سفرنامه ما مربوط به ترکیه و گرجستان هست که در تعطیلات عید نوروز سال ۱۴۰۲ انجام شد.مدت ها بود که فکر سفر زمینی با خودرو شخصی در ذهنم بود و در سال ۹۸ حتی هتل رو هم در شهرهای ارزروم، سیواس، گورمه و آنتالیا رزرو کرده بودم که بدلیل شیوع ویروس کرونا و بسته شدن مرزها انجام نشد به همین خاطر از فرصتی که بدست اومد و شرایط کرونا هم عادی شد تصمیم گرفتم در نوروز ۱۴۰۲ سفر زمینی رو انجام بدم. قبل از سال ۱۴۰۲ برنامه سفر و تحقیقات انجام شد که کجا بریم و هتل کجا انتخاب بشه براین اساس تصمیم گرفتیم ابتدا بریم ترکیه و شب اول رو شهر ایغدیر بمونیم و شب دوم رو شهر هوپا و خروج از مرز سارپ و چهار شب هم تفلیس بمونیم و دوباره برگردیم ترکیه و چهار شب ترابزون بمونیم و بعدش برگردیم ایران.
البته برنامه اصلی ما این بود که اول بریم ترابزون بعدش بریم باتومی و تفلیس و از مرز گرجستان و ارمنستان وارد ایروان بشیم و از مرز نوردوز وارد ایران بشیم که بدلیل کشمکش های کشور آدربایجان و ارمنستان این برنامه کنسل شد و برنامه سفر که در بالا براتون اعلام کردم جایگزین شد.ابتدا تمام مدارک مورد نیاز اعم از کاپوتاژ، پلاک بین المللی، دفترچه بین المللی و گواهینامه بین المللی دریافت شد، وضعیت هوای شهرهای مدنظر چک شد، موضوع حجم ترافیک مرز هم همینطور و تصمیم بر این شد که بیست و هشتم اسفند تا ششم فروردین ۱۴۰۲ رو بریم شمال شهر ساری روستای ماهفروزمحله پیش مادر بمونیم و روز هفتم عید مرز بازرگان باشیم.روز اولما یک خانواده چهار نفره هستیم من، دو پسرم و خانومم، فبلش برای پسر بزرگم که تازه خدمت سربازیش در تاریخ یکم اسفند ۱۴۰۱ تموم شده بود پاسپورت و گواهینامه بین المللی گرفتیم که دو تا راننده باشیم.
روز اول:
ساعت ۵ صبح از تهران حرکت کردیم و قبل از زنجان یک توقف کوتاه داشتیم برای بنزین و کمی خوراکی و صبحانه ای که همراه خودمون بود داخل ماشین خوردیم و به سمت تبریز حرکت کردیم خروجی تبریز هم برای بنزین توقف کوتاه داشتیم خلاصه ساعت ۳ بعداز ظهر به مرز بازرگان رسیدیم ابتدا قصد ما این بود که بنزین رو پر کنیم ولی تا متوجه شدیدم دیدیم داخل گمرک هستیم و هوا هم تازه داشت بارون میومد که از زدن بنزین منصرف شدیم تا زمان رو از دست ندیم ما با نصف باک وارد مرز بازرگان شدیم و در ورودی مرز بازرگان برگه کاپوتاژ رو به نگهبان تحویل داده و ایشون هم برگه بیجک به ما داد که من باید می رفتم شرکت نفت و پول خروجی بنزین را پرداخت میکردم.
تابلویی اونجا نبود ما تقریبا ۱۵ دقیقهای گشت زدیم به سمت بالا دوباره برگشتیم و نتونستیم شرکت نفت را پیدا بکنیم. پول بنزین بر مبنای مدل ماشین مقدار حجم باک تعیین میشه ما مجبور شدیم از کامیوندارانی که اونجا ایستاده بودن سوال کنیم به ما شرکت نفت رو نشون بدن که آدرس رو نشون دادن آن چیزی که من از دور دیدم بیشتر ساندویچی و چای خوری بود که در وسط این ساندویچی و چای خوری یک اطاق کوچک برای شرکت نفت بود. که خوب ایکاش حداقل یک تابلویی و نشونه ای برای شرکت نفت بود. در هر حال شرکت نفت بعد از ورودی گمرگ با فاصله ۲۰۰ متر سمت راست یک فضای باز وجود داره که کنار ساندویچی و چایخوری اطاق شرکت نفت هست.مبلغ دو میلیون و ۱۵ هزار تومن بابت هزینه بنزین پرداخت کردم، بعدش مستقیم راه افتادیم سمت ساختمان اصلی گمرک، خوشبختانه وقتی من رسیدم دو تا ماشین بیشتر نبود که منم وارد گمرک شدم تا کار خروجی ماشین رو انجام بدم و پسرم هم مشغول نصب پلاک بین المللی شد.
من ابتدا وارد ساختمان خروجی گمرک شدم و برگه اظهارنامه را پر کردم و سه تا امضا گرفتم و مامور گمرک هم از ماشین بازدید کرد. اینجا بود که باران سیل آسای باریدن گرفت و دو تا ماشین هم رفته بودن و نوبت من شد که کار نصب پلاک بدلیل اینکه پلاک اصلی ما یک قاب داشت مانع بسته شدن پلاک بین المللی می شد که ما مجبور شدیم قسمتی از قاب رو بشکنیم و مشکل حل شد ولی من خیس آب شدم. خانواده از قسمت مخصوص عابر رفتن منم همراهشون رفتم و مهر خروجی رو توی پاسپورت زدم و برگشتم پیش ماشین و برگه امضا شده رو تحویل نگهبان دادم و اجازه خروج ماشین رو داد و وارد خاک ترکیه شدیم و اونجا هم اطاقکی سمت راست ابتدای ورود بود که صرفاً گواهینامه بین المللی و پاسپورت و بیمه ترک را مطالبه میکرد بیمه نداشته باشید به هیچ عنوان اجازه ورود به ترکیه رو ندارید.
من بیمه ۳۰ روزه با مبلغ ۶۰۰ لیر به صورت تلفنی از طریق یکی از دوستان خریده بودم و پرینتش همرام بود.ناگفته نمونه قبل از تحویل مدارک ابتدا باید برید ورودی به خاک ترکیه رو در پاسپورت بزنید و مجدد برگردید مدارک رو تحویل پلیس ترکیه در اطاقک سمت راست ورودی خاک ترکیه بدید که ۱۵ دقیقه زمان برد تا ایشون اطلاعات را وارد سیستم کنه و اجازه ورود رو تونستیم بگیریم کمتر از یک ساعت کلا از ابتدا تا انتهای این کار از داخل گمرک ایران و ترکیه زمان برد و تأخیر هم علتش خودمون بودیم که به خاطر نصب پلاک مجبور شدیم یه توقف بیست دقیقه ای داشته باشیم.شنیده بودم در زمان شلوغی، زمان زیادی صرف میشه که خوشبختانه برای ما بدلیل خلوتی مرز اصلا قابل مقایسه با زمان شلوغی مرز نبود.ساعت زمان چهار به وقت ترکیه رو نشون می داد و ما به سمت شهر دوغوبایزید حرکت کردیم قبل از شهر بنزین با لیتری ۲۲ لیر و خورده ای زدیم و به سمت دوغوبایزدید و سپس شهر ایغدیر راه افتادیم.
از دوغوبایزدید تا ایغدیر ۵۰ کیلومتر بود که ما ۴۰ دقیقه ای رسیدم و هتل آزر دو ستاره رو برای یک شب دو اطاق با صبحانه و پارکینگ ۱۰۰۰ لیر گرفتیم.شب رو برای شام بیرون رفتیم و ۱۰۰ دلار هم چنچ کردیم بعد از شام اومدیم هتل و بدلیل خستگی زود خوابیدم البته دو تا پسرام رفتن بیرون و تا پاسی از شب بیرون بودن.
روز دوم :
بعد از صرف صبحانه به سمت شهر هوپا راه افتادیم من برای مسیر یابی از گوگل مپ استفاده می کردم و از قبل کل مسیرها رو دانلود کردم که به صورت آفلاین جواب می داد و خیلی کمک حالمون بود.برای رفتن به هوپا به سمت شهر قارص و بعدش آردهان طی مسیر کردیم قبل از آردهان هم گوگل به ما یک راه فرعی نشون داد که تصمیم گرفتیم از این مسیر بریم که خیلی جذاب و دیدنی بود جای بکر پر از برف که تقریبا تا دو متر می رسید ولی جاده تمیز و عالی .خلاصه با گذشت از پیچ های تند که شبیه جاده کندوان بود وارد شهر آرتوین شدیم که اینجا مسیر آردهان با این جاده یکی می شد ما پس از ۷ ساعت با طی کردن ۳۹۰ کیلومتر وارد هوپا شدیم و هتل جهان یا سی هان که چهار ستاره و ساحلی بود رو برای یک شب دو اطاق با صبحانه کلا ۱۶۰۰ لیر گرفتیم که برعکس هتل آزر در ایغدیر این هتل تمیز بود اطاق هم رو به دریای سیاه گرفتیم. شب رو در شهر و ساحل قدم زدیم و پس از صرف شام برای استراحت برگشتیم هتل.
روز سوم :
پس از صرف صبحانه که ویوی خیلی باحال به دریای سیاه و جنگل در طبقه آخر هتل داشت به سمت مرز سارپ حرکت کردیم از هتل ما در هوپا تا مرز ۱۹ کیلومتر بیشتر نبود و ۱۵ دقیقه ای وارد مرز شدیم که مجدد خانواده پیاده شدن و منم با ماشین وارد مرز شدم. ۵ دقیقه ای از خاک ترکیه خارج شدیم که پاسپورت، گواهینامه بین المللی و دفترچه بین المللی رو ازم خواسته بودن.پس از ورود به خاک گرجستان ابتدا پلیس اومد و ماشین رو کنترل کرد و تنها یک چمدون رو باز کرد و اجازه خروج داد اینجا هم ۵ دقیقه ای تموم شد و ما وارد گرجستان شدیم.ابتدا رفتم بیمه ۱۵ روزه رو در مرز به مبلغ ۴۵ لاری خریدیم تا با خیال راحت رانندگی کنم چون جریمه نداشتن بیمه ۱۰۰ لاری هست، پیشنهاد من اینه که در مرز بیمه رو خرید کنید تا با مشکل مواجه نشید.
در سفرنامه بعضی از عزیزان خونده بودم که رفتیم باتومی بیمه بخریم ولی بدلیل بسته بودن نتونستن خرید کنن و از قضا پلیس هم جریمشون کرد.از مرز تا باتومی راه زیادی نیست تا داخل شهر ۱۹ کیلومتر و ۱۵ دقیقه ای اونجا بودیم ولی ما قصد موندن در باتومی رو نداشتیم چون به نظرم در اون ایام که هوا سرد بود باتومی گزینه خوبی برای موندن نیست.به سمت تفلیس راه افتادیم عین جاده شمال سرسبز و زیبا و پس از ۷ ساعت با طی کردن ۴۲۰ کیلومتر رسیدیم تفلیس و رفتیم هتلی که از قبل از ایران برای ۴ شب رزرو کردیم به نام هتل آستریا تبلیسی که واقعا هتل خوبی بود و فاصله تا میدان آزادی چیزی در حدود ۷۰۰ متر بود.
دو تا اطاق بزرگ و تمیز با ویوی عالی به سمت کوه.شب رو گشتی در خیابان روستاولی که ۵۰۰ متر با هتل فاصله داشت زدیم و در طبقه چهارم مرکز خرید گالریا برگرکینگ خوردیم که برای چهار نفر ۱۰۰ لاری شد. بعدش ۲۰۰ دلار چنچ کردیم به مبلغ هر ۱۰۰ دلار ۲۴۰ لاری که اکثرا در خیابونا دکه های خیلی کوچیک چنچ پول دارن بر عکس ترکیه که صرافی ها تایم اداری کار می کنن.
روز چهارم :
امروز رو برای دیدن مجسمه مادر رفتیم به نام کاتریس ددا به معنای مادرکارتلی می باشد به همین دلیل به آن مجسمه مادر گرجستان نیز گفته می شود. این مجسمه بر فراز تپه های سولولاکی قرار گرفته و تقریباً از تمام نقاط شهر قابل رویت است. کارتلیس ددا با ارتفاع 20 متری نقشی از یک زن را در لباس محلی گرجستان به تصویر می کشد، تصویری سمبلیک از گرجستان که در دست چپ خود یک کاسه از آب انگور برای دوستانش دارد، فلسفه طراحی این کاسه به میهمان نوازی مردم گرجستان باز می گردد. در دست دیگر او با شمشیری به نشان مبارزه با دشمنانش جای گرفته است.
بعد هم برای دیدن کلیسای جامع رفتیم این کلیسا به مناسبت دوهزارمین سال میلاد مسیح و هزار و پانصدمین سال به رسمیت شناختن ارتدکس گرجی بنا شد. در ابتدا برای ساخت این کلیسا فراخوان داده شد و صد طرح برای ساخت آن دریافت شد. اما هیچکدام از طرحها تأیید نشد، سپس در نهایت طرح آرچیل میندیاشویلی مورد قبول واقع شد هر دو بنا باشکوه بود و ناهار هم رستوران شاندیر کنار رودخانه رفتیم که سه پرس غذای کبابی ۹۸ لاری شد.به هتل برگشتیم و استراحت کردیم و شب رو رفتیم دیدن پل صلح و جاهای دیدنی تفلیس و گشت خیابونا که واقعا خیابونای تمیز و قشنگ بود و جالب اینکه خیلی زود مغازه ها تعطیل می کردن و شب به خاموشی می رفت.جالب بدونید اکثر خیابونا زیر گذر برای عابرا داشت و کسی از عرض خیابان عبور نمی کرد ما که ندیدیم و دور زدن برای ماشین ها هم به صورت خط کشی شده بود و همه رعایت می کردن چون پلیس در این موردها رحم نداره. بگذریم ی چیزی مثل مراعات قوانین رانندگی در ایران .
روز پنجم:
برای سوار شدن فونیکلار تفلیس رفتیم که فاصله ۳۰۰ متری تا هتل داشت با ۸۴ لاری برای چهار نفر رفتیم بالا که کل شهر از اونجا پیدا بود و دکل صدا و سیمای تفلیس هم اونجا نصب بود یک پارک جنگلی خیلی بزرگ بود که درختان زینتی و درختان جنگلی از گونه های اون بود.در زمان اومدن پایین با یک خانواده چینی آشنا شدیم که هم صحبتی با اونا لذت بخش بود دو تا پسرام به ویژه پسر بزرگم انگلیسی رو کامل کامله و کمک بزرگی توی این سفر به ما کرد چون کلا گرجستان به زبان انگلیسی مسلط هستن که خوشبختانه ما مشکلی در این خصوص نداشتیم بعد از برگشت از فونیکلار و کلی عکس گرفتن اومدیم هتل ناهارو سفارش دادیم مثل اسنپ خودمون که برنامشو پسرم نصب کرد و به زبان انگلیسی چون وارد بود مشکلی برای سفارش نبود.
خداییش غذاشون گرم و با کیفیت بود. بعدش رفتیم به فاصله ۱۵ کیلومتری بیرون تفلیس روی تپه بزرگ اثر تاریخی بود که به نظر می رسید زیاد قدمت نداشته باشه ولی عظمتش و دقت در ساخت اون حیرت آور بود اثر هنری بود و سنگ ها و ستون های بسیار بزرگ که نقش های مختلف داشت مدت زیادی اونجا بودیم و انتهای این اثر هم دریاچه تفلیس بود که اونجا بچه ها کلی عکس گرفتن بعد از اون مجدد رفتیم کلیسای جامع چون واقعا کلیسای عجیب، بزرگ و دارای ساختمان فوق العاده عظیمی هست. البته من داخل نرفتم و توی ماشین موندم که دیدم کنارم یک اپتیما با پلاک بین المللی ایران پارک کرد ازش سوال کردم کجا رفتید و چه جاهایی رو باید ببینیم که نکته جالبی بهم گفت و این بود که پلیس بخاطر نداشتن بیمه هر ماشین رو ۱۰۰ لاری جریمه کرد و بخاطر اینکه کل شیشه هاشون دودی بود ۵۰۰ لاری جریمه شدن اونا سه تا ماشین بودن و هر یک لاری در فروردین نزدیک به ۱۸/۵۰۰ تومان بود.شبش هم رفتیم پل صلح و کنار رودخانه قدم زدیم.
روز ششم:
رفتیم برای سوار شدن تله کابین که کنار مجسمه مادر بود با پرداخت ۲۴ لاری برای رفت و برگشت چهار نفر بلیط گرفتیم که تله کابین تا پایین کنار پل صلح می رفت و برمی گشت بعدش رفتیم قلعه تفلیس که اونم کنار تله کابین بود مربوط به دوره ساسانی که ایرانیان اونجا فرمانروایی می کردن قلعه ناریکلا (Narikala Fortress) بنایی تاریخی است که در قرن چهارم میلادی بر یکی از قدیمی ترین منطقه های پایتخت گرجستان بنا شده است. این استحکامات نظامی بر روی تپهای شیبدار بین حمامهای گوگردی و باغ گیاهشناسی قرار دارد. در حیاط این قلعه کلیسای سنت نیکولاس واقع شده است. کلیسا را در سال ۱۹۹۶ برای جایگزینی با همتای قرن سیزدهمیاش ساختند که در آتشسوزی ویران شده بود، در زمان های گذشته تفلیس بخشی از خاک ایران بود و این قلعه هم در دوره امپراطوری ساسانیان ساخته شده است.
در مجموع مجسمه مادر، تله کابین و قلعه کنار هم هستن بعد رفتیم برای ناهار و اومدن به هتل برای استراحت. شبش هم رفتیم میدان آزادی و همچنین دیدن برج ساعت تفلیس که در دوره شوروی توسط هنرمندی به نام ریزوگابریازدهه ساخته شده برج ساعت تفلیس یکی از جاذبه های خاص شهر تفلیس است به طوری که با نگاه کردن به آن انگار در حال فروپاشی است و به هر طرف در حال فرو ریختن می باشد و تنها یک ستون آهنی آن را نگه داشته است که به نظر می آید که یک بنای بسیار قدیمی میباشد اما در حقیقت این برج یک برج جدید الساخت است و قدمت زیادی ندارد، سبک معماری مدرن آن اینگونه طراحی شده است و گردشگران تور تفلیس را به خود جلب میکند .
روز هفتم :
پس از خوردن صبحانه آماده شدیم برای برگشت به ترکیه و رفتن به ترابزون، مسیر آفتابی و زیبا بود ولی دو ساعتی که رفتیم دیدیم پلیس مانع رفتن ماشین ها شد و گفت راهسازی دارن باید از بیراهه برید که چشمتون روز بد نبینه هر چی طبیعت زیبایی داشت ولی جاده به شدت خراب بود بخاطر همین ما ۸ ساعته رسیدیم مرز سارپی قبلش هم بنزین رو پر کردیم هر لیتر ۲/۲ لاری بود اکتان ۹۵ لازمه بگم که مرز مشترک گرجستان با ترکیه اینورش سارپی هست و سمت ترکیه سارپ نامیده میشه .به راحتی در کمتر از ۵ دقیقه از گرجستان وارد ترکیه شدیم و اونجا هم ۴۵ دقیقه زمان برد تا وارد خاک ترکیه بشیم چون دوباره باید مشخصات ماشین و راننده و بیمه ترک ثبت میشد دیگه هوا داشت تاریک میشد که مسیر زیبای سارپ به ترابزون رو ادامه دادیم یک سمت دریا و یک سمت کوه و جنگل واقعا زیبا بود.
دو ساعت و نیم زمان برد رسیدیم ترابزون چون هتل از قبل رزرو نکرده بودیم رفتیم هتل آکسولار چهارستاره و دو اطاق گرفتیم یک اطاق وی آی پی جکوزی دار و اطاق دیگه بزرگ بدون جکوزی که کلا برای چهار شب شد ۹۵۰۰ لیر با قیمت اون روز لیر شد ۲۴ میلیون تومان هتل زیبا تمیز و کنار ساحل بود که کارکنانش به شدت مهربان و پاسخگو بودن و فاصله تا مرکز شهر حدود نیم ساعت پیاده راه بود که مینی بوس هایی توی اون مسیر بود که دقیقه به دقیقه از کنار هتل می رفتن و با ۶ لیر مسافران تور ترابزون رو در پنج دقیقه به مرکز شهر می بردن و مسیرش مشهور به میدان به آکسولار بود که اسم منطقه ای بود که ما هتلی به همین نام داشتیم.
روز هشتم :
پس از خوردن صبحانه که در طبقه همکف هتل بود و بسیار تنوع داشت من و خانومم پیاده برای آشنا شدن با محیط به راه افتادیم و با ۴۰ دقیقه پیاده روی رسیدیم میدان اصلی شهر اونجا پر از مغازه لباس فروشی بود که کمی خرید کردیم و بعد با راهنمایی یکی از مغازه دارا مسیر مینی بوس میدان به هتل رو به ما نشون داد و با اون برگشتیم هتل و ناهارو با بچه ها خوردیم و استراحتی کردیم و بعد از استراحت غروب به سمت روبروی هتل که پارک زیبایی بود با لاله هایی با رنگ های مختلف مشغول قدم زدن شدیم شب هم رفتیم رستورانی در نزدیک هتل و شام رو اونجا خوردیم.
روز نهم :
پس از صبحانه رفتیم مرکز خرید فروم ترابزون که مرکز مجلل و دارای فروشگاه های متعدد برند بود و بچه ها خریدای خوبی کردن از نایکی و برگشتیم هتل و بعد از خوردن ناهار استراحت و غروب هم قدم زدن کنار خط ساحلی گذشت.
روز دهم :
من و خانوم رفتیم بام ترابزون (بز تپه) که کل شهر زیر پا بود و نمای خوبی داشت بچه ها امروز همراه ما نیومدن و خواب بودن.برگشتیم هتل و بعد از ناهار رفتیم بازار شهر و گشت و گذار و خرید. ترابزون برای خرید خیلی خوب بود ولی تفلیس اصلا مناسب خرید نبود و همه اجناس گرون بود.
روز یازدهم :
برگشت به سمت مرز، پس از صبحانه دستی به ماشین کشیدم و تمیزش کردم و بعد لز پر کردن باک بنزین که ۲۲/۲ لیر قیمتش شد و از مسیری که گوگل مپ به ما داده بود و مسافت ۷ ساعته رو نشون میداد به سمت ایران راه افتادیم. مسیر زیبا و جنگلی بود تا شهر بایبورد که بعدش هم مثل مسیر زنجان به تبریز بود کوهستانی و در زمستان بسیار برفگیره.ما کمتر از ۷ ساعت با عبور از شهر بایبورد، ارزروم، آگری و دوغوبایزدید رسیدیم مرز و خوشبختانه مرز خلوت بود و سه تا ماشین بیشتر نبودیم و به راحتی وارد شدیم دوباره برگ اظهارنامه و سه چهار امضا گرفتن و پس از بازدید ماشین به راه افتادیم و مستقیم رفتیم تبریز جاتون خالی آبگوشت مشهور تبریز رو هم خوردیم و شب رو تبریز موندیم.
روز دوازدهم :
پس از صرف صبحانه به سمت تهران حرکت کردیم که حدود ۷ ساعت با زمان استراحت بین راه زمان برد.
نکات قابل توجه :
۱-خوشحال بودم که برنامه اولیه سفرو اجرا نکردم منظورم ابتدا ترابزون بعد باتومی و تفلیس و بعدش ایروان چون در زمان عید هوا گرم نیست و باتومی اصلا به نظر شخصی من متاسب اون تایم نیست و در زمانی که هوا گرم باشه باتومی گزینه فوق العاده ای هست.
۲-در مرز گرجستان چه رفت و چه برگشت حداقل برای ما هیچ برخورد نامناسبی نشد.
۳-سفر با خودرو بسیار لذتبخش مشروط به اینکه دو نفر راننده باشند.
۴-خرید لباس رو اصلا در گرجستان انجام ندید خرید رو بزارید برای ترکیه.
۵-حداکثر تعداد چهار نفر برای هر خودرو باشه چون پنج نفر برای اونایی که پشت نشستن و مسیر زیاده سخت میشه.
۶- کار پرداخت عوارض خروج رو قبل از رفتن انجام بدید و در صورتی که براتون مقدوره پلاک بین المللی رو پرچ کنید هر چند ما اینکارو نکردیم و اتفاقی هم نیوفتاد.
۷- کپی از پاسپورت و بیمه و کاپوتاژ داشته باشید تا در مرز مشکلی نداشته باشید به خصوص برگ کاپوتاژ
۸- کل هزینه های ما در سفر:
هتل ۴ شب تفلیس ۲۵/۴۰۰/۰۰۰ تومان
-هتل ۴ شب ترابزون ۲۶/۰۰۰/۰۰۰ تومان
-هتل یک شب ایغدیر ۲/۶۰۰/۰۰۰ تومان
-هتل یک شب هوپا ۴/۱۶۰/۰۰۰ تومان
-جمع کل هتل ۵۸/۱۶۰/۰۰۰ تومان
-هزینه غذا و خوراکی در گرجستان ۸/۷۶۰/۰۰۰ تومان
-هزینه غذا و خوراکی در ترکیه ۷/۸۵۸/۰۰۰ تومان
-هزینه غذا و خوراکی در ایران ۱/۵۰۰/۰۰۰ تومان
- جمع کل غذا و خوراکی ۱۸/۱۱۸/۰۰۰ تومان البته هزینه غذا و خوراکی بستگی به خودتون داره ولی ما غذا در حد متوسط خرید می کردیم
-پول بنزین در ترکیه ۱۰۰ لیتر به مبلغ ۵/۸۵۰/۰۰۰ تومان
-پول بنزین در گرجستان ۱۰۷ لیتر به مبلغ ۵/۱۶۱/۵۰۰ تومان
-پول بنزین در ایران ۱۷۸ لیتر به مبلغ ۵۳۵/۲۰۰ تومان
-جمع کل هزینه بنزین ۱۱/۵۴۶/۷۰۰ تومان
-عوارض خروج و هزینه بنزین خروج از کشور ۴/۱۳۵/۰۰۰ تومان
-بیمه ترک ۱/۵۹۰/۰۰۰ تومان
-بیمه گرجستان ۸۳۲/۵۰۰ تومان
۹- قیمت لیر۲/۶۰۰ تومان و نرخ لاری ۱۸/۵۰۰ تومان لحاظ شده.
امیدوارم اطلاعاتی که در این سفرنامه ارایه شد مورد توجه خوانندگان محترم قرار بگیره.