اواسط خرداد ماه سال ۹۵ بود،که مدیر عزیزتر از جانم(ارواح جدش) باهام تماس گرفت و گفت یه لحظه بیا اتاق من رفتم پیشش و گفت جانم عزیزم ای آلبالو،ای شفتالو،ای مدیر،ای مدبر گفت:برو چمدونتو جمع کن میخوام بفرستمت ماموریت یه جای خوش آب و هوا بری حال
تصمیم ما برای رفتن به یک سفر خارجی به یکی از کشورهای نزدیک ایران توی تابستون ۱۴۰۲ بود که در نهایت بین گزینههایی که داشتیم برای این که جای جدیدی رو امتحان کرده باشیم مقصد گرجستان رو انتخاب کردیم. با بررسیهایی که کردیم تصمیم گرفتیم
Jobs fill your pocket Adventures fill your soul شغلت جیبت رو پرمیکنه، ماجراجویی روحت رو سرشار میکنه سلام به دوستان عزیز لست سکند و آرزوی شادی و سلامتی برای همه عزیزان، سفرنامه پیش رو دومین تجربه من در بیان تجرببات سفرم است، امیدوارم مطالب مفید باشد و مورد
خيلي وقت بود که تصميم داشتم گرجستان و به خصوص پايتختش تفليس رو ببينم، تابستان سال پيش تحقيقات زيادي انجام دادم اما قسمت نشد که در سال 96 به اين سفر بريم. اواخر بهار 97 بود که همسرم پيشنهاد سفر گرجستان رو داد و منم
وقتایی که تو سفریم انگار جز عمر آدم حساب نمیشه شبیه بُل گرفتنه تو بازیه وسطی من و دوستم توی اسفند ماه سال 97 درست زمانیکه خسته از فشار کار و استرس اسفند ماه بودیم تصمیم گرفتیم سفری به گرجستان داشته باشیم ... پرچم و حدود جغرافیایی
آلدوس هاکسلی: «سفر یعنی بفهمی که برداشت دیگران از کشورهای مختلف درست نیست.» دو سالی بود که با خانواده تصمیم گرفته بودیم به گرجستان سفر کنیم اما هر بار مسألهای پیش میآمد که برنامه ما را غیرضروری میکرد و ما هر بار با این بهانه که