سفرنامه کامل از کوالالامپور و اقامت در هتل تراول لوج

4.4
از 29 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
کوالالامپور از نگاه یک ایرانی! +تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
08 بهمن 1398 09:00
31
14.6K

روز پنجم (شنبه 10 شهریور)

امروز صبح کمی دیرتر بیرون زدیم چون باید برای خرید بلیط فردا و پس فردامون به هتل Berjaya times square می رفتیم و از طبقات بالای اونجا بلیط تهیه می کردیم. صبحانه رو با خیال راحت خوردیم. غافل از اینکه قراره تا یک ساعت بعدمون بدترین استرس ممکن رو تجربه کنیم. تا هتل برجایا حدود 15 دقیقه پیاده روی بود و از طریق گوگل مپ خودمون رو به اونجا رسوندیم. ساعت 9 و نیم صبح بود بنابراین اجازه ورود به لابی رو نمی دادن. بعد از اینکه با اصرار وارد شدیم از لابی من پرسیدیم که کجا می تونیم بلیط پارک آبی و شهر فرانسوی ها رو تهیه کنیم و اون بنده خدا هم همش می گفت بسته است و ما با بی اعتنایی به طبقات بالا رفتیم. اول طبقه 4 بعد 5 همینجور با آسانسور توی هر طبقه که پیاده می شدم با انبوه مغازه های بسته مواجه می شدم. واقعا داشتم دیوانه می شدم. به سرعت خودمون رو دوباره به لابی رسوندیم و از نگهبان پرسیدیم که چرا همه مغازه ها بسته ست و در کمال ناباوری گفت که امروز سالروز پیروزی مالزی هست و نه تنها امروز بلکه فردا و پس فرداش هم تعطیله. من که به عنوان تور لیدر اصلا و ابدا فکر یک همچین روز خاصی در مالزی رو نکرده بودم با شنیدن این حرف می خواستم گریه کنم چون تهیه نکردن این بلیط ها مساوی بود با بیکار موندنمون در دو روز آتی.

101.jpg

هتل برجایا تامز(برگرفته از اینترنت)

حسی بهم گفت که نا امید نشو و دوباره به طبقات سر بزن این شد که به همراه همسرم به طبقات 7 و 8 رفتیم و باز هم با مغازه های بسته مواجه شدیم. چشمام داشت سیاهی می رفت که در همین موقع همسرم گفت اینجا رو نگاه کن. پشت درب این مغازه به زبان فارسی شماره داده که اگرکسی اومد و مغازه بسته بود بتونه با این شماره تماس بگیره. من که کلی ذوق کرده بودم سریع با شماره تماس گرفتم و به آقایی که به زبان انگلیسی صحبت می کرد گفتم که خواهش می کنم بیاید و مغازتون رو باز کنید و به من بلیط بفروشید و در کمال ناباوری اون آقا پذیرفت و گفت که نیم ساعت دیگه می رسه.با خوشحالی روی زمین نشستم و چشم انتظار اون آقا شدم و دیدم که دقیقا راس ساعت اومد. نمی تونم خوشحالی اون لحظمو براتون توصیف کنم چون دیگه کاملا ناامید شده بودم. با خوشحالی 4 تا بلیط پارک آبی با قیمت نفری 130 رینگیت (به جای 220 رینگیت) و 4 تا بلیط رفت و برگشت به دهکده فرانسوی ها و باغ ژاپنی ها خریدیم. بلیط دهکده رو برای فردا و پارک آبی رو برای پس فردا تهیه کردیم و خوشحال و شاد و راضی از هتل برجایا خارج شدیم و به سمت پوتراجایا گربی گرفتیم.

102.jpg103.jpg

آدرس مغازه ای که ازشون بلیط خریدیم

راس ساعت 11 و نیم جلوی درب ورودی مسجد صورتی بودیم.تا یادم نرفته بگم بهتون که پوتراجایا هم جزو گرمترین نقاط گردشگریتون در مالزی محسوب میشه چون محوطه باز و وسیعیه و حقیقتا گرما در این مکان بیداد می کنه.

104.jpg105.jpg106.jpg

مسجد صورتی و دید بسیار زیبای اون

107.jpg

ساختمان ریاست جمهوری که از داخل حیاط مسجد دید داشت

از درب مسجد وارد حیاط شدیم. اونجا به کسانی که حجاب نداشتند شنلی میدادن که کار چادر خودمون رو می کرد. خود شنل برای عکاسی جالب بود ولی اون هم بسیار ضخیم و گرم بود.

108.jpg

نمای دیگری از مسجد صورتی

پیاده روی در اون گرما برای دیدن مکانهای متفاوت پوتراجایا اصلا کار عاقلانه ای نیست و ما هم که این رو می دونستیم بعد از دیدن مسجد صورتی و اطراف اون سریعا به سمت مکانی که از اونجا می شد سوار کروز شد حرکت کردیم. کافیه با پله برقی که جلوی درب مسجد صورتی هستش به سمت پایین میره حرکت کنید و از اونجا مستقیم به جلو حرکت کنید تا به تابلوی زیر برسید.

109.jpg

تابلوی ورود کروز

به سمت باجه خرید بلیط رفتیم و روی کانترش قیمت کروزهای متفاوتش رو دیدیم.

110.jpg

قیمت کروزها

حتما از کروزهای سفید رنگ که نفری 50 رینگیت هست استفاده کنید چون کولر داره و میتونید در این 45 دقیقا که بر روی دریاچه هستید,هم از مناظر دیدن کنید و هم خنک بشید. ضمنا این کروزها 2 طبقست و شما میتونید هم در محوطه بسته پایینش بنشینید و هم برید طبقه بالا و در محوطه باز مناظر رو ببینید.

111.jpg

عکسی که از داخل کروز و از مسجد انداختم

112.jpg

عکسی که از روی عرشه انداخته شد

113.jpg

پل سری جمیلنگ (Seri Gemilang)برگرفته از اینترنت

114.jpg

پل سری واواسان (Seri Wawasan) برگرفته از اینترنت

115.jpg

پل پوترا که از پل خواجو تقلید شده(برگرفته از اینترنت)

116.jpg

پل سری ساجانا (Seri Saujana)برگرفته از اینترنت

117.jpg

پل سری باکتی ( Seri Bakti Bridge ) برگرفته از اینترنت

118.jpg

پل سری بستاری ( Seri Bestari Bridge ) برگرفته از اینترنت

119.jpg

پل سری ستیا  ( Seri Setia Bridge )برگرفته از اینترنت

در طول مسیر یک آقایی پشت میکروفون راجع به تمام پل ها و مکانهایی که با کروز از کنارش رد میشید بهتون اطلاعاتی رو میده. کل مسیر حدود 45 دقیقه طول می کشه و حقیقتا لذت بخشه. بعد از پیاده شدن از کروز دیگه دلیلی برای موندنمون در پوتراجایا نبود چون تمام پلها رو دیده بودیم و باهاش عکس هم انداختیم البته اگر می خواستیم می تونستیم پیاده بر روی هر پل بریم و از نزدیک باهاش عکس بگیریم اما با گرمای سوزان اونجا تصمیم گرفتیم به همین میزان بازدید کفایت کنیم.

121.jpg

مسجد صورتی زیبا

به سمت KFC خیابان بوکیت بیتانگ گربی گرفتیم و خودمون رو به یک نهار جانانه دعوت کردیم.

122.jpg

نهار خوشمزمون در KFC

به هتل برگشتیم و تا زمان رفتن به برج پتروناس استراحت کردیم و بعد از استراحت به سمت برج ها گرب گرفتیم. حواستون باشه که به راننده بگید که شما رو دم در اصلی (Suria klcc) پیاده کنه.همونجایی که بلیطامون رو رزرو کرده بودیم رفتیم و بلیط های کاغذیمون رو گرفتیم و در صف ایستادیم.اگر راس ساعت بازدیدتون اونجا نباشید پول بلیطتون از بین میره و اجازه ورود نخواهید داشت.

123.jpg

بلیط های برج پتروناس

به هر کدوممون یک گردنبند ویزیتوری دادند که با توجه به رنگ قابل تشخیص و شماره باشیم.

124.jpg

گردنبندهامون(حواستون باشه گم نکنید)

سوار آسانسور شدیم و در طبقه ای که پل ارتباطی بین دو برج محسوب می شد پیاده شدیم. باورم نمی شد که الان روی اون پل ایستادم. جایی که همیشه آرزوشو داشتم. هرچند از بیرون زیباتر بود و علنا داخلش هیچی نداشت ولی من همونم دوست داشتم. به سرعت عکسهای متفاوتی در این طبقه و دید زیبایی که داشت انداختیم.

125.jpg126.jpg

عکسهایی که از روی پل ارتباطی دو برج گرفته شد

بعد از اون سریعا مارو به طبقه آخر رسوندند و در اونجا هم میتونستی عکس های متفاوتی بگیری البته عکاس هم داشتند که جداگانه پولش رو ازتون دریافت می کردند.یکی از بدی های بسیار بزرگ این برج این بود که همه چیز باید خیلی سریع اتفاق می افتاد. زمان بازدید بسیار کوتاه بود و واقعیت اینکه هیچ چیز چشمگیری اونجا وجود نداشت ولی مگه میشه بری مالزی و برج های پتروناس رو نبینی؟

مجددا به فودکورت برج  رفتیم تا باز هم غذاهای خارجکی بخوریم. به سمت سوشی بار رفتیم که انواع سوشی ها از روی ریل رد میشد و میتونستی هر کدوم رو که میخوای برداری و در نهایت پولش رو بدی. به نظرم در حد تست بردارید چون اصلا به صرفه و سیر کننده نیست.

127.jpg

سوشی بار

در همون رستوران غذای چینی سفارش دادیم تا این مدل رو هم تست کنیم ولی بزرگترین اشتباه عمرمونو کردیم. واقعا غذاهای چینی غیر قابل خوردن هستن (برعکس غذاهای ژاپنی).

128.jpg

غذای چینی وحشتناک بدمزه

بعد از صرف شام حدود ساعت 10 و نیم به سمت هتل برگشتیم تا بتونیم استراحت مناسبی کنیم و به برنامه فردامون برسیم.

مکانهایی که در این روز دیدیدم:

14)برجایا تایمز اسکوور 

15)پوتراجایا

16)برج های دو قلوی پتروناس

هزینه هایی که امروز انجام شد(برای 4 نفر):

بلیط سانوی و تروپیکال:760| گرب به پوتراجایا:41/5| دو عدد آب:3| کروز:200|نوشیدنی100 +:2| گرب برگشت:43| KFC:53/6| گرب به پتروناس:9| مگنت عکس در پتروناس :70| کرم سوختگی:12| سوشی بار:37| آب :1/3| کارت پستال :1| خرید شخصی:17|  اب میوه دو رنگ:16

 

توضیحات خلاصه مورد نیاز:

پوتراجایا

کلا مالزی دارای دو پایتخت هست یکی کوالالامپور و دیگری putra jaya که ساختمان نخست وزیری و سایر دستگاه های دولتی در اونجا استقرار دارند. شهر بر روی یک دریاچه مصنوعی بنا شده و دارای  پنج پل از پل های مشهور دنیاست که با رایزنی با سایر کشورها نسبت به اخذ نقشه و ساخت اونها اقدام شده است. اسامی این پنج پل شامل: گلدن گیت آمریکا، سیدنی استرالیا،آمستردام هلند، عشاق یا الکساندر فرانسه و پل خواجو اصفهان که البته پل خواجو به عنوان اصلی ترین پل شهر به کاخ ریاست جمهوری منتهی می شه،  همچنین ساختمان دادگستری طبق نقشه تاج محل کشور هند بنا شده است. این شهر دارای دو مسجد معروف یکی مسجد زین العابدین و دیگری مسجد صورتی یا پوتراماسک هست.

 «دکتر ماهاتیر محمد علاقه زیادی به اصفهان داشت. او تصمیم گرفت پل خواجو اصفهان را در پوتراجایا (پایتخت اداری مالزی) شبیه‌سازی کند. زمانی که می‌خواستند این پل را بسازند رییس جمهور دولت اصلاحات سه تا شرط گذاشت.

شرط اول این که پل خواجو اولین پل پوتراجایا باشد. شرط دوم این که طولانی‌ترین پل باشد. شرط سوم این که از کنار کاخ نخست وزیر مالزی عبور کند. این سه شرط اجرا شد. پل خواجو پنج امتیاز و برتری نسبت به دیگر پل‌ها دارد. علاوه بر سه مورد ذکرشده دو تای دیگرش این است که قسمت اداری و سیاسی پوتراجایا را به هم وصل می کند و دیگری این‌که پل اصلی پوتراجایا نام گرفته است. به این اثر تاریخی پل خواجو یا پل پوتراجایا می‌گویند.»

گفته میشود که گلدستۀ مسجد صورتی بلندترین مناره در آسیای جنوب شرقی است. ارتفاع مناره به ۱۱۶ متر میرسد و پنج طبقه دارد که از پنج اصل دین اسلام الگوبرداری شده است. الهام بخش این مسجد، مسجد شیخ عمر در شهر بغداد است.

برجهای پتروناس

با احتساب آنتن بالای آن‌ها، ۴۵۲ متر. تعداد طبقات هر برج ۸۸ طبقه. پلی طبقات ۴۱ و ۴۲ این دو برج را به هم متصل می‌کند. شرکت‌هایی نظیر هوآوی، الجزیره، مایکروسافت، بوئینگ و رویترز در این برج‌ها دفتر اداری دارند.

----------------------------------------------------------------------------------

روز ششم (یکشنبه 11 شهریور)

امروز با فراغ بال از خواب بیدار شدیم و خیلی ریلکس صبحانمون رو خوردیم. قرار بود که ساعت 9 و نیم ون بیاد دنبالمون و مارو با خودش به کولمار تروپیکال(دهکده فرانسوی)ببره. ون ساعت 10 صبح بهمون رسید و سوار شدیم. باید از دو هتل دیگر هم مسافر سوار می کرد و بعد به سمت دهکده می رفتیم. حواستون باشه که باغ ژاپنی ها که حدود 10 دقیقه با ماشین از دهکده فاصله داره, علی رغم داشتن درخت و سایه, بسیار گرم و شرجیه پس کلاه و ضد آفتاب فراموشتون نشه. مسیر رفت مانند گنتینگ زیبا و با وصفا ولی بسیار پیچ در پیچ بود. در بین مسیر مارو به اجبار در یک فروشگاه ساعت فروشی نگه داشتند تا بازدید یک ربعه ای رو داشته باشیم که به نظرم وقت هدر دادن بود. البته اجناس خوب ولی گرانی داشت. ما هم که چاره ای نداشتیم حسابی اونجا رو دیدیدم. دوباره سوار ون شدیم و به سمت دهکده حرکت کردیم ولی دوباره ما رو در یک پارک خرگوش نگه داشتند. البته دیدن اون همه خرگوش و لمس کردن و عکس انداختن باهاشون خالی از لطف نبود و شما می تونستید از همونجا بلیط دهکده رو هم خریداری کنید و ما هم همین کار رو کردیم.

129.jpg

بلیط دهکده فرانسوی ها

بعد از نیم ساعت زمانی که اونجا داشتیم به سمت دهکده فرانسوی ها حرکت کردیم و حدود نیم ساعت بعد رسیدیم. راننده ما رو آزاد گذاشت که هر جا دوست داشتیم بریم ولی راس ساعت 3 سوار ون بشیم که برگردیم که این زمان واقعا برای ما کم بود چون تازه ساعت 12 رسیده بودیم اونجا. قبلا از دوستان خونده بودم که اول برید باغ ژاپنی و بعد دهکده. ولی به نظرم این کار بسیار اشتباهه چون واقعا باغ ژاپنی ها چیز خاصی نداره ولی دهکده خیلی قشنگه و عکسهای بسیار زیبایی هم ما در اونجا انداختیم. یک سوخاری فروشی خیلی باحال هم دهکده داره که به نظرم حتما بخورید چون عالیه.

130.jpg

سوخاری فروشی

دقیقا جایی که ون پیادتون می کنه,شاتل هایی وجود داره که شما رو به رایگان به سمت باغ ژاپنی ها میبره و هر 20 دقیقه یک بار هم میاد. ما اول به سمت دهکده رفتیم و از زیبایی های اونجا کلی کیف کردیم و وقتی به خودمون اومدیم که ساعت 2 و نیم بود و ما که هنوز باغ ژاپنی ها رو ندیده بودیم.

131.jpg

عکسی از بیرون دهکده فرانسوی ها

132.jpg

عکس از بالای ناقوس کلیسا در دهکده فرانسوی ها

133.jpg

میدان داخل شهر فرانسوی ها

دوان دوان به سمت شاتل رفتیم ولی شاتل رفته بود خلاصه که کلی استرس کشیدیم تا شاتل اومد و مارو به باغ رسوند. ساعت 3 تازه به باغ رسیده بودیم. سربالایی بسیار وحشتناک با گرمای شدید هوا و عقب موندن از گروه, حسابی ما رو کلافه کرده بود. باغ زیبایی های خاص خودش رو داشت و واقعا اگر هوا اونقدر گرم و شرجی نبود بیشتر خوش می گذشت. میون اون همه استرس نمی شد از پوشیدن کیمونو و عکاسی باهاش چشم پوشی کرد. کیمونو ها بسیار زیبا و هم مردونه و هم زنونه بودن و 20 دقیقه هم زمان داشتی که باهاشون عکاسی کنی.

134.jpg

عکسهایی از داخل باغ ژاپنی ها

بعد از عکاسی به سرعت با شاتل به سمت ون برگشتیم. بسیار شرمنده بودیم چون حدود یک ساعت بقیه رو معطل نگه داشته بودیم. در مسیر برگشت اونقدر خسته بودیم که خوابمون برد و من همش داشتم با خودم فکر می کردم که واقعا اگر برنامه سفرمون رو خودم نمی چیدم و مجبور بودیم با این تورها به جاهای دیدنی بریم بدترین سفر عمرم می شد چون فقط آدم رو به عجله میندازن. قرار بر این بود که ون به سمت باتوکیو بره و یک ساعت هم اونجا صبر کنه و بعد همرو به هتلاشون برگردونه. ما که حسابی خسته بودیم و باتوکیو رو هم قبلا با دل سیر دیده بودیم, همونجا از گروه جدا شدیم و گربی به سمت هتل گرفتیم.تا گرب بهمون برسه به سرعت از داخل یکی از معابد هندی که داخل حیاط باتوکیو بود دیدن کردم و حتی مجددا به سمت مجسمه هانومان رفتم که ببینم کار تعمیراتش به اتمام رسیده یا نه ولی متاسفانه هنوز دربش بسته بود و نمی شد دیدن کنیم.

بعد از استراحتی دو ساعته به سمت مک دونالد حرکت کردیم تا مجددا نهار و شام رو یکجا با هم بخوریم و من برای اولین بار تصمیم به خوردن غذای اصیل مالایی یعنی ناسی لماک گرفتم. تجربه تندی بوداونقدر تند که وقتی بهش فکر می کنم اشک تو چشمم جمع میشه. یک تکه مرغ سوخاری بسیار تند با نیمرو و پلو و سسی بسیار تند که داخلش ماهی های ریز سوخاری داشت.

136.jpg

غذامون در مک دونالد

137.jpg

ناسی لماک جان(غذای اصیل مالایی)

بعد از خوردن شام و دیدن اجراهای خیابانی به سمت هتل حرکت کردیم. تصمیم گرفتیم موزهای کوچولو و بامزه اونجا و پاپایا که خیلیا تعریفش رو می کردند رو بخریم و امتحان کنیم. در خیابان جالا آلور کلی دستفروش و مغازه هایی می بینید که در حال فروختن میوه دوریان وتمام چیزهایی که با دوریان درست میشه هستند.حتی شکلات و بیسکویت دوریان هم میفروشن. داخل یکی از مغازه ها یک تکه شکلاتش رو امتحان کردم که حقیقتا حالم رو به هم زد. برای خوردن میوه دوریان باید دستکش دست بکنید و جالب اینکه اونقدر با لذت خودشون می خوردند که آدم هوس می کرد. همینطور که داشتم خوردن افراد متفاوت رو می دیدم یکی از خانم های انگلیسی زبان که ایشون هم توریست بودند بهم پیشنهاد دادن که کمی از دوریانی که خریده بودند رو امتحان کنم تا اگر دوست نداشتم پول بابت خریدش ندم و واقعا این کارشون تحسین برنگیز بود. چشمتون روز بد نبینه کمی از میوه رو خوردم. میوه ای لزج با بافتی نرم و بویی متعفن. ابتدای مزه کمی شیرین ولی بعد تبدیل به یک طعم وحشتناک می شد تو دهن. همه خندشون گرفته بود و من هم فکر می کنم اولین و آخرین باری بود که لب به دوریان زدم.

138.jpg

میوه متعفن دوریان

به هتل برگشتیم و موز و پاپایا رو امتحان کردیم. در مورد موز که نظر خاصی نمی تونم بدم چون مزه موزهای خودمون رو میداد و چه بسا موزای خودمون شیرین تر هم بودن ولی راجع به پاپایا فقط می تونم بگم افتضاح ترین میوه ای که تا حالا خوردم. البته میدونم که همه ما ایرانیها دوست داریم برای یک بار هم که شده مزه این میوه رو بچشیم ولی پیشنهادم اینه که حداقل یا کوچیکش رو بخرید و یا به صورت اسلایس که پولتونو دور نریخته باشید. خلاصه که هر چی بیشتر از میوه های اونجا می خورید, بیشتر دلتون واسه میوه های مملکت خودتون تنگ میشه.اینم بگم که اونجا میوه هایی مثل گیلاس و طالبی و هندوانه جزو میوه های لاکچری و بسیار گرون محسوب میشه.

140.jpg

داخل میوه پاپایا

139.jpg

پاپایای بدمزه و موزهای کوچک

مکانهایی که در این روز دیدیدم:

17)فروشگاه ساعت فروشی

18)پارک خرگوش ها

19)دهکده فرانسوی ها

20)باغ ژاپنی ها

هزینه هایی که امروز انجام شد(برای 4 نفر):

نوشیدنی 100+:3/1| سوخاری شهر فرانسوی ها:10| آب :3|کیمونو:40| گرب برگشت از باتوکیو :22| بلیط تروپیکال:64| پاپایا:9| موز کوچولو:5| مک دونالد :56/15

 

توضیحات خلاصه مورد نیاز:

تروپیکال کولمار و باغ ژاپنی

در زمانی که مالزی دارای جنگ بوده و فرانسوی ها، ژاپنی ها و انگلیسی ها و .. اونجا حضور داشتند فرانسوی ها این دهکده رو دقیقاً مشابه دهکده ای که به همین اسم در کشور خودشون هست ساختند و باغ ژاپنی ها هم به علت قرار گرفتن در ارتفاعات در واقع پناهگاه ژاپنی ها در زمان جنگ بوده. کولمار نام شهری در فرانسه بوده و دهکده فرانسوی مجموعه شبیه سازی شده با تم فرانسوی شامل هتل ها، رستوران ها، آمفی تئاتر و شهر بازی می باشد که تمام متریال ساخت آن نیز از فرانسه آورده شده است.

---------------------------------------------------------------------------------------------------

 

روز هفتم (دوشنبه 12 شهریور)

امروز می تونستیم بیشتر بخوابیم چرا که میخواستیم بریم پارک آبی و اونجا ساعت 10 باز می شد. بعد از صرف صبحانه ای لذت بخش , ساعت 9 و نیم به سمت سانوی لاگون حرکت کردیم.قبلش بهتون بگم:

_تا میتونید با خودتون وسایل کم ببرید که بتونید کمد کوچیک که ارزونتره بگیرید

_ با خودتون آب و نوشیدنی +100 بخرید و ببرید چون اونجا به شدت نیاز دارید و بسیار گرونه

_اگر حجاب دارید نیازی به پوشیدن و یا خرید مایو(حتی اسلامی)ندارید. فقط کافیه یک بلوز و شلوار جذب بپوشید ولی برای پوشش موهاتون ترجیحا از کلاه استفاده کنید نه شال و روسری

_راس ساعت 10 اونجا باشید (حتی یک ربع زودتر) چون به سرعت شلوغ میشه

_از ابتدا به سمت کمدها برید و یک دونه بگیرید ما خیلی سعی کردیم که این پول رو هزینه نکنیم ولی واقعا نمیشه

_با خودتون کوله نبرید _صندل یادتون نره _کرم ضد آفتاب رو به شدت نیاز پیدا خواهید کرد

_هرکجا که عکاس هاشون عکس مینداختن حتما بگید از شما هم بندازن چون در نهایت تمام عکسهایی  رو که در پارک انداختید رو به صورت یکجا و با قیمتی مناسب بهتون می فروشن

_اگر دوست دارید که با گوشی خودتون عکس و فیلم از پارک داشته باشید کاور گوشی صد در صد لازمه و به نظر من حتما از ایران بخرید چون اونجا خیلی گرون تره

141.jpg

صبحانه دلچسبمون

از باجه بلیط فروشی جلوی درب میتونستید با صرف هزینه حدودا نفری 50 رینگیت دستبندهایی به رنگ بنفش بگیرید که برای بازی ها نیازی به ایستادن در صف نداشته باشید و حقیقتا هم به کسانی که این نوع دستبند رو داشتند احترام زیادی قائل بودن و به هیچ عنوان حقشون رو ضایع نمی کردند.اما ما این هزینه رو ندادیم و دستبندهای معمولی خودمون رو گرفتیم و روزمون رو آغاز کردیم.

142.jpg

دستبندهایی که حکم بلیط ورودی رو داره براتون

فضا پر از نشاط و رنگ و سرزندگی بود. این پارک بسیار بزرگه و بهتره که از روی نقشه مسیراتون رو مشخص کنید. ابتدا بازی های غیر آبی رو تجربه کنید و بعد برید سراغ بازی های آبی. فقط زمان از دستتون خارج نشه چون که تنها از 10 صبح تا 5 عصر برای تفریح  زمان دارید که برای این پارک بسیار بسیار زمان کمیه. ما اول رفتیم سراغ شهربازی و بازی که شبیه کشتی صبای خودمون بود. اونقدر خوش گذشت که دوست داشتم بازم تکرار بشه اما زمان نداشتیم. اینجا برای اینکه بتونید بازی های متفاوتش رو امتحان کنید باید خیلی فرز باشید. هر کدوم کلی صف داره ولی به هیچ عنوان در هیچ صفی کلافه نمیشید چون بسیار مدیریت عالی دارن و سریع صف رو جلو می برن. بعد از اونجا خودمون رو سریعا به پل معلق که برای دیدنش لحظه شماری می کردم رسوندیم.

143.jpg144.jpg145.jpg

عکسهایی که از روی پل انداختیم

بسیار زیبا و هیجان انگیز بود.انگار کل پارک زیر پاتون بود.ما دو بار به این پل اومدیم چون  بسیار لذت بخش بود. انتهای پل, میتونید به صورت رایگان سوار زیپ لاین بشید ولی وزنتون نباید بالای 85 کیلو باشه چون وزنتون می کنن. اون هم تجربه بسیار لذت بخشی بود چون مسیرش طولانی بود و میتونستی کل پارک رو ببینی.

146.jpg147.jpg

انتهای پل

148.jpg

مسیر هیجان انگیز زیپ لاین

کنار زیپ لاین میتونستید با هزینه مجزا (اگر اشتباه نکنم نفری 50 رینگیت)بانجی جامپینگ انجام بدید که البته برای اون هم نباید باز از 85 کیلوگرم بیشتر می بودید.

بعد از زیپ لاین از شدت گرمای زیاد به سمت بازی های آبی رفتیم و از لذتش هر چه قدر هم که بگم کم گفتم. مخصوصا سرسره ووووزلا که چندیدن بار حاضر شدیم در صف بمونیم و تکرارش کنیم.

بعد از امتحان کردن تمام سرسره ها به سمت استخری که دی جی داشت رفتیم که زیباییش به دو چیز بود, اول آبشار مصنوعی زیبایی که درست کرده بودند و دوم بشکه آبی که پر می شد و با هیجان بسیار زیاد روی سر مردمی که زیرش بودن چپه می شد (لذتش قابل توصیف نیست).

149.jpg150.jpg

استخر و آبشار و چپه شدن بشکه پر از آب

 

بعد از استفاده از این فضا بسیار خسته شده بودیم ولی هنوز کلی فضا برای دیدن بود. به سمت Lost lagoo  حرکت کردیم و بین راه از دیدن مناظری مانند آتش بازی در ساحل مصنوعی و موزیک زنده اون فضا لذت بردیم.

 

لاست لاگون هم بازی های خاص خودش رو داشت ولی متاسفانه زمانی که ما رسیدیم تمام بازیها و ترن بسته شده بود.بنابراین فقط به لذت بردن از مناظر زیبایی که داشت پرداختیم و همچنین از باغ وحش هم دیدن کردیم.

153.jpg154.jpg155.jpg156.jpg

تصاویری از لاست لاگون آرامش بخش(اون جایی که کلیپ آرش رو درست کردند)

157.jpg158.jpg159.jpg160.jpg161.jpg

تصاویری از باغ وحش کوچک پارک

در انتها به قسمتی رسیدیم که می تونستیم عکسایی که در طول روز انداخته بودیم رو ببینیم و در صورت تمایل خریداری کنیم. عکسامون بسیار زیبا و جالب شده بود ولی طبق معمول قیمت فایلها گرون بود و باید 130 رینگیت می پرداختی ولی چون انتهای روز بود و اون آقا هم بسیار آدم خوبی بود تونستیم با قیمت 54 رینگیت عکسامون رو بگیریم. حواستون باشه که ابتدای مسیرتون هم میتونید عکساتون رو بخرید ولی اونها اصلا تخفیف نمیدن. حدود ساعت 5 و نیم به سمت هتل گربی گرفتیم. بسیار خسته بودیم ولی بسیار روز خوبی داشتیم.

بعد از حدود  دو ساعت استراحت به سمت برج های پتروناس حرکت کردیم. از اونجایی که نهار هم نخورده بودیم (چون در سانوی غذاها بسیار گرون بود) می خواستیم هر چه زودتر خودمونو به فودکورت برسونیم و نهار و شاممون رو یکجا بخوریم.

162.jpg

غذای خوشمزه ژاپنیمون در فودکورت

در راه برگشت به هتل میوه ستاره ای و انبه خریدیم تا اونها رو هم تست کنیم و باز هم فهمیدیم که میوه های مملکت خودمون یک چیز دیگست. میوه ستاره ای مزه سیب ترش میداد و به یک بار امتحان کردنش می ارزه.

بعد از اینکه به هتل رسیدیم چمدانهامون رو کامل جمع کردیم که صبح فردا تحویل بدیم و بریم سراغ گشت و گذارمون و روزمون از بین نره و به این ترتیب بود که امروزمون هم به پایان رسید.

 163.jpg164.jpg

انبه و میوه ستاره ای

مکانهایی که در این روز دیدیدم:

21)Sunway lagoon

هزینه هایی که امروز انجام شد(برای 4 نفر):

گرب به سانوی:21| آب:9| ضد آفتاب(که بیرون ارزونتر بود):64| عکس:54| نوشیدنی :24| لاکر:25| کیف گوشی:45| گرب برگشت:30 | کمک به فقیر:1| خرید:45/2| ماکارانی :9/5| شام :40|نوشیدنی :6| کولا :3/5| گرب برگشت از KLCC:10| استارفروت:2| منگو:3| میوه دراگون برای سوغات:15

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

روز آخر_هشتم (سه شنبه 13 شهریور)

امروز صبح قبل از رفتن برای صبحانه چمدانهامون رو آوردیم تو لابی و بهشون تحویل دادیم. شب قبلش یکی از کارت های اتاقامون رو گم کرده بودیم که در همه هتل ها شامل جریمه میشید ولی در این هتل گویا متوجه نشدن و یا شایدم فهمیدن و به روی خودشون نیاوردن. در کل این هتل و کارکنانش انقدر خوبن که حد نداره. آخرین صبحانه خودمون در این هتل رو خوردیم و به سمت معبد معروف تین هو گرب کرفتیم.

165.jpg

صبحانه آخرمون با کلی خاطره بی نظیر

بعد از حدود یک ربع به زیباترین معبد کوالالامپور یعنی معبد تین هو رسیدیم. معبدی بسیار بزرگ و البته بسیار مهم.در این محل دفتر ازدواجی قرار داشت که عروس و دامادها بعد از عقدشون از بوداهای حاضر در اون معبد طلب سلامتی و پابرجایی ازدواج رو طلب می کردند و بعد از انداختن چند عکس از معبد خارج می شدند.

166.jpg

نمای خارجی و کلی از معبد

برای من جالب بود که اون وقت صبح چه قدر عروس و داماد شیک و زیبا (و البته نه به قدر ما ایرانیها افراطی) در اونجا حضور داشتند.با یکی از اونها عکسی به یادگار انداختیم و مشغول تماشای معبد شدیم.

167.jpg

بودای مهم این معبد که عروس و دامادها به نوعی ازش اجازه ازدواج می گیرند

در این معبد می تونستید فال بگیرید که بسیار هم راحت بود به این ترتیب که شما چوب هایی که در اونجا قرار داره رو به صورت دسته ای بر می دارید و نیت می کنید و بعد رها می کنید.هر کدام از اون چوبها که از همه بالاتر قرار گرفته بود رو بر می دارید و عددش رو می خونید و از روی عدد فالتون رو بر می دارید.برای ما که خیلی جالب و سرگرم کننده بود حتی من از خودم فیلم گرفتم و به نیابت از تک تک عزیزانی که نبودند براشون فالی گرفتم و به عنوان سوغات بهشون دادم که بسیار هم خوشحالشون کرد.

168.jpg

فال چینی در معبد تین هو

از طبقات متفاوت معبد دیدن کردیم و اود روشن کردیم و کلی لذت بردیم.ساعت حدود 12 بود که به سمت Central Market Kuala Lumpur گرب گرفتیم.

به نظرم این فضا به یک بار دیدن می ارزه ولی واقعا ارزش زمان زیاد گذاشتن رو نداره. ما که از این فضا خریدی نکردیم البته این رو هم بگم که قیمت شکلات اینجا از همه جا ارزانتر بود (البته نه با پول بی ارزش ما). زمان زیادی نداشتیم برای همین با یک بازدید یک ساعته به سمتChinaTown Petaling که حدود 200 متر با اینجا فاصله داشت حرکت کردیم. خوشحال شدم که در روزهای قبل زمان خاصی رو برای دیدن این دو مکان نذاشتم چون حقیقتا چیز قابل توجهی نداشت. تقریبا تمامی اجناس بسیار بی کیفیت و چینی بودند. البته باز هم میگم که در سفر به هیچ عنوان غربال نکنید و از تک تک فضاها دیدن کنید ولی حواستون به مدیریت زمان باشه.

به عنوان آخرین نهار به سمت مرکز خرید سوریا گرب گرفتیم تا در اون فودکورت بی نظیرش آخرین نهار خودمون رو بخوریم.

169.jpg

آخرین نهار

بعد از نهار و گشت کوچکی که در پاساژ سوریا زدیم به سمت هتل گرب گرفتیم و متاسفانه برای اولین بار گرب بسیار دیر بهمون رسید که موجب شد کلی استرس بگیریم چون اتوبوسی که تمام اعضای تور منتظرمون بودند قرار بود ساعت 5 به سمت فرودگاه عازم بشن که ما ساعت 6 بهشون رسیدیم و کلی شرمنده شدیم.

در اتوبوس انقدر خسته بودم که خوابم برد. سفری بسیار پر بار و پر خاطره بود. اونقدر برنامه ریزی مالی این سفر رو عالی ترتیب داده بودم که با تنها پول کوچکی که از رینگیت ها برامون باقی مونده بود از فرودگاه شکلات خریدیم تا در هواپیما بخوریم.

170.jpg

شکلاتهایی که خریده بودیم

سخت ترین قسمت سفرمون قسمت آخر و معطلی های قبل از سوار شدن به هواپیما بود که واقعا به قدر یک عمر میگذره. ولی نکته جالبش این بود که وقت رو مناسب دیدیدم و با هموطنانمون راجع به سفر گپ و گفتی کردیم که موجب شد بفهمیم حقیقتا بیشتر از همه بهمون خوش گذشته(و البته با کمترین میزان هزینه).پس یادتون باشه که برنامه ریزی قبل از سفر فراموش نشه.

171.jpg

شام خوشمزه هواپیما

172.jpg

صبحانه هواپیما

مکانهایی که در این روز دیدیدم:

22)معبد تین هو

23)سنترال مارکت

24)محله چینی ها

هزینه هایی که امروز انجام شد(برای 4 نفر):

گرب به معبد تین هو:10| آب و نوشیدنی:6| گرب برگشت از چایناتون:9| آب و +100:5| خرید شخصی:60| گرب تا KLCC:10|نهار:90| نوشابه:6/8| گرب برگشت به هتل:9| شکلات فرودگاه:15/5

 

توضیحات خلاصه مورد نیاز:

معبد تین هو

تین هو الهه دریاست. در مالزی معبدی زیبا برای الهه دریا توسط جامعه ی چینی های مالزی ساخته شده است. معبد تین هو مالزی به چهار طبقه مختلف تقسیم می شود.

  • طبقه اول: طبقه اول به طور کامل به غذا و مواد خوراکی اختصاص داده شده است. در این طبقه، مغازه های کوچک و فروشگاه های مواد غذایی مختلفی برای گردشگرها وجود دارند.
  • طبقه دوم: سالن بزرگی در این طبقه وجود دارد که برای برنامه ها و هدف های مختلف از آن استفاده می شود.
  • طبقه سوم: این طبقه برای اجرای برنامه های رسمی استفاده می شود.
  • طبقه چهارم: این طبقه، مهم ترین بخش معبد تیان هوست و بزرگترین سالن عبادت کاهنان و مردم در این طبقه وجود دارد.

 

بایدها و نبایدهای سفر(البته این هایی که ذکر شده کاملا شخصی بود)

_اگر نتوانستی کل شهر رو بچرخی حتما به ایستگاه اتوبوس Hop on Hop off برید

_زمان خرید تمام بلیطها بین 7 صبح تا 4 بعد از ظهر است

_پول در فرودگاه به هیچ عنوان چنج نشود

_وسایل شنا مهیا بشه

_دلار رو در خیابون بیتانگ به رینگیت چنج کن

_حتما از هتل بپرسید شاتل داره یا نه

_عکس از پاسپورتاتون همیشه در شهر همراهتون باشه

_اگر بلیط برای جایی پیدا نکردید برید هتل تایمز اسکوور طبقه 7 و 8 و از یکی از آژانسها بخرید

_سوزن گوشی

_مالیات و دپوزیت میگیرن باید پول بیشتر ببرید

_کپی پاسپورت و بلیط

_با صرفه ترین تاکسی ها هم تاکسی قرمز رنگ و گرون ترین، تاکسی آبی رنگ بود

_حتما برنامه Grab و Google map رو در گوشیتون داشته باشید

 

غذاهایی که در مالزی معروفن و اگر خواستید تست کنید:

تندوری

  • ساتای
  • لاکسا(سوپ نودل)
  • Nasi lemak
  • Mee kolok
  • Murtabak
  • Nasi kandar
  • قهوه مالزیایی  Kopi_o

 

روش استفاده از مونوریل(در صورت نیاز):

  • اول ایستگاهی که هستید و بعد مقصد رو مشخص کنید.
  • در مرحله بعدی تعداد نفرات رو می زنید
  • پول را مقابل قسمتی که چراغ روشن دارد می گیری
  • پول به داخل کشیده میشه و الباقی پولت به علاوه بلیطها که مثل سکه پلاستیکی هست بهت داده میشه

 

رستورانهای معروف مالزی:

  • رستوران  Il lido  در خیابان yap kwan seng
  • رستوران ایتالیایی Tatto در خیابان Mayang seri
  • رستوران Mezze bar and bistro در خیابان Medan damansara

 

مکانهایی که اگر وقت شد ببینید:

_باغ گیاه شناسی پردانا | Perdana Botanical Garden

_باغ پرندگان کوالالامپور | Kuala Lumpur Bird Park(65 رینگیت)

_باغ ارکیده

_پارک گوزن ها

_پارک پروانه ها

_بازار چوکیت برای خرید میوه های ارزان استوایی

Little india_

_ساحل پورت دیکسون که حدودا دو ساعت راه داره تا اونجا ولی روز تعطیلشون نرید

Titiwangsa lake_

_معبد ماهاماریامان و معبد گوان که نزدیک به هم هستند

_پارک Klcc  نزدیک برج های دو قلو

_کارخانه شکلات سازی (Vezzo_cocoa boutique)

_مسجد جامک

_شهر ملاکا

_باغ وحش آفاموسا و فیل سواری در آن

_مگامال مید  ولی

_آکواریوم Klcc  نزدیک برج های دو قلو

 

شماره تلفن های ضروری:

  • پلیس، آتش نشانی و آمبولانس:  999
  • نجات اضطراری: 991
  • هلال احمر: 03-4257-8726
  • خط مستقیم پلیس گردشگری: 03-21496590
  • گمرک: 03-8787-2312
  • مرکز اطلاعات گردشگری (MTC): 03-2164-3929
  • سفارت جمهوری اسلامی ايران: 03-42514827/30
  • اطلاعات فرودگاه بین المللی کوالالامپور 1: 03-8777-8888 
  • اطلاعات فرودگاه بین المللی کوالالامپور 2: 03-87873894
  • اطلاعات فرودگاه سبانگ: 03-7846-1833

 

خب این سفر هم به پایان رسید و الان بعد از گذشت سه هفته همچنان روح من در خیابان های پر شور بوتینگ بیتانگ در حال پروازه. بعد از این سفر بود که متوجه شدم هیچ لذتی برام زیباتر و دلچسب تر از دیدن دنیای زیبایی که خداوند برامون آفریده, نیست. تازه بیشتر فهمیدم که آدم ها تا سفر نرفتند , فقط دارن روحشون رو در یک چارچوب کوچیک پرورش میدن دریغ از اینکه نمی دونند که جسم و روح نیاز داره که قدمی به سرزمین ناشناخته ها بزاره تا رشد کنه, تا بیشتر از وجود خدای خودش بهره ببره, تا بیشتر خودش و توانایی های خودش رو بشناسه. تازه بعد از سفر کردنه که ارزش زمان و زندگی و کسانی که دوستشون داری رو بیشتر می فهمی. تازه می فهمی که زنده ای و چه قدر مشتاق دیدن و تجربه کردنی و به قول یک جمله زیبا که میگه: کار کنید، سفر کنید، پول هایتان را جمع کنید و دوباره تکرار!

در نهایت از عزیزانی که در این سفر من رو همراهی کردند و در نوشتن و تدارک مستندات این سفرنامه بهم کمک کردند کمال تشکر رو دارم.از شما دوستان هم که زمان گذاشتید و  سفرنامه من رو خوندید سپاسگزارم و امیدوارم که به دردتون بخوره و در سفرهای پیش رو به یاد ما هم باشید.

 

و با بیت زیبایی از عطار نیشابوری سخن را تمام می کنم

در همه عالم تو را خواهیم یافت               گر همه عالم سفر خواهیم کرد

 

نویسنده: مریم شریف

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر