شاید برای ما که انواع گزینهها را برای حملونقلمان در شهر یا حتّی بین شهر و کشورها داریم، تصوّر نبود ماشین دشوار باشد امّا تا به حال فکر کردهاید در روزگار نبود ماشین و این تنوع وسایل حمل و نقل، مردم چه کار میکردند و
اگر بخواهیم به سنتیترین غذای ایرانی فکر کنیم یا طعم اصیل ایران را به ذائقه توریستها بشناسیم، معمولا اولین گزینه آبگوشت در ذهنمان تداعی میشود. غذایی که از کودکی در جمعهای خانوادگی با آداب سنتی خودش در خاطرمان نقش بسته و هنوز که هنوز است،
بازار برایمان مفهوم آشنایی دارد؛ گاهی بوی کودکی میدهد و گاهی یادآور ادویهجات رنگارنگ است. گر چه امروز به هر مرکز خریدی بازار میگوییم امّا اگر کمی در پشت ذهنمان بگردیم، میبینیم مفهوم اصیل بازار با دالانهای مسقف، دکانهای کوچک و باربرهایی که هر از
اگر نگاهی به رد پای اسب در فرهنگ ایران بیندازید بدون شک متعجّب خواهید شد! اسب امروزه برای ما تفاوت چندانی با حیوانات دیگر شاید نداشته باشد امّا در فرهنگ پیشینیان ما نق مهمی ایفا میکرده است. تا جایی که حتّی در درمان بیماریها هم
کمپانی پرآوازه پنتون از سال 1963 تا کنون، بیش از نیم قرن است که سالانه رنگ یا رنگهایی را به عنوان Color of Year یا همان رنگ سال انتخاب میکند و صنایع بسیاری را از جمله دکوراسیون، مد و فشن را تحت تاثیر خود قرار
حرم امام رضا (ع) واضحترین و مهمترین جاذبه مشهد است که سالانه زائران فراوانی برای زیارت از دور و نزدیک، ایران و خارج از ایران به مشهد سفر میکنند. بسیاری از ایرانیهای مسلمان شاید حداقل یک بار در عمرشان به زیارت امام رضا رفته باشه
در این مطلب میخواهیم کمی به عقب برویم و به صبحانههای چندین سال پیش ایرانیان نگاهی بیندازیم. بببینیم آیا در سالهای گذشته هم مثل امروز مصرف کره و مربا و پنیر و چای متداول بوده یا صبحانههای متفاوتی میخوردند. صبحانه از آن وعدههای غذایی است که
پیش از اینکه علم آکادمیک از راه برسد که همه چیز را با علت و معلولهای محسوس بسنجد، مردم هر منطقه بر اساس باورها و دیدگاهشان به زندگی، علت مسائل را میان خودشان حدس میزدند. زمان که میگذشت، این داستانها بین نسلها مختلف منتقل میشد.
خرداد در حال خداحافظی است و همین فردا تابستان با چمدان داغش از راه میرسد. تابستانی که برای بسیاری از ما یادآور روزگار تعطیلی مدرسه و استراحت و بازی و برای عدهای مسافراتهای مخصوص تابستانی است. البته در روزگار کرونایی که چیزی جز گرمای پشت
این روزهای خردادی که هوا حسابی گرم شده و دیگر پنجره هوای خنکی به سمتمان نمیفرستد، به این فکر کنید که در گذشتهها که از کولر و خنکای مطلوبش خبری نبود، ایرانیها چه کار میکردند و چه فکری به حال این گرمای خاورمیانهای میکردند؟ آیا
تهران در ذهنمان یک شهر بزرگ و شلوغ پلوغ است که ته ندارد. از هر جا که ادامهاش میدهی، به یک شهرک و محله جدید و نوظهور میرسی! حالا با این تصوّر اگر بگویند تا همین چند صد سال پیش تهران به اندازه یک روستا
پرندهنگری از فعالیتهای نوظهور و جذابی است که طرفداران بسیاری سراسر دنیا دارد. گفته شده گاهی پرنده نگران حاضرند برای دیدن پرندهها هزینههای سنگینی بدهند یا تجهیزات گران قیمت بخرند. در ایران چند سالی است گروههای تخصصی پرندهنگری به مناطق مختلف ایران سفر میکنند و
به شیراز که سفر میکنید، انقدر حجم دیدنیهای بینظیرش متنوع است که دائم باید اولویتبندی کنید از چه جاهایی بازدید کنید و کجاها بماند برای فرصتی دیگر. این اولویتبندیها صرفا به ما ایرانیها محدود نمیشود و توریستهایی که میآیند دچار سردرگمی میشوند؛ هم دوست دارند
سفر که میکنیم دلمان میخواهد حتّی بدون حضور راهنما یا فردی که جزئیات بناها را برایمان توضیح دهد، چیزهایی هم بفهمیم و بازدیدمان صرفا به کیف بصری و تعریف از شکوه و زیباییاش ختم نشود. بدون شک برای فردی که تخصصش معماری و هنر نباشد،
خانه بدون فرش برایمان یک فضای موقتی است و وقتی فرش درونش پهن میشود، انگار انس و الفتی درونمان بیدار میشود. این حضور فرش در جان تمام ایرانیان به ریشههای فرهنگیاش برمیگردد، به کودکیهایش که دائم فرشی پشت ذهنش پهن بوده. نقش بیبدیلش در زندگی
عشایر و اقوام ایرانی نه تنها برای خود ایرانیان بلکه مردمان خارج از این مرز، جالب و ویژه هستند زیرا تفاوتی اصیل با روال یکسان جهانی شدن دارند. لباسها، فرهنگ و سبک زندگیشان از قوانین مدرنیته و آنچه روی مد میآید تبعیت نمیکند و از
احتمالا اگر از لباس محلی خاص هر قوم ایرانی یا آداب و رسومشان بشنوید، چندان تعجب نکنید و به نظرتان امری کاملا طبیعی بیاید، امّا اگر بگویند گاهی در اقوام ایرانی، نژاد خاصی از حیوانات تربیت شدهاند یا به یکی از حیواناتش مشهور است چه
اسب از آن حیوانات مهم در فرهنگ ایرانیان است که رد پایش از همان عصر باستان به چشم میخورد. هم با آریاییها همراه است و هم اقوام مختلفی که به نوعی در ایران حضور پیدا میکنند. ادبیات، اساطیر، فرهنگ و هر گوشه و کنار میراث
داستان کاشان خواندنی است از زمانی که روستایی در دل تاریخ و جغرافیای ایران زمین بوده تا امروز که یکی از شهرستانهای مهم کشور به شمار میرود. کاشان امروزی تا روزگاری کاسان، قاسان، کی آشیان، کاه فشان خوانده میشد و فراز و نشیبهای بسیاری را
۱۰ ژوئن میلادی یا ۲۰ خرداد ماه به عنوان روز جهانی صنایع دستی انتخاب شده است. روزی در تقویم که زحمت و هنر مردم بومی را یادآوری میکند. مردمانی که از دل و جانشان، بارقهای از فرهنگشان را با هنرمندی به تصویر میکشند و بخشی