روز پنجم یکشنبه
بعد از قونیه برنامه بعدی رفتن به پاموکاله در استان دنیزلی بود (روستای پاموکاله در 20 کیلومتری شهر دنیزلی ترکیه قرار داره) برای همین چون فاصله قونیه به سمت پاموکاله تقریبا 400 کیلومتر یعنی نزدیک به 5 ساعت بود، تصمیم گرفتیم صبح زود حرکت کنیم. طول مسیر پر پود از مزرعه های توت فرنگی و ما هم چند کیلوئی از کشاورزانی که محصولاتشون روکنار جاده میفروختن به قیمت مناسب خریدیم که واقعا عطر و طعم خیلی خوبی داشتن و قابل قیاس با طعم توت فرنگی های خودمون نبود.
تصویر شماره 35 : خرید توت فرنگی
در مسیر قونیه به دنیزلی دریاچه ای زیبا در میانه راه، خودنمایی میکنه این دریاچه که چهارمین دریاچه بزرگ ترکیه است نامش را از نام شهر اگیردیر (Egirdir)گرفته است. این دریاچه از شمال به جنوب کشیده شده و یه قسمت هایی از آن در کنار جاده قونیه به دنیزلی و در کنار باغات فراوان زردآلو آن منطقه مثل نگینی می درخشه. آب این دریاچه بسیار زلال و زیباست، با توجه به هوای خوب کنار دریاچه ما در کنار دریاچه استراحتی کردیم و چایی نوشیدیم و تنی به آب زدیم. در خرداد ماه آب دریاچه برای شنا کمی سرد اما قابل تحمل بود. البته در آبهای کنار ساحل آن حشره و گرده ی گلها زیاد و به دلیل تراکم گل ها و بوته ها راه رفتن کمی مشکل بود.
تصویر شماره 36 و37 : دریاچه اگیردیر
خلاصه بعد استراحت در اینجا به سمت پاموکاله حرکت کردیم در شب قبل با جستجو در سایت بوکینگ در شهرهای اطراف پاموکاله مثل دنیزلی، هتلی که بهترین قیمت و نظرات مثبت کاربرها رو داشت هتل آناتولیا در روستای پاموکاله بود ما یه اتاق ۴ تخته رو برای یه شب بدون صبحونه با قیمت ۳۳ یورو رزرو کردیم، که در صورت انتخاب صبحونه نفری ۳ یورو به مبلغ فوق اضافه میشد. هتل به صورت خونوادگی اداره میشد که فقط پسرشون به زبان انگلیسی تسلط داشت و برخوردشون نسبتاخوب بود. اتاق، پتو، ملحفه، دستشویی و حموم تمیز بود، ضمنا هتل دارای یه استخر کوچیک زیبا و تمیز بود چون تاریخی که ما در خرداد رفتیم، هتل خلوت بود، استخر تقریبا در اختیار ما بود. و ما نهایت استفاده رو کردیم. ضمنا فاصله هتل از ورودی پاموکاله پیاده تقریبا ۱۰ دقیقه بود. پرداخت هزینه هم به لیر و هم به یورو انجام میشد.
تصویر شماره 38 : هتل آناتولیا
بعد تحویل اتاق ها ما به سمت کوه سفیدی که از دور میدرخشید راه افتادیم.، این کوه سفید حاصل رسوب آب چشمه هایی است که از بالای کوه در طول سالیان دراز سرازیر شده اند. در همون ابتدای ورودی پاموکاله شما باید کفشاتونو در بیارین و پای برهنه از تپه بالا برین(البته اون بالا به کفش احتیاج دارین) لمس کردن سنگهای آهکی با پای برهنه خیلی حس قشنگیه، تا وقتی که به بالای تپه میرسید سر راهتون چندین حوض آب گرم وجود داره که میتونین به داخلش برید.
تصویر شماره 39 تا 43 : استخرهای پاموکاله
در کنار پاموکاله شهر باستانی هیراپولیس قرار داره، هیراپولیس (Hierapolis) در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده و قدمت تعدادی از بناهای این شهر باستانی به قبل از میلاد و تعدادی بعد از میلاد مسیح میرسد، از جاذبه های دیدنی این شهر می توان به تئاتر باستانی هیراپولیس (Hierapolis Theater) که در بلندی های شهر تاریخی هیراپولیس با شکوه خاصی، پابرجاست. این تئاتر در زمان امپراطوری هادریان ساخته شد و برخلاف قسمت های دیگر به خوبی نگهداری و بازسازی شده است. ساختمان تئاتر در قرن دوم میلادی تکمیل شده و شامل دو طبقه اس که ظرفیت آن در حدود 10 هزار نفر بوده است همچنین تزئینات و مجسمه های روبروی جایگاه این تئاتر بسیار زیباست. ضمنا با توجه به شیب نسبتا تند و فاصله 15 دقیقه ای به صورت پیاده که تئاتر از ورودی شهر هیراپولیس داره، می تونید با پرداخت هزینه با ماشین هایی که اونجا تعبیه شدن، جابجا بشید.
