اوج زیبایی در چابهار

4.4
از 210 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
اوج زیبایی در چابهار
آموزش سفرنامه‌ نویسی
05 اردیبهشت 1402 11:00
18
11.3K

دو سال بود که تو فکر سفر به چابهار بودیم اما به دلایلی نشد که بریم، دی ماه 1401 بود که بین دو مقصد هرمز و چابهار دودل بودم که در نهایت تصمیم بر چابهار شد. وصف چابهار و قشنگی هاشو زیاد شنیده بودم و دل تو دلم نبود که از نزدیک این زیبایی رو ببینم . پس شروع کردم به گشت و گذار تو سایت های مختلف.

19 دی ماه من و همسرم مرخصی گرفتیم و در اولین فرصت بلیط هواپیما رفت و برگشت و خریدم، با وجود اینکه دو هفته زودتر اقدام به خرید کردم اما تعداد بلیط خیلی کم و انتخاب هواپیما وجود نداشت پس بالاجبار رفت رو وارش و برگشت رو چابهار گرفتم، همین جا بگم تحت هیچ شرایطی بلیط هواپیمایی چابهار را نخرید دلیلش رو آخر سفرنامه میگم.

بین رزرو هتل یا خونه بازم دودل شدم اما چون شناختی نداشتم و دو نفر بودیم پس هتل رو انتخاب کردیم ولی انتخاب بین هتل ها سخت بود چون تو نظرات تقریبا کسی از هتل های چابهار کاملا راضی نبود پس هتل رزرو نکردیم و گفتم بریم اونجا ببینیم بعد اتاق بگیریم.

از سفرنامه هایی که خواندم متوجه شدم برای گشت و گذار در چابهار احتیاج به تورلیدر محلی داریم یکم تو اینستا گشتم و با چند نفری تماس گرفتم، قیمت بین 2900 تا 3600 اعلام کردن برای 3 روز گردش به همراه ترنسفر رفت و برگشت فرودگاهی، تصمیم گرفتم برخلاف همیشه اینم حضوری انتخاب بشه چون فکر میکردم مثل شهرهای دیگه وقتی از فرودگاه بیاییم بیرون کلی راننده هست که برای گردش تبلیغ خواهند کرد.

دوشنبه تقریبا ساعت 4:30 صبح بود که به سمت فرودگاه تهران رفتیم پرواز وارش تقریبا بدون تاخیر ساعت 6:10 دقیقه انجام شد هزینه پرواز نفری 1میلیون و 500 هزار تومان شد، بعد از 1ساعت و 45 دقیقه پرواز رسیدیم، یه فرودگاه نظامی خیلی کوچیک در کنارک که بعد از تحویل چمدان چون آخرین نفر بودیم یه سرباز اومد و گفت لطفا بیرون باشید چون در و باید ببندم باکلی تعجب سالن رو ترک کردیم برخلاف تصورم در محوطه خبری از ماشین و تاکسی و کسی برای تبلیغ خونه یا گردش نبود کاملا خلوت بود،(فرودگاه کنارک تا شهر چابهار تقریبا 45 دقیقه فاصله است و هزینه اسنپ 180 هزار تومان بود) خواستیم اسنپ بگیریم که اتفاقی یه تاکسی اونجا بود مستقیم رفتیم هتل آذین وقتی گفتیم اتاق رزرو نکردیم گفتن اتاق خالی نداریم و همونجا بود که فهمیدم در مورد هتل هم اشتباه کردم چون با چند هتل دیگه هم تماس گرفتیم ولی پر بودن(هتل های چابهار اتاق های کمی دارند بخاطر همین معمولا تو این فصل اتاق خالی سخت پیدا میشد)، تو مسیر راننده تاکسی از هتل آپارتمانی تعریف می کرد که یک سال بود ساخته شده بود پس زنگ زدیم تنها جایی بود که اتاق خالی داشت و با بودجه ما جور در میومد.

هتل آپارتمان تو یه کوچه بود (شاید به محض رسیدن تو ذوق بخوره) ولی وقتی اتاق رو تحویل گرفتیم خوشحال شدم که قبلا هتل رزرو نکردیم برخلاف چیزایی که از هتل های دیگه شنیده بودم اینجا فشار آب عالی بود تمیز بود و آب تصفیه شده بود در کل به نظرم حتی از هتل 5 ستاره چابهار هم بهتر بود با وجود اینکه رستوران نداشت، هتل آپارتمان رزمکران اتاق دو نفره شبی 800 بود و سوئیت های تمیزی هم داشت. برای گردش تصمیم گرفتیم با ارسلان (راننده تاکسی فرودگاه) تماس بگیریم که مبلغ 3 روز گردش را 3میلیون و 400هزار تومان اعلام کرد.

چند موضوع مهم درمورد چابهار:

  • اگر با ماشین سفر میکنید در جریان باشید چابهار فقط 2 پمپ بنزین دارد که همیشه صف های بسیار طولانی دارند و کارت سوخت قابل استفاده نیست (به خاطر قاچاق بنزین)
  • چابهار لوله کشی گاز ندارد و از کپسول گاز استفاده میکنن پس انتظار سوخت گاز برای ماشین هم نداشته باشید.
  • مسیرهای دیدنی چابهار بدون نور هستن و در شب بسیار خطرناک هستن احتیاط کنید.
  • آنتن دهی در بعضی جاهای چابهار ضعیف و در بعضی جاها اصلاً آنتن ندارد.(بیرون از شهر)
  • فصل زمستان آب و هوای خیلی خوبی داره اما خبری از آبفشان و یا موج و تفریحات آبی نیست اما پر از آرامش و بکری
  • رستوران ها و فست فود قبل از ساعت 1 ظهر شروع به کار نمیکنن، حتی اگر ساعت 12:50 باشه.
  • هتل ها معمولا ساعت 12 شب در رو میبندند شماره تماس از پذیرش داشته باشید.
  • انقدر بکر و لوکیشن برای عکاسی داره که پیشنهاد میکنم با خودتون هارد ببرید.
  • به خاطر هزینه های چابهار شاید تیمی یا چند خانواده باشید بهتر باشه

بعد از تحویل اتاق چند ساعتی رو استراحت کردیم چون تقریبا 24 ساعت بود که نخوابیده بودیم، ساعت 5 عصر زدیم بیرون پیاده رفتیم تا دریای کوچک یه رستوران کنار ساحل بود فکر می کنم اسم رستوران دریایی بود (دقیقا کنار دریا تو اون هوا فضای بی نظیری بود) صاحب رستوران اهل چابهار نبود اما بسیار خوش برخورد بود از اونجایی که نهار نخورده بودیم و خیلی گشنه بودیم خواستیم همونا بمونیم اما گفتن تا قبل از ساعت 8 شام سرو نمی شود و پیشنهاد دادن تا اون موقع به بازار سر بزنیم، تاکسی گرفتیم تا بازار 30 هزار تومان و گشتی تو پاساژ زدیم ولی چون اهل خرید نبودیم پس خیلی زود برگشتیم به رستوران، چلو ماهی سرخو و یه چلو وزیری سفارش دادیم و سالاد که در ظرف یکبار مصرف و حالت بیرون بر سرو شده بود، بعد از شام هم موسیقی زنده داشتن، کنار دریا با موسیقی زنده و جذاب بلوچی چایی شیر و چای ماسال خوردیم و برگشتیم هتل، هزینه شام و چای 550 هزار تومان شد . غذا عالی و فضای رستوران واقعا لذت بخش بود.

صبحانه هتل خیار، گوجه، پنیر، حلوا شکری، مربا و روز اول املت روز دوم عدسی و روز سوم سوسیس بندری بود به همراه چایی که برای هر میز یک قوری جداگانه می آوردن و البته نون لواش که برخلاف گفته ها نون خوب بود. توقع صبحانه هتل 5 ستاره ترکیه را نداشته باشید.

صبح روز اول ساعت 9 ارسلان اومد دنبالمون، مردی بلوچ بسیار خوش برخورد خنده رو و بسیار باشخصیت که باعث میشد از گردش در چابهار بیشتر لذت ببری، به سمت شرق رفتیم ، ساحل ارتفاع، اسکله رمین، دریاچه صورتی، درخت انجیر معابد، کوه های مریخی، پسابندر، اسکله بریس، ساحل شیشه ای

5IA33i86ckGeOwnKNXQL76M5UauGWHEdB4lk9lko.jpg

ساحل ارتفاع

soTRrQztyiebgKiDm9h0cqA6r7HomeNROPr84LJ2.jpg

اسکله رمین

اسکله بسیار زیبا به همراه لنج های رنگی که با اجازه خودشون داخل یکی از لنج ها رو دیدیم.

fZ04AT4AVGIMGsL5pLMULQiMeQEUrE1LiiAwMPIE.jpg

کنار دریاچه صورتی

دریاچه صورتی به خاطر بارندگی هفته گذشته متاسفانه خیلی صورتی نبود اما مردان بلوچ با سازشون محیط بسیار دلنشینی رو ساخته بودن، صنایع دستی مثل روسری، حاشیه لباس، کیف و ... بود و دختری بسیار دوست داشتنی به اسم آمنه که طراحی حنا انجام میداد، هزینه طراحی حنا 50 هزار تومان شد. از درخت انجیر معابد عکسی ندارم شاید چون قبلا شبیه این درخت رو تو کیش دیده بودم جذابیتش کم شده بود.

فکر میکردم کوه های مریخی جذابیت نداشته باشه چون قبلاً عکس زیاد دیده بودم اما وقتی رسیدیم متوجه شدم زیبایی آن از نزدیک قابل وصف نیست.

WXjyifpwTM5NgLypf8UiWv0AW4u6VTiuWI2XbLVA.jpg

کوه های مریخی

جنگل حرا، قایق سواری و دیدن دلفین ها بسیار لذت بخش بود هرچند صدای موتور قایق اجازه نزدیک شدن دلفین ها رو نمیداد اما در طول مسیر مرغ های دریایی مارو تنها نذاشتن و از بالای سر همراهیمون کردن. هزینه قایق 600 هزار تومان بود که ما با دو خانواده دیگر قایق کرایه کردیم که 200 تومان شد.

oA0d5ogllmwjVXNzEt0R6vUTObbUp4md1xYwfZOn.jpg

پسابندر

بعد از پسابندر برای صرف ناهار به جایی رفتیم که فکر میکنم اسم خاصی نداشت، تومسیر ارسلان نهار رو برامون تلفنی سفارش داد متاسفانه عکسی از اونجا ندارم، تعدادی کپر بود به همراه اسپیلیت که نهار روی حصیر سرو میشد میگو و ماهی سفارش داده بودیم که هرچقدر از خوشمزگی غذا بگم کم گفتم هزینه میگو، ماهی 3دلستر و کراکی مرغ 540 هزار تومان شد البته در کنار ترشی لذیذ انبه.

dtbcULQjNPj6KH0POdGKxLDCxW0wHQgel9lvyWpi.jpg

بریس زیبا

ZhDEddDho55Mxe6qIsuYG6ruFzl5iwJmAOJQMGjR.jpg

بریس زیبا

بعد از کلی عکاسی به ساحلی رفتیم که محلی ها اسم آن را ساحل شیشه ای گذاشته اند، زیبایی آن قابل وصف نیست ساحلی با غروب بسیار زیبا که دل کندن از آن بسیار دشوار بود.

ABUX9hytdWAtjrYVjIp156tlVDWtox1GEVG4Tt9K.jpg

ساحل شیشه ای

روز بسیار دلچسبی شد و واقعا خوش گذشت. شب انقدر خسته بودیم که حال شام خوردن هم نداشتیم و با نون و ماست گذروندیم. صبح روز دوم قرار بود به دیدن باغ میوه های گرمسیری، درک زیبا و باغ موز برویم. باغ گرمسیری شامل درخت تمرهندی، زیتون (که هیچ شباهتی به زیتون و طعم آن ندارد) و کنار بود که مقداری زیتون و کنار خریدیم.

uudto6eHZbpl7qZJy1wdG3jxtxqpxMWttNQDLXyi.jpg

درخت تمرهندی

DbdVEzqw357Z9OhXdkCn1aAMQWSOvJ2ZI6pxM6Tr.jpg

درخت زیتون

رسیدیم به جایی که برای دیدنش لحظه شماری می کردم، درک، جایی که باید از نزدیک دید و از بودن روی شن های گرم و دریای زیباش لذت برد.(از چابهار تا درک تقریبا 3 ساعت راه بود)

axfj9OmTt69kbapj8kGj9KFvVWFbmCbufnpEWoZa.jpg

درک

بعد از کلی عکاسی لذت بردن از دریا و کویر به سمت باغ های موز رفتیم جایی که تا چشم کار میکرد درخت موز بود، موزهایی ریز اما خوش خوراک که از خوردنش سیر نمیشید، کیلویی 30 هزار تومان بود. تو مسیر کنار یه مغازه کوچک ارسلان نگه داشت برای صرف نهار که غذاهای محدودی داشت، 3 پرس مرغ گرفتیم که کلا شد 288 هزار تومان. تو مسیر برگشت به سمت ساحل زیبای دیگری رفتیم که فکر میکنم ساحل خرچنگ بود چون آب دریا پایین رفته بود و تا چشم کار میکرد سوراخ هایی روی زمین بود که کار خرچنگ ها بود، کنار ساحل کافی شاپ زیبایی بود اما حیف که پشه ها و نیش زدنشون باعث شدن خیلی از اون کافی شاپ لذت نبریم، ساعت نزدیک 8 شب بود که برگشتیم هتل.

برای روز بعد قرار بود به پزم و برای ساعت 1 ظهر قرار گذاشتیم، بعد از خوردن صبحانه با یک تاکسی به ساحل لیپار در شهر چابهار رفتیم تقریبا نزدیک بود، ساحل پشت هتل لیپار بود که تقریبا جزء معدود جاهایی بود که تو چابهار رسیدگی کرده بودن و فضای زیبایی درست کرده بودن که 2 رستوران و کافی شاپ هم کنار ساحل بود اما متاسفانه ظهر هیچکدوم کار نمیکردن تا رسیدن ارسلان خواستیم اونجا نهار بخوریم که بسته بودن از اونجا رفتیم بازار که متاسفانه اونجا هم بسته بودن و میگفتن تا قبل از ساعت 1 شروع به کار نمیکنن، رفتیم رستوران هتل فردوس با کمال تعجب و با وجود اینکه ساعت 12:45 بود گفتن بعد از ساعت 1 شروع به کار میکنن (هم گرسنه بودم هم خسته از گشتن دنبال فست فود و رستوران) یکی از کارمندان رستوران که متوجه عجله و خستگی من شد همکارش رو راضی کرد که منتظر بمونیم تا غذا آماده بشه، ماهی سفارش دادیم  اما واقعا غذای خوبی نبود و فقط از روی اجبار بود و میتونم بگم هتل خوبی هم به نظر نمیرسید چون شیرآلات سرویس بهداشتی زنگ زده بود و فشار آب واقعا کم بود و آب خوبی هم نداشت، فقط ورودی هتل خوب بود.

با اومدن ارسلان اول به سمت محل نگه داری گاندوها رفتیم، ورودی نفری 15 هزار ت بود و بعد به سمت پزم رفتیم، مسیر از چابهار تا پزم طولانی بود و هوا کمی سرد شده بود، پزم و چشم اقیانوس واقعا دیدنی و جذاب بود اما چون مسیرش از یه جایی به بعد پیاده و ازکنار کوه بود تو روزای بارونی امکان دیدن این مکان زیبا وجود ندارد ولی حتما قبل از غروب و تو هوای روشن برید، به اسرار ارسلان سری هم به بازار استوک زدیم (بازار کفش های استوک با قیمت حدود 1میلیون و 700 به بالا که در تمام مغازه ها فرش پهن بود)

3A8NQlEn8NxFzBd6JkV6KmOMDGoWVl0EkzRK87qm.jpg

پزم

MxvoIX62NmUsTBBiErekX5ErI7ynYTqJcnS1C197.jpg

پزم

بالاخره روز آخر فرا رسید ساعت 12 باید اتاق رو تحویل میدادیم روز قبل در کمال تعجب پیامی مبنی بر تعجیل در پرواز داشتیم (1 ساعت زودتر) در حال تحویل اتاق بودیم که پیام اومد که پرواز دارای 3 ساعت تاخیر است، به فال نیک گرفتم و گفتم قسمت بوده که دریای بزرگ هم ببینیم چمدان ها رو تو هتل گذاشتیم و رفتیم به سمت دریای بزرگ، نزدیک بود و ساحل صخره ای زیبایی داشت بعد از گذشت 3 ساعت به سمت فرودگاه رفتیم (حدود ساعت 5 پرواز بود) بعد از 45 دقیقه وقتی رسیدیم فرودگاه متوجه شدیم پروازی در کار نیست و تقریبا کار همیشی پرواز چابهار است که پرواز ها کنسل میشه تا ساعت 8 شب فرودگاه بودیم بدون هیچ جوابی از سمت رئیس پرواز هواپیمایی چابهار و بدون هیچ رسیدگی، فرودگاه باید بسته میشد(ساعت کاری فرودگاه معمولا تا 14 بود).

اما هیچ هتلی جا نداشت و ما برای یک شب اضافه تر و هزینه هاش برنامه ریزی نکرده بودیم شب بسیار سختی بود و هیچ کس پاسخگو نبود فقط میگفتن از فرودگاه برید بیرون، برای فردا صبح پرواز جایگزین گذاشتن که بازم 3 ساعت تاخیر داشت اما پیشنهاد میکنم هیچ وقت از هواپیمایی چابهار خرید نکنید.(نه هزینه ای پرداخت کردن و نه امکاناتی در اختیار گذاشتن، و بازم 400 تومان هزینه رفت و آمد به فرودگاه و یک شب اقامت اضافه شد و یک روز الافی و یک روز مرخصی بیشتر ...)

پر حرفی من و ببخشید اولین باری بود که سفرنامه مینوشتم امیدوارم از سفر به چابهار لذت ببرید.

پیج ارسلان هم میزارم شاید لازم بشه chabahar.gardi.cfz

تنها چیزی که از چابهار به ذهنم موند : محرومیت در اوج ثروت

 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر