خرم آباد (سفر به عمق لرستان)
تاریخ سفر : 24مرداد 1399
مقصد:خرم آباد
نام هتل : بدون اقامت در شب
سلامی به نرمی عطر چمن زارها به دوستان عزیز لست سکندی، سفرنامه را با جمله (ایرانم زیباست) شروع میکنم. ایران دوست داشتنی ما بسیار جاهایی بکر و زیبایی دارد. که دیدن هر قسمت از آن خالی از لطف نیست. با تشکر از سایت لست سکند عزیز که من تمامی تجربه های قبل از سفر را از این سایت خوب کسب کردم و با خواندن هر سفرنامه در انتهایش همیشه فکر میکنم که گویا من در این سفرها بوده ام با سفرنامه نویس در کوچه ها راه رفتم و از کوه ها بالا رفتن در اون رستوران طعم غذاهای محلی رو چشیده ام. امیدوارم سفرنامه کوتاه بنده هم بتونه حس خوبی در خوانندگان ایجاد کند.
از دوستان عزیز لر زبان خواهشمند ام که اگر توضیحات کامل تری در مورد مطالب دارند عنوان کنند چون تمام اطلاعات بنده اطلاعات شخصی و برگرفته از کتاب های مختلف است در صورت اشتباه عذرخواهی بنده را بپذیرید.
این قسمت: فلک الافلاک دوست داشتنی
سفر ما در اوایل شهریور 1399 شروع شد ما برای بادام چینی به شهر ملایر رفته بودیم که تصمیم گرفتیم از لرستان استانی به قدمت تاریخ ایران بازدید کنیم.
ما ساعت 10 صبح از ملایر به سمت خرم آباد حرکت کردیم، در میان راه به شهر بروجرد یا براوگرد رفتیم تا بستنی بخوریم و خستگی به در کنیم. به بستنی فروشی معروف بروجرد رفتیم که متاسفانه اسمش را به یاد ندارم و هویج بستنی مخصوص آن را خوردیم راستی یادم رفت بگم که بستنی رو سطلی هم میفروختن. یکی از بهترین طمع های بستنی ای بود که تا به امروز خورده بودم.
بعد از جان دوباره گرفتن شروع به حرکت به سمت خرم آباد کردیم بعد از یک ساعت رانندگی به شهر زیبای خرم آباد رسیدیم. در بدو ورود چند تا اسب وحشی دیدیم.
خیلی سریع مسیر فلک الافلاک را سرچ کرده و خودمان را به جلوی درب قلعه رساندیم. به نظر من در خرم آباد استفاده از گوگل خیلی کاربردی است چون تابلو ها در نیمه راه رهایت میکند و تو می مانی و کلی مسیر که نمیدانی از کدام راه بروی.
بلیط فلک الافلاک را با برنامه تاب خریدیم نفری 9 هزار تومانم بود.
قلعه فلک الافلاک
زمان بازدید: 2 الی 3 ساعت
درجه سختی: 3 از 10
وسایل لازم: کفش مناسب پیاده روی ،آب خنک
بهترین زمان بازدید: اول صبح یا غروب
هزینه: 9 هزار تومان
وارد فلک الافلاک شدم. رویا دیرینه من دیدن این قلعه بود که متاسفانه تا به امروز فرصت دیدن قلعه برای من به وجود نیامده بود.
حتما جلوی درب ورودی از دکه آب یخ تهیه کنید. بعد از تهیه بلیط و عبور از باغی ایرانی وارد فروشگاه های محلی و صنایع دستی شده که قیمت اجناس مقداری گران تر از بیرون بود.
بازدیدی از بازارچه کرده و از پله ها که به سمت قلعه می رفت بالا رفتیم. مسیر ده دقیقه پیاده روی دارد. پله و رمپ که به نظر من رمپ اصلا مناسب برای ویلچر نبود.
عبور از کنار دیوارهای قلعه هر انسان تاریخ دوستی را به فکر فرو می برد. معماری و قدرت ایران را به خوبی میتوان مشاهده کرد.
این دژ در زمان ساسانیان بنا شده است. به درب ورودی قلعه که رسیدیم متاسفانه نه بروشور و نه راهنمایی وجود داشت که این نقطه ضعف خیلی بزرگی برای اماکن گردشگری است.
بعد از عبور از درب بلند قلعه وارد یک هشتی می شویم. مسیر توسط تابلو های چاپی روی دیوار مشخص است که از یک سو مسر ورود را مشخص کرده است. از این قلعه به این بزرگی فقط امکان بازدید از دو حیاط وجود دارد. در حیاط دوم ورودی موزه قرار گرفته است که بعد از بازدید از موزه مجددا به حیاط اول می رسید و خروج و تمام.
موزه
موزه بسیار جالبی از فرهنگ اقوام لر عزیز کشورمان بود. در اتاق اول یکسری وسایل از باورها و اعتقادات بود که توسط طلسم و جادو اجرا میشده وسایلی مثل مهره مهر، کاسه طلسم جوشی، مهره آل و .... را میتوان دید. یک کار بسیار خوب که شده بود علاوه بر نام هر چیزی گویش محلی رایج هم کنارش نوشته شده بود.
و اما اتاق اول:
- باورها و اعتقادای در مورد تولد وجود داشت.
- مهره آل ( زنان زائو را از آسیب های آل مصون میداشت).
- دعای بارداری (دعایی بلند بوده که سر تا پا زن زائو را در برگرفته، و از زن زائو تا چهل روز اول مراقبت میکرده است).
- کاسه چهل کلید (ظرف متبرکی بوده است که که اولین غسل بعد از زایمان با این کاسه انجام میشده تا چهل بلا از آن ها دور بماند).
و کلی دعاهای جالب دیگه. همه رو تعریف نمیکنم که در بازدید از موزه خودتون ببینید.
در همین اتاق در ویترینی دیگر یک سری مهره و وسایل قرار دارد که داستان جالبی دارد.
- مهره مار ( هرکس این مهره را در اختیار داشته از نفوذ کلام بهره مند میشده و دارای جذبه میشده است).
- دندان گراز (این شی حرام بوده است ولی به خاطر اینکه دندان گراز دارای خاصیت دافعه بوده و بلاها را دفع میکرده خیلی ها پیش خودشون نگاه میداشتند).
- مهره عسل (اگر زنی با بی مهری شوهرش مواجه میشده این مهره را نزد خودش نگاه میداشته تا مثل عسل شیرین شود و نامهربانی شوهرش برطرف شود).
مقداری از مجسمه ها هم مربوط به شغل ها بود.کولیها یا ابزار سازان دوره گرد.
کولیها در حقیقت همان ابزارسازان دوره گردی هستند که همیشه در حاشیه زندگی روستاییان و عشایر لرستان حضور داشتند و و ابزار ها توسط این صنعت گران ساخته میشده است.
در لرسان کارگاهی وجود داشته به نام (موتایی) که کار کارگاه تاباندن موی بز برای نخ های موین بوده است. زنان لر هم از موی سیاه بز تابیده شده داوار (سیاه چادر) می بافتن. سیاه چادر یا داوار همان خانه های عشایر است.
شکار کپک با دی جومه
شکارگری در لرستان قدمتی چندین هزار ساله دارد. شکار انواع پرندگان به شیوه های مختلف بین اهالی لرستان مرسوم بوده است. یکی از ایم روش ها شکار کپک با دی جومه است.
دی جومه چیست؟
دی جومه پرده ای است سفید رنگ که قامت شکارچی در پشت آن پنهان می شود. بر روی پارچه سفید تکه هایی از پارچه های رنگی قرار دارد. زمانی که شکارچی به آرامی به کپک نزدیک می شود این رنگ ها توجه کپک را به خود جلب می کند و شکارچی می تواند به راحتی با تفنگ ساچمه ای شکار کند.
در اتاقی رسوم عروسی یک زوج لر را کامل به نمایش گذاشته بودن.
ابتدا آوردن (ببی) یا همان عروس از خانه پدر است.
مهمان ها درحال بازی یا باخته (رقص و رقصیدن) هستن و لوطه ی ها (نوازندگان محلی) در حال نواختن موسیقی و رقص های محلی مثل (سنگین سما – دو پا – سه پا – شونه شکی و مرد شواکو (شاد باش کننده) اجرا میشود.
در اتاق دیگر مراسم سوگواری یا (پرس) در قوم عزیز لر دیده میشد.
این مراسم در لرستان بسیار باشکوه برگزار میگردد.
زنان شیون گر که صورت های خود را میخراشند در صفی ایستاده اند تا از زنانی که برای همدردی آمده اند استقبال کنند.
در مرگ مردان جوان یا افراد شاخص اسبی را سیاه پوش میکنند که اسم این کار را (کتل) می نامند لباس ها و وسایل شخصی متوفی را از زین و بر اسبی آویزان میکنند.
همسایگان و آشنایان به عنوان همدردی دست از کار میکشند و یوغ را وارونه به گردن گاوها میبندند.
مردان به عنوان همدردی بر شانه های خود گل می مالند و صاحب عزا با احترام گل ها را از شانه آن ها پاک میکند.
در اتاقی دیگر عکس های جاذبه های گردشگری دیده میشد .که شما میتونید بسیار اطلاعات خوبی از جاهای دیدنی بدست بیارید.
در اتاقی دیگر ادوات موسیقی را میتوان مشاهده کرد (کمانچه – سرنا – کرنا ) سازهای اصیل لری هستند.
سرنا در مراسمات سور و سوگواری نواخته میشود در حالیکه کرنا به همراه دهل در مراسمات سوگ و سوگواری نواخته می شود.
در اتاقی دیگر نمونه گورای قدیمی دیده می شود.
گورستان های قدیمی بخشی از فرهنگ مردم هر منطقه را به نمایش میگذارند .گورنگاره ها در حقیقت متاثر از فرهنگ ارزشی مردمانی هستند که در آن گورها دفن شده اند. در لرستان انواع مختلفی از گورنگاره ها وجود دارد.
قلبمان در فلک الافلاک جا ماند. ولی چه میشود کرد باید رفت.
گرداب سنگی
زمان بازدید: 30 دقیقه
درجه سختی: 1 از 10
بهترین زمان بازدید: اول صبح یا غروب
هزینه : رایگان
به دیدن گرداب سنگی رفتیم. ماشین تا دم گرداب شما رو می برد پس نگران پیاده روی نباشید.
گرداب سنگی یکی از آثار تاریخی بر جای مانده از دوره ساسانیان در شمال غربی شهر خرمآباد است. گرداب سنگی در مرکز شهر خرمآباد و در میان بافت قدیمی شهر در کنار میدان تختی واقع شدهاست. بنای گرداب سنگی دایرهای شکل است و به دور چشمهای با استفاده از سنگ و ساروج (آهک و گچ) ساخته شده است تا آب خارج شده از چشمه را ساماندهی کرده و سپس از طریق کانال آب چشمه را به نقاط مختلف شهر باستانی شاپور خواست منتقل کند.
چشمه گرداب سنگی تقریباً در تمام ایام سال آب دارد. قطر این بنا ۱۸ متر با محیط ۲۵۶ متر مربع با پهنای ۳ متر و ارتفاع آن تا کف چشمه ۱۸ متر است. بنای گرداب سنگی دارای یک دریچهای به ابعاد ۹۰×۱۶۰ برای انتقال آب از گرداب به کانالها توزیع آب است. این بنا در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۳۵۵ به شماره ۱۲۷۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. چشمهای که گرداب سنگی از آن تغذیه میشود، از اواسط زمستان تا اواسط تابستان پرآب است و در سایر مواقع خشک و خاموش است. آبدهی این چشمه ۱۷۰ لیتر در ثانیه است که این میزان در اوایل فصل بهار افزایش مییابد
به دیدن سنگ نوشته خرم آباد رفتیم.
سنگ نوشته یک اثر تاریخی سنگی در شهر خرمآباد است. این کتیبه، به خط کوفی و بر قطعه سنگ بزرگی به ارتفاع سه و نیم متر نوشته شدهاست و قدمت آن به قرن ششم قمری و دوره سلجوقیان میرسد. این سنگ مربوط به دوره ابوسعید برسق کبیر از امرای محمود اول سلجوقی است و در حدود سال ۵۱۳ هجری قمری نوشته شدهاست. این کتیبه در خیابان شریعتی قرار دارد.
کتیبه خرمآباد، به زبان فارسی و خط کوفی نوشته شدهاست و با جمله بسم الله شروع میشود. در این کتیبه، یکی از حاکمان سلجوقی احکامی را دربارهٔ بخشش مالیات چراندن دام در چراگاههای شاپور خواست و ممنوع کردن برخی سنتهای ناپسند مینویسد.
با ماشین دریاچه کیو را دور میزنیم و به بازار میرویم.
به دنبال مکانی برای استراحت در داخل بازار میگشتیم که به حمام گپ رسیدیم، این حمام در حال حاضر تبدیل به رستوران شده است. وارد حمامی میشویم که در زمان صفوی پی آن بنا شده است و چه زمانی بهتر از صفوی، اوج حمام سازی در ایران .
آدرس : خرمآباد، میدان گپ، در مجاورت خیابان حافظ
این اثر در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۷۸ با شمارهٔ ثبت ۲۳۵۷ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است
برای ورود به حمام از دالانی با پله های زیاد به سمت پایین میروید .به محض ورود کاشی های آبی دلربایی می کنند. از خوراکی ها و شیرینی های محلی هر چی بگم کم گفتم. از مهمان نوازی لر زبان های عزیز ممنونم.
سفر یک روزه من به پایان رسید. امیدوارم توانسته باشم حال خوش یک روز در لرستان را با شما به اشتراک بگذارم.
بسیار ممنونم که تا انتهای سفرنامه همراه من بودید.
نویسنده: عاطفه حاجی آبادی