رویایی از هفت تپه تا شوشتر

3
از 20 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
رویایی از هفت تپه تا شوشتر

سلام من آتی هستم عاشق سفر و سفر کردن . سالهاست که رویای دیدن چغازنبیل خواب از چشمان من برده بود . من اعتقاد دارم که باید هر شهری بخواندت تا بری .من در ماه حداقل دو سفر را دارم ولی خوب متاسفانه دیدن خوزستان عزیز هنوز اتفاق نیوفتاده بود . اینشوشاک خدای خدایان ایلامی که اتاقکی در طبقه پنجم چغازنبیل دارد در بهمن ماه 1400 اجازه ورود را صادر کرد .

روز اول

صبح یک روز معمولی از خواب بیدار شدم و نقشه سفر به خوزستان را کشیدم . با یکی از دوستان تماس گرفتم و قرار شد که شب حرکت کنیم تا با طلوع خورشید روبروی چغازنبیل باشیم . هنوز کرونا با قدرت تمام پابرجاست . پس مقداری غذا برای چند روز آماده کردم و تمامی وسایل لازم را جمع آوری کردم . در این سفر سه نفر هستیم . من و دوستم و نیلی خانم (سگ ایرانگرد من ). به جرات میتونم بگم که نیلی همراه من نصف ایران را سفر کرده . حدود ساعت 9 شب دوستم اومد و وسایل را داخل ماشین چیدیم . برای رفتن به چغازنبیل ازشهرهای قم ، اراک ، خرم آباد ، اندیمشک ، دزفول باید رد میشدیم مسیر را 8ساعت 45 دقیقه زده بود . اولین توقف ما ابتدا شهر اراک بود . هر ساعت از شبانه روز که وارد اراک بشید فطیر داغ آماده است . قهوه و فطیر خریدیم . (فطیر یک نون سنتی است که مقداری شیرین است و مخصوص استان مرکزی، شهراراک است ).

به مسیر ادامه دادیم هوا به شدت تعقیر کرد و ابتدا باران و بعد برف شدید و در بعضی جاها مه خیلی شدید بود . توصیه میکنم حتما از اتوبان برید و هزینه بالای عوارضی را پرداخت کنید . مخصوصا در فصل سرما که احتمال بارش برف را میدید . هم مسیر کوتاه تر و صاف است و هم در مناطق برف گیر  شما وارد تونل میشید . ساعت حدود 6 صبح بود که به پارک جنگلی برکه رسیدیم . این پارک در کنار رود دز و نزدیک شهر دزفول بود . چادر زدیم و استراحت کردیم . نیلی خانم هم که دیشب استرس برف و جاده رو نداشت حسابی خوابیده بود پس رفت و برای خودش با یه گله سگ دوست شد و حسابی بازی کرد . هر چه از مردم خوبی که ما در این سفر دیدیم بگم به نظرم کم گفتم . اهالی مهربان و خونگرمی هستند . حدود ساعت 9 بود که بیدار شدم . از بیرون چادر صدا اومد (( سلام بیدارید مسافر )) درب را باز کردم از اهالی اطراف بود یه عدد نان داغ داد و رفت سراغ چادر بعدی ...... من گشنه و اشک شوق .. سریع بلند شدیم و صبحانه را با نان داغ خوردیم و فاتحه ای برای اموات مرد مهربان فرستادیم .

1.jpg
پارک جنگلی برکه
ozBwUtRUwkULYN7zNN1G1Iuh1eTkXmeXVBR4uEZ0.jpg
نیلی خانم همسفرپایه من
3.jpg
رود دز این روزها

بعد از صبحانه به مسیرادامه دادیم به سمت چغازنبیل ، جاده پراز زیبایی بود . هیجان غیر قابل توصیفی داشتم . به دیدن رویایم می رفتم . چغازنبیل (این مکان یک نیایشگاه باستانی و کهن ترین ساختمان مذهبی شناخته شده در ایران است )

زیگورات چغازنبیل

مدت زمان بازدید: 1 الی 3 ساعت

درجه سختی : متوسط

هزینه ورودی : 5000 تومان

ساعت بازدید : 9 صبح الی 7 غروب

نکات : تهیه آب از شهر  ، استفاده از کفش پیاده روی ، پر بودن بنزین ماشین

حال من همانند عاشقی بود که به دیدار معشوق خود رسیده . شروع به بازدید میکنیم . در محوطه معابد بسیاری وجود دارد که هر کدام برای یک الهه می باشد . اولین معبد برای یک زوج عاشق است (شیموت و نین الی ) .(شیموت) ایزد شاهد است که قاصد نیرومند خدایان است  و( نین الی) الهه زایش و باوری است . در کتیبه ای از( نین الی) به عنوان بانوی شهر یاد شده است . معبد بعدی برای (ایزدان ادد و شالا ) است . این زن و شوهر ایزد و ایزد بانوی آب و هوا بودن ...معبد بعدی متعلق به الهه عشق و جنگ اس . ( الهه پی نی کر ) فقط من نفهمیدم عشق و جنگ چرا دو تا الهه نداشته . اخه (پی نی کر ) جان هم باید قلب یه عاشق وهم قلب سخت یک جنگجو را داشته باشه .

معبد بعدی الهه (کی ری ریشا) است که گویا مادران تمام خدایان بوده است . آخری هم که چغازنبیل است ، معبدی برای خدای (اینشوشاک )خدای بزرگ مردم شهر شوش بوده . بنایی عظیم و پنج طبقه که متاسفانه فقط طبقه اول بنا باقی مانده است .مدت زیادی در محوطه قدم زدم و رویا بافی کردم .

KiE5DxK61F07vMUAIhxxm0A7pteo4LZwljm1JXPX.jpg
زیبایی های جاده
5.jpg
زیبایی های جاده
6.jpg
چغازنبیل
7.jpg
آجر روی آجر

در حال رویا بافی بودم که به یک سازه ای با نی و حصیر رسیدم که درحال آماده سازی بودی . در خوزستان به این مکان مضیف می گویند . مکانی برای گردهمایی و خوردن قهوه و حل مشکلات قبیله ای بوده است .درب این مکان را با ارتفاع کوتاه می ساختن تا مهمان هنگام ورود اندکی دلا شود گویا نشان احترام به بزرگان قبیله بوده است  . چه قشنگ معماری و طراحی خانه های قدیمی را رعایت کرده بودند . داخل فضا بسیار خنک بود و آدم دلش میخواست ساعت ها داخل فضا استراحت کنه .  آداب و رسوم مراسم قهوه خوری را حتما برای شما دوستان عزیز تر از جان توضیح میدهم . هوا بس ناجوانمردانه در زمستان گرم بود . با اینکه دلم در این مکان بود ولی باید میرفتم . اصلا داستان مسافر همین است باید رفت .....در مسیر استراحت کوتاهی کردیم و ناهار خوردیم .و نیلی جان هم کلی بازی کرد

8.jpg

سازه ای از نی و حصیر

9.jpg

سازه ای از نی و حصیر

cVrUr1tldrqUiPD8gRpvk2oU1PMGYj3nBzvoDEl9.jpg

سازه ای از نی و حصیر

icuFo53sMfcqloJsD9Qenxj0gShsX9hkneMfynM3.jpg
نیلی و گوسفندان
ZbUAHKGzVYZWZC0Jx9TeH9VQ1JYKA2qeuy1OlxmN.jpg

ناهار

به سمت منطقه هفت تپه رفتیم . تا از موزه و محوطه تاریخی هفت تپه بازدید کنیم .

 موزه هفت تپه

مدت زمان بازدید: 1 ساعت

درجه سختی : آسان

هزینه ورودی : 4000 تومان

ساعت بازدید : 8.30 صبح الی 4 غروب

نکات : داخل موزه سعی کنید سکوت را رعایت کنید

در داخل موزه با تمدن ایلام و محوطه باستانی چغازنبیل و هفت تپه بیشتر آشنا شدیم . چیزهایی که برای من جالب بود پاکت نامه های گلی بودن . در داخل موزه شیوه تدفین هم کامل توضیح داده بود . چقدر دلم میخواست که یک لیدر بود و کامل توضیح میداد . البته مسئول بلیط توضیحاتی به ما دادن که همینجا تشکری دوباره می کنم.

13.jpg
کوزه لب ورچیده
14.jpg
رهگذری در تاریخ

محوطه باستانی هفت تپه

مدت زمان بازدید: 1 الی2 ساعت

درجه سختی : متوسط

هزینه ورودی : ندارد

ساعت بازدید : 9 صبح الی 7 غروب

نکات : دوستان گرامی آثار تاریخی کشور ما امانتی است در دستان ما برای آیندگان، لطفا روی آثار راه نروید  .

Ki93mgxtxXOBF2qxm7QEziVamIM8U7BXRG9Mo2jF.jpg
هفت تپه

به شهر شوش رفتیم . به زیارت دانیال نبی رفته و به گنبد زیبای اورچین اش نگاه کردم یاد 22 سال قبل افتادم زمانی که در هنرستان کتاب تاریخ معماری ایران را باز کردم و رویا دیدن این گنبد را از نزدیک داشتم .

مقبره دانیال نبی

مدت زمان بازدید: 1 ساعت

درجه سختی : آسان

هزینه ورودی : ندارد

ساعت بازدید : صبح تا شب

نکات : ورود فقط با چادر مجاز است به خاطر نکات بهداشتی چادر همراه خودتان داشته باشید . البته جلوی درب ورودی چادر موجود است .

16.jpg

مقبره دانیال نبی

به یک کافه رفتیم و چای خوردن و دنبال یک اقامتگاه مناسب برای استراحت گشتیم . دوستان خوبم برای آسایش نیلی خانم اگه جایی بود که می توانستیم همراهمان باشه حتما میبردیم . اگه نگهبانی ها سگ داشتن نیلی را امانت به آن ها میدادیم تا با سگ اون ها بازی کند و اگر تمام موارد بالا نبود  قبل از توقف کولر را زیاد میکردیم تا دمای ماشین مناسب بشه . پنجره ها را کامل نمیبستیم و ماشین را در سایه کامل پارک می کردیم .

با اقامتگاه بوم گردی آوان شوش تماس گرفتیم و ما را با وجود نیلی خانم قبول کردن . لازم به ذکر است شما در هیچ کجای دنیا اجازه ورود حیوان به داخل اقامتگاه ندارید و در محوطه بستگی به نظر مدیریت اقامتگاه دارد . که ما در خوزستان اصلا به هیچ مشکلی بر نخوردیم . (البته دختر من اکثرا داخل ماشین استراحت می کند ) ..  در مسیر به سمت اقامتگاه در مسیری ایستادیم و نیلی بازی کرد و کارهای مربوط به نیلی انجام شد . به اقامتگاه رسیدیم و اتاقمان را تحویل گرفتیم .

شام از تهران کتلت همراه داشتیم و خوردیم و بقیه غذاها را داخل یخچال قرار دادیم ( برای اینکه در مسیر غذاهاتون خراب نشه یه یخدان یونولیتی تهیه کنید من خریدم 35 هزار تومان در کف اش یخ قرار بدید و بعد غذا ها و در انتها هم دوباره یخ بریزد )

اقامتگاه اوان شوشتر

کرایه هر اتاق با صبحانه محلی 200 هزار تومان. اتاق ها در اقامتگاه به صورت کف خواب هستن . داخل هر اتاق حمام و سرویس اختصاصی دارد . یک آشپزخانه هم برای پخت وپز همه است . اقامتگاه شامل 3 اتاق بود .

17.jpg

اقامتگاه آوان شوشتر

18.jpg
اقامتگاه آوان شوشتر

روز دوم

صبح زود بیدار شدیم مه حس عجیبی به فضا داده بود . گردشی در اطراف اقامتگاه انجام دادیم و ساعت 8 صبح برای صبحانه به اقامتگاه برگشتیم . جناب اقای حیدری مدیر اقامتگاه از داستان های اقامتگاه تعریف کردن . هر وسیله داستان خودش را داشت مثلا قالی روی دیوار

داستان قالی

نام قالی (ام البنات به معنی دختران )بود. این قالی ذهنی باف است و نقشه ندارد تمام نقش ها رو بافنده کلی باهاش زندگی و رویاپردازی انجام داده . در قالی مردی سوار بر اسب میبینید که برای مراسم خواستگاری آمده است . دختر بین دو مرد ایستاده که برادرانش هستند در اعراب تمام  تکیه گاه دختران برادرنشان بودند . سن دختر کم است و این ازدواج در سن کم را نشان میدهد . دورتا دور قالی از زندگی روزمزه که شامل شانه و مرغ و گل و ..... بافته شده است .

19.jpg

داستان قالی

20.jpg

صبحانه محلی

بعد از خوردن صبحانه به شهر شوشتر میرویم تا از سازه های آبی مهندسی به قدمت تاریخ دیدن کنیم

سازه های آبی شوشتر

مدت زمان بازدید: 2 الی3 ساعت

درجه سختی : متوسط رو به سخت

هزینه ورودی : 5000 تومان

ساعت بازدید : 8 صبح الی 7 غروب

21.jpg

سازه های آبی شوشتر

22.jpg
سازه های آبی شوشتر

خانه مرعشی ها

مدت زمان بازدید:1ساعت

درجه سختی : ندارد

هزینه ورودی : 2000تومان  

ساعت بازدید : 8 صبح الی 8 غروب

 به از بازدید از سازه ها پیاده به سمت خانه مرعشی ها میرویم تا دید بهتری از بالا به سازه های آبی داشته باشیم . خانه مرعشی ها یکی از خانه های قدیمی است که فقط شما امکان بازدید از حیاط را دارید .در نزدیکی این بنا کافه ای به اسم دل است که یک جوان خوش ذوق یک خانه قدیمی را تبدیل به کافه کرده است .حتی اگر قصد خوردن چای را ندارید به بازدید از خانه یا همان کافه دل بروید تا داستان های جالب خانه را بشنوید .

23.jpg

خانه مرعشی

24.jpg

کافه دل

قایق سواری در کارون با نیلی

در حال سوار شدن به ماشین هستیم .گرما امان از ما بریده که جوانی با موتور نزدیک ما میاد و قیمت قایق ها رو اعلام میکنه نگاهی به عقب ماشین میندازم و نیلی رو میبینم که از تنهایی حوصله اش سر رفته . با اینکه دلم خیلی قایق سواری میخواست ولی میگم که ممنونم انشالله سری بعد .... که جوان حرفی میزنه که نور امید تو دلم زنده میشه . اگه دوست دارید میتونید با سگتان سوار بشید . من بدون هیچ چونه زنی رو قیمت، قبول میکنم و پشت سر موتور سوار به سمت قایق اش حرکت میکنیم . به کنار رود میرسیم و سوار قایق میشیم . این اولین تجربه قایق سواری نیلی است که از چهره خندانش مشخص است که خیلی هم بهش خوش گذشته .

tEET0Y4gLyjbzoGdYNrbJa5LYfs2C5SRXAHBZ2uy.jpg
نیلی بر روی کارون

قلعه سلاسل

مدت زمان بازدید:1ساعت

درجه سختی : ندارد

هزینه ورودی : ندارد

ساعت بازدید : 8 صبح الی 8 غروب

از داخل قایق قلعه سلاسل را دیدیم و بعد از پیاده شدن از قایق به بازدید قلعه رفتیم .در بعضی قسمت ها دارای پله بود . بسیار جای زیبایی برای بازدید بود . صبح زود یا غروب بروید که آفتاب نباشه تا لذت بیشتر ببرید

بعد از قلعه به کنار رودخانه رفتیم تا استراحت کنیم و ناهار بخوریم.

28.jpg
رودخانه

بازار شوشتر

و بازار هر شهر که میشه کلی فرهنگ و سنت های هر شهر را داخلش دید . داخل بازار شوشتر شدیم و دو تا بالش گرد خریدیم و یک تشک هم برای نیلی خانم گرفتیم که بچه ام سوغاتی اش رو خریده باشه

29.jpg

بازار شهر شوشتر

در مسیر برگشت به اقامتگاه دوباره به دیدن چعازنبیل رفتیم اما چون شب شده بود فقط عکسی از فاصله دور گرفتیم و برگشتیم .

30.jpg

زیگورات چغازنبیل

شب در اقامتگاه شام درست کردیم و داخل یکی از الاچیق ها شام خوردیم و استراحت کردیم

روز آخر

امروز روز آخر سفر هست . صبح زود بیدار شدیم و صبحانه خوردیم از خود اقامتگاه برای ