کلیسای سفید پوش پاریس
کلیسای سَنلوییس دس انولید (Saint-Louis Des Invalides Cathedral) در واقع به دستور وزیر جنگ لویی چهاردهم در سال ۱۶۷۶ میلادی با طراحی لیبرال برونت و ژول آردوئن مانسار ساخته شده است و پس از افتتاح مورد استفاده سربازان بسیاری قرار میگرفت از این رو عدهای نام دیگر آن را کلیسای سربازان مینامند.
استفاده از رنگ سفید در بیشتر نقاط کلیسا وجه تمایز آن با سایر کلیساهای پاریس بود و جالب است بدانید مقبره ناپلئون درست در پشت این کلیسا واقع شده است.
سپس به قصد بازدید از موزه اصلی از کلیسا خارج شدیم و وارد ساختمان اصلی موزه شدیم. هزینه بلیت این موزه با داشتن کارت موزههای پاریس رایگان بود و پس از بازرسی و اسکن کارت موزه بازدید خود را آغاز کردیم.
بزرگترین موزه نظامی فرانسه
موزه نظامی (Musée de l'Armée) که به دستور لویی چهاردهم در سال ۱۶۷۴ میلادی ساخته شده است بیانگر تاریخ نظامی فرانسه از زمان قرون وسطی تا پس از جنگ جهانی اول میباشد و در چندین طبقه قرار گرفته که در آن انواع سلاحها، تابلوها، لباسهای نظامی و ... جمعآوری شده است.
در قسمت انتهایی موزه نظامی کلیسای گنبد یا مقبره ناپلئون قرار گرفته که به یکی از مقاصد توریستی پاریس تبدیل شده است.
آرامگاه امپراتور کبیر فرانسه
کلیسای گنبد (Église Du Dôme) در سال ۱۷۰۸ میلادی ساخته شده با گنبدی با ارتفاع ۱۰۷ متر از دور دستها نیز نمایان میباشد و در ساخت آن از معماری باروک و معماری کلیسای سَنپیتر در شهر واتیکان الهام گرفته شده است. امروزه علاوه بر مقبره ناپلئون مقبره تعدادی از فرماندهان ارشد نظامی فرانسه نیز در اینجا قرار گرفته است.
جالب است بدانید جسد ناپلئون بارها و بارها جابهجا شده تا در نهایت امروزه به اینجا رسیده و در حال حاضر در تابوتی قرمز رنگ بر روی سنگی از گرانیت سبز قرار گرفته و یکی از باشکوهترین مقبرهها را دارد که در تصویر زیر مشاهده میکنید.
دایی جان ناپلئون فرانسوی!
ناپلئون بناپارت (Napoléon Bonaparte) از مشهورترین امپراتورهای فرانسه بود که در بین سالهای ۱۸۰۴ تا ۱۸۱۵ میلادی در این کشور حکومت میکرد. او مراتب نظامی را یک به یک طی کرد تا به فرماندهی رسید و پس از آن هم امپراتور فرانسه شد. او نهایت توانست با کسب پیروزیهای متعدد در جنگها فرانسه را به یکی از مقتدرترین کشورهای اروپا تبدیل کند.
ساعت حدود 4 عصر بود که راهی باغ لوکزامبورگ، از زیباترین پارکهای شهر پاریس شدیم. طی این چند روز همواره کمی تنقلات و آجیل در کوله بهمراه داشتیم و در طول روز از آنها انرژی میگرفتیم.
در مسیر برای خرید ناهار به فروشگاه کارفور رفتیم و سه ساندویج سرد و یک نوشیدنی جمعاً به قیمت 10/2 یورو خریدیم تا در باغ زیبای لوکزامبورگ نوش جان کنیم.
چگونه در سفر به اروپا غذای ارزان قیمت بخوریم:
1) خرید از فروشگاههای زنجیرهای در اروپا یکی از راههای صرف غذایی با قیمت مناسب هستند، جایی که شما هم غذای سرد و هم غذای گرم خواهید یافت. از جمله این فروشگاهها میتوان به کارفور، اشپار، آلدی و ... اشاره کرد.
2) رستورانهای ارزان قیمت که به نظر من بهترین روش هستند؛ با یک سرچ ساده در اینترنت و جستجوی عبارت Best Budget Food میتوانید تعداد زیادی از رستوران و فست فودهای با کیفیت و قیمت مناسب پیدا کنید که حتی قیمتشان از فست فودهایی چون برگر کینگ و مکدونالد هم پایینتر هستند.
3) غذاهای خیابانی که در هر شهر و کشوری میتوان یافت و اغلب قیمتهای مناسبی دارند.
با فاصله، زیباترین باغ پاریس
به باغ که رسیدیم بر روی اولین نیمکت نشسته و ناهار را نوش جان کردیم. باغ لوکزامبورگ (Jardin du Luxembourg) با 23 هکتار وسعت پر از درخت و فضای سبز بسیار زیبا میباشد و امروزه به یکی از جاذبههای مهم پاریس در بین گردشگران تبدیل شده است. این پارک بزرگ دارای چند کافی شاپ، دکه اغذیه، زمین تنیس، بخش اسب سواری برای کودکان، فوارههای زیبا، زمین بازی کودکان و تفریحات دیگر میباشد. در این پارک همچنین مجسمههای یادبود افراد زیادی نیز قرار گرفته است که از تعدادی از آنها دیدن کردیم.
اولین مجسمهای که از آن دیدن کردیم، مجسمه ادوار برانلی (Édouard Branly) فیزیکدان و مخترع فرانسوی میباشد که در سال 1844 میلادی در فرانسه به دنیا آمد و تحصیلات خود را در دانشگاه سوربون پاریس، یکی از برجستهترین دانشگاههای فرانسه پشت سر گذاشت و به مقام استادی دانشگاه رسید. او در طول زندگی خود اختراعات بسیاری داشت که زندگی بشر را دچار تحول کرد. از جمله آنها اختراع دستگاهی برای آشکارسازی امواج رادیویی بود که بعدها کمک بسزایی در اختراع رادیو و تلگراف بیسیم بود.
یکی از جالبترین مجسمههای این باغ، مجسمه آزادی میباشد که با ارتفاع کمتر از سه متر در قسمت غربی پارک قرار گرفته است. مجسمه آزادی پاریس در سال 1889 میلادی و توسط یک مجسمهساز مطرح فرانسوی برای نمایشگاه بینالمللی سال 1900 در پاریس ساخته شد. مجسمه اصلی در سال ۲۰۱۲ از این باغ خارج و به موزه اورسای منتقل شد و جای خود را به یک مجسمه کپی داد. اگرچه دستمان از دیدن مجسمه آزادی نیویورک کوتاه هست اما خوشحالیم که از این مجسمه در پاریس بازدید کردیم.
اما در باغ لوکزامبورگ مجسمه یک موسیقی دان و پیانیست مشهور لهستانی نیز به نام فردریک شوپن (Frédéric Chopin) قرار گرفته که در سال 1810 میلادی در روستایی در نزدیکی ورشو پایتخت این کشور به دنیا آمده که مادر او یک لهستانی و پدرش یک فرانسوی بود. او در طول عمر خود نوآوریهای بسیاری در زمینه موسیقی داشت و همین باعث شد به او لقب موتسارت (آهنگساز مشهور اتریشی) دوم بدهند. شوپن از کودکی با یک بیماری جسمانی دست و پنجه نرم میکرد و همین باعث شد در حالی که هنوز جوان بود در سن 39 سالگی جان خود را از دست بدهد. بدن او پس از مرگش در قبرستان پِرلاشِز به خاک سپرده شد اما قلبش به وطن او لهستان بازگشت.
درست در مرکز این باغ، حوضی بزرگ واقع شده که درون آن قایقهای کوچکی را مشاهده میکنید که برای سرگرمی کرایه داده میشود و دور تا دور حوض را صندلیهای فلزی قرار گرفته تا بازدیدکنندگان برای استراحت از آنها استفاده کنند.
پیشکشی برای همسر پادشاه
در قسمت شمالی این باغ کاخی مجلل واقع شده که در اصل در بین سالهای 1615 تا 1645 میلادی توسط معمار مشهور فرانسوی Salomon de Brosse برای ماری دِ مدیچی (Maria de' Medici) ملکه فرانسه و همسر پادشاه هنری چهارم ساخته شد. در واقع پنج سال پس از مرگ شاه، همسر او از زندگی در کاخ لوور خسته شد و دستور ساخت کاخی شبیه به کاخی که در دوران جوانی در فلورانس ایتالیا در آن زندگی میکرد را صادر کرد. این کاخ از سال 1958 میلادی به محل سِنا تبدیل شده است.
اما زیباترین و مشهورترین فواره این باغ مِدیچی نام دارد که در بخش شرقی باغ و روبروی یک حوض ماهی واقع شده است و نامش را از ماری دِ مدیچی میگیرد. این فواره در سال 1630 میلادی و به سبک فوارههای ایتالیایی در این باغ ساخته شد و با مجسمههای تمثیلی تزیین شده است.
ساعت حدود 17:30 دقیقه بود و برخلاف اینکه همچنان دوست داشتیم در این باغ زیبا قدم بزنیم این باغ را ترک و مسیر خود را به سمت کلیسای سَنسولپیس که در فاصله بسیار نزدیکی از این باغ واقع شده بود ادامه دادیم.
کلیسایی کاتولیک در محله سَنژرمن
کلیسای سَنسولپیس (Eglise Saint-Sulpice) یک کلیسای کاتولیک رومی که در شرق میدان سَنسولپیس واقع شده است و تنها اندکی از کلیسای نوتردام کوچکتر میباشد. این کلیسا به عنوان دومین کلیسای بزرگ شهر پاریس نیز شناخته شده میباشد که به Sulpitius the Pious نسبت داده شده است.
