اوایل شهریور 1402 بود که بدجوری هوای سفر به سرم زده بود. ابتدا تو ذهنم آلاچاتی یکی از شهرهای زیبای ترکیه بود که بعدش با آمدن پیامکی که تور سریلانکا رو تبلیغ می کرد محاسبات ذهنیم به هم خورد و استارت سفر به سریلانکا زده شد! پس از گفتگو با همسرجان تصمیم گرفتیم این بار بدون تور خودمون کلیه کارهای سفر رو انجام بدیم پس شروع کردیم به خوندن کلی سفرنامه از سایت (lastsecond) وتصمیم بر این شد تا از "نگومبو" به "کندی" و "الا "و "تیساماراهاما" و "تانگاله" و "گاله" و "بنتوتا"و در نهایت شهر" کلمبو" بریم.
لازمه چنین سفری یک برنامه ریزی دقیق بود،جاهایی که باید میدیدیم،کرایه ماشین، رزرو اقامتگاه در هر یک از شهرها و گرفتن بلیط هواپیما . بنابراین اولین کاری که کردیم این بود که از حدود 1 ماه و نیم قبل بلیط هواپیما رو رزرو کردیم .بلیط برای 30 مهر تا 11 آبان با پرواز فلای دبی به مبلغ 21 میلیون رزرو شد.در مورد تایم سفر برای ما ایرانیها، بهترین زمان همان آبان ماه هست به دو دلیل: چون دمای هوا متعادل تر هست و دلیل دوم اینکه قیمت بلیط و هتل ها پایینتر هست ولی از آبان به بعد ،فصل تعطیلات اروپایی هاست و اونجا خیلی گرم و شلوغ میشه .
حالا نوبت رزرو اقامتگاه بود .پس با رفتن به سایت booking و بررسی نظرات و عکسها، اقامتگاه ها رو رزرو کردیم .نکته ای که باید تو رزرو اقامتگاه در نظر بگیرید اینه که: 1- اقامتگاه هایی رو انتخاب کنید که Free cancelation باشند تا بتونید در صورت تغییر برنامه اونو کنسل کنید و امکان پرداخت در محل داشته باشید و 2- اینکه قیمت رزرو از طریق تلفن همراه تو بعضی اقامتگاه ها پایینتر هست.
بعد رزرو اقامتگاه باید ماشین رزرو میکردیم با کمی سرچ تونستیم موسسه کرایه اتومبیل در خود فرودگاه رو پیدا کنیم اسمش AYUB WAN بود .شماره موبالش: 94777155600+ پس با واتساپ با طرف صحبت کردیم و قرار شد با پرداخت مبلغی هم برامون گواهینامه صادر کنه و هم قرارداد کرایه ماشینو برامون فرستاد و قرار شد مبلغ رو به صورت نقدی در فرودگاه پرداخت کنیم.
شروع سفر
بالاخره زمان سفر رسید. ساعت 3 از فرودگاه به سمت دبی و سپس "نگومبو "در کشور سریلانکا رسیدیم در فرودگاه بعد از تبدیل دلار به روپیه ،رفتیم ماشینو تحویل گرفتیم اولین چالش سفر ما رانندگی با خودرویی بود که فرمان اون سمت راست هست و جاده هایی که جهت اونها با کشور ما فرق داره ولی بعد مدت کمی به شرایط عادت کردیم !
پس به سمت کندی حرکت کردیم و در راه یتیم خانه فیل ها رو دیدیم که مربوط به فیل های بی سرپرست بود ولی برای گرفتن عکس با فیل ها و شیر دادن به اونها باید دوباره هزینه پرداخت می کردیم که منصرف شدیم و بعد رفتیم و باغ گیاه شناسی رو دیدیم توش گیاهانی مثل قهوه و وانیل و ختمی... و یکسری دارو های گیاهی رو توضیح دادند.
سپس به "کندی" رسیدیم اسم اقامتگاهمون Hanthana House بود جای زیبا و تمیزی بود. یکی از چیزایی که در مورد مردم سریلانکا باید بدونید اینه که خیلی زود می خوابن و ساعت 8 و 9 شب کم کم رستورانها تعطیل میشه ما رفتیم پیتزا Hut و بعدش استراحت در هتل.
روز دوم
روز دوم هم قرار شد در کندی باشیم پس به سمت باغ استوایی رفتیم باغ زیبایی بود با انواع گونه های گیاهی و گل ها و درختان فراوان در قسمتی از باغ تعدادی میمون بازیگوش بودند و منم که عاشق حیوانات، از دیدنشون سیر نمیشدم.
سپس به سمت معبد سفید حرکت کردیم معبد به دلیل اینکه در ارتفاع بود شهر کندی و دریاچه کندی از بالا دیده میشد واقعا حس وحال خوبی داشت هوای خنک و نم بارون، انرژی اونجا رو صد چندان کرده بود.
بعد رفتیم بازار کندی که بارون استوایی شروع شد و رفتیم از بازار چتر خریدیم اونجا میتونستی انواع صابون های گیاهی کفش و صندل و..کلی چیز میز با حال پیدا کنی بعد به سمت معبد دندان بودا رفتیم تو محوطه قدم زدیم دم ورودیه کلی کبوتر بود و بعد کنار معبد دندان دریاچه کندی بود کمی کنارش نشستیم و هله هوله خوردیم ،دیگه داشت غروب میشد دم غروب مرغ های دریایی سفید رنگ از این سمت دریاچه به اون ور میرفتن و کلی سرو صدا راه انداخته بودن منظره جالبی بود .
روز سوم
از کندی به سمت "الا" حرکت کردیم و ما جاده "نور الا" رو برای رسیدن به "الا" انتخاب کردیم. به جرات میتونم بگم این جاده بهترین قسمت سفر ما بود. جاده ای مملو از کشتزارهای چای که اکثرش برای فردی به نام دامرو "Damro" بود. در یکی از کارخانه های معروف چای نگه داشتیم و داخل محوطه ای شدیم که از ما با چای رایگان پذیرایی کردند و خانمی با روی گشاده ما رو به داخل کارخونه برد و تمام مراحل تولید چای رو توضیح داد .
نکته جالب اینکه با اشاره به چای های خرده ای که بر روی زمین ریخته بود گفت: اینها هم به چای کیسه ای تبدیل میشه! بعد دوباره حرکت کردیم و در مسیر فروشنده های محلی میوه های استوایی میفروختند ما هم ازشون موز و انگور خریدیم و طعمشون خصوصا انگور فوق العاده بود . این نکته رو هم بگم که چانه زدن در سریلانکا رو فراموش نکنید!
منطقه "نور الا" ساختاری شبیه لندن داره و به "لندن کوچولو "معروفه سبک خانه ها وحتی اداره پستی که ما دیدیم همگی معماری انگلیسی داشتند اون سمت اداره پست بازاری محلی بود که توش غذا و لباس و... بود ما از یکی از دکه ها سمبوسه گرفتیم به ظاهر بهداشتی نبود ولی خوب ما طعمش رو دوست داشتیم !
بعد رفتیم" گراند هتل " هتل زیبا و معروفی که به دلیل اینکه یک بار ملکه انگلستان در این هتل اقامت داشته با این نام معروف شده. به راحتی داخل هتل شدیم و گفتیم برای بازدید اومدیم و آقایی در هتل،با حوصله کل هتل رو بهمون نشان داد. داخل و محوطه بیرون هتل واقعا زیبا بود اطرافش پر بود از زمین های گلف و اسب سواری و کریکت و بعد به اقامتگاهمون در "الا" با نام Will guest homstay رسیدیم .
روز چهارم
اقامتگاهمون در الا یک تراس داشت با طلوع خورشید تپه معروف Little Adam peak از دور نمایان شد. منظره رویایی بود صدای پرنده های مختلف و شروع یک روز رویایی دیگه! بعد صبحانه ،به سمت "پل نه قوس" رفتیم در ساخت این پل هیچ فلزی به کار نرفته. ماشینو تا جایی که میشد پارک کردیم و پیاده به سمت پل رفتیم که ایکاش توک توک میگرفتیم چون قطار پیش پای ما رفت و ما نتونستیم از قطار عکس بگیریم .
بعد به سمت Little Adam peak رفتیم در ابتدای راه یک رستوران به نام POOL CLUB RAVANA هست و کنارش یه تاب بزرگ برای عکاسی داره، برای دیدن" آدام پیک" باید کلی پله میرفتی که من بی خیال شدم ولی همسر جان رفت و برگشت توی اون محوطه یک زیپ لاینم بود ولی ما نرفتیم.بعد سوار ماشین شدیم و به سمت "تیساماراهاما" حرکت کردیم .
در مسیر، "آبشار راوانا" رو دیدیم که کنارش کلی میمون شیطون و بازیگوش بود.بعد تو مسیر به منطقه ای رسیدیم که دیوار بزرگ سنگی بود و عکس چند بودا حک شده بود تو مسیر پر بود از لانه های مورچه که خیلی بزرگ و محکم بود و با معماری دقیقی ساخته شده بود و البته اطرافش مورچه خوار هم دیده میشد! مسیر برگشت،پر بود از درختان انبه و موز و حیواناتی نظیر طاووس و مورچه خوار. در نهایت به اقامتگاه رسیدیم نامش Moon light بود .شب برنامه سافاری یالا پارک فردا رو با همون صاحب اقامتگاه هماهنگ کردیم.
روز پنجم
قرار شد ما ساعت 4 صبح بیدار بشیم تا ماشین سافاری بیاد دنبالمون و ما رو به YALA PARK ببره اونجا یک منطقه حفاظت شده هست که چندین منطقه داره و توش حیوانات مختلف مثل فیل و ببر و عقاب و تمساح و آهو ..غیره هست که اگه شانس داشته باشی اوایل روز که خنکه خودشونو نشون میدن. سافاری باحال بود ولی نه به اون باحالی که فکر میکردم چون اکثر حیوانات از صدای ماشین های سافاری خوششون نمیومد و پنهان میشدن در نهایت دوباره به هتل برگشتیم و به سمت تانگاله حرکت کردیم .
پس از حدود 1 ساعت و نیم به هتلی که رزرو کرده بودیم رسیدیم باید بگم که هتل بینظیر بود یک هتل ساحلی با استخر رو به دریا و واقعا بکررر البته چون این هتلو برای استراحت در نظر گرفته بودیم ،خوب مسلما سعی کردیم گرانتر و لوکس تر باشه و دقیقا هتل از عکساشم بهتر بود اسمش GURU BEACH بود. پس اون روز رو تصمیم گرفتیم فقط، از محوطه فوق العاده هتل استفاده کنیم.
روز ششم
روز ششم هم تو اون هتل زیبا موندیم و تصمیم گرفتیم بریمو این ساحل بکرو از هتل تا مصافتی پیاده روی کنیم. واقعا از زیبایی این ساحل هر چی بگم کم گفتم کسی تو ساحل دیده نمیشد، روی شنها گیاهانی با گل های صورتی دیده میشد درختان نارگیل ،آب شفاف، در قسمتهایی ماهی های ریز رنگی دیده میشد. واقعا اون روز یک روز باور نکردنی بود هوا نیمه ابری بود و نم ملایم بارون صورتتو نوازش میکرد. تصمیم گرفتیم شب بلیط تهیه کنیم تا آقایی مارو برای دیدن تخم گذاری لاکپشت ها در ساحل راهنمایی کنه، واقعا صحنه جالبی بود. تخم لاکپشت شبیه توپ پینک پنگ بود! لاکپشت، پس از تخم گذاری به آب دریا برگشت و جالبه بدونید که فقط شب ها تخم میگذارند.
روز هفتم
از اقامتگاه زیبامون خداحافظی کردیم و به سمت گاله و سپس اقامتگاه بعدی یعنی بنتوتا حرکت کردیم تصمیم گرفتیم بریم و برج گاله GALLA FORT رو ببینیم هوا سمت گاله خیلی شرجی بود جالب بود ظهرها آفتابی و بعد از ظهرها بارون استوایی بود. گاله به نسبت چون توریست بیشتر داره شهر گرونتری هست و پر بود از کافه ها و بستنی فروشی های مختلف ما از اونجا مجسمه چوبی" ماهیگیر محلی" رو به عنوان نماد این شهر خریدیم .بعد به "بنتوتا" رسیدیم و تصمیم گرفتیم بریم "جزیره سینامون" آقایی ما رو با قایق به سمت "جزیره سینامون" برد و بعد یکی از بومی ها نحوه تهیه دارچین(Cinnamom) رو بهمون توضیح داد و من ازش پودر دارچین خریدم.
روز هشتم
روز هشتم هم تو بنتوتا بودیم و تصمیم بر این شد بریم معبد "کاند ویهاری "رو ببینیم . وقتی به معبد رسیدیم باید برای رفتم به داخل کفشامونو در میاوردیم عده ای برای بودا گل گرفته بودند و عده ای میوه های استوایی میبردند که تبرک کنند و سپس به بقیه تعارف می کردند یک موز هم این وسط به من رسید! یه نفر هم بود که در ازای دادن سکه براشون دعا میخوند جالب بود. عصر بود که رفتیم ساحل بنتوتا سراسر ساحل درختانی شبیه درخت آناناس دیده میشد،کنار ساحل کمی میوه استوایی خوردیم و غروب زیبا رو تماشا کردیم.
روز نهم
روز نهم، حرکت کردیم به سمت کلمبو مقصد نهایی ما! توی کلمبو دیگه خبری از درخت و جنگل نبود و تا چشم کار میکرد آدم و ماشین بود ولی بازم شهر زیبایی بود به هتل بسیار زیبامون با نام GRANBEL HOTEL رسیدیم. یک هتل ساحلی که پایین اون ریل قطار بود وسایلو گذاشتیم و رفتیم به سمت بازار محلی یا همون " بازار پتاه " و من از اونجا گوشواره هندی خریدم و همسرم یک عینک افتابی و کمی سوغاتی. کنار بازار، "مسجد سرخ" بود که برای رفتن به داخل مسجد باید لباس های مخصوص کاملا پوشیده ای رو به تن می کردیم و سپس آقایی اومد درباره مسجد و دین اسلام توضیح داد جالبه رنگ سفید و سرخ مسجد الهام گرفته از میوه انار هست که در قرآن بارها و بارها ازش یاد شده، بعد رفتیم و در هتل زیبامون استراحت کردیم.
روز دهم
روز دهمو تصمیم گرفتیم بریم به "گاله فیس گرین" که من زیاد از اونجا خوشم نیومد و زود اومدیم و رفتیم سمت فروشگاه های مدرن کلمبو مثل ONE GALLA FACE و ...که من از اونجا دو تا پیراهن خریدم ولی قیمتاشون با قیمت های ما تفاوت چندانی نداشت! بعد دیدن چنتا معبد دیگه رفتیم هتل که زودتر استراحت کنیم و برای فردا که باید میرفتیم فرودگاه، آماده باشیم.
روز یازدهم
صبح بلند شدیم صبحانه رو مفصل خوردیم و رفتیم سمت "نگونبو " ماشینو تحویل دادیم طرف دورتادور ماشینو چک کرد و ماشنو تحویل گرفت. موقع بلند شدن هواپیما از مردم خونگرم و مهربان سریلانکا خداحافظی کردیم. از بالا تنها یک کشور سبز میدیدی و اقیانوس زیبا. بعد به فرودگاه ماله در کشور مالدیو رفتیم از بالا مالدیو چندتا خشکی تیکه تیکه و زیبا بود و از اونجا به فرودگاه دبی و سپس به وطن برگشتیم.
امیدوارم این سفرنامه براتون مفید بوده باشه من سعی کردم برای اینکه خواننده خسته نشه از ذکر جزییات خودداری کنم و با کمال میل پاسخگوی سوالات شما سفر دوستان عزیز هستم تا سفر و سفرنامه ای دیگر بدرود.