چند سالی بود که برای سفر به اکسپو، برنامه ریزی کرده بودم. در حقیقت از 5 سال قبل، یعنی اکسپو میلان. به خاطر کرونا اکسپو در سال 2020 برگزار نشد و زمان برگزاری آن از مهر 1400 تا فروردین 1401 شد. دبی کشور گرمی است پس اوایل پاییز مناسب سفر نبود. بهترین زمان بازدید از اکسپو زمستان بود که متاسفانه در سه ماه آخر سال قیمت هتل ها و بلیط هواپیما گران میشود. فروردین هم به خاطر عید تورها افزایش قیمت داشت. پس تنها شانس من آذر ماه بود که هم هنوز قیمت ها مناسب بود و هم از گرمای هوا کاسته شده بود. تمام سفرنامه ها را در سایت لست سکند رو خوندم ولی متاسفانه به خاطر کرونا از سال 1398 به بعد سفرنامه های داخل سایت کم بود چون تقریبا سفرها تعطیل شده بود.. این یعنی خیلی چیزهای جدیدی بود که باید خودم امتحان می کردم. خودم به تنهایی.
شروع به تهیه بلیط کردم .چون تنها بودم و هزینه هتل برای من بسیار بالا در میومد. هتل سه ستاره ارکید را انتخاب کردم. هزینه 7 شب و 8 روز هتل به علاوه پرواز رفت و برگشت از هواپیمایی ایران ایر تور برای من 18 میلیون تومان شد. همینجا از خانم چیداز تشکر میکنم با اینکه داخل تور دبی من ترانسفر نداشت ولی شب حرکت با من تماس گرفتن که ترانسفر رایگان رفت و برگشت با لیدری خانم بهاران برای من در نظر گرفته اند. با اینکه تمام تحقیقاتم رو کرده بودم و میدونستم با مترو و اتوبوس به هتل می تونستم برم. ولی اینکه ترانسفر داشته باشی خودش یک خوش شانسی است.
پرواز ایران ایر تور
پرواز رفت از تهران به دبی در تاریخ 1400/09/15 روز دوشنبه ساعت 11:45 صبح با ده دقیقه تاخیر انجام شد. داخل پرواز پذیرایی برای ناهار داشتن (زرشک پلو با ماست، نان، آب، نوشابه).
پرواز برگشت از دبی به تهران در تاریخ 1400/09/22 روز دوشنبه ساعت 16:00 با 5 دقیقه تاخیر انجام شد. پذیرایی هم مثل پرواز رفت بود.
هتل ارکید
هتل ارکید یک هتل سه ستاره در منطقه الریکا نزدیک میدان ساعت است و با 5 دقیقه پیاده روی به مترو ریکا میرسید. دور میدان ساعت هم اتوبوس های زیادی برای اکثر جاهای شهر است. کتری برقی داخل اتاق دارید. چای و قند همراهتان ببرید. هر روز 2 عدد آب معدنی داخل اتاق شارژ می شود. صبحانه هتل مناسب ذائقه غذایی ایرانی ها نیست. اکثر افراد ساکن در هتل پاکستانی و هندی و ایرانی هستند. در قسمت پایین هتل هر شب برنامه موسیقی اجرا میشود. پس اگر به سر و صدا حساس هستید اتاق خود را در طبقات بالا هتل بگیرید. صندوق امانات در هتل است.
اتاق های هتل دارای بالکن هستن ولی درب تمامی بالکن ها قفل است. در کل هتل مناسبی نیست. شما برای اقامت در هتل های دبی باید مالیات پرداخت کنید. هتل سه ستاره شبی 10 درهم. هتل 4 ستاره شبی 15 درهم و هتل 5 ستاره شبی 20 درهم. که در ابتدا ورود توسط مسافر پرداخت میشه.
از تهران چی ببرم ؟
دبی شهری بسیار گران است و این روزها با توجه به بالا رفتن قیمت دلار شاید کنترل در هزینه ها خیلی به سفر بتونه کمک کنه. من از تهران یک باکس آب معدنی کوچک، غذاهای کنسروی مائده و هانی، تنقلات شامل گردو و خرما و .... خرید کردم و داخل چمدانم گذاشتم و همراهم بردم.
