سفرنامۀ جنوب هند - مقدمه و نکات سفر
کسوف و کریسمس در سرزمین هندوها
اواخر تابستان 98 تصمیم گرفتیم برای خورشید گرفتگی 5 دی آماده شویم. بارها و بارها طرح های مختلفی را برنامه ریزی کردیم و تغییرش دادیم. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که جنوب هندوستان بهترین گزینه برای رصد این پدیدۀ نجومی است.
این منطقه از هندوستان کمتر برای گردشگران شناخته شده است و فکر کردیم علاوه بر رویداد کسوف، چه جاذبه دیگری را می توانیم ببینیم ؟ مطالعات شروع شد، سفرنامه ها را ورق زدیم و راهنماهای سفر را از صفر تا صد خواندیم و بررسی کردیم.
شهر به شهر و نقطه به نقطه را ارزیابی کردیم و نقطه ها همچون ستاره های آسمان درخشیدند و به هم وصل شدند. یک مسیر دایره ای ترسیم کردیم و در 18 روز، بیش از 2000 کیلومتر از جنوب هند را به سیر و سیاحت گذراندیم و تجربه های خود را مستند کردیم. از سه استان کرالا، کارناتاکا و تامیل نادو بازدید کردیم و دو رصدخانۀ واینوباپو و کودایکانال را در برنامه گنجاندیم.
از میسور، شهری معطر به گلهای یاس، مریم، رز، لطیف به پاس حضور ابریشم، عمیق به امتداد عطر تکه های چوب صندل و آرام به نگاه علاقه مندان یوگا گذشتیم و با گذر از طبیعت بی همتای کوهستانی و دریاچۀ زیبای کودایکانال خود را در مزارع چای و باغات گیاهان ادویه ای مونار یافتیم. از کاخ پر زرق و برق تیپوسلطان تا واینوباپو یکی از تاریک ترین نقطه های جنوب هند و رصدخانۀ با صلابتش سفر کردیم و در موزه و رصدخانۀ کودایکانال، به دویست سال قبل برگشتیم و تصویری که انسان از فعل و انفعالات سطح خورشید ثبت کرده را نظاره کردیم.
بخت یار بود و مبهوت خورشید گرفتگی حلقوی در ساعات پس از طلوع خورشید در کانور بودیم. طبق برنامه شهر به شهر سفر کردیم پس از طی مسافت 2000 کیلومتر در 18 روز به شهر کوچی -نقطۀ شروع این ماجراجویی- بازگشتیم.
دریافتیم که جنوب هندوستان دنیای دیگری است و تعریف ها از هندوستان -که شمال هند را توصیف می کند- به این جغرافیا قابل تعمیم نیست.
با انبوهی از تجربیات فراموش نشدنی و ماجراهای رنگارنگ که با لست سکند برایمان ممکن شد، آمدیم تا با هم سفر کنیم و از نگاه محمد برایتان تعریف کنیم که جنوب هند بر ما چگونه گذشت.
قبل از شروع این روایت، از نکات سفر و ترفندهایش می گوییم و در ادامه، روز به روز و شهر به شهر با هم جنوب این شبه قارۀ رنگارنگ و پر رمز و راز را جستجو می کنیم.
خلاصه نکات و ترفندها
اقامت
برای رزرو اقامتگاه از وبسایت های Booking.com , Hostelworld.com , Airbnb.com و Makemytrip.com می توان استفاده کرد که ما تصمیم گرفتیم تا از بوکینگ استفاده کنیم.
در این سایت از بین گزینه هایی با فیلتر کنسلی بدون جریمه، بدون پیش پرداخت و بدون ثبت کارت بانکی بین المللی استفاده کردیم.
برای انتخاب اقامتگاه، حتما به وجود گزینه تهویه مطبوع A/C توجه کنید. اتاق هایی که کولر داشته باشند، تقریبا 50% گرانتر از اتاق های بدون کولر هستند.
در انتخاب اقامتگاه، به تخت خواب خوابگاهی Dormitory یا اتاق خصوصی Private و همچنین دو تخت جدا از هم Twin Bed یا تخت دو نفره Double Bed هم توجه کنید.
در انتخاب اقامتگاه، به ساعت ورود Check-in Time و ساعت تحویل اتاق در خروج Check-out Time هم توجه کنید. بعضی از اقامتگاه ها، ممکن است ساعت خروج را صبح در نظر گرفته باشند.
حتما ساعت رسیدن به اقامتگاه را روز قبل از رسیدن به آنجا یا دست کم چند ساعت قبل از ساعت ورود، به اقامتگاه اطلاع دهید و تایید آن را بگیرید. بسیاری از اقامتگاه ها با توجه به اینکه برای رزرو پولی دریافت نمی کنند، ممکن است تاخیر شما را انصراف تلقی کنند و مخصوصا در زمان های شلوغ، اتاق شما را به مراجعه کنندگان حضوری واگذار کنند.
یکی از گزینه های مهم در رزرو اقامتگاه، وجود صبحانه و محاسبه آن روی هزینه تمام شده است.
از دیگر نکات رزرو اقامتگاه، وجود سرویس بهداشتی و توالت اختصاصی یا مشترک است که ضرورت دارد به آن توجه کنید.
بعضی اقامتگاه ها در خصوص منظره پنجره رو به کوه، دریاچه، جنگل، شهر و … هم اطلاعات و گزینه های دارند که قابل توجه است.
یک گزینه هم در بعضی از اتاق های اقامتگاه های وجود دارد که می توانید اتاقی با کمترین آلودگی صوتی انتخاب کنید که برای داشتن خوابی راحت، توصیه می شود آن را انتخاب کنید.
برای انتخاب اقامتگاه ضروری است تا روی نقشه، موقعیت اقامتگاه را بررسی کنید تا به محل های مورد علاقه شما برای بازدید، تا حد امکان نزدیک باشند تا در زمان و هزینه، حداکثر صرفه جویی را داشته باشید. به خاطر داشته باشید که اقامتگاه های دور افتاده، ارزان تر هستند. (نه لزوما)
توصیه می کنم از رزرو اقامتگاه ها پرینت داشته باشید تا علاوه بر دسترسی سریع به اطلاعاتی نظیر امکاناتی که در زمان چک این به شما داده می شود، قیمت، ساعت ورود و خروج و در مواقع لزوم مثل گیت ورودی فرودگاه که باید به افسر گذرنامه نشان دهید همراه داشته باشید.
علاوه بر اینها، توصیه می کنم پروپوزالی از سفر به زبان انگلیسی داشته باشید و برنامه سفر روزانه خود را با جزئیات مسیر، جاذبه، زمانبندی، اقامت، مقصد و هزینه در آن بنویسید تا برای خود و هم برای مسئولان امنیتی در مواقع لزوم بتوانید از آن استفاده کنید.
بلیط هواپیما
برای رسیدن به نقطه شروع سفر در خاک هندوستان، باید به کوچی می رفتیم و از ایران تا فرودگاه کوچی باید پروازمان با یک توقف در یک کشور حاشیه خلیج فارس به هندوستان می رسید. از بین خطوط هوایی امارات، قطر ایرویز، عمان ایر، کویت ایرلاین و ایرعربیا، به دلیل قیمت کمتر، ایرعربیا را انتخاب کردیم.
اگر علاوه بر بار داخل کابین، میخواهید امکان حمل بار داشته باشید، دقت کنید که پرواز این امکان را به شما بدهد چون در غیر این صورت، اضافه بار، رقم قابل توجهی خواهد بود.
معمولا پروازهای خیلی ارزان، بدون بار هستند.
برای بررسی قیمت ها و رسیدن به بهترین قیمت در بلیط هواپیما، سایت های مختلفی مثل Bravofly، Jetcost، Edreams، Alibaba، Flightio، Mrbilit و Trip.ir را بررسی و قیمت هایشان را مقایسه کردیم که در نهایت، تریپ دات آی آر بهترین قیمت را با 30 کیلو بار مجاز به ما پیشنهاد می داد که بلیط تهران به شارجه (امارات) ، شارجه به کوچی (هند) و برعکس برای هر نفر 750 دلار شد.
برای خرید از سایت های خارجی، باید کارت بانکی بین المللی داشته باشید.
توقف بین راهی Connection Flight
بهتر است تا دلار خرد یا مقداری ارز واحد پولی کشور ترانزیت را همراه داشته باشید تا در چند ساعت انتظار بین دو پرواز، برای خرید قهوه، کیک، نوشیدنی، غذا و حتی جایی برای خواب و استراحت، با مشکل روبرو نشوید. هر چند که در تمام فرودگاه ها، امکان تبدیل واحد پولی وجود دارد ولی ممکن است نرخ برابری آن بالاتر از صرافی های خارج از فرودگاه باشد.
بعضی فرودگاه ها امکان لانژ و هتلینگ فرودگاهی را برای مسافران دارند که از 120 درهم، 30 دلار برای 6 ساعت تخت خوابگاهی بدون ملحفه تا 760 درهم، 200 دلار اتاق دابل یا تواین با ملحفه برای یک شبانه روز متغیر است.
بسته بندی کوله Packaging / Wrap
با توجه به اینکه در بارگیری و چیدمان و تخلیه بار در بخش بار هواپیما ممکن است کوله و چمدان آسیب ببیند، بهتر است تا قبل از تحویل به بار، با سلفون بسته بندی و فیکس شود. البته چمدان هایی که جنس سختی دارند که در اصطلاح به آنها هارد کیس می گوییم، معمولا نیازی به بسته بندی ندارند. در مورد خریدها و بسته های بار، با تسمه، نایلون حباب دار و سلفون انجام می شود که واحد بسته بندی فرودگاه امام خمینی این کار رو با قیمتی حدود 10 تا 20 هزار تومن انجام می ده.
نکات بار
همراه داشتن برخی داروها ممنوع است و بهتره تا حد امکان، از همراه داشتن روغن ها و مایعات خودداری کنید، چرا که فشار ممکن است باعث نشتی به بقیه وسایل شخصی تان بشود. همراه داشتن اشیا اشتغال پذیر، تیز و برنده مثل اسپری، ناخن گیر و چاقو در بار کابین ممنوع است و باید در کوله به بار تحویل داده شود.
از طرفی هم بهتره وسایل الکترونیکی و حساس و پاوربانک در کوله ی همراه قرار بگیرند و با خود به داخل کابین ببرید.
بهتره یک کیف کوچک امن برای نگهداری کارت ملی، پاسپورت، پول، مدارک و کارت پرواز داشته باشید تا همه در یکجا در دسترس باشند.
بیمه سفر و عوارض خروج
در سالن اصلی فرودگاه امام خمینی، دستگاه هایی وجود دارد که با وارد کردن اطلاعات و با کارت بانکی، می توان عوارض خروج رو پرداخت کرد که ما بار سوم خروج از کشومون بود و 440 هزار تومان پرداخت کردیم.
در سالن ترانزیت فرودگاه هم شعبه ای از بیمه سامان است که می توانید از بین طرح های مختلف با پوشش های مختلف بیمه ای و مدت زمان، بیمه سفر رو خریداری کنید که برای ما طرح نقره ای یک ماهه بود که 110 هزار تومن شد.
کارت پرواز
اگر برای پرواز کانکشن، فرودگاه خود را عوض نمی کنید، بهتره تا قبل از تحویل بار به پرواز اول، کارت پروازهای بعدی را از مسئول کارت پرواز بگیرید تا لازم نباشد در کانکشن، بار رو تحویل بگیرید و دوباره تحویل بدید و به این ترتیب، یکبار بار رو تحویل داده و بار رو در مقصد نهایی، تحویل خواهید گرفت.
ویزا
دو نوع ویزا برای هند وجود دارد. یکی ویزای لیبل سه ماهه که باید برای احراز هویت، انگشت نگاری و مصاحبه به سفارت هند مراجعه کرد و ویزا به شکل یک برچسب روی یک صفحه از پاسپورت نصب می شود و یک نوع دیگر، ویزای الکترونیکی هست که با ارسال عکس، تصویر پاسپورت، تکمیل یک فرم دستنویس و ارسال تصویر آن و پرداخت 100 دلار به کارگزاری سفارت هند در تهران، www.indiavisairan.com طی دو روز کاری صادر می شود و مراحل احراز هویت و مصاحبه احتمالی در فرودگاه هند انجام می شود و ویزا به شکل مهر روی پاسپورت زده می شود و با تشخیص افسر گذرنامه، می تواند مولتی پل (چند بار ورود) یا سینگل (یکبار ورود)، با مدت اقامت پیوسته 90 روز یا 180 روز ثبت شود و انقضاء ویزا هم در همان صفحه نوشته می شود که برای ما 10 ماه از زمان ورود، مولتی پل و 90 روزه ثبت شد.
خرید و بازپس گیری مالیات بر ارزش افزوده در فرودگاه در زمان برگشت
همۀ مشتریان فروشگاه ها از یک رستوران گرفته تا فروشگاه های پوشاک و ابریشم، بدون استثناء باید مالیات پرداخت کنند و این مبلغ به صورت خودکار بر روی فاکتورها اعمال می شود که با عبارت های Central Goods and Service Tax (CGST%) و State Goods and Service Tax (SGST%) مشخص می شود که مربوط به مالیات های ایالتی و فدرال (مرکزی) در هندوستان است. در واقع به طور پیش فرض، مالیات شهروندی برای رفاه شهروندان کشور مقصد هزینه می شود و از آنجا که یک توریست از این خدمات استفاده ای نمی کند، طبیعتا مالیاتی هم نباید پرداخت کند.
اگر خریدهای قابل توجه و با مبالغ زیاد دارید جمع مالیات ها عدد قابل توجهی است که می توانید در فرودگاه با مراجعه به پیشخوان عودت مالیات و نشان دادن اجناس، کارت پرواز، پاسپورت و فاکتور رسمی، مبالغ مالیات رو با کسر درصدی به عنوان کارمزد، دریافت کنید.
فرودگاه
فرودگاه بین المللی کوچین در 30 کیلومتری شمال غرب شهر کوچی قرار گرفته و با اتوبوس یا تاکسی می توان به مرکز شهر رسید. فرودگاه کوچین فرودگاهی مجهز و با امکانات است که امکاناتی مثل فروشگاه های بزرگ، رستوران های بین المللی، تبدیل پول، سرویس بهداشتی بسیار پاکیزه و باجه راهنمایی و فروش سیمکارت را دارد. ضمنا آب آشامیدنی در کوچی را از دستگاه های تصفیه آب یا آب بطری پلمب شده مصرف کنید. در فرودگاه کوچی با شیرهای آب آشامیدنی مواجه می شوید که دارای سه شیر خنک، معمولی و داغ هستند.
این فرودگاه، تمام برق خود را از انرژی خورشیدی تامین می کند و همزمان در مزرعه سلول های خورشیدی کنار خود، زراعت و پرورش گیاه و سبزی هم دارد.
حمل و نقل در هندوستان
مهمترین وسیلۀ حمل و نقل در هندوستان، موتور سه چرخ (اتو ریکشا Rikshaw / توک توک Tuk Tuk) هست که به طور معمول تاکسیمتر دارند و به ازای هر کیلومتر، 25 روپیه محاسبه می شود. (30 سنت یا 5000 تومان)
اپلیکیشن تاکسی اینترنتی OLA و همچنین UBER هم در خیلی از شهرهای هند فعال است که گزینه های مختلفی از انواع ماشین رو پیشنهاد میده و کرایه ها از یک و نیم دلار شروع می شود.
شهر کوچی یک متروی تازه تاسیس دارد که چند ایستگاه اتوبوس با فرودگاه فاصله دارد و در خط خود از ایستگاه های قطار و نزدیکی اسکله قایقرانی (در ایستگاه دانشگاه مهاراجه) عبور می کند.
برای رسیدن به فورت کوچی سه راه وجود دارد. (فورت کوچی: قسمت توریستی شهر کوچی است.) اتوبوس، اپلیکیشن تاکسی اینترنتی و یا اسکله قایقرانی ارناکولام. از اسکله قایق رانی ارناکولام دو مسیر اصلی خارج می شود که به فورت کوچی یا وایپین می رسد. بهترین راه برای پیدا کردن کد خط اتوبوسی یا برنامه حرکت قطار درست، نرم افزار گوگل مپ Google Map یا رم تو ریو Rome2Rio هست.
برای حمل و نقل بین شهری هم دو راه اصلی وجود دارد. یکی قطار که برای تهیه بلیط یا باید از دفاتر مسافرتی اقدام کنید یا کمی سخت تر، با کارت بانکی بین المللی از اپلیکیشن Makemytrip بلیط بخرید و به نوع قطار صندلی Seat، چهار تخته 2A، شش تخته 3A و کولردار بودن A/C، نام ایستگاه، سکو Platform و ساعت حرکت قطار توجه کنید.
راه دوم استفاده از اتوبوس هست که با نرم افزار فوق به راحتی می توانید برنامه اتوبوس ها رو بررسی کنید و بین اتوبوس های صندلی یا تخت دار Sleeper (واقعا مثل قطار تخت دارد) و با یا بدون کولر A/C اتوبوس خود و محل سوار و پیاده شدن را انتخاب کنید. بعضی اتوبوس ها به صورت زنده موقعیت خود را برای شما ارسال می کنند.
اتوبوس ها در هندوستان دو دسته اصلی هستند.
اتوبوس هایی که در بالا گفته شد و اتوبوس های ایالتی که فاقد امکانات هستند و حتی پنجره ندارند و صرفا یک کرکره آکاردئونی برای باز یا بستن پنجره وجود دارد.
نکته: در هندوستان در تمام ساعت ها از همه جا به همه جا اتوبوس وجود دارد و در زمان هایی که ظرفیت اتوبوس های با امکانات تکمیل شده باشد، اتوبوس های ایالتی KeralaRTC ، KSRTC ، TNSTC که مربوط به ایالت های کرالا، کارناتاکا و تامیل نادو هستند، همیشه برای حمل و نقل بین شهرهای کوچک و بزرگ وجود دارند. مسافران این اتوبوس ها مردم طبقات متوسط و پایین جامعه هستند و تجربه و معاشرت با مردم واقعی و بومی هند در این اتوبوس ها برای شما فراموش نشدنی خواهد بود.
البته اتوبوس های ایالتی و ترمینال های اتوبوس ها معمولا خیلی پاکیزه نیستند و برای پیدا کردن ترمینال اتوبوس های ایالتی بهتره تا از راهنمایانی مثل مدیران اقامتگاه ها یا صاحبان فروشگاه ها کمک بگیرید. (با آغوش باز به شما کمک خواهند کرد. و معمولا شما را به خوبی راهنمایی می کنند.)
نکته: معمولا تمام ساعت های حرکت، دقیق و بدون تاخیر است. البته برای روزهای شلوغ مثل سال نو، استثناء وجود دارد.
نکته: بعضی آدرس ها برای سوار یا پیاده شدن که در بلیط گفته می شود، با چیزی که در گوگل پیدا می کنید متفاوت است. پس برای از دست ندادن قطار یا اتوبوس، با مدیر اقامتگاه یا مسئول صدور بلیط دوباره چک کنید.
نکته: بسیاری از مردم هند با تکنولوژی و موبایل و اپلیکیشن ها آشنا هستند و به راحتی می توانید برای مسیریابی یا کارهای دیگه، بدون دردسر ازشون راهنمایی بگیرید.
اینترنت در هندوستان
در بسیاری از شهرهای هندوستان اینترنت با سرعت مناسب در دسترس است. برای دسترسی به اینترنت علاوه بر وای فای در اقامتگاه ها که رمز آن را از پذیرش می توانید دریافت کنید، سیمکارت هم گزینه بسیار خوبی است. اپراتور Airtel بهترین اپراتوری هست که با پوشش سراسری و سرعت خوب اینترنت، می توانید از آن استفاده کنید. بسته ی 28 روزه اینترنت 1.5 گیگ در هر روز و مکالمه نامحدود درون شبکه با قیمت حدود 250 روپیه قابل تهیه است. بعد از رسیدن به سقف اینترنت روزانه، اینترنت با سرعت کم همچنان در دسترس است.
هزینه سفر
در سفر 20 روزه ای که به جنوب هندوستان داشتیم، 3000 دلار برای دو نفر هزینه کردیم. تفکیک کلی هزینه ها حدودا به این صورت بود که از 1500 دلار برای هر نفر، 750 دلار بلیط رفت و برگشت به کوچی با توقف در فرودگاه شارجه، 300 دلار هزینه اقامت، 200 دلار هزینه غذا، 150 دلار هزینه حمل و نقل و 100 دلار هزینه ویزا بود. هزینه های متفرقه هم از سرریز این هزینه ها تامین شد.
تبدیل پول
در بسیاری از بانک های هندوستان، تبدیل پول کار بسیار ساده ای است و شعبه بانک ها یا دفاتر معتبر مسافرتی یا صرافی این کار را برای شما انجام می دهند. اما به خاطر داشته باشید در شهرهای کوچک مثل تیروپاتور یا سالم چالش بزرگی در پیش دارید.
بنابراین، از برآورد هزینه که در پروپوزال سفر خود دارید استفاده کنید و هزینه های چند روز بعد خود را به روپیه تبدیل کنید تا در شهرهای کوچک با مشکل تبدیل پول روبرو نشوید و وقت خود را بارها برای تبدیل پول از دست ندهید.
امنیت پول و مدارک
یک کیف کمری کم حجم زیر لباسی داشته باشید و پول های درشت، مدارک و وسایل گرانبهای خود را در آن نگه دارید. صرفا به اندازه مصرف روزانه پول در دسترس داشته باشید و وسایل گرانبهای خود را در اماکن عمومی به نمایش نگذارید. جنوب هندوستان را منطقه ای امن یافتیم و پیشگیری های امنیتی را هم لحاظ کردیم.
پوشش
برای رفتن به هر منطقه ای در داخل یا خارج از کشور، مطالعه در مورد حساسیت های پوشش ضروری است. البته ارزیابی محیطی از زندگی مردم محلی هم بسیار کمک می کند تا همراه و همرنگ با مردم محلی پوشش خود را تنظیم کنید. برای امنیت بیشتر، پوشیدن لباسی با پوشش کامل، توصیه می شود. در مناطقی که حضور داشتیم، مردم محلی پوشش کامل داشتند ولی حجاب سر الزامی نیست.
هر چند توریست های اروپایی، با پوشش کمتر رفت و آمد می کردند و مشکلی هم نداشتند. در مسیر سفر خود، در شهرهای ساحلی جایی را برای شنای خانم ها نیافتیم. البته بعضی هتل ها این امکان را فراهم کرده اند.
رویدادها و جشن های آیینی
به دلیل تنوع ادیان، اعتقادات و اساطیر، سراسر هند در هر زمانی از سال میزبان رویدادهای آیینی متنوع است که می توانید در کتاب هایی مثل لونلی پلنت Lonely Planet به تفکیک ماه و فصل از آنها مطلع شوید و در برنامه ریزی سفر خود بگنجانید.
مشروبات الکلی و دخانیات
استفاده و نوشیدن مشروبات الکلی در اماکن عمومی هند ممنوع است و خرید و فروش آن تابع قوانین ایالتی است که آن هم بسیار محدود و کم است.
به طور کلی هندی ها از مشروبات الکلی کم استفاده می کنند و جوانان پایبندی قوی به خانواده دارند و خانواده های هندی، این کار را نهی می کنند.
به صورت انگشت شمار، فروشگاه های مشروبات الکلی وجود دارد و برخی هتل ها، مکانی برای سرو مشروبات الکلی یا فروش آن ایجاد کرده اند که با تابلوی BAR یا Alcohol مشخص شده است.
قیمت مشروبات الکلی چندین برابر قیمت نوشته شده روی آن است. (حدودا 5 برابر)
در بین جوامعی که ما در آنها بودیم، دخانیات مثل سیگار خیلی خیلی کم مورد استفاده است و صرفا در بعضی دکه ها یا زیر پله ها، با برگ گیاهی به اسم بِتِل Betel Leaf دلمه هایی درست می کنند که داخل آن از دخانیات معروف جنوب شرق کشور به اسم سوپاری، پودر نارگیل طعم دار شده، تکه های میوه خشک، ژله و میوه های کوچک و شیرین است که به عنوان یک مخدر جویدنی مصرف می کنند و نام آن Beeda است.
در بعضی شهرهای کوچک از نوعی درخت نخل خاص، در صبح خیلی زود یک نوشیدنی تهیه می کنند که نام آن تادی Toddy است. نوعی نوشیدنی به رنگ سفید مات است که بویی شبیه به آبغوره می دهد، طعم گزنده مثل آب گازدار و طعم خیلی ضعیفی از آب نارگیل تازه دارد. این نوشیدنی در دالان هایی دور از دسترس در روستاها یافت می شود و مردم عادی، خیلی آن را خوب نمی دانند. اما فروشندگان این نوشیدنی می گویند کشاورزان و کارگران برای اینکه قدرت کار داشته باشند، هر صبح به اینجا می آیند تا تادی را با تخم مرغ آب پز یا نخودچی بو داده بنوشند.
تادی بعد از چند ساعت از تولید، به سرعت تخمیر می شود و الکل می اندازد.
غذا و خوراک
بهترین راهنما برای یافتن رستورانی خوب، مسئول اقامتگاه است. اپلیکیشن های گوگل مپ و فور اسکوئر Foursquare هم می توانند کمک خوبی باشند.
در هندوستان دور غذاهای گوشتی را خط بکشید! چون علاوه بر اینکه در غذاهای محلی، از گوشت استفاده نمی کنند، طبخ آن را هم بلد نیستند و ضمنا طبقات بالا در جامعه هند، گیاهخوارند و از نگاه آیینی، مصرف گوشت پسندیده نیست.
ترجیحا به سراغ رستوران های شلوغ بروید و با بررسی میزها و سفارش مردم محلی، غذای پر طرفدار را سفارش دهید تا علاوه بر چشیدن طعم واقعی غذای مردم محلی، غذایی را مصرف کرده باشید که مواد اولیه آن تازه و دائما در حال طبخ است.
غذاهای هند بلا استثناء تند و آتشین هستند. معمولا ترکیبی از برنج سفید یا برنج پلو شده با کاسه های کوچکی از خورش های رنگارنگ بسیار تند که روی برگ موز سرو می شوند.
در رستوران های هند قاشق پیدا نمی کنید! همه غذا را با دست (دست راست) می خورند و خورش ها را روی برنج ها میریزند، آن را شفته می کنند و با دست می خورند.
معمولا در رستوران ها جایی برای شستن دست قبل و بعد از خوردن غذا وجود دارد.
آب آشامیدنی سر میزها داغ است و معمولا با پارچ استیل روی میز سرو می شود یا دو لیوان آب داغ جلوی شما می گذارند.
دو دسر شیرین معروف دارند. گلاب جامون Gulab Jamoon که شبیه به لگیمات جنوبی ایران است. شکل آن توپی و بافت و طعم آن شبیه به بامیه ماه رمضان است، بوی گلاب می دهد و در شیره ای شفاف و قوام یافته، غرقاب است.
کسری Rava Kesari دسر دیگری است که با آرد تفت داده شده در روغن حیوانی و شکر است. بافت آن شبیه ترکیبی از حلوا، مربای هویج و مسقطی است و طعم آن شبیه به کاچی است. داخلش دانه های بادام هندی و کشمش سرخ شده در روغن حیوانی دارد.
ایدلی Idly یک پنکیک سفید رنگ پفی به اندازه کف دست است که با آرد برنج دست می شود. مزه ای ندارد و با خورش های تند سرو می شود.
آپام Appam یک پنکیک نازک دایره ای سفید کاراملی مقعر به اندازه یک بشقاب است که با آرد برنج و شیر نارگیل درست می شود، لبه های آن برشته و بافت آن شبیه به سفیده تخم مرغ سرخ شده است و معمولا با خورش تند ایشتو Ishtu سرو می شود.
ایدیاپام Idiappam یک پنکیک ضخیم است که از به هم چسبیده شدن رشته های فالوده ای شکل از آرد برنج درست می شود، به اندازه کف دست است و مثل ایدلی مزه ای ندارد و با خورش کاری (مخصوصا کاری تخم مرغ) سرو می شود.
پوتو Puttu نوعی پلو است که از برنج و پودر نارگیل درست می شود و در دلمه ای پیچیده شده به شکل استوانه از برگ سبز موز پخته و سرو می شود.
دوزا Dosa هم نوعی پنکیک برشته دایره ای است که در فرایند سرخ شدن با چیزی شبیه به کاردک به صورت رول شده در می آید و در فرایند پخت آن به صورت انتخابی، ترکیبات مختلفی از خورش های گیاهی، پنیر یا سیب زمینی در داخل آن می گذارند.
میل Meal همان غذای اصلی جنوب هند است که با برنج سفید / پلو کرایی و چیدمانی از کاسه های کوچک خورش های تند و دسر های شیرین در کنار موز سوخاری روی برگ موز سرو می شود.
برای اینکه غذایی که سفارش می دهید تا جای ممکن کم فلفل باشد، بهتر است تا از لفظ No Chilly استفاده کنید که معمولا توریست ها از No Spicy استفاده می کنند و غذای سفارش داده شدۀ خود را همچنان تند و آتشین می یابند.
نوشیدنی
چای (بخوانید شیر چای) نوشیدنی گرم رایج در این منطقه است که تقریبا همه جا می توانید با 10 روپیه پیدایش کنید. آب نارگیل تازه هم نوشیدنی رایجی است که کنار پیاده رو در خیابان ها می توانید بیابید.
کوهی از نارگیل های تازه در کنار کوهی از نارگیل های شکسته و مردی که با چیزی شبیه به ساطور آماده است تا اراده کنید و برایتان یک نارگیل را سر ببرد و با قرار دادن نی داخل آن، شما را با 40 روپیه به یک آب نارگیل گرم مهمان کند!
اینجا اگر یک نوشیدنی خنک پیدا کنید، حس پیروزی خواهید داشت!
مثل نوشیدنی شیک پسته و بادام، یا آب هندوانه خنک که در هوای گرم و شرجی جنوب هند، آبی بر جگر سوخته از گرما و غذای تند است.
میوه
میوه اصلی جنوب هندوستان، موز است. در رنگ ها و اندازه های متفاوت که تقریبا همه مزۀ مشابهی دارند. میوه های استوایی هم در هندوستان پیدا می شود که ما در کودایکانال، میوه هایی مثل استار فروت، پشن فروت، آووکادو و دراگون فروت را یافتیم. اما مصرف این میوه ها به خاطر قیمت نسبتا گران (حدودا 40 روپیه)، رایج نیست.
غذای خیابانی
هندی ها علاقه زیادی به خوردن غذا در وعده های کوچک و متعدد دارند و غذاهای خیابانی را خیلی دوست دارند، تمام غذاهای گفته شده، نسخۀ خیابانی هم دارند. البته انواع پیراشکی و پکوره که در جنوب شرق کشور هم یافت می شود را به این لیست اضافه کنید.
ضمنا نوعی از لوبیای آب پز شده به همراه انواع سبزیجات خرد شده که در قیف هایی با کاغذ روزنامه پیچیده می شوند هم مورد علاقۀ مردم است.
از تنقلات خیابانی هم می توان به بادام زمینی بوداده در ماسه سیاه یا بادام هندی بوداده با برگ بو و ادویه جات اشاره کرد.
سفرنامۀ جنوب هند - یک از هفده
#کسوف_هند
از یلدای سرد بر فراز اقیانوس، تا آب نارگیل گرم در سواحل هند
ساعت 11 صبح روز 21 دسامبر (30 آذر) به سمت فرودگاه امام خمینی تهران را افتادیم. تصمیم گرفتیم تا فقط یک کوله پشتی از وسایل شخصی داشته باشیم تا برای حمل کوله پشتی دوربین و کوله ی وسایل دم دستی مشکلی نداشته باشیم. کوله پشتی اصلی دست من بود. قرار بود پریسا از تهران خودش را به شهریار (خانۀ ما) برساند و شله زرد پشت پا که مادرم درست کرده بود را بخوریم و باهم به فرودگاه برویم.
دیر شده بود. قرار گذاشتیم با اسنپ برویم و در فرودگاه به هم ملحق شویم. مادرم ظرف شله زرد را داد تا قبل از رفتن، در فرودگاه بخوریم.
پریسا چند دقیقه زودتر از من رسیده بود و ساعت، 12 را نشان می داد. بعد از خوردن شله زرد، از دستگاه دیجیتالی بانک ملی که علاوه بر انجام کارهای بانکی، امکان پرداخت عوارض خروج را هم داشت، عوارض را پرداخت کردیم. امسال قبل از این سفر من یک بار و پریسا بیش از سه بار از مرز خارج شده بودیم و 330 و 440 هزار تومان پرداخت کردیم.
با گذر از اولین دروازه Gate خروج از کشور و بررسی پاسپورت و قبض رسید پرداخت عوارض، به سالن ترانزیت وارد شدیم و از بیمه سامان با 205 هزار تومن، بیمه یکماهه نقره ای خریدیم. برای پوشش خدمات اورژانسی پزشکی و جبران خسارت سرقت تجهیزات.
برای سالم ماندن کوله پشتی در جابجایی های بار در هواپیما، با نایلون سلفونی بسته بندی اش Wrap کردیم. قبل از بسته بندی لازم بود تا وسایل کوله دم دستی و کوله دوربین را بررسی می کردیم تا چیزی شبیه به روغن، مایعات، ناخن گیر و چاقو و وسایل برنده را توی کوله بار گذاشته باشیم و با خود به داخل کابین نبریم.
از طرفی، وسایل الکترونیکی مثل لپ تاپ و پاور بانک را باید در کیف کابین همراه می داشتیم.
موقع تحویل بار و صدور کارت پرواز، در صف منتظر نوبت شدیم و از آنجا که پرواز پیوسته به کوچی هند نداشتیم و باید در شارجه، هواپیما را عوض می کردیم، با نشان دادن پرینت ویزای الکترونیکی، کارت پرواز دوم را هم گرفتیم تا برای جابجایی پرواز، نیازی به تحویل گرفتن و تحویل دادن بار نداشته باشیم.
این را بگویم که روال معمول برای پرواز با ایر عربیا، این است که بدون بار و وعده های غذایی است و مسافران فقط کیف دستی داخل کابین را می توانند همراه داشته باشند و اگر بار اضافه داشته باشند، باید جریمه اضافه بار پرداخت کنند. اما پیش بینی کرده بودیم و علاوه بر 30 کیلو بار مجاز، تمام وعده های غذایی و نوعش را تعیین، سفارش و پرداخت کرده بودیم.
ساعت نزدیک به 1 عصر بود و با عبور از آخرین دروازه خروج و بازرسی سپاه، به سالنی منتقل شدیم که تقریبا همسفران پروازمان را می توانستیم ببینیم. با اینکه موقع بازرسی سپاه، به طرز عجیبی آنها را خوش برخورد دیدیم، اما برای خنثی کردن بوی تند عطر هندی ها (که بیشتر شبیه عطر مشهدی بود) در محل بازرسی، اسپری خوشبو کننده هوا، به محیط و گاهی به سر و صورت مسافران زده می شد که استفاده از اسپری در محیط بسته و آن هم به صورت افراد، کاری ناپسند بود.
با تماشای لباس رنگی و چند لایۀ خانم های هندی، ریش های بلند و بعضی سبیل های فرم گرفته آقایان هندی با پوست تیره و لباس های زری دوزی شده، از همین فرودگاه داشتیم با هند و مرام این شبه قارۀ یک میلیارد و دویست میلیون نفری آشنا می شدیم.
پشت کارت های پرواز، برچسب های قرمز یا سبز چسبانده بودند تا دسته دسته و به ترتیب شماره صندلی، مسافران را از صندلی های آخر سوار هواپیما کنند تا از همهمه جلوگیری شود.
از روزها قبل وقتی با دوستانمان که تجربۀ سفر به هند (البته همگی شمال هند) داشتند حرف می زدیم، بیشتر و بیشتر با مسیر پروازی و تجربه هایی که از هند باید انتظار داشته باشیم آشنا می شدیم.
یکی از این گفتگوها در مورد پرواز ایر عربیا و فرودگاه شارجه بود. یکی از دوستانمان می گفت فرودگاه شارجه بدتر از ترمینال جنوب است و خیلی ها گوشه گوشۀ فرودگاه، چادر زدند تا شب بمانند تا در نوبت پرواز، به سوی هواپیمای خود بروند. بعضی ها هم در مورد پرواز ایر عربیا، از تاخیرهای زیاد و کیفیت بد فضای داخلی هواپیما می گفتند. اما حالا می دیدیم که هواپیما انگار نو بود و ما اولین مسافران این هواپیماییم! بعد از ۲ ساعت پرواز آرام و امن که از روی کویر طلایی مرکز ایران، دریاچه نمک کاشان، چین و چروک های قهوه ای زاگرس، برف های سفید روی قله ها، رودها و آب آبی رنگ دریاچه ها و در آخر از روی خلیج فارس و صدای یادآوری کنندۀ مهماندار و بستن کمربندها، در خاک امارات فرود آمدیم.
از تونلی که فراموشمان می شد روی ماشینی هستیم که ما را از هواپیما به سالن ترانزیت هدایت می کند، رسیدیم به فرودگاهی که برخلاف همۀ شنیده ها شمایل یک فرودگاه شیک و تمیز را داشت. با اسکن پاسپورت در دستگاهی روی یک باجه راهنمای مسافرین و وارد کردن شماره پاسپورت به عنوان رمز وای فای، به اینترنت وصل شدیم.
از فودکورت رنگارنگش با 17 درهم امارات که سکه هایش را با جمع و تفریق جور کرده بودیم تا مبادا با نرخ زیاد، دلار چنج نکرده باشیم، یک غذای سبزیجاتی خریدیم که از بس تند بود، عرق از زیر پلک هایمان هم سرازیر شده بود. فکر کنم می خواستند قبل از پا گذاشتن بر خاک هند، ما را با فلفل، این پودر اُخرایی آتشین آشتی بدهند. نشد که نشد. فداکارانه آن تند خوراک شعله ساز را خوردم و پریسا به همان لقمۀ غذای هواپیما که همسفر بغل دستیمان دست نخورده رها کرده بود و من زیر نگاه پرسشگر پریسا آن را صاحب شده بودم، رضایت داد.
در گردش عصرگاهی سالن ترانزیت، باجه ای را دیدیم که به مسافران خسته از صندلی هایی که برای نشستن فقط تا ده دقیقه قابل تحمل هستند و باید ساعت ها چشم انتظار مانیتور باشند تا شماره پروازشان به سطرهای اول بیاید و ساعت پروازشان برسد، تخت یا اتاق خصوصی اجاره می داد از قرار 30 دلار برای 6 ساعت استفاده از تخت خوابگاهی بدون ملحفه یا 200 دلار برای اقامت یک شبانه روز در اتاقی خصوصی و دو تخته.
ساعت نزدیک به 10 شب بود و نوبت به پرواز شارجه به مقصد کوچی رسید. با نشان دادن کارت پرواز و پاسپورت و ویزا، وارد هواپیمایی شدیم که تقریبا به تمیزی پرواز اول بود. از همان مدل. ایرباس A320.
در هر دو پرواز سمت چپ هواپیما بودیم و کنار پنجره، تقریبا روی بال. 8AB و 10AB. این بار تنها صندلی خالی مسافری جامانده از پرواز، صندلی کنار ما بود و فرصتی به ارزش یک غنیمت گرانبهای جنگی برای پریسا که خستگی، او را در رختی از خواب پیچیده بود و حالا می توانست سر بر روی پای من، فاتح دو صندلی برای نوشیدن جرعه ای از چند ساعت خواب به صورت افقی باشد.
امشب شب یلدا هست و ما خطر کردیم و با ورود انار، پرتقال، نارنگی و ظرفی از آجیل به هواپیما، در ارتفاع 8600 متری و با سرعت 890 کیلومتر بر ساعت، می خواستیم بر روی اقیانوس هند آن را گرامی بداریم!
برای مهمانداران هم عجیب بود که چطور اسم و رسم یلدا را از مجله ی ماهنامۀ هواپیما که پشت همۀ صندلی ها بود پیدا کرده بودیم و انارها را در غیبت ابزاری چاقو مانند، با نیش دندان و سر انگشت تدبیر می شکافتیم و با دقت دانه دانه اش می کردیم.
گرامی داشتیم و به یادگار عکسی گرفتیم و پریسا به خواب موعود خود رسید و در شرایطی که پتو و بسته ی خواب با یک بالش پشت گردنی و چشم بند، 30 دلار در هواپیما فروخته می شد، با دو سویشرت، بالش و پتو ساختیم و مشتاقانه خواب را در آغوش گرفتیم.
در مسافرت هوایی، آب بدن به سرعت از دست می رود و من هر ساعت پریسا را بیدار و مدام این موضوع را با نوشیدن آب از قمقمه آبی که در فرودگاه شارجه پر کرده بودیم به او یادآوری می کردم. ساعت از 12 گذشته و 3 ساعت دیگر تا خاک هندوستان فاصله داریم...
سفرنامۀ جنوب هند - دو از هفده
کوچی شهری در تور ماهیگیران چینی
اینجا فرودگاه کوچی در هندوستان است. ماه نارنجی رنگ در رطوبت زیاد شهر کوچی در حال طلوع است. همان که قرار است 5 روز بعد در ساعت 8 صبح، قرص خورشید را بپوشاند. ما دست به دعا امیدواریم تا هوای صاف و منظرۀ دلخواه خود را برای ثبت خورشید گرفتگی پیدا کنیم.
ساعت 3 صبح یکشنبه 22 دسامبر (1 دی 98) است. ما بعد از 3200 کیلومتر سفر هوایی حالا به هندوستان رسیدیم. همینکه از تونلی که در هواپیما را به سالن ترانزیت وصل می کرد وارد سالن شدیم برگۀ کوچکی دریافت کردیم که باید اطلاعات شخصی خود را روی آن بنویسیم و در صف متقاضیان ویزای الکترونیکی، منتظر صدور ویزا باشیم.
راستش را بخواهید، انتظار داشتم وقتی از در هواپیما بیرون می آیم، هوای گرم و مرطوب ساحل نیمه استوایی جنوب غرب هند به صورتم بخورد، چشمم را ببندم و با سوز سرما و برف دیروز در تهران مقایسه اش کنم و برایتان حالش را تعریف کنم!
فعلا باید منتظر حال و هوایش بمانیم...
خیلی از "هم صفی" های ما برای ویزای الکترونیکی e-Visa، غیر آسیایی بودند و وقتی نوبت به ما رسید، گفتگوهای متداول و احراز هویت های چهره ای و انگشتی برایشان کافی نبود. شاید هم وقتی شنیدند برای شکار سایه ماه از مقابل خورشید آمدیم، ترسیدند که نکند خورشیدشان را بدزدیم و همیشه در تاریکی بمانند!
مسئول کنترل ویزا از دفترش آمد و با چند رفت و آمد و گفتگو و بررسی های دوباره و چند بارۀ مدارک و برنامه سفرمان، خیالش راحت شد که خورشید قرار نیست اتفاق چندان ناگواری برایش بی افتد. ویزای الکترونیکی به شکل یک مهر آبی رنگ روی صفحۀ گذرنامه نقش بست و گزینۀ چندبار ورود و 90 روز اقامت پیوسته، روی ویزای یکساله ای که برایش 100 دلار داده بودیم علامت زده شد. ساعت 5 صبح است. خورشید در این مدار، خیلی منتظر گرگ و میش نمی ماند و فورا سر از افق بر می دارد و هوا روشن می شود.
خستۀ راه بودیم. با این حال، تا نزدیک ظهر باید صبر می کردیم تا در اقامتگاه پذیرش شویم. از صرافی فرودگاه چند یورو چنج کردیم تا در مسیر اقامتگاه روپیه داشته باشیم. معمولا صرافی های فرودگاه ها کارمزد بیشتری می خواهند. کمی در فرودگاه چرخیدیم و در کنار سرویس بهداشتی تمیز سالن فرودگاه، آب آشامیدنی با سه شیر خنک، معمولی و گرم، نظرمان را به خود جلب کرد.
نکتۀ جالب دیگر این بود که این فرودگاه کل برق مصرفی خود را از انرژی خورشیدی تامین می کند!
از مترو و مسیر دریایی کوچی تا فورت کوچی -بخش توریستی کوچی و شبه جزیره چیزهایی خوانده بودیم و برای تجربۀ وسایل حمل و نقل متنوع، فرصت خوبی به نظر می رسید. از فرودگاه خارج شدیم و آن گرما و رطوبت غلیظ که انتظارش را داشتیم، بالاخره بر صورت و بدنمان نشست و همه چیز را مرطوب کرد!
گفته بودند اولین اتوبوس خط فرودگاه - فورت کوچی ساعت 6 حرکت می کند و تا پیدایش کنیم و منتظر راه افتادنش باشیم، پرتقال نجات یافته از شب قبل را به جای اولین صبحانه در خاک هندوستان خوردیم. ساعت از هفت و نیم گذشته بود. ایستگاهش نزدیک در خروجی سالن فرودگاه بود و ما برای پیدا کردنش محوطۀ بزرگی را گشته بودیم!
راه سر راست برای رسیدن به فورت کوچی، همراهی این اتوبوس 70 روپیه ای تا ایستگاه آخر بود. اما در ایستگاه آلووا Aluva که شروع خط متروی کوچی هست از اتوبوس پیاده شدیم و با 50 روپیه بلیط ایستگاه آلووا تا دانشگاه مهاراجه که نزدیکترین ایستگاه به اسکله است را خریدیم. متروی کوچی تازه تاسیس و مدرن است و 85 درصد از کارکنانش را زنان تشکیل می دهند و اقلیت های جنسی هم امکان کار کردن در اینجا دارند. چیزی که از در و دیوارها و بدنۀ قطار چشم ها را به سمت خود جذب می کند، طرح و نقش های مرتبط با طبیعت است. هر ایستگاه موضوع یا Theme مشخصی از ورزش، توضیحات حفاظتی مرتبط با اجزاء گیاهی و جانوری طبیعت هند در خود دارد. پرندگان، پستانداران، پارک های ملی، میراث طبیعی وسترن که در یونسکو ثبت شده، پلنگ، ببر و مرال.
از مترو پیاده شدیم و بعد از بیست دقیقه پیاده روی، با تجربۀ آب نارگیل گرم کنار خیابان که مردی با چیزی شبیه به ساطور سر آن را باز می کرد و می فروخت، به اسکلۀ ارناکولام رسیدیم. آب نارگیل تازه، تصور کودکی من از نوشیدنی خنک با عطر و بوی نارگیل را در هم کوبید.
گرسنگی ما را به یک غذای خیابانی کشاند و سعی کردیم خوراک تندی به نام اِکِری که یک تخم مرغ آبپز در خود داشت را با نانی لایه لایه، آپام -پنکیک برشتۀ مسطح که با آرد برنج و آب نارگیل سرخ می شود- و دو لیوان چای -جوشیده با شیر- بخوریم. انگار ماجراهای ما با غذاهای تند و آتشین هند تازه شروع شده.
همۀ آن غذاها 70 روپیه شد! حدودا یک دلار یعنی 13200 تومان.
بلیط کشتی را با فقط 4 روپیه! خریدیم و بعد از یک ربع به فورت کوچی رسیدیم.
حالا نوبت به تجربۀ معروف ترین وسیلۀ حمل و نقل در هندوستان رسیده است. توک توک.
توک توک - یا اتو ریکشا - موتور سه چرخه ای است که یک کابین دارد و در صندلی عقب آن، به سختی سه نفر می توانند بنشینند. معمولا پر سر و صدا هستند و با بوق ممتد حرکت می کنند تا هم از تصادف جلوگیری کنند و هم راه را برای خود باز کنند. تاکسیمتر دارند و برای هر کیلومتر، 25 روپیه حساب می کنند. بعضی مواقع هم بی توجه به تاکسیمتر مبلغی مشخص می کنند که باید بر سر آن چانه زد.
با 50 روپیه به اقامتگاهمان که از سایت بوکینک رزرو کرده بودیم رسیدیم و بعد از تحویل اتاق، خواب تنها چیزی بود که زیر باد پنکه سقفی به آن فکر می کردیم.
قدم زدن در خیابان های آذین بندی شدۀ شهر و کلیسای سانتاکروز باسیلیکا که برای جشن سال نو آماده می شد، شروع گشت عصرگاهی ما بود. توک توک ها همه جا هستند و مدام با بوق میخواهند میزبان سفرهای درون شهری تان باشند!
ماشین ها از راست می آیند و از چپ می روند و این موضوع، عبور از خیابان را برای ما که به شیوۀ معکوس عادت داریم سخت می کند. البته در هر حال، باید حواسمان مدام به چپ و راست جمع باشد. اینجا خیلی قانون را رعایت نمی کنند. پیاده روی در بازار ساحلی و تماشای تورهای ماهیگیری چینی در زمان غروب خورشید که از دیدنی های اینجاست ما را بیشتر با اجتماع هند آشنا کرد. ناخواسته در جریان مراسم های قبل از سال نو می افتادیم و گرفتن عکس سلفی با توریست ها از علاقه مندی های بامزۀ این مردمان است.
فورت کوچی پر از خانه های قدیمی است که بسیاری از آنها برای کاربری رستوران و هتل یا سکونت طبقات بالای جامعه، با شکوه هرچه تمام تر مرمت و بازسازی شده اند.
یکی از بهترین پروژه های این چنینی، اکنون با نام هتل فورت کوچی به عنوان هتل و رستوران در حال کار است که برای شام به آنجا رفتیم و از کیفیت غذا، سرویس دهی و طراحی ساختمان اش لذت بردیم.
سقف هایی با تیرهای چوبی بزرگ، حیاطی در اندرونی، معماری داخلی و ترکیب هنرمندانۀ طرح و رنگ و آرایه ها که با تزئینات سال نو میلادی همراه بود. آخرین جایی که برای گشت و گذار روز اول انتخاب کردیم، پیاده روی در خیابان های سنگ فرش و مغازه های سوغاتی و لباس های نخی ارگانیک کوچی و مغازه های فروش سازهای بومی و محلی مثل هنگ درام و کاسه تبتی بود.
با یک کیک آلو، چند میوه و یک هندوانه کوچک به خانه برگشتیم تا مرحمی بر غذاهای تند و گرما و هوای شرجی باشد.