یک روز در خرم آباد زیبا

4.2
از 23 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
یک روز در خرم آباد زیبا +‌ تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
12 آبان 1399 09:00
20
18.6K

به نام ایزد منان

روزهای سخت دوام نمی آورند ولی آدم های سخت چرا...

خستگی و افسردگی این ایام که خوب میدونید با آدم چه میکنه وادارم کرد به فکر سفر بیوفتم اما نه هر سفری، سفری از جنس طبیعت، سفری مختصر و مفید، سفری ایمن. به نظرم این روزها هر کسی به شیوه خودش با این ویروس دست و پنجه نرم میکنه من نیز با خانه نشینی طولانی و گه‌گداری رفتن به طبیعت برای بدست آوردن روحیه و به تبع آن افزایش ایمنی بدن روزها رو سپری می کنم.

اوایل مهر ماه به همراه همسر و پسر خردسالم و یک زوج از دوستانمان برای یک شب راهی خرم آباد شدیم. ابتدا هدفمون بازدید از آبشار آب سفید بود ولی به دلیل دور شدن مسیر منصرف شدیم و آبشار بیشه رو جایگزین کردیم.

ساعت ۹:۳۰ از اصفهان حرکت کردیم تا برای ناهار به آبشار بیشه برسیم. حدود ۵ ساعت و نیم راه بود و از شهرهای داران، تیران، الیگودرز و دورود گذشتیم.

Resizer_16039175309600.jpg

Resizer_160345896563020.jpg

تصاویر شماره ۱ و ۲: مسیر آبشار بیشه

آبشار بیشه

این آبشار یکی از شگفت‌انگیزترین جاذبه‌های طبیعی ایران است که از میان درختان بلوط و کوه‌های زاگرس به بیرون رانده شده و تجربه نابی برای طبیعت دوستان به ارمغان آورده است. برای رسیدن به آبشار بیشه دو راه وجود دارد، یکی از طریق قطار، ایستگاه راه آهن بیشه در کنار این آبشار واقع شده است و تجربه دلچسبی خواهد بود و دیگری با ماشین که بایستی حدود ۳۵ کیلومتر به سمت شهر دورود و بعد از آن حدود ۶۵ کیلومتر به سمت شهر خرم آباد بروید. این آبشار چهل و هشتمین اثر ملی ایران است که در فهرست میراث طبیعی ایران به ثبت رسیده است.

Resizer_160345896563016.jpg

Resizer_160345896563019.jpg

تصاویر شماره ۳ و ۴: راه آهن بیشه

Resizer_16033792298650.jpg

Resizer_160345896563015.jpg

تصاویر شماره ۵ و ۶: آبشار بیشه

ظهر بود که به آبشار رسیدیم و ماشین رو داخل پارکینگ که شامل هزینه بود پارک کردیم و از اونجایی که حسابی خسته و گرسنه بودیم سریع به دنبال جایی برای صرف ناهار گشتیم. وسایل سنگین رو به سختی به دوش میکشیدیم که بالاخره یک سکو خالی پیدا کردیم و آقایون بساط جوجه کباب رو به راه انداختند. کمی بعد هم یک نفر کارت خوان بدست آمد و درخواست مبلغی جهت یک ساعت نشستن روی یه تیکه زمین رو داشت که به مبلغ ۱۵۰۰۰ تومان راضیش کردیم.

 

پس از صرف ناهار نزدیک غروب بود و وقت ما بسیار کم، وسایل رو داخل ماشین گذاشتیم تا به راحتی بتونیم برای بازدید از آبشار بریم. از روی یک پل عبور کردیم و مسیر کمی شیب دار رو طی کردیم تا به آبشار رسیدیم.

از دور که چشممون به آبشار افتاد گویا انرژی از دست رفته را دوباره بدست آوردیم و محو تماشای این خلقت زیبای خدا شدیم و خود را در این قاب زیبا جا دادیم و عکس های زیبایی گرفتیم. دل کندن از این همه زیبایی سخت بود ولی به ناچار باید حرکت میکردیم. از آبشار تا خرم آباد حدود یک ساعت و نیم راه بود.

 

اقامت در روستای قلعه سنگی 

برای اقامتمون دو اقامتگاه بومگردی رو انتخاب کرده بودیم که با اولی تماس گرفتیم و متوجه شدیم اتاق خالی ندارند. دومین محلی که در نظر داشتیم اقامتگاه بومگردی کلدر بود که خوشبختانه اتاق خالی داشت. 

این اقامتگاه در روستای قلعه سنگی واقع شده است که فاصله بسیار کمی تا مرکز شهر دارد. ساعت از ۸ شب گذشته بود که رسیدیم و منزل صاحب آن در کنار خود اقامتگاه بود ایشان اتاق ها رو نشونمون دادند و در مورد قیمت صحبت کردیم و چون شب رسیده بودیم بهمون تخفیف دادند و هزینه هر اتاق شبی ۱۰۰ تومان شد.

Resizer_160345896563010.jpg

Resizer_160345896563011.jpg

Resizer_16034589656308.jpg

Resizer_16034589656309.jpg

تصاویر شماره ۷ تا ۱۰ : اقامتگاه بومگردی کلدر

آقایون دست به کار شام شدند و ما رو مهمان یک کباب کوبیده خوشمزه کردند. پس از شام که پسرم خوابید داخل ایوان زیرانداز پهن کردیم و تنها شب اقامت ما در خرم آباد به شب نشینی و بازی با اسم کارتیل (هدیه خوب سایت لست سکند) گذشت. اقامت در خانه های روستایی و بومگردی تجربه دلچسبی است که جدیداً کشف کرده ام، خصوصاً آرامش شب‌ها و صرف چای آتیشی فوق‌العاده است و پیشنهاد می‌کنم برای یک شب هم که شده تجربه کنید.

 

ساعت ۷ صبح پسرم بیدار باش زد و برای دادن صبحانه‌اش به حیاط رفتیم که با منظره زیبایی از کوه و درختان باغ که هنوز سرسبزیشون رو حفظ کرده بودند مواجه شدیم و روز خوبمون اینگونه آغاز گردید.

Resizer_160345896563012.jpg

تصویر شماره ۱۱: منظره مقابل اتاق‌ها

تا دوستانمون بیدار بشن وسایل رو جمع کردیم چرا که شب قبل برنامه امروزمون رو ریخته بودم، در واقع لیدر این مسافرت من بودم و تا وقت آزاد پیدا می‌کردم تو اینترنت سرچی می‌زدم و بهترین جاها رو گلچین می‌کردم و دوستان نیز بهم اعتماد کردند و خوشبختانه تونستم راضی نگهشون دارم.

 

به سمت دریاچه کیو که فقط ۱۵ دقیقه راه بود حرکت کردیم (تمام مسیرها رو از طریق گوگل مپ پیدا می‌کردیم). امروز روز تعطیل بود و کمی اطراف دریاچه گشتیم تا یک سوپر مارکت خوب پیدا کردیم و وسایل صبحانه رو تهیه کردیم و داخل یک آلاچیق کنار دریاچه صبحانه که خامه و مربا بود رو با تماشای این منظره زیبا صرف کردیم.

 

دریاچه کیو

این دریاچه در شمال غربی شهر خرم آباد در جوار بوستانی با همین نام واقع شده است. آب دریاچه کیو از سرچشمه‌های موجود در مخمل کوه و از چشمه‌های کف دریاچه تامین می‌شود. مساحت دریاچه حدود ۷ هکتار و عمق آن در جاهای مختلف دریاچه بین ۳ تا ۷ متر متغیر است. کیو در زبان لری به معنی کبود و آبی تیره است و دلیل نام گذاری این دریاچه به نام کیو به خاطر رنگ دریاچه به هنگام پرآبی که به دلیل زلالی آب و وجود گونه‌های گیاهی در آن رنگ کبودی به خود می‌گیرد.

Resizer_16034589656305.jpg

Resizer_16034589656306.jpg

Resizer_16039186362290.jpg

تصاویر شماره ۱۲ الی ۱۴: دریاچه کیو

به سمت خیابان مطهری حرکت کردیم. چندی پیش در اینستاگرام فیلمی از شاه آباد خرم آباد دیده بودم که نظرم رو به خودش جلب کرده بود و در حین تماشای فیلم یک لحظه خودم رو آنجا تصور کردم و حالا برام جالب بود که انقدر زود رویام به واقعیت تبدیل شده بود و اینجا بودم که از نزدیک این به قول معروف ونیز ایران را تماشا کنم!

شاه آباد نام محله ایست در خرم آباد که چشمه مشهور شاه آباد (شهوا) در آنجا قرار دارد و از میان شهر عبود میکند. این چشمه ۹۶۴ لیتر آب در ثانیه دارد که بخشی از آب این چشمه را برای تامین آب شرب خرم آباد استفاده می‌کنند و بقیه از طریق یک نهر زیبا و باصفا به شاه جو و گلال میریزد.

وقتی به خیابان مطهری رسیدیم از یک نفر سوال کردم و ایشان کوچه رو نشونمون دادند (مردم خرم آباد بسیار خونگرم بودند و با چند نفری که صحبت کردیم به خوبی راهنماییمون میکردند). ماشین رو پارک کردیم و در امتداد نهر حرکت کردیم و عکس‌های زیبایی گرفتیم هر چند فکر کنم ساعت‌های دیگه یا زمانی‌که هوا بارونی باشه جذاب‌تر باشه ولی همین هم ما رو به ذوق آورد و خوشحال بودیم که این مکان رو هم برای دیدن انتخاب کرده بودیم.

Resizer_16034589656304.jpg

تصویر شماره ۱۵ : شهوا

پس از آن به سمت قلعه فلک الافلاک رفتیم که فقط ۵ دقیقه فاصله داشت. داخل خیابان جای پارک پیدا کردیم و به سمت درب ورودی رفتیم که متاسفانه به دلیل اینکه روز شهادت بود بسته بود و مجبور بودیم به دیدن نمای بیرونی آن از دور رضایت دهیم.

 

قلعه فلک الافلاک

این قلعه در دوران ساسانیان با نام دژ شاپورخواست ساخته شده است و در دوره قاجار نام آن به فلک الافلاک تغییر یافته است. این قلعه با وسعت ۵۳۰۰ متر مربع امروزه به نماد شهر خرم آباد تبدیل شده است و کاربری اکنون آن موزه‌های باستان‌شناسی و مردم‌شناسی، آزمایشگاه مرمت اشیا، مرکز فروش تولیدات فرهنگی و چایخانه سنتی می‌باشد.

Resizer_16034589656303.jpg

تصویر شماره ۱۶ : قلعه فلک الافلاک

هنگام بازگشت به ماشین، بازار روزی که مقابل قلعه بود توجه ما خانم‌ها رو به خودش جلب کرد و تعجبی ندارد اگر بگویم دقیقه‌ای نگذشت که خود را داخل بازار دیدیم! گشتی در چند مغازه ابتدای بازار زدیم و به یادگار از خرم آباد یک اسباب بازی برای پسرم خریدیم.

Resizer_16034589656302.jpg

تصویر شماره ۱۷ : بازار روز

ظهر شده بود که به محل اقامتمان برگشتیم و طبق معمول آقایون دست به کار شدند تا دوباره کباب کوبیده خوشمزه نوش جان شود.

من هم در این فاصله که پسرم خواب بود برای آخرین برنامه این سفر گشتی در اینترنت زدم و از آنجایی که زمان کم بود و فاصلمون تا آبشار نوژیان یک ساعت و نیم بود، این آبشار رو برای حسن ختام سفر انتخاب کردم. پس از صرف ناهار، تحویل اتاق ها و تسویه حساب به سمت آبشار نوژیان به راه افتادیم.

 

آبشار نوژیان

این آبشار با ارتفاع ۹۵ متر بلندترین آبشار استان لرستان می‌باشد که در ۳۸ کیلومتری خرم آباد و در جاده کمربندی بین دو کوه تاف و هشتادپهلو واقع شده است. در بهار که چشمه‌های اطراف پر آب هستند آبشار بیشترین پهنا را دارد و موقع خشکسالی آبشار کم جان می‌شود. شاید به همین دلیل از قدیم به آن نوژیان یعنی آب زنده می‌گویند. در کنار آبشار تفرجگاه خوبی برای پیکنیک یک روزه وجود دارد.

مسیر همانند مسیر آبشار بیشه پر پیچ و خم بود (نسبت به مسیر آبشار بیشه بیشتر اذیت شدیم البته خستگی هم بی‌تاثیر نبود) و بیشتر از زمانی که گوگل‌مپ اعلام کرده بود طول کشید و نزدیک غروب آفتاب به آبشار رسیدیم.

برای هر ماشین ۵.۰۰۰ تومان هزینه پرداخت کردیم و در پارکینگ پارک کردیم و به سمت آبشار رفتیم. مسیر کوتاه، سنگ فرش شده و مناسب بود. آبشار بلندی بود و در پایین آن یک حوضچه کوچک وجود داشت موسیقی زیبای طبیعت روحمان را نوازش داد و از تماشای این آبشار نیز حظ وافر بردیم.

20201017_174036.jpg

Resizer_16034589656300.jpg

Resizer_16034589656301.jpg

تصاویر شماره ۱۸ تا ۲۰ : آبشار نوژیان

پس از گرفتن عکس‌های یادگاری به سمت ماشین‌ها رفته و با صرف یک قهوه آماده بازگشت به شهر خود شدیم و بدون توقف در راه نهایتاً ساعت ۱۲ شب به منزل رسیدیم و این سفر کوتاه به خاطره خوش تبدیل شد.

در پایان جا داره اشاره کنم در طول سفر تمام پروتکل‌های بهداشتی از جانب ما رعایت شد و از ماسک و محلول ضدعفونی کننده استفاده کردیم حتی در آبشار بیشه، با اینکه متاسفانه هموطنان عزیزمان استفاده نمی‌کردند. از رفتن به رستوران‌ها خودداری کردیم و سطوحی که در تماس بودیم رو ضدعفونی می‌کردیم.

 

در نوبتی دوباره دلت را مرور کن

از غم به هر بهانه ممکن عبور کن

گیرم تمام راه تو مسدود شد بگرد

یک آسمان تازه و یک جاده جور کن

شعر از : فرهاد صفریان

پایان

 

نویسنده: عشق سفر

 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر