بریم ، بعد نیم ساعت به فرودگاه رسیدیم و با دلتنگی شدید داشتیم یکی از بهترین مسافرت های عمرمون رو تموم میکردیم ، آرامش قشم و لذت دیدن عجایب هفت گانه ، ساحل تمیز ، شناو تفریحات آبی لذت بخش و مرکز خرید های زیاد و متنوع مارو بدجوری دلتنگ و ناراحت کرده بود ، توی فرودگاه چون وقت داشتیم تصمیم گرفتیم به رستوران فرودگاه سری بزنیم قیمتاشون عالی بود و با داخل قشم فرقی نداشت. پیتزا بزرگ قارچ و گوشت ۳۵هزار ، جوجه کباب ۳۵هزار و بقیه منو هم همین حدودا بود ، ما یه پیتزا و جوجه کباب خوردیم که کیفیتش خیلی خوب بود و تعجب میکردم این رستوران که ۵۰ کیلومتر دورتر از قشمه و هیچ رقیبی هم نداره چطور اینقدر قیمت هاش رو منصفانه میزنه . به سمت سالن پرواز رفتیم، اونجا کافی شاپ داشت و دوتا بستنی قیفی گرفتیم که توصیه میکنم حتما امتحانش کنید.
چون پرواز تاخیر نداشت دوتا بلیت اتوبوس برای4 ساعت بعد از تهران به کرمانشاه خریدم ، اما متاسفانه پرواز هواپیمایی آتا با دوساعت تاخیر سوار کرد که باعث شد حسابی به دردسر بیفتیم که عجیبه چطور هیچ وقت اعلام نشد، حتی توی تهران که رسیدیم نوشته بود زمان رسیدن 17:10 اما ساعت 19 بود...
که البته دیدن غروب آفتاب و تهران توی شب از هواپیما خیلی حس جالبی داشت و سفرمون با دیدن این زیبایی ها به اتمام رسید.
غروب آفتاب از پنجره هواپیما
رسیدن به تهران
واما چند نکته :
- اگر با تور میرید سعی کنید از قشم هتل بگیرید چون علاوه برکیفیت بالاتر هتل هاش، شب های قشم خیلی زنده تره و پارک ، ساحل ، رستوران و فست فود های شلوغ تر و بهتری داره اما درگهان فقط مرکز خریده و یه شب کافیشه.
هزینه تورهای داخل جزیره و تاکسی :
- هزینه تاکسی از فرودگاه به قشم وبرعکس ۵۰هزار ، هزینه تاکسی از قشم به درگهان ۳۰هزار و هزینه تاکسی داخل جزیره قشم ۸ هزار هست که اگر از طریق هتل آژانس بگیرید ۶ هزار میگیرن.
- تور جزیره قشم با ون : شامل جنگل حرا ، تنگه چاهکوه ، دره ستارگان ، غارهای خربس نفری 60هزار تومان که هزینه قایق جدا حساب میشه( قایقی 90 هزار برای کل گروه)
- تور جزیره هنگام با ون : نفری 50 هزار که 20 هزار تومن بلیت قایق رو تور پرداخت میکنه
- تور خصوصی قشم با تویوتا : 250تا350 هزار برای یه ماشین ، که با چونه زدن ممکنه کمتر هم بشه داد و تور جزیره هنگام هم 100تا120 هزار که هزینه بلیت قایق با خودتونه.
- بلیت پارک کروکدیل ها 15هزار و بقیه مناطق دیدنی حدودا 5هزار
2- به خاطر اینکه ون ها باید از چندتا هتل مسافر سوار کنن وتعداد زیاده به جای ۸ صبح ، ۹حرکت میکنن و همه جایک ساعت بعد ما میرسیدن و مثلا ما ۹تا۱۰ توی جنگل حرا بودیم اما بقیه ۱۰ رسیدن که هم خیلی گرم شده بود و هم جنگل آبش پایین رفته بود و خودتون حدس بزنید که با توجه به زمان بندی مهم جزر و مد و آب وهوای قشم چقدر این یک دو ساعت اختلاف مهمه و طبیعیه که اگر نرسین از زمان بازدید کم میکنن ، به علاوه برای سرو نهار هم هر خونه 4 تا اتاق داره و وقتی تعداد زیاد باشه نمیتونید برید توی اتاق ها وطبیعتا امکان استراحت هم ندارید و باید برید رو تخت های توی سالن بشینید...
3- ما چون باید ۶ صبح برای رفتن به جزیره هرمز بیدار میشدیم ترجیح دادیم به کلوپ تفریحات دریایی و شنا بریم که بهترین قسمت سفرمون رو تشکیل داد ، برای رفتن به این جزیره شما باید ساعت ۶:۳۰ صبح یا ۲ ظهر خودتون رو به اسکله شهید ذاکری قشم برسونید در صورتی که ساعت ۲ظهر برید کشتی نیست شمارو به قشم برگردونه و یا باید همونجا شب رو اقامت کنید و یا به بندر عباس برید و از بندر عباس به قشم بیاید.
4- توی قشم برخلاف جاهای دیگه که ممکنه برحسب شرایط و محدودیت ها قیمت آب معدنی و آب میوه بالاتر باشه توی همه جا حتی مناطق تاریخی ، فرودگاه ، جزیره هنگام و... به قیمت روی جلد فروخته میشه پس اصلا نگران آب معدنی نباشید و از هتل به جز میوه ، مواد خوراکی و آب با خودتون حمل نکنید چون توی دورافتاده ترین جای قشم هم آب معدنی خنک به قیمت داخل شهر فروخته میشه ...
سفر به قشم برای ما خیلی لذت بخش و به یاد ماندنی بود و امیدوارم بتونم بازهم به این جزیره زیبا برگردم. خیلی ممنون که وقت گذاشتید و تا آخر این سفرنامه خوندید ، امیدوارم مفید بوده باشه و از خوندنش لذت برده باشید...