بخش هفتم : اتریش (وین)
روز دوازدهم (بخش دوم: وین). پرواز که به زمین نشست، تا ما به محدوده تحویل چمدان ها برسیم، بارها هم رسیده بودند. از محل تحویل چمدان ها تا خروج از فرودگاه، فروشنده های قطار سریع السیر تا مرکز شهر به نام CAT ایستاده بودند و مسافرها را راهنمایی می کردند. با این قطار سبز رنگ در مدت کوتاهی به مرکز شهر می رسید. ما هم تصمیم گرفتیم از همین سرویس استفاده کنیم. با یکی از این فروشنده ها که صحبت کردیم و آدرس و نام هتل را دادیم، استفاده از مترو خود وین که BBQ نام داشت، را توصیه کرد. با استفاده از مترو فقط یک بار خط را عوض می کردیم و هم قیمت کمتری نسبت به CAT داشت. به علاوه این که بعد از ایستگاه نهایی CAT دوباره باید از همین مترو شهری استفاده می شد. بلیط هم باید بعد از خروج از فرودگاه و قسمت ورودی مترو تهیه می شد. از او تشکر کردیم و به قسمت اطلاعات نام هتل را گفتیم و ایشان هم روی نقشه ایستگاه نزدیک به هتل را علامت زد. از همکاری کناری او هم بلیط خریدیم که 8.5 یورو هزینه بلیط شد، که بسیار کمتر از هزینه بلیط CAT می شد، اما سرعت کمتری هم داشت. برعکس متروی پاریس، متروی وین پیچیدگی خاصی نداشت و در ورودی و خروجی آن هم مکانی برای چک این یا چک آوت نبود و خود مسافر باید رعایت می کرد.
برای رسیدن به هتل باید در ایستگاه Schottentor پیاده می شدیم. هنگامی که از پله های ایستگاه بالا آمدیم. هتل در حدود 300 متری ما به راحتی قابل رویت بود و فقط 4 دقیقه پیاده تا ایستگاه فاصله داشت. Hotel Regina هتل ما در وین بود. این هتل را با توجه به قدمت، اصالت و همچنین نزدیکی آن به مرکز شهر و بناهای تاریخی شهر انتخاب کرده بودیم. برای رسیدن به هتل از 3 چراغ قرمز رد شدیم، که با بقیه چراغ های راهنمایی رانندگی متفاوت بود. برای مثال در هنگام چراغ قرمز علامتی برای ابراز علاقه نسبت به هم پدیدار می شد و افراد پشت چراغ قرمز هم این توصیه اخلاقی را اجرا می کردند. هتل کنار پارک فروید و کلیسای Votivkirche قرار داشت و شکوفه های بهاری درختان منظره بی نظیری را پدید آورده بود. خود هتل هم از خانه های اشرافی و قدیمی وین می باشد که در سال 1877 ساخته شده است.
عکس 122 : شکوفه های بهاری وین
عکس 123 : هتل رجینا وین
پاسپورت ها را تقدیم پذیرش هتل کردیم و کلید اتاق خود در طبقه 4 را تحویل گرفتیم. 7.5 یورو هم هزینه مالیات اقامت در وین شد. لابی هتل پر از تابلوی نقاشی و مجسمه های زیبا بود. اتاق های هتل دارای دکور قدیمی بودند و در داخل کمد هم سیستم ضد حشرات قرار گرفته بود. اتاق بسیار تمیز و از دو بخش مجزای نشیمن و خواب تشکیل می شد. متاسفانه چای ساز اتاق با ساشه های مخصوص کار می کرد و در این هتل هم از نعمت چای بی بهره بودیم، مگر این که از ساشه های مخصوص چای یا قهوه استفاده می کردیم که رایگان نبود و در نهایت شارژ می شد. با توجه به اتاقی که در هتل پاریس داشتیم، نفسی به راحتی کشیدیم و قدر عافیت دانستیم.
با توجه به بیداری صبح زود و خستگی راه کمی استراحت کردیم. حدود ساعت 6 بعد از ظهر تصمیم گرفتیم دوری در اطراف هتل بزنیم و هم غذایی جهت رفع گرسنگی تهیه کنیم. البته مقداری آجیل، برگ زردآلو و سایر تنقلات را از ایران برده بودیم و همواره در کوله خود به همراه داشتیم و در پیاده روی ها یا در هنگام استراحت در هتل برای باز پس گیری انرژی از دست رفته از آن ها استفاده می کردیم. روبروی ایستگاه مترو و در آن سوی خیابان مک دونالد را پیدا کردیم و دلی از عزا در آوردیم. روز شنبه بود و امشب شب آخر هفته مردم اروپانشین محسوب می شد. شب شنبه در همه شهرهای اروپایی تا دیر وقت رستوران ها و خیابان ها شلوغ بودند، اما در سایر شب های هفته حتی شب یکشنبه پس از غروب به سرعت خیابان ها خلوت می شدند. بنابراین تصمیم گرفتیم به سمت مجموعه تاریخی و قصر هافبورگ برویم و از محیط شبانه این مجموعه و نور پردازی آن استفاده کرده باشیم. نرم افزارهای مسیریابی جهت مستقیم را نشان می دادند و بنابراین با خاموش کردن آن ها به مسیر خود ادامه دادیم.
عکس 124 : خیابان های وین نزدیک غروب آفتاب
خیابان های تاریخی وین بسیار تمیز و زیبا و در سکوت مطلق بودند و احساس قدم زدن در یک شهرک سینمایی را در ذهن انسان بازسازی می کردند. در حال و هوای قدم زدن در خیابان بودیم که صدای درشکه و برخورد نعل اسب با سطح خیابان به گوش رسید. عامل ایجاد صدا کالسکه های زیبای با دو اسب بودند که توریست ها برای گردش در خیابان های تاریخی وین از آن ها استفاده می کردند. افراد زیادی هم در جلوی کافه سنترال وین به صف ایستاده بودند تا نوبت آن ها شده و وارد کافه ای شوند که زمانی هیتلر و لنین هم در آن حضور داشتند.
عکس 125: کافه سنترال وین
بعد از حدود 15 دقیقه فاصله از هتل، به کاخ هافبورگ و میدان میخائیلرپلاتز (Michaelerplatz) رسیدیم. در این میدان مجموعه قصر، مدرسه سوارکاری اسپانیایی وین و ... قرار دارند. همچنین بخشی از مجموعه قدیمی هم در وسط میدان مشخص است. در گوشه ای از میدان هم درشکه ها منتظر توریست ها هستند تا گردش خود در این مجموعه تاریخی را همراه با آن ها شروع کنند. در پایین میدان خیابان کول مارکت (Kohlmarkt) شروع می شود. برندهای لوکس جواهرات و مد را در این خیابان پیدا می کنید، که بسیار شلوغ بود.
عکس 126 : شب در محوطه قدیمی وین
در امتداد این خیابان کول مارکت، خیابان گرابن (Graben) قرار دارد که با پیاده روی در این خیابان به کلیسای مشهور سنت استپان (St. Stephen) می رسید. شنبه شب کافه ها و رستوران ها بسیار شلوغ بودند و در هر گوشه صدای موسیقی به گوش می رسید. به کلیسای سنت استپان رسیدیم که سقف متفاوت آن جلب نظر می کرد. در داخل کلیسا هم سنگ های رنگی از سقف کلیسا آویزان بودند. پروژه سنگ های آسمانی (Sky of Stones) و نورهای بنفش تابیده بر سنگ های شناور در فضا جلوه جالبی در کلیسا به وجود آورده بود.
عکس 127، 128 و 129: کلیسای سنت استپان
چون ساعت بازدید تمام شده بود نتوانستیم مجسمه ها و تابلوهای داخل محراب و حجره های کلیسا را ببینم. کمی در خیابان های شلوغ و پر از نوای موسیقی مرکز شهر وین قدم زدیم و در نهایت با طی مسیر کوتاهی در مقایسه با پیاده روی روزهای گذشته، به هتل برگشتیم.
هزینه های روز دوازدهم (بخش دوم) :
- هزینه غذا
- بلیط مترو تا هتل 8.5 یورو
- مالیات هتل 7.5 یورو
روز سیزدهم. بعد از هتل بدون صبحانه پاریس، قرار بود صبحانه هتل وین را امتحان کنیم. سالن هتل برای خوردن صبحانه بسیار شلوغ بود و به سختی میز کوچکی در کنار پنجره و با نمای خیابان پیدا کردیم. صبحانه متنوع و شامل انواع مربا، ژامبون، نان و همچنین نوعی شیرینی خانگی تهیه شده توسط خود هتل می شد. بعد از خوردن صبحانه به سمت مجموعه هافبورگ حرکت کردیم. خیابان ها بسیار ساکت و رفت آمد کمی در جریان بود. بسیاری از مغازه ها و فروشگاه ها روز یکشنبه تعطیل بودند. با هافبورگ که رسیدیم، اسب ها و کالسکه چی ها منتظر توریست ها بودند.
عکس 130 و 131 : مجموعه هافبورگ
در آن سوی مجموعه هم بعد از گذر از روبروی موزه جواهرات (گنجینه) سلطنتی (Imperial Treasury)، ماشین های کلاسیک قشنگی ایستاده بودند و افراد را به سواری دعوت می کردند. اگر مسیر را ادامه دهید و از موزه گردی لذت ببرید، این جا پر از موزه است. موزه تاریخ طبیعی وین، موزه تاریخ هنر، گالری لئوپولد و ... در این محدوده قرار دارند. بعد از کمی قدم زدن در بین این موزه ها و محوطه بسیار زیبای آن، تصمیم بر بازدید از گنجینه سلطنتی شد. 24 یورو ورودی موزه برای دو نفر پرداخت گردید و وارد موزه شدیم. موزه حالت آپارتمانی داشت و بعد از بالا رفتن از پله ها از اتاقی وارد اتاق دیگری می شدیم. همچنین محیط بسیار تاریک و تقریبا بدون نور بود. در این موزه جواهرات، تاج ها، لباس ها و همچنین سنگ های قیمتی در معرض دید عموم قرار داشتند. در کل موزه جالبی بود و برای بازدید بیش از نیم ساعت زمان نیاز نداشت.
عکس 132، 133 و 134 : موزه گنجینه سلطنتی وین
در سوی دیگر محوطه موزه ملکه سیسی (sisi) قرار داشت. عکس این بانو بر روی شکلات ها، لوازم زینتی و ... قابل مشاهده بود و به نظر می رسید که علاقه زیادی نسبت به او در وجود دارد. این بنده خدا به زیبایی و شاعر مسلک بودن معروف و محبوب بوده است. ولی بعد مرگ دخترش افسرده می شود و در آخر هم زندگی او توسط چاقوی یک ایتالیایی به پایان می رسد. در این بخش آپارتمان های سلطنتی، موزه سی سی و موزه نقره های سلطنتی قرار دارند. بلیط هر سه با هم فروخته می شد و 27 یورو برای دو نفر پرداخت کردیم. در ابتدا وارد موزه نقره های سلطنتی شدیم. در این موزه انواع ظرف های نقره، چینی، سرویس های غذاخوری، چای خوری، سرویس های آشپزخانه و لوازم شستشوی دست به صورت بسیار زیبایی، پشت ویترین های شیشه ای قرار داشتند. سپس وارد موزه ملکه سی سی شدیم، که لباس ها، لوازم آرایش، وسایل مسافرت و حتی کوپه شبیه سازی شده قطاری که با آن مسافرت می کرد، را هم شامل می شد. بعد از این موزه هم وارد آپارتمان های سلطنتی می شوید. اتاق های آپارتمان به هم وصل بودند و هر یک سبک خاصی در چیدمان و دکوراسیون داشتند. از هر کدام از این آپارتمان ها هم استفاده خاصی می شده است.
عکس 135، 136 و 137: موزه ظروف سلطنتی
پس از دیدن این موزه ها به سمت بوستان بورگارتن (Burggarten) راهی شدیم. این بوستان در واقع باغ مجموعه هافبورگ به شمار می آید. در این بوستان باغ پروانه ها قرار دارد، که گلخانه شیشه ای و پر از پروانه های رنگارنگ می باشد. در ابتدا قصد داشتیم از پروانه ها هم بازدیدی کنیم، ولی از پشت شیشه گلخانه تمامی پروانه ها و محیط آن مشخص بود. شاید برای کسی که می خواهد عکس پروانه نشسته بر روی دست بگیرد، یا برای کودکان که رنگ و روی پروانه ها بیشتر باعث شادی آن ها می شود، ورود به این گلخانه قابل توصیه باشد. در هر صورت کافه ای هم جنب گلخانه وجود داشت و افراد زیادی هم مشغول لذت بردن از آخر هفته خود بودند. چون هوا آفتابی هم بود، مطابق با سایر شهرهای اروپایی، مردم صندلی های فلزی را تصاحب کرده و مشغول آفتاب گرفتن بر روی این صندلی ها یا استفاده از چمن های باغ بودند. در بخشی از باغ هم مجسمه و یادبود موزارت قرار گرفته بود. هوا هم بسیار خوب بود، بنابراین مقداری در کنار این یادبود به استراحت پرداختیم. از ظهر گذشته بود و تصمیم گرفتیم به هتل برویم. سر راه هم از سوپر مارکت برای ناهار خرید کردیم و در هتل برای خود تدارک ناهاری مسافرتی را دیدیم.
عکس 138 : مجسمه و یادبود موزارت
پس از کمی خواب و استراحت هوا داشت تاریک می شد که از هتل بیرون آمدیم. این سری از خیابان های پشت مجموعه هافبورگ عبور کردیم و به عمارت شهرداری وین یا راتائوس (Rathaus) رسیدیم. این ساختمان کنار پارلمان اتریش قرار دارد و یکی از زیباترین ساختمان های وین است.
عکس 139 : عمارت شهرداری وین
از آن جا هم برای استفاده از نورپردازی شبانه و گرفتن عکس به مجموعه هافبورگ رفتیم. خیابان ها خلوت بودند و ما از کوچه پس کوچه ها عبور کردیم و خود را مقابل کلیسای استپان یافتیم. پس از خرید بستنی قیفی خوشمزه با قیمت حدود 3.5 یورو، از جلوی کلیسا خیابان را به سمت پایین ادامه دادیم. هر چه جلوتر می رفتیم رستوران های شیک و مغازه های برند کمتر، ولی شلوغی و ازدحام هم بیشتر می شد. در انتهای خیابان هم چند بی خانمان را دیدیم که در حال آماده کردن کیسه خواب های خود بودند. رستوران های ارزان قیمت هم در این خیابان زیاد بودند. مسیر هتل را با کمک نرم افزارهای مسیریابی پیدا کردیم، ولی مسیری که نرم افزار انتخاب کرده بود، خلوت و تاریک بود. به هر حال با گذر از کنار بورس وین و طی مسیری 20 تا 25 دقیقه ای به هتل رسیدیم.
هزینه های روز سیزدهم :
- ورودی موزه جواهرات 24 یورو
- ورودی سه موزه محوطه هافبورگ 27 یورو
- سوپر مارکت و بستنی
روز چهاردهم. برنامه امروز بازدید از دو کاخ معروف وین یعنی شونبرون و بلودر بود. به ایستگاه مترو نزدیک هتل رفتیم و از بخش اطلاعات و فروش بلیط در مورد رفتن به کاخ شونبرون پرسیدیم. روی نقشه مسیر مترو را به ما نشان دادند. باید در ایستگاه Karlsplatz خط خود را عوض می کردیم و با استفاده از خط سبز در ایستگاه Schönbrunn پیاده می شدیم. دو تا بلیط یک روزه و به قیمت 8 یورو برای هر نفر خریدیم و سوار مترو شدیم. در ایستگاه شونبرون که پیاده شدیم، گوگل مپ کمی ما را گیج کرد تا توانستیم مسیر را پیدا کنیم. البته مسیر کاخ مشخص بود و به راحتی به ورودی رسیدیم. تعداد زیادی توریست به سمت کاخ حرکت می کردند و ما هم به آن ها اقتدا کردیم و به سمت صف بلیط روانه شدیم. صف خلوت بود و می توانستید در خرید بلیط بین دیدن 20 اتاق قصر یا 40 اتاق انتخاب کنید. ما 40 اتاق را انتخاب کرده و 35 یورو برای دو نفر پرداخت کردیم. البته این مجموعه بخش های زیادی برای دیدن دارد، حتی باغ وحش!! (که قدیمی ترین باغ وحش دنیا به حساب می آید) قیمت بخش های مختلف کاخ را در آدرس www.schoenbrunn.at می توانید پیدا کنید. کیف یا کوله نمی توانید همراه خود به داخل آپارتمان ها ببرید و باید تحویل دهید. بعد از عبور از گیت راهنمای صوتی به ما دادند. باید شماره اتاقی را داخل آن بودید، وارد دستگاه می کردید و بعد توضیح لازم در مورد آن اتاق و ویژگی های آن به شما داده می شد. مانند مجموعه آپارتمان های سلطنتی در هافبورگ، این جا هم از اتاق های تو در تو تشکیل شده بود. 20 اتاق اول شبیه به اتاق های آپارتمان های سلطنتی هافبورگ بود، ولی در پایان بازدید از 20 اتاق، بلیط برای ادامه مسیر چک می شد. بعد از این چک بلیط، وارد اتاق سوگواری، نقاشی و سایر اتاق ها می شوید. در واقع این چند اتاق متفاوت بودند و ارزش بازدید داشتند. پس از بازدید از آپارتمان ها به باغ مجموعه رفتیم.
عکس 140 و 141 : کاخ شونبرون
مجموعه باغ بسیار زیبا بود و دو مسیر متفاوت و پس از گذر از آب نمای زیبایی به بالا تپه ای رهنمون می شوید که نمای بسیار زیبایی از قصر و همچنین شهر وین را در خود دارد. در بالای تپه هم حوض بزرگی وجود دارد که زیبایی دو چندانی به مجموعه می بخشد. کمی بالای تپه و روی نیمکت های آن استراحت کردیم. هوای بسیار خوب و منظره زیبا خستگی بالا آمدن از تپه را جبران می کرد.
عکس 142و 143: نمای کاخ شونبرون از بالای تپه و محوطه بالای تپه محوطه کاخ
بعد از ساعتی استفاده از زیبایی مجموعه قصر و به خصوص محوطه آن با مترو به سمت کاخ بلودر (Belvedere) حرکت کردیم. کاخ بلودر از دو کاخ مجزای روبروی هم تشکیل شده است و گالری نقاشی آن هم معروف می باشد. نقاشی بوسه اثر کلیمت یکی از مهمترین آثار این گالری است که در فروشگاه خود موزه، همچنین در سوغاتی فروشی های وین، شکلات ها، کارت پستال ها و سایر لوازم منقش به این نقاشی زیاد دیده می شود. به کاخ که رسیدیم، باد سردی وزیدن گرفته بود. مجسمه ها و آب نماهای داخل کاخ بسیار زیبا بودند. بازدیدی از کاخ و گالری آن نداشتیم و به قدم زدن و لذت بردن از منظره زیبای کاخ بسنده کردیم. بلودر در ایتالیایی به معنی منظره و چشم انداز زیبا است، و شما در بازدید از باغ به این نکته می رسید. مجسمه های با طراحی عجیب بلودر و ترکیب انسان و حیوان هم جالب بود.
عکس 144 و 145: کاخ بلودر
بعد از بازدید از بلودر در مقابل کاخ سوار تراموای شهری شدیم و به بازار ناش مارکت وین (Naschmarkt) رفتیم. به نوعی بازار روز وین به شمار می آمد و میوه، شکلات، غذای آماده، ترشی، عسل، لباس سنتی، زیتون، پنیر، ادویه، دلمه، حمص و ... در این بازار به فروش می رسید. بازار را تا انتها رفتیم و به متروی ایستگاه Karlsplatz رسیدیم. برای رفتن به این بازار از این مترو می توانید استفاده کنید. ایستگاه مترو بسیار بزرگ بود و فروشگاه های زیادی هم در ایستگاه وجود داشتند. برای تغییر ذائقه از ایستگاه مترو پیراشکی هم خریدیم. در راه رفتن به هتل هم سری به مک دونالد زدیم و از فروشگاه بزرگ زنجیره ای روبروی هتل که بیشتر لوازم بهداشتی بود، خریدی کردیم و به هتل رسیدیم.
هزینه های روز چهاردهم :
- بلیط حمل و نقل یک روزه 16 یورو
- بلیط کاخ شونبرون 35 یورو
- سوپر مارکت و غذا
روز پانزدهم. با توجه به بازدید از بیشتر بناهای تاریخی وین، برای امروز دو برنامه سفر یک روزه به بوداپست یا گردش در سطح شهر وین وجود داشت. چون در برنامه سفر ما پراگ وجود داشت، از سوی دیگر تاریخ شکوفایی وین، پراگ و بودداپست مربوط به یک دوره بودند، تصمیم گرفتیم که از شهر وین لذت ببریم و از آرامش آن استفاده کنیم. گردش خود را هم از کلیسای کنار هتل یعنی کلیسای Votivkirche شروع کردیم. کلیسای کوچک و ساده ای بود. جلوی درب کلیسا هم مرکز فروش اتوبوس های توریستی وجود داشت که در صورت تمایل می توان از آن ها هم استفاده کرد. به پارک فروید در روبروی کلیسا رفتیم، تا هم از خلوت بودن آن استفاده کنیم و هم از شکوفه های رنگارنگ و زیبایش عکس بگیریم.
عکس 146 : کلیسای Votivkirche
سپس دوباره به محدوده هافبورگ رفتیم و بلیط کنسرت موسیقی به مبلغ 68 یورو و برای ساعت 8 شب خریدیم. در این محدود فروشنده های زیادی را می بینید که با آلبومی در دست، که عکس های گروه موسیقی در آن است، و با لباس مخصوص به خود، سعی در فروش بلیط به شما دارند. در ادامه به پارک شهر (Stadtpark) رفتیم. محوطه پارک بسیار بزرگ و زیبا بود و دریاچه قشنگی در وسط آن قرار داشت. مجسمه مشاهیر موسیقی و ساعت گل کاری شده قشنگی هم در وسط پارک وجود دارند. در کل برای آرامش و استفاده از محیط زیبای آن پیشنهاد می شود.
عکس 147، 148 و 149 : پارک شهر وین
دوباره به سمت کلیسای استپان و از کوچه پس کوچه ها راهی شدیم. این سری توانستیم قسمت داخل کلیسا را به طور کامل بازدید کنیم. گشتی هم در فروشگاه های مختلف خیابان های اطراف زدیم و خریدی هم کردیم.
عکس 150 : کلیسای استپان
چون اسکناس های یوروی ما در حال تمام شدن بود، تصمیم گرفتیم مقداری از دلارهای خود را به یورو تبدیل کنیم. در خیابان های اطراف کلیسا مراکز تبدیل زیادی وجود دارد که نرخ های تبدیل آن ها رو تابلو مشخص است. از چند جا نرخ تبدیل را پرسیدم و با توجه به کارمزد، نرخ ها مناسب نبودند. فکر کردیم که از یک بانک هم سوال کنیم، از مسئول شعبه که پرسیدیم مشخص شد که تبدیل ارز هم انجام می دهند. با کارمزد اندکی مقداری دلار به یورو تبدیل کردیم که با توجه به نرخ تبدیل جهانی مناسب بود. در ادامه مسیر از جلوی اپرای وین هم که رد می شدیم، یه گروه از شرق آسیا مشغول نواختن موسیقی کلاسیک بودند. نماد خرگوش صورتی وین را هم می توانستید این جا ببینید. به سمت بلودر که حرکت کردیم، میدان بزرگ شوارتزنبرگ (Schwarzenberg) را دیدیم که مجسمه یادبود جنگ شوروی و آب نمای زیبای آن جلوه بسیار زیبایی را به وجود آورده بود (Hochstrahlbrunnen).
عکس 151 : خرگوش صورتی
عکس 152 : میدان شوارتزنبرگ
سپس به سمت رسل پارک (Resselpark) و کلیسای سنت چارلز با آن گنبد زیبا رفتیم. بعد از حدود 20 دقیقه پیاده روی به کلیسا رسیدیم. دانشکده های کنار کلیسا باعث شده است که در بازدید از کلیسا دانشجوهای زیادی در گوشه و کنار دیده شوند. چون خیلی کلیسا دیده بودیم، به نمای بیرون آن اکتفا کرده و داخل نرفتیم. حدود نیم ساعت تا هتل پیاده روی کردیم تا استراحت کرده و برای برنامه شب آماده باشیم.
عکس 153 : کلیسای سنت چارلز
حدود ساعت 7 و نیم از هتل خارج و یک ربع بعد به سالن کنسرت رسیدیم. وارد سالن قدیمی شدیم که نقاشی های رنگ و رو رفته آن نشان از قدمت بالای آن داشت. به طبقه دوم سالن رفتیم و پشت صف تحویل لباس ایستادیم. بابت هر لباس 1.5 یورو پول می گرفتند و اگر هم تحویل نمی دادید، از ورود شما به سالن جلوگیری می شد. 3 یورو پول همین جوری دادیم که کاپشن های را تحویل بگیرند. به سمت سالن کنسرت راهنمایی شدیم. صندلی ها جلوی سن چیده شده بودند و چون سالن شیب نداشت، کمی در دیدن صحنه مشکل داشتیم. در ابتدا قطعه های کلاسیک موسیقی اجرا شد. رهبر گروه با ویلون به زیبایی قطعه های مشهوری را اجرا کرد. در قسمت بعد خانم جوانی آواز اپرایی را سر داد و رقص باله کوچکی هم اجرا شد. این ترتیب برنامه ها با یک ربع استراحت در وسط برنامه تا ساعت 9 و نیم ادامه یافت. تجربه بسیار جالبی بود و در وین کنسرت موسیقی رفتن حال و هوای دیگری دارد.
وسایل خود را تحویل گرفتیم و به سمت هتل راهی شدیم. احساس امنیت خوبی وجود داشت و بدون مشکل به هتل رسیدیم و کمی وسایل را جمع و جور کردیم که برای خروج از وین و حرکت به سمت پراگ آماده باشیم.
هزینه های روز پانزدهم :
- بلیط کنسرت موسیقی 68 یورو
- هزینه نگهداری لباس ها در محل کنسرت 3 یورو
- سوپر مارکت و غذا و سوغاتی
روز شانزدهم (بخش اول: وین). صبح زود از خواب بیدار شدیم و بعد از صبحانه که بر عکس روزهای گذشته خلوت بود (سحر خیز باش تا کامروا باشی!)، حدود ساعت 8 و نیم از هتل خارج شدیم. به ایستگاه مترو رفتیم و از مسئول اطلاعات مسیر رفتن به Wien Hauptbahnhof که ایستگاه مرکزی قطار در وین بود را سوال کردیم. ایشان هم ترن شهری کنار ایستگاه مترو را برای دسترسی مستقیم معرفی کرد. چون با خود چمدان همراه داشتیم، از طرف دیگر به مترو عادت کرده بودیم، تصمیم گرفتیم با همان مترو به ایستگاه مرکزی برویم. با یک بار خط عوض کردن به راحتی به ایستگاه مرکزی رسیدیم. ایستگاه بزرگ و وسیعی بود که فروشگاه های زیادی هم در آن وجود داشتند و نوعی مرکز خرید برای خود حساب می شد. در هر صورت در تابلوهای راهنمای قطارها به دنبال شماره قطار خود گشتیم و البته پیدا نکردیم. همان طور که در ابتدای سفرنامه ذکر شد، بلیط قطار را از قبل رزرو کرده بودیم. از اطلاعات ایستگاه پرسیدیم که گفتند هنوز زمان حرکت اعلام نشده است. کمی در فروشگاه ها دور زدیم تا زمان اعلام فرا برسد. به صورت ناگهانی نمایندگی RegioJet را در گوشه ایستگاه دیدیم. با سوال از مسئول نمایندگی مشخص شد که قطار تاخیر دارد. در ضمن از سایت خود شرکت هم امکان تهیه بلیط می باشد و در ایستگاه هم بلیط به فروش می رسید. در کل سفر ما هیچ کدام از پروازها تاخیر نداشتند و فقط همین قطار با مشکل تاخیر روبرو شد. به هر حال مشغول فروشگاه نوردی شدیم و کمی خرید کردیم. در تابلو اطلاعات هم تاخیر قطار اعلام شد. به هر حال ایستگاه مشخص شده را پیدا کردیم و منتظر قطار شدیم. هوا هم کمی سرد بود. بالاخره با آمدن قطار و تاخیر حدود 1 و نیم ساعت سوار شدیم و مطابق با شماره بلیط و کوپه در صندلی خود نشستیم. اینترنت پر سرعت و پریز برق برای شارژ گوشی هم در قطار در دسترس بود. یک دختر اهل چک و یک پسر چینی هم با ما همسفر بودند. مسیر حرکت قطار زیبا بود و زیاد گذر زمان احساس نمی شد. پذیرایی هم در قطار انجام گرفت. در هنگام خرید بلیط می توانید برخی موارد مانند درجه کوپه یا نوع پذیرایی در قطار را انتخاب کنید. در یکی از ایستگاه های وسط راه دختر چکی پیدا شد و یک خانم کر و لال جای او را گرفت. بنده خدا کلی هم مودب بود و به ما هم ابراز محبت می کرد. به هر حال حدود ساعت 4 بعد از ظهر وارد ایستگاه قطار پراگ شدیم و سفر ما در جمهوری چک و شهر پراگ ادامه شروع گردید.
هزینه های روز شانزدهم (بخش اول) :
- بلیط مترو وین 4.8 یورو
- غذا و خرید در ایستگاه مرکزی وین