تنها یک راه برای توصیف سریلانکا جزیره ای کوچک با وسعت یک قاره وجود دارد. مناظر متنوع، سواحل خیره کننده، مزارع وسیع چای، دهکده های گرمسیری آرام، جاذبه های فراوان گردشگری، غذاهای خوش طعم، مردمی صمیمی و معاشرت با انسان هایی که خونگرم بوده و به شایستگی از توریست های خارجی پذیرایی می کنند، به همراه معبدهایی که قدمت زیادی دارند، تنها بخشی از دلایل سفر به سریلانکا به شمار می روند. سفر خانوادگی ما به سریلانکا تصویری از خاطرات رنگارنگ و تجربیات فراموش نشدنی است. سریلانکا ممکن است کوچک باشد، اما به لطف کوههای پوشیده از جنگل، سواحل شنی طلایی، حیات وحش فراوان در زیستگاه های طبیعی و غذاهای پر ادویه، این جزیره به شما اطمینان میدهد که هرگز خسته از گشت و گذار نشوید.
از قطارهای قابل توجه و رستوران های عالی در سرتاسر کشور گرفته تا موج سواری با کلاس جهانی و کافه های شیک کنار ساحل در جنوب کشور. سریلانکا سرزمین مردم مذهبی است که اکثریت آن ها بودایی هستند. البته هندوها و مسلمانان نیز بخشی از مردم را تشکیل می دهند. از آنجایی که این کشور سالها مستعمره بوده، شما این شانس را خواهید داشت که معماری فرهنگ ها و سبک های مختلف مانند معابد هندو، کلیساها، قلعه ها و برج های به جا مانده از پرتغالی ها، هلندی ها و بریتانیایی ها را ببینید.
فکر می کنم هیچ راهی بهتر از سفر برای خودشناسی و دیگر شناسی وجود ندارد. ملاقات با افراد جدید، امتحان غذاهای تازه و متنوع، کشف فرهنگ های مختلف و به خصوص بودن در طبیعت، برایم جز جاذبه های همیشگی سفر بوده است. هر زمان که در زندگی بی انگیزه و بی حوصله باشم، قابل دسترس ترین مقصد را انتخاب می کنم، چمدان هایم را می بندم و می روم. با توجه به اینکه خیال سفر همیشه با من است و البته داشتن اوقاتی عالی با خانواده ام، و با توجه به اینکه قبل از شیوع همه گیری کرونا قصد سفر با تور سریلانکا را داشتیم و نشد، برای تعطیلات نوروز 1401 یک سفر خانوادگی هوایی، جاده ای به سریلانکا ترتیب دادیم.
26 اسفند ماه 1400 (17 مارچ 2022)
ساعت 12.30 دقیقه ظهر با پرواز فلای دبی از مشهد به سمت کلمبو پایتخت سریلانکا حرکت کردیم. در زمان سفر ما قیمت بلیط هواپیما حدودا 17 میلیون تومان بود که از سایت های داخلی خریداری کردم. پرواز فلای دبی با توجه به ارزان بودنش نسبت به ایرلاین امارات پذیرایی داخل پرواز انجام نمی دهد، مگر روی بلیط گزینه پذیرایی خریداری شده باشد. مهماندار با توجه به چک لیست مسافران و شماره صندلی ها ردیف به ردیف اسامی افرادی که پذیرایی به آنها تعلق میگرفت را می خواند و مختصر غذایی به همراه انتخاب چای و یا قهوه در اختیارت می گذاشت.
ساعت 15.45 دقیقه به وقت محلی به فرودگاه دبی رسیدیم و باز هم با توجه به ارزان بودن پرواز فلای دبی، ورود و خروج از ترمینال 2 انجام می شود که بسیار کوچک تر و معمولی تر از ترمینال 3 (بزرگترین ترمینال فرودگاهی جهان) است. نزدیک به 4 ساعت توقف در فرودگاه دبی داشتیم و به وقت محلی ساعت 18.45 دقیقه به سمت کلمبو حرکت کردیم. با کمال تعجب با اینکه انتظار می رفت با توجه به طولانی تر بودن مدت پرواز، هواپیمای پیشرفته تر و مدرن تری سوار شویم، کیفیت هواپیما بسیار بسیار معمولی بود، از مانیتور و تلویزیون و تعدد مهمانداران شیک و اتو کشیده و صندلی های مرتب و نو هیچ خبری نبود.
مدت زمان پرواز نزدیک به 5 ساعت بود و مجددا همان قضیه پذیرایی که قبلا اشاره کردم در این پرواز هم تکرار شد و سرو غذا و نوشیدنی بر اساس نوع بلیط انجام شد. حول و حوش ساعت 1 بامداد 18 مارچ به فرودگاه باندرانیکی کشور سریلانکا رسیدیم. قبل از سفر با توجه به قوانین کشور سریلانکا برای ورود مسافران با تور سریلانکا، فرم آنلاین سلامت را روی سایت سفارت تکمیل کرده بودم و کارت واکسن کرونا را به زبان انگلیسی پرینت گرفتیم.
به هنگام ورود با توجه به فرودگاهی بودن ویزای کشور، به کانتر صدور ویزا رفتیم و با پرداخت مبلغ 40 دلار به ازای هر نفر برچسب کوچکی بر روی یکی از صفحات پاسپورت به عنوان اجازه ورود چسبانده شد. تقریبا از زمانی که تصمیم قطعی برای سفر گرفتیم بالغ بر 3 ماه تحقیق و بررسی و جستجوهای مختلف داشتم و توانسته بودم که یک برنامه گشت و گذار 13 روزه ترتیب بدهم تا تقریبا به صورت دایره وار مناطق کلیدی و دیدنی های سریلانکا را ببینیم. در خلال این تحقیقات با یک تور لیدر محلی در trip advisor آشنا شدم به نام دلیشان، که سال 2017 تعدادی از دوستانم مهمانش بودند. از قبل با او هماهنگ کرده بودیم، مسیرها، تعداد شب های اقامت در هر شهر، اسامی هتل ها و شهرها و مناطق دیدنی که مد نظرم بود و مشخصات پرواز را برایش ارسال کرده بودیم، بابت حمل و نقل از فرودگاه تا فرودگاه با ماشین کولر دار، گردش های شهری و بین شهری، اقامت شب خواب خود راهنما و هزینه سوخت ماشینش قرار شد مبلغ 860 دلار برای 5 نفر در مقصد به او پرداخت کنیم، قراردادی تنظیم کرد و واتساپ کرد و سفر و تاریخ اجرای آن فیکس شد.
به فرودگاه که رسیدیم دلیشان با تابلویی که اسم ما را بر روی آن چاپ کرده بود در فرودگاه منتظر بود بسیار خنده رو و خوش اخلاق به استقبال ما آمد، ماشینش یک هیوندای ون 2012 بسیار با کیفیت بود. به جهت اینکه در برگشت مجددا باید به همین فرودگاه برمیگشتیم به جای اقامت در کلمبو، شهر فرودگاهی نگمبو را انتخاب کرده بودم که بسیار نزدیک تر از کلمبو به فرودگاه بود و از قضا خود دلیشان نیز به همراه همسر و فرزندش در همین شهر اقامت داشت. به هتل که رسیدیم ساعت به وقت محلی از 2 بامداد گذشته بود، پسرک جوانی در پذیرش هتل مدارک را چک کرد، چون با کمک ویزا کارت خواهرم هتل ها را روی سایت booking رزرو کرده بودم، مبلغ در محل پرداخت شد. وارد هتل شدیم و مستقیماً روی تخت افتادیم.
27 اسفند ماه ( 18 مارچ )
صبح روز بعد پس از صرف صبحانه ای مملو از میوه های استوایی و غذاهای محلی، در هتل کاملوت چرخی زدیم و بعد با آمدن دلیشان عازم گشت شهری شدیم. هتل در حاشیه ساحل واقع شده بود. مناظر زیبای ساحلی، آفتاب گرم، هوای شرجی، کلاغ های فراوان محلی، مردمی که به زدن ماسک در این هوا متعهد بودند، جز اولین چیز هایی است که از نگمبو در خاطرم مانده است.
اگر سریلانکا را مثل یک قطره اشک در نظر بگیریم شهر نگمبو (Negombo) در قسمت چپ و پایین قطره قرار گرفته است. شهری ساحلی که با صنایع ماهیگیری و سواحل زیبایش شناخته می شود. اولین توقف ما در نگمبو بازدید از کانالی بود که مردم روی آن ماهیگیری میکردند به نام همیلتون. سپس برای تبدیل دلار به روپیه سریلانکا به همراه دلیشان به مرکز شهر رفتیم. هر روپیه سریلانکا در زمان سفر ما 100 تومان بود. پس از تبدیل پول قدری از دستمزد دلیشان را تسویه کردیم.
پس از آن برای بازدید از دهکده ماهیگیری راهی منطقه ساحلی شدیم. بوی شدید حجم زیادی از انواع ماهی های مختلف که زیر آفتاب در حال خشک شدن بودند کل فضا را پر کرده بود و طولانی ماندن در محیط را قدری سخت می کرد. محلی ها هم ماهی تازه صید می کردند هم اضافی ماهی های صید شده را برای استفاده در غذا و همچنین صادرات در آفتاب نمک زده و خشک می کردند.
در کنار ساحل برای اولین بار پس از ورودمان به سریلانکا نارگیل تازه خریدیم. نارگیلی به رنگ زرد طلایی که آن را به نام کینگ کوکونات به معنای نارگیل سلطنتی می شناسند. این نوع نارگیل را در جاهای مختلف سریلانکا می توانید ببینید و اگر خواستید که دهانی تازه کنید و آب میوه بخورید با قیمتی ارزان سر این نارگیل ها را می برند و یک نی در داخل آن قرار می دهند، آب موجود در داخل آن آماده نوشیدن است. نحوه سوراخ کردن سر نارگیل توسط فروشنده محلی برای نوشیدن آب داخلش بسیار حرفه ای و جذاب بود. سپس گشتی در بازارهای محلی زدیم و به هتل محل اقامتمان برگشتیم.
28 اسفندماه ( 19 مارچ )
پس از صرف صبحانه راهی کندی ( Kandy ) شدیم. ساعت حول و حوش 10 صبح بود. کندی حدود 120 کیلومتر با پایتخت فاصله دارد این شهر به خاطر مزارع چای فراوان و چشم نواز و ادویه و مهم تر از همه معبد دندان بودا (Temple of the tooth) معروف است. یکی از مقدس ترین اماکنی که در کل سریلانکا می توان از آن نام برد. این معبد مقدس دارای یک سقف طلایی است که دندان بودا در آن نگهداری می شود. ورودی برای هر نفر 1000 روپیه است. به باور مردم سریلانکا کسی که نگهدارنده دندان مقدس است در حقیقت می تواند حاکم واقعی سریلانکا باشد. هر روز صبح و عصر صدای طبل راهبان بودایی در فضای معبد می پیچد.
در یکی از اتاق های این معبد نقاشی دیواری از داستان تولد بودا و نحوه آوردن دندانش به این معبد کشیده شده که می گویند بعد از درگذشت بودا بین مریدانش اختلاف بزرگی افتاد. هر کدامشان سعی می کردند که جسدش را در سرزمین خودشان به خاک بسپرند. در هر صورت آن همه بگو مگو نتیجه ای نداشت. از آنجایی که بودا به یک کشور خاص تعلق نداشت تصمیم گرفتند که هر تکه از بدنش را در سرزمینی دفن کنند و دندانش نصیب سریلانکا شد.
در سریلانکا پشت کردن به مجسمه بودا بی احترامی محسوب می شود. البته برای عکس گرفتن از بودا ممنوعیتی وجود ندارد. اولین توقف ما در مسیر به سمت کندی یتیم خانه فیل ها بود به نام پینیوالا، که در آن پارک دیدنی فیل های بی سرپرست متعددی نگهداری می شوند. از مهمترین ویژگیهای یتیم خانه فیلها، این است که این زیستگاه مجموعهای از فیلهای وحشی را در خود دارد که نژاد آنها به فیلهای آسیایی بازمیگردد و تاسیس آن به سال ۱۹۷۵ باز میگردد،. ورودی برای هر نفر 3000 روپیه بود.
توقف بعدی در مسیر یکی از مزارع ادویه بود به نام مزرعه ادویه و گیاهان دارویی سوسانتا. همزمان با ورود ما به مزرعه تعدادی راهنمای محلی به صف شده و با توجه به زبانی که توریست ها صحبت می کنند، که طبیعتا برای ما انگلیسی بود، از ابتدا تا انتهای باغ همراه ما شدند. اکثرا مسلط به زبان انگلیسی عربی هندو و ... بودند. در بدو ورود با یک چای دارچین دلچسب از همگی پذیرایی کردند. سپس در مورد فواید دارویی مختلف حاصل از مجموعه وسیع گیاهان و درختان در باغ توضیح داده شد. پوشش گیاهی باغ پر از ادویه هایی بود مثل دارچین، زنجبیل، فلفل ، زردچوبه و ... و گیاهان زیبا و جذاب.
بعد از آن به یک مکان مسقف کلبه مانند رفتیم، جایی که می توان شاهد استفاده از داروهای تولید شده از گیاهان و درختان بود که قبلاً برای آنها در مسیر توضیح داده شده بود. محصولات شامل روغن های گیاهی برای کمک به دردهایی مانند درد مفاصل تا شربت هایی است که بیماری هایی مانند دل درد یا بی خوابی را درمان می کند. در انتهای باغ هم فروشگاهی از محصولات گیاهی بود که با توجه به ارگانیک بودن آن با قیمت های بسیار به فروش می رفت و با منطق ما و تبدیل ریال به دلار جور در نیامد و راضی به خرید نشدیم.
پس از بازدید از باغ ادویه به سمت کندی ادامه مسیر دادیم. در کل مسیر شبیه جاده های شمال خودمان پر از پوشش گیاهی و جنگل های سبز بود، و درختان نارگیل سر به فلک کشیده. دلیشان میگفت در سریلانکا هیچ چیز از درخت و میوه نارگیل دور انداخته نمی شود. ساعت نزدیک 6 عصر بود پس از عبور از کنار دریاچه ای بسیار زیبا پر از انواع و اقسام پرندگان، که در وسط شهر کندی قرار دارد، هتل محل اقامتمان Golden Crown ناگهان در کنار جاده ای پر پیچ خم و پدیدار شد. هتلی زیبا و رویایی در میان جنگل. اولین چیزی که پس از ورود به هتل علاوه بر رفتار بسیار محترمانه پرسنل هتل به چشم می آمد، تابلویی بود که روی آن نوشته شده بود در اتاق ها را باز نگذاریم به دلیل حضور بدون دعوت انواع و اقسام حشرات به خصوص زنبور ها و حیوانات جنگلی مانند میمون.
لا به لای جستجوهایی که برای برنامه سفر انجام میدادم به این موضوع برخوردم که استیون اسپیلبرگ شهر کندی را به عنوان لوکیشنی برای فیلم اکشن ماجراجویی آمریکایی "ایندیانا جونز و معبد مرگ" انتخاب کرده بوده و برای این فیلم جایزه اسکار بهترین جلوه های بصری را در سال 1984 از آن خود کرده است. با توجه به مسیر طولانی طی شده تا کندی اتاق ها را که تحویل گرفتیم فقط استراحت تنها گزینه انتخابی بود.
29 اسفند ماه ( 20 مارچ )
پس از صرف صبحانه برای بازدید از قلعه سیگیریا ( Sigiriya) که یکی از خیره کننده ترین مناظر طبیعی سریلانکا است راهی جاده شدیم. یک قلعه سنگی عظیم با ویرانههای یک قصر باستانی. قلعه سیگیریا قلعه ای قدیمی از جنس سنگ در میان جنگل های سریلانکا که از نظر تاریخی و باستانی دارای ارزش بالایی است. معنای لغوی سیگیریا، کوه شیر است. این قلعه از تخته سنگی با ارتفاع ۲۰۰ متر تشکیل شده است و در اطراف آن نیز نقاشی های زیبایی کشیده شده و خرابه های قلعه و کاخ باستانی نیز آنجا قرار گرفته اند.
دروازه این قلعه به شکل شیر است. با اینکه صعود به قلعه کاری بسیار سخت است به خصوص در هوای گرم و شرجی سریلانکا، اما واقعا ارزش بالا رفتن و تماشای چشم انداز بی نظیر را دارد. این اثر تاریخی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. ورودی برای هر نفر 30 دلار بود. سیگیریا نزدیک به 100 کیلومتر از کندی فاصله دارد و با توجه به اینکه دلیشان در مسیر برای عکاسی در نقاط توریستی چندباری ایستاد تا بتوانیم عکس یادگاری بگیریم.
دلیشان مقابل چند معبد سر راه برای بازدید توقف کرد، در واقع عصر مجددا به هتل برگشتیم . سال تحویل به وقت کندی ساعت 9 شب بود که در هتل دور هم ماندیم. ناگفته نماند که در کنار یکی از این معابد چند زن محلی غذاهایی برای فروش گذاشته بودند که بیشتر از سبزیجات تشکیل شده بود و بسیار تند و پر ادویه بود ولی با توجه به خستگی راه خرید از آنها بسیار دلنشین و خوشمزه بود.
1 فروردین 1401 ( 21 مارچ )
دریاچه کندی و Kandy View Point اولین جایی بود که در برنامه امروز دلیشان ما را برای تماشای آنجا برد. دریاچه کندی در حقیقت یک دریاچه مصنوعی می باشد که آخرین پادشاه این شهر دستور ساخت آن را در اوایل قرن 19 میلادی صادر کرد. مناظر دیدنی شهر از بالا مسحورکننده بود.
معبد باهیراواکاندا بر فراز تپه ای در 1 کیلومتری شهر کندی قرار دارد. جاذبه اصلی معبد مجسمه غول پیکر بودا در موقعیت مراقبه است. هنگام سفر ما صورت بودا برای تعمیر و نقاشی مجدد با پارچه ای قرمز پوشانده شده بود.
بعد از آن برای دیدن باغ گیاهشناسی بسیار زیبایی به نام Royal Botanical Garden ما را پیاده کرد و قرار شد تا 2 ساعت بعد برگردد، اما اگر میدانستیم چه بهشتی در انتظار ماست دیرتر برای بازگشت هماهنگ میکردیم.
باغ های گیاه شناسی کندی از نظر وسعت، در رده دوم و بعد از باغ گیاه شناسی لندن قرار دارند. این باغ ها جز ثروت های طبیعی سریلانکا و حتی دنیا به حساب می آیند و زیبایی مسحور کننده ای را به طبیعت این کشور بخشیده اند. هزینه ورودی به این باغ 1500 روپیه بود.
2 فروردین 1401 ( 22 مارچ )
برای رفتن به شهر زیبای الا باید مسیر طولانی طی می کردیم با توجه به کوهستانی بودن مسیر و حداقل سرعت حرکت ماشین ها، نزدیک به 150 کیلومتر مسیر پر پیچ خم کوهستانی. هنگام خروج از هتل پرسنل پذیرش بسته بندی شکیل و زیبایی از مقداری خوراکی و میوه و آب برایمان مهیا کرده بودند. تشکر کردند که این هتل را در بوکینگ انتخاب کردم و درخواست کردند برایشان توصیه نامه بنویسم و حتما امتیاز ثبت کنم.
در سریلانکا یکی از زیباترین مناطقی است که نمی شود از آن چشم پوشی کرد شهر کوچک الا ست. در الا مناطق دیدنی و طبیعت بسیار زیبایی وجود دارد که می توانید از دیدن طبیعت نفس گیر آن سرمست شوید. اکثر توریست ها بیشتر برای پیاده روی و کوه نوردی به این شهر می آیند. این شهر پر از رستوران های محلی و نیز کافه های لوکس است و شبهای زنده ای دارد. کوتو روتی را در الا امتحان کنید. این غذای خیابانی محلی پرطرفدار ترکیبی از سبزیجات تازه، خرده های نان روتی (نان تخت درست شده از آرد نارگیل) و تخممرغ است و به علاوه می توانید انتخابی از گوشت یا مرغ همراهش کنید. کل مواد در کنار هم روی یک توری فلزی ریخته شده و با استفاده از دو تیغه فلزی به برشهای ریز خرد شدهاند، اغلب میتوانید صدای متمایز تق و تق فلز روی فلز را از چند صدمتری دورتر بشنوید.
در مسیر رفتن به الا از آبشار راوانا بازدید کردیم که به دلیل گرمای هوا مقدار آب کمی داشت. بعد از آن در مسیر از مزارع و کارخانه تولید چای بازدید کردیم. فرایند تولید چای بسیار جذاب و دیدنی بود. خانمی با لباس زیبای محلی کل فرایند تولید چای را به زبان انگلیسی توضیح داد و پس از بازدید از قسمت های مختلف کارخانه ما را به مزرعه برد و سبدی به دستمان داد و نحوه چیدمان برگ های زیبای چای را نشان داد. بسیار جذاب و هیجان انگیز بود و پس از آن به صرف چای در فنجان هایی سفید و زیبا دعوت شدیم. هر چایی که می نوشیدیم اسم خاصی داشت که برای خرید آن ما را به سمت فروشگاه هدایت کرد.
در نهایت مسیرمان را به سمت الا ادامه دادیم و به هتل زیبا و کوهستانی MORNING DEW رسیدیم. هتلی جذاب بر فراز تپه ای بر بلندی شهر که ماشین به سختی در کوچه های منتهی به آن رفت و آمد میکرد. اتاق های هتل هر کدام نام های بسیار زیبایی داشتند. اتاقی که برای ما ثبت شده بود breeze ( نسیم) نام داشت.
3 فروردین 1401 ( 23 مارچ )
بعد از صرف صبحانه برای بازدید از پل 9 قوس و سنگی در الا (Nine Arch Bridge) دلیشان به دنبالمان آمد. پل 9 قوس یکی از بهترین جاذبه های ساخت دست بشر در الا است که حدود 100 سال قدمت دارد و ساخته شده از بلوک های سنگ و سیمان است، جالب است بدانید که در ساخت این پل از هیچ آهن یا بتون مقاومی استفاده نشده است. راس ساعتهای خاصی قطار معروف الا از روی این پل عبور می کند. کنار جاده در نزدیکی پل پیاده شدیم. برای رسیدن به پل مسیر سختی را پیاده باید طی کرد. وسیله نقلیه معروفی که در سریلانکا مورد استفاده عموم قرار میگیرد موتور سه چرخه ای است به نام "توک توک" که برای تقریبا 2 یا 3 نفر نهایتا جا دارد. توک توک ها 300 روپیه میگرفتند و تا جایی که توان حمل و نقل مسافر را در آن سر بالایی های تند داشتند، مسافرین را جا به جا میکردند.
مردم سریلانکا به این پل، پل 9 آسمان می گویند چرا که این پل تقریبا 30 متر ارتفاع دارد و بسیار بلند است، حتما باید در زیر پل بایستید و از آن جا پل را تماشا کنید. این تصویر بدون شک یکی از زیباترین مناظری خواهد بود که تا به حال دیده اید، بهترین زمان برای دیدن پل زمانی است که قطار از آن عبور می کند. بی شک می توانید تصاویر زیبایی ثبت کنید.
4 فروردین 1401 ( 24 مارچ )
پس از خروج از هتل با توجه به سختی رفت و آمد ون دلیشان به کوچه مقابل هتل، یکی از پرسنل پذیرش با ماشین شخصی اش چمدان های ما را تا پایین جاده برای جاسازی در ون آورد. موقع رفتن باز هم مشابه هتل قبلی درخواست ثبت امتیاز در سایت بوکینگ را داشت. به نظر می رسد برای همگی شان ثبت نظر و امتیاز مثبت خیلی ارزشمند باشد و به گفته خودش حتما توسط سیستم ارزشیابی مدیریت هتل چک می شود که خودش نکته مهم و قابل توجهی در جلب توریست است. برنامه امروز ما سفر به سمت شهر بنتوتا بود که باید مسیری نزدیک به 260 کیلومتر را طی میکردیم. تصمیم گرفتیم از جاده ساحلی برویم که بین راه شهر گاله (Galle) و قلعه معروف آن و ساحل معروف میریسیا و coconut hill را نیز ببینیم.
میریسیا نگینی از سواحل زیبای جنوبی سریلانکاست که با ماسه صورتی پوشیده است. بر فراز تپه ای در کنار ساحل درختان نارگیل جوری کنار هم چیده شده است که آن تپه به ظاهر ساده را تبدیل به مقصدی برای عکاسی توریست ها کرده است. با اینکه آفتاب به قدری سوزان بود که تحمل ماندن در ساحل را سخت میکرد زیبایی تپه های درختان نارگیل همه را واردار به عکاسی می کرد. دور تا دور همین جاذبه توریستی ساده طبیعی پر از کافه های شلوغ بود که خودش به رونق منطقه کمک فراوانی کرده بود.
بعد از آن به سمت گاله حرکت کردیم. قلعه گاله (Galle Fort) در سواحل جنوب شرقی سریلانکا و در خلیج گاله قرار دارد. این قلعه برای نخستین بار توسط پرتغالی ها در سال 1588 ساخته شد و در طول قرن هفدهم، هلندی ها آن را توسعه و گسترش دادند. این قلعه شگفت انگیز دارای معماری خارق العاده ای است و مکان باستانی و تاریخی ارزشمندی به شمار می رود و با این که بیش از 400 سال از قدمت آن می گذرد همچنان از ظاهر پر ابهت آن، ذره ای کاسته نشده است. قلعه گاله در حال حاضر نیز در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. بعد از بازدید از قلعه به سمت ساحل رفتیم و زمانی که به ساحل رسیدیم نزدیک به غروب آفتاب بود. ترجیح دادیم کنار ساحل بمانیم و غروب زیبای آفتاب را تماشا کنیم. بعد از آن به سمت بنتوتا حرکت کردیم و در هتل Cinnamon Bey اقامت کردیم.
با توجه به بزرگ بودن هتل و امکانات رفاهی آن و طی کردن مسیر طولانی ماشینی و جاده ای دو روز کامل فقط در هتل اقامت کردیم و برای گشت و گذار در شهر عصرها پس از غروب آفتاب با دلیشان به مرکز شهر می رفتیم. از بازارهای محلی و مناطق غیر توریستی ادویه های بسیار با کیفیت و با قیمت مناسب خریداری کردیم.
7 فروردین 1401 ( 27 مارچ )
برای حرکت به سمت کلمبو پایتخت تجاری سریلانکا هتل را تحویل دادیم و به راه افتادیم و با توجه به نزدیکی بنتوتا تا کلمبو (حدود 70 کیلومتر) تا تحویل گرفتن هتل زمان داشتیم که چرخی در شهر بزنیم. مسجد زیبایی در کلمبو وجود دارد به نام مسجد سرخ (Red Mosque) که طرح های قرمز و سفید متمایز این مسجد و مناره های بلند آن باعث می شوند تا در هر جایی از شهر کلمبو در سریلانکا دیده شود. ساخت این مسجد در زمان قدیم حدودا سال ۱۹۰۸ به وسیله هندی های مسلمانی که برای تجارت به این کشور سفر کرده بودند و به مکانی برای عبادت نیاز داشتند و درمنطقه پتا کلمبو ساکن بودند، آغاز شد. برای ورود به مسجد سرخ هزینه ای دریافت نمی شود. برج نیلوفر و دریاچه نیز یکی دیگر از جاذبه هایی بود که دلیشان ما را به آنجا برد. بافت شهر کلا با شهرهایی که تاکنون عبور کرده بودیم متفاوت بود. بعد از بازدید از مسجد و برج برای خرید به یکی دوتا از مراکز خرید سر زدیم که جذابیت خودش را داشت.
از جاذبه های دیگر شهر کلمبو جاده ریلی است که یک طرف آن دریاست و طرف دیگر در حاشیه شهر. عبور قطار از کنار ساحل به همراه صدای بوق معروف قطار هنگام عبور از مناطق شهری جذابیت خاصی ایجاد می کند. یکی از بهترین قسمت های سفر ،تجربه این شهر بود. به نظرم دو روز کامل و حتی سه روز می شود در کلمبو بود.
بعد از آن برای تحویل اتاق ها به هتل Marino Beach رفتیم. به طرز شگفت انگیزی هتل مدرن ساخته شده بود در طبقه 11 آن روف گاردن جذابی طراحی شده بود با استخری بسیار تماشایی.
8 فروردین 1401 ( 28 مارچ)
روز آخر سفر را برای انجام تست PCR در نظر گرفته بودیم و بستن چمدان ها که با توجه به آپدیت جدیدی که روی سایت IATA Travel چک کردم خوشبختانه کارت واکسن مورد پذیرش بود و نیازی به انجام تست نبود. قدری در مراکز خرید چرخ زدیم و به هتل برگشتیم. پرواز برگشت ما ساعت 10:45 دقیقه صبح از کلمبو به دبی بود. دلیشان طبق معمول سر موقع برای رساندن ما به فرودگاه آمد. قدری از مبلغ دستمزدش مانده بود که در فرودگاه با او تسویه کردیم. عکسی به یادگار ثبت کردیم و درخواست کرد در Trip Advisor به او امتیاز کامل بدهم.ساعت 14.10 دقیقه به دبی رسیدیم مقداری روپیه سریلانکا داشتیم که در فرودگاه دبی تبدیل کردیم. و پس از 4 ساعت توقف ساعت 18.30 به سمت مشهد پرواز کردیم. اولین تجربه سفر بدون هماهنگی با آژانس های مسافرتی و تحقیق و بررسی شخصی بسیار برایم لذت بخش و مفید بود. در هزینه ها هم بسیار صرفه جویی شد. مردم سریلانکا بسیار خونگرم ساده و مهربان بودند و برای توریست ارزش بسیار قائل هستند. که این نکته هم به جذابیت این سفر اضافه کرد.
نویسنده: ساره فتاحی