تصویر شماره 44 : تئاتر باستانی هیراپولیس
از دیگر قسمت های شهر هیراپولیس حمام باسیلیکا است. این بنا در قرن سوم پس از میلاد ساخته شده و در قرن ششم با اضافه شدن گنبد و ... به کلیسا تبدیل شده. این بنا در خارج دروازه شهر بنا شده بودد تا مسافران قبل از ورود به شهر خود را در این حمام ها بشویند و سپس وارد شهر شوند. این مطلب بیانگر این است که ساکن هیراپولیس چه اهمیتی برای بهداشت و نظافت قائل بودند. متاسفانه قسمتی از این حمامها و خیلی از بناهای شهر هیراپولیس در اثر زلزلههایی که در سالهای قبل چندین بار رخ داده، تخریب شده اند.
تصویر شماره 45 : حمام باسیلیکا
از سایر قسمت های مجموعه میشه به قبرهای حجاری شده، کلیساها، دروازه فرانتینوس، معبد آپولون و ...هم اشاره کرد. البته اوج رونق و شکوفائی این شهر در قرن دوم و سوم بعد از میلاد بوده . بلیط ورودی هیراپولیس و پاموکاله باهم هستش و در خرداد ۹۸ نفری ۴۰ لیر بود.
تصویر شماره 46 تا 47 : نمایی از شهر هیراپولیس
با توجه به گرم بودن این منطقه نسبت به شهرهای دیگه ترکیه و همچنین برای گرفتن عکس های زیبا پیشنهاد میکنم اگه در بهار و تابستان به این سایت زیبا رفتین، بعدازظهر برین چون این چشمه ها و دیدن ویرانه های شهر هیراپوایس که در بالای تپه قرار داره حداقل ۳ ساعت از وقتتون رو میگیره و غروب هم میتونین عکس های قشنگی بگیرین البته مجموعه تا ساعت ۸ بازه ولی تا ۹ هم میتونید اونجا بمونید هر چه به شب هم نزدیک میشه خلوتر و بهتر میشه خلاصه یکی از جاهایی رو که در ترکیه نباید از دست بدین اینجاست، چون قیمت هتل های این روستا هم مناسبه میتونین یه شب هم در روستای پاموکاله اقامت داشته باشین.
بعد از دیدن این جاذبه های زیبا و پایین اومدن از کوه خیلی گرسنه مون شده بود. در قسمت ورودی جاذبه دیدنی پاموکاله رستوران های مختلف با قیمت های مختلف وجود داره تقریبا بیرون هر رستوران یه نفر با منو وایساده و پیشنهادهای تخفیف دار بهتون میده. در نهایت ما با یکیشون به توافق رسیدیم و وارد رستوران شدیم. دکوررستوران خیلی عجیب بود، نمادهای چینی در بعضی از قسمت های رستوران آویزون بود چند نوع میز و صندلی و تخت مختلف در داخل رستوران وجود داشت، غذایی که ما سفارش دادیم دونر گوشت با برنج بود که قیمت اولیه اش گرون بود ولی با تخفیف که دادن قیمتش مناسب شد، کیفیت غذا هم تقریبا معمولی رو به خوب بود، این رستوران به صورت خانوادگی اداره میشد و رفتارشون بسیار دوستانه بود. در کل درسته غذاشون عالی نبود ولی از مراجعه امون پشیمون نشدیم. بعد از شام به هتل رفتیم و استراحت کردیم.
تصویر شماره 48: شام در رستوران پاموکاله
روز ششم دوشنبه
صبح زود که از خواب بیدار شدیم به استخر هتل رفتیم وبا توجه به اینکه هتل خلوت بود تقریبا یک ساعتی در استخر بودیم و بعد از صبحانه به سمت ازمیر راه افتادیم، فاصله پاموکاله تا ازمیر 224 کیلومتر، اما زمان بیشتر از سه ساعت طول کشید، چون مجبور بودیم در طول مسیر از داخل شهرها عبور کنیم و به همین خاطر سرعتمون رو کم می کردیم.
تقریبا ظهر شده بود که به ازمیر رسیدیم و به هتلی که شب قبل رزرو کرده بودیم، رفتیم. بهترین هتل اقتصادی که در طول اقامت ترکیه تونستیم بگیریم هتل المپیات ازمیر بود، هزینه اقامت برای یک اتاق چهار تخته با صبحانه شبی 32 یورو بود، اتاق، حمام و دستشویی روتختی، حوله و ... همگی تمیز بودند، صبحانه هتل هم به صورت سلف سرویس بود وتنوع نسبتا کمی داشت. کارکنان هتل خوش برخورد و مهربون بودند و موقع ترک هتل پذیرش هتل یه یادگاری بهمون داد. موقعیت و دسترسی هتل خیلی خوب بود، به فاصله ۵ دقیقه ای با مترو، ۱۰ دقیقه ای با بازار کمرالتی، ۱۵ دقیقه با خط ساحلی و به فاصله 20 دقیقه ای به صورت پیاده از میدان کوناک قرار داره. البته هتل در محله نسبتا شلوغی قرار داره و جا پارک به سختی گیر میاد اما اگه موقع رزرو بگید پارکینگ میخواید براتون جا پارک توی کوچه نگه می دارند. باز یادآوری میکنم این توضیحات متناسب با هزینه ای که ما کردیم عالی بود، اگه ستاره هتل براتون مهم نیست و دنبال هتل اقتصادی می گردید، این هتل پیشنهاد میشه.
تصویر شماره 49 و 50 : هتل المپیات ازمیر
ازمیر یه شهر آرام، زیبا و جذابه، که در کنار دریای اژه قرار داره و سومین شهر پرجمعیت ترکیه است. اگه قصد استراحت دارین و یه سفر آرام دلتون می خواد، در کنارش میخواین تفریحات ساحلی و دریای زیبا رو ببینین، میخواین یه قهوه خوشمزه در کافه های کنار ساحل بخورین یا رستوران های دریایی رو امتحان کنین، به دیدن آثار تاریخی هم علاقه دارین، به اندازه کافی هم آزادی میخواین، پیشنهاد من شهر ازمیر ترکیه اس.
از جاذبه های این شهر میتوان به میدان کوناک، برج ساعت (نماد ازمیر) ، بنای قدیمی آسانسور، باغ وحش ازمیر، قلعه کادیفه، کرانههای ساحلی زیبای و ... اشاره کرد. یکی از برتری های ازمیر نسبت به سایر شهرها نزدیکی جاذبه های مهم به این شهره، از جاذبه های اطراف شهر ازمیر می توان به روستاهای چشمه، آلاچاتی، شیرینجه، شهر باستانی افسوس در سلجوک و ... اشاره کرد. از نظر آب و هوا هم، هوای ازمیر در فصل بهار خوبه ،درماه خرداد که ما اونجا بودیم هواش عالی بود، به نظر در تابستان هوا کمی گرم می شه و هوای زمستان نیز معتدل و بارانیه. از نظر هزینه هم نسبت به آنکارا و استانبول، به صرفه تره.
خوب برگردیم سر ادامه سفر، بعد از تحویل هتل و استراحت کوتاهی تصمیم گرفتیم بریم نهار بخوریم و دیدنی های شهر رو ببینیم چون بازار کمرالتی نزدیکمون بود وارد بازار شدیم. از مغازه دارهای بازار سراغ رستوران دریایی خوب رو گرفتیم که رستوران هانه رو به ما معرفی کردن، مثل اکثر رستورانهای اونجا بیرون رستوران هم میز و صندلی برای نشستن وجود داشت. شاید ، به دلیل اینکه تقریبا تمام مشتریهاش بومی بودن ، منوی رستوران ترکی بود و ما خیلی نمیفهمیدیم غذاهاش چی هستن، برای همین به گارسون گفتیم برامون توضیح بده اونم انگلیسی نمیدونست و رفت صاحب رستوران رو آورد، ایشون هم رفت و ظرفی از ماهی های خام رو برامون آورد و با ایما و اشاره بهمون گفت که مثلا این غذامون با این ماهیه، خلاصه با پیشنهاد اونا سه تنوع ماهی مختلف و یه ظرف صدف سفارش دادیم. کیفیت و طعم همشون خوب بود، نحوه پختشون هم مثل خودمون بود، قیمت غذاها به نسبت کیفیت راضی کننده بود. هزینه غذا توی این رستوران برای 4 نفر 125 لیر شد.
تصویر شماره 51 و 52 : نهار در رستوران هانه ازمیر
بعد از نهار گشتی در بازار زدیم. به نظر من بهترین مکان هر شهری برای آشنایی با فرهنگ و اخلاق و رفتار مردم، بازار قدیمی اون شهره. بازار سنتی و قدیمی ازمیر، کمرالتی (Kemeralti) نام داره. در این بازار میتونید صنایعدستی، پوشاک، رستوران و کافه های زیبا، با کیفیت و قیمت مناسب و ... رو ببینید. قسمت هایی از این بازار سرپوشیده است و بیشتر ،مغازه های صنایع دستی و جواهر فروشی در این قسمت قرار دارند و فروشگاههای فروش پوشاک در فضای باز قرار دارند.
تصویر شماره 53 و 54 : بازار کمرالتی
بعد از دیدن بازار قدم زنان به سوی یکی از زیباترین خطوط ساحلی ازمیر که در نزدیک مرکز این شهر قرار داره ( Kordonboyu) رفتیم، مسیر سنگ فرش شده و نیمکتهایی در کنار ساحل رو به دریا قرار دارند که بهترین جا برای دیدن غروب خورشید است. در این خط ساحلی انواع کافه ها و رستوران های ساحلی و فروشگاه ها قرارداره که البته قیمتشون نسبت به سایر نقاط مقداری بالاتره، اما اگه از رستورانها هم استفاده نکردید میتونید از گاریهایی که صدفهای خوشمزه میفروشند خرید کنید. همچنین در این خط ساحلی کالسکه هایی نیز وجود دارند که می توانید ساحل را با این کالسکهها ببینید. ما ترجیح دادیم تو ساحل قدم زنان از دیدن غروب لذت ببریم. و بعد از آن پیاده، سمت میدان کوناک رفتیم.
تصویر شماره 55 : ساحل ازمیر
میدان کوناک و برج ساعتش معروفترین نماد شهر ازمیرند. این برج 25 متری که در کنار خط ساحلی شهر ازمیر قرار داره در سال 1901 توسط معمار فرانسوی ریموند چارلز برای بیست و پنجمین سالگرد سلطنت عبدالحمید دوم ساخته شده است و ساعت آن نیز هدیه ای از امپراطوری آلمان، شاه ویلیام دوم بود. با توجه به اینکه این برج ساعت کنار خط ساحلی است، پیشنهادم اینه که بازدیدتونو بذارید نزدیک عصر که غروب آفتاب رو هم از این مکان ببینید.
تصویر شماره 56: برج ساعت
بعد از آن نوبت به دیدار بنای آسانسور (Asansör ) رسید، این بنا به چند دلیل برای بازدید پیشنهاد می شه، 1- سابقه تاریخی داره (این بنا در سال 1907 توسط یه تاجر به اسم داریو مورنو برای جابجایی مردم از پایین (نزدیک خط ساحلی) به بالای تپه ای ساخته شد و با نیروی آب کار می کرد البته الان بازسازی شده و آسانسورش نه با آب، بلکه با نیروی الکتریکی کار میکنه) 2- ویوی بالای آسانسور به دریا و شهر در روز و شب فوق العاده اس 3- در پایین و بالای آسانسور چند کافه و رستوران زیبا وجود داره که می تونید ازشون استفاده کنید البته قیمتشون نسبت به جاهای دیگه شهر یکم بالاتره ولی ارزش داره 4- در نزدیکی میدان کوناک و برج ساعت قرار داره و با 20 دقیقه پیاده روی در کنار خط ساحلی و خیابون های زیبا میتونید به راحتی به آسانسور برسید. بعد از دیدن آسانسور، از اونجا تا هتل رو پیاده اومدیم که تقریبا ساعت 11 شب شده بود.
تصویر شماره 57 : آسانسور قدیمی
روز هفتم سه شنبه
ابتدا به مرکز خرید فروم برنوا (Forum Bornova) رفتیم این مرکز خرید با توجه به طراحی فضای باز اون، درختان گرمسیری و حوضچههای زیباش، کافهها و رستورانهای خوب بجز یه مرکز خرید یه مرکز تفریحی هم هست. بخصوص با مساحت زیاد اون یه پیاده روی عالی در این فضا میتونید انجام دهید. در این مرکز خرید میشه بیشتر برندهای معروف دنیا رو پیدا کرد. همچنین در یکی از بخش های مجموعه فروشگاه بزرگ ایکیا هم فعالیت داره. ما با خودرو شخصی به این محل رفتیم ، پارکینگش بزرگ و رایگان بود. داخل مرکز خرید رستوران ها و کافه های خوبی وجود داره. ما استارباکس رو انتخاب کردیم.
همونطور که میدونید استارباکس بزرگترین کافی شاپ زنجیره ای دنیاست که در بیشتر کشورها، از جمله ترکیه شعبه داره. استارباکس نوشیدنی گرم و سرد به همراه شیرینی و ...سرو میکنه. سفارش ما یه آیس لاته بزرگ با قیمت حدود 14 لیر با قهوه ترک سفارش دادیم. طعم آیس لاته خوب بود اما ترجیح می دادم که تو ظرف پلاستیکی سرو نشه. قهوه ترک هم با شیرینی مخصوص سرو می شد و کیفیتش خوب بود. توی استارباکس فضای زیادی برای نشستن وجود نداشت و شلوغ بود اما بیرون میز و صندلی به اندازه کافی وجود داشت. بعد از گشت زنی در برنوا و کمی خرید کردن به سمت مقصد بعدی راه افتادیم.
تصویر شماره 58 : مرکز خرید برنوا
مقصد بعدی ما آلاچاتی و شهر چشمه بود. فاصله ازمیر تا آلاچاتی حدود 80 کیلومتر بود.
برای انتخاب این مسیر دلایل زیادی داشتیم.اگه اهل پیاده روی طولانی توی کوچه پس کوچه های قدیمی و سنگ فرش شده هستید اگه عاشق نایت لایف هستین و می خواین تا صبح صدای موزیک و خوانندهها رو بشنوید و نیمه شب از رستوران و کافه های زیبا استفاده کنین اگه عاشق رنگ ها هستین، پیشنهاد میکنم به آلاچاتی زیبا سفر کنید. شهری که با یه بار رفتن تو ذهنتون حک می شه. این شهر کوچیک در فاصله تقریبا 80 کیلومتری ازمیر قرار داره و به شهر آسیابهای بادی مشهوره.
تصویر شماره 59 : آسیاب بادی آلاچاتی
برای اقامت در آلاچاتی گزینه های زیادی پیش رو دارید چون بیشتر اهالی اونجا خونه هاشونو تبدیل به هتل و مسافرخونه کردن. البته با توجه به اینکه در آخر هفته ها از شهرهای ازمیر و اطراف برای استراحت میان ،شهر شلوغ میشه و قیمت ها بالا میره که بهتره از قبل حتما جا رو رزرو کنین.
تصویر شماره 60 : آلاچاتی
بخش توریستی شهر آلاچاتی و کنار نماد های این شهر (آسیاب های بادی) پره رستورانه که همگی هم شلوغ هستن، ما منوی چند رستوران رو دیدیم و بعدش با توجه به منو، قیمت و نوع غذا رستوران تاووک دونیاسی رو انتخاب کردیم. منوی رستوران ترکی بود اما روی منوی عکس غذاها بود با دیدن عکس و کمک از گارسون غذاهایی که سفارش دادیم. تقریبا پایه شون یکی بود تیکه های کوچیک مرغ با طعم های اسپایسی، ساده، با طعم سیر و پیاز و ... که واقعا عالی مزه دار و پخته شده بودند. برای پیش غذا هم یه چیزی مثل کشک بادمجون خودمون سفارش دادیم البته ترکیبی از پنیر و بادمجون بود که باز خیلی خوشمزه بود، برخورد پرسنل هم خیلی خوب بود. در ضمن قیمت غذاها هم نسبت به حجم و در مقایسه با سایر رستوران ها خوب بود تنها مشکل این رستوران این بود که وای فای نداشت. البته این مشکل در آلاچاتی کلا وجود داره که اینترنت پرسرعت در دسترس نیست.
تصویر شماره 61 : نهار رستوران آلاچاتی
و شهر چشمه یه شهر بندری کوچیکه و در کنار دریای اژه قرار داره، این شهر با سواحل شنی زیبا و آبهای معدنی گرم وسردش یه مکان عالی برای ورزشهای آبی، تفریح، سرگرمی و استراحته. با توجه به توریستی بودن این شهر، رستورانهای خوبی در شهر وجود داره و برای اقامت هم هتلها و خونههای ویلایی رو به ساحل زیادی وجود داره. این شهر مردم مهمان نوازی داره و در چندین برخوردی که باهاشون داشتیم نهایت کمک رو انجام میدادن. ضمنا یک قلعه مربوط به قرن 14 در این شهر هست که از بالای اون ویوی فوقالعاده ای رو میتونید ببینید.
روز سفر ما به شهر چشمه مصادف شده بود با تعطیلات عید فطر به خاطر همین، هتل ها در آلاچاتی و چشمه پر شده بود و قیمتها هم خیلی بالا رفته بود. اشتباه ما هم این بود که هتل رزرو نکرده بودیم، تصمیم گرفتیم حضوری بریم و اتاق پیدا کنیم.به هر هتلی که سر میزدیم جا نداشتن. دیگه تصمیم داشتیم برگردیم که با کمک صاحب یکی از هتل ها و با پیگیری ها و تماسهای ایشون تونستیم تو شهر چشمه، 2 اتاق دو نفره با صبحانه و به قیمت 500 لیر در هتل دریم (DREAM HOTEL) بگیریم. تازه با تخفیف این قیمت شد، قیمت هتل برای ما که فقط میخواستیم شب بخوابیم بالا بود اما چاره ای نبود. اتاق های هتل بزرگ و تمیز بود و اتاق ها رو به سبک خونه های روستایی درست کرده بودند، توی حیاط یه استخر کوچیک و تمیز هم بود که دم در ورودی بود، ما استفاده نکردیم، صبحونه هتل سلف سرویس بود ولی تنوع چندانی نداشت و با توجه به قیمت هتل به نظرم باید بهتر میبود در کل ما توی شهرهای مختلف ترکیه با قیمت های یک سوم این هم، هتل های بهتری رو تونستیم اقامت داشته باشیم. البته اگه تو فصل غیر پیک به این شهر برید، هتل های خیلی بهتری رو با این قیمت میتونید پیدا کنید. خیلی سریع اتاقها رو تحویل گرفتیم چون برای پیدا کردن هتل کلی زمان از دست داده بودیم.
تصویر شماره 62 : هتل دریم چشمه
سریع با ماشین برگشتیم الاچاتی که هم شام بخوریم و هم از شبهای زنده اونجا لذت ببریم. گشتن تو اون کوچه های تنگ وشلوغ یکی از خاطرات فراموش نشدنی سفربه ترکیه بود .بعد از کمی قدم زدن و به دلیل خستگی زیاد تصمیم گرفتیم بدون اینکه شام بخوریم به هتل برگردیم. اما یکی از حسرتهای اون سفر این بود که فرصت و توان کافی برای گشتن این شهر زیبا رو اون شب از دست دادیم. و این خودش انگیزه ای شد که همه بالاتفاق تصمیم بگیریم دوباره درسفری دیگه و فرصتی دیگه به این شهر رویایی برگردیم.
تصویر شماره 63 و 64: نایت لایف آلاچاتی
روز هشتم چهارشنبه
پس از بیدار شدن و خوردن صبحانه به سوی شهر سلجوک راه افتادیم. فاصله چشمه تا سلجوک 160کیلومتر بود و بعد تقریبا 2 ساعت به سلجوک رسیدیم.
سلجوک، شهری کوچکی در جنوب غربی ترکیه و در استان ازمیر است و در فاصله 25 کیلومتری شهر کوش اداسی قرار داره و بیشتر به خاطر وجود شهر باستانی افسوس در سه کیلومتریش معروف است. اما بجز شهر باستانی افسوس جاذبه های زیادی مثل کلیسای سنت جان، خانه حضرت مریم، روستای شیرینجه، ساحل زیبای پاموکاک، موزه افسوس و ... در این شهر و اطرافش وجود دارد که ارزش دیدن را دارد. فضای شهر بسیار آرام و زیباست البته فروشگاه های بزرگ یا خیابان معروف به اون شکل نداره ضمنا هزینه اقامت و خورد خوراک نسبت به شهرهای اطراف مثل کوش آداسی و ازمیر هم پایین تر است. همچنین یکی از سواحل ماسه ای زیبا به اسم پاموکاک در ۷ کیلومتری این شهر قرار داره که برای شنا مکان خوبی است.
برای اقامتمون هم چون تقریبا آخرهای سفرمون بود و هزینه ها از بودجه ای که برای سفر در نظر داشتیم داشت بیشتر میشد، برای همین این دفعه میخواستیم یه جای ارزونتر اقامت داشته باشیم واسه همین توی سایت بوکینگ یه اتاق 4 تخته رو در پانسیون نور برای یک شب اقامت با صبحانه به قیمت عالی 17 یورو رزرو کردیم، اتاق رو که تحویل گرفتیم، دیدیم جای مناسبیه، اتاقش تمیز بود، ویوی اتاق خوب بود و پنجره هاش رو به کوچه باز می شد. در کل اتاق با توجه به قیمت از انتظار ما خیلی بهتر بود به همین دلیل با اینکه طبق برنامه قرار بود شب بعد کوش آداسی باشیم، اما تصمیم گرفتیم شب بعد رو همینجا بمونیم. البته این دفعه دیگه از سایت بوک نکردیم و رفتیم با رسپشن هماهنگ کردیم ایشون هم گفتن باشه با همین قیمت فردا هم میتونین بمونین فقط باید اتاقتونو عوض کنم& چون این اتاق واسه فردا رزرو شده، ما هم گفتیم مشکل نداره و پول فرداشم دادیم، خلاصه روز بعد رسپشن مارو صدا زد و گفت متاسفانه همه اتاقهامون بوک شده. ما هم که نتونستیم کاری بکنیم فقط پولمونو پس گرفتیمو و یه تجربه کسب کردیم که حداقل واسه دفعه بعد رزرومون رو از سایت انجام بدیم. در کل با قیمتی که ما پرداخت کردیم بجز اون تجربه همه چی خوب بود.
تصویر شماره 65 و 66 : پانسیون نور
خوب شاید مهمترین دلیلمون برای سفر به سلجوک دیدن شهر افسوس بود، شهر افسوس زیباترین جاذبه باستانی ترکیه است که ثبت جهانی شده، در توصیف این شهر، همین بس که یکی از عجایب هفت گانه قدیم دنیا یعنی معبد آرتمیس در این شهر قرار داشته، این شهر باستانی دارای جاذبه هایی مثل کتابخانه سلسوس، آمفی تئاتر بزرگ، معبد هادریان و ... است. مدت زمان لازم برای بازدید از همه قسمت های شهر افسوس تقریبا 3 ساعت است و بهترین زمان بازدید صبح زود یا تقریبا 3 ساعت مونده به غروب آفتاب می باشد (ساعت 20 مجموعه تعطیل می شود). چون با توجه به تعداد زیاد بازدید کننده این زمان خلوتره، نور خوبی برای عکاسی وجود داره و اگه فصل بهار یا تابستون هم برین تو این ساعات هوا خنک تره. در بازدید از افسوس گروه ما آخرین گروهی بودیم که مجموعه رو ترک می کرد، فضای این شهر در غروب آفتاب و تاریکی هوا، وصف ناپذیره، انگار دارین در امپراتوری روم قدیم قدم می زنین. بلیط ورودی شهر در سال 98 برای هر نفر 60 لیر بود.
میخوام یکم درخصوص بناهای شهر افسوس براتون بگم. شهر باستانی افسوس دارای دو ورودیه که اگر از ورودی دوم وارد شهر بشید میبایست از خیابان کرتس (Curetes Street)عبور کنید، این خیابان زیبا با با سنگفرش مرمر یکی از مهم ترین خیابانهای شهر تاریخی افسوسه که تا کتابخانه سلسوس امتداد داره و در گذشته بر روی این خیابان خانهها و مجسمههای زیادی وجود داشتن. در حال حاضر روی این خیابان ستونها، مجسمهها و بناهایی مانند معبد هادریان، خانهای تراس دار، دروازه هرکولس و ... قرار داره.
تصویر شماره 67 : خیابان کرتس
از نظر من کتابخانه سلسوس (Celsus) نماد شهر افسوس و زیباترین بخش این شهره، این بنا که تقریبا 100 سال پس از میلاد مسیح، ساخته شده هنوز زیبا و پابرجاست، البته این کتابخانه در طی سالیان چندین بار ویران شده که آخرین بار توسط باستان شناسان آلمانی مرمت شده و دور تا دور کتابخونه نیز با زبان آلمانی نوشته هایی وجود داره (تقریبا تنها جایی بود که به زبان آلمانی توضیحاتی در خصوص جاذبه وجود داشت) این کتابخانه در زمان روم باستان برای نگهداری هزاران کتیبه ساخته شده و میگویند در زیر آن مقبره سلسوس، سردار رومی، قرار داره.
تصویر شماره 68 : کتابخانه سلسوس
یکی دیگه از دیدنی های این شهر ، آمفی تئاتر بزرگ(Great Theatre) افسوس است. این آمفی تئاتر بزرگ که گنجایش 25000 نفره داره بعد از گذشت 2000 ساله هنوز پابرجا و زیباست. فاصله ردیف اول صندلی ها از جایگاه نمایش تقریبا 2 متر بوده که احتمالا به خاطر محافظت از تماشگران در برابر حیواناتی بوده که در جایگاه میآمدند. این جایگاه سه طبقه اس و هر طبقه به 12 قسمت تقسیم شده، اگه به بالاترین نقطه جایگاه برید ویوی فوق العاده از افسوس و و تئاتر می تونید ببینید.
تصویر شماره 69 : آمفی تئاتر بزرگ
بعد از دیدن شهر افسوس تصمیم گرفتیم بریم روستای زیبای شیرینجه رو ببینیم. این روستا در هشت کیلومتری شهر سلجوک قرار داره. شیرینجه Sirince به معنای شیرین و دلنشین است، برای رسیدن به این روستا باید مسیر پرپیچ و خمی رو با شیب زیاد از سلجوک به سمت شیرینجه طی کنید. اگه با ماشین شخصی بخواید برید باید قبل روستا ماشینتون رو پارک کنید ، در غیر اینصورت ،هر روزه از سلجوک دلموش به سمت شیرینجه وجود داره. با قدم زدن در کوچههای سنگ فرش شده این روستا و دیدن خانههای قدیمی و مغازههای فروش صنایع دستی، کافه و رستورانها، خاطرهای فراموش نشدنی براتون ثبت میشه.
تصویر شماره 70 : روستای شیرینجه
در بازدیدی که از روستای زیبا و دیدنی شیرینجه داشتیم پس از کلی قدم زدن و گشتن روستا تصمیم گرفتیم که یه شام سبکی بخوریم، یکی از رستوران هایی که فضای زیبایی داشت به اسم سیرینسم رو انتخاب کردیم، برخورد پرسنل و صاحب رستوران بسیار خوب بود در همون ابتدا به صاحب رستوران اعلام کردیم که لیرمون تموم شده و فقط دلار داریم ایشان هم گفتن مشکلی نداره و ازمون دلار رو با نرخ خوبی قبول کردن، چون آخر شب بود رستوران تقریبا بیشتر غذاهاش تموم شده بود و ما کوفته با برنج، کباب و یه پیش غذا به اسم حمص (یه خوراک لبنانیه که با نخود و ارده درست میشه) سفارش دادیم، طعم حمص خوب بود اما کوفته بوی گوشتش خوب نبود، کباب هم خیلی معمولی بود در کل کیفیت غذا رو نپسندیدیم.
تصویر شماره 71 : رستوران شیرینجه
خلاصه بعد از دیدن روستا و قدم زدن توی کوچه های زیباش به سلجوک برگشتیم.
روز نهم پنج شنبه
بعد صبحانه به سمت کوش آداسی حرکت کردیم، فاصله افسوس تا کوش آداسی تقریبا 20 کیلومتره و جادهاش هم از کنار ساحل میگذره و بسیار زیباست در مسیر و در 4 کیلومتری شهر باستانی افسوس و 7 کیلومتری شهر سلجوک در مسیر سلجوک به کوش آداسی، ساحلی ماسه ای و زیبا از سواحل دریای اژه به اسم پاموکاک وجود داره که برای شنا کاردن عالیه. آب این قسمت تمیزه و در وسط هفته اگه مراجعه کنین نسبت به ساحل های کوش آداسی خلوتر و بکر تره. در کنار ساحل بوفه، کافه، رستوران و امکانات برای ورزش های آبی وجود داره همچنین دوش های کنار ساحل با انداختن سکه های 2 لیری فعال میشن.
بعد از شنا راهمونو به سمت کوش آداسی ادامه دادیم. کوش آداسی شهر کوچکی در کنار دریای اژه است و به نظر من بهترین جاذبه اش ساحل زیبای اون با مسیر سنگ فرش شده کنار ساحله که میتونید نمای زیبایی از کشتی کروز و شهرک رنگی اون رو ببینید. در گشتی که در بازار این شهر داشتیم به نظرم کوش آداسی برای خرید زیاد مناسب نبود، رستورانهای زیادی با کیفیت های مختلف وجود داشت که البته با شهرهای ازمیر و استانبول خیلی قابل مقایسه نبود، هتلهای این شهر هم در حد قابل قبول هستند ولی نه در حد عالی، به صورت کلی دیدن این شهر رو برای یک بار و همزمان با دیدن سایر شهرهای اطراف پیشنهاد می کنم و نه به تنهایی. از دیگر جاهایی که در سفر به کوش آداسی و اطراف اون میتونید ببینید، پارک آبی آدلند، ساحل پاموکاک، قلعه و بازار قدیمی کوشی آداسی و ... است.
تصویر شماره 73 : کوش آداسی
بعد از پیاده روی در خیابان های کوش آداسی تصمیم گرفتیم یه رستوران پیدا کنیم و نهارمون رو بخوریم چون اینترنت نداشتیم که رستوران خوب انتخاب کنیم، از روی ظاهر و شلوغی و قیمت رستوران ها بعد چند دقیقه یه فست فودی کبابی پیدا کردیم. ظاهر رستوران معمولی بود اما تقریبا بیشتر میزها پر بود. هم توی رستوران و هم بیرونش میز چیده شده بود. منوی غذا بیشتر شامل چند نوع کباب و پیده میشد. قیمت غذاهای منو هم تقریبا ارزون رو به متوسط بود. ما هم چند تا پیده و لاهماجون سفارش دادیم که کیفیت پیدههاش چنگی به دل نزد و فقط تونست سیرمون کنه.برخورد پرسنل هم خوب بود.
تصویر شماره 74 : نهار در کوش آداسی
بعد از خوردن نهار و چرخی در شهر تصمیم گرفتیم که به سمت آنکارا حرکت کنیم و شب رو توی آنکارا اقامت داشته باشیم و فرداش به سمت مرز حرکت کنیم.
خوبی سفر با ماشین اینه که هر جا که کنار هر روستا یا جاذبه غیر توریستی که بخوای میتونی توقف کنی و از معاشرت با محلی ها و گشتن توی طبیعت بکر لذت ببری. سر راهمون از این خونواده خوش رو و مهربون کلی میوه های تازه خریدیم.
تصویر شماره 75: هم صحبتی و خرید میوه از خانواده کشاورز
رزرو جای ما در آنکارا هم داستانی داشت، بیشتر هتل ها رو من خودم رزرو میکردم. برای آنکارا چون نمیخواستیم وارد شلوغی شهر بشیم ترجیح دادیم که در شهرک های اطراف یک هتل آپارتمان رزرو کنیم اما وقتی که به عنوان هتل آپارتمان رزرو کرده بودیم، رسیدیم تقریبا ساعت 11 شب بود و در هتل رو که زدیم به ما گفتن اینجا فقط خانم ها میتونن بیان و تقریبا یه جور خوابگاه برای خانم ها بود ما هم اون وقت شب نمیدونستیم چیکار کنیم. مسئول هتل به ما گفت خانمتون میتونه بیاد ولی برای بقیه همین اطراف هتل آپارتمان زیاد وجود داره چون منطقه ای که ما رفته بودیم نزدیک دانشگاه بود. خلاصه با کمی گشتن و به صورت اتفاقی تونستیم 2 سوییت خیلی تمیز رو با قیمت 250 لیر بگیریم و شب رو اونجا بخوابیم.
تصویر شماره 76: سوییت آنکارا
روز دهم جمعه
برنامه این بود که صبح زود به سمت مرز بریم که یکی از دوستان پیشنهاد داد که حالا که تا اینجا اومدیم و آنکارا هم اوتلت های خوبی داره بهتره بریم یکی از اوتلت های اینجا رو ببینیم و خرید کنیم و با موافقت همگی اسیتی اوت لت الیسوریس مرکزی رو انتخاب کردیم. این اوتلت تقریبا در مرکز شهر آنکارا قرار داره با توجه به اینکه ما با ماشین شخصی در آنکارا در حال گشتن بودیم لذا ترجیح ما این بود که مرکز خریدی انتخاب کنیم که اولا در جای شلوغ شهر نباشه ثانیا نزدیک اتوبان قرار داشته باشه که با جستجو به مرکز خرید acity premium outlet رسیدیم. در این مرکز خرید اکثر برندهای ترکی و تعدادی از برندهای جهانی وجود داشت ولی انتظار ما از اوت لت این بود که محصولات با قیمت مناسبتری ارائه بشه اما اینطور نبود، تقریبا تمام برندها فروشگاههای مجزائی داشتند. در این مرکز خرید فودکورت، صرافی و پارکینگ با جای پارک رایگان وجود داشت. ولی در کل پیشنهاد نمیکنم که به این مرکز خرید مراجعه کنین.
تصویر شماره 77 : اوت لت در آنکارا
بعد از مقداری خرید کردن راهمونو به سمت مرز ادامه دادیم و تقریبا 5 صبح بود که به مرز رسیدیم و بعد از کنترل پاسپورت و مدارک بدون معطلی از مرز عبور کردیم و وارد بازرگان شدیم.
تجربیات کلی این سفر :
- ما چون 3 نفرمون گواهینامه بین المللی گرفته بودیم و به صورت نوبتی رانندگی میکردیم مسیر طولانی زیاد خسته کننده نبود. یکی از مزایای داشتن همسفر در مسیر های زمینی علاوه بر کاهش هزینه ها (به دلیل گرون بودن بنزین در ترکیه ) و ...اینه که رانندگی در طول سفر خسته کننده نیست.
- بهتره که به جای لیر از ایران با خودتون دلار ببرید.
- چنج کردن پول در بیشتر شهرهای کوچک و کوش آداسی اصلا به صرفه نبود، بهترین نرخی که ما چنج کردیم در ازمیر بود. ضمنا پرداخت پول هتل هم برای ما با یورو بهتر از لیر بود.
- در آزاد راهی که به سوی ازمیر می رفتیم عوارضش با دوربین بود و به صورت الکترونیکی پرداخت میشد که ما چیزی پرداخت نکردیم و در هنگام عبور از مرز هم کسی گیر نداد.
- جادهها در کل امن بود و آسفالت با کیفیتی داشت و هیچ جا پلیس دوربین به دست ندیدم.
- اگه همین مسیر رو قرار باشه یه بار دیگه برم یا مدت سفر رو بیشتر می کنم یا کوش آداسی رو از برنامه سفرم حذف می کنم.
سعی کردیم تا حد امکان هزینه های غیر ضروری رو حذف کنیم تا تونیم سفرهای بیشتری بریم. جدول هزینه هامون در سفر 10 روزه زمینی به ترکیه :
هزینه ها (مبلغ به لیر برای 4 نفر)
- بنزین: 1640
- خورد و خوراک: 900
- ورودی ها: 440
- اقامت: 1780
- جمع کل: 4760
هزینههای سفر در داخل کشور ترکیه برای 4 نفر برابر 4760 لیر، که برای هر نفر معادل 1195 لیر شد یعنی هزینه هر نفر حدود 180 یورو بود. ضمنا هزینه های شخصی در محاسبات لحاظ نشده است.
نویسنده: امید خدایاری