ساخت ساختمان کنونی در سال 1646 میلادی آغاز شد و در ادامه در سال 1732 میلادی رقابتی برای طراحی نمای غربی انجام گرفت که در طی آن Servandoni به عنوان طراح آن انتخاب شد. در مارچ سال 2019 میلادی در پی آتش سوزی درب ورودی و پلکان داخلی کلیسا از بین رفت.
در بیرون کلیسا میدان و فوارهای با همین نام قرار گرفته که در بین سالهای 1843 و 1848 میلادی با معماری لویی ویسکونتی (Louis Visconti) (همان معماری که مقبره زیبای ناپلئون را طراحی کرده) در طی 5 سال ساخته شده است. چهار مجسمه طراحی شده روی این فواره، چهار شخصیت برتر مذهبی پاریس در قرن 17 میلادی می باشند.
در ادامه برنامه راهی یکی از مشهورترین محلههای پاریس، یعنی محله سَنژِرمَن شدیم.
مشهورترین محله پاریس
محله سَنژِرمَن (Saint-Germain-des-Prés) جزو محلههای قدیمی پاریس بوده که بلوار معروف سَنژِرمَن نیز در آن قرار گرفته است. بیشتر کوچه و خیابانهای این محل مملو از کافه و رستوران میباشد که صندلیهای خود را تا پیادهرو چیدهاند و فضای دلنشینی را بوجود آوردهاند. اگر روزی به پاریس سفر کردید و در زمان بازدید فرصت کافی داشتید توصیه میکنم در یکی از این کافهها قهوهای خود را مهمان کنید و از تماشای بلوار سَنژِرمَن لذت ببرید.
محدوده منطقه سَنژِرمَن بر روی نقشه
در بلوار سَنژِرمَن قدم میزدیم که با فوارهای از جنس برنز روبرو شدیم که در سال 1984 میلادی توسط معمار مشهور کانادایی چارلز داودلین (Charles Daudelin) طراحی شده بود. نام این فواره جام یخ (Ice Jam) (به فرانسوی L'embâcle Fountain) بوده و به شکل کاشیهای برآمدهای میباشد که از زیرزمین آب به بیرون فوران میکند و طراحی بسیار خاص و متفاوتی با دیگر فوارههای پاریس داشت.
همانطور که گفتم این محله مملو از کافههای کوچک و بزرگ است و یکی از مشهورترین کافههای پاریس به نام کافه فلور نیز در این محله قرار گرفته است.
اما مشهورترین جاذبه گردشگری این محله کلیسای مشهور سَنژِرمَن میباشد که بازدید از آن را نباید از دست میدادیم.
بازماندهای با معماری رومانِسک
کلیسای سَنژِرمَن (Église de Saint Germain des Prés) در کنار بلوار سَنژِرمَن واقع شده و تنها ساختمان باقی مانده در پاریس با سبک معماری رومانِسک میباشد و در اواسط قرن ششم به دستور اُسقف سَنژِرمَن بنا گردیده است. معماری رومانِسک تقریباً از قرن ۱۰ تا ۱۲ میلادی در اروپا رواج داشت و طاق رومی یا همان نیم دایرهای، بارزترین شاخصهی آن به حساب میآید.
سقف راهرو اصلی کلیسا بلند و آبی رنگ و با ستارههای طلایی زینت داده شده که بسیار زیبا بود و چشمها را نوازش میداد.
مردم زیادی برای راز و نیاز به کلیسا آمده بودند و مشغول خواندن دعا بودند. قسمتی از کلیسا نیز در حال تعمیر بود که با پارچههایی سفید رنگی جدا شده بود. همچنین در زمان بازدید ما از این کلیسا تعدادی جوان مشغول آواز خوانی بودند که صدای آنها در کلیسا طنینانداز شده بود.
در ادامه از کلیسا خارج شده و راهی محله لاتین از دیگر محلههای مشهور پاریس شدیم که در زمانهای دور محلی برای گردهمایی نویسندگان شهر پاریس بوده است.
محدوده محله لاتین بر روی نقشه گوگل
در حال قدم زدن بودیم که شارژ دوربین عکاسی رو به پایان بود و تنها راه حل رفتن به یک کافه ارزان قیمت بود که هم یک نوشیدنی میل کنیم و هم دوربینم را شارژ کنم. در این حین با دیدن کافه استارباکس بیوقفه وارد آن شدیم.
ساعت حدود 8 شب بود و هوا دیگر کاملاً تاریک شده بود که برای تماشای رود سِن ادامه مسیر دادیم تا به پل پِتیت رسیدیم.
از روی این پل نظارهگر کلیسای نوتردام بودیم که بخشی از آن در تاریخ 98/01/26 در آتش سوخت و در زمان سفر ما در حال تعمیر بود و بازدید از آن امکانپذیر نبود.
در ادامه به سمت ساختمان پلیس پاریس حرکت کردیم که در بین سالهای 1863 تا 1867 میلادی در طول 4 سال توسط یک معمار مشهور فرانسوی ساخته شده بود و در ابتدا به عنوان یک پادگان نظامی مورد استفاده قرار میگرفت.
