راهنمای حمل و نقل شهری :
- روش عمومی مسیریابی شهری:
اگه آیتم قبلی سفرنامه، را خونده باشید الان باید حدس بزنید که ما چه جوری حمل و نقل شهریمون را انجام دادیم. من به عنوان مرجع اصلی، توضیحات متنی سایت travelchinaguide را برای مسیریابی و حمل و نقل شهری ملاک قرار میدادم و در اغلب موارد، در پکن و شانگهای اولویت را به استفاده از مترو میدادم.
بعد هم اگه وسیله ی رفت و آمد مترو بود، ایستگاه مبدا و مقصد را در اپلیکیشن metro china وارد میکردم و مسیر پیشنهادی این اپ را دنبال میکردم. در این اپلیکیشن، هزینه، خطوط مورد نیاز جهت رفت و آمد، ایستگاه هایی که باید خط عوض کنید و مسیر خیلی واضحه. معمولاً توضیحات متنی هم خیلی کمک میکرد و راحت متوجه میشدیم که از کدوم گیت مترو باید خارج بشیم. بعد از اون هم از maps me برای مسیریابی بخشی که باید پیاده تا مقصدمون طی میکردیم، استفاده کردیم.
مترو پکن و شانگهای خیلی خیلی خوب بود. علامتها و راهنماها تقریباً همه جا دو زبانه بود. مترو از حدود 5-6 صبح تا 11-12 شب کار میکرد. بلیط مترو را هم میشه با مشخص کردن خطوط و ایستگاه مبدا و مقصد از دستگاههای فروش بلیط (vending machine ها) خریداری کرد و هم میشه در اغلب ایستگاهها بصورت حضوری خریداری کرد. طبق اطلاعات اینترنتی، قیمت بلیطهای تک سفره از 3 تا 9 یوآن هست اما برای طولانی ترین مسیر، ما هزینه ای بیش از 8 یوآن ندادیم و در اغلب موارد هزینه ها بین 3 تا 6 یوآن بود. این را هم بد نیست بدونید که در ورودیه ی همه ی ایستگاه ها، کنترل امنیتی (security check) وجود داره و هم کنترل بار و هم بازرسی بدنی برقراره. متناسب با محل و موقعیت ایستگاه مترو، طراحی خاصی برای هر ایستگاه انجام شده بود. به نظر من اگرچه متروی مسکو از نظر زیبایی خیلی معروف شده اما متروی پکن و شانگهای خیلی جذابتر و باحالتر بود.
در مترو پکن، علاوه بر بلیطهای تک سفره میشه با 20 یوآن ودیعه، کارت بلیط ییکاتنگ (Yikatong) تهیه کرد. به جز صرفه جویی زمانی، داشتن این نوع بلیط در متروی پکن تخفیف اضافه ای نداره اما با استفاده از اون، اغلب خطوط اتوبوس رانی دارای تخفیف خواهد بود. در انتهای سفر هم میشه این بلیطها را پس داد و علاوه بر ودیعه، اگه مانده ای در کارت باشه را پس گرفت.
در مترو شانگهای هم وضعیت مشابه هست با این تفاوت که بلیطهای یک روزه و سه روزه با هزینه ی به ترتیب 18 و 45 یوآن هم وجود داره. اگه از این بلیطها استفاده کنید از زمان ورودتون میتونید برای یک یا سه روز بدون محدودیت از خطوط مترو شانگهای استفاده کنید. شانگهای در کل شهرهای جهان از نظر مسافتی که مترو پوشش میده، رتبه ی اول را داره.
علیرغم انتظار منفی ای که درباره ی شلوغی متروی پکن و شانگهای داشتم، خداییش حتی در بدترین حالت، با توجه به نظم خوبی که در مترو بین مردم وجود داشت، شرایط آزار دهنده نبود. همه ی مردم صف را رعایت میکردن و مترو بشدت از نظر زمانی دقیق و مرتب اداره میشد. علاوه بر روشهای جالب تبلیغات بازرگانی در مترو، تبلیغات و آموزشهای فرهنگی هم توی مانیتورهای داخل قطارها و هم در ایستگاهها وجود داشت.
- رفت و آمد از Beijing Capital International Airport :
برای رفتن به هتل از این فرودگاه، احتمالاً بهترین روش استفاده از Airport Express Train و رسیدن به ایستگاههای متروی پکن (Sanyuanqiao یا Dongzhimen) هست. Sanyuanqiao در خط 10 مترو و Dongzhimen در تلاقی خطوط 2 و 13 مترو پکن هست. بلیط این قطار نفری 25 یوآن هست و از 6:22 صبح تا 23:10 دقیقه کار میکنه. بعد از اون هم میتونید با روشی که قبلاً توضیح دادم، خودتون را به نزدیکترین ایستگاه مترو به هتلتون برسونید.
راه حل دیگه Airport Shuttle Bus و 16 خطی هست که از فرودگاه به نقاط مختلف شهر وجود داره. این اتوبوسها بین 6 صبح تا یک بامداد کار میکنن و هزینشون بین 20 تا 30 یوآن هست.
برای مسیر هتل به فرودگاه هم میشه برعکس همین مسیر را طی کرد. بازم راه حل بهتری میخواید؟ پس دست در جیب مبارک کنید و بالای 100 یوآن برای تاکسی بپردازید!
- رفت و آمد از Badaling Great Wall :
برای رسیدن به دیوار چین در بخش badaling، چند گزینه وجود داره. یکی استفاده از خط اتوبوس 877 (Bus 877) هست. برای رسیدن به این خط اتوبوس باید خودتون را به ایستگاه مترو Deshengmen برسونید و بعد از خروج از گیت B2 این ایستگاه، با دنبال کردن علائم راهنما به اتوبوسها برسید. بلیط این خط اتوبوس 12 یوآن هست اما اگه از کارت متروی پکن برای پرداخت استفاده کنید، تخفیف خواهید داشت. این خط اتوبوس در حد فاصل آوریل تا 15 نوامبر، از 6 صبح تا 12:30 کار میکنه و برای برگشت هم از 10:30 تا 5 عصر، اتوبوس داره و بدون توقف، مستقیماً و طی یک تا 1.5 ساعت به دیوار میرسه.
گزینه ی دوم Tourist Bus Line 1 در نزدیکی ایستگاه مترو Qianmen (خروجی گیت C ) هست. هزینش 20 یوآن هست که باید نقداً پرداخت بشه. این خط اتوبوس از زمان برگزاری مراسم بالا بردن پرچم میدان تیان آنمن در ابتدای صبح (بین 5 تا 7:30) تا 11 صبح دایره. مسیر برگشت هم بین 9 صبح تا ساعت 5 عصر فعاله.
گزینه ی سوم، خط قطار S2 از ایستگاه Huangtudian Railway Station هست. این ایستگاه قطار نزدیک ایستگاه مترو Huoying Station (در خطهای 8 و 13 مترو پکن) هست. هزینه این خط قطار 7 یوآن برای هر نفره و حدود 1.5 ساعت زمان میبره تا به دیوار برسید. از ایستگاه نهایی تا ورودی دیوار چین هم 1.7 کیلومتر راهه.
- رفت و آمد از Shanghai Pudong International Airport :
برای رفتن از این فرودگاه به هتل چند گزینه وجود داره: استفاده از نه خط اتوبوس به نام Pudong Airport Shuttle Bus به نقاط مختلف شهر، مترو خط 2 و Maglev که نوعی قطارهای سریع السیره با هزینه ی 50 یوآن برای هر نفر. به نظرم بهترین راه برای رسیدن به هتل و مسیرعکس، اینه که شما توی سایت travelchinaguide سرچ کنید و مسیر پیشنهادی این سایت را دنبال کنید.
- رفت و آمد از Hongqiao Airport :
به نظر من بهترین راه تردد به این فرودگاه، استفاده از مترو شانگهای در خط 10 هست. نزدیکترین ایستگاه مترو به این فرودگاه هم hongqiao airport terminal 2 هست. فقط باید دقت کنید در مسیر خط 10 به این فرودگاه، قطارها دو لاین مختلف دارند. برخی به سمت shanghai zoo و Hongqiao Airport میرن و بعضی ها هم مسیر دوم را میرن. حتماً دقت کنید که قطار درست را سوار بشید.
اطلاعات گردشگری جاذبه ها :
- پکن:
- در خرید بلیطهای ورودی جاذبه ها، برای افراد با طول قامت خیلی کوتاه (زیر 1.2 متر یا 1.4 متر)، کودکان، معلولین، سالمندان و ... تخفیف هایی برای بازدید وجود داره.
حمل و نقل بین شهری :
در بخشهای قبل گفتم که ما به جز استان هونان برای سایر رفت و آمدهامون از پرواز استفاده کردیم. اما در استان هونان و با توجه به برنامه ریزی برای بازدید از سه شهر ژانگ جیاجی (Zhangjiajie)، وولینگ یوان (Wulingyuan) و فنگ هوانگ (Fenghuang) باید از روشهای دیگه استفاده میکردیم.
وولینگ یوان (Wulingyuan) شهر نسبتاً کوچکی هست که پارک ملی ژانگ جیاجی (کوهستان آواتار) در اون واقع شده و نزدیکترین فرودگاه بهش، فرودگاه شهر ژانگ جیاجی هست. از شهر ژانگ جیاجی تا وولینگ یوآن، علاوه بر تاکسی، مینی بوس هایی هست که از ترمینال مرکزی اتوبوس ژانگ جیاجی هر 10 دقیقه یکبار حرکت میکنه و مسافت حدوداً 50 کیلومتری را در حدود 45 دقیقه با هزینه ی 13 یوآن برای هر نفر تا ترمینال مرکزی اتوبوس وولینگ یوان طی میکنه. این مینی بوس ها از 6.5 صبح تا 6.5 عصر دایر هستن.
فنگ هوانگ (Fenghuang) یا شهر ققنوس (phoenix city) یک شهر کوچیک هست و خودش فرودگاه نداره. برای رفت و آمد به این شهر کوچیک، استفاده از فرودگاههای شهرهای ژانگ جیاجی و تنگرن پیشنهاد میشه. بهترین حالت برای برنامه ریزی بازدید از این سه شهر اینه که از یکی از شهرهای ژانگ جیاجی یا تنگرن وارد بشید و از اون یکی خارج بشید اما با توجه به زمان و هزینه های پروازها، ما مجبور شدیم که از فرودگاه ژانگ جیاجی هم در مسیر رفت و هم در مسیر بازگشت استفاده کنیم.
از ایستگاه مرکزی اتوبوس وولینگ یوآن به فنگ هوانگ در ساعتهای 8:30 و 14:30 ، اتوبوس با هزینه ی نفری 110 یوآن وجود داره. مسافت بین این دو شهر حدود 4:15 ساعت بود. از ایستگاه مرکزی اتوبوس ژانگ جیاجی تا فنگ هوانگ و بالعکس هم چندین اتوبوس بین صبح تا عصر تردد داره و مسافت بین این دو شهر هم حدود 3:40 ساعت و با هزینه ی 80 یوآن برای هر نفر بود. البته در زمان بندی و برنامه ریزی هاتون فاصله ی بین فرودگاه تا ترمینال اتوبوس ژانگ جیاجی را هم لحاظ کنید. به نظرم با وجود خطوط اتوبوس، منطقی ترین حالت برای تردد بین فرودگاه و ترمینال اتوبوس، استفاده از تاکسی با هزینه ای حدود 20 یوآنه. البته باید حتماً چونه بزنید.
اگر برای تردد به فنگ هوانگ از تنگرن تردد کنید باید بدونید بلیط بین این دو شهر حدود 20 تا 25 یوآن هست و زمان بین این دو شهر هم چیزی حدود یک تا 1.5 ساعته.
سیم کارت:
در چین سه اپراتور موبایل به نامهای china mobile، china telecom و china Unicom وجود داره که طبق تحقیقات من china Unicom بهترین طرحها و پکیجها را داره. موقع خرید سیم کارت و پکیجها از این اپراتورها هم باید دقت کرد که بعضی از پکیجها صرفاً در یک استان خاص کار میکنن. برای استفاده از اینترنت وای فای فرودگاه و خیلی جاهای عمومی شماره ی سیم کارت چینی لازمه.
علیرغم همه ی برنامه ریزی ها و فایلها و اپلیکیشن هایی که از قبل روی گوشی هامون ریخته بودیم، ما میخواستیم که از سیم کارتهای چینی هم استفاده کنیم ولی وقتی توی فرودگاه با دو گزینه ی 280 و 380 یوآنی برای خرید سیم کارت china Unicom مواجه شدیم، بیخیال خرید سیم کارت شدیم. یکبار دیگه هم در انتهای روز سوم سفرمون و با دیدن مغازه ی فروش سیم کارت، مجدد فکر خرید به سرمون زد. قیمت سیم کارت 100 یوآن برای دو گیگا بایت اینترنت بود.
فروشنده ی اون با کلی مکافات و استفاده از اپلیکیشن های مترجم حالیمون کرد که سیم کارتهایی که میفروشه postpaid هست و اگه مصرفمون بیش از این حد بشه، ممکنه در خروج از چین برامون دردسر درست بشه! (نمیدونم بلوف زد یا واقعاً اینقدر سیستماشون یکپارچه هست!). خلاصه که ما توی این سفر سیم کارت نخریدیم و با توجه به مجموعه ی اطلاعات و اپلیکیشنهایی که روی گوشی ذخیره کرده بودیم، به مشکل خاصی برنخوردیم. برای ارتباط با خانواده و سایر موارد دیگه ی لازم، شبها از اینترنت هتل استفاده میکردیم.
سرویس رومینگ همراه اول هم توی چین صرفاً به پیامک و مکالمه محدود میشد و نمیشد از طریق سیم کارت همراه اول، از سرویس رومینگ دیتا استفاده کرد.
آب آشامیدنی
آب لوله کشی در چین قابل آشامیدن نیست و حتی بعضی ها نوشته بودن که حتی باهاش نمیشه مسواک زد. بطری های آب معدنی کوچیک بطور نرمال، قیمتش از حدود 2 یوآن در سوپرمارکتها شروع میشد اما در بعضی از جاذبه ها تا 7 – 8 یوآن هم فروخته میشد. بهترین حالت خرید آب معدنی، بطری های 4 تا 4.5 لیتری بود که در پکن قیمتش از 8 یوآن شروع میشد اما در شهرهای دیگه قیمتش تا 11 یوآن هم میرسید.
غلبه بر مشکل زبان و ارتباط با چینی ها
اغلب چینی ها حتی جوونهاشون و حتی افرادی که به واسطه ی شغلشون (مثل پذیرش هتلها، کارمندهای چک این فرودگاه، مهماندارهای هواپیما و ...) انتظار بالایی ازشون در مکالمه به زبان انگلیسی داریم، خیلی در این امر ضعیف هستن اما خوشبختانه روحیه ی برونگرایی و مهربونی و مهمون نوازی فوق العاده ای دارن و تمام تلاششون را برای کمک به توریستها انجام میدن. در اینجور مواقع اپلیکیشنهای مترجم خیلی میتونن کمک کنن. واسه همین پیشنهاد میکنم حتماً google translator را روی گوشیتون نصب داشته باشید و زبانهای فارسی، انگلیسی و چینی را روی گوشیتون بصورت آفلاین در گوشیتون ذخیره کنید.
در چین برنامه ریزی مناسبی برای جذب توریست انجام شده و خوشبختانه در اغلب جاها مثل جاذبه ها، مترو و ... راهنماها و علائم به زبان انگلیسی وجود داره. این راهنماها هم کمک خیلی خوبی در سفر هستن.
معمولاً در کامنتهای مربوط به هتلها میتونید بفهمید که کارمندهای هتل چقدر توانایی ارتباط به زبان انگلیسی را دارند. در شهرهای کوچیک مثل وولینگ یوآن و ژانگ جیاجی، که احتمالاً نیاز به راهنمایی داشته باشید، تسلط کارمندهای هتل به زبان انگلیسی، خیلی میتونه کمک خوبی باشه. علاوه بر راهنمایی در خصوص جاذبه ها، میتونید از کارمندهای هتل بخواهید که روی تکه ای کاغذ نام مقصدتون را براتون بنویسن. اینجوری میتونید با نشون دادن اون برگه ی کاغذ، وسیله ی نقلیه به مقصدتون را راحت تر پیدا کنید.
در خریدها هم معمولاً خود فروشنده ها با خودشون ماشین حساب دارن و روی ماشین حساب قیمت مدنظرشون را میزنن. اگه اونها هم نداشتن، شما میتونید از ماشین حساب گوشیتون استفاده کنید.
توصیه ی آخر من نصب اپلیکیشنها و همراه داشتن اطلاعات و فایلهایی هست که بهشون در بخش های قبل اشاره کردم. اینجوری میتونید حتی المقدور خودتون راهنمای خودتون باشید و گلیمتون را از آب بیرون بکشید.
Security check
کنترلهای امنیتی هنگام ورود به جاذبه ها، فرودگاهها و حتی مترو و ... در مقایسه با سایر کشورهایی که من دیده بودم، خیلی بیشتر بود. موقع ورود به مترو، علاوه بر کنترل وسایل در دستگاههای X-ray ، بازرسی انفرادی هم انجام میشد. فرودگاه دیگه جای خود داره! چند مرحله کنترل و گشتن هایی که بعضاً میتونه برای بعضی ها آزار دهنده باشه. معمولاً هم به باتری های لیتیومی هم حساس هستن و اونها را جدای از باقی وسایل نگهدارید. توی ورودی اماکن و جاذبه ها و حتی در ورودی ترمینالهای اتوبوس هم کنترلهای امنیتی برقراره. یادتون باشه که توی سفر چین همیشه پاسپورت خودتون را همراه داشته باشید، چون خیلی جاها برای صدور بلیط و ... ازتون پاسپورت خواسته میشه.
خرید کردن:
بعضی ها این تصور را دارند که میشه در چین خریدهای فوق العاده خوبی داشت و دنبال این هستن که هزینه ی سفرشون را با خرید پوشش بدن. در این رابطه میتونم بگم کاملاً این فکر اشتباهه. به نظرم اگه هدف تجاری ندارید و برای سفر تفریحی به چین برید و از مشتاقان خرید نیستید، حیفه زمانتون را برای خرید هدر بدید. نهایتاً میتونید هرجایی که رد میشدید و چیزی چشمتون را گرفت، خرید کنید. برای خرید سوغاتی و یادگاریهای کوچیک از چین، بازارهای محلی مثل فنگ هوانگ، بازار یویوآن، شهر آبی ژوجیاجیائو یا مغازه ها و سوپرمارکتهای محلی شهرهای کوچیک مثل وولینگ یوآن میتونه انتخاب خوبی باشه.
حواستون باشه، چونه زدن را اصلاً فراموش نکنید. حتی میتونید چندبار ادای رفتن و نپذیرفتن شرایط فروشنده را دربیارید و عکس العمل فروشنده را ببینید و وقتی مطمئن شدید دیگه پایینتر راه نداره، بعداً خرید کنید. این را هم به یاد داشته باشید که بطور معمول قیمت کالاهای مشابه در شهرهای کوچیک مثل وولینگ یوآن یا فنگ هوانگ، ارزونتر از شهرهای بزرگ مثل پکن و شانگهای هست.
برای خریدهای خورد و خوراک هم بهترین کار، خرید از سوپرمارکتهای محلیه. داخل محوطه ی جاذبه ها و فرودگاه و ...، خوراکیها معمولاً قیمتشون دو برابر یا بیشتر بود.
سرویس های بهداشتی :
سرویس های بهداشتی زیادی در اغلب جاذبه ها و معابر عمومی چین وجود داره و خوشبختانه همشون هم رایگان بودن. تعداد زیادی از توالتهای هم شبیه توالتهای ایرانی بود اما در اونها از شلنگ آب خبری نبود. بعضاً در خیلی از توالتهای عمومی دستمال وجود نداشت. واسه همین پیشنهاد میکنم که در این سفر همیشه با خودتون دستمال کاغذی همراه داشته باشید.
بخش دوم: گزارش سفر
خلاصه ی سفر:
- شهرهای بازدید شده: شش شهر پکن (Beijing)، ژانگ جیاجی (Zhangjiajie)، وولینگ یوان (Wulingyuan)، فنگ هوانگ (Fenghuang) معروف به شهر ققنوس (Phoenix)، شانگهای (Shanghai)، ژوجیاجیائو (Zhujiajiao)
- مدت سفر: 14 روز
- زمان اخذ ویزا: مهر 98
- تاریخ سفر: 03/8/98 تا 17/8/98
- نرخ ارز در زمان سفر: هر دلار آمریکا حدود 11400 تومان/ فروش هر یوان 1700 تومان و خرید هر یوان 1600تومان
- مجموع هزینه های سفر: حدود نفری 17 میلیون تومان (به جز خرید سوغاتی ها و خریدهای شخصی)
- مهمترین جاذبه های بازدید شده:
- میدان تیان آنمن، موزه ی ملی چین، شهر ممنوعه، دیوار چین (بادالینگ)، استادیوم ملی چین (آشیانه پرنده)، معبد بهشت، کاخ تابستانی، معبد لاما، هوتونگ، کوهستان تیانمن و دروازه ی بهشت، پارک ملی ژانگ جیاجی (کوهستان آواتار)، گرندکنیون ژانگ جیاجی و پل شیشه ای، شهر ققنوس، باغ وحش شانگهای، منطقه ی باند، شهرآبی ژوجیاجیائو، محله ی فرانسوی ها، برج شانگهای، آکواریوم شانگهای.
شروع سفر – جمعه 3 آبانماه
از نظر جمع آوری اطلاعات و مقدمات لازم، این سفر، زمانبرترین سفر زندگی من بود. بعد از چندماه تلاش، بالاخره به موعد این سفر رسیدیم. با تجربه ی دو سفر قبلی خارجیمون، تلاشمون براین بود که حتی المقدور بار کمتری را با خودمون ببریم اما برای سبک تر سفر کردن سه تا چالش داشتیم. چالش اول این بود که برای اولین بار، سفر خارجی ای را در فصل پاییز و زمان نسبتاً سرد سال انجام میدادیم و با وجود کنترل پیش بینی آب و هوا، دقیقاً نمیدونستیم چه نوع لباسی پاسخگوی آب و هوای مقصدمون خواهد بود. پس باید یه کم لباس بیشتری را برای این نوع آب و هوا با خودمون می بردیم. چالش دوم این بود که برای اولین بار در سفر خارجی، قصد بازدید از مناطق کوهستانی را داشتیم و با توجه به عکسهایی که به ویژه من از بازدیدکنندگان کوهستان ژانگ جیاجی دیده بودم، استفاده از کفش کوهستان و پانچو ضروری به نظر میرسید.
چالش آخر هم به موضوع غذای چینی ها برمیگشت. برخلاف بعضی از سفرنامه ها که خیلی از غذای چینی ها تعریف میکردن، بعضی ها هم بودن که حسابی ازش منفی گفته بودن. نهایتاً ما سعی کردیم که حدی از تعادل را حفظ کنیم و یه کم غذای آماده و خوراکی با خودمون همراه ببریم. کل بار ما دو تا چمدون کوچیک cabin size شد که مجموعاً با هم حدود 25 کیلو شد (البته با آگاهی الانم، به نظرم تازه هنوز هم جا داشت که بارمون را کم کنیم. چون توی این فصل، داشتن کفش کوه لازم نبود و بعضی از لباسهایی که برده بودیم هم میشد کم کرد. در خصوص غذای چینی ها، برخلاف بعضی از نظرات منفی، ما با خیلی از غذاهای چینی کلی حال کردیم).
پرواز ما ساعت 10.5 شب بود. حدود ساعت 6:20 عصر از منزل با تاکسیهای اینترنتی به سمت فرودگاه راهی شدیم. با توجه به رعایت نکات خاص ایرلاین چایناساترن (جدا کردن باتری ها و همراه نداشتن اسپری و ...)، بدون مشکل چک این را انجام دادیم و دو تا چمدونمون را هم تحویل دادیم تا نهایتاً در فرودگاه مقصد یعنی پکن تحویل بگیریم. بیشتر مسافرین پرواز در دو دسته قرار میگرفتن یا تاجرای ایرانی که به نیت بازدید از نمایشگاه گوانگجو سفر میکردن و یا مسافرین چینی. عوارض خروج از کشور را از قبل به ازای هر نفر 330 هزار تومان پرداخت کرده بودیم (دومین خروج از کشور در سال). یه کمی توی سالن ترانزیت استراحت کردیم و بعد وارد هواپیما شدیم.
هواپیما به موقع مسافرین را سوار کرد و برای من جالب بود که حتی قبل از ساعت 10.5 شب، هواپیما شروع به حرکت کرد به نحوی که راس ساعت 10.5 هواپیما از زمین بلند شد. بعداً فهمیدم که این در پروازهای چینی خیلی متداوله و زمانی که برای پرواز میدن، زمانی هست که هواپیما از زمین بلند میشه.
یکی از تجربه های جدید من در این سفر، تجربه ی فاصله ی طولانی از شهرمون تهران بود. قبلاً دورترین فاصله ای را که از تهران در سفرهام تجربه کرده بودم، شهر پاریس با حدود 4200 کیلومتر فاصله بود و این بار شهرهای پکن و شانگهای را تجربه میکردیم که حدود 5600 و 6300 کیلومتر از تهران فاصله دارند. مدت زمان پرواز هم تجربه ی دیگه ی جدید بود. خوشبختانه توقف در شهر ارومچی، نه تنها بد نبود بلکه خیلی هم خوب بود. چون هم کمی از هواپیما و حضور طولانی در اون فاصله میگرفتیم و هم در زمان توقف، مراحل کنترل ویزا و ورود به چین را انجام میدادیم و وقتمون هدر نمیرفت.
خدمه ی پرواز برخوردی مودبانه داشتن و بلافاصله بعد از شروع پرواز، پذیرایی را با ارائه پکیج شام و دو وعده نوشیدنی مختصر آغاز کردن. خدا را شکر اولین برخورد ما با غذای چینی، مثبت بود.
بعد از استراحتی کوتاه در پرواز و در زمانی کمتر از چهار ساعت به ارومچی رسیدیم. با توجه به اختلاف 4.5 ساعته بین تهران و چین، هوا کاملاً روشن شده بود. بعد از پیاده شدن از هواپیما با توجه به تابلوها و راهنماها، خودمون را به صف ورود کنترل ویزا رسوندیم. مسافرین پکن در این شهر از باقی شهرها جدا شدن. کنترل امنیتی با حداکثر دقت و وارسی ممکن انجام شد. جالب بود حتی خود خدمه ی فرودگاه نیز وقتی میخواستن از بخشی به بخش دیگه برن، مثل یک مسافر عادی کنترل میشدن. بار زیادی با خودمون همراه نداشتیم و فقط چند کیلویی میوه با خودمون همراه برده بودیم تا در روزهای اول سفرمون، بتونیم ازش استفاده کنیم. نمیدونم چرا، اما با وجود اینکه قبلاً خونده بودم که ورود میوه و سبزیجات تازه به چین ممنوعه اما بازم یادم رفته بود. نتیجه این شد که خیلی راحت مامور امنیتی فرودگاه، کل میوه های ما را به سطل زباله فرستاد!
با وجود اینکه کنترل امنیتی سفت و سختی برقرار بود، اما خوشبختانه رفتار نامحترمانه ای از کسی ندیدیم. بعد از گرفتن اثر انگشت، مهر ورود در پاسپورت ما ثبت شد و ما برای قسمت دوم پروازمون، مجدد وارد هواپیما شدیم.
در پرواز بین ارومچی تا پکن، پذیرایی مشابهی انجام شد و این بار هم غذای سرو شده، نسبتاً خوب بود. ظهر بود که به پکن رسیدیم و با توجه به کنترل ویزا در ارومچی، راهی شهر شدیم.
روز دوم: سلام پکن
به پکن رسیدیم. با برآوردی که از قبل برای هزینه های احتمالی رفت و آمد در پکن داشتم، دو تا کارت بلیط با هزینه ی 100 یوآن برای هر کارت خریدیم (20 یوآن ودیعه (deposit) مربوط به کارت بود و 80 یوآن هم شارژ داخل کارت). با استفاده از اسنپشات هایی که توی گوشی از اپلیکیشن rome2rio ذخیره کرده بودم، با سوار شدن به Airport Express Train ویژه ی فرودگاه و بعد هم مترو، خودمون را به ایستگاه Jianguomen رسوندیم. اولین برخورد ما با مردم چین، در مسیر اتفاق افتاد. تقریباً بدون استثنا همه ی سرها توی گوشی ها بود و ما، از پنجره های قطار، اولین مناظر شهر پکن را تماشا میکردیم.
شاید این جزو معدود دفعاتی بود که به جای کنترل نزدیک ترین ایستگاه مترو و مبدا در اپلیکیشن مترو، مبنا را راهنمایی اپلیکیشن rome2rio قرار دادم و نتیجش این بود که به جای نزدیکترین ایستگاه به هتل که حدود کمتر از 15 دقیقه با هتل فاصله داشت، در ایستگاهی پیاده شدیم که در حالت عادی 40- 45 دقیقه ای با هتلمون فاصله داشت. ترک عادت استفاده از google map و جایگزینی اپلیکیشن maps me باعث شد وقتی که از مترو خارج شدیم به جای اینکه مسیریابی را روی حالت پیاده روی انجام بدم، از حالت مسیریابی با ماشین استفاده کنم! اینقدر غرق تماشای شهر بودیم که نفهمیدیم بعد نیم ساعت پیاده روی به نقطه ای نزدیک به ابتدای مسیرمون رسیدیم!
مسیری که دور خودمون چرخیدیم از جلوی سفارتخونه های چند کشور میگذشت. سربازهایی جلوی هرکدوم از سفارتخونه ها بود که چرخش گردنشون مثل آدم آهنی هایی بود که کوکشون کرده باشی و گردنشون خیلی مکانیکی و با یه سرعت ثابت بدون کوچکترین انحرافی از مسیر تعیین شده می چرخید. وقتی به نقطه ی اولیه برگشتیم، تازه متوجه اشتباهم شدم. اگرچه این چیزا طبیعیه و معلومه که بالاخره در سفر پیش میاد، اما خستگی حدود 10 ساعت پرواز و بعدش هم پیدا کردن قطار و ... کلی از انرژیمون را گرفت. خیابونها بسیار منظم و مرتب بود و المانهای مربوط به جشن 70 سالگی حکومت کمونیستی چین در شهر مشخص بود. بعد از گذشت بیش از یک ساعت پیاده روی، کمی قبل از ساعت 4 بود که به هتلمون رسیدیم.
قبلاً در برنامه ی این روز، بازدید از معبد بهشت را پیش بینی کرده بودم اما فرصت محدود باقی مونده تا انتهای ساعت کاری معبد (فروش بلیط تا ساعت 4 عصر بود)، باعث شد این مورد را از برنامه ی بازدید این روز حذف کنیم. بعد یه استراحت کوتاه در هتل، به خیابون وانگفوجینگ رفتیم. خیابونها تر و تمیز بود و اکثر ساختمونها، بویژه ساختمونهای بزرگ، نورپردازی جالبی داشتن. مردم شاد بودن و چند گروه رقص محلی هم هنرنمایی می کردن. برام جالب بود که بیشتر تیمهای رقص، از خانومهای سن بالا تشکیل شده بود. آقایونی هم که از رقص این گروهها خوششون میومد، بدون معذوریت، با تیم خانومها همراه میشدن. چند دقیقه ای را مشغول تماشای رقص محلی شدیم.
فروشگاه لگو در نزدیکی خیابون وانگ فوجینگ بود.
وانگ فوجینگ، خیابون پیاده روی (walking street)، توریستی و معروف در شهر پکنه که از مناطق قدیمی مرکز شهر و نزدیک به میدان تیان آنمن هست. تردد خودروها توی این خیابون ممنوعه. علاوه بر مراکز خرید بزرگ و برندهای مطرحی که در این خیابون حضور دارن، پر از مغازه های فروش سوغاتی، شکلات، کافهها و ... هست. بازی نورها و رنگها در شب، دیدنش را لذت بخش تر کرده بود.
یکی از فانتزی های ما پیش از این سفر، این بود که غذاهای درست شده از حشرات و حیوونها و سایر غذاهای عجیب چینی را ببینیم. واسه همین دنبال مغازه های فروش غذاهای خیابونی چینی در وانگفوجینگ بودیم. با کلی دردسر یه خانوم جوان چینی را پیدا کردیم که دست و پا شکسته میتونست انگلیسی صحبت کنه و با کمک اپلیکیشن های مترجم موبایل و ... به ما گفت که این مغازه ها تا شش ماه بعد تعطیله. خوشبختانه طی روزهای بعد کلی از این تیپ مغازه ها توی چین دیدیم تا حسرتی برامون باقی نمونه.
یک سری از مراکز خرید از جمله Oriental plaza که از مراکز معروف خرید پکن و خیلی لوکس هست را توی این خیابون دیدیم. قیمت اجناس با برندهای معروف، اغلب از ایران هم گرونتر بود. خلاصه بدون انجام خرید، حدود 9 – 10 شب بود که به هتل برگشتیم.
نزدیکی های هتل یه مغازه ی آرایشگاه سگها بود. بعد از خستگی گردشهای روزانه، دیدن سگهای پشمالوی در حال پیرایش و سگ و گربه های کوچیکی که توی قفسه های آکواریوم شکل بودن، یکی از تفنن های ما در مسیر به هتل بود.
روز سوم: ملاقات با مائو و شهر پر اژدها
بعد از صبحونه با مترو به سمت ایستگاه Qianmen در جنوب میدان تیان آنمن رفتیم. اما کلی در مسیرهای تعیین شده، چرخیدیم تا به ورودی اصلی میدون رسیدیم.
میدان تیان آنمن، بزرگترین میدون جهانه و حول اون جاذبه های مهمی مثل مقبره ی مائو (بنیانگذار جمهوری خلق چین- رژیم فعلی حاکم چین)، موزه ی ملی چین، برج تیان آنمن و ورودی شهر ممنوعه و مجلس چین قرار داره. نام این میدون به زبان چینی به مفهوم «میدان آرامش آسمانی» هست. سابقه ی شکل گیری این میدون به عنوان ورودی محوطه ی اقامتی حاکم، به 1415 و ساخت اون به 1651 میلادی برمیگرده. شاید مهمترین واقعه ی این میدون، به سال 1989 میلادی و سرکوب خونین اعتراضات ضد حکومتی در این سال برمیگرده.
بعد از ورود به میدون، اولین چیزی که خیلی جلب توجه میکرد، جمعیت خیلی زیاد و عجیبی بود که دیده میشد. اولین جایی بود که شاید ما معنی جمعیت میلیاردی چین را حس کردیم. اما واقعاً نظم مردم و نحوه ی اداره ی این وضعیت را باید از این کشور یاد گرفت.
با توجه به محدودیت ساعت بازدید مقبره ی مائو (ساعت بازدید 8 الی 12)، تصمیم گرفتیم اولین جایی که میریم مقبره ی مائو باشه. مقبره شامل بنای یادبود مائو و جسد مومیایی شده (مثل مومیایی لنین در مسکو) بود.
مائو تسه تونگ تئوریسین مارکسیسم لنینیسم و سیاستمدار انقلابی کمونیست بود که بنیانگزار جمهوری خلق چین در سال 1949 بوده و تا سال 1976 حکومت کرده. با وجود گذشت بیش از ۴۰ سال از درگذشت مائو، همچنان یکی از شخصیتهای مورد احترام خیلی از مردم چینه و عکس و تصویرش بر روی اسکناسها، خیابونها و خیلی از جاذبه های چین دیده میشه. داستان قتل عام گنجشکها در دوره ی مائو و آثار بدی که به جا گذاشته، خوندنی هست. البته حتماً مائو هم مثل خیلی از سیاستمدارهای دیگه ی تاریخ، اقدامات مثبت و منفی داره و بد نیست شما هم با جستجوی در اینترنت، داستان چگونگی به حکومت رسیدن و اقداماتش توی دوره ی حکومتش را بخونید.
برای بازدید از بنای یادبود و جسد مومیایی مائو، از جنوب میدون وارد یک صف طولانی شدیم اما خوشبختانه سرعت حرکت صف بالا بود و در کمتر از نیم ساعت به ورودی و کنترلهای امنیتی رسیدیم. اونجا بود که به کوله پشتی کوچیک و دوربین عکاسی معمولی ای که همراه داشتیم گیر دادن و با کلی ماجرا و نشون دادن یک برگه ی راهنما به زبان انگلیسی به ما فهموندن که نمیتونیم اونها را همراه خودمون به داخل ببریم و ساختمونی را در شرق میدون معرفی کردن تا وسایلمون را به امانت بگذاریم. با خوشرویی بهمون قول دادن که جامون توی صف محفوظه و بعد به امانت گذاشتن وسایلمون میتونیم بازدیدمون را انجام بدیم.
برخلاف اون چیزی که فکر میکردم، امانت گذاشتن وسایل رایگان نبود و 12 یوآن ناقابل بابت امانت گذاشتن وسایل و دوربین پرداخت کردم. بلافاصله برگشتم و مامورهای امنیتی با کنار زدن نرده ها، اجازه دادن به ورودی بنا برسم. مردم با خرید دسته گلهای سفید و گذاشتنش جلوی بنای یادبود، به مائو ادای احترام میکردن. انتهای مسیر بازدید هم به جسد مومیایی مائو رسیدیم. توی مسیر بازدید اجازه ی توقف و عکسبرداری نمیدادن. پیشنهاد میکنم ماجرای مومیایی کردن جسد مائو را هم توی اینترنت بخونید.
با اینکه خیلی اهل موزه نیستیم اما مطالبی که از موزه ی ملی چین در اینترنت دیده بودیم، تشویقمون کرد که این موزه را هم بازدید کنیم. ورودی این موزه رایگان بود اما باید از قبل با نشون دادن پاسپورت، بلیط ورودیش را از درب شمالی موزه تهیه میکردیم. موزه حسابی بزرگ بود و فضای خوبی داشت، اما بعد از دیدن موزه ی لوور و هرمیتاژ در سفرهای قبلی، چندان ما را نتونست به خودش جذب کنه. با اینحال بعضی از بخشهاش مثل مجسمه هایی که منو یاد ارتش سفالین شیان مینداخت جالب بود.
بعد از بازدید از موزه، از درب جنوبی شهر ممنوعه و با گذر از دربهای ورودی برج تیان آنمن، به سمت شهر ممنوعه رفتیم. حدود ساعت 2 بود که وارد شهر ممنوعه شدیم و محور جنوب به شمالش را برای بازدید انتخاب کردیم. ورود به شهر ممنوعه، تنها از دربهای جنوبی یا شرقی مقدوره.
شهر ممنوعه مجموعه ای از قصرهای چوبی هست که در گذشته محل زندگی امپراطورهای سلسله های مختلف چین بوده و ساختش به سال 1406 میلادی برمیگرده و تا سال ۱۹۲۴ بازدید از اون برای عموم مردم ممنوع بوده. توجه به رنگها در معماری شهر ممنوعه نقش خاصی داشته و در اون بویژه از رنگهای زرد و قرمز به عنوان نماد امپراتور و شادی استفاده شده. در شهر ممنوعه تا دلتون بخواد نماد اژدها به شکل مجسمه های سنگی یا نمادهایی در سقف ساختمونها دیده میشه.
به نظر من برخلاف ساختمونهای نسبتاً مجلل، داخل قصرها بسیار محقر بود. با اینحال نمیدونم چرا اینقدر توریستهای چینی، اینقدر با علاقه جلوی ورودی این قصرها تجمع کرده بودن و حسابی عکس میگرفتن. دور تا دور شهر ممنوعه دیوارهایی کشیده شده بود و دورش به صورت خندق، کانالهای آب بود. به جز باغ منتهی الیه شمالی شهر، در باقی محوطه ها و قصرها، اثری از درخت و گیاه نبود. اما باغ انتهای شمالی شهر ممنوعه واقعاً قشنگ بود و درختهای خاص و قدیمی داشت.
بعد از دو سه ساعت چرخیدن در این شهر و بالا رفتن از دیواره های شمالی مجموعه، برای گرفتن عکسهای غروب شهر ممنوعه و دید مشرف به قصرها، راهی پارک جینگشان، در شمال شهر ممنوعه شدیم. سر راه هم اولین نوع میوه ی عجیب چینی را که معمولاً چندتا ازش را روی یه سیخ میزدن و روش را هم با شکرک (چیزی شبیه نبات) شیرین میکردن، به قیمت 5 یوآن امتحان کردیم. طعم بدی نداشت و مزه ی خود میوه، شبیه سیب گلاب بود.
تماشای شهر ممنوعه و سقف قصرها از فراز تپه ی میان پارک جینگشان دیدنی بود. اگرچه شلوغی جمعیت نمیگذاشت، عکسهای بدون حضور سایرین را داشته باشیم، اما توی سایتهای مختلف، اینجا را بهترین نقطه برای گرفتن عکس از شهر ممنوعه معرفی میکنن.
بعد از تماشای غروب زیبای شهر، از پارک خارج شدیم. دیگه انرژیمون ته کشیده بود و خوراکی ای هم برامون باقی نمونده بود. دنبال یه رستوران میگشتیم تا اردک چینی (Peking Duck) را امتحان کنیم. از روی اپلیکیشن maps me رستورانهای نزدیک را چک کردیم و بالاخره با مقایسه ی ظاهر چند رستوران، یکی از رستورانها را در حد فاصل بین ایستگاه مترو sichahai و پارک جینگشان انتخاب کردیم. برای اولین برخورد با غذای چینی واقعی، یک کاسه ی نودل و یک ظرف نیمه ی اردک با مخلفات سفارش دادیم. نودل خوردن ما با چاپستیک خیلی دیدنی بود و حسابی خندیدیم. با دیدن این وضعیت یکی از خدمه ی رستوران رفت و برامون قاشق و چنگال آورد.
اردک به همراه یک سس مخصوص، خیارهای خرد شده، پیازچه و نون های کوچیک گرد، سرو میشد. اولش ناشی بودیم و هرکدوم را جدا جدا میخوردیم. در همین حال بود که یکی دیگه از پیشخدمتهای رستوران ما را دید. خیلی تمیز و با یک دستکش پلاستیکی یکبار مصرف، سر میز ما اومد. با گذاشتن ترکیب گوشت اردک، پیازچه و خیار با سس مخصوص روی نون برای ما لقمه گرفت. واقعاً طعمش متفاوت از اون چیزی شد که اولش ما سوا سوا میخوردیم. فوق العاده خوشمزه و دلچسب بود. طعم غذا به کنار مهربونی و احساس مراقبت دائمی پرسنل رستوران، به آدم حس خیلی خوبی میداد. اگرچه قیمتهای رستوران و بویژه اردک، به نسبت سایر غذاهای چین خیلی بالا بود (مجموعاً 128 یوآن)، اما مجموعه ی خدمات و رفتار خوب پرسنل رستوران باعث شد با خاطره ای خوش، رستوران را ترک کنیم.
از ایستگاه مترو Shichahai Station قصد برگشتن به هتل را داشتیم که متوجه شدم کارت متروی خودم را گم کردم. از اینجا به بعد با توجه به فرق نداشتن بلیط تکی مترو با کارت بلیطها، در تمام ترددها برای خودم بلیط تک سفره میخریدم. احتمالاً میتونید حدس بزنید آخرین تفریح ما در این روز چی بود: تماشای سگهای پشمالو توی اون مغازه ی دوست داشتنی!