بعد از سفر به تبریز امیدوار بودم سفر بعدی زودتر رخ دهد اما بلای زمینی، کرونا بر سر همه نازل شد. اینطور شد که برداشتن قدم بعدی در تورهای ایرانگردی من 4 سال طول کشید و اما مقصد. از شمال غربی کشور به جنوب. کیش. قبل از آنکه سفرنامه را مطالعه کنید باید بگویم که این سفرنامه از زبان مسافری است که هیچ ایده ای در مورد کیش نداشت. من صرفا شنیده بودم در کیش می توانید تفریحات زیادی را تجربه کنید که شخص من علاقه ای به این تفریحات نداشت و اصلا نمی دانستم چه چیزی انتظارم را می کشد.
هدف من دیدن همیشه از سفر به کیش دیدن خلیج همیشه فارس زیبا بود و آشنا شدن با گوشه ی دیگری از کشورم. سفر ما بسیار ناگهانی شد. در بحبوحه یک ماه کاری سنگین، تنها یک هفته وقت آرامش یافتن داشتم که از مادر اصرار، باید به کیش برویم. قرار بود اسفند 1398 این سفر انجام شود. شنیده بودیم بهترین زمان به سفر به کیش از بهمن ماه تا آخر فروردین است. و منِ فراری از شلوغی و صدا نگران بودم که نتوانیم قبل از عید سفر کنیم. قرعه سفر ما به نام 15 اسفند افتاد. تجربه های قبلی من در سفر همیشه زمینی و با وسیله شخصی بود اما این بار باید وسیله دیگری را انتخاب می کردیم.
ما در اواخر بهمن تصمیم به سفر گرفته بودیم و وقتی در آن زمان سایت های رزرو بلیط هواپیما را چک می کردم همه یا خالی یا پرشده بودند. تصمیم گرفتیم کار رزرو هواپیما و هتل را به یک آژانس بسپاریم. با آژانس های مختلف صحبت می کردیم و همگی نرخی پیشنهاد می دادند اما در این میان کارشناس پشتیبان یک آژانس راهنمایی جالبی کرد. "هنوز پروازها باز نشده. خودتان هم می توانید رزرو کنید." منِ کاملا بی تجربه در این زمینه هم کمی اعتماد به نفس گرفتم. اما خب عجله هم داشتم. نگران بودم. پس اول هتل را رزرو کردم. دوستان هتل فلامینگو را معرفی کردند. با استفاده از سایت های رزرو هتل یک اتاق دو تخته رزرو کردیم. برای مدت زمان چهار روز و سه شب معادل هفت میلیون تومان.
حدود سه روز هر نیم ساعت یکبار سایتهای بلیط را چک می کردم. هیچ ایده ای نداشتم کدام شرکت هواپیمایی بهتر است. با کمی تحقیق متوجه شدم ایران ایر از بقیه شرکت ها یک سر و گردن بالاتر است (البته از خانواده هم اصرار که فقط ایران ایر می گیری و بس). اولین پروازی که باز شد برای شرکت ایران ایر تور بود. شرکت زیرمجموعه شرکت هواپیمایی ایران ایر. پرواز رفت و برگشت را از شرکت ایران ایر تور گرفتیم و به دلیل اینکه اول هتل را رزرو کردم نتوانستم ساعت ورودمان به کیش را در سایت ثبت کنم. لذا ترنسفر رفت به هتل را از دست دادیم.
پرواز رفت برای ساعت 10:30صبح بود. صبح ساعت 9، تاخیر یک ساعته از طریق پیامک به ما اعلام شد تا دیرتر به فرودگاه برویم. وقتی به فرودگاه رسیدیم و کارت پرواز را گرفتیم متوجه شدیم پرواز یک ساعت دیگر هم تاخیر خورده. برای ما مهم نبود. سفر مادر و دختری بود و ما کلی حرف برای گفتن داشتیم. فرودگاه مهرآباد هم قابل تحمل تر از فرودگاه امام خمینی است! البته که جای بهتر شدن دارد و واقعا حیف است از پتانسیل های رها شده.
پرواز ساعت 12:15 اعلام شد و سوار شدیم. خلبان و خدمه بارها بابت تاخیر پیش آمده عذرخواهی کردند. در حین پرواز خلبان پس از عذرخواهی بابت تاخیر، از مسافرین می خواست از پنجره ها بیرون را نگاه کنند. از هر شهری که عبور می کردیم به ما اطلاع می دادند. ما متاسفانه روی بال بودیم و دید خوبی نداشتیم اما این کار ایشان بسیار لذت بخش بود. به طور مثال می گفتند مسافرانی که سمت چپ نشسته اند یزد را می بینند.
ساعت 13:30 دقیقه پرواز در فرودگاه کیش فرود آمد. ما کمی صبر کردیم تا مسافرین خارج شوند و دیرتر از بقیه پرواز را ترک کردیم. هوا گرم نبود اما بوی متفاوتی داشت. جدای از بوی سوخت هواپیما فضا فرق داشت. از آنجایی که ساعت ورود را به اطلاع هتل نداده بودیم خودمان تاکسی گرفتیم. در ابتدا فکر کردیم هزینه تاکسی بالاست اما در زمان برگشت به هواپیما متوجه شدیم مسافت فرودگاه تا هتل واقعا زیاد است. بسیار بسیار لذت بردم تاکسی ها دستگاه پز داشتند. کلا حمل و نقل شهر کیش مثال زدنی است. به محض رسیدن به هتل و دریافت اتاق ها، لباس هایمان را به خشکشویی هتل دادیم به سمت خلیج فارس پرواز کردیم.
فاصله هتل فلامنیگو تا ساحل 10 دقیقه پیاده روی است که برای من با زندگی ماشینی عالی بود و خلیج همیشه فارس. واقعا واژه ای برای وصفش ندارم. کمی در اسکله قدم زدیم، بستنی خریدیم و روی شن های ساحل نشستیم. و به هتل برگشتیم تا چمدان هایمان را باز کنیم.
از طرف سایتی که هتل را رزرو کرده بودیم با ما تماس گرفتند و تاکید کردند ماشینی برایمان می فرستند تا به محل آن شرکت رفته و تفریحات کیش را رزرو کنیم. همانطور که گفتم ما اصلا اهل تفریحات آبی نبودیم. بنابراین فقط گشت جزیره و کشتی مارینا را رزرو کردیم. نمی گویم ضرر بود اما خودمان هم می توانستیم این برنامه ریزی ها را بکنیم لذا گول این تبلیغات را نخورید شاید اگر در آینده کمی خلاقیت به خرج دهند به صرفه تر شود.
پیاده به سمت هتل برگشتیم و سر راه به چند مرکز خرید رفتیم. واقعا عاشق پیاده روی در این شهر شدم. فرهنگ رانندگی در کیش جالب است. ما همیشه از سرعت این شهر شنیده بودیم. اما جالب بود که به محض اینکه عابرپیاده پایش را در خیابان می گذارد، ماشین ها می ایستند و فلاشر می زنند. اگر کسی هم خلافی بکند، پلیس (نمی دانم از کجا) پیدایش می شود! شام را در هتل صرف کردیم. هتل یک فست فودی داشت. صادقانه چنگی به دل نمی زد. به نظرم پتانسل خیلی بهتر شدن دارد.
اگر بخواهم کمی در مورد خود هتل بگویم، بهترین مزیت هتل نزدیک بودن به ساحل است. هتل دارای چندین نوع اتاق است. از داخل ساختمان خود هتل گرفته تا ویلایی. دسترسی به اتاق های داخل هتل با آسانسور است اما ساختمان دیگری نیز هست که اسانسور ندارد. ما چون دو نفر بودیم ترجیح دادیم داخل خود ساختمان اصلی اتاق بگیریم. در داخل محوطه هتل یک آلاچیق زیبا با یک محوطه آبشار مصنوعی وجود دارد که جان میدهد برای عکاسی. مسافران یک عکس رایگان هم دارند که ما استفاده نکردیم.
هتل یک باغ وحش سوپر کوچک از بز و انواع پرندگان (خیلی محدود) هم دارد. گوشه ای از سالن غذا خوری نیز دیوار به دیوار قفس پرندگان است. البته پنجره شیشه ای دارد. در موقع صبحانه خوردن دیدنشان جالب است.
اگر اهل بیرون رفتن و بازدید از جاهای دیدنی کیش نیستید و بیشتر دنبال استراحت هستید هتل فلامینگو مناسب شما نیست. من شخصا راضی نبودم اما خب ما صرفا برای خواب به هتل برمی گشتیم. کارکنان بسیار خوش برخورد هستند اما خب اشکالاتی نیز وجود دارد که من لیست خودم را تهیه کردم و به لابی دادم. برای همین اینجا به آن ها اشاره نمیکنم اما این هتل انتخاب من برای سفر بعدی به کیش نمی باشد.
صبحانه های هتل ساده است. توقع تنوع صبحانه های هتل های ترکیه را نداشته باشید. برای ما اما کافی بود. نوشیدنی ها شیر و آبمیوه به همراه چای و قهوه بود. سه نوع نان داشت، سنگگ و بربری و تست. لوبیا و عدسی (که خیلی بی مزه بود، تو رو خدا نمک کشف شده). نیمرو، تخم مرغ آب پز، املت گوجه و پیتزا! انواع پنیر و خامه و مربا و حلوا شکری (در تنوع کم). شخصا صبحانه مفصلی در خانه نمی خورم پس در این مورد غر نمی زنم. تنها شکایتم آب در هتل است. بطری آب روز اول رایگان است اما در روزهای بعدی برای شارژ برای درخواست کنید و از شما هزینه می گیرند.
روز دوم، صبح به ساحل مرجان رفتیم که بسیار توصیه شده بود. واقعا بهشت بود. برای ما تهرانی که به دریای خزر عادت داریم، خلیج فارس روشنایی دیگری دارد. با خودمان حوله، آب معدنی و دمپایی هتل را بردیم. راحت در ساحل قدم زدیم و بعد به مجتمع خرید کنار ساحل رفتیم. قصد خرید نداشتیم اما اجناس خوبی در مغازه ها بود. از رستوران با ما تماس گرفتند برای هماهنگی سرویس. به هتل برگشتیم و ساعت 11 سوار شدیم.
به رستوران میرمهنا رفتیم. بیعانه برای دو نفر است و اگر یک غذا سفارش دید، نصف آن می سوزد! اما ما یک غذا سفارش دادیم. ماهی خوشمزه ای بود اما توقع من بالاتر بود. موسیقی زنده پخش می شد و فضا شاد و مثبت بود. پس از صرف نهار، تا ساحل اسلکه بزرگ پیاده رفتیم و دوباره بستنی خوردیم! با وجود گرما، خنکای زیر سایه و آفتاب تمیز عالی بود.
به هتل برگشتیم. استراحت کوتاهی کردیم و ماشین گشت جزیره به دنبالمان امد. انصافا عالی بود. ما اهل ساز و آواز نیستیم اما انرژی لیدر (آقای مسعود میرزایی) و راننده عالی بود. مقصد اول باغ گل های کاغذی و درخت سبز بود.
درخت سبز کیش را دیدم که گویا الان سر به نیست شده است. درخت در یک پارک واقع شده. که جای بدی برای پیاده روی نیست. من خیلی دوست داشتم روستاحریره را هم ببینم اما کلا تلی از خاک بود. البته که محوطه بیرونی بسیار زیبا ساخته شده بود.
بعد از بازدید درخت، به سمت خانه بومیان رفتیم. منطقه ای در قسمت بومی نشین تر جزیره که نزدیک کشتی ساز. این بخش برای من جذاب تر بود. جزیره بیشتر توریستی است و کمتر زندگی عادی در آنجا می بینیم. طبق صحبت های لیدر تور، نگاه به ظاهر خانه ها نکنید. ظاهرشان شاید فقیرانه باشد اما داخل خانه ها لاکچریست! خانه مردم شناسی بومیان کیش متعلق به یک تاجر ابریشم است.
می توانید نقش حنا بزنید و با لباس محلی عکاسی کنید! قهوه و خرما بخرید. فقط لطفا مراقب رفتارتان باشید. ساکنین منطقه عمدتا از هم وطن ها سنی ما هستند عرب زبان. برخی از دوستان شروع به طنازی کردن و به مذاق ساکنین خوش نیامد اما واضح بود مهمان نوازی می کنند. نیازی نیست همه جا دانش اندکمان از زبان عربی را به رخ بکشیم. مورد دیگراگر به سرویس بهداشتی احتیاج پیدا کردید، حتما چک کنید آب داشته باشد!
مقصد بعدی بازدید از شهر زیرزمینی کاریز بود. یک سازه عظیم زیرزمینی. خنک، عظیم و زیبا. نمونه زیبا از خوش فکر بودن یک ایرانی. در دالان ها شماره گذاری شده است و اگر طبق آن پیش بروید گم نمی شوید! یکی دو عکس زیبا هم خودشان از شما و همراهان می گیرند و بعد می توانید درخواست کنید برایتان ارسال کنند. به سمت درب خروجی که بروید موزه کوچکی وجود دارد که اگر با رطوبت و گرما مشکل دارید خیلی آنجا نمیانید. شدیدا دم دارد و اکسیژن کم است.
بیرون رستوران و کافی شاپ است که ما نماندیم چون با گشت بودیم و مقصد آخر، کشتی یونانی ها. در ابتدای سفر به ما توصیه شد که اگر می خواهیم عکس بگیریم آماده باشیم. شخصا تمایلی نداشتم اما ساحل بسیار زیبا بود. یک صخره سنگی زیبا. آقای مسعود میرزایی، لیدر تیم، عکاسی ها را برعهده داشتند که انصافا عالی بود. قیمت مناسبی هم داشت.
همه گردشگران تور کیش به هوای کشتی به آن منطقه می روند اما برای من جذاب تر، ماهی گیران بودند. زندگیشان روی آب کنار کشتی. کلا در کیش زیاد زندگی عادی نمی بینید. زندگی توریستی و شاید کمی نمایشی است. برای همین من در این تیکه ها کوچک زندگی بومی سعی در بیشترین استفاده از تور جنوب را داشتم.
پس از عکاسی و تماشای غروب به سمت بازار مروارید رفتیم. جای خوبی برای خرید بود و رستوران های زیادی هم در اطراف داشت. می شد به راحتی چندساعتی آنجا ماند. در نهایت آخر شب پیاده به سمت هتل رفتیم که حدودا 20 دقیقه ای طول کشید.
روز بعد روز ساحل مرجان بود. شاید باور نکنید اما عملا کل روز ما در ساحل مرجان و مجتمع تجاری کنار آن گذشت. البته که تور کشتی هم داشتیم که توانستیم زیر آب را ببینیم و عظمت طبیعیت را. بسیار سفر آرام بخشی بود فقط دوباره دم هوا برای من مشکل ساز شد. ما بقی روزمان را به خرید، پیاده وری، بستنی خوردن گذراندیم. در هتل حمام کردیم و من کمی کار. بعد به اطراف هتل رفتیم و شام را هم بیرون فست فود زدیم.
روز آخر هم مثل قبلش بود با این تفاوت که باید هتل را 12 تحویل می دادیم اما پرواز ساعت 5 بود. با هتل صحبت کردیم و تحویل را به تاخیر انداختیم (بدون هزینه). دوباره بدو بدو به ساحل مرجان رفتیم. تا ظهر آنجا ماندیم و حتی برای نهار هم یک وعده ساده کنار ساحل صرف کردیم. ماشین گشت هتل ما را به فرودگاه برد و پرواز راس ساعت بدون تاخیر به راه افتاد حتی این بار خلبان عجله داشت و 15 دقیقه ای زودتر به تهران رسیدیم.
سفر کیش، سفر خاصی بود. حس راحت در خیابان قدم زدن. همه جا پیاده رفتن. و آرامش بی نظیر خلیج همیشه فارس. اگر خلیج فارس باز هم بطلبد دوست دارم هر سال اسفند ماه دو روزی کیش باشم.
سفرتان بی خطر