سفر به تمام آسیا در هفت روز!

4.5
از 48 رای
سفرنامه نویسی لست‌سکند - جایگاه K دسکتاپ
اینجا کشوری‌ست که به تمام آسیا معروف است! +تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
02 اردیبهشت 1398 09:00
61
20.7K

روز چهارم سفر

امروز با صدای زنگ ساعت گوشی خانم بیدار شدیم. ساعت 7 صبح است و تلاش من برای خواب بیشتر توسط همسر بی نتیجه می ماند. آنچه دیشب خواب دیده ام را برای همسرجان تعریف میکنم. در خواب دیدم به فروشگاه دویچه گابانا در پاویلیون رفته ام و وقتی در میزنم درب را باز نمی کنند وقتی اعتراض میکنم چرا درب را باز نمیکنید، فروشنده میگوید این فروشگاه واسه خرید شماها نیست!! (بدبختی یعنی این. حتی روحمون هم تو خواب فقیره!!!)

 پلن امروز برای نیمروز اول بازدید از باغ پرندگان، باغ ارکیده و باغ پروانه ها است که در یک منطقه و در کنار هم قرار دارند. پلن نیمروز دوم هم بازدید از معبد بودایی ویهارا، محله هند کوچک و معبد چینی تیان هو است که آنها نیز در یک منطقه و نزدیک هم قرار دارند.

حاضر شدیم و به رستوران هتل رفتیم و صبحانه را صرف کردیم. با توجه به اینکه از ایستگاه کوالالامپور که نزدیکترین ایستگاه حمل و نقل ریلی به باغ پرندگان است و از این ایستگاه تا باغ مسافت زیاد است، از خطوط ریلی استفاده نمیکنیم.  از هتل تاکسی گرفته و با 8 رینگیت به باغ پرندگان رسیدیم.

 

باغ پرندگان KL Bird Park  

ورودیه:   63 رینگیت برای افراد 12 سال به بالا

           42 رینگیت برای افراد 3 تا 11 سال

             رایگان برای افراد زیر 2 سال

ساعات بازدید: 9 الی 18

دسترسی: ایستگاه Kuala Lumpur در خط KTM نزدیک ترین ایستگاه به باغ پرندگان است ولی مسیر درازی برای پیاده روی دارد. می توانید به این ایستگاه رفته و از آنجا تاکسی بگیرید.

با توجه به لوکیشن باغ پرندگان،  راحت ترین روش دسترسی به باغ پرندگان استفاده از تاکسی است. از حوالی خیابان بوکیت بینتانگ تا باغ پرندگان کرایه تاکسی در ساعات بدون ترافیک کمتر از ده رینگیت است.

aGccckC4NNcDKNdjtPRu5Rvb2q7OM3xW0hmYqLqr.jpeg

تصویر شماره 77 - موقعیت قرار گیری جاذبه های نزدیگ باغ پرندگان

D794uXBR4H9YzrHvxrLseyiZQI52JcXFEiwoQO4j.jpeg

تصویر شماره 78 - باغ پرندگان ردایی از تور بر تن دارد

آنقدر زود به باغ پرندگان رسیده بودیم که هنوز باز نکرده بودند. درسته که میگن سحر خیز باش تا کامروا باشی، ولی دیگه اینقدر سحر خیز بودن هم خوب نیست.

حدود 30 دقیقه منتظر شدیم تا اولین کارمند آمد.

با کمال افتخار، بنده با او همکاری کرده و  کرکره باجه بلیت فروشی را بالا دادیم! و نخستین بلیت را با چشمانی خواب آلود به ما فروخت!!!

کارمند بلیت فروشی اولش گفت کمی صبر کنید بقیه همکارام تشریف بیاورند و بعد وارد باغ شوید. ولی بعد بیخیال شد و درب را باز کرد و ما وارد شدیم. حالا بنده بودم و همسرجان و چند هزار پرنده بی دفاع و یک باغ زیبا!

SFgK1Xcxeyx46PiDoiKlWIKv07YNyhYqVjq4y02u.jpeg

تصویر شماره 79 - این پلیکان منتظر چشم روشنی میهمانانش است!

از خلوتی باغ پرندگان استفاده کردیم و نیم ساعتی از مناظر بکر باغ عکس گرفتیم. یکی دو تا پرنده، سریش بودند که حالشونو گرفتیم! کمی به ماهی ها غذا دادیم. یکی از ماهی ها بزرگ و زورش زیاد بود و غذای بقیه ماهی ها را می خورد که با توجه به عدم حضور نگهبان، ادبش کردیم! غذای ماهی را میتوان با قرار دادن سکه در دستگاه مکانیکی موجود در پارک خریداری کرد.

کم کم همه کارمندان آمدند و مردم نیز آرام آرام حضور پیدا کردند. ساعتی بعد باغ مملو از جمعیت شد.

باغ پرندگان موزه ای زنده از پرندگان رنگارنگ و زیباست. تمام مساحت باغ با توری پوشانده شده است و پرندگان آزادانه در آن پرواز می کنند. باغ دارای 4 زون یا منطقه است و هر بخش مربوط به گونه های خاصی از پرندگان با شرایط نگهداری متفاوت است. در ساعات مختلف، برنامه های متفاوتی در پارک اجرا می گردد که به جهت تغییر ساعات آن در طی سال، از ذکر آنها خودداری می کنیم ولی به روز ترین اطلاعات را در خصوص ساعات اجرای برنامه در پارک را می توانید از لینک klbirdpark.com بدست آورید. برنامه اجرای نمایش توسط پرندگان هر روز در زون 3 اجرا می گردد و ساعت اجرای آن همیشه 12:30 لغایت 15:30 است.

aR9SeZizS5vH0cab5j2OvIqC0csTlsmy2AH0Zfrn.jpeg

تصویر شماره 80 - کاکل به سری زیبا

اگر مایل باشید می توانید در رستوران باغ، ناهار را میل کنید و یا قهوه ای در کافی شاپ بنوشید. از فروشگاه گیفت شاپ نیز امکان خرید یادگاری و سوغاتی فراهم است. پیشنهاد می کنیم هنگام مسافرت به کوالالامپور، فرصت دیدن انواع پرندگان کمیاب مناطق مختلف دنیا را در باغ پرندگان از دست ندهید. نکته جالب اینکه ترس بیشتر پرندگان از انسان ریخته و احساس عدم امنیت نمی کنند. همچنین اگر تمایل داشته باشید می توانید با پرداخت 15 رینگیت، طوطی ها را روی شانه و سر خود گذاشته و عکس بگیرید.

pJ3Tvel06uRougEdISll7bkM5kM1IbBaRu3G8A72.jpeg

تصویر شماره 81 - طوطی های زیبای باغ پرندگان

پیش از ظهر بازدید ما از باغ پرندگان به پایان رسید و به سمت درب خروج حرکت می کنیم و از باغ پرندگان خارج می شویم. در فاصله 300 متری از درب باغ پرندگان، ورودی باغ ارکیده قرار دارد ولی متاسفانه باغ ارکیده تعطیل بود و موفق به بازدید از آن نشدیم. مجددا پیاده به راه می افتیم و با 5 دقیقه پیاده روی به باغ پروانه ها می رسیم.

 

باغ پروانه ها KL Butterfly Park

ورودیه:   25 رینگیت برای افراد 12 سال به بالا

           14 رینگیت برای افراد 3 تا 11 سال

             رایگان برای افراد زیر 2 سال

ساعات بازدید: 9 الی 18

دسترسی: مشابه باغ پرندگان

 

Vf8Oa2BPsEHLKXJj4QhskAAq50KmCUBPoBqRp0fO.jpeg

تصویر شماره 82 - ورودی باغ پروانه ها

سراسر باغ پروانه ها نیز مشابه باغ پرندگان با توری پوشانده شده است و فضائی به اندازه یک پارک کوچک شهری دارد. ساختمان اداری و موزه پروانه در ابتدای ورودی باغ قرار دارد و هزاران پروانه بصورت آزادانه در آن مشغول پرواز هستند.

 

lTyEURrvBFSS1Dj16dxHi6Uz9Ojdw5wXbPhK1eHu.jpeg

تصویر شماره 83 - کوچولوی دوست داشتنی

شما می توانید از نزدیک پروانه ها را ببینید و لمس کنید اما خروج پروانه، حتی پروانه های مرده جریمه سنگینی در پی دارد. به نظر میرسد اینجا پروانه ها اهلی شده اند! چرا که برخی از پروانه ها از لمس شدن توسط انسانها ابایی نداشتند و به راحتی می شد آنها را لمس کرد.

aPy50ZTnIWKfA22N2mQ8LIOgKZRytgC6z4yR0QnG.jpeg

تصویر شماره 84 - در باغ پروانه ها بالهای چون مخمل پروانه ها را لمس خواهید کرد

aHJpO91xr3qiZLCP8iN2ph9yHLLGh9XqteBv7Fkl.jpeg

تصویر شماره 85 - طبیعت زیبای باغ پروانه ها

گونه های خاص گیاهی نیز در این باغ یافت می شود که ما تا بحال ندیده بودیم.

9qfuSd9QD4Q3vXkbb0UWx10I7wsNKNqUPVjJk0Jd.jpeg

تصویر شماره 86 - گیاهان زیبای باغ پروانه ها

در ساختمان موزه پروانه، انواع حشرات زنده مانند عقرب و سوسک و ... در کنار پروانه های خشک شده به نمایش در آمده است. لینک klbutterflypark.com مربوط به سایت باغ پرندگان است.

h4k1jK9DogICHrwoefciBPuBCig7oVjJH1I9bStJ.jpeg

تصویر شماره 87 - در باغ پروانه ها بالهای چون مخمل پروانه ها را لمس خواهید کرد

از پارک پروانه بیرون می آییم تا ادامه پلن امروز را اجرا کنیم. تاکسی مقابل ما توقف می کند و وقتی مقصد که KL Sentral است را می شنود مبلغ 35 رینگیت درخواست میکند که خیلی زیاد است. تاکسی دوم 30 رینگیت درخواست می کند و هیچ کدام نمی خواهند از تاکسیمتر استفاده کنند.

کمی پیاده روی کرده و به خیابان اصلی می رسیم و سوار اولین تاکسی می شویم. راننده تاکسیمتر را روشن کرده و مقصد را می پرسد و شروع به حرکت می کند. بعد از چند دقیقه به ترافیک بسیار سنگینی بر میخوریم. بیش از 5 بار چراغ سبز شد و تاکسی نمی تواند حرکت کند. از آنجاکه نزدیک ایستگاه حمل و نقل ریلی هستیم، وقت را در ترافیک هدر نمی دهیم. تاکسیمتر 6 رینگیت را نشان می دهد. مبلغ را پرداخت کرده و ادامه مسیر را تا KL sentral با حمل و نقل ریلی می رویم.

 

محله هند کوچک Little India

ورودیه: ندارد

ساعات بازدید: از صبح تا حدود 9 شب فروشگاههای محله هند کوچک باز هستند

دسترسی: اگر از درب جنوبی KL Sentral خارج شوید، به خیابان Jalan Tun Sambanthan  و محله بریکفیلد خواهید رسید. با دو دقیقه پیاده روی به سمت غرب، به هند کوچک که در همین خیابان است خواهید رسید (هند کوچک بخشی از محله بریکفیلد است).

UTdq9HD0zBsD9dnpZtgv1BEYXCPSkNh3UAtVF7X4.jpeg

تصویر شماره 88 - لوکیشن قرار گیری جاذبه های نزدیک KL Sentral

 

5FP6BtJUWIzSIv5emTABKwzuLxmirLIEZgdoQdak.jpeg

تصویر شماره 89 - محله هند کوچک

L0ngiwiQBNdx5boSwemoSoU5K7zFFZ6zTzR7WXgL.jpeg

تصویر شماره 90 - محله هند کوچک

 محله هند کوچک کوالالامپور به فاصله اندکی از ایستگاه مرکزی حمل و نقل ریلی KL Sentral قرار گرفته است و محل تجمع هندی ها، بنگلادشی ها و سریلانکائیها است و برای همین تنوع فرهنگی و قومی است که سفر به مالزی سفر به تمام آسیا است.

در این محله فروشگاهها و رستوران های هندی قرار گرفته و بافتی کاملا متمایز از سایر بخش های کوالالامپور دارد. تمامی کالاها در فروشگاههای این محله، هندی است. در این محله می توان پارچه های زیبای مخصوص دوخت لباس هندی، لباس های سنتی آماده هندی با نام "ساری" و انواع زیور آلات و بدلیجات هندی که بسیار زیبا و مورد پسند خانم ها هستند را خریداری کرد. هر چند که ما قصد خرید نداشتیم، ولی مگر میشه با همسر جان به هند کوچک رفت و خرید نکرد؟!!! کمی بدلیجات و پارچه می خریم و راه را ادامه میدهیم.

اینجا همه چیز تند است. غذاها تند است و حتی شیرینی های هندی هم کمی تندی دارند. با اجازه گرفتن از صاحب یکی از رستوران های هندی، به آشپزخانه رستوران می روم. جالب است که مرغ را مدتی در ظرف مخلوط آبلیمو و فلفل نگهداری میکنند و وقتی مرغ کاملا به رنگ صورتی و یا قرمز در آمد و فلفل به جان مرغ نفوذ کرد، مجددا آنرا در مخلوط پودر سوخاری و فلفل می غلتانند و آنرا کباب می کنند.

در اینجا وقتی از فلفل حرف می زنیم منظورمان فلفل های بی خاصیت خودمان نیست که قلقلکمان می دهد! منظورمان فلفل های هند است که حتی تست آن تا مغز استخوان آدمی را می سوزاند!!! هر چند هندوان مثل ما به بهشت اعتقاد ندارند، اما اگر بهشت داشتند، به جای گل و سنبل، در بهشت آنان بوته فلفل می روئید!

صاحب رستوران کمی چیپس تعارف می کند و برای رعایت ادب، یکی بر میدارم و در کام می گذارم. آنقدر تند است که اشک در چشمانم جمع می شود!!

از رستوران بیرون می آییم و در خیابان قدم می زنیم. به فروشگاهی بزرگ که در نبش یک خیابان قرار گفته است می رسیم و وارد می شویم. بسیار شلوغ است و خانم های هندی مشغول خریدند. طبقه پائین بیشتر لوازم آرایش هندی و طبقه بالای آن "خدا فروشی" است. انواع الهه و خدا را با قیمت هایی از حدود 10 رینگیت تا 3200 رنگیت میتوان خرید. خدای پلاستیکی 10 رینگیت و خدای بزرگ برنزی 3200 رینگیت!! به این فکر می کنیم که چقدر این مردمان ساده و شیرینند!!

Kc0tGioXNdyyPNy529Og9tZ738Ffgmfpf70QWjcD.jpeg

تصویر شماره 91 - خدای پلاستیکی 10 رینگیت و خدای بزرگ برنزی 3200 رینگیت!

از مغازه بیرون می آئیم و راه را ادامه می دهیم. در یک کوچه باریک چند گلفروشی قرار دارد. یکی از رسوم هندوان، تقدیم تاج و حلقه گل به خدایان است و آنرا نشانه احترام می دانند. آنها برای خوش آمد گوئی به میهمانان هم از حلقه گل استفاده می کنند. برای همین است که در نزدیکی تمامی معابد هندو، بساط گلفروشی به راه است. فروشگاهی کوچک، محصولات فرهنگی و فیلم و آهنگ هندی عرضه میکند.

gV3x1hiinLTmkvqh1ywRqOk9ftTATqDyVdwtxKaC.jpeg

تصویر شماره 92 - اهدای تاج و حلقه گل توسط هندوان، نشانه احترام است

نقشه را نگاه میکنیم. کمتر از یک کیلومتر با معبد بودائیان ویهارا فاصله داریم. با هند کوچک خداحافظی کرده و راه معبد ویهارا را در پیش میگیریم.

 

معبد بودایی ماها ویهارا Maha Vihara Temple

ورودیه: ندارد

ساعات بازدید: 8 لغایت 18

دسترسی: مشابه محله هند کوچک است. معبد در خیابان Jalan Berhala قرار دارد.

zUMu1ltouFudb610LGCRHdTyjdYzUdqJcJQRGNgD.jpeg

تصویر شماره 93 - سر درب ورودی معبد ماها ویهارا

YR0aosiiFaZ6Ef9MmZes7oqB6XbmFF1xoopgN7Sq.jpeg

تصویر شماره 94 - به درگاه بودا دعا می کند...

این معبد در سال 1895 تاسیس شده است. ویهارا در زبان سانسکریت به معنای معبد بودائی ترجمه می شود ولی مفهوم اصلی این واژه، "اقامتگاه" یا "پناهگاه" است. در محوطه معبد قدم می زنیم که میبینیم در تراس یکی از ساختمان های معبد، یک روحانی بودایی مشغول سخنرانی برای چند نفر از بودائیان است. از آنجائیکه طبق آموزه های بودائیان، بودا خود را به گل لوتوس تشبیه کرده است، اکنون گل لوتوس جنبه مقدس برای بوداییان پیدا کرده است و در حوض وسط معبد تندیس یک گل لوتوس بزرگ قرار داده شده است. مقبره دکتر کریندی سری دهاماندا رهبر بزرگ آنها، در گوشه ای از حیاط معبد قرار دارد. وارد ساختمان بتکده می شویم. مجسمه بزرگ بودا در سه طرف آن بصورت خوابیده و نشسته و ایستاده قرار گرفته است. بساط نذری برای خدایان، اینجا نیز برقرار است و فردی یک گونی برنج و بطری روغن آورده و در کنار بودای نشسته می گذارد. از بتکده خارج می شویم و به پرستشگاه می رویم. خانمی با چشمانی اشکبار مشغول دعا به درگاه بوداست و لحظاتی بعد آقایی به او ملحق می شود و عبادت را با هم ادامه می دهند. ورد می خوانند و ذکر می گویند و دو دست را بهم چسبانده و مقابل صورت می گیرند و گاهی به سجده می روند.

فیلم شماره 7 - پرستش بودا در بتکده

BtxLITIMsrvEbWnv8GP23cOSaRTDmBjQamBxpzwh.jpeg

تصویر شماره 95 - ثواب عبادت به جماعتش است...!

مقابل ساختمان اداری معبد، مرد میانسالی به ما خوش آمد می گوید. از او درخواست بروشور راهنمای معبد را میکنیم. ما را به داخل ساختمان دعوت می کند و از دینمان می پرسد. کمی بعد شروع به توضیح در خصوص بودا و عقایدش می کند. از کشورمان می پرسد و اطلاعات خوبی که از تاریخ ایران دارد را به رخ می کشد و سعی می کند با آسمان و ریسمان بافتن تاریخ ایران را به بودا وصل کند!!!!

سخنانش به درازا می کشد و از حوصله ما خارج می شود.

LISN9bNiiv1bdk7lwa3GJHSCYxfKKXBTRIjQ2C8k.jpeg

تصویر شماره 96 - بودای خسته!!

به او می گوئیم وقت بازدید ما از این معبد تمام شده و باید برویم. دلش نمی آید تبلیغش را نیمه تمام بگذارد. لحظاتی ما را ترک می کند و با حجم زیادی از ژورنال و کتاب و روزنامه باز می گردد و به ما می دهد. از گوشه کتابخانه چند CD هم برداشته و به انبان ما اضافه می کند. برایمان آرزوی موفقیت میکند و تا درب خروج ما را بدرقه میکند.  فعال ترین معبدی بود که تاکنون دیده بودیم. از معبد ویهارا خارج می شویم و مسیر معبد تیان هو را در پیش میگیریم. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص معبد ویهارا می توانید از سایت buddhistmahavihara.org که مربوط به سایت معبد است استفاده نمائید.

چه کنیم که 20 کیلو بار پرواز ایر ایشیا اجازه نمی داد این حجم از کتاب را با خودمان حمل کنیم و اساساً اهل خواندن این کتاب ها با این ادبیات سنگین آنهم به زبان انگلیسی نبودیم. لذا در مسیر رفتن به معبد تیان هو؛ یک معبدچه (یک معبد به عرض یک متر و ارتفاع دو متر که چند تندیس و خدا در آن قرار داشت و شمعی در آن روشن بود) را در کنار بزرگراه دیدیم و تصمیم گرفتیم کتاب ها را برای هندوان بگذاریم بلکه مطالعه کنند و رستگار شوند و به بودا ایمان بیاورند!! این هندی ها که اصولا همه چیز می پرستند، بودا هم روش.

ZBkWaVHKl1ZiC9IFR1L2yQgWvXb62jqLF2nCooen.jpeg

تصویر شماره 97 - دعا به درگاه بودا

ابتدا از نقشه مسیر معبد تیان هو را چک کردم و دیدم مسیر طولانی و پیاده رفتن کمی سخت است.  معبد تیان هو در سوی دیگر بزرگراه و روی یک تپه بود و رد شدن از بزرگراه خطرناک و شیب تپه نیز تند بود. در امتداد کناره بزرگراه یک کانال بزرگ آب به عرض حدود 15 متر و عمق 6 متر قرار داشت. ابتدا کمی برایم سوال شد که آیا احداث این کانال بزرگ واقعاً لازم است؟ و کاربردی دارد؟! که لحظاتی بعد باران شروع به باریدن کرد. در عرض چند ده ثانیه از آسمان به جای باران، سیل می بارید و نزدیک بود چترمان را بشکند. هیچ جان پناهی هم نزدیکمان نبود که زیر آن پناه بگیریم. زیر یک درخت بزرگ در کنار کانال آب رفتیم و منتظر شدیم شدت باران کم شود. در عرض چند دقیقه کانال چنان مملو از آب شد که وحشت کردیم و از درخت و کانال فاصله گرفتیم. به کنار یک خیابان فرعی رفتیم ولی هیچ ماشینی توقف نمی کرد تا سوار شویم. چترمان هم گویی نشتی داشت و از وسطتش آب می چکید!! خلاصه اینکه بطور کامل لباسهایمان خیس شد. پس از نیم ساعت باران بدون اینکه کند شود به یکباره قطع شد و حجم ابرها در آسمان کم شد. در آن باران تنها پانچو می توانست از خیس شدن ما جلوگیری کند و چتر دردی دوا نمی کرد.

با همان لباس های خیس، پیاده به هند کوچک برگشتیم. ابتدا می خواستیم به هتل برگردیم و لباسمان را عوض کنیم، اما فاصله امان با هتل زیاد بود و اگر به هتل باز می گشتیم ساعت بازدید از معبد تیان هو تمام می شد. لذا با همان لباسهای خیس از هند کوچک تاکسی گرفته و با 5 رینگیت به معبد تیان هو رسیدیم.

 

معبد چینی تیان هو Thean Hou Temple

ورودیه: ندارد

ساعات بازدید: 8 الی 22 (بهتر است بازدید تا پیش از ساعت 20 انجام شود زیرا ممکن است معبد زودتر بسته شود.)

دسترسی: به ایستگاه KL Sentral  رفته از آنجا با تاکسی به معبد بروید.

twBrxLJlbeEFbdd1yYsAziD58SQFtnfG34kzGZkk.jpeg

تصویر شماره 98 - سر درب ورودی معبد تیان هو

75ClxYR5helemCkxKKVzF4YoSUj5LuIPRD2GYXLm.jpeg

تصویر شماره 99 - دور نمای معبد تیان هو

این معبد یکی از بزرگترین معابد چینی ها در جنوب شرق آسیا است و وقف الهه تیان هو شده است. تالار اصلی معبد با ستون‌های زیبایی به شکل اژدها تزئین شده و پشت بامش نیز دیدنی است. این معبد یکی از خیره کننده ترین نمونه های معماری باشکوه چینی است و از چند طبقه تشکیل شده است. پرستشگاه معبد سه محراب دارد. محراب اصلی متعلق به تیان هوست و محراب سمت راست به الهه بخشش و محراب سمت چپ به الهه خشکی تعلق دارد. سقف معبد بسیار تماشایی است. در میان سالن پرستشگاه و در بین محراب ها دو کوزه است که در هر یک فال هایی قرار گرفته و بازدیدکنندگان می توانند از آن استفاده کنند. عبادت کنندگان عود روشن کرده و مقابل خود گرفته و رو به خدا عودها را بالا و پائین می کنند. جنبه تاریخی این بنا چندان اهمیت ندارد و بیشتر به خاطر سبک معماری خیره کننده خود تبدیل به جاذبه گردشگری شده است.

4trqVDqa964CRtNwp2xQ9R9ZLUqu1kYL0xsNKGOn.jpeg

تصویر شماره 100 - از فروشگاههای کنار معبد می توانید یادگاری تهیه کنید

پشت بام معبد ویوی زیبائی به کوالالامپور دارد. عید فطر اعلام می شود و در شهر شروع به نور افشانی می کنند. اینجا می توان به بهترین شکل نورافشانی ها را مشاهده کرد. برج مخابراتی منارا نورپردازی شده و شهر غرق نور می شود. ساعتی به بازدید از معبد رسیده ایم که رو به تعطیلی است. چند فروشگاه در جنب معبد وجود دارند که اکثر بسته شده اند. از یکی از فروشگاهها مجسمه و یادگاری میخریم و بیرون می آییم. یک خانواده چینی معبد را زیارت کرده و از آن خارج می شوند. از پسر خانواده مفهوم یک جمله چینی که بیرون معبد نوشته شده را می پرسم. برای یک خط نوشته به زبان چینی، نصف صفحه ترجمه خواند!! و تعجب ما بابت طولانی شدن ترجمه برایشان جالب است.

K5vBX4Rur88810o9Q4ffxHhSRSC9YZFFFVECfLaI.jpeg

تصویر شماره 101 - داخل معبد تیان هو

مادر خانواده دعوت می کند که هم مسیر آنها شویم. وقتی میبینیم در این وقت شب خبری از تاکسی نیست و همه جا خلوت است، با آنها همراه می شویم و ما را به ایستگاه KL Sentral می رسانند. داخل KL Sentral به فود کورت رفته و شام را در یک فست فود میل می کنیم. این فست فود را در ادامه سفرنامه معرفی خواهم کرد. پس از صرف شام به ایستگاه پودو سنترال رفته و به هتل باز می گردیم...

hwfL94zanwei6oSDyH10p9W7UrkOeS65z8dGls82.jpeg

تصویر شماره 102 - حیاط یکی از طبقات معبد تیان هو

 

روز پنجم سفر

پلن امروز بازدید از ارتفاعات گنتینگ است. امروز روز نخست تعطیلات بعد از عید فطر است. طبق برنامه، ساعت 8 از ایستگاه پودو سنترال که دقیقا مقابل هتل قرار دارد، اتوبوس به گنتینگ وجود دارد و کرایه آن حدود 5 رینگیت برای رفت و 5 رینگیت برای برگشت است. صبحانه را فورا میل می کنیم و ساعت 7:30 در ایستگاه پودو سنترال حاضر هستیم. به باجه بلیت فروشی می رویم که می گوید بلیت تمام شده و از روزهای پیش باید بلیت می خریدید. سوار قطار می شویم تا به ایستگاه KL Sentral برویم تا با اتوبوسهای آنجا به گنتینگ برویم. ولی باجه فروش بلیت KL Sentral هم می گوید بلیت تمام شده و فقط دو بلیت برای رفت (بدون برگشت) ساعت 15 موجود است. این ساعت خیلی دیر است و عملا کل روز را از دست می دهیم. همینطور مستاصل ایستاده بودیم که آقایی نزدیک آمد و به زبان فارسی گفت متوجه مکالمه ما با باجه شده و گفت من و همسرم هم قصد رفتن به گنتینگ را داریم. اگر شما موافق هستید یک تاکسی بگیریم و با هم برویم.

چی بهتر از این؟!

با هم به بیرون ساختمان ایستگاه رفتیم تا تاکسی بگیریم. در حالت عادی کرایه تاکسی گنتینگ حدود 50 تا 55 رینگیت است اما الان اصلی ترین تعطیلات مالزی و خیابانها مملو از جمعیت است. رانندگان اکثراً 180 تا 200 رینگیت درخواست می کردند. بعد از چانه زدن با چند تاکسی، یک تاکسی قبول کرد ما را با 120 رینگیت به گنتینگ برساند. مسیر گنتینگ بصورت عادی کمتر از یک ساعت طی می شود، اما به جهت شلوغی، این مسیر بیش از 3  ساعت طول کشید. نزدیک ظهر به ایستگاه تله کابین گنتینگ رسیده و از خانواده هموطن جدا شدیم و قرار گذاشتیم برای برگشت از گنتینگ، در محل و ساعت مقرر همدیگر را ملاقات کنیم. مقصد نهایی تله کابین گنتینگ، مجموعه فرهنگی تفریحی گنتینگ است و در طول مسیر باید برای بازدید از معبد بهشت و جهنم در ایستگاه بین راهی پیاده شده و پس از بازدید از معبد مجددا با تله کابین به گنتینگ بروید.

 

تله کابین گنتینگ Genting Sky Way

ورودیه: 9 رینگیت رفت و 9 رینگیت برگشت برای کابین های عادی (بهتر است بلیت رفت و برگشت در ابتدای مسیر خریداری گردد)

         18 رینگیت رفت و 18 رینگیت برگشت برای کابین های کف شیشه ای

         رایگان برای کودکان با قد کمتر از 90 سانتیمتر

ساعت کار: همه روزه 7 الی 24

دسترسی: از طریق ایستگاه KL Sentral  و Pudo Sentral می توانید بلیت اتوبوس تهیه کرده و در همان ایستگاهها سوار اتوبوس شوید. کرایه اتوبوس 12.3 رینگیت برای بزرگسالان و  11.2 رینگیت برای کودکان است.

n6cACKMZo85OJsMdYenxD4gWvSkOUtVZkgtO0rIB.jpeg

برنامه حرکت اتوبوس های گنتینگ از KL Sentral  و بالعکس

بهتر است بلیت برگشت حدود 5 تا 6 ساعت بعد از ساعت بلیت رفت، تهیه شود. وقتی به تله کابین رسیدیم که ایستگاه از فشار جمعیت در حال انفجار بود! به نظر می رسید همه جمعیت کوالالامپور اینجاست و می خواهند سوار تله کابین شوند!! دستگاههای اتوماتیک فروش بلیت پاسخگوی حجم زیاد جمعیت نبود و باید صف می ایستادیم. با پرداخت مبلغی بیشتر (احتمالا حدود27 رینگیت بیشتر) میتوانستیم بلیت هایی بگیریم که نیاز به ایستادن در صف نباشد. ما هم که مدت طولانی در صف ایستاده بودیم، فکر می کردیم اینجا پایان صف است و سوار تله کابین خواهیم شد. اما وقتی بلیت عادی خریدیم و از گیت رد شدیم؛ چشمانمان از تعجب گرد شد!

f1d5Wke0zpM7BEZ5I50ugfDvL9dCiZzDaJeCqljU.jpeg

تصویر شماره 103 - اندکی از افرادی که منتظرند تا سوار تله کابین شوند...

تازه به صف اصلی رسیده بودیم. بدون اغراق جمعیتی بیش از چهار هزار نفر در صف انتظار سوار شدن به تله کابین بودند.

تا پیش از این فکر میکردم که ما ملت همیشه در صف هستیم. اما اینجا متوجه شدم اونهایی که ما در کشورمان بهش میگیم صف، یک بازی کودکانه است!!

به هر حال بعد از ساعتی ایستادن در صف، بالاخره عروسی به کوچه ما آمد و نوبت ما شد سوار تله کابین شویم. تا به حال اینقدر از سوار شدن به تله کابین خوشحال نشده بودیم!

sGMYwNGHzxZDQqD59EpGHApQUsJiTOcBrj9hlHnw.jpeg

تصویر شماره 104 - تله کابین گنتینگ

همراهان ما در کابین، خانواده ای ژاپنی با دو کودک هستند که مدام در حال صحبت کردن با یکدیگرند. از لحاظ زیبائی مسیر، تله کابین گنتینگ را می توان با تله کابین نمک آبرود مقایسه کرد. دقایقی بعد به ایستگاه معبد بهشت و جهنم می رسیم و پیاده می شویم. بلیت تله کابین را باید نزد خود نگهداری کنیم. چرا که برای ادامه مسیر نیاز است.

فیلم شماره 8 - نمای برج پاگودا از تله کابین گنتینگ

 

معبد بهشت و جهنم ( معبد غارهای چین سویی) Chin Swee Caves Temple

ورودیه: ندارد

ساعات بازدید برج پاگودا: 7 الی 17:30

مسیر دسترسی: مشابه گنتینگ

سرمایه گذار مجموعه تفریحی گنتینگ،با هدف توسعه بیشتر تفرجگاه ارتفاعات گنتینگ، گروهی از دوستان خود را که اکثراً از گروه و قبیله دهکده خودش در استان فوجیان کشور چین بودند را جمع کرد و نام آنها را انجمن معبد غارهای چین سویی گذاشت. او برای ساخت این معبد زمینی چند هکتاری را وقف کرد و شرکت‌هایش نیز مبالغ هنگفتی برای این پروژه اهدا کردند تا سرانجام در سال 1994 افتتاح شد.

mlpmfIK5QPtTaKfmzW1q08j3hjXInqADWoc2I3ZN.jpeg

تصویر شماره 105 - پرستشگاه و برج بتکده (پاگودا) معبد بهشت و جهنم در یک نما

 

8TTyZGwGayXAiBLKVN9907ODupQYqy1NXd2Cu7To.jpeg

تصویر شماره 106 - پرستشگاه معبد بهشت و جهنم

از کریدور پله ای ساخته شده برای دسترسی به معبد عبور می کنیم و به آن می رسیم. نخستین چیزی که به چشم می خورد منظره شگفت انگیز جنگل های کوهستانی است که برجی با سبک معماری چینی در آن قد برافراشته است. برج را پاگودا (بتکده) می نامند و 9 طبقه دارد. از پله های مارپیچ برج بالا می رویم و به طبقه آخر می رسیم.تراس طبقه آخر ویوی زیبائی به کل معبد و منطقه دارد. زیر سقف برج با گچبری گل لوتوس که نماد بوداست تزئین شده است. از برج پائین می آییم و به سمت پرستشگاه که در مرکز محوطه معبد قرار دارد می رویم. درب آن بسته است و امکان ورود به داخل پرستشگاه را نداریم. به سمت مجسمه بزرگ "کینگ شوی" که یک راهب بودایی بوده است می رویم. او قدرت‌ ماورا الطبیعه‌ برای ریزش باران و دور کردن ارواح خبیث داشته است و مدت‌های مدیدی به عنوان خدای استان فوجیان کشور چین فعالیت می کرده است!

q5DSRaxnWQqgs739UiUsRbeA1upyLDSBn7e4OsI0.jpeg

تصویر شماره 107 - مردم آرزوهای خود را روی کاغذ نوشته و بر درخت می آویزند

 

8FdPB22KXLAFH1mUXISQ6H1GSJZLGl2241Jj2gUJ.jpeg

تصویر شماره 108 - تندیس بنیان گذار معبد

در زیر مجسمه کینگ شوی پنج درخت کوچک وجود دارد که ریشه در گلدان دارند. مردم آرزوهای خود را روی کاغذ نوشته و از درخت می آویزند و به درگاه کینگ شوی دعا میکنند که برآورده شود. برخی کارت ویزیت شغل خود را از درخت می آویزند تا برکت به کارشان بیافتد. خیلی تلاش کردیم نوشته های روی کاغذ ها را بخوانیم تا ببنیم آرزوهای های مردم اینجا چیست و چقدر با ما متفاوت است؛ اما اغلب نوشته ها به زبان چینی است و حس فضولی در وجودمان می خشکد!

به سمت پله ها می رویم تا سفری اکتشافی به دوزخ و بهشت داشته باشیم. در اینجا زندگی پس از مرگ بر اساس باورها و سنت‌های چینی به تصویر کشیده است و منزلگاههای ده گانه جهنم و مراحل رسیدگی به پرونده متهم! و عذاب هایی که خواهد دید بیان شده است. جهنم آنها هم شبیه جهنم های خودمان است و فرق زیادی ندارند. اما نوبت به بهشت که می رسد موضوع کمی متفاوت می شود و بهشت ما برتری خود را نشان می دهد. بهشت تصویر شده آنها، بیشتر درشکه و باد و ابر و پرنده است و از حوری های بهشت ما خبری نیست!

YvgGvWNWdK8LQootW5n6wzkkLFYad7qZjT2eNG2D.jpeg

تصویر شماره 109 - جهنم به روایت اهل چین!

از مسیر مشخص شده به سمت ایستگاه تله کابین می رویم و مجددا سوار می شویم تا به مجموعه تفریحی گنتینگ برسیم.

پس از دقایقی تله کابین سواری، به گنتینگ می رسیم.

همانطور که فکر می کردیم مجموعه بسیار شلوغ است و جمعیت زیادی در آن حضور دارند.

 

ارتفاعات گنتینگ Genting Highlands

ورودیه:ندارد

ساعات بازدید: شبانه روزی است اما مراکز خرید و بخش های مختلف آن تا حدود 10 شب فعالیت می کنند.

دسترسی: از طریق ایستگاه KL Sentral و Pudu Sentral امکان رفتن به گنتینگ با اتوبوس وجود دارد. باجه بلیت فروشی در همان ایستگاهها وجود دارد. بهتر است روزهای قبل نسبت به رزرو بلیت اقدام نمائید. امکان رفتن با تاکسی دربست نیز از همه جای کوالالامپور وجود دارد.

ارتفاعات گنتینگ مجموعه ای تفریحی و گردشگری در شمال کوالالامپور است و در ارتفاعات رشته کوه تیتیوانگسا واقع شده است. این منطقه ۵۱ کیلومتر از کوالالامپور فاصله دارد و با استفاده از یک رشته تله کابین به طول ۳.۳۸ کیلومتر میتوان به آن دسترسی پیدا کرد. جاده ای نیز برای دسترسی به مجموعه وجود دارد ولی به جهت جنبه توریستی؛ غالب توریست ها از استفاده تله کابین استفاده می کنند. تنها کازینوی مالزی و یکی از بزرگترین کازینوهای جنوب شرق آسیا نیز در این منطقه واقع شده است که با نام Sky Casino شناخته می شود. بزرگترین هتل دنیا با بیش از ده هزار اتاق در این منطقه است. تم پارک بزرگی در گذشته در این منطقه وجود داشت که در زمان سفر ما بخش اعظم آن جهت ساخت دیزنی لند تخریب شده بود و فعالیتی نداشت. مرکز خرید بزرگ این مجموعه پذیرای برندهای بزرگ دنیا است. رستورانهای زیادی در این مرکز خرید گنتینگ وجود دارد که می تواند هر ذائقه ای را راضی نگهدارد. معبد چینی بهشت و جهنم در مسیر ارتفاعات گنتینگ قرار دارد و هنگام استفاده از تله کابین، باید در میانه راه در ایستگاه معبد از تله کابین پیاده شده و پس از بازدید، مجدداً مسیر را ادامه دهید. وقتی به گنتینگ می رسیم ساعتی از ظهر گذشته و نزدیک عصر است. گرسنگی امانمان را بریده است. رستوران های مرکز خرید گنتینک بسیار بسیار شیک هستند و به همان اندازه نیز گران.

TjxBa8NjP1HxVWuC162YUXmEIrHIHHo66F3YQtOj.jpeg

تصویر شماره 110 - رستوران های گنتینگ بسیار شیک هستند و به همان اندازه گران

 

r0wNGE1Smbui1vxICQ0KGUxpuAVXAJD5xsNTWWkT.jpeg

تصویر شماره 111 - رستوران های گنتینگ

منوی چند رستوران را چک می کنیم. مشکل اصلی این است که محتویات خیلی از غذاهای منو را نمی دانیم چیست. در منوی دو رستوران غذای مورد علاقه امان را پیدا میکنیم. اما یک مشکل بزرگ دیگر سر راهمان سبز می شود! هیچکدام از غذاها حلال نیست. هیچ رستورانی غذای حلال سرو نمی کند.

از اینترنت جستجو می کنم بلکه یک رستوران حلال بیابیم. آدرسی از مک دونالد که در کنار محل بازی کودکان قرار گرفته است می یابیم و به آنجا می رویم.

مک دونالد به قدری شلوغ است که ابتدا بیخیال خریدن ساندویچ می شویم. اما وقتی به ندای دلمان! گوش می کنیم، مجبور می شویم به صندوق رفته و فیش بگیریم و 55 دقیقه منتظر بمانیم تا نوبتمان شود. غذا را میگیریم ولی جای خالی برای نشستن نیست. دیگر طاقتمان تمام شده است؛ روی پله نشسته و با ولع هر چه بیشتر کوچولوهای دوست داشتنی مک دونالد را نوش جان می کنیم.

VB2yHidfhnGhQJGYpRJYrLbgERf4KZj4rG21W5w1.jpeg

تصویر شماره 112 - طبیعت سحر انگیز گنتینگ

قدم زنان در مرکز خرید، به درب کازینو می رسیم.  ورود مسلمانان بومی ممنوع است. عکسبرداری و فیلمبرداری هم در کازینو ممنوع است و به شدت رعایت می شود. همسر جان مشغول خرید می شود و من به بازدید از کازینو می روم. ابتدا با گوشی شروع به فیلمبرداری می کنم که نگهبانان سر می رسند و نمی گذارند. ماحصل این ریسک (امکان ضبط گوشی وجود داشت) فیلمی چند ثانیه ای می شود.

5N2qzTszE7o3YU3iD0pQnTeuHfKoXc55LF71BCxK.jpeg

تصویر شماره 113 - ورودی 

 

باید مطالب مربوط به داخل کازینو را خودم سانسور کنم تا دوستان لست سکند به زحمت نیافتند!!

eq0xcbzEZQmcCJttrDQf50mKsPPQ1qQcviaZmPny.jpeg

تصویر شماره 115 - مرکز خرید گنتینگ

از کازینو بیرون می آیم و همسرجان را پیدا کرده و عزم بازگشت می کنیم. به ایستگاه تله کابین می رویم و باز هم همان بساط صف طولانی برای سوار شدن...

ساعتی بعد سوار تله کابین می شویم و خوشحال از اینکه از دست گنتینگ رها شده ایم!!  به پائین می آییم تا سر ساعت در محل وعده شده با زوج هموطنمان باشیم. این بخش از سفرنامه امکان خلاصه نویسی ندارد و مجبورم کامل توضیح دهم تا خوانندگان محترم در سفرهای آتی خود، دقت لازم را مبذول دارند تا به شرایط ما دچار نشوند:

شب شده است و باران تندی شروع به باریدن کرده است. عده زیادی هندی و بنگلادشی در مقابل ساختمان پایانه اتوبوس و تاکسی به دنبال راهی برای برگشت هستند. ابتدا به باجه فروش بلیت اتوبوس می رویم ولی می گویند ماشین نداریم. به ایستگاه تاکسی می رویم و از آنجا هم دست خالی بر می گردیم. به کنار خیابان می رویم بلکه ماشین گذری پیدا کنیم ولی هیچ ماشینی وجود ندارد!! خواستیم اینترنتی تاکسی بگیریم ولی اپراتور اینترنت هم آنتن ندارد!!! از این بدتر نمی شود!

هر چند دقیقه یک ماشین می آید ولی هندی ها از سر و کول ماشین بالا می روند و اجازه نمی دهند دیگران بتوانند با راننده صحبت کنند. یک ون می آید و هندی ها آنرا می قاپند و دو برابر ظرفیت، سوار ماشین می شوند. در این شرایط ما هیچ شانسی نداریم. برای یک خودرو بنز دست تکان می دهیم تا بایستند. از ماشین و راننده مشخص است مسافربر نیست. وقتی از او می خواهیم ما را به کوالالامپور ببرد، درخواست 400 رینگیت!!!!! میکند. بیخیال شدیم و دوباره کنار خیابان رفتیم. یک تاکسی سر رسید و ما مجبوریم با زور فراوان میان آنهمه هندی خودمان را به درب تاکسی برسانیم. با راننده چانه می زنیم و او قیمت گزاف 300 رینگیت را پیشنهاد می دهد. باز هم بیخیال می شویم. ساعتی به همین وضعیت می گذرد و ما امید داریم راننده ای منصف تر پیدا کنیم. اما دیگر همان هر چند دقیقه یکبار هم ماشین نمی آمد. جمعیت افراد حاضر در پایانه نیز همچنان بیشتر می شد. به خانمی که متصدی ایستگاه تاکسی است مراجعه کردیم. روی صندلی نشسته و پای خود را روی میز دراز کرده است. در حال سرچ در گوگل در موبایل خود است. وقتی می گوئیم لطفا برای ما از کوالالامپور تاکسی بگیرید، می گوید نمیتوانم. وقتی به او می گویم حداقل اینترنت گوشی ات را چند لحظه Share کن تا خودمان تاکسی بگیریم، می گوید اینترنت ندارم!! به او می گویم پس ما باید چکار کنیم؟ می گوید بلیت تله کابین بخرید و به گنتینگ برگردید و در هتل اتاق بگیرید تا فردا باز گردید!! پیشنهادی که شدنی نیست.

نیمه شب شده و هیچ ماشینی وجود ندارد. از نقشه آفلاین میبینم چند کیلومتر پایین تر یک بزرگراه وجود دارد. خطر حرکت در جاده جنگلی را به جان می خریم و تصمیم میگیریم پیاده به بزرگراه برویم تا آنجا ماشین بیابیم. حدود یک کیلومتر پائینتر کور سوی امیدی می تابد و ماشینی به سمتمان می آید!! چهار نفری دست تکان می دهیم تا بایستد. راننده هنوز نمی داند آن بالا چه خبر است و چه جمعیتی منتظر ماشین هستند، و قیمت 150 رینگیت را پیشنهاد می دهد. راننده فکر می کرد ما توریست هستیم و قیمت ها را نمیدانیم و از دید خودش قیمت را چند برابر گفته بود!! ولی مطمئن بودیم اگر او تا پایانه می رفت و جمعیت را می دید قیمتی کمتر از 300 رینگیت نمی گفت. ما که صبح حاضر نبودیم با 120 رینگیت به گنتینگ بیائیم! الان تاکسی قراضه 150 رینگیتی را روی چشمان می گذاریم و سوار شده و به کوالالامپور باز می گردیم. البته این شرایط به دلیل تعطیلات عید فطر به وجود آمده و در صورتی که در ایام عادی سال به این منطقه سفر کنید، از این مشکلات خبری نیست.

شب از نیمه گذشته و ما خسته و با حالی نزار و لباسی خیس، به هتل می رسیم و می خوابیم.

روز ششم سفر

بخاطر خستگی و کلافگی دیشب، امروز خبری از سرحالی و انرژی فراوان نیست. ساعت 11 به سختی از خواب بیدار می شویم. هنوز خستگی دیروز در تنمان است. پلن امروز بازدید از دهکده فرانسوی و دهکده ژاپنی است. از وضعیت شلوغی گنتینگ می توانستیم حدس بزنیم در دهکده ها چه خبر است. واقعیت این بود که بنا به تجربیات قبلی، دیدن آنها نیز اولویت زیادی برایمان نداشت. پس به جای اینکه به دهکده ها برویم و کل روز را در ترافیک و صف مک دونالد بمانیم، پلن سفر را تغییر داده و به مرکز خرید مید ولی رفتیم.

مگا مال میدولی Mid Valley Megamall

ورودیه: ندارد

ساعت کار: همه روزه 10 الی 22

دسترسی: از طریق سیستم حمل و نقل ریلی در ایستگاه Mid Valley پیاده شوید. مرکز خرید جنب ایستگاه است.

OYcrR7daG3C5IsgO6RkxXTOuampXRsmLgX7m9jTC.jpeg

تصویر شماره 116 - مرکز خرید مید ولی

مرکز خرید میدولی یکی از بزرگترین مراکز خرید آسیا است. این مرکز میزبان بیش از 430 برند بزرگ دنیا مانند برشکا Bershka، دیور Dior، گس Guess، منگو Mango، تیمبرلند Timberland، زارا Zara، ویکتوریا سکرتVictoria's Secret ، سواچ Swatch و ... است. شاید اگر بگویم این مرکز 418 هزار متر مربع است، بزرگی آن به خوبی به چشم نیاید ولی اگر بگویم یک روز کامل برای بازدید از کل آن نیاز است، بتوانید بزرگی آنرا حدس بزنید. قیمت های اینجا خیلی بهتر از مراکزی مانند پاویلیون است و حداقل اینکه به مناسبت عید فطر چند حراج با قیمت مناسب در این مرکز خرید وجود داشت. چیزی که در سایر مراکز خرید مشاهده نکردیم.

اینجا هم از آن دست مراکز خریدی است که اصطلاحاً از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن یافت می شود. اگر به قصد خرید به کوالالامپور می آیید، بد نیست سری به این مرکز خرید بزنید. ما هم با اینکه هدفمان فقط بازدید از میدولی بود، ولی از نمایندگی کلارک یک کفش خریدیم و متوجه شدیم تمام پول هایی که در تهران به اسم برند کلارک خرج کرده ایم، پول دور ریختن بوده است. چرا که راحتی و کیفیت کفش های اصلی برند کلارک زمین تا آسمان با آنچه ما به نام اورژینال در تهران می خریدیم تفاوت داشت.

در یکی از طبقات یک سوشی بار و کافی شاپ وجود دارند که به شیوه ای خلاقانه فروش را انجام می دهند. فیلم آنرا را می توانید در ذیل مشاهده بفرمائید.

فیلم شماره 9 - ابتکار خلاقانه سوشی بار

چند ساعتی در میدولی می گردیم و کمی خرید می کنیم. به سمت ایستگاه مترو مید ولی می رویم تا به KL sentral برویم و ناهار را در فود کورت آنجا صرف کنیم. به KL Sentral می رسیم. این ایستگاه در کنار اینکه بزرگترین و اصلی ترین پایانه حمل و نقل ریلی و اتوبوسی کوالالامپور است، یک مرکز خرید بزرگ هم هست و  مرکز خرید KL sentral متصل به آن است.

 

در کوالا چه غذایی میل کنیم؟ 

تنوع فرهنگی مردم در مالزی، باعث وجود تنوع غذایی شده است و این تنوع غذایی باعث شده شهرهای این کشور بهشتی برای شکمگردان باشد. مثلا شما می توانید گل کلم را بصورت ترشی در کنار ناهارتان در یک رستوران ایرانی میل کنید. اما اگر شام به رستوران چینی بروید، گل کلم به سیخ کشیده شده و کباب شده روی میز شما قرار میگیرد! اگر کباب بامیه را هنوز تست نکرده اید، حتما در کوالا آنرا تست کنید.

برای کسانی که مثل ما کمی بد غذا هستند، پیشنهاد می کنیم به رستوران های ایرانی کوالا بروند. مثلا رستوران ایرانی ناب که در خیابان بوکیت بینتانگ واقع شده است، غذاهای خوبی دارد. اما اگر می خواهید تجربه ای از غذای سنتی مالایی و استوایی داشته باشید، ما به شما OTAK OTAK را پیشنهاد میکنیم. آنها ماهی کوچکی را لای برگ درخت موز می گذارند و حرارت می دهند تا برگ به حد سوختن برسد و ماهی کباب شود. این ترکیب شاید چندان خوشمزه به نظر نرسد، ولی اگر کمی آبلیمو و نمک اضافه کنید فوق العاده خواهد بود.

gc7Fq7smXAW3g5unyeKMEXEQ9ik2wlNtAruNpPkm.jpeg

تصویر شماره 117 - کباب "ماهی میان برگ موز " را مزه کنید

ساتای یکی دیگر از غذاهای محبوب کوالا است. غذایی مشابه جوجه کباب یا چنجه خودمان. با این تفاوت که گوشت در ادویه و سس های محلی خوابانده می شود تا طعمی دلچسب داشته باشد و سپس روی ذغال کباب می شود.

به موارد بالا می توانیم چند نوع غذای دیگر را بیافزائیم.

مک دونالد و KFC نیز حضوری فعال در سراسر کوالا دارند. احتمالا به جهت نوع تغذیه است که مرغ های مالزی طعمی بی نظیر دارند. در تمام مدت اقامت ما، چیکن اسپایسی در KFC غذای اصلی من بود. چرا که سس های خاص KFC در کنار طعم عالی مرغ های مالایی و تندی ملایم آن، ترکیبی بی نظیر ساخته بود.

GW51nwoOlBzTZclEhbB0EqQjpJcfdVYkCv1N0LXH.jpeg

تصویر شماره 118 - فست فودی که در کنار سینما قرار گرفته است

به KL Sentral رسیدیم و به فست فودی که در کنار سینمای KL Sentral قرار گرفته است رفتیم. متاسفانه نام فست فود را فراموش کرده ام ولی تصویر آنرا می توانید در ادامه سفرنامه مشاهده بفرمائید.

من سفارش هوگی (Signature Hoagie) با قیمت 17 رینگیت و همسرجان مرغ گریل شده (Grilled Chicken Chop) با قیمت 20 رینگیت داد. در این فست فود خبری از نوشابه نیست و از همه مشتریان با شربت آبلیمو با لیموی تازه پذیرائی می شود.

4UWZYeQfZb6wD7yK3FIhEBk7T8tNUKiiQIELSg4s.jpeg

تصویر شماره 119 - ترکیب شربت آبلیموی تازه و هوگی؛ بهترین غذایی است که در مالزی می توان نوش جان کرد

حاصل ترکیب فیله طعمدار مرغ گریل شده، پنیر گودا و تخم مرغ آب پز به همراه خیار و گوجه و کاهو در کنار کمی چیپس؛ یک هوگی فوق العاده بود. لذت خوردن این هوگی در کنار شربت آبلیمو و سس مخصوص، وصف ناپذیر است این هوگی بهترین غذایی بود که من در تمام این سفر میل کردم و اگر یکبار دیگر به کوالالامپور باز گردم، فقط برای تست مجدد این هوگی خواهد بود. این فست فود کنار سالن سینمای داخل مرکز خرید کی ال سنترال است و پیشنهاد میکنم حتما غذاهای آنرا تست کنید.

پس از صرف ناهار، از فست فود بیرون می آییم. تبلیغات فیلم فروشنده اصغر فرهای روی تابلوی Coming soon سینما خودنمائی میکند و برنامه آتی این سینما نمایش فیلم فروشنده است.

ZREWn7aMAqWZKaTlqeulpICCPbQ5j82xS1G9Nets.jpeg

تصویر شماره 120 - برنامه بعدی سینما، نمایش فیلم فروشنده است

در  کی ال سنترال سوار قطار می شویم و به برجایا تایمز اسکوئر می رویم.

 

مرکز خرید برجایا تایمز اسکوئر Berjaya Times Square

ورودیه: ندارد

ساعت کار: 10 الی 22

دسترسی: از طریق حمل و نقل ریلی به ایستگاه Imbi بروید. مرکز خرید جنب ایستگاه است.

برجایا تایمز اسکوئر یکی از بزرگترین مراکز خرید آسیا و حتی دنیاست. باور کردنی نیست که گاهاً ماهانه بیش از 2.5 میلیون نفر به این مرکز خرید می آیند تا خرید خود را انجام دهند. تعطیلات عید فطر است و در مجتمع جای سوزن انداختن نیست. اینجا برندها کمتر فعالند و فروشگاهها کالاهای خود را با نرخ های خوبی ارائه می دهند. حتی بهتر از نرخ هایی که در مید ولی مشاهده کردیم. در طبقات بالا بزرگترین شهربازی سرپوشیده مالزی قرار دارد. در کنار شهربازی مک دونالد است. شلوغی و سر و صدا کلافه امان کرده است. به مک دونالد می رویم و شام می خوریم. یک فروشگاه روی آبمیوه های تازه و طبیعی به شکلی هوس انگیز یخ ریخته و آبمیوه ها در چشمانمان دلبری می کنند. نمی توانیم از آبمیوه ها بگذریم و دو بطری میخریم و پیاده به سمت خیابان بوکیت بینتانگ راه می افتیم تا از نایت لایف کوالا لذت ببریم.

ZmjIjTl2yne10WJE4D3qBuAin2TZlz0wpGjjSxZG.jpeg

تصویر شماره 121 - از این آبمیوه ها نمی شود گذشت...

گروههای موسیقی فعال هستند و مردم را دور خود جمع کرده اند. قدم زنان در راستای خیابان بوکیت حرکت میکنیم. کمی جلوتر و در یک فرعی یک خودرو با بدنه کروم طلایی پارک شده است. کنار خودرو ایستاده بودیم که یک زوج ایرانی سر رسیدند و با زبان انگلیسی از من سوال کردند که آیا می توانیم از خودروی شما عکس بگیریم؟ بنده هم اجازه را صادر کردم!

وقتی عکس گرفتند پرسیدند با چه قیمتی میشه یه همچین ماشینی خرید؟؟

من هم به فارسی گفتم: ما هم مثل شما اومده بودم از ماشین عکس بگیرم که شما سر رسیدید و فکر کردید من مالک خودروام!! وقتی متوجه شدند هموطن هستیم دقایقی به گفتگو و بذله گویی آنان سپری شد.

FkXDZV1sDpQzVN7b8wutcg271fXUZIyD2wYyxULh.jpeg

تصویر شماره 122 - دلربای طلایی

بعد از کمی پیاده روی به هتل می رسیم. فردا روز آخر سفر ماست و باید به فرودگاه برویم. وسایلمان را جمع میکنیم و به خوابی عمیق می رویم.

 

روز هفتم سفر

امروز صبح زود از خواب بیدار شدیم و صبحانه را رستوران هتل صرف کردیم. پلن امروز رفتن به پوتراجایا است. باز هم ترس از بلایی که در گنتینگ سرمان آمد به سراغمان می آید. چون پروازمان امروز است، نمی توانیم ریسک کنیم و کوچکترین اتفاقی باعث می شود از پرواز جا بمانیم. از ابتدای سفر قصد خرید چند ابزار برقی برند بوش را داشتم و فکر می کردم چون این ابزارها ساخت مالزی است به راحتی می توانم آنرا تهیه کنم. ولی متاسفانه در مدت اقامتمان، هیچ نمایندگی ای از بوش ندیدیم. به سایت شرکت بوش می روم و آدرسی از نمایندگی بوش را می گیرم که خارج از بافت توریستی کوالالامپور است. با مترو و کمی پیاده روی به نمایندگی رسیدیم. لوازم مورد نظر را که حدود 20% از ایران ارزانتر بود را خریدیم. نمایندگی در محله ای شبیه به بازار لوازم برقی لاله زار تهران بود. کمی در فرعی های آن منطقه گشتیم تا به منطقه ای رسیدیم که وضعیت اسفناکی داشت. بر خلاف بافت توریستی کوالا که بسیار شیک و به سبک شهرهای اروپائی ساخته شده است، اینجا فوق العاده کثیف و چرک است. یک کوچه محل تجمع پرنده فروش ها بود و محل گذر افراد ناباب. بقدری از رفتن به اینجا خوف کرده بودیم که جرأت نداشتم دوربین را در بیاورم و عکس بگیرم و هر آن احتمال می دادم وسایلمان سرقت شود. به نمایندگی بازگشتیم و وسایلمان را به امانت نزد فروشنده گذاشته و مجددا به همان محله بازگشتیم. به ساختمان های مسکن اجتماعی دولتی رسیدیم. غالب افراد بی بضاعت در این ساختمان ها زندگی می کنند. وارد محوطه یکی از ساختمان ها می شویم و از مردی که روی تراس لم داده و پاهایش را روی نرده گذاشته اجازه میگیریم و وارد ساختمان می شویم. مرد به سیگارش پک می زند و و می پرسد چکار دارید؟ از اینکه میبینید کاری نداریم و فقط برای تماشا آمده ایم تعجب میکند. می گوید اینجا چیزی ندارد که شما ببینید.

او نمی داند که هدف ما دیدن همان خانه هاست. خانه نمی شود گفت. لانه بهتر است.

آپارتمان های به مساحت حداکثر 30 -25 متر که به بدترین شکل ساخته و نگهداری شده اند. بیشتر به زاغه ای مدرن می مانند. لباسها از تراس ها آویزان است. کولری در کار نیست و  درب تمام آپارتمان ها از گرما باز است. در هر خانه چند نفر زندگی می کنند و هر از گاهی کله ای از خانه بیرون می آید و مثل زامبی ها به ما نگاه می کند.

ObfTtnUup8wwKvTywjzoiBTFRIpB5OOZPATo8L69.jpeg

تصویر شماره 123 - کوالالامپور از نمای بالای برج های دوقلو

این اولین تجربه ما در رفتن به همچین محله هایی در خارج از کشور است و همسرجان را خوف فرا گرفته؛ بیشتر ماندن جایز نیست. بیرون می آییم و به نمایندگی می رویم و امانتی ها را پس میگیریم. به سمت ایستگاه مترو رفته و به هتل باز گشتیم. برایمان شگفت انگیز بود که محله های فقیر نشین اینجا، وضعیتی چنین شنیع و زشت داشتند. حتی بسیار بدتر از قدیمی ترین و خلاف ترین محله های تهران.

موضوع دیگری که در کولا آزار دهنده است، وضعیت کارتن خوابی است. علی رغم اینکه مطلقاً در کوالا معتادی دیده نمی شود و شیوع اعتیاد به مواد مخدر به دلیل قوانین بسیار بسیار سختگیرانه پائین است، وضعیت کارتن خواب ها بسیار بد و مشمئز کننده است. انگار ما عادت به دیدن معتادان کارتن خواب داریم. اینجا کارتن خواب ها معتاد نیستند ولی وضعیت ظاهرشان واقعاً مشمئز کننده و بدتر از معتادان است. هر شب NGOها غذای گرم برای کارتن خواب ها می آورند و بین آنها توزیع می کنند.

کوالالامپور با همه خوبی و بدی هایش برای ما رو به اتمام بود. به هتل می رویم تا کوله و انبان خاطراتمان را برداریم تا به فرودگاه برویم.

به مقابل هتل رفته و با اتوبوس از ایستگاه Pudo sentral به فرودگاه و ترمینال ایر ایشیا یا همان KLIA2 رفتیم. اصولاً توضیحات پرواز برگشت چندان ضروری نیست ولی به جهت معرفی بهتر ایر ایشیا این توضیحات را درج میکنیم:

1-قوانین بار در فرودگاه سختگیرانه است. هنگام برگشت بار مجاز ما 20 کیلو بود و ولی چمدان 21 کیلو شده بود. مجبور شدیم برخی لوازم غیر ضروری را دور بریزیم چون نمی خواستیم جریمه اضافه بار پرداخت کنیم.

2- اصولا کوله پشتی و ساک کابین کلاس، در فرودگاه وزن نمی شود ولی اگر متصدی مربوطه احساس کند کوله یا ساک شما حجیم تر یا سنگین تر از حد معمول است آنرا در استند مخصوصی قرار می دهد و وزن می کند. استند به اندازه حداکثر سایز مجاز است و اگر کوله در آن جا نشود یا بیش از 7 کیلو باشد، باید جریمه بار بپردازید.

3- به هر شکل چمدان را تحویل داده و کارت پرواز را گرفته و پرواز آغاز شد. نکته ای که ما به آن دقت نکرده بودیم، شماره صندلی ها بود. سیت بنده در ابتدای یک ردیف و همسرجان در انتهای ردیف جلوئی بود و جدا افتاده بودیم. اول فکر کردم صندلی خالی وجود نداشته است، اما وقتی پرواز شروع شد مشاهده کردم تا دلتان بخواهد صندلی خالی هم وجود داشته و با وجود صندلی خالی سیت ما را جدا داده اند. ابتدا به مهماندار مالایی گفتم لطفا سیت بنده و همسرم را عوض کنید تا کنار هم قرار بگیریم. مهماندار پذیرفت و گفت بعد از پذیرائی جای شما را عوض می کنم. ساعتی بعد از شروع پرواز مجددا یادآوری کردم که سیت ما را عوض کنند. مهماندار ایرانی اجازه نداد مهماندار مالایی سیت ما را عوض کند! او گفت می توانید هر نفر 150 رینگیت پرداخت کنید و به ردیف اول که جای پای بیشتری دارد بروید.

4-جدای از رفتار زننده مهماندار ایر ایشیا، رفتار دیگر هموطن ما که با فاصله از بنده نشسته بود کثیف بود. او که متوجه شد بنده اصرار دارم همسرم کنارم باشد روی صندلی ها دراز کشید و زود خودش را به خواب زد که مثلا تا آخر مسیر جای خواب داشته باشد.

5-علی رغم رزرو 2 وعده پذیرائی برای هر نفر، مانند پرواز رفت پذیرائی انجام نشد و مجددا بابت پذیرائی پول پرداخت کردیم.

6-هنگام عبور از جت وی در فرودگاه تهران، از کارمند ایر ایشیا سوال کردم محل استقرار پزشکان وزارت بهداشت کجاست که با بی ادبی جواب داد من چه میدونم! اما همان لحظه فردی امریکائی با تیپی کاملا به سبک کابوی از او سوالی کرد که او را با رویی خوش راهنمائی کرد و تا محل دریافت ویزا مشایعت کرد. بعد ها مطالب مربوط به ایر ایشیا را در یکی از مجلات هوانوردی معروف نوشتم. از شرکت ایر ایشیا با بنده تماس گرفتند. ولی نه تنها عذرخواهی صورت نگرفت، حتی به نوعی گفتند ایرلاین اقتصادی همین است دیگه!!!

لباس های قرمز چروکیده مهمانداران، اخلاق بد و عدم توجه به مسافران، رفتارهای نژاد پرستانه، ناهماهنگی های اداری (مانند عدم وجود نام ما در لیست پذیرائی) بخشی از آن چیزی است ممکن است در  پرواز ایر ایشیا ببینید. ظاهرا اکنون این شرکت پروازهای خود را به ایران قطع کرده که به نظرم تنها اقدام مفید این شرکت در ایران بوده است.

در نهایت به کیوسک محل استقرار بازرسان وزارت بهداشت رفتم تا محل گزیدگی پشه ها که روز گذشته اتفاق افتاد را نشان بدهم. محل هر نیش به اندازه دو سانت باد کرده بود و وضعیت زشتی روی پایم به وجود آمده بود. پس از معاینه اعلام کردند موضوع مهمی نیست و اگر تا چند روز آینده خوب نشد به دکتر مراجعه کنید که به لطف خدا سریعا بهبود پیدا کرد. از همراهی شما خوانندگان محترم و وقتی که برای مطالعه سفرنامه گذاشتید تقدیر می کنیم. نظرات شما برای ما ارزشمند است و با استفاده از آن، تلاش خواهیم کرد سفرنامه های بعدی را بهبود ببخشیم.

سفرمند و پیروز باشید

خدا نگهدار

 

نویسنده : محمد جعفری

 

 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر