بازسازی یک خانه تاریخی در اصفهان و ثبت آن در فهرست آثار ملی
در خیابان ملک اصفهان ، خانه ای تاریخی با نام خانه معتمدی ( خانه ملاباشی ) با آثار دوره صفوی ، زندیه و قاجار قرار دارد .
این خانه که در شرف ویرانی کامل بود ، اکنون با همت و سرمایه آقای احمد معتمدی و در مدت بیش از ده سال بازسازی شده و در فهرست آثار ملی قرار گرفته است .
این خانه در فضای 1300 متر مربع در سه بخش اندرونی ، حوضخانه و بیرونی و مشتمل بر شاه نشین ، سرداب و اتاق های مقرنس و مرصع کاری شده است . نقاشی و آیینه کاری از دیگر تزیینات این خانه تاریخی است .
تصویر 1 : اتاق شاه نشین خانه ملاباشی ( خانه معتمدی )
داستان ما
پیامکی که چندی قبل برای یلدا مختار زاده فرستادم :
- سلام یلدا ، تصمیم دارم یک سری گزارش و مستند تهیه کنم از آثار هنری جدید و زندگی هنرمندان خالق آنها . پایه ای ؟
یلدا از دوستان دیرین و همسفر در برنامه های طبیعت و کوه بود. هر دو عضو گروه کوهنوردی و طبیعت گردی اسپادانای اصفهان بودیم و تا حالا از طریق همین گروه ، برنامه های مشترک متعددی رفته بودیم. علاوه بر آن رشته تحصیلی یلدا مرتبط با مرمت آثار تاریخی است. او لیدر و مجری برنامه و تورهای اصفهان گردی هم هست.
یلدا از پیشنهاد من استقبال خوبی کرد :
- عالیه ، حتما
به عنوان پیشنهاد اولیه ازش خواستم با آقای مهندس بدیعی تماس بگیره و ترتیب یک ملاقات و تهیه گزارش را بدهد. مهندس علی اصغر بدیعی مالک یکی از خانه های تاریخی زیبای اصفهان است که قبلا به نام خانه حاج رسولی ها معروف بود و اکنون به نام سرای بدیع شناخته می شود. این خانه نیز بازماندهای از بناهای صفوی است که رو به تخریب کامل داشت و با همت و سرمایه شخصی مهندس بدیعی در ظرف مدت ده سال بازسازی شد ولی متاسفانه هنوز در معرض بازدید همگان قرار نگرفته است .
تصویر 2 : سردر خانه تاریخی " سرای بدیع " در چهارباغ پایین اصفهان
مدتی گذشت . یلدا بیمار بود و به هرحال موفق به تماس با مهندس بدیعی هم نشده بود .
سرانجام مدتی پیش، تماسی از یلدا داشتم :
- یه پیشنهاد ..... دارم یک گروه را برای بازدید از خانه تاریخی ملاباشی می برم. آقایی که صاحب این خانه هستند و باهاشون تماس داشتم خیلی خوش اخلاق و خوش برخورد بودند. می خواهید هماهنگ کنیم باهاشون برای تهیه یک مستند؟
بلافاصله جواب دادم : عالیه ، حتما.
قبلا اطلاعاتی در باره خانه ملاباشی خوانده بودم ولی سریع رفتم دنبال اطلاعات کامل تر در اینترنت.
اسم آن آقا باید آقای معتمدی باشه، دکتر معتمدی و اسم جدید خانه ملاباشی هم شده خانه معتمدی.
تصویر 3 : سردر خانه تاریخی معتمدی ( ملاباشی ) در خیابان ملک اصفهان
داستان خانه و داستان ملاباشی، روحانی معروف و منجم ناصرالدین شاه و اینکه چگونه ساکن این خانه شد هم خیلی جذاب بود که در عین حال مو بر بدن سیخ می کرد.
ظل السلطان ، پسر ناصرالدین شاه و حاکم مستبد اصفهان به فرزندانش گفته بود هرکس مادرش را بکشد نصف دارایی خودم را به او می دهم .
تصویر 4 : مسعود میرزا ظل السلطان پسر ارشد ناصرالدین شاه که مدت 34 سال، ظالمانه در اصفهان حکومت کرد
مسعود میرزا پسر بزرگ ناصرالدین شاه بود ولی چون مادرش از زنان صیغه ای شاه بود نمی توانست ولیعهد شود و در عوض او را حاکم اصفهان کردند. بیچاره اصفهان و بیچاره اصفهانی ها که مدت سی و چهار سال زیر یوغ این مرد خودخواه و مستبد بودند. ظل السلطان در طول حکومت خود در اصفهان و بویژه در سال های پایانی آن، بسیاری از بناهای تاریخی دوره صفویه مانند کاخ هفت دست، کوشک نمکدان و عمارت آیینه خانه را خراب کرد. او آینه کاریهای روی ستونهای عالیقاپو و چهلستون را از میان برد. وی همچنین دستور داد روی نقاشیهای نفیس داخل چهلستون را با گچ بپوشانند و نقاشان قاجاری بر روی آنها نقاشیهای کمارزش خود را بنگارند.
تصویر 5 : عمارت تخریب شده باغ زرشک
تصویر 6 : عمارت تخریب شده باغ گلدسته
تصویر 7 : کاخ تخریب شده آیینه خانه
تصویر 8 : تصویری از کاخ آیینه خانه و مراسم پیرامون آن . کاخی تاریخی از دوران صفوی که به دستور ظل السلطان تخریب شد .
ظل السلطان قصد تخریب بقیه بناهای تاریخی را نیز داشت ولی با مقاومت برخی افراد شریف و هنردوست و در عین حال صاحب نفوذ مواجه شد . یکی از این افراد ، حاج محمد ابراهیم ملک التجار بود که سازنده انگورستان ملک و تیمچه ملک است. همسر ظل السلطان نیز مخالف کارهای شوهرش بود به گونه ای که چاره ای ندید جز آنکه در منزل حاج آقا نورالله نجفی بست بنشیند. گفته می شود که اکبر صارم الدوله، پسر ظل السلطان به منزل حاج آقا نورالله می رود و چون موفق به رضایت مادر برای برگشت به خانه نمی شود او را با شلیک گلوله می کشد. از این کشت و کشتارها در خاندان قاجار و بویژه بوسیله ظل السلطان، نمونه های بسیاری وجود دارد. داستان قهوه قجری معروف است. قهوه ای که با آن مخالفانشان را مسموم می کردند.
اما ظل السلطان مقصر همه تخریب ها نیست.
کلام یجر الکلام ( حرف ، حرف میاره ).
سخن که به اینجا کشید ، در ذهنم خاطراتی از تخریب های بعد از ظل السلطان شکل گرفت. تخریب هایی که به علت کج سلیقگی و یا عمدتا به علت منفعت طلبی رخ داده و رخ می دهد .
برای مثال همین خانه معتمدی فعلی را در نظر بگیرید. صاحبان قبلی آن همزمان با فرسودگی طبیعی( و یا عمدی ) بنا، در شرف گرفتن مجوز از اداره میراث فرهنگی برای تخریب کل بنا بوده اند که آقای معتمدی از راه می رسد و خانه را نجات می دهد.
طبق قانون ، وظیفه خرید و مرمت و نگهداری از آثار ملی بر عهده سازمان میراث فرهنگی است ولی کو بودجه ؟ و کو اولویت دادن به مسایل فرهنگی و تاریخی ؟
در بیشتر موارد تمام هنر سازمان میراث فرهنگی این می شود که از تغییر کاربری و خرید و فروش این قبیل خانه های تاریخی جلوگیری کند بدون آنکه بتواند بهایی بابت آن خانه به مالک بپردازد و یا مرمتی انجام دهد. در این موقع هم گاهی تمام هنر مالکان آن خانه ها این می شود که شبانه آب به پای بست خانه ول کنند و انقدر این کار را ادامه دهند تا خانه نشست کند و فرو بریزد و آن هنگام هم میراث فرهنگی راحت می شود و هم مالک. آن هنگام دیگر مالک می تواند خانه را بفروشد و اداره میراث فرهنگی هم بار مسئولیت یک اثر ملی از دوشش برداشته شده است. در این داستان شما قضاوت کنید ظل السلطان کدام است؟ اداره میراث فرهنگی ؟ و یا مالک ؟ و یا ..... ؟
نمونه های این ظل السلطان های پنهان زیاد هستند . نمونه ملموس دیگری را برایتان مثال بزنم و ختم الکلام.
زمانی در ضلع غربی میدان دروازه دولت اصفهان و درست روبروی ساختمان شهرداری فعلی، یک ساختمان زیبای تاریخی قرار داشته به نام ارگ جهان نما.
تصویر 9 : عمارت تاریخی ارگ جهان نما ( تخریب شده )
اینکه این ارگ چگونه خراب شد و آیا علت آن هم ظل السلطان بوده و یانه، چیزی نمی دانم ولی متعاقب آن، محله وسیعی از مغازه ها و کسبه و کاروانسرا در همین ناحیه و در حد فاصل خیابان های طالقانی، دروازه دولت شکل گرفت. محله ای که اضلاع دیگر آن در حال حاضر، خیابان های باب الرحمه و طیب هستند. درست محله ای که الان مجموعه وسیع تجاری ارگ جهان نمای فعلی به جای آن قرار گرفته است .
گذشت و گذشت تا شد بعد از انقلاب. کم کم در ذهن شهردار جوان آن موقع اصفهان شکل گرفت که چگونه اراضی و املاک شهر را با ترفندهای راحتی می تواند تملک کند . برای خودش که البته نه، برای شهرداری. بالاخره شهرداری هم کلی مخارج دائمی دارد که باید به طریقی تامین شود. این بود که طرح خلاقانه تملک نیمی از اراضی بوسیله شهردار محترم اصفهان ابداع شد. طرحی که بعدا بوسیله شهرداری های دیگر کشور نیز مورد تقلید قرار گرفت. کاسبی عالی برای شهرداری بود و در عرض مدت کمی کاملا ثروتمند می شد. در هنگام تفکیک زمین های بزرگ برای گرفتن پروانه ساخت، مالک مجبور بود حدود نیمی از زمین هایش را به شهرداری ببخشد و یا اینکه پول آن را به شهرداری بدهد. قیمت گذاری زمین هم از سوی شهرداری انجام می شد که عموما قیمت های بالایی بود. یک معامله دوسر سود به نظر می رسید. هم شهرداری ثروتمند می شد و هم مالک منفعت می کرد چون می توانست به راحتی بقیه زمین را به قیمت دو یا چند برابر بفروشد. حالا دو تا سوال ؟
1- در این میانه ظل السلطان کیست ؟
2- آن پول و منفعت شهرداری و مالک زمین از جیب چه کسی درآمده است؟ با دو یا چند برابر شدن قیمت زمین، فرصت خانه دار شدن برای زوج های جوان تا چه میزان به فاصله دوری پرتاب شده است ؟
باری ، این شهردار جوان ما بعدا به فکر افتاد چرا واحدهای تجاری را متصرف نشود؟ نشستند و فکر کردند و زیرکانه ترین طرح را برای تصرف واحدهای مسکونی فراوانی که قبلا در محل ارگ جهان نمای فعلی قرار داشت ریختند . ظاهر طرح این بود که باید خاطره و یادبود ارگ قدیمی تاریخی جهان نما را زنده کرد و در این محل، ارگ جهان نمای جدیدی بنا کرد. ولی باطن این طرح چه بود؟ تملک زمین در نقطه مرکزی تجاری اصفهان.
نتیجه آن شد که آه و ناله و نفرین ده ها کاسبی که از طریق مغازه هایشان در این قسمت، امرار معاش می کردند پشت سر شهرداری و شهردار شکل گرفت. به هر ترتیبی بود و بدون گرفتن رضایت واقعی از کسبه، آن ها را از محل کار خود کوچاندند. اکنون بیش از سی سال از آن تاریخ می گذرد. نتیجه نهایی چه شده است؟ یک مجموعه تجاری وسیع و تقریبا بی ریخت در بافت تاریخی اصفهان شکل گرفته که هیچ سنخیتی با فرهنگ و تاریخ اصفهان ندارد و بارها ازسوی سازمان یونسکو مورد شماتت قرار گرفته است. باور کنید پای من و بسیاری از اصفهانی ها و مسافران هنوز به داخل این مجموعه تجاری باز نشده است. چون شاید کارشان از اول، بی برکت و ظل السلطانی شکل گرفته بود.
آقا این همه شعار نده، بگو چی میشه کرد؟
در بسیاری از شهرها، بافت قدیمی شهر ، کاملا دست نخورده باقی می ماند تا در جذب توریست و اقتصاد گردشگری شهر کمک کند. نمونه داخلیش همین یزد خودمان است. یک قانون ساده و مفید، مانع از تخریب خانه ها در بافت وسیع قدیمی یزد شد و در عوض برای استفاده از خانه های کوچک قدیمی به عنوان اقامتگاه و هتل های کوچولوی با صفا و دلنشین به مالکان خانه ها کمک شد. نتیجه چه شد؟ نتیجه اینکه الان تراکم گردشگر و بویژه گردشگران خارجی در کوچه پس کوچه های بافت قدیمی یزد، به جرات می توان گفت که چند برابر بافت تاریخی اصفهان است.
تصویر 10 : هتل های کوچک بومی – یزد
تصویر 11 : هتل های کوچک بومی – یزد
تصویر 12 : حمام خان - یزد
نمونه دیگرش ،" ایچری شهر" باکو ، پایتخت کشور آذربایجان است. بافت قدیمی شهر در مرکز باکو دست نخورده باقی مانده ولی زیبا سازی شده و کافه و رستوران و مغازه های صنایع دستی و از این قبیل به زیبایی تمام در همان خانه ها و بافت قدیمی شکل گرفته اند و فضایی متفاوت و زیبا را برای جذب هرچه بیشتر گردشگر خلق کرده اند .
این ها نمونه هایی از راه حل های مفید و عقلانی بود که در دراز مدت منفعت اقتصادی زیادی را از راه جذب گردشگر نصیب یک شهر و ساکنانش می کند .
این مثال ها را زدم که بگویم اگر شهردار جوان سی سال پیش شهر ما از نوک دماغش می توانست آنورتر را ببیند شاید به جای تملک عدوانی مغازه ها، می توانست بافت این قسمت از شهر را همانند بافت قدیم یزد و باکو، سازمان دهی کند تا مغازه ها به تدریج بوسیله مالکین طیب و طاهر اصلیشان تبدیل به فضاهای جاذب توریست و گردشگر شوند .
البته همه این مطالبی که گفتم مناقاتی با خدمات فراوان شهرداری اصفهان در طی سالیان متمادی برای رسیدگی به زیباسازی فضاهای شهری، احداث و نگهداری پارک های فراوان، زیباسازی بستر رود زاینده رود و ده ها طرح دیگر برای پیشرفت و رونق گردشگری اصفهان، ندارد . قصد من فقط بیان پاره ای از حقایق و اشتباهات است برای گرفتن عبرت برای آینده.
برای غفران روح آن شهردار جوان و خودمان هم طلب دعا دارم .
تصویر 13 : پارک جنگلی صفه ، قسمتی از پروژه های عظیم فضای سبز در اصفهان که بوسیله شهرداری اصفهان انجام شده است .
در اینجا بد نیست ویدئوهایی از زندگی مردم در 65 سال قبل در اصفهان را ببینیم تا بطور ملموس متوجه شویم که دیدن بافت و خاطرات تاریخی هر شهر و منطقه ، چه جاذبه ویژه ای برای همه ما دارد .
ویدئویی از اصفهان و زندگی مردم اصفهان در سال 1335 _ شامل دانش آموزان دبیرستان هراتی ، هتل ایران تور ، میدان نقش جهان ، خیابان چهارباغ و خیابان های دیکر اصفهان
ویدئویی از اصفهان و زندگی مردم اصفهان در سال 1335 _ شامل خیابان های طالقانی و چهارباغ اصفهان
برگردیم به داستان ملاباشی و خانه اش
به هر حال اوضاع آشفته اصفهان و مخالفت مردم با ظل السلطان باعث شد که ناصرالدین شاه، روحانی فاضل و منجم خود، حاج میرزا احمد ملاباشی تفرشی را از تفرش روانه اصفهان کند تا غائله اصفهان را سامان ببخشد. لقب ملاباشی از دوران صفویه به مقام اول روحانیت داده می شده که دارای منصب قضاوت بوده است چیزی شبیه قاضی القضات و یا شیخ الاسلام.
ملاباشی بعد از ورود به اصفهان، این خانه متعلق به دوران صفوی را که فاصله چندانی با عمارت تاریخی انگورستان ملک ندارد می خرد تا هم در آن سکونت کند و هم به رتق و فتق ارباب رجوع بپردازد. ملاباشی بعد از آن بخش هایی به این خانه اضافه می کند که از جمله اتاق شاه نشین در حیاط اندرونی است که دارای 9 دهانه ارسی است.
قبل از ملاباشی، تعییرات و تزییناتی نیز در دوره زندیه به این خانه الحاق شده بود که از جمله مهمترین آن نقاشی های دیواری در اتاق 5 دری است که فعلا در حد فاصل عمارت حوضخانه و حیاط اندرونی قرار دارد.
تصویر 14 : اتاقی در خانه ملاباشی با نقاشی های دیواری دوره زندیه
تصویر 15 : اتاقی در خانه ملاباشی با معماری دوره صفوی
تصویر 16 : اتاقی در خانه ملاباشی با معماری و تزیینات دوره قاجار
خانه ای با یادگاری از چند دوره تاریخی
با اوصافی که ذکر شد، خانه ملاباشی یادگارهایی از سه دوران صفوی، زندی و قاجاری دارد و هم اکنون نیز آقای معتمدی در روند بازسازی خانه، تزیینات و نقاشی های جدیدی در برخی از دیوارها و اتاق ها اضافه کرده است که در کنار نورپردازی های رنگارنگ، باعث شده فضای خانه بسیار رنگین شود که از نگاه برخی باعث جذابیت بیشتر خانه شده در حالی که برخی معتقدند اصالت تاریخی خانه مورد خدشه قرار گرفته است.
اما آقای معتمدی خود بعدا با صداقت تمام، قسمت های اصیل خانه را به ما معرفی کرد و قسمت هایی را که نقوش و الحاقاتی به آن ها شده بود نشانمان داد.
تصویر 17 : اتاق حوضخانه در خانه معتمدی ( ملاباشی ) با طراحی و تزیینات جدید
خانه ای برای گرفتن عکس های یادگاری و رنگین
با اطلاعاتی که در باره خانه ملاباشی و سابقه داستان های مرتبط با آن جمع آوری کرده بودم حالا دیگر بازدید از خانه برایم جذابیت مضاعفی پیدا کرده بود.
از خودم تعجب می کردم که چطور قبلا از این خانه بازدید نکرده ام ولی بعد متوجه شدم که یکی دوسالی بیشتر از افتتاح خانه برای بازدید عموم نگذشته. به یلدا هم که گفتم چرا زودتر برای بازدید خانه نرفته ، جواب داد که در این مدت، ازدحام گردشگر زیاد بوده و نمی خواسته توی شلوغی ها، برنامه بازدید بگذارد. ظاهرا فضای رنگین و جذاب خانه، از همان ابتدای گشایش خانه گردشگران زیادی را به خود جذب کرده بوده. این خانه برای گرفتن عکس های یادگاری، محشره .
تصویر 18 : راهرو نقاشی و نورپردازی شده در خانه معتمدی ( ملاباشی )
وعده دیدار
هدف من به غیر از بازدید از خانه ملاباشی، دیدار با صاحب اثر خانه هم بود. نسبت به مردمان هنردوست و هنرمندان انساندوستی که سرمایه و وقت خود را با انگیزه و عشق فراوان در خدمت هنر و اعتلای هنر قرار می دهند احساس دلبستگی می کنم و دوست دارم فعالیت هنری و انسانی آن ها در قاب تصویر و فیلم در بیاورم تا علاوه بر ارضای درونی، در حد توان خودم ادای دینی کرده باشم نسبت به این بزرگان و نسبت به هنر کشورم.
قبلا در یکی از تورهای اصفهان گردی که بوسیله یلدا اجرا می شد و مرتبط با دیدار از مسجد جامع و عصارخانه جماله و خانه قدیمی بهشتیان بود ، فیلمی از صحبت های دلنشین آقای اولیکی تهیه کرده بودم . استاد اولیکی یکی از معماران قدیمی اصفهان در رشته مرمت آثار تاریخی بود . ایشان یک سالی است که مرحوم شده اند ولی این فیلم ، یادگاری بسیار ارزشمندی از شخصیت و گفتار دلنشین این مرد دوست داشتنی شد و به یادگار ماند . از آن به بعد بود که انگیزه تهیه گزارش از مردان هنردوست و هنرپرور شهرمان در من شدت گرفت .
ویدئو صحبت های دلنشین مرحوم استاد اولیکی
یلدا وعده دیدار از خانه ملاباشی و صحبت با آقای معتمدی را مشخص کرد : پنچشنبه اول اسفند ( 1398 )
خانه معتمدی ( ملاباشی ) در ابتدای خیابان ملک شمالی قرار دارد. ازخیابان هشت بهشت غربی که وارد خیابان ملک بشوی، اولین کوچه ( بن بست ) دست چپ همان کوچه ملاباشی است. کوچه پلاک ندارد و تابلو کاشی سردر خانه معتمدی هم داخل کوچه است ولی از دیوار آجری و در و پنجره های چوبی قدیمی که در ضلع شرقی این خانه در مجاورت خیابان ملک قرار دارند می توان براحتی کوچه را پیدا کرد. عمارت تاریخی انگورستان ملک نیز به فاصله نزدیکی در همین خیابان قرار دارد . فاصله این خانه تا میدان نقش جهان، حدود ده تا پانزده دقیقه پیاده روی است .
تصویر 19 : موقعیت کوچه و خانه ملاباشی بر روی نقشه
تصویر 20 : نمای ضلع شرقی خانه معتمدی ( ملاباشی ) در ابتدای خیابان ملک اصفهان
مشخصات کلی خانه
خانه ملاباشی چهار تا درب ورودی دارد. دو تا درب کوچک چوبی در مجاورت خیابان ملک واقع شده اند که معمولا بسته هستند. این درها به راهروها و حیاط بیرونی خانه باز می شوند. دو تا درب دیگر در داخل کوچه ملاباشی قرار دارند. درب اولی به حیاط بیرونی خانه باز می شود و درب دوم که درب اصلی خانه است و تابلو کاشی کاری نام خانه نیز بر بالای آن قرار گرفته به راهرویی باز می شود که سمت چپ آن به حیاط بزرگ اندرونی خانه می رسد و سمت راست آن ادامه راهرو رنگین و زیبایی است که به عمارت حوضخانه ( تابستان نشین ) و در ادامه به حیاط بیرونی خانه می رسد. حیاط بیرونی از نظر وسعت، کوچکتر از حیاط اندرونی است.
تصویر 21 : ضلع شرقی خانه تاریخی معتمدی
تصویر 22 : درب حیاط بیرونی خانه معتمدی
تصویر 23 : درب حیاط اندرونی خانه معتمدی
وقتی من و یلدا به محل خانه معتمدی رسیدیم، آقای معتمدی هنوز نرسیده بود. ایشان ساکن تهران هستند و از شانس خوب ما، امروز به اصفهان امده بودند ولی هنوز به محل خانه نرسیده بودند.
تا آمدن آقای معتمدی فرصت کافی داشتم تا از تمام اتاق ها و فضاهای خانه عکس و فیلم بگیرم. موقعی که آقای معتمدی رسید، تنها بازدید از سرداب خانه ( سرداب قسمت صفوی ) باقی مانده بود که به اتفاق آقای معتمدی به سرداب رفتیم واولین سکانس فیلم من از ایشان در همین محل استارت خورد.
شخصیتی جذاب و دوست داشتنی
ظاهر و رفتار آقای معتمدی از آن تیپ های دوست داشتنی است که طرف مقابل، جذب آن می شود و از همان ابتدا احساس خودمانی و راحتی بهش دست می دهد. خوش تیپ ولی بی تکلف و افتاده. کراوات دارد ولی بسیار صمیمی و راحت رفتار می کند . بهر حال با 77 سال سن، قیافه فتوژنیک و جذابی دارد.
تصویر 24 : آقای دکتر احمد معتمدی ، مالک خانه تاریخی معتمدی ( ملاباشی )
تصویر 25
تصویر 26
آقای معتمدی نزدیک به یک ساعت در قسمت های مختلف خانه برایمان صحبت کرد. قسمت هایی از صحبت های وی که مربوط به خانه است را در قسمت اول ویدئوی دیدار از خانه گنجانده ام و قسمت هایی از صحبت های ایشان که در پی درخواست من، عمدتا مرتبط با زندگی و گذشته و دغدغه های ایشان بود در قسمت دوم ویدئو گنجانده ام .
قسمت اول ویدئوی خانه معتمدی ( ملاباشی )
قسمت دوم ویدئوی خانه معتمدی : گقتگو با دکتر احمد معتمدی
عناصر خانه
در اینجا مشخصات کلی خانه تاریخی معتمدی ( ملاباشی ) و عناصر تشکیل دهنده آن را می آورم و توضیحات تکمیلی را در زیر عکس های مربوط به هر قسمت از خانه می آورم . ویدئوها را نیز مشاهده کنید تا کاملا با فضای خانه و عناصر آن آشنا شوید .
خانه تاریخی ملاباشی 1300 متر مربع وسعت دارد و به همین اندازه هم زیربنا دارد. دو تا حیاط دارد که حیاط اولی که کوچکتر است حیاط بیرونی گفته می شود و حیاط انتهایی که بزرگتر است حیاط اندرونی خوانده می شود . این دو حیاط بوسیله راهرو باریکی به هم متصل شده اند. این راهرو همانی است که آقای معتمدی دیوارهای آن را پر از نقاشی های زیبای گل و بته ای به سبک قاجاری کرده و نورپردازی های رنگی برای آن تعبیه کرده است .
تصویر 27 : حیاط بیرونی خانه معتمدی ( ملاباشی )
تصویر 28 : حیاط اندرونی خانه معتمدی ( مالاباشی )
تصویر 29 : راهرویی که حیاط بیرونی را به حیاط اندرونی متصل می کند
مابین حیاط بیرونی و اندرونی ، سه تا اتاق پنج دری در یک ردیف قرار گرفته که در وسط اتاق میانی ، یک حوض قرار دارد . ما به این قبیل اتاق ها ، حوضخانه می گوییم . حوضخانه معمولا خنک تر از بقیه اتاق های خانه است و برای اقامت تابستانه مناسب است. از این نظر به آن، تابستان نشین هم می گویند .
تصویر 30 : اتاق حوضخانه ( تابستان نشین )
تصویر 31 : اتاق حوضخانه ( تابستان نشین )
در روی پشت بام اطراف حوضخانه که از دو سمت به حیاط بیرونی و اندرونی اشراف دارد، چند اتاق پنج دری و سه دری ساخته شده است که به این ترتیب به نوعی فضای حیاط بیرونی و حوضخانه در دو طبقه شکل داده است .
تصویر 32 : اتاق های طبقه فوقانی حوضخانه
تصویر 33 : اتاق های حوضخانه در دو طبقه
تصویر 34 : فضای پشت بام
پلکانی که به پشت بام می رود در حیاط بیرونی قرار گرفته و دو تا اتاق پنج دری در روی پشت بام در دو سوی حیاط بیرونی قرار دارد. اتاق پنج دری ضلع شرقی همان است که پنجره هایش از حیابان ملک پیداست و اتاق پنج دری ضلع غربی همان است که پنجره هایش در طبقه دوم حوضخانه پیداست.
تصویر 35 : پلکانی که از حیاط بیرونی به طبقه دوم و پشت بام می رود
تصویر 36 : پشت بام حیاط بیرونی و اتاق پنج دری ضلع شرقی
تصویر 38 : حیاط بیرونی و اتاق پنج دری ضلع غربی در پشت بام آن
درب ورودی حوضخانه در وسط راهرویی قرار دارد که حیاط بیرونی و اندرونی را به هم ربط می دهد. یک فضای کوچک مطبخ ( آشپزخانه ) که در عین حال دارای چاه و منبع آب قدیمی خانه است در پشت ضلع شمالی حوضخانه قرار گرفته و از دو سو راهروهایی هم به سمت حیاط بیرونی و هم به سمت حیاط اندرونی دارد .
تصویر 39 : مطبخ ( آشپزخانه )
تصویر 40 : مطبخ ( کاشی های تزیینی برروی دیوار منبع آب )
حیاط اندرونی خانه اما یک حیاط بزرگ و مصفا و باغچه کاری شده است که حوض سنگی طویلی در میان دارد. بجز ضلع جنوبی این حیاط که مجاور کوچه است، در سه سمت این حیاط اتاق های بزرگ و کوچک قرار دارند که همگی در ارتفاعی بالاتر از سطح حیاط قرار گرفته اند و برای ورود به آن ها باید چند پله ای بالا رفت. بزرگترین و زیباترین اتاق خانه که به آن شاه نشین می گویند در ضلع شمالی حیاط اندرونی قرار گرفته است. این اتاق دارای 9 دهانه پنجره ارسی با شیشه های رنگارنگ است و از این نظر در بین خانه های قدیمی ایران، کم نظیر است. سرداب یا زیرزمینی در قسمت زیرین اتاق شاه نشین قرار دارد. این سالن ارسی 9 دهانه ای و زیرزمین سرداب آن از جمله قسمت های اصلی خانه هستند که بوسیله ملاباشی در زمان قاجاریه به ساختمان اصلی خانه افزوده شده اند.
تصویر 41 : نمای حیاط اندرونی و دیوار ضلع جنوبی این حیاط
تصویر 42: ارسی 9 دری ( شاه نشین ) در ضلع شمالی حیاط اندرونی و سرداب زیر آن
اتاق های ضلع غربی حیاط اندرونی از قدیمی ترین بخش های خانه و مربوط به دوره صفویه هستند. وجود طاقدیس های مقرنس کاری شده و اتاق های گوشواره ای (غلام گردشی) در بالای هر اتاق از مشخصه های این اتاق هاست که از ویژگی های معماری دوره صفوی محسوب می گردد. این اتاق ها نیز همانند شاه نشین با پنجره های ارسی با شیشه های های رنگارنگ به حیاط باز می شوند.
تصویر 43 : یکی از اتاق های صفوی خانه معتمدی با طاقچه های مقرنس کاری شده
تصویر 44 : گوشواره ( غلام گردشی ) در اتاق های صفوی
تصویر 45 : پنجره های رنگی ارسی در اتاق های صفوی در ضلع غربی حیاط اندرونی
در زیر یکی از اتاق های صفوی در ضلع غربی حیاط اندرونی، سرداب ( زیرزمین ) کوچکی با حوضی در میان آن قرار دارد. سقف این سرداب برخلاف سرداب زیر شاهنشین که سقفی چوبی دارد ، دارای سقفی طاق چشمه ای از آجر است و مربوط به دوره صفوی است.
تصویر 46 : سرداب صفوی در ضلع غربی حیاط اندرونی
تصویر 47 : سقف طاق چشمه ای در سرداب صفوی خانه معتمدی
اما اتاق پنج دری که در ضلع شرقی حیاط اندرونی قرار گرفته اتاقی است که از دوره زندیه، یادگار دارد. دیوارهای این اتاق سراسر پوشیده از گل و بته ها و نقاشی های دوره زندیه است و همانند اتاق های صفوی خانه از جمله قسمت هایی از خانه است که اصالت تاریخی آن را حفظ کرده اند. به گفته آقای معتمدی، تمام نقاشی های دیواری این اتاق در زیر لایه ای از گچ مخفی شده بود که بعد از برداشتن لایه گچ، طرح های بجا مانده از نقاشی ها را با رنگ های طبیعی ( گیاهی ) بازسازی و مرمت کرده اند . پنجره های رنگی در دو سوی این اتاق پنج دری از سویی به حیاط اندرونی راه دارد و از سوی دیگر به فضای حوضخانه باز می شود. به همین ترتیب اتاق پنج دری دیگری مابین حوضخانه و حیاط بیرونی قرار گرفته است. بدین ترتیب مجموعا فضایی ایجاد شده که اگر تمام درهای اتاق های پنج دری در دو ضلع حوضخانه را باز بگذارند فضای حیاط بیرونی به حیاط درونی مرتبط خواهد شد. به گفته آقای معتمدی، لوکیشن هایی از سریال " پشت کوه های بلند " در همین خانه بوده است که در سکانس هایی از آن، درهای اتاق های پنج دری را تماما گشوده می بینیم.
تصویر 48 : اتاق پنج دری در ضلع شرقی حیاط اندرونی ، با نقش و نگارهای دوره زندیه
تصویر 49 : اتاق پنج دری دیگری در ضلع غربی حیاط بیرونی که به فضای حوضخانه هم راه دارد .
کدام اصل است و کدام الحاق
در بازسازی خانه های قدیمی و تاریخی ، بالاجبار ، دخل و تصرف های خواسته و ناخواسته زیادی صورت می پذیرد .
عموما وقتی تصاویر این قبیل خانه ها را قبل از مرمت و بازسازی مشاهده کنی بیشتر به یک مخروبه شبیه است تا به یک خانه تاریخی . سقف هایی فروریخته ، درها و پنجره های شکسته و رنگ و رو رفته و پوسیده و موریانه زده ، دیوارهایی خراب و ویران .
از این میان فقط برخی از عناصر اصلی ساختمان نشان از قدمت و ارزش ساختمان دارند و دوستداران میراث فرهنگی را برآن می دارند که با صرف میلیاردها تومان هزینه، این ساختمان های مخروبه را به چیزی نزدیک به اصل آن ها نزدیک کنند. در این میان ذوق و قریحه صاحب خانه و هنرمندان مجری مرمت باعث می شود که الحاقات و تزییناتی به قسمت های لخت و عور ساختمان بیفزایند. بدین ترتیب است که در یکصد سال آینده در شرح وصف خانه تاریخی معتمدی (ملاباشی)، ممکن است این گونه بنگارند: خانه ای تاریخی از چهار دوره صفوی، زندیه، قاجاریه و جمهوری اسلامیه.
اما آقای معتمدی، خودش برایمان توضیح می دهد که کدام الحاقات را به خانه افزوده است .
تصویر 50 : نقاشی ها و کاشی کاری های برجسته ای که به دیوار جنوبی در حیاط اندرونی افزوده شده اند
تصویر 51 : راهرو خانه معتمدی که به نحو زیبایی بزک شده است
تصویر 52 : فضاهایی که در گوشه کنار به خانه افزوده شده اند
تصویر 53 : آشپزخانه جدید در خانه تاریخی معتمدی
قسمت های اصل :
- اتاق ها و سرداب صفوی در ضلع غربی حیاط اندرونی
- سالن شاه نشین ( ارسی 9 دری ) و سرداب زیر ان مربوط به دوره قاجاری
- اتاق پنج دری در ضلع شرقی حیاط اندرونی مربوط به دوره زندیه
تصویر 55 : پنجره های ارسی در اتاق های دوره صفوی با شیشه های رنگی
تصویر 56 : اتاق شاه نشین مربوط به دوره قاجار
و اما الحاقات :
فضای عمارت حوضخانه که مابین دو حیاط بیرونی و اندرونی قرار گرفته مهمترین قسمتی از حانه است که آقای معتمدی، علایق و سلایق خودش را به نحو زیبایی در آن اجرا کرده است. از جمله عناصر هنری که در تزیینات عمارت حوضخانه بکار رفته عبارتند از :
- سقف مرصع کاری شده حوضخانه با ورقه های طلا
- کاشی های کف حوضخانه که از کاشی های کاخ صاحبقرانیه کپی برداری شده
- نقوش و اسامی صور فلکی و برج های آسمانی، نقش بسته بر سقف حوضخانه همراه با گاه شماری اقوام و فرهنگ های مختلف ( عبری ، مغولی ، ساسانی ، .... ) بر روی دیوارها و حاشیه های پنجره های اطراف حوضخانه
تصویر 57 : سقف مرصع و طلاکوب حوض خانه با تصویر بروج آسمانی
بجز حوضخانه ، نقش و نگارها و نقاشی های روی دیوارهای حیاط و راهرو و برخی از اتاق های خانه نیز بطور مشخص، از کارهای هنری جدید است که سعی شده به سبک قاجاری پیاده شود . این نقاشی ها و نورپردازی ها برای تزیین هرچه بیشتر خانه انجام شده و مشخص است که نمی توان محل زندگی و سکنا و کار یک روحانی معتبر و معروف قاجاری را چنین رنگین پنداشت .
تصویر 58 : الحاقات جدید به ساختمان تاریخی معتمدی
تصویر 59 : الحاقات جدید به ساختمان تاریخی معتمدی
از جمله کارهای دیگری که برای جلوگیری از نازدگی و نم گرفتگی و جلوگیری از ورود موریانه و حشرات شده، کانال کشی های وسیع در زیر اتاق ها و حیاط های خانه است. داخل این کانال ها را با نمک و ذغال پر کرده اند و سپس کف اتاق و حیاط را بر روی این کانال ها ساخته اند. از نظر ظاهری، هیچ رد و نشانه ای از این کانال های زیر زمینی را نمی توانید مشاهده کنید.
در داخل حیاط و اتاق های خانه و حتی در مطبخ ( آشپزخانه )، اشیاء عتیقه متعددی که از مناطق مختلف جمع آوری شده در معرض دید بازدید کنندگان قرار گرفته است. در اطراف حوض در حیاط اندرونی، چند خمره قدیمی قرار داده شده است. آقای دکتر معتمدی تمایل دارد قسمتی از خانه را به موزه مجموعه های شخصی خود تبدیل نماید. وی یکی از مجموعه داران سکه و نامه ها و اسناد تاریخی می باشد و مجوز تاسیس موزه خصوصی دارد. اقای معتمدی دارای دکترای حقوق می باشد و پنجاه سال است که به کار وکالت مشغول می باشد.
تصویر 60 : اشیا عتیقه قدیمی جمع آوری شده برای خانه تاریخی معتمدی
تصویر 61 : خمره های قدیمی در حیاط اندرونی خانه معتمدی
تصویر 62 : خمره ها و کوزه های قدیمی در حیاط اندرونی خانه معتمدی
و اما آینده این خانه
زمانی که ما از خانه بازدید داشتیم قسمت هایی از اتاق ها و اشیاء داخل آن به هم ریخته و یا جابجا شده بود و کارگران و استادکارانی مشغول کار بودند . علت آن هم این بود که بنا به پیشنهاد برخی دولتمردان، آقای معتمدی و پسر ایشان تصمیم به تبدیل برخی از اتاق های ساختمان جهت سکونت به عنوان هتل دیپلمات را گرفته بودند. علاوه بر این ظاهرا تصمیم به الحاقاتی از خانه های مجاور به این خانه به منظور فضای اقامتی یا گردشگری می باشد. بهر حال باید انتظار داشت که در آینده بخشی از خانه به عنوان اقامتگاه سنتی استفاده شود ولی باید امیدوار بود که بخش های اصلی و تاریخی خانه، کماکان در معرض دید عموم بازدیدکنندگان قرار داشته باشد . به هرحال توصیه ما این است که به عنوان شهروند اصفهانی و یا مسافر اصفهان، بازدیدی از خانه داشته باشید تا اگر در آینده امکان بازدید عمومی خانه برداشته شد افسوسی نداشته باشید.
تصویر 63 : اتاق هایی که احیانا به عنوان اقامتگاه هتل دیپلمات مورد استفاده قرار خواهند گرفت
تصویر 64
تصویر 65
تصویر 66
تصویر 67
تصویر 68
چرتکه
در آخر سراغ چرتکه و حساب کتاب های ذهنی می روم. هزینه ورودی بازدید از ساختمان برای هر نفر پانزده هزار تومان بوده که با بهم ریختگی برخی از اتاق ها و عدم امکان بازدید از آن ها فعلا به نفری ده هزار تومان تقلیل یافته بود. البته من و یلدا مهمان ویژه محسوب می شدیم و از ما هزینه ای دریافت نشد.
در طی گفتگوهایم با آقای دکتر معتمدی، میزان هزینه صرف شده در طی حدود ده سال مرمت بنا را پرسیدم ولی ایشان با متانت و تواضع خودشان رقمی را اعلام نکردند. قبلا در جریان مرمت سرای بدیع ( خانه تاریخی صفوی ) بوسیله مهندس بدیعی حدود هزینه ها دستم بود. مهندس بدیعی در زمانی که هنوز پول رایج کشورمان به این حد کم بها نشده بود حدود ده میلیاد تومان صرف مرمت خانه تاریخی سرای بدیع ( با نام قبلی خانه حاج رسولی ها ) کرده بود و هنگامی که این رقم را با آقای معتمدی مطرح کردم ایشان فقط گفت : خیلی بیش از این حرفها.
هزینه مرمت چنین بافت های قدیمی بسیار بیشتر از هزینه ساخت یک بنای جدید کپی برداری شده از آن ها می شود . چون در هنگام ساخت یک بنای جدید شما می توانید تمام زیرساخت ها و طراحی های لازم را ابتدا به ساکن و بر روی یک زمین خام انجام دهید ولی برای مرمت خانه های تاریخی مجبورید با حفظ بنا به دنبال راهکارهایی برای استحکام بخشی بنا باشید . تمام وسایل و ابنیه را ابتدا باید قوام بخشی کرده و سپس بر اساس طرح اولیه بازسازی کنید . برای مرمت برخی تزیینات تاریخی خانه مجبور به استفاده از معماران قدیمی هستید که بعضا سن های بالا داشته و آنچنان قادر به کار نمی باشند. باید دنبال هنرمندان و استادکاران ویژه ای بروید که یافتنشان چندان ساده نیست. برای مثال برخی از استادان مرمت کاری که قسمت های مختلف خانه ملاباشی را مرمت و بازسازی کرده اند اکنون دیگر در قید حیات نیستند و جایگزینی نیز ندارند . همه این ها موجب ایجاد هزینه های تصاعدی می گردد .
خساست مآبانه در ذهنم رقمی تقریبی معادل بیست میلیارد تومان را برای هزینه های خرید و مرمت خانه از سوی آقای معتمدی در نظر گرفتم و با چندتا ضرب و تقسیم به این نتیجه رسیدم: اگر خانه معتمدی بطور متوسط روزانه دویست نفر هم بازدید کننده داشته باشد و هیچ هزینه ای هم بابت هزینه های جاری ( پرسنل و نگهداری ) در نظر نگیریم حدود بیست سال طول خواهد گشید تا با فروش بلیط های پانزده هزارتومانی، رقمی معادل اصل سرمایه، به سرمایه گذار برگردد. یادم آمد که قبلا در عالم اقتصاد خوانده بودم که سرمایه گذاری معقول آن است که در یک بازه زمانی حداکثر پنج ساله، میزانی معادل اصل سرمایه گذاری به عنوان سود برگشت کند.
حقیقتش این است که انجام چنین کارهایی فقط عشق و جنون مرتبط با آن را می طلبد. جنونی عاشقانه و انسان دوستانه و فرهنگ دوستانه.
و در این میدان نمی توان با حساب کتاب مادی وارد شد. همانطور که آقای دکتر معتمدی در گفتگوی موجود در قسمت دوم ویدئو بیان کرده او قصد داشته برای شادی روح پدر بزرگوارش مدرسه ای بسازد و اکنون از اینکه توانسته هرچند با هزینه ای چند برابر مدرسه، یک اثر ملی را نجات دهد ابراز رضایت باطنی عمیقی دارد.
درود بر شرافت انسانی.
تصویر 69
تصویر 70
نویسنده: هادی انصاری