بخش پنجم : اسپانیا (بارسلونا)
روز ششم. امروز 17 مارس بود و باید آمستردام را به مقصد بارسلونا ترک می کردیم. پرواز ساعت 10 و 20 دقیقه بود، بنابراین صبح زودتر از خواب بیدار شدیم و بعد از صرف صبحانه، به اتاق برگشتیم تا چک نهایی و تنظیم بار چمدان ها را انجام دهیم. ما فقط یک چمدان اضافه برای بار در تمامی پرواز ها خریده بودیم. بنابراین نهایت سعی خود را در سنگین تر کردن یکی از چمدان ها و سبک بودن چمدان دیگر به کار بستیم. بعد از چک آوت هتل با شاتل 8 و ربع هتل به فرودگاه رفتیم. گیت خروجی مربوط به خود را پیدا کردیم و در صف تحویل بار قرار گرفتیم. چمدان ها مطابق با اندازه بار همراه مسافر بودند، ولی متصدی اعلام کرد که به دلیل پر بودن پرواز باید چمدان ها را تحویل بار بدهید. بدون مشکل خاصی دو چمدان را تحویل دادیم. کمی در فری شاپ فرودگاه مشغول شدیم و یکی دوتا تماس تصویری هم با استفاده از اینترنت فرودگاه برقرار کردیم. در نهایت پس از عبور از گیت خروج وارد هواپیما شدیم. پرواز ما با هواپیمایی Vueling انجام می شد. تقریبا سر ساعت پرواز انجام شد. چشم انداز آمستردام زیبا از بالا زیباتر هم به نظر می رسید.
عکس 39 : فرودگاه آمستردام
در طی پرواز پذیرایی با پرداخت هزینه انجام می شد. در نهایت پرواز در ساعت 12 و 20 دقیقه در بارسلونا فرود آمد. هوا نسبت به آمستردام گرمتر و آفتابی بود. پس از طی مسافت زیادی در فرودگاه به بخش تحویل چمدان ها رسیدیم و آن ها را روی ریل پیدا کردیم. برای رسیدن به هتل بهترین روش استفاده از مترو بود. بنابراین تا رسیدن بارها و با استفاده از اینترنت فرودگاه کارت حمل و نقل عمومی بارسلونا را برای سه روز و با قیمت حدود 20 یورو از سایت www.holabarcelona.com خرید کردم. خوبی این کارت ها این بود که از اولین استفاده تا 24 ساعت قابل استفاده بودند. بنابراین تا آخر سفر نیازی خرید کارت دیگری نداشتیم. علامت مترو را پیدا و از پله های برقی به سمت پارکینگ حرکت کردیم. اتوبوس های فرودگاه به مرکز شهر هم آنجا قرار داشتند که در صورت لزوم می توانید از آن ها برای رسیدن به مرکز شهر استفاده کنید. بعد از عبور از کنار اتوبوس ها وارد سالن دیگری شدیم که دستگاه های خرید کارت در آن جا بودند. از این دستگاه ها هم امکان خرید کارت حمل و نقل فراهم بود. کارت خود را از این دستگاه ها با وارد کردن کد خرید تحویل گرفتیم. در کنار دستگاه ها هم اطلاعات توریست قرار داشت که با نشان دادن اسم هتل روی نقشه مترو ایستگاه مورد نظر را نشان داد. پشت همین باجه خط نارنجی مترو بارسلونا را سوار شدیم. در ایستگاه Torrassa خط را عوض کردیم و خط قرمز رنگ به سمت ایستگاه Marina را انتخاب کریدم. برای عوض کردن خط حدود 5 تا پله برقی را استفاده کردیم تا به خط سمت بالای ایستگاه و خط قرمز رنگ برسیم. این ایستگاه شلوغی بیشتری داشت و خط مترو هم از نظافت کمتری نسبت به خط فرودگاه برخوردار بود. روی دیوارهای مترو با اسپری چیزهایی نوشته یا نقاشی کرده بودند. پوشش مردم نیز نسبت به آمستردام نظم و ترتیب کمتری داشت. در نگاه اول تفاوت نظم و تمیزی آمستردام و بارسلونا بسیار به چشم می آمد. در ایستگاه Marina پیاده شدیم و با استفاده از نرم افزارهای جهت یابی مسیر منتهی به هتل را طی کردیم. حدود 10 دقیقه طول کشید تا به هتل برسیم.
همان طور که در ابتدای سفرنامه ذکر کردم، هتل SM Hotel Teatre Auditori را رزرو کرده بودیم. هتل ساختمان ساده ای داشت. پس از چک این و پرداخت 4 و نیم یورو به عنوان مالیات اقامت کارت اتاق را دریافت کردیم. سرویس و اتاق تمیز و مرتب بود. پنجره اتاق هم به حیاط مدرسه باز می شد، که صبح و بعد از ظهر صدای بازی بچه ها به گوش می رسید. کمی استراحت کردیم و شب حدود ساعت 7 از هتل بیرون آمدیم. چون یکشنبه بود و آخر هفته، تقریبا همه مغازه ها بسته و خیابان ها هم خلوت بودند. برای تهیه چای دنبال سوپر مارکت برای خرید آب بودیم. سوپر مارکت های زیادی شبیه سوپر مارکت های تهران در بارسلونا وجود دارند. یکی نزدیک هتل بود که جلوی در مغازه پیاز و سیب زمینی و میوه و نان قرار داشت. آب و کمی مواد غذایی خریدیم. آب معدنی قیمتی برابر 70 سنت داشت که نسبت به آمستردام بسیار ارزان بود. نان هم حدود 50 سنت قیمت داشت. در کل مواد غذایی قیمت کمتری نسبت به هلند داشتند و ما از گرانی هلند به کمی ارزانی بارسلونا رسیده بودیم. بعد از کمی پیاده روی و دیداری از دور نسبت به برج آگبار به هتل برگشتیم و چای برپا شد و کمی بعد برای تجدید قوا و شروع روز جدید در بارسلونا به استراحت و خواب پرداختیم.
عکس 40 : برج آگبار
هزینه های روز ششم :
- هزینه های مربوط سوپرمارکت و غذا
- بلیط حمل و نقل عمومی بارسلونا حدود 41 یورو (حدود یک یورو برای تبدیل دلار به یورو توسط کارت اعتباری)
- مالیات هتل 4.5 یورو
روز هفتم. صبح روز بعد برای صرف صبحانه به طبقه زیرین هتل رفتیم. صبحانه هتل تنوع زیادی نداشت، ولی کافی بود. با توجه به گوگل مپ به سمت طاق نصرت یا همان Arc de Triomf بارسلونا راه افتادیم. بعد از حدود 10 دقیقه پیاده روی به محوطه طاق نصرت رسیدیم. محوطه مستطیلی شکل بود که در یک سوی آن طاق نصرت و در سوی دیگر ورودی پارک بسیار زیبای Ciutadella قرار دارد.
عکس 41 : طاق نصرت بارسلونا
کمی عکس گرفتیم و وارد پارک شدیم. جالب این که در تمام پارک هایی که ما رفتیم، هیچ یک سنگفرش یا آسفالت نبودند و همگی سطح خاکی داشتند. از آن جا به سمت کلیسای معروف ساگرادا فامیلیا حرکت کردیم.
عکس 42 : پارک Ciutadella
بعد از کمی پیاده روی در کنار پارک زیبایی کلیسای معروف بارسلونا دیده می شد. در مورد هلند و آمستردام فرصت کافی برای مطالعه و تحقیق در مورد جاهای دیدنی و بلیط های مربوط به آن ها را داشتیم، اما از بارسلونا به بعد هر شب مسیرهای روز بعد و جاهایی که باید می رفتیم را مشخص می کردیم. بلیط های مختلفی هم برای کلیسا به فروش می رسید که در سایت sagradafamilia.org می توانید مشاهده و خرید کنید. بلیط 17 یورویی هم فقط به صورت اینترنتی فروخته می شد که باید در ساعت تعیین شده در بلیط مراجعه می کردید. تصمیم گرفتیم هنگامی که به هتل برگشتیم بلیط ورودی را برای فردا خریداری کنیم. البته محوطه و نمای کلیسا بسیار زیبا و مکان مناسبی برای عکس گرفتن بود. تصمیم گرفتیم که خانه های معروف بارسلونا را زیارت کنیم. خوبی مکان های دیدنی بسیاری از شهرهای اروپایی این است که اگر اهل پیاده روی باشید، نزدیک به هم هستند و می توانید به راحتی با پای پیاده از همه بازدید کنید.
عکس 42 و 43: ساگرادا فامیلیا
به اولین خانه ای که برخورد کردیم Casa Milà بود. در ضمن بارسلونا به راستی شهر زیبایی بود. در هر ایستگاه مترو که پیدا می شدیم، یا هر میدانی که می رسیدیم، ساختمان های زیبا با معماری ها حیرت انگیز بسیار زیاد بود. فضای عمومی بسیار گرم و خوبی هم داشت. در کل بسیار راضی بودیم که بارسلونا را به برنامه سفر خود اضافه کردیم. بعد از دیدن این خانه گوگل یک دور ما را دور خیابان ها گردش داد و از Casa de les Punxes گذر کردیم تا بالاخره راضی شد که کازا بالیو (Casa Batlló) را به ما نشان دهد. دو یا سه تا خانه قشنگ دیگر هم درست در مجاورت آن قرار دارند. در کل خانه هایی بسیار زیبا با سبک های معماری خاص بودند که برای افراد علاقمند به معماری لازم است که از آن ها بازدید به عمل آورند.
عکس 44 : Casa de les Punxes
عکس 45: Casa Milà
به مسیر خود ادامه دادیم و تصمیم گرفتیم که سیم کارت بخریم. چون کمی پیدا کردن اینترنت رایگان سخت شده بود. به علاوه برای پیدا کردن مسیر و ایستگاه های اتوبوس و مترو و همچنین جاهای دیدنی نیاز به اینترنت داشتیم. ابتدا ودافون را پیدا کردیم که گفت سیم کارت نمی فروشیم. چند مغازه بعد نمایندگی Orange قرار داشت. یک سیم کارت دیتا با مبلغ 30 یورو و 10 گیگ اینترنت خریدیم. بعد از اسکن پاسپورت، سیم کارت را در گوشی فعال کرد. در کل داشتن اینترنت در سفرهای شخصی و بدون تور لازم و ضروری است. ولی اگر هدف فقط مسیریابی باشد، شاید بتوان از اینترنت خود سیم کارت های ایرانی هم استفاده کرد. شاید هزینه کمتری هم پرداخت کنید.
در ادامه مسیر به میدان کاتالونیا رسیدیم، که آب نمای زیبایی هم در آن چشم نوازی می کرد. در سمت دیگر میدان کبوترها تجمع کرده بودند و افرادی بودند که با لباس محلی یا صورت های گریم کرده با توریست ها عکس می گرفتند. یهویی دیدیم یکی از این افراد کنار ما ایستاد و گفت عکس بگیریم. ما هم در عمل انجام شده چند تایی عکس گرفتیم. در نهایت با یک یورو بنده خدا را راضی کردیم.
بالاخره بعد از پیاده روی کمی طولانی به خیابان معروف لارامبلا رسیدیم. خیابان از پیاده راهی در وسط و دو خط عبوری ماشین در کنار آن تشکیل شده بود. در پیاده راه دکه های سوغاتی فروشی، گل فروشی، رستوران و ... وجود داشت. دو سوی خیابان هم پر از فروشگاه ها و رستوران های مختلف بود. سر یکی از کوچه ها آب خوری وجود داشت، که شبیه سقاخانه های خودمون بود. جاهای دیگری از بارسلونا هم چنین آب خوری هایی مشاهده می شد. داخل کوچه ها هم مغازه ها و برندهای مختلف وجود داشتند.
عکس 45 : خیابان لارامبلا
به سمت کلیسای جامع بارسلونا از میان کوچه ها گذر کردیم. در نهایت به فضای بازی رسیدیم که افراد روی صندلی ها و نیمکت ها نشسته بودند. صدای موسیقی هم می آمد. اول فکر کردیم که از جای خاصی موسیقی پخش می شود. کمی که جلو رفتیم، مشخص شد که پسری گیتار به دست در حال خواندن است. کیفیت صدای خوبی داشت! در بارسلونا جاهای زیادی افراد را می بینید که در حال خواندن و نواختن هستند. به طور کلی هم رنگ صدای خوبی دارند و گوش را نوازش می دهند. صف کوچکی جلو کلیسا وجود داشت. سوال که کردیم مشخص شد که تا 12 صبح ورود رایگان است، ولی ممکن است صف طولانی تر از این باشد. قرار شد روزهای بعد سری به این کلیسا و داخل آن بزنیم. پشت کلیسا و کوچه های اطراف آن هم مکان های دیدنی محسوب می شوند و اگر در نرم افزار Vist A City مشاهده کنید، مکان دیدنی اطراف را به شما نشان خواهد داد.
عکس 46 : کلیسای جامع بارسلونا
دوباره به خیابان لارامبلا برگشتیم. در حال پیاده روی و ویترین نوردی بودیم که ورودی بازار روز یا همان بازار (la Boqueria) را دیدیم. بازار پر از میوه های تازه، سبزیجات، گوشت، غذاهای دریایی، غذاهای خیابانی، آجیل، ادویه و ... بود. بازاری در ابعاد بسیار بزرگتری نسبت به بازار تجریش داشت، اما قابل مقایسه با سبک و سیاق و رنگارنگی آن بود. اسنک گوشت دودی و میوه های خرد شده در ظرف های کوچک چشم نوازی می کردند. بیشتر مشتری ها هم روی نیمکت های دور مغازه نشسته بودند و از غذای خیابانی و بیشتر دریایی خود لذت می بردند. در کل قدم زدن در این بازار و امتحان میوه ها و اسنک های آن تجربه جالبی است. قیمت ها هم مناسب بودند، برای مثل میوه ای خاص مانند رزبری یا اب میوه های متنوع از 1.5 تا 2.5 یورو قیمت داشتند.
عکس 47، 48 و 49 : بازار la Boqueria
بعد از کمی قدم زدن در خیابان لارامبلا سوار مترو شدیم و به هتل برگشتیم. کمی که استراحت کردیم، به مرکز خرید گلوریا در 500 متری هتل و جنب برج آگبار هم سری زدیم. برج آگبار یکی از مشهورترین نمادهای شهر بارسلونا است که چراغ های رنگی آن نمای جالبی به آن می دهد. در مرکز خرید گلوریا هم اکثر برندهای مشهور حضور داشتند.
عکس 50 : برج آگبار
در نهایت پس از کمی گردش در این جا آرام و آهسته و خسته به سمت هتل روانه شدیم. از طریق اینترنت هم بلیط ساگرادا فامیلیا را برای فردا ساعت 6 و نیم بعد از ظهر خریداری کردیم. در ضمن نیازی به پرینت بلیط نیست و با همان بلیط الکترونیکی می توان وارد کلیسا شد.
هزینه های روز هفتم :
- هزینه های مربوط سوپرمارکت و غذا
- سیم کارت 30 یورو
- عکس با فردی در لباس محلی 1 یورو!
- بلیط ساگرادا فامیلیا 34 یورو
روز هشتم. بعد از صرف صبحانه تصمیم داشتیم که به قلعه مونتجیک (Montjuic Castle) برویم. چون این قلعه در بالای تپه قرار دارد، دارای چشم انداز زیبایی به ساحل و همچنین خود شهر بارسلونا می باشد. برای رفتن به قلعه از ایستگاه Monumental سوار و در نهایت در ایستگاه Espanya از مترو پیاده شدیم. کنار ایستگاه Monumental میدان گاو بازی سابق بارسلونا قرار دارد که البته در حال حاضر استفاده نمی شود. موزه گاوبازی هم در کنار میدان بر پا می باشد.
عکس 51: میدان گاوبازی سابق بارسلونا
بعد از خروج از ایستگاه مترو، درست کنار ورودی ایستگاه مترو اتوبوس خط 150 را دیدیم که توریست های زیادی هم منتظر رسیدن آن بودند. این اتوبوس تا بالای تپه می رود و در بین راه در ایستگاه های مختلف توقف دارد. تصمیم گرفتیم که به دلیل سربالایی بودن مسیر، در مسیر برگشت که بسیار زیبا هم هست، پیاده طی راه کنیم و در مسیر رفت از همان اتوبوس استفاده شود.
عکس 52و 53: میدان اسپانیا
چند ایستگاه مانده به پایان مسیر، ایستگاه تله کابین هم وجود دارد که می توانید با آن به ادامه مسیر بپردازید. تله کابین دارای سه ایستگاه است و بلیط آن را با مبلغی در حدود 12 یورو از سایت www.holabarcelona.com خریداری کنید. ما با خود اتوبوس بالا رفتیم و به قلعه رسیدیم. ورودی قلعه 10 یورو است و در ضمن نوشته بود که 200 و 500 یورویی هم قبول نمی کنند. با آسانسور از ورودی به بالای قلعه رسیدیم. ورودی قلعه هم دارای فضای سبز و گل کاری های بسیار زیبایی بود. چشم انداز دریا و شهر و بندرگاه هم بسیار زیبا بود. حدود 2.5 تا 3 ساعت بازدید از قلعه زمان برد. هم هوای بسیار خوبی داشت و هم می توانستید روی نیمکت ها نشسته و استراحتی کنید. داخل قلعه هم در اتاق های اسلایدها و فیلم هایی از تاریخچه قلعه و همچنین شهر پخش می شدند.
عکس 54، 55 و 56: قلعه مونتجیک
عکس 57 و 58: نمای شهر بارسلونا و بندرگاه از قلعه مونتجیک
از قلعه که بیرون آمدیم، اتوبوس هم رسیده بود. تصمیم گرفتیم تا ایستگاه استادیوم المپیک با اتوبوس برویم. بازدید از استادیوم رایگان بود. استادیوم جالب و خاطره انگیزی برای دیدن بود.
عکس 59 و 60: ورزشگاه المپیک و نماد مربوط به آن
حدود 100 متر پایین تر از استادیوم ساختمان مربوط به موزه ملی کاتالونیا قرار داشت و بسیار با عظمت و زیبا بود. واقعا بارسلونا شهری با ساختمان ها و جاذبه های بسیار زیبا است. پاریس هم ساختمان های زیبا و با جزئیات زیادی داشت، ولی حس خوبی که از بودن در این شهر و گرمی آن منتقل می شد، قابل مقایسه با پاریس نبود. ورودی موزه نمای زیبایی از میدان اسپانیا داشت و دستفروش ها و خواننده های زیادی مشغول داد و ستد و اجرای برنامه بودند. بودن در این جا بسیار حس قشنگی داشت.
عکس 61 و 62: موزه ملی کاتالونیا
از پله ها که در حال پایین آمدن بودیم، در هر پاگردی منظره جدید و زیبایی چشم نوازی می کرد. فواره جادویی (Magic Fountain of Montjuïc) در پایین پله ها و در کنار میدان اسپانیا قرار داشت. این فواره بسیار زیبا صبح که آمدیم روشن بود، ولی موقع برگشت متاسفانه هنوز فعال نشده بود. البته در هنگام غروب و شب فواره روشن می شود ومنظره بسیار زیبایی را همراه با موسیقی و رقص رنگ ها پدید می آورد. زمان شروع نمایش هم از ساعت 9 تا 10 شب بود، که متاسفانه ما نتوانستیم از نزدیک شاهد اجرای این فواره زیبا باشیم. البته در هر فصل زمان اجرا متفاوت است. در صورت لزوم می توانید در گوگل عبارت (Magic Fountain Barcelona Times) را برای مشاهده زمان های اجرا مشاهده کنید.
عکس 63 : نمای میدان اسپانیا و فواره معروف آن از مقابل موزه ملی بارسلونا
چون برای ساعت 6 و نیم بلیط ساگرادا فامیلیا را رزرو کرده بودیم، باید سریع بر می گشتیم. از همان ایستگاه مترو میدان اسپانیا استفاده کردیم و به هتل برگشتیم، تا هم استراحت کنیم و هم برای ناهار اقدامی کرده باشیم. البته سر راه در نزدیکی طاق نصرت پیاده شدیم و به پارک سیتادلا رفتیم. روز قبل که آمده بودیم، احساس کردیم هنوز این محل جای عکس زیادی دارد! واقعا یکی از زیباترین منظره های مربوط به سفر را در این پارک مشاهده کردیم.
عکس 64: پارک سیتادلا
حدود ساعت 5 از هتل بیرون آمدیم و به سمت کلیسای معروف بارسلونا حرکت کردیم. این سری از مترو استفاده کردیم و خود ایستگاه فامیلیا پیاده شدیم. کمی زودتر از ساعت تعیین شده رسیده بودیم و مامورها اجازه ورود ندادند. بارون کمی هم در حال باریدن بود. کمی در محدوده کلیسا قدم زدیم تا حدود ساعت 6 و 10 دقیقه و این سری اجازه ورود دادند. قسمت دارای بارکد بلیط روبروی دستگاه قرار می گرفت و بارکد اسکن می شد. وارد کلیسا که شدیم، معماری حیرت انگیز و بی همتای آن ما را شگفت زده کرد. موزه های مربوط به اشیا و معماری کلیسا هم در زیر و اتاق های کناری کلیسا وجود دارد که جالب بودند. بعد از اتمام بازدید، که ما سری آخر بازدیدکننده ها هم بودیم، به سمت برگر کینگ روبروی کلیسا رفتیم و دلی از عزا در آوردیم.
عکس 65، 66، 67، 68، 69، 70، 71 و 72 : کلیسای ساگرادا فامیلیا
شب شده بود و ما می خواستیم شب خیابان لارامبلا را هم دیده باشیم. بنابراین دوباره سوار مترو شدیم و عازم این خیابان زیبا گشتیم. سری قبل تا انتهای خیابان را زیارت نکرده بودیم، بنابراین این سری تا انتهای خیابان پیاده روی کردیم. خیابان شلوغ بود و اکثر افراد در حال صرف شام و رستوران ها نیز صندلی های بسیاری را در پیاده راه خیابان قرار داده بودند و پیشخدمت ها منویی در دست شما را به داخل دعوت می کردند. در انتهای خیابان مجسمه و بنای یادبود کریستف کلمب قرار دارد. در کنار این یادبود بندرگاه و کشتی های تفریحی و قایق های کوچک را مشاهده می کنید که پیاده روی در امتداد آن ها بسیار آرامش بخش است. پس از کمی گشت و گذار به سمت ایستگاه مترو روانه شدیم و از آن جا به هتل برگشتیم.
عکس 73 : بنای یادبود کریستف کلمب
هزینه های روز هشتم :
- هزینه های مربوط سوپرمارکت و غذا
- ورودی قلعه 10 یورو برای دو نفر (البته مثل این که یکشنبه ها رایگان است)
روز نهم (بخش اول: بارسلونا). امروز روز آخری بود که در بارسلونا اقامت داشتیم. پرواز به سمت پاریس ساعت 17.25 دقیقه بود. بنابراین صبح کمی زودتر از خواب بیدار شدیم و کمی وسایل و چمدان ها را مرتب کردیم. حدود ساعت 9 از هتل خارج و با اتوبوس به سمت کلیسای سانتا ماریا (Basilica of Santa Maria del Mar) روانه شدیم. چون زود رسیده بودیم، کلیسا خلوت بود و هزینه ورودی هم نداشت. کلیسای قشنگی بود و نمونه زیبایی از معماری گوتیک است. مردم زیادی هم برای بازدید مراجعه می کردند و از کلیساهای مهم بارسلونا به شمار می آید.
عکس 74، 75 و 76: کلیسای سانتا ماریا
پس از بازدید به سمت کلیسای جامع بارسلونا روانه شدیم. چند نفری بیشتر در صف ورود نبودند و چون صبح آمده بودیم، ورودی هم نداشت. کلیسای بزرگی بود و حیاط پشتی جالبی هم داشت، آب نمایی در وسط حیاط و پرنده هایی که بین حصاری در وسط حیاط کلیسا به خود مشغول بودند. از در پشتی کلیسا خارج شدیم و سری هم به بازار روز زدیم. در بین راه هم سری به مغازه ها و برندهای مختلف زدیم و خریدی هم انجام دادیم. در بازار هم عکس های خوشمزه گرفتیم و با مترو به هتل برگشتیم.
عکس 77، 78 و 79 : کلیسای جامع بارسلونا
در نهایت پس از تحویل اتاق با مترو به سمت فرودگاه رفتیم. کارت های حمل و نقل بارسلونا را هم تا ساعت آخر استفاده کردیم، تا به فرودگاه برسیم. چک این پرواز را توسط دستگاه های آنلاین انجام دادیم و کارت پرواز صادر شد. دو تا چمدان را هم تحویل بار دادیم. این پرواز هم با هواپیمایی Vueling انجام می شد. هنوز کمی به زمان پرواز مانده بود و احساس گرسنگی هم داشتیم. فرودگاه بارسلونا هم بسیار بزرگ بود و فری شاپ های زیادی داشت. یه سری به برگرکینگ زدیم و هم غذا خوردیم و هم از اینترنت استفاده کردیم. در نهایت با توجه به بلیط و ترتیب سوار شدن، زودتر از بقیه مسافرها سوار هواپیما شدیم و هواپیما بدون تاخیر به سمت پاریس به پرواز در آمد.
هزینه های روز نهم (بخش اول) :
- هزینه های مربوط به غذا و خرید