در این منطقه از پاریس پلهای قدیمی و بسیار زیبایی بر روی رود سِن قرار گرفته و دقایقی از تماشای این رود زیبا لذت بردیم.
پس از تماشای رود زیبای سِن در تاریکی شب، به سمت فواره زیبای سَنمیشل حرکت کردیم.
فوارهای از زمان امپراتوری دوم فرانسه
فواره سَنمیشل (Saint Michel Fountain) بین سالهای 1858 تا 1860 میلادی در زمان امپراتوری دوم فرانسه توسط معمار مشهور فرانسوی گابریل داویود (Gabriel Davioud) ساخته شده است و فرشتهای را در حال نبرد و پیروزی بر شیطان به تصویر میکشد؛ در بخش پایینی فواره نیز دو مجسمه شیر-اژدها قرار گرفته است.
در اطراف فواره هنرمندان و نوازندگان مشغول هنرنمایی و خوانندگی بودند و دقایقی نظر ما را به خود جلب کردند و به تماشای آنها ایستادیم.
شاهکار فلز و شیشه
سپس برای تماشای هرم زیبای لوور مسیر خود را ادامه دادیم. از پیش از سفر برای یافتن بهترین مکان برای عکاسی در شب جست و جوی زیادی داشتم و یکی از مکانهایی که بسیار توصیه شده بود همین هرم موزه لوور بود.
هرم لوور (Pyramide du Louvre) به عنوان ورودی موزه لوور در سال 1989 میلادی به دستور رئیس جمهور سابق فرانسه فرانسوا میتران و توسط ای. ام. پای (I. M. Pei) معمار آمریکایی-چینی و یکی از مشهورترین معماران سبک مدرنیسم با بکارگیری 673 قطعه شیشه و فلز ساخته شده است. این هرم پس از ساخت تضاد چشمگیری با ساختمان اصلی و کلاسیک موزه داشت و به همین دلیل با انتقادهایی همراه شد اما به نظر من با یک شاهکار تمام عیار روبرو بودیم.
پاریس دیدنیهای بسیاری دارد اما تعدادی از آنها را باید در روشنایی روز و هم در تاریکی شب دیدن کنید که هرم لوور نیز یکی از آنها است.
در ادامه و در آخرین بازدید امروز قصد تماشای برج ایفل و خیابان شانزاِِلیزه را از بالای طاق پیروزی داشتیم به همین جهت به ایستگاه مترو پَلِ غواَیَل موزه دو لووْغ (Palais Royal Musee du Louvre) رفته تا در خط 1 به ایستگاه شارلدوگل (Charles de Gaulle–Étoile) برویم. اینبار برخلاف شب گذشته موفق شدیم بلیت 10 سفره را خریداری کنیم که نسبت به بلیت تک سفره مقرون به صرفهتر بود.
ساعت حدود 9:30 دقیقه شب بود که به طاق پیروزی رسیدیم و پس از اسکن شدن کارت موزههای پاریس بدون پرداخت هزینه وارد شدیم و با بالا رفتن از تعدادی پله به فروشگاه آن رسیدیم.
پس از اینکه نفسی تازه کردیم برای رسیدن به پشت بام تعداد زیادی پله مارپیچ را بالا رفتیم تا نهایت به منظرهای رویایی رسیدیم.
ساعت حدود 10:30 دقیقه شب بود که دیگر توانی برای راه رفتن نداشتیم و با اتمام برنامه گردش امروز تصمیم گرفتیم با مترو به هتل برگردیم تا پایانی بر گشت امروز ما باشد.
نقشه مسیر طی شده در روز پنجم سفر - بیستم مهر 98 (بخش اول)
نقشه مسیر طی شده در روز پنجم سفر - بیستم مهر 98 (بخش دوم)
روز ششم
بیست و یکم مهرماه 98، از لبخند ژِکوند تا گوژپشت نوتردام
ساعت 7:30 دقیقه بود که با صدای آلارم موبایل از خواب بیدار شدیم و همچون روز قبل، پس از صرف صبحانهای مختصر در اتاق، هتل را را ترک کردیم. مقصد اصلی ما موزه لوور بود اما قصد داشتیم در مسیر نخست از کلیسای نوتردام دِس ویکتوریس در نزدیکی موزه لوور نیز بازدید کنیم. بدین منظور از ایستگاه مترو پُغتدُشامپِغه (Porte de Champerret) در خط 1 که در نزدیکی هتل بود به ایستگاه مترو بوغس (Bourse) رفتیم و با 5 دقیقه پیادهروی به کلیسا رسیدیم.
کلیسای نوتردام دِس ویکتوریس (Notre Dame des Victoires) که از آن با نام Lady of Victories نیز یاد میشود با معماری سبک باروک در منطقه دو شهر پاریس و در خیابان نوتردام قرار گرفته است.
این کلیسا در 8 دسامبر سال 1629 میلادی با حضور اسقف اعظم پاریس در آن زمان، متبرک شد و ساخت آن روز بعد با حضور شاه لوئیس سیزدهم در زمینی به وسعت 3 هکتار آغاز شد اما زمان تکمیل شدن آن به سال 1740 میلادی باز میگردد.
ساعت حدود 8:30 دقیقه بود و تا باز شدن موزه لوور تنها 30 دقیقه زمان باقی مانده بود برای همین به سمت موزه لوور حرکت کرده و در مسیر از باغ کاخ سلطنتی نیز دیدن کردیم.
این باغ زیبا در سال 1633 میلادی به دستور کاردینال ریشلیو (Cardinal Richelieu) ساخته شد و بیشتر در قرن 18 اُم شکوفا شد اما امروزه به عنوان یک پارک عمومی مورد استفاده قرار میگیرد.
در قسمت انتهایی باغ با ستونهایی روبرو شدیم که بورن (Buren) نام داشتند و در سال 1885 میلادی توسط هنرمند مشهور فرانسوی دانیل بورن (Daniel Buren) ساخته شده است.
پس از ساخت، این ستونها بارها مورد تخریب واقع شد و مجدداً ساخته شد و امروزه تعداد این ستونها به 260 عدد میرسد. این ستونهای راه راه مشکی و سفید رنگ در ارتفاعهای مختلف ساخته شدهاند و به سختی میتوان آنها را تحلیل کرد و بیشتر تفسیرهای شخصی از آنها میشود و در این میان از یک نظر میتوانند نشان دهنده سرزمینهای باستانی باشند.
ساعت نزدیک به 9 صبح بود که به سمت ورودی موزه لوور رفتیم که تنها 3 دقیقه از این باغ فاصله داشت. همانطور که میدانید موزه لوور یکی از برترین موزههای جهان میباشد و بهدلیل وسعت بسیار زیاد آن، بازدید کامل از آن ممکن است روزها به طول بینجامد اما اگر مانند ما با برنامه از پیش تعیین شده به دیدن آن بروید میتوانید در حدود 3 ساعت بازدید، آثار برتر این موزه را از نزدیک مشاهده کنید.
شبی در موزه لوور
موزه لوور (Louvre Museum) با ۳۷,۰۰۰ هزار متر مربع وسعت، بزرگترین موزه جهان هست. این موزه اولین بار در سال ۱۷۹۳ میلادی افتتاح شد و امروزه بالغ بر ۳۵,۰۰۰ تابلو نقاشی، مجسمه، تندیس و اثر هنری را در خود جای داده است. جالب است بدانید موزه لوور به مناسبت سی سالگی هرم معروف خود در سال 2019 با همکاری شرکت گردشگری ایر بی ان بی، برنامهای با عنوان شبی در موزه لوور را برگزار کرده است. در این برنامه یک زوج خوشبخت ابتدا توسط یک تاریخدان هنری مورد استقبال قرار گرفته و یک تور بازدید ویژه از موزه داشتند. سپس یک وعده غذا را در کنار تابلو مونالیزا میل کردند و پس از آن به یک جشن فوقالعاده به میزبانی ونوس میلو و یک کنسرت صوتی خصوصی در آپارتمانهای مجلل ناپلئون رفتند. در پایان این شب ویژه این دو نفر به اتاقخواب شیشهای خود در زیر هرم لوور رفتند!
ورودیهای موزه:
1) ورودی اصلی (Main Entrance): این ورودی دقیقاً در کنار هرم لوور قرار گرفته و شلوغترین ورودی میباشد به نحوی که در برخی مواقع صف کیلومتری روبروی آن ایجاد میشود.
2) ورودی کاروسل (Carrousel Entrance): کاروسل شامل یک مرکز خرید و فودکورت است که در انتها به لابی موزه لوور متصل میشود.
3) ورودی ریشلیو (Porte de Richelieu): این ورودی مخصوص افرادی است که بلیت را بصورت الکترونیکی از قبل خریداری کردهاند و میتوانند خیلی سریع وارد موزه شوند.
4) ورودی شیرها (Porte Des Lions): این ورودی نیز همچون ورودی ریشلیو مخصوص افرادی است که بلیت را بصورت الکترونیکی خریداری کردهاند و نسبت به سایر ورودیهای بسیار خلوتتر میباشد.
5) ورودی هنر (Porte des Arts): این ورودی نیز همانند ورودی ریشلیو و ورودی شیرها میباشد.
برنامهریزی عالی جهت بازدید از موزه لوور
این موزه از 5 طبقه و 3 بال (۳ ناحیه) و ۸ بخش تشکیل شده است. نام بالهای موزه دِنون (Denon)، ریشِلیو (Richelieu) و سولی (Sully) میباشند. ۸ بخش کلی شامل آثار یونان باستان، مصر، شرق نزدیک، هنر اسلامی، تابلوهای نقاشی، مجسمهها، هنرهای تزیینی و طراحی میباشند.
لابی اصلی درست در زیر هرم لوور در طبقه 2- واقع شده است و به عنوان مرکز موزه شناخته شده میباشد. شما برای بازدید ابتدا باید مشخص کنید در هر طبقه و هر بال دقیقاً چه آثاری را میخواهید مشاهده کنید و این آثار دقیقاً در چه اتاقی قرار گرفتهاند زیرا تمامی اتاقها و راهروها شمارهگذاری شدهاند. برای این منظور میتوانید از وبسایت خود موزه کمک بگیرید که دقیقاً مشخص میکند هر اثر در چه موقعیتی قرار گرفته است.
سپس پیشنهاد میکنم بازدید را به این روش آغاز کنید که در هر طبقه آثار تمامی بالها را بازدید کنید و سپس به طبقه دیگر بروید زیرا جابهجا شدن در یک بال در طبقات مختلف کار به مراتب سختتری میباشد. در صورتیکه در حین بازدید موقعیت خود را بر روی نقشه گم کردید میتوانید به لابی اصلی موزه که در زیر هرم شیشهای قرار گرفته برگشته و سپس بازدید خود را ادامه دهید زیرا لابی اصلی یک نشانه خوب برای مسیریابی میباشد.
نکات کلیدی در خصوص بازدید از موزه لوور:
- از خرید بلیت بصورت حضوری اجتناب کنید تا با صفهای طولانی مواجه نشوید.
- اولین شنبه هر ماه میلادی بازدید از موزه رایگان و موزه بسیار شلوغ میباشد.
- این امکان وجود دارد محل قرار گرفتن برخی آثار نسبت به آنچه در راهنما و وبسایت موزه آمده است متفاوت باشد.
- بازدید در اوایل هفته بسیار مناسبتر از اواخر هفته میباشد و همچنین بازدید در ساعات اولیه روز را توصیه میکنم.
- مراقب جیببرها باشید چون در این موزه هم بدنبال فرصتی برای سرقت از شما هستند.
- در نقشه موزه در هر طبقه تصاویر و موقعیت برترین آثار موزه کشیده شدهاست.
- در آغاز بازدید اخذ نقشه راهنما را از اطلاعات موزه فراموش نکنید.
به ورودی ریشلیو رسیدیم که نزدیک به باغ کاخ سلطنتی بود و با اِسکن بارکُد کارت موزههای پاریس بدون پرداخت هزینه و بدون اندکی معطلی وارد موزه شدیم و ابتدا برای دریافت نقشه راهنما به سمت لابی اصلی در زیر هرم شیشهای لوور رفتیم.
بازدید را طبق برنامه و به ترتیب آثاری را که از قبل مشخص کرده بودیم با در نظر گرفتن اولویت طبقات آغاز کردیم. ابتدا برای دیدن نقاشی مشهور مونالیزا رفتیم. زیرا بیشترین طرفدار را دارد و همیشه صف بازدید طولانی در مقابل آن تشکیل میشود.
لبخند ژِکوند
شاید برترین اثر این موزه که تمام بازدید کنندگان برای دیدن آن به اینجا آمدهاند، تابلو نقاشی مونالیزا یا در اصل لبخند ژِکوند باشد که اثر لئوناردو داوینچی (Leonardo da Vinci) هنرمند مشهور ایتالیایی بوده و با رنگ روغن در بین سالهای 1503 تا 1506 میلادی نقاشی شده است. در سال 2005 میلادی محققان ثابت کردند که زنی که در این پرتره مشهور حضور دارد لیزا دل ژوکوندو (Lisa del Giocondo) نام دارد و همسرش سفارش این نقاشی را به داوینچی داده بود؛ تابلویی که هیچگاه به سفارش دهنده آن تحویل نشد و امروزه در این موزه جای گرفته است.
در صف قرار گرفتیم و پس از چند دقیقه نوبت بازدید به ما رسید. زمانی که به روبروی تابلو رسیدیم باور اینکه مشهورترین تابلو نقاشی جهان را در فاصله اندکی از خودم مشاهده میکردم کمی سخت بود. تنها چند ثانیه فرصت تماشا داشتیم و پس از آن توسط کارمندان موزه به سمت دیگر راهنمایی شدیم تا دیگر بازدیدکنندگان نیز فرصت بازدید بیابند.
یکی دیگر از برترین تابلوهای این موزه، تابلو نقاشی تاجگذاری ناپلئون اثر ژاک لوئی داوید (Jacques-Louis David)، نقاش رسمی دربار ناپلئون میباشد که در سال ۱۸۰۸ میلادی، پس از دو سال کار بیوقفه در اندازه تقریبی ده متر در شش متر با رنگ روغن بر روی بوم خلق شده و یکی از بزرگترین تابلوهای نقاشی این موزه بهشمار میآمد.
در این تابلو لحظه تاجگذاری ناپلئون بناپارت از مشهورترین امپراتورهای فرانسه را بر تخت پادشاهی فرانسه در کلیسای نوتردام به تصویر کشیده شده است.
در ادامه بازدید از تابلو نقاشی "آزادی هدایتگر مردم" اثر اوژن دلاکروا (Eugène Delacroix) که در سال ۱۸۳۰ میلادی و در سبک نئوکلاسیک با رنگ روغن و بر روی بوم خلق شده، دیدن کردیم. این اثر قیام جولای سال ۱۸۳۰ میلادی را نشان میدهد که نهایتاً منجر به پایان حکومت شارل دهم شد.
در این تابلو شما زنی به همراه پرچم فرانسه در یک دست و اسلحهای در دست دیگر، در صف اول انقلابیون مشاهده میکنید. این زن نشانهای از الهه آزادی، "ماریان" است؛ ماریان در فرانسه سمبل آزادی، دموکراسی، جمهوریت و نقطه مقابل پادشاهی میباشد.
از دیگر مجسمههای برتر این موزه، مجسمه "پسوخه و کوپید" میباشد که از شاهکارهای مجسمهسازی نئوکلاسیک بوده و در سال ۱۷۸۷ میلادی توسط آنتونیو کانووا (Antonio Canova)، مجسمهساز معروف ایتالیایی ساخته شده است. این مجسمه با الهام از قصه عشق پسوخه و کوپید در داستان الاغ طلایی نوشته آپولیوس (Apuleius) در قرن دوم میلادی، ساخته شده است که نقطه عطف داستان، یعنی لحظهای پس از به هوش آمدن پسوخه با بوسه کوپید را نشان میدهد.
یکی از آثار ارزشمندی که از بینالنهرین به جای مانده و در این موزه نگهداری میشود قانون حمورابی نام دارد که سمبل و نماد تمدن بینالنهرین شناخته میشود.
لوح حمورابی، یک سنگ بلند از جنس بازالت تیره رنگ است که به دستور شاه قدرتمند بابل یعنی حمورابی در حدود ۳۸۰۰ سال پیش ساخته شده است و نمونهی ارزشمندی از هنر، تاریخ، ادبیات و مجموعه کاملی از قوانین دنیای باستان به شماره میآید که به زبان اَکَدی (زبان رایج در بینالنهرین بین آشوریان و بابلیان) و با خط میخی حک شده است. این اثر ارزشمند در سال ۱۹۰۱ میلادی توسط ژاک دو مورگان (Jacques de Morgan) فرانسوی در تپه شوش در خوزستان از خاک بیرون آورده شده است.
در ادامه به بازدید از آپارتمان ناپلئون رفتیم جایی که ناپلئون سوم برای مدتی در بخشی از این کاخ زندگی میکرده و امروزه بازدیدکنندگان میتوانند از آن دیدن کنند. ترکیب رنگ قرمز و طلایی، رنگ غالب در طراحی داخلی این کاخ زیبا بوده است.
در ادامه بازدید به کوچکترین تابلو نقاشی یوهانس فرمیر نقاش مشهور هلندی رسیدیم که در این موزه نگهداری میشد.
زمانی که با غرور در حال بازدید از بخش ایران در موزه لوور بودیم به سرستون عظیمی رسیدیم که یکی از ۳۶ ستونی بوده که در زمان خود سقف کاخ آپادانا در شوش را سر پا نگه میداشته. شهر شوش در زمانی که داریوش جانشین کوروش کبیر شد، به عنوان پایتخت امپراطوری انتخاب شد.
ساعت حدود 11:30 دقیقه بود و این موزه بسیار بزرگ را در حالی ترک میکردیم که در زمانی اندک، موفق شدیم از برترین آثار آن دیدن کنیم. در هنگام خروج تعدادی سیاهپوست به سمت ما آمدند و قصد گرفتن بلیتهای ما را داشتند که بدون توجه از کنارشان عبور کردیم. آنها بلیتهای استفاده شده را از شما میگیرند تا به کسانی که قصد بازدید دارند بفروشند و در واقع کلاهبرداری کنند.
پادشاه آفتاب
در نزدیکی هرم موزه لوور به مجسمهای رسیدیم که لویی چهاردهم پادشاه فرانسه را در حال اسب سواری نشان میداد.
لویی چهاردهم که از او با نامهای لویی کبیر و پادشاه آفتاب نیز یاد میشود در بین سالهای 1643 و 1715 میلادی پادشاه کشور فرانسه بود و توانست قلمرو فرانسه را گسترش دهد و کاخ وِرسای نیز به دستور او ساخته شده است. اما نکته جالب در مورد او به حکومت رسیدنش در سن چهار سالگی میباشد.
در ادامه قدمزنان به قصد بازدید از باغ تویلری به پیش رفتیم تا به میدان و طاق پیروزی کاروسل رسیدیم.
نماد فتوحات ناپلئون
طاق پیروزی کاروسل (Arc de Triomphe du Carrousel) در میدانی با همین نام واقع شده که نامش را از یک مدل لباس نظامی میگیرد. این طاق در بین سالهای 1806 تا 1808 میلادی در میدان کاروسل به واسطه پیروزیهای ناپلئون ساخته شده است و از نظر اندازه حدود نصف طاق پیروزی میدان شارلدوگل میباشد. در بالای این طاق شما شاهد قرار گرفتن 4 اسب میباشید که یادآور نبردهای ناپلئون میباشند.
پس از عبور از این طاق وارد باغ زیبای تویلری شدیم که مکانی عالی برای استراحت پس از ساعتها پیادهروی در موزه لوور میباشد.
باغ سلطنتی
پس از باغ لوکزامبورگ، باغ تویلری (Jardin des Tuileries) را میتوان برترین باغ پاریس نامید که در منطقه یک پاریس قرار گرفته و گردشگران زیادی دارد. این باغ در امتداد رود سِن و بین طاق کاروسل و میدان کُنکورد واقع شده است. در این باغ زیبا و سرسبز که در آن سراسر درخت و گل قرار گرفته فوارهها و مجسمههای زیبایی را مشاهده کردیم. این باغ باشکوه در ابتدا در سال 1564 میلادی به عنوان یک باغ سلطنتی برای ملکه ماری دِ مدیچی (Maria de' Medici) ساخته شده بود و امروزه به یک پارک عمومی تبدیل شده است.
قدمزنان به حوض بزرگی رسیدیم که دور تا دور آن توسط شهرداری صندلیهایی قرار داده شده که بازدید کنندگان میتوانستند دقایقی را بر روی آن نشسته و در حین استراحت از تماشای باغ لذت ببرند.
در قسمت انتهایی باغ تویلری و در نزدیکی میدان کُنکورد، موزه اورانژری قرار گرفته که یکی از مشهورترین موزههای پاریس به شمار میآید و مقصد بازدید بعدی ما بود.
به وقت نیلوفرهای آبی
به موزه اورانژری (Musée de l'Orangerie) که یک موزه نسبتاً کوچک در جنوب غربی باغ تویلری واقع شده رسیدیم و با اسکن کارت موزه و پس از بازرسی و تحویل کوله وارد موزه شدیم. در این موزه عموماً تابلوهای نقاشی سبک امپرسیونیست و پست امپرسیونیست قرار گرفته بود.
نقشه و راهنمای بازدید از موزه اورانژری
معروفترین نقاشیهای این موزه که گردشگران بیشتر برای بازدید آنها میآیند، تابلوهای رنگ روغن نیلوفرهای آبی اثر کلود مونه (Claude Monet) میباشند که در دو اتاق بیضی شکل در این موزه نگه میشوند. این اتاقها در سال 1920 میلادی صرفاً برای نگهداری از آثار این هنرمند ساخته و چند ماه پس از مرگ مونه افتتاح شدند.
کلود مونه بنیانگذار سبک امپرسیونیسم در نقاشی فرانسه بود و اصطلاح امپرسیونیسم برگرفته از یکی از نقاشیهای او با عنوان امپرسیون میباشد. جالب است بدانید مونه این تابلوها را با الهام از برکهای در باغ خانه محل زندگیش کشیده است. تابلو نیلوفرهای آبی در واقع یک مجموعه تابلو میباشد که تعداد آنها به 250 تابلو میرسد و امروزه در موزههای سراسر جهان نگهداری میشود.
ساعت حدود 12:30 دقیقه بود که موزه را ترک کردیم و به سمت میدان کُنکورد رفتیم تا در روشنایی روز از میدان دیدن کنیم زیرا در تاریکی شب چیزی از آن عایدمان نشده بود. در این هنگام توجهمان به سمت خیابان جلب شد که در آن مسابقه دو همگانی در حال انجام بود و از پیر و جوان در آن شرکت کرده بودند.
میدان گیوتین
میدان کُنکورد (Place de la Concorde) که در گذشته با نام لویی پانزدهم شناخته میشده مساحتی بالغ بر 8/6 هکتار دارد و در سال ۱۷۷۲ میلادی ساخته شده است. در این میدان در زمان انقلاب فرانسه یک گیوتین نصب شده بود و سرهای زیادی از جمله سر لویی شانزدهم پادشاه فرانسه در آن زمان از بدن جدا شد. در وسط این میدان و بین دو آبنما، یک ستون سنگی قرار گرفته که اُبلیسک نام دارد؛ در واقع اُبلیسک به ستونهای سنگی هرمی شکلی گفته میشود که خواستگاه آنها مصر باستان بوده است. این اُبلیسک با حدود 23 متر ارتفاع و بیش از 3000 سال قدمت در سال 1833 میلادی و به دستور شاه لوئی فیلیپ و در ازای یک ساعت مکانیکی از معبدی در مصر به فرانسه آورده شد و در این میدان نصب گردید.
در دو گوشه میدان دو زوج فواره قرار گرفته که قرینه یکدیگر بوده و در سال 1840 میلادی و با طراحی یک معمار فرانسوی در زمان پادشاهی لوئیس فیلیپ ساخته شدهاند.
سپس در ادامه طبق برنامه مسیر خود را در امتداد رود سِن به سمت موزه اورسای ادامه دادیم.