تو وجود همه ما آدما عشق به سفر و کسب تجربیات جدید وجود داره حالا یه سری ها اونو پرورش میدن و واسش وقت میذارن و یه سری هاام به خاطر محدودیت ها و شرایط اجتماع و ... سراغش نمیرن و اون حس و عشق به سفر رو نابود می کنن .
به نظر من با یه برنامه ریزی خوب و هزینه مناسب تو هر شرایطی می تونیم سفر کنیم ، فقط باید بدونیم که هدفمون از سفر کردن چیه . تا جاییکه بتونم بهتون کمک می کنم و از تجربیاتم بهتون می گم که با یه برنامه خوب سفر فوق العاده و هیجان انگیزی رو تجربه کنید.
سلام به همه لست سکندی های عزیز ، فمی هستم و این دومین سفرنامه منه . اولین سفرنامم با عنوان " تجربه بالون سواری بر فراز آسمان کاپادوکیا ترکیه " بود که مورد استقبال دوستان قرار گرفت و به من انرژی مضاعف داد که نوشتن سفرنامه دوم رو شروع کنم . امیدوارم این سفرنامه هم باب میلتون باشه و بتونید تو برنامه های سفرتون به کشور ترکیه ازش استفاده کنید.
سفر 2 نفره ما با ماشین شخصیمون 6 روزه و تو تعطیلات مرداد ماه سال 1401 بود و فقط نیاز داشتیم یک روز مرخصی بگیریم و جاهایی که رفتیم به ترتیب شهر ترابزون ، استان ریزه ، شهر چاملی همشین ، ییلاق آیدر ، روستای اوزون گل و صومعه سوملا بود.
آیدر کجاست ؟
اول یکم در مورد آیدر بهتون بگم ، از اینکه چه قشنگیایی داره و بعدش بریم که داستان سفر رو شروع کنم . آیدر (Ayder) در استان ریزه (Rize) ، استانی در شمال شرقی کشور ترکیه و در منطقه دریای سیاه بین استان های ترابزون و آرتوین و در فاصله ۱۲۰ کیلومتری ترابزون قرار گرفته و معنای آن به زبان یونانی یعنی دامنه های کوهستانی. یکی از جذاب ترین مناطق این استان ییلاق آیدر است.
ییلاق آیدر (Ayder) روستای آلپی ترکیه است من با دیدنش کاملا شوک شدم چون اصلا فک نمی کردم چنین طبیعتی تو سواحل شرقی دریای سیاه پیدا بشه چون بیشتر این نوع طبیعت رو تو فیلما و عکس هایی از کشور سوئیس دیده بودم ، یه منطقه با درختان همیشه سرسبز ، آبشارهای پر آب و کوه های سبز . آیدر روی دامنه های کوه های کاچکار قرار داره و به خاطر طبیعت زیباش ، هتل ها و رستوران های چوبیش و آب و هوای مطبوعش به منطقه ای توریستی تبدیل شده .
تا چند سال گذشته خیلی منطقه معروفی نبوده ولی الان کاملا توریستی شده و از سراسر دنیا به این ییلاق سفر می کنن. دوستایی که عاشق سفرهای ماجراجویانه جدا از تور ترکیه هستن می تونن تو این طبیعت کوهنوردی کنن ، با دوچرخشون رکاب بزنن ، طبیعتگردی کنن و از طبیعت بکر و هوای پاک با چشم انداز کوه های سبز و آبشار حسابی لذت ببرن. یکی از جاذبه های این منطقه آبشار گلین تولو (Gelin Tulu) هستش، آبشاری که از میان دره ها و کاج های همیشه سبز جاری می شه و قلعه زیلکاله که قدمتش به قرن ۱۴ و ۱۵ برمی گرده و در ارتفاع ۱۱۳۰ متری ساخته شده . تو آیدر چشمه های آب گرم وجود داره که می تونید داخلش آبتنی کنید.
شروع سفر :
12 مرداد سال 1401 ظهر از کرج به سمت مرز بازرگان حرکت کردیم ، از اونجاییکه نوروز هم به ترکیه سفر کرده بودیم نیازی به کاپیتاژ و اخذ پلاک و گواهی نامه بین الملل نداشتیم و فقط نیاز بود خودمون و ماشین رو بیمه کنیم و عوارض خروج از کشور و هزینه بنزین رو پرداخت کنیم .
برای سفر با خودروی شخصی و واسه گرفتن بیمه ماشین می تونید به نمایندگی بیمه ایران تو خیابون شهید مطهری تهران مراجعه کنید یا تو مرز بازرگان این کار رو انجام بدید .ما تو مرز ماشین رو بیمه کردیم و هزینه بیمه 480 لیر شد که به نسبت هزینه ای که عید تو تهران پرداخت کرده بودیم کمتر شد.
- هزینه بیمه ماشین : 480 لیر (مرز بازرگان)
- هزینه بیمه خودمون : نفری 120،000 تومان (بیمه پاسارگاد)
- عوارض خروج از کشور : بار اول نفری 400،000 تومان ( دفعات بعدی قیمت بالاتری باید پرداخت کنید).
- هزینه ما به التفاوت بنزین : 1،600،000 تومان (مرز بازرگان)
روز اول سفر :
ساعت 3 بعد از ظهر از کرج به سمت مرز بازرگان حرکت کردیم ، تصمیم داشتیم که بدون توقف زیاد و معطلی به مرز برسیم که زودتر کارای خروجمون از مرز انجام بشه . ساعت حدود 8 شب بود که تو آزاد راه زنجان – تبریز دقیقا کنار کوه های رنگی ( آلاداغ لار ) که یه جاذبه طبیعیه و شبیه به Painted Desert در استرالیا و منطقه هایی در آمریکا هست نیم ساعت استراحت کردیم و غذا خوردیم و دوباره به مسیرمون ادامه دادیم .
ساعت حدود 11:30 شب بود که رسیدیم مرند و رفتیم اولدوز مارکت ، ما هر وقت از این شهر رد بشیم یه سر میریم اولدوز مارکت و یه ساندویج سیب زمینی و تخم مرغ با جعفری می خوریم، خوشمزه و سالمه حتما امتحانش کنید . ساعت 3 بامداد رسیدیم شهر بازرگان و وارد پایانه مرزی شدیم ، مرز خلوت بود و برخلاف عید که خیلی معطلی داشتیم ، 4 ساعته کارمون انجام شد و دیگه ساعت 7 صبح روز پنجشنبه وارد خاک ترکیه شدیم .
روز دوم سفر :
از همون ابتدای مسیر تفاوت در جاده ها به چشم میومد ، جاده های پهن و صاف و ایمن و قدم به قدم تو مسیر پمپ بنزین بود واسه همین اصلا نگران بنزین نباشید ( قیمت هر لیتر بنزین در مرداد سال 1401، 24 لیر ترکیه بود ). تو مسیر قله آرارات رو دیدم و خاطرات صعودش تو ماه گذشته واسم تداعی شد یادمه عید که از این مسیر عبور کردیم وقتی چشمم به قله افتاد بهش گفتم که امسال صعودت می کنم و از اینکه تونسته بودم انجامش بدم واقعا حس خوبی داشتم . هوا عالی بود ، آسمون کاملا آبی با یه عالمه ابرهای سفید پنبه ای . دنبال یه شهری می گشتیم که بتونیم سیم کارت ترکیه تهیه کنیم چون سیم کارتی که عید تهیه کرده بودیم اعتباری بود و نمی تونستیم ازش استفاده کنیم .
به شهر هوراسان رسیدیم و یه فروشگاه ترک سل پیدا کردیم ، یه سیم کارت به قیمت 310 لیر تهیه کردیم که 20 گیگ اینترنت داشت .حتما ابتدای مسیر سیم کارت تهیه کنید چون بدون گوگل مپ پیدا کردن مسیر ، پمپ بنزین ، فروشگاه ، رستوران ، جاهای دیدنی و ... واقعا سخت می شه . هر چی به ترابزون نزدیک تر می شدیم جاده ها سبز تر، کوهستانی و زیباتر می شد. ساعت 6 بعد از ظهر رسیدیم ترابزون چون می خواستیم غروب خورشید رو تماشا و فیلم برداری کنیم اولین کاری که کردیم رفتیم کنار دریا ( دریا سیاه ) یه ساحل با سنگ های خیلی بزرگ که لا به لای سنگ ها پر از خرچنگ های کوچیک و بزرگ بود.
بعد از تماشای غروب آفتاب و یکم استراحت روی سنگ های ساحل به مرکز خرید فروم رفتیم که شام بخوریم اونجا یه فود کورت بزرگ داره که هم غذاهای ترکی داره هم غذاهای سفت فودی ، و ما واسه شام کی اف سی رو انتخاب کردیم که از نظر من طعم و تنوع غذاهاش واقعا عالیه . (با توجه به قیمت غذا در ترکیه هزینه شام واسه دو نفر 220 لیر شد).
شب رو تو ماشین خوابیدیم و تصمیم گرفتیم که تو این سفر اصلا هتل اجاره نکنیم و بیشتر هزینه رو واسه تجربه های جدید در نظر بگیریم (رفتینگ در رودخانه فرتینا و پرواز با پاراگلایدر بر فراز آسمان اوزون گل ).
روز سوم سفر :
صبح ساعت حدود 8 از خواب بیدار شدیم و لباسامون رو عوض کردیم و یه چرخی تو شهر زدیم که واسه صبحانه یکم خرید کنیم . از یه سوپر مارکت آب معدنی ، پنیر ، ژامبون ، گوجه ، نان ،تخم مرغ ،میوه و چند قلم خوراکی خریدیم به مبلغ 100 لیر و رفتیم کنار دریا و بساط صبحانه رو به پا کردیم . جاهای دیدنی ترابزون رو عید دیده بودیم فقط مونده بود صومعه سوملا که به خاطر سرما و برف امکان بازدید تو عید رو نداشتیم و تو این سفر موقع برگشت یه سر به صومعه زدیم که در موردش براتون می نویسم و عکسای زیباش رو به اشتراک میذارم . دیگه تو شهر ترابزون نموندیم و به سمت شهر بعدی که کلی واسش ذوق داشتم رفتیم ، شهر چاملی همشین در استان ریزه( Çamlıhemşin ).
از ترابزون تا آیدر حدود 180 کیلومتره و 2:30 زمان نیازه تا به اونجا برسید . از اونجاییکه با خودرو شخصی سفر می کنی و دوس داری به همه شهرهای کوچیک و بزرگی که تو مسیرت هست سرک بکشی ما واسه صرف چای به داخل شهر پازار رفتیم ، یه شهر کوچیک با مردمانی شاد و مهربون . جلوی هر چای خانه آقایون مسن تخته نرد و شطرنج بازی می کردن و پشت هم چای می نوشیدن . ماام دو تا چای سفارش دادیم و با صاحب چای خانه هم صحبت شدیم . از 70 کیلومتری پازار تا آیدر جاده پر از هیجان میشه ، هر دو طرف جاده کوه ها و درختای سبز ، کافه ، هتل و هتل آپارتمان های چوبی خیلی خوشگل با ویو رودخونه و کوه که دوس داری تو همشون حداقل یک شب اقامت داشته باشی و مکان هایی وجود داره که می تونی باهاشون هماهنگ کنی و از تورهایی که دارن استفاده کنی .
رفتینگ ، زیپ لاین تو مسیر رودخونه فرتینا از تفریحاتیه که می تونید اونجا تجربش کنید . ما چون عجله ای نداشتیم چند ساعتی رو تو چاملی همشین گذروندیم و یه سر به مغازه هایی که تو خیابون اصلی بود زدیم ، مغازه هایی در نهایت سادگی و پر از رنگ و صنایع دستی و تو یه کافه کنار رودخونه خودمون رو به چای و یه بشقاب بورک دعوت کردیم که قیمتش 25 لیر شد . هوا ابری بود و خنک و نم نم بارون میومد حدود ساعت 6 عصر واسه اینکه خیلی زود بود که تو آلاچیق کنار رودخونه چادر بزنیم به سمت انتهای جاده رفتیم و نمی دونستیم که قراره با چه زیبایی روبرو بشیم ساعت 6:30 به آیدر رسیدیم به یه ییلاق پر از رستوران ، کافه و هتل های چوبی با یه طبیعت بی نظیر . جمعیت زیادی اونجا بود و یه سری اتوبوس های توریستی هم از شهرهای اطراف مسافر آورده بودن که بیشتر عرب زبان بودن .
کلی وقت داشتیم تا پایان شب که خیابون اصلی رو به سمت بالا بریم و ببینیم انتهای این جاده سبز و زیبا به کجا می رسه . ( تو قسمت فیلم ها چند تا فیلم از آیدر واستون آپلود می کنم حتما ببینید و از طبیعتش لذت ببرید ) ماشین رو تو پارکینگ یکی از رستوران ها پارک کردیم هزینه پارک 50 لیر بود. اونجا ما با یه پسر سوری به نام مهمت آشنا شدیم که مهندسی مکانیک خونده بود ولی به خاطر شرایط کشورشون به ترکیه اومده بود و کارای خدماتی رستوران رو انجام می داد خیلی دل خوشی از ایرانی ها نداشت حدود 20 دقیقه باهاش هم صحبت شدیم ، واقعا جای تاسف و نارحتی داره که تو کشور خودت نتونی به رویاهات برسی و مجبور به مهاجرت بشی .بعد اینکه صحبت هامون تموم شد.
ما حدود یک ساعت از محیط اطراف استفاده و یکم تو دشت کنار رستوران استراحت کردیم موقع خداحافظی از مهمت هزینه پارکینگ رو ازمون نگرفت و بهمون گفت فکر نمیکردم ایرانی ها انقدر مهربون باشن منم واسه اینکه محبتش رو جبران کنم یه هدیه دستساز که از فروشگاه دوستم تو ایران تهیه کرده بودم بهش دادم و اشک رو تو چشای مهمت دیدم ، دنیا خیلی کوچیکه شاید یه روزی یه جایی ما دوباره مهمت رو ببینیم .
هزینه ها تو آیدر به نسبت شهرهای اطراف خیلی بالاس هم هزینه اجاره هتل و هم هزینه غذا . رستوران های بزرگ زیادی هست که می تونید وعده های غذاییتون رو اونجا میل کنید و یه سری رستوران های کوچیک کنار خیابون بودن که غذاهایی مثل ساندویج دونر ، همبرگر، سیب زمینی تنوری و ... داشتن که واسه وعده شام سبک و مناسب بودن ، ما 2 تا ساندویج دونر و یه سیب زمینی تنوری شکم پر سفارش دادیم که هزینش 200 لیر شد. (تو استانبول همین غذارو با 100 الی 120 لیر می تونید تهیه کنید ) ، هزینه اجاره هتل هاام با توجه به انتخابتون متفاوته و می تونید تو سایت بوکینگ یا از طریق گوگل مپ قبل سفر از قیمت ها مطلع بشید و هتل مورد نظرتون رو رزرو کنید ).
محل هایی هم واسه برپا کردن کمپ وجود داره که اگه تجهیزاتون تکمیل باشه می تونید با کمترین هزینه تو این ییلاق رویایی اقامت داشته باشید. چند تا سرویس بهداشتی عمومی هم داره که خیلی تمیزه و هزینه استفاده ازش 2 لیره . بعد خوردن شام و رسیدگی به کارای شخصیمون به هتل کوچیک و پر از عشق خودمون رفتیم و شب و تو ماشین و تو کیسه خواب گذروندیم.
روز چهارم سفر :
ساعت 7:30 از خواب بیدار شدیم و با این صحنه رو برو شدیم ، آسمون آبی و پر از ابرای سفید پنبه ای ، یه آبشار کوچیک روبرومون بود که از لا به لای کوه های سبز رد می شد ، یه خیابون خلوت و تمیز و کافه هایی که واسه مسافرا صبحانه و شیرینی های خوشمزه آماده کرده بودن . یکم عکاسی کردیم و واسه صبحانه DOGA RESORT HOTEL رو انتخاب کردیم هتلی که قبلا تو اینستاگرام دنبالش می کردم و به نظرم بهترین ویو اون منطقه رو داره و صبحانه هاش خیلی هیجان انگیزه .
این هتل حتی تو سرمای زمستونم بازه و توریست های زیادی این هتل و واسه تعطیلات انتخاب می کنن و با توجه به حجم زیاد برف بیشتر هتل ها تو آیدر تعطیل میشه ولی این هتل یه زمستون رویایی رو واستون می سازه .دو تا فضا واسه نشستن داشت فضای بیرونی فوق العاده زیبا بود ولی به خاطر کوهستانی بودن منطقه به محض اینکه میز رو میچیدن زنبورها میومدن پیشمون واسه همین به ما پیشنهاد دادن که از فضای داخلی رستوران استفاده کنیم که اونم واقعا زیبا بود .
از اونجاییکه صبحانه های ترکی یکی از خوشمره ترین وعده های غذایی به حساب می آید حتما پیشنهاد می کنم که به این هتل یا رستوران هتل های دیگه برید که واستون یه میز خوشمزه از خوراکی ها آماده کنن ( هزینه صبحانه 360 لیر شد ) . بعد صرف صبحانه با ییلاق آیدر خداحافظی کردیم ، مقصد بعدیمون شهر اوزون گل و تجربه پرواز با پاراگلایدر بر فراز دریاچه اوزون گل بود.
تو مسیر برگشت به یکی از ایستگاه ها به نام OSMANLI که تور قایق سواری و زیپ لاین داشتن رفتیم و رفتینگ در رودخانه فرتینا رو تجربه کردیم . ما چون 2 نفر و زوج بودیم به ما قایق وی آی پی دادن و 2 گروه دیگه ام که 6 نفره بودن تو قایق های دیگه بودن . یه لباس سبک تنتون کنید که اگه خیس شد هم به مشکل نخورید با یه اتوبوس کوچیک به محل شروع رفتینگ رفتیم و حدود 2 کیلومتر یه تفریح گروهی و هیجان انگیز در میان آبهای خروشان به همراه تماشای زمین های چای و پل های سنگی به جا مونده از دوره عثمانی که تو مسیر رودخونه بود داشتیم .
تو مسیر ازمون فیلم و عکس گرفتن که در نهایت فایلش رو بهمون دادن ( قیمت تور رفتینگ 1100 لیر و هزینه فایل فیلم و عکس 200 لیر ) ما ازشون تخفیف گرفتیم و واسه عکسها 100 لیر پرداخت کردیم . کانکس واسه دوش گرفتن و تعویض لباس هم دارن و می تونید ازشون درخواست سشوار هم بکنید .
حدود ساعت 5:30 عصر به سمت اوزون گل حرکت کردیم مسیر جاده سبز و هواام حسابی خنک شده بود ساعت 7 عصر به اوزون گل زیبا رسیدیم که یکی از زیباترین جاذبه های توریستی استان ترابزونه و در ۱۰۰ کیلومتری مرکز استان و در منطقه چایکارا قرار داره این دریاچه در تمام فصل های سال به دلیل ریزش باران پرآبه و دور و بر دریاچه پر از هتل، رستوران، بازار و تفریحات متنوعه.
اطراف دریاچه مسجدی سفید رنگ با معماری عثمانی رو می بینید که خیلی زیبا طراحی شده و دور دریاچه مسیر پیاده روی و دوچرخه سواری داره که می تونید چرخی دور دریاچه بزنید . سکوهای چوبی اطراف دریاچه ساخته شده و می تونید کنار دریاچه بشینید و از زیبایی هاش حسابی لذت ببرید. مه آلود بودن و هوای خنک تو تابستان یکی از ویژگی های منحصر بفرد این دریاچه هست و تراس مرتفعی با تعداد زیادی پله مشرف به دریاچه دارد که هم می تونید پیاده و هم با ماشین از ویو رویاییش دیدن کنید تاب های معروف منطقه هیجان عجیبی به سفر شما میده هزینه تاب سواری واسه 10 الی 15 دقیقه 25 لیر هست .
ما همون اول دوچرخه اجاره کردیم ( هزینه اجاره دوچرخه واسه یک ساعت نفری 100 لیر ) چون هم دوچرخه سواری هیجان داره و هم خسته بودیم و حال اینکه دور دریاچه رو پیاده بریم نداشتیم .بعد دوچرخه سواری و پیاده روی و گشتن تو خیابونای اوزون گل دیگه وقت خوردن شام بود انقد تعداد رستوران ها زیاد بود نمی دونستیم کدومش رو انتخاب کنیم در نهایت یکیشون رو انتخاب کردیم و واسه شام خوراک مرغ کاری و کوفته که طعم کباب تابه ای می داد سفارش دادیم ( هزینه شام در اوزون گل 200 لیر شد ) .
تمام چراغ های دور دریاچه روشن بود و جمعیت زیادی مشغول تفریح ، خرید و غذا خوردن بودن . به خاطر خنکی هوا توریست های زیادی مخصوصا از کشورهای عرب زبان به اونجا اومده بودن و واقعا شلوغ بود. هتل های این منطقه هم مثل آیدر هزینه های بالایی داره ولی هتل هاش واقعا زیبا و تمیز هستن و همشون ویو به دریاچه دارن .اگه نمیخواین هتل بگیرین محلی واسه برقراری کمپ وجود داره و می تونید شب رو اونجا سپری کنید .
روز پنجم سفر :
بلاخره صبح شد و ما ساعت 7 صبح با کلی هیجان از خواب بیدار شدیم ساعت 9 صبح با دوست ترک زبان به نام مصطفی که خلبان حرفه ای بود قرار داشتیم که پرواز با پاراگلایدر رو بر فراز دریاچه اوزون گل تجربه کنیم . روز قبل پرواز واسه هماهنگی به دفتر UZUNGOL OUTDOOR SPORLAR که کنار پارکینگ قرار داشت رفتیم و هزینه پرواز که نفری 150 دلار بود رو پرداخت کردیم ، بعد از ثبت اطلاعاتمون داخل سیستم ساعت پرواز رو بهمون اعلام کردن و گفتن نیم ساعت زودتر یعنی ساعت 8:30 صبح جلو دفترشون حضور داشته باشیم .
خداروشکر اون روز هوا آفتابی بود و بارش نداشتیم چون اگه بارندگی بود پروازمون کنسل میشد. ساعت 8:45 سوار ماشین شدیم و به سمت نقطه شروع پرواز رفتیم ، بعد از اینکه به محل تیک آف رسیدیم چترهارو رو زمین پهن کردن و یه توضیحاتی در خصوص اینکه چه نکاتی رو رعایت کنیم بهمون دادن . هیجان و استرس کل وجودم رو گرفته بود ولی همش به این فکر میکردم که قراره مثل یه پرنده تو یه آسمون آبی پرواز کنم . تیک آف از اون چیزی که همیشه بهش فکر میکردم راحت تر بود اصلا نفهمیدم کی تو آسمون شناور شدم .
قدم زدن روی ابرا و تماشای زیبایی های طبیعت و سکوت و آرامش حس عجیبی بود که دوس دارم دوباره تجربش کنم . البته آخرش که 360 درجه بالای دریاچه اوزون گل تو آسمون چرخیدیم یه ذره اذیت شدم و تا آخر شب سرم گیج می رفت ولی الان که فیلماش رو نگاه می کنم حسابی لذت می برم ، از اون بالا اوزون گل خیلی زیباتر بود یه دریاچه آبی که دورو برش پر از زمین ها و درخت های سبز بود و کلی شیروونی های رنگی که اون منظره رو جذاب تر کرده بود. تو کل تایم پرواز دوربین گوپرو دست خودمون بود و همه لحظه های پرواز ثبت شد و در نهایت فایلش رو بهمون دادن و نیاز به پرداخت هزینه ای واسه گرفتن فایل ها نبود.
بعد پرواز و هم صحبتی با دوستمون مصطفی و خوردن یه فنجون قهوه به سمت بام اوزون گل رفتیم که صبحانه بخوریم یه کافه ای به اسم COM CAFÉ بهترین ویو به دریاچه رو داره و میز صبحانه مفصلی واستون آماده می کنه .با ماشین تا جایی که میشد رفتیم چون جاده باریکی داشت اگه ماشین رو جای مناسبی پارک نمی کردیم دیگه بالاتر جای پارک پیدا نمی کردیم .
تو کل مسیر کنار رستوران ها تاب های تزئین شده به شکل های متفاوت بود که می تونستید با هزینه 25 لیر تاب سواری کنید و کلی عکس خوشگل بگیرید. صبحانه رو تو کافه با ویوی روستای اورون گل خوردیم ( هزینه صبحانه 160 لیر ، سوسیس تخم مرغ و املت به همراه سرویس چای ) و دیگه باید با این روستای زیبا خداحافطی می کردیم .
ساعت حدود 1 ظهر بود که از اوزون گل به سمت صومعه سوملا حرکت کردیم صومعه یکی از جاهایی بود که تو این سفر واسه دیدنش خیلی هیجان داشتم . این صومعه از قدیمی ترین و تاریخی ترین صومعه های دنیای مسیحیته که تو 45 کیلومتری ترابزون قرار داره دقیقا مشخص نیست که چه سالی این صومعه ساخته شده ولی تخمینی که زدن میگن بیش از 1000 سال قدمت داره .
از ترابزون به صومعه تور گردشگری داره که اگه با تور ترابزون سفر کردید، می تونید باهاشون هماهنگ کنید ولی اگه با خودروی شخصی به این مکان میرید با گوگل مپ خیلی راحت مسیر رو پیدا می کنید مسیر کاملا سبز و جنگلی و جاده آسفالت و ایمن . هوا یکم ابری بود و فضا خیلی رویایی شده بود .هزینه ورودی صومعه نفری 70 لیر هست و امکان اینکه با ماشین شخصی تا ورودی صومعه بریم وجود نداشت واسه همین ماشین و تو پارکینگ عمومی صومعه پارک کردیم و با میدل باس به سمت ورودی صومعه رفتیم ( هزینه میدل باس نفری 15 لیر ).
صومعه بالای صخره ها و در دل کوه ساخته شده ما باید از یک مسیر سنگ فرش شده که دور و برمون پر از درختای سبز بود حدود 350متر پیاده روی می کردیم که بهش برسیم . چقد همه جا تمیز بود حتی یه دونه زباله رو زمین پیدا نمی کردی واقعا فرهنگ سازی خوبی تو کشورشون انجام شده که خیلی به حفظ بناهای تاریخی اهمیت میدن و با زیباسازی مناطق و پاکیزه نگه داشتنشون به جذب توریست بیشتر کمک می کنن.
صومعه بخش های مختلفی داره مثل کلیسای صخره ای ، کتابخونه ،آشپرخانه ، اتاق شاگردان ، اتاق مهمان و یه فواره بزرگ وسط صومعه که واقعا زیبا بود و روی دیوار همه قسمت ها نقاشی هایی از کتاب انجیل ، حضرت عیسی و مریم مقدس کشیده شده بود و یه نکته جالب بگم بهتون که این بنا حدود 4 سال در حال مرمت بوده یعنی از سال 2015 و بعد از چهار سال که واسه بازدید باز میشه چهره تمام شخصیت های روی دیوارها تخریب شده و وقتی مردم میان و این صحنه رو می بینن عکس می گیرن و تو فضای مجازی منتشر و اعتراض می کنن ولی در نهایت مشخص نمی شه که در چه سالی و توسط چه اشخاصی این نقاشی ها آسیب داده .
از زیبایی های صومعه هر چی بگم کم گفتم و همچنین از آرامشی که اون محیط داشت ، دوس دارم خودتون برید و از نزدیک زیبایی هاش رو ببینید پس حتما تو برنامه سفرتون بازدید از صومعه سوملا رو قرار بدید ، ترابزون به ایران نزدیکه و خیلی راحت می تونید با ماشین شخصی با هزینه مناسب به این شهر سفر کنید و لذت ببرید.از نظر من سفر زمینی تجربه خیلی عجیبیه که بعدش دیگه دوس نداری با هواپیما به جایی سفر کنی.
ساعت 5 عصر از صومعه به سمت ایران عزیزمون حرکت کردیم و سفر ما با کلی تجربه و خاطره به پایان رسید.آخر سفر متوجه شدم که عموی عزیزم به رحمت خدا رفته و خانواده به من اطلاع نداده بودن و موقع برگشت به ایران واقعا ناراحت بودم و دلتنگ .
ممنونم از تک تک شما عزیزان که زمان گذاشتید و این سفرنامه رو مطالعه کردین ، منتظر نظراتتون هستم که با نقاط ضعف و قوت خودم بیشتر آشنا بشم و بتونم سفرنامه های بهتری رو ارائه بدم . تشکر ویژه دارم از سایت خوب لست سکند که این فرصت رو در اختیار من قرار داده که بتونم تجربه های سفرم رو با شما عزیزان به اشتراک بذارم . در مورد هر قسمتی از سفر اگه واستون سوالی پیش اومد حتما برام کامنت بذارید ، من با کمال میل به همشون پاسخ میدم و کمکتون می کنم که سفر خاطره انگیزی رو به این مکان ها داشته باشید .
به پایان آمد این دفتر
حکایت همچنان باقیست
"فمی"