مترو دبی
علاوه بر خرید تورهای ارزان دبی و بردن غذا از ایران، یکی دیگه از کارهایی که هزینه های را تا حد زیادی کم می کند استفاده از مترو است. مخصوصا دبی که شما می تونید تجربه مترو سواری بدون راننده را داشته باشید. مترو خیلی کشورها شما را با فرهنگ مردم اون کشور آشنا می کنه، البته مترو دبی به این صورت نیست چون اکثرا کسانی که از مترو استفاده می کردند یا توریست ها بودن یا کارمندها و کارگران کشورهای دیگر که در دبی مشغول کار بودن. در 8 روزی که من اونجا بودم داخل مترو و هر وسیله حمل و نقل عمومی دبی هیچ مرد یا زن که عرب باشد ندیدم. استفاده از مترو دبی بسیار راحت است فقط کافی مبدا و مقصد را بدونید و البته در ایران یا هر کشوری یکبار از مترو استفاده کرده باشید.
نکات مترو دبی
خوردن هر نوع خوراکی و نوشیدنی داخل مترو ممنوع است. حتی آدامس خوردن. چرت زدن و خوابیدن در مترو ممنوع است. مترو دارای سه قسمت مجزا است (عمومی – خانم ها – طلایی ) قسمت عمومی و خانم ها که مشخص است ولی در قسمت طلایی فقط دارندگان کارت طلایی اجاره استفاده را دارند. هزینه کارت طلایی دو برابر هزینه قسمت معمولی است . هزینه بلیط هم از سه درهم تا 11 درهم است . شما ابتدا که وارد می شوید کارت میزنید و در انتها موقع خروج هم کارت می زنید . هزینه از کارت شما به تعداد ایستگاه ها کم میشود. در مترو می تونید از کارت یکبار مصرف هم استفاده کنید ولی چون تعداد سفر های من زیاد بود من از کارت مترو نقره ای یا نول کارت استفاده کردم.
کارهای قبل سفر
چک کردن ممنوع الخروج بودن. گرفتن کارت واکسن به زبان انگلیسی. انجام تست کرونا در آزمایشگاه های مخصوص هر پرواز (در روز تست همراه داشتن پاسپورت الزامی است). جواب تست باید پرینت رنگی با مهر و امضا آزمایشگاه باشد(در آذر 1400 هزینه تست 320 هزار تومان شد).
دلار دولتی
خرید دولار دولتی من به صورتی بود که هر 1000 دلار 3 میلیون تومان برای من مناسب تر میشد. هر فرد سالی یکبار با در دست داشتن مدارک سالی 2400 دلار دولتی دریافت کند. من از صرافی سامان در خیابان فردوسی تهیه کردم.
مدارک مورد نیاز برای دلار دولتی: بلیط رفت و برگشت هواپیما با مهر آژانس، واچر هتل با مهر آژانس، ویزا، عوارض خروج از کشور، تلفن همراه به نام خود فرد، کارت بانکی به نام خود شخص، فرودگاه دبی و اینترنت در دبی.
بعد از پیاده شدن در فرودگاه مجددا از شما تست کرونا گرفته میشود که رایگان است. جواب تست برای شما اس ام اس میشود یا برای لیدرتان ارسال میشود. اگه سیم کارت اعتباری ایرانسل همراهتان داشته باشید خیلی کمکتون می کنه چون اس ام اس های دریافتی ایرانسل رایگان است. پس با خیال راحت گوشی خودتان را روشن کنید.
داخل فرودگاه دبی هنگام زدن مهر ورود به هر نفر یک سیم کارت رایگان هم میدهند که البته باز هم میتونید از رومینگ ایرانسل استفاده کنید و نیازی به تعویض سیم کارت نداشته باشید. سیم کارت رومینگ را داخل ایران روز آخر شارژ کنید.
روز اول سفر
هزینه های روز اول
70 درهم مالیات هتل، 95 درهم بلیط اکسپو برای 30 روز، 25 درهم بلیط مترو، 30 درهم هزینه پاسپورت اکسپو.
بعد از پیاده شدن از فرودگاه و انجام تست، مهر ورود به امارات داخل پاسپورتم خورده شد. لیدرم منتظر من بودن و من را خیلی سریع همراه با همسرشان با ماشین شخصی به هتل رساندن. برای استفاده از هتل در دبی باید مالیات پرداخت کنید پس من 70 درهم بابت مالیات پرداخت کردم و کلید اتاق ام را در طبقه سوم دریافت کردم. هتل ارکید نزدیک میدان ساعت است.
هدف سفر من به دبی دیدن اکسپو بود پس به محض رسیدن به هتل آماده شدم و سریع به سمت اکسپو حرکت کردم. با استفاده از گوگل مپ مترو را پیدا کردم و با 5 دقیقه پیاده روی به ایستگاه الریکا رفتم. داخل مترو بلیط نقره ای خریدم. از ایستگاه من تا ایستگاه اکسپو 1 ساعت زمان میبرد و نیازی به تعویض خط هم نبود. زمانی که به سمت اکسپو حرکت می کردم برای اولین بار دبی رو تونستم ببینم. به اکسپو که رسیدم هوا تاریک شده بود. اولین کار خرید بلیط اکسپو بود. من بلیط سی روزه اکسپو را فقط 95 درهم از جلوی درب ورودی تهیه کردم.
در هنگام ورود برای بار اول از صورت شما عکس میگیرن. برای بقیه روزها هنگام ورود عکس شما چک میشود. دومین چیزی که برای ورود مهم است، تست منفی کرونا است. که یا جواب تستی که تهران دادید یا جواب منفی تست که در فرودگاه دادید یا کارت واکسیناسیونتون را نشان بدید کافی است. نوبت به بازرسی کیف ها می رسه کیف ها را داخل دستگاه میزارید تا چک بشه. خوراکی و آب هم میتونه همراهتون به داخل ببرید.
وارد که شدم و نقشه اکسپو توسط ربات های متحرک را برداشتم. در داخل اکسپو اتوبوس های رایگان است که دور تا دور اکسپو در حال حرکت هستند و میتونید در مواقعی که خسته هستید از آن ها استفاده کنید. مسیر حرکت و ایستگاه های اتوبوس داخل نقشه مشخص شده است.
هیجان عجیبی داشتم شروع به قدم زدن در محوطه کردم و از نمای غرفه ها بازدید می کردم. اول از همه پاسپورت اکسپو را خریدم تا یادگاری از مهر تمام کشورها داشته باشم. جلوی هر غرفه جمعیت داخل صف بودن برای بازدید. در روز اول موفق به بازدید از دو غرفه کشور آلمان و عمان شدم. ابتدا در صف کشور آلمان ایستادم.
غرفه آلمان تشکیل شده بود از مکعب های روی هم چیده شده با فضای خالی ما بین آن ها. در بدو ورود به هر کسی یک گردنبند می دادن که اسمش روی آن بود. زمانی که داخل شدم روبروی هر مانیتور که می استادم اسم من را ثبت می کرد و توضیحات را برایم می نوشت. غرفه آلمان دارای یک استخر بود با توپ های زرد که باید کفش ها در می آوردیم و واردش می شدیم. بعد از خروج از غرفه آلمان پاسپورت اکسپو را باز کردم و مهر یادگاری را زدم.
غرفه بعدی کویت بود. که بعد از بازدید از غرفه به بام غرفه کویت رفتم و از بالا اکسپو را تماشا کردم. غرفه ها ساعت 9 به بعد شروع به تعطیل شدن می کنند و تا ساعت 12 می تونید از جشن ها و مراسمی که در محوطه برگزار میشود استفاده کنید.
به میدان اصلی رفتم و ساندویچ که همراه ام آورده بودم رو خوردم. مراسمی که در حال برگزاری بود را تماشا کردم. ساعت 12 شب به سمت مترو رفتم تا به هتل برگردم. تنها ایستگاهی که تا ساعت 1 شب باز است، ایستگاه مترو اکسپو است. به هتل برگشتم. کنسرو لوبیا با خودم برده بودم رو خوردم و خوابیدم.
روز دوم سفر
هزینه های روز دوم سفر:
شارژ بلیط مترو 80 درهم، بلیط گلوبال ویلیج 20 درهم، هزینه تاکسی 25 درهم
صبح زود بیدار شدم و برای خوردن صبحانه به رستوران هتل رفتم. ولی همون روز اول متوجه شدم که باید یه فکری به حال صبحانه کنم. هر روز صبح چای تی بگ و نان و تخم مرغ آب پز فقط از رستوران برمیداشتم و صبحانه را در اتاق خودم می خوردم. البته همراه خودم مقداری تنقلات برای صبحانه هم داشتم. به سمت اکسپو حرکت کردم. اینترنت داخل اکسپو رایگان است و شما می تونید به وای فای اکسپو وصل بشید حتی با سیم کارت ایرانی هم میتونید.
اول از همه به دیدن غرفه امارات رفتم. در بدو ورود به هرکسی یک شماره میدادن. وقتی لیدرها شماره ها را می خواندن همراه لیدر وارد میشدیم. وارد سالن کشور امارات که شدم تپه هایی از شن تمام جا را گرفته بودن. شما باید بین شن ها حرکت میکردید. زمانی که سایه شما روی شن ها قرار میگرفت تصاویر رنگی رو میتونستید ببینید. مانیتور هر شخص سایه خودش بود.
در کنار غرفه امارات غرفه ای بود که در مورد صنایع و فرهنگ امارات صحبت می کرد. در این غرفه با قهوه عربی با شیرینی مخصوص امارات که همونجا توسط زنان درست میشد به همراه خرما از همه پذیرایی می کردند.
به دیدن غرفه اسپانیا، نیوزلند، هلند، سنگاپورو غرفه جمهوری چک رفتم. هر کدام برای خودش شگفتی داشت. مثلا در غرفه هلند به هر کسی چتری داده میشد و بعد از باز کردن چتر مانیتور هر کسی چتر بالای سرش بود.
تا ظهر اکسپو بودم. بعد به سمت هتل برگشتم. در هتل ناهار قیمه خوردم و بعد از استراحت کوتاهی آماده شدم که به گلوبال ویلیج برم. در سفرنامه های قبل خوانده بودم که همراه داشتن خوراکی و نوشیدنی ممنوع است ولی من همراه خودم برده بودم و حتی بعد از بازرسی کیف به مواد خوراکی کاری نداشتن. برای رفتن به گلوبال ویلیج به ایستگاه مترو راشدیه رفتم و بعد از پیاده شدن سوار اتوبوس شماره 102 شدم و جلوی گلوبال ویلیج پیاده شدم. هزینه بلیط دهکده گردشگری یا همان گلوبال ویلیج نفری 20 درهم است که همانجا جلوی درب ورودی میتونید تهیه کنید.
گلوبال ویلیج یک دهکده گردشگری است که ماکت کوچیک شده تمام کشورهای دنیا را میتونید داخل اش ببینید. با مردم اون کشورها صحبت کنید و از محصولات اون کشور خرید داشته باشید. داخل غرفه ایران امید پسر خوب شیرازی کلی با چای و دمنوش من را مهمان کرد. همینجا کلی ازش تشکر می کنم. در میدان اصلی هم جشن برگزار میشه. به نظر من یکی از جاهایی است که در سفر در دبی حتما ازش باید دیدن کرد. با اتوبوس 102 برگشتم. راس ساعت 12 به مترو رسیدم. چون ساعت 12 مترو تعطیل میشه. پس با تاکسی به هتل برگشتم. شام خوردم و استراحت.
روز سوم
هزینه های روز سوم سفر:
250 درهم هزینه پارک آبی با ناهار، 25 درهم خرید از هایپر مارکت دبی مال
صبح زود بیدار شدم بلیط پارک وایلد وادی که یکی از تفریحات آبی از میان تفریحات دبی است را با ناهار از لیدرم خریدم و برام داخل واتس آپ ارسال کرد. از میدان ساعت که نزدیک هتل بود با اتوبوس مستقیم به پارک آبی رفتم. حدود یک ساعت زمان می برد تا به پارک برسم. برای استفاده از حمل و نقل عمومی کافی است صبح ها کمی زودتر بیدار بشید. چون زمان بیشتری نسبت به تاکسی از شما میگیره.
از کنار قاب دبی هم رد شدم. در ایستگاه واید وادی از اتوبوس پیاده شدم. اولین چیزی که در نگاه اول توجه شما را جلب می کند برج العرب است. پارک واید وادی مابین برج العرب و هتل جمیرا قرار گرفته است.
پارک وایلد وادی بسیار کوچک بود و تعداد بازی های محدودی داشت. نصف روز برای پارک آبی کفایت می کند. ناهار روی بلیط هم ساندویچ کتلت با سیب زمینی و نوشابه است. البته حق انتخاب هم داشتی کتلت مرغ، کتلت گوشت و کوکو سیب زمینی. حالا شاید اسمش اونجا همبرگر است رو نمیدونم. پارک آبی را بدون ناهار بگیرید بهتر است.
من در سفرنامه های قبلی خوانده بودم که نیازی به گرفتن کمد نیست. من هم یک تخت انتخاب کردم و وسایل را روی آن قرار دادم و یک حوله هم روی آن قرار دادم. من همراه خودم آب معدنی و گردو و خرما هم داشتم و دیدم خیلی از خانواده ها میوه پوست کنده هم همراهشان آورده بودن. چون قانون تمام پارک های آبی دنیا منع خوراکی دارد برام جالب بود.
وقتی تنها هستید نگران نباشید میتونید با گروه های دیگر همراه بشید و از وسایل گروهی استفاده کنید. من با یک زوج پاکستانی بازی های گروهی را انجام دادم. بعد از خروج از پارک می تونید با برج العرب عکس بگیرید. البته داخل محوطه نمی تونید بشید. بعد از خارج شدن از پارک، با ده دقیقه پیاده روی به مدینه الجمیرا رفتم. مدینه الجمیرا یک قسمتی از شهر است که بافت قدیمی خودش را حفظ کرده. یک بازار سرپوشیده دارد و کلی رستوران و کافه در کنار رودخانه است که میتونید در آن ها استراحت کنید و به دیدن رودخانه در غروب بپردازید.
با 5 دقیقه پیاده روی تا ایستگاه اتوبوس، سوار اتوبوس شدم و به دبی مال رفتم. دبی مال فروشگاه بسیار بزرگی است. یکی از جاهایی که دوست داشتم ببینم و متاسفانه به خاطر کمبود وقت و شلوغ بودن آکواریوم در زمان بازدید من نتونستم ببینم آکواریوم دبی مال بود. به دیدن نمای شیشه ای داخل پاساژ پرداختم و به سراغ فواره دبی رفتم. جمعیت زیادی برای تماشا ایستاده بودن. مراسم شروع شد با موسیقی آب ها حرکت میکردن. من این مدل آب نما را در مالزی و ارمنستان هم دیده بودم ولی در دبی به خاطر آهنگ های جذاب عربی مراسم بسیار هیجان انگیزتر بود.
به داخل پاساژ برگشتم و مقداری خرید برای صبحانه انجام دادم. به سمت ایستگاه مترو رفتم. نزدیک 20 دقیقه پیاده روی دارید تا به ایستگاه مترو برسید. رسیدم هتل شام خوردم و خوابیدم.
روز چهارم
هزینه های روز چهارم سفر:
20 درهم شارژ بلیط مترو، 17 درهم هزینه تاکسی، 13 درهم خرید، 135 درهم بلیط چرخ و فلک دبی
روز چهارم بود و کلی کار، صبح زود بیدار شدم و به بازدید از موزه آینده دبی رفتم. البته این موزه در زمان بازدید من هنوز افتتاح نشده بود. امروز که این سفرنامه را می نویسم موزه افتتاح شده است. موزه آینده مثل یک انگشتر است که روی آن متنی نوشته شده است. برای بازدید از این موزه میتوانید در ایستگاه مترو امارات تاور (برج امارات ) پیاده شوید.
بعد از بازدید از محوطه اطراف موزه به سمت چرخ فلک رفتم. برای رفتن به چرخ فلک کافیست علاوه بر مترو از تراموا هم استفاده کنید. سوار تراموا که بودم به ایستگاه پاساژ دبی مارینا رسیدم. در این ایستگاه پیاده شدم. از پاساژ دیدن کردم چیز خاصی نداشت در حد یک پاساژ معمولی بود. البته در کنار این پاساژ کشتی های تفریحی برای گشت زدن وجود دارد که من چون بلیط چرخ و فلک را تهیه کرده بودم و داشت دیر می شد با تاکسی به سمت چرخ و فلک رفتم.
در محوطه چرخ و فلک پیاده شدم . چرخ و فلک دبی بزرگترین چرخ و فلک دنیا است. اتاق های چرخ و فلک ظرفیت 48 نفر را دارند ولی به خاطر کرونا من و یک زوج آلمانی در یک اتاقک سوار شدیم. یعنی سه نفر در یک اتاقک بودیم. بسیار برای من تجربه عالی بود حتما توصیه می کنم که بازدید کنید. حتی من که ترس از ارتفاع و چیزهای بزرگ دارم نترسیدم. داخل کابین ها موسیقی آرام پخش میشه و حرکت کابین به گونه ای است که شما اصلا احساس نمی کنید. بلیط چرخ و فلک را من از لیدرم تهیه کردم.
شما بعد از چرخ و فلک سواری، پیاده به سمت ساحل میتونید برید. یک پل بر روی دریا است که شما را به سمت ساحل میبرد. در ساحل همه در حال شنا و آفتاب گرفتن هستند. بچه ها در حال شن بازی هستن. کمی کنار ساحل نشستم و به خلیج همیشه فارس نگاه کردم. ناهار همراهم ساندویچ آورده بودم و کنار ساحل خوردم.
شما از کنار ساحل با ده دقیقه پیاده روی به خط تراموا میرسید. تراموا سوار شدم و بعد سوار مترو شدم. ناگهان مترو ایستگاه ابن بطوطه را اعلام کرد. با این که ابن بطوطه در برنامه امروز من نبود ولی پیاده شدم تا بازدیدی از این پاساژ داشته باشم (مترو را فکر کنم اشتباه سوار شده بودم که به سود من بود). ابن بطوطه پاساژ بسیار بزرگی است که در این مرکز خرید حدود ۶ میانه بازار یا سالن اصلی وجود دارد که هر یک، از شهرها و جاذبه هایی که سیاح بزرگ مراکشی قرن چهاردهم یعنی ابن بطوطه در طول دوران زندگی خود از آن ها دیدن کرده است، الهام گرفته شده است (چین – ایران – هند – تونس -مصر-آندولوس). قیمت ها در ابن بطوطه نسبت به مارینا مال و دبی مال بسیار مناسب تر بود.
با مترو به سمت اکسپو رفتم. اولین جایی که قرار بود امروز ببینیم غرفه ایران عزیزم بود. نقد ها و صحبت های زیادی در مورد غرفه ایران در اکسپو بود. بگذار بگذریم و به تماشا غرفه بپردازیم. در جلوی درب ورودی مجسمه سیمرغ را گذاشته بودن و تمام دور تا دور دیوارها پرده هایی از مهره هایی چوبی بودن.
محوطه ای با تشک های بادی برای استراحت در نظر گرفته شده بود در روبروی تشک ها سن بود که خواننده هایی که شهرت کمتری داشتن برنامه اجرا میکردن. یک ساعتی دراز کشیدم و عصرونه خوردم تا خستگی از بدنم خارج بشه. بعد از استراحت با قدرت بیشتر به بازدید غرفه ها پرداختم. هر غرفه جذابیت خاص خودش را داشت.
یکی از اتفاقات خوبی که داخل اکسپو برای من افتاد آشنا شدن با خیلی کشور ها بود که حتی اسمش هم نشنیده بودم. وارد هر غرفه یا پاویون که میشید علاوه بر آشنا شدن با آن کشور شما با فرهنگ و رسوم آن کشور هم آشنا میشید.
روز پنجم
هزینه های روز پنجم سفر:
30 درهم بلیط باغ معلق اکسپو، 30 درهم شارژ بلیط مترو
روز های سفر من درحال تمام شدن بود و هنوز اکسپو را با خیال راحت ندیده بودم. صبح زود به سمت اکسپو حرکت کردم. من یه روز آخر سفر را فقط به دیدن اکسپو گذروندم. به دیدن غرفه های زیادی رفتم. اول به دیدن غرفه ای رفتم که برای 6 تا کشور عربی که با هم متحد هستن بود در ابتدا با قهوه عربی از بازدیدکنندگان پذیرایی میشد و با هرکس یک لیدر جدا می آمد و توضیحات کامل را میداد.
بعد به دیدن غرفه لوکزامبورگ رفتم با سرسره جذاب داخل پاویون. موضوع تعیین شده برای غرفه لوکزامبورگ در نمایشگاه اکسپو دبی “فرصت” است. این نشان دهنده تاریخ لوکزامبورگ، حال و آینده آن است. غرفه پیشنهادی مانند هویت کشور است: کوچک و جاه طلب، جذاب و اطمینان بخش و بیش از همه سخاوتمند و باز. ایده طراحی غرفه از نوار موبیوس الهام گرفته است، مکانی که پیچاندن و چین خوردن روبان منجر به سطح واحد، بدون آغاز و پایان، نمادی از بی نهایت و در زمینه خاص «گهواره تا گهواره»، اقتصاد دایره ای است. غرفه بر اساس این اصل مدل سازی و سازماندهی شده است، در حالی که بهینه سازی جزئی عرض نوار، سایه و محافظت لازم را خلق کرده است.
کشور بعدی انگلستان بود، بازدیدکنندگان هر یک کلمه ای را انتخاب میکنند و تمام کلمات در کنار هم شعری را به تصویر میکشد.
در غرفه کشور چین دستاوردهای در زمینه هوافضا، فناوری اطلاعات، حمل و نقل مدرن، هوش مصنوعی، زندگی هوشمند، فرهنگ و آداب رسوم، موسیقی و رقص، غذاها و نوشیدنی های محلی به چشم می خورد. طراحی این پاویون براساس فانوس سنتی است.
در جلوی درب ورودی یک فرش قرمز رنگ، همرنگ پرچم کشور سوئیس پهن شده است. دیوارهای خارجی غرفه آینه است. به بازدید کنندگان یک چتر قرمز که پرچم کشور را دارد میدهند تا در ظهر سایه بانی باشه برای کسانی که در صف ایستاده اند.
آخر شب به سمت سکو تماشا و برج آسمان رفتم. بلیط گرفتم و سوار شدم. به صورت چرخان شما را 55 متر بالا میبرد و شما از بالای برج می توانید کامل اکسپو را ببینید. هزینه بلیط 30 درهم بود.
روز ششم
هزینه های روز ششم سفر:
روز بدون هزینه
در این روز تمام روز را داخل اکسپو بودم و به تماشای بقیه کشورها پرداختم. غرفه کشور ژاپن یکی از بهترین غرفه هایی بود که دیدم. آخر شب به سمت نمایش آبی که درست میان الوصل پلازای مشهور و پارک الیوبیل قرار دارد رفتم، در این مکان عناصر آب، خاک و آتش را به یکدیگر متصل میکند. در مرکز این سازه دایرهی سوزانی از آتش قرار دارد که شعلههای قرمز، سبز و زرد میسازد. 153 موج مجزا نمایشی بینظیر از صفحههای روان و آبهایی که از دیوارهها به بالا میجهند و در پایان به پایین میافتند ارائه میدهند. هنگام شب موجها با جاری شدن به بالای دیوارهها چشماندازی میسازند که جاذبه را نقض میکند.
روز هفتم
هزینه های روز هفتم سفر:
140 درهم تست کرونا، 25 درهم شام، 22 درهم خرید هایپر مارکت
امروز در حقیقت روز آخر سفر بود. صبح به اکسپو رفتم. تا غروب اکسپو بودم. بعد از اکسپو به فروشگاه سیتی سنتر دیره رفتم از هایپر مارکت مقداری خرید کردم. بعد به فروشگاه دی تو دی که روبرو فروشگاه است رفتم. برای خرید شکلات و سوغاتی بسیار قیمت مناسبی داشت. بعد از گشت زنی آخر شب به هتل برگشتم.
روز هشتم
هزینه های روز هشتم سفر:
32 درهم شکلات
روز آخر، روز برگشت بود. دلم تو دبی بود ولی چه میشه کرد باید برگشت. صبح زود بیدار شدم و وسایل ام را جمع کردم به خیابان های اطراف هتل رفتم و پیاده روی کردم. کلی سکه خورد داشتم. چند روزی بود چشمم این بازی که با چنگک عروسک در میاری رو گرفته بود. هر شانس یک درهم . 5 درهم پول خورد داشتم پس شروع کردم اولی پوچ، دومی جایزه، سوم و چهارم جایزه و پنج پوچ. میگم این ها چنگک هاشون درست است یا من روز آخر خوش شانس بودم. به سمت هتل برگشتم ساعت یک ظهر لیدر با ماشین دنبالم اومد در مسیر هزینه بلیط پارک آبی و چرخ و فلک را تسویه کردم. به فرودگاه رسیدم از فری شاپ یک بسته شکلات خریدم. سفر خوبی بود. کلی تجربه خوب بهم اضافه کرد.
با تشکر از سایت خوب لست سکند. امیدوارم سفرنامه من برای دوستانم مفید بوده باشد. عکس های بیشتر از سفر به دبی من را میتونید در اینستاگرام من دنبال کنید: atefehhajiabadi
با تشکر
نویسنده: عاطفه حاجی آبادی