تجربه بالون سواری بر فراز آسمان کاپادوکیا ترکیه

4.3
از 29 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
تجربه بالون سواری بر فراز آسمان کاپادوکیا ترکیه
آموزش سفرنامه‌ نویسی
06 فروردین 1402 11:00
39
17.6K

 سلام خدمت همه لست سکندیهای عزیز، امیدوارم هر جا هستید شاد ، سلامت ، پرانرژی و همیشه در سفر باشید.

این اولین سفرنامه منه و خیلی واسش هیجان دارم ، امید که شماام ازش لذت ببرید و تو سفر زمینی به کاپادوکیا واستون مفید باشه . سعی کردم مطالب رو طوری بنویسم که هم کامل باشه و هم کوتاه که از حوصلتون خارج نباشه .ممنونم که تا آخر سفرنامه نگاه های زیباتون همراه منه و خوشحال میشم که نظراتتون رو برام کامنت کنید تا بتونم با نقاط ضعف و قوت خودم تو زمینه سفرنامه نویسی آشنا بشم و اگه سوالی در مورد این سفر واستون پیش اومد ازم بپرسید من به تک تکشون با کمال میل پاسخ میدم.

1.jpg
نمای شهر کاپادوکیا

کاپادوکیا (Cappadocia)

یه شهر در منطقه آناتولی ترکیه است که در شرق ترکیه و داخل کوهستان ها و بین شهرهای قیصریه و نوشهیر قرار داره . این شهر طبیعت بکر و مکان های تاریخی زیادی داره و از دره های سرخ رنگ ، برج ها ، کوه ها و غارهایی تشکیل شده که بر اثر مذاب آتشفشان ها و فرسایش آب و باد به وجود اومدن . کاپادوکیا به خاطر آثار توریستی منحصر به فردش ثبت جهانی یونسکو شده و کلیساها ، خونه های تاریخی ، کوه ها و دره های رنگی و شهرهای زیرزمینی و ... از جمله جاهایی هست که به هنگام بازدید شما رو شگفت زده می کنن.

جاذبه هایی که باید در کاپادوکیا ببینید:

*موزه فضای باز گورمه ) Göreme Open-Air Museum ) منطقه ای تحت حفاظت یونسکو

*شهر زیرزمینی کایماکلی (Kaymaklı Underground City) یه شهر هشت طبقه زیر زمین

*موزه‌ی فضای باز زلو (Zelve Open-Air Museum) سفر به کاپادوکیای قدیم

*شهر زیرزمینی درینکویو) Derinkuyu Underground City ( عمیق‌ترین پناهگاه زیرزمینی کاپادوکیا

*دره‌های سرخ و رُز (Red and Rose Valleys) دره ای از تپه‌های سنگی به‌رنگ‌های صورتی و زرد و نارنجی

*دره‌ی ایهلارا (Ihlara Valley)  بهشتی پر از درختان بلند سپیدار

*روستای چاووشین (Çavusin) محل کلیساهای دوره بیزانس

 دره ای پر از قله‌های سنگی هرمی ‌شکل (Soǧanlı ) *دره‌های دوقلوی سوگانلی

*دره‌ی پاشابگ (Paşabaǧ)دره ای از قله های سنگی به شکل قارچ

*روستای اوچیسار (Uçhisar)دژ سنگی عظیم پر از تونل و غار

*شهر آوانوس (Avanos) شهر شلوغی در نزدیکی رود قزل‌ایرماق

*صومعه‌ی نقره‌ی قدیمی (Eski Gümüşler Monastery)با دیوارنگاره های قرن 11 میلادی

*موزه حاجی‌بکتاش (Hacibektaş) محل زیارت پیروان طریقت بکتاشیه

چه زمانی به کاپادوکیا بریم؟ 

با توجه به شرایط آب و هوایی این شهر بهترین زمان سفر از اردیبهشت ماه تا آخر تابستون هست که می تونید بالون سواری رو تجربه کنید . زمستون خیلی خیلی سرده و توریست های تور کاپادوکیا خیلی کمی به این شهر سفر می کنن و نمیتونین جاهای دیدنی زیادی رو ببینید 

چجوری به کاپادوکیا بریم؟

اگه با خودرو شخصی قصد سفر به این شهر رو دارید که بسته به اینکه تو چه شهری هستید می تونید با استفاده از گوگل مپ به کاپادوکیا برسید ولی اگه سفرتون با خودرو شخصی نیست  از آنکارا به کاپادوکیا حدود 280 کیلومتره و می تونید با پرواز از ایران به آنکارا  و از اونجا با اتوبوس های بین شهری به کاپادوکیا برید . از استانبول تا کاپادوکیا حدود 740 کیلومتره و چون مسافت طولانیه بهتره با پرواز از استانبول به کاپادوکیا برید.

چند نکته مهم 

  • حتما سیم کارت ترکیه رو تهیه کنید چون سیستم حمل و نقل ترکیه به گوگل مپ وصله و راحت تر می تونید مسیرتون رو پیدا کنید قیمت سیم کارت حدود 300 لیر که 20 گیگ هم اینترنت داره .
  • جاده های ترکیه کاملا امن و آسفالته و تفاوت جاده ها بعد از مرز کاملا به چشم میاد و چون هزینه بنزین در ترکیه بالاس تو جاده ها خودروهای زیادی تردد نمی کنن و از پلیس و عوارضی هم تو جاده ها خبری نیست .
  • هزینه بنزین لیتری 20 لیر و قدم به قدم هم پمپ بنزین داخل جاده ها بود که بیشترشون فروشگاه و سرویس بهداشتی کاملا تمیز دارن.
  • تعداد هتل های داخل شهر کاپادوکیا خیلی زیاده و می تونید به صورت حضوری و از طریق سایت های ایرانی یا از طریق سایت بوکینگ هتل مورد نظرتون رو انتخاب کنید.
  • از اونجاییکه تمام مکان های دیدنی این شهر به هم نزدیکه 2 روز زمان واسه گشتن تو کاپادوکیا و کسب تجربه های جدید کافیه .

 

شروع سفر ما :

در واقع سفر ما به سه تا از بهترین شهرهای ترکیه بود ( ترابزون ، استانبول و کاپادوکیا ) که در نوروز سال 1401 انجام شده بود ولی چون تو سفرنامه ها گشتم و تو هیچ کدوم تجربه بالون سواری رو ندیدم تصمیم گرفتم تجربه لذت بالون سواری بر فراز کوه ها و دره های کاپادوکیا رو براتون بنویسم .

2.jpg
 بالون سواری بر فراز شهرگورمه

آغاز سفر

ما ( من فاطمه و همسرم محسن ) روز چهارشنبه 25 اسفند 1400 از کرج به سمت ترکیه با ماشین شخصیمون  سفرمون رو آغاز کردیم ، مقصد اول ترابزون بود و بعد اون استانبول و در نهایت کاپادوکیا . در مورد ترابزون و استانبول بعدا براتون می نویسم و در مورد اقدامات قبل سفر زمینی هم دوستان زیادی در موردش صحبت کرده بودن پس واسه اینکه دیگه مطالب واستون تکراری نباشه  میرم سراغ اصل مطلب یعنی سفر به شهر بالون ها ، شهر کاپادوکیا در ترکیه.

روز یکشنبه 7ام فروردین ماه سال 1401 ساعت 12 ظهر از استانبول به سمت کاپادوکیا حرکت کردیم . از استانبول تا کاپادوکیا حدود 8 ساعت با ماشین راهه و تقریبا میشه 740 کیلومتر . قبلش ما آخرین صبحانمونو تو استانبول تو میدون تقسیم (Taksim Meydanı) خوردیم جاتون خالی یه ساندویچ سیمیت با ژامبون ، پنیر صبحانه ، گوجه و چند برگ کاهو تازه با یه نون برشته که بوی نونش هنو تو مشاممه و به سفرمون ادامه دادیم. هوا کاملا آفتابی بود و سرمای چند روز قبل و نداشت .از شانس ما عید برف سنگینی تو همه شهرهای ترکیه اومده بود که همه سایت ها می گفتن کاملا بی سابقه بوده ولی دیگه از هفته دوم وضعیت آب و هوا بهتر شد و خورشید خانوم خودشو به ما نشون داد .

تو مسیر از شهر ازمیت رد شدیم که خیلی خوشگل بود و حس خوبی بهم میداد . این شهر کنار خلیج ازمیت (خلیج باستانی آستاکوس) هست و تو فاصله 100 کیلومتری استانبول قرار داره .یه دشت که با نرده های سفید چوبی به چند قسمت تقسیمش کرده بودن و پر از اسب و کره اسب  بود تو مسیرمون بود، ماشین و نگه داشتیم و ازشون فیلم گرفتیم . بعد شلوغیای شهر استانبول اون آرامش و خیلی دوس داشتم .

3.jpg
صبحانه
4.JPG
جاده به سمت کاپادوکیا
5.JPG
شهر ازمیت

یکی از خوبی های سفر زمینی با خودرو شخصی اینه که می تونی به شهرها و روستاهای مختلفی که تو مسیرت هست بری و با حال و هواش آشنا بشی و تو کافه ها و رستوران های کوچیک استراحت کنی و دوستای جدید پیدا کنی . تو مسیرمون به کاپادوکیا به یه شهر کوچیکی رسیدیم که اسمش عارفیه بود رو نقشه دیدیم که یه پارک اونجاس به  اسم Gölbaşı Park که یه پارک خانوادگی کنار یه دریاچه با آب زلال به اسم Sapanca Lake (Sapanca Gölü) بود و چون یکشنبه بود و روز تعطیل خانواده های زیادی واسه پیک نیک اومده بودن اونجا و در حال آماده کردن نهار رو منقل های هیزمی و درست کردن چای تو سماورهای زغالی بودن .بچه هاام وسط پارک بازی میکردن و صدای خندشون تو هر قسمتی از پارک میومد. یه چرخی تو اون پارک کوچیک زدیم و خودمون رو به یه چای دعوت کردیم .

6.jpg
 استراحت در پارک Gölbaşı Park
7.jpg
دریاچه Sapanca
8.jpg
دریاچه نمک
9.jpg
غروب زیبا و دریاچه نمک

تو مسیرمون تو نقشه دیدیم که دریاچه نمک Tuz Gölü ترکیه هم تو مسیرمونه و تصمیم بر این شد که بریم به اون سمت که موقع غروب آفتاب اونجا باشیم .این دریاچه نمک بزرگ ترین دریاچه ترکیه بعد از دریاچه وان هست .از اونجاییکه ما تو مسیر در جاهای مختلف توقف داشتیم ساعت 10 شب رسیدیم به شهر اورگوپ (Ürgüp). این شهر جز منطقه تاریخی کاپادوکیا ست و خونه های سنگی داره و بیشتر هتل ها و خونه ها تو دل کوه و غارهای کاپادوکیا ساخته شده . وقتی شهر و دیدم خیلی ذوق زده شدم چون خیلی قشنگ ساخته شده بود و خیلی تمیز بود.جلو رستوران ها و هتل ها با درخت ها و کوزه های ساده و رنگی  دیزاین شده بود و تو تاریکی شب نور پردازی که واسه هتل ها انجام شده بود جلوه خاصی به شهر داده بود. همش به خودم میگفتم چقد مردم این شهر با سلیقه هستن و چقد این شهر انرژی مثبت داره .

10.jpg
شهر اورگوپ
11.jpg
هتل های زیبا شهر اورگوپ

هتلی که ما رزرو کرده بودیم تو روستای گورمه (Göreme)بود که به نظر من زیباترین روستای کاپادوکیاس . ساعت 10:30 رسیدیم به گورمه ولی واسه اون شب هتل رزرو نکرده بودیم و تصمیم داشتیم شب رو تو ماشین بخوابیم . تو شهر گشتی زدیم که یه رستوران پیدا کنیم که شام بخوریم بیشتر رستوران ها و فروشگاه ها بسته بود و فقط چند تا رستوران باز بود و  چون هوا تقریبا سرد بود تو خیابوناام افراد زیادی تردد نمی کردن. یه رستوران (Kebapzade Restaurant)پیدا کردیم که از نظر ظاهری خوب بود و غذاهاشون رو داخل ظروف سنگی تو کوره درست می کردن رفتیم داخل و با لبخند ازمون استقبال کردن و از ما با چای و یه شیرینی کوچولو پذیرایی کردن تا سفارشمون آماده بشه .

واشه شام یه پرس کباب بادنجان با دو تا برنج و یک بشقاب سالاد سفارش داریم که کاملا اندازه بود واسه دو نفر حجم سالادش خیلی زیاد بود و از نظر کیفیت و طعم بی نظیر بود و قیمت شام اون شب ما 180 لیر شد .تو رستوران با یه دوست افغان آشنا شدیم که اسمش کمال بود و از خدمه اون رستوران بود از اینکه می تونستم باهاش فارسی صحبت کنم خیلی خوشحال بودم در مورد بالون سواری باهاش صحبت کردیم که کدوم آژانس خدمات بهتری داره اونم بهمون یکی از دوستانش رو معرفی کرد و هماهنگی هاش رو انجام داد .

انقد کمال با محبت بود به خاطر اینکه ما ایرانی بودیم و ایرانی ها رو دوست داشت واسمون تخفیف هم گرفت و ما در کل برای تجربه پرواز با بالون واسه دو نفر 190 یورو پرداخت کردیم . قیمت پرواز بستگی به زمانی داره که به اون شهر سفر می کنید برای مثال زمستان و اوایل فروردین توریست های زیادی به اونجا سفر نمی کنن واسه همین قیمتا از نفری 120 یورو شروع می شه تا 240 یورو (بسته به تعداد نفراتی که داخل هر سبد هستن و خدماتی که اون تور واستون داره متفاوته ) ولی تو فصلی که توریستیه مثل تابستون قیمت پرواز تا نفری 400 یورو هم تو سایت ها دیده می شه . بعد شام یه مکان مناسب برای پارک ماشین پیدا کردیم و صندلی های ماشین رو جمع کردیم که بتونیم راحت بخوابیم .هوا سرد بود و ما شب رو تو ماشین و داخل کیسه خواب گذروندیم .

12.jpg
رستوران کباب زاده شهر گورمه
13.jpg
سالاد گوجه و خیار
14.jpg
کباب بادنجان تو ظروف سنگی
15.jpg
شهر گورمه
16.jpg
پرواز بالون ها
17.jpg
طلوع خورشید از لا به لای بالون ها

گشت و گذار روز اول در کاپادوکیا

 صبح ساعت 6 چشامو باز کردم که ببینم بیرون چه خبره و جا داره بیشتر بخوابم یا نه و دیدم کلی بالون رنگی تو آسمونه از ذوق دیدن بالون ها زود لباسامون رو پوشیدیم و رفتیم بلندترین نقطه روستا و از اونجا پرواز بالون ها رو تماشا کردیم و کلی عکس و فیلم گرفتیم . دیدن حدود 100 تا بالون رنگی تو آسمون و طلوع خورشید واقعا هیجان انگیز بود و وقتی از کنارت رد می شدن محو عظمتش میشدی . بعد اینکه عکاسیمون تموم شد رفتیم سمت هتل ، واسه انتخاب هتل خیلی جستجو کرده بودیم که هم ویو خوبی واسه دیدن بالون ها داشته باشه و هم قیمتش خیلی بالا نباشه .تقریبا تموم ساختمون های گورمه به اقامتگاه و هتل های غیر معمول تبدیل شده واسه همین انتخاب خیلی سخت بود در نهایت هتل سان رایز رو از سایت بوکینگ انتخاب کرده بودیم.

صاحب هتل زن و شوهری بودن که تو هتل زندگی می کردن و دو تا فرزند داشتن که واسه ادامه تحصیل به شهر استانبول رفته بودن . چون هنو اونجا هوا سرد بود توریست زیادی تو شهر نبود و ما تنها مسافرهای این هتل بودیم . مصطفی و همسرش با صمیمیت زیادی ازمون استقبال کردن و در مورد شهر و تورهایی که واسه تفریح وجود داشت ما رو راهنمایی کردن . اونجا آژانس های زیادی وجود داره که می تونید باهاشون هماهنگ کنید و از تورهایی که دارن استفاده کنید ولی ما چون خودمون ماشین داشتیم تمام مکان هایی که نیاز به بازدید داشت رو از گوگل مپ پیدا کردیم و هزینه ای واسه تور پرداخت نکردیم . چمدون ها رو داخل اتاق گذاشتیم و یکم استراحت کردیم و رفتیم که گشت و گذارمون رو شروع کنیم .

18.jpg
نمایی از روستا گورمه و حومه آن
19.JPG
 روستای گورمه
20.jpg
درخت آرزوها
21.jpg
لوکیشن عکاسی
22.jpg
سوغاتی

موزه های زیادی تو گورمه و اطرافش وجود داره و چون هر کدوم هزینه ورودی داشت ما  تصمیم گرفتیم فقط از یکیش دیدن کنیم .گوری موزه (Güray Müze)، یه موزه پر از دیوار کوب های نقاشی شده و ظروف و مجسمه های قدیمی که با فضایی با نور خیلی کم و یه موزیک آرام بخش بی کلام و هوای مطبوع و خنک از ما استقبال کرد. یه قسمتی از موزه بخش فروش داشت و اونجا دیوارکوب و ظروف نقاشی شده با دست رو آماده می کردن که  از زیبایی ها و هنری که اون دوستان داشتن هر چی بگم کم گفتم.

23.jpg
گوری موزه
24.jpg
تابلوهای نقاشی شده
25.jpg
فضای داخل موزه
26.jpg
هنر دست
27.jpg
دیوارکوب شهر استانبول
28.jpg
مجسمه های قدیمی
29.jpg
کوزه های سفالی

30.jpg

یکی از ارزون ترین تفریحاتی که تو کاپادوکیا می تونید داشته باشید پیاده روی در دشت ها و روستای گورمه است که هم با بافت روستا و هم با مردم محلی آشنا میشید. یکی دیگه از تفریحات ،کوهنوردی و دوچرخه سواریه که می تونید با گروه های مختلف انجامش بدید . قیمت کرایه دوچرخه حدود 20 الی 30 لیر هست و لذت سفر رو واستون چند برابر می کنه .

ما چند ساعتی تو دل دره ها و دشت ها تو موزه فضای باز گورمه پیاده روی کردیم و بعدش تصمیم گرفتیم موتور سواری تو دره های سرخ و رز رو تجربه کنیم . تو شهر قدم به قدم ایستگاه هایی بود که موتور چهار چرخ کرایه می دادن و حدود یه ساعت می تونستیم از موتور استفاده کنیم و یه راهنما هم با موتور جلو حرکت می کرد که مسیر رو بهمون نشون بده .هزینه کرایه موتور 200 لیر بود و هم تک نفره و هم دونفره می تونید سوار موتور بشین . حتما تجربش کنید که واقعا تجربه هیجان انگیزیه .آخرش هم بهتون یه عکس یادگاری چاپ شده داخل قاب عکس میدن که هزینه اون هم حدود 50 لیر بود.

31.jpg
دیوار شهر

از اونجاییکه مردم ترکیه خیلی به چشم نظر اعتقاد دارن و عقیده دارن که چشم نظر اونارو از نفرین ، بدشانسی و حس منفی دیگران دور نگه میداره  هر جا میرفتیم و تا چشم کار میکرد چشم نظر از دیوارو درخت و ... آویزون بود و واقعا انرژی مثبتش رو حس می کردم و زیبایی خاصی به شهر داده بود .مثلا کنار یه چای خونه کوچیک یا یه مغازه کوچیک صنایع دستی که شاید در حالت عادی به چشمت نمیومد رو با درخت هایی پر از چشم و نظر و کوزه طراحی کرده بودن که لوکیشن مناسبی واسه عکاسی بشه و هر کس می رفت تا با اون لوکیشن عکس بگیره خریدی هم از اون مغازه کوچیک انجام میداد.

32.jpg
واسه خودت هدیه بخر

 دم دمای غروب بود که  به سمت بام شهر که پر از هتل ها و رستوران های لاکچری با  تراس های بزرگ که از اونجا می تونستی طلوع و غروب خورشید و پرواز بالون ها رو تماشا کنی رفتیم و حدود دو ساعت رو اونجا سپری کردیم .این منطقه به خاطر چشم اندازی که داشت به نسبت مناطق دیگه هتل ها و رستوران های گرون تری داشت . دیگه خورشید غروب کرد و روستا کم کم خلوت شد و واسه شام مجدد به همون رستوران شب گذشته رفتیم با توجه به اینکه تعداد رستوران ها زیاد بود ولی از بس که غذاش با کیفیت و خوشمزه بود تصمیم گرفتیم مجدد شام رو تو همین رستوران بخوریم .

قیمت غذا در ترکیه

33.jpg
دم دمای غروب
34.jpg
هتل های لاکچری تو دل کوه
35.jpg
یکم بچرخیم تو شهر
36.jpg
به وقت پیاده روی
37.jpg
AMORE
38.jpg
رستورانی که حتما باید طعم غذاش رو چشید

گشت و گذار روز دوم و تجربه پرواز با بالون 

خوب بلاخره روز پرواز رسید و من از شدت هیجان خوب نتونستم بخوابم .ساعت 4 صبح بیدار شدیم و آماده شدیم قرار بود ساعت 5 صبح از طرف آژانسی که باهاشون هماهنگ کرده بودیم بیان جلو هتل دنبالمون .سوار یه ون سفید شدیم همه جا تاریک بود و هوا به شدت سرد. تو ون یه خانواده چهار نفره از دبی بودن و یه مرد از کشور ایتالیا. باهاشون هم صحبت شدیم تا رسیدیم به محلی که بالون ها از اونجا شروع به پرواز می کردن . کم کم هوا رو به روشنی می رفت و یه عالمه پرسنل در حال گرم کردن هوای داخل بالون . شرایط هوایی خیلی مهمه اگه بارندگی یا باد شدید باشه پرواز انجام نمیشه .هر بالون یه سبد بزرگ داره که تو پرواز استاندارد  بین 14تا 20 نفر سوار بالون میشن .

هر چی پرواز لوکس تر باشه تعداد همسفرانی که داخل بالون قرار دارن کمتره و زمان پرواز هم طولانی تره .یه پرواز شخصی هم وجود داره که واسه مناسبت های خاص هست مثلا ازدواج و ... که کاملا  بالون اختصاصی میشه و و زمان پرواز و تعداد همسفران به اختیار خود گردشگر هست و مدت زمان پرواز هم حدود 2 ساعت هست و قیمت پرواز شخصی از 1500 یورو برای هر نفر شروع میشه. اگه بخوام از اون بالا واستون بگم اینه که هم ماه تو آسمون بود و هم خورشید در حال طلوع چند تا هواپیماام از اونجا رد شده بودن که با دودشون خط های متقاطع درست کرده بودن و وقتی به آسمون نگاه می کردی فک می کردی که این حجم از زیبایی از قبل هماهنگ شده بوده. حدود یک ساعت اون بالا بودیم و از روی کوه ها و دره هایی که روز قبلش کنارش پیاده روی می کردیم عبور کردیم از اون بالا شکل کوه ها عجیب تر بود و زیباتر و شهر غیر واقعی به نظر می رسید و احتمالا به همین دلیل بوده که قسمت هایی از فیلم جنگ ستارگان رو اونجا ساختن .

39.jpg
پیش به سوی تجربه هیجان انگیز
40.jpg
اولش اینجوری شروع شد
41.jpg
 و بعدش اینجوری شد
42.jpg
طلوع خورشید
43.jpg
اون بالا کنار ابرا

بالون سواری تفریح ارزونی نیست اما اونقدر خوب هست که بتونه یه خاطره فراموش نشدنی رو برای همیشه تو ذهنمون موندگار کنه و تجربه معلق بودن در میان آسمون و دیدن دره ها و کوه های مخروطی و طلوع زیبای خورشید خاطره ای میشه که حداقل یه بار باید تو زندگی تجربش کرد. راستی اگه ترس از پرواز داری با خیال راحت برو چون همه شرکت هایی که مسئول برگزاری بالون سواری هستن گواهینامه معتبر دارن و همه کارشناسای اون مجموعه ها دوره آموزشی رو سپری کردن . در آخر هم جشن پرواز گرفتیم و با یه نوشیدنی ازمون پذیرایی شد ، شادی کردیم و بهمون گواهی نامه پرواز دادن .

44.jpg
 بیش از 100 تا بالون
46.jpg
گواهی نامه پرواز

راستی اینم بگم مطمئنا تو فضای مجازی عکسها و فیلم هایی از کاپادوکیا دیدید که خانم ها با لباس های رنگی دنباله دار کنار یه بالن بزرگ هستن و کلی عکسای جذاب گرفتن اونجا آژانس هایی هست که می تونید باهاشون هماهنگ کنید واسه عکاسی و فیلمبرداری که خودشون بهتون لباس اجاره میدن و شمارو تو بهترین لوکیشنی که بالون ها قرار میگیرن میبرن یعنی اون بالون هم واسه تیم خودشونه که بالون کامل کنارتون تو عکس قرار می گیره .منم دوس داشتم باهاشون هماهنگ کنم ولی هزینش واقعا واسم سنگین بود از 2 جا قیمت گرفتم و هزینش حدود 150 الی 170 یورو میشد که من کلا منصرف شدم و به همون عکسای خودم قانع شدم .

47.jpg
حس خوب پرواز

بعد پرواز حوالی ساعت 10 به هتل برگشتیم و مصطفی و همسرش یه میز صبحانه خوشمزه واسمون چیده بودن صبحانه رو خوردیم و آماده شدیم که بریم دوباره چرخی تو شهر بزنیم و سوغاتی بخریم . اول به سمت دره پاشابگ رفتیم که قله های سنگی به شکل قارچ داشت و یکی از معروف ترین دیدنی های کاپادوکیا شناخته شده که بهش دودکش های جن و پری هم گفته می شه که توسط فرسایش باد و آب و در اثر بارون های زیاد به این شکل دراومده و انگار از دنیای دیگه ای روی زمین قرار گرفته .اینجا می تونی عکسای خیلی خوب بگیری و چند تا تاب خووشگل هم اونجا هست که عکسات بی نظیر و خاص می شه .

48.jpg
صبحانه هتل سان رایز
49.jpg
 نمای داخل هتل
50.jpg
 دره پاشابگ
51.jpg
کیو هایی که به اقامتگاه و هتل تبدیل شده
52.jpg
کیو (CAVE)

از کجا سوغاتی بخریم ؟

کنار تمام اماکن دیدنی فروشگاه هایی وجود داره که واسه خرید سوغات ترکیه تنوع زیادی داره .داخل گورمه هم مغازه های زیادی بود که ما سوغاتی ها رو از اونجا تهیه کردیم . واسه خرید هم به مرکز خرید فروم رفتیم که تو استانبول و ترابزون هم این مرکز خرید وجود داشت و برندهای معتبر جهانی و برندهای ترک اونجا هستن و می تونید لباس ، لوازم آرایشی و بهداشتی ، لوازم منزل و 000 رو تهیه کنید . یه فود کورت بزرگ هم داشت که می تونید اونجا هم غذاهای ترکی پیدا کنید و هم غذاهای فست فودی.

شاید باورتون نشه ولی من تو این مرکز خرید راحت تر از استانبول خریدم رو انجام دادم چون خیلی خلوت بود و موجودی لباس ها تکمیل بود. یه هایپر مارکت بزرگ هم داشت که مواد غذایی و خوراکی های مختلف رو از اونجا تهیه کردم .قیمت خوراکی های خارجی تو ترکیه از ایران ارزون تره برای مثال من شکلات کارام برند اتی رو  اینجا 18،000 تومن میخرم ولی اونجا 4 لیر بود یعنی حدود 8000 تومن  و تمام خوراکی هایی که تهیه کردم از نظر طعم و کیفیت و قیمت فوق العاده بودن . لوازم بهداشی و آرایشی هم قیمت مناسبی داره پس حتما همونجا خریدتون رو انجام بدید .

53.jpg
سوغاتی
54.jpg
صنایع دستی
55.jpg
چای قند پهلو

یکی از هیجان انگیز ترین قسمت های سفر واسه من گشتن تو خیابون های اون شهریه که رفتم اینکه تو کوچه پس کوچه هاش قدم بزنم و از حال و هوای شهر فیلم بگیرم واسه همین چون روز آخر بود تا آخر شب تو خیابونا بودیم و نهایت استفاده رو از روستای گورمه بردیم .

56 (1).jpg
مرکز خرید فروم کاپادوکیا
57.jpg
مرکز خرید فروم کاپادوکیا
58.jpg
کتاب بخونیم
59.jpg
صنایع دستی از جنس سنگ
60.jpg
صنایع دستی از جنس سنگ
61.jpg
شتر سواری

62.jpg

روز بعد که روز آخرمون تو کاپادوکیا بود مجدد صبح زود از خواب بیدار شدیم که پرواز بالون ها رو تماشا کنیم و بعد صبحانه هتل رو تحویل بدیم و به سمت ایران حرکت کنیم . ساعت 10 صبح روز 10ام فروردین هتل رو تحویل دادیم و با مصطفی و همسرش که خیلی مهربون بودن و به ما محبت داشتن خداحافظی کردیم هوا آفتابی ، جاده ها تمیز و استاندارد و کنار جاده ها پر از برف .

63.jpg
فضای داخل هتل که سنگی و سنتی بود
64.jpg
جاده برفی تو مسیر برگشت

65.jpg

تا مرز بازرگان 1012 کیلومتره که تقریبا اگه می خواستیم یه سره بیایم و توقف نکنیم حدود 12 ساعت تو راه بودیم و بلاخره ساعت 11:30 شب رسیدیم مرز بازرگان .چون موقع رفت تو مرز حدود 8 ساعت معطلی داشتیم همش نگران این بودم که موقع برگشت هم کلی معطل بشیم ولی خوشبختانه 0.5 ساعته از مرز رد شدیم و اصلا معطلی نداشتیم و یکم تو ماشین استراحت کردیم و بعد از خوردن صبحانه تو سوپرمارکت اولدوز مارکت نزدیکای شهر خوی به سمت کرج حرکت کردیم و سفر زیبا ما به سه تا از شهرهای ترکیه به پایان رسید .

نویسنده: فاطمه محمدی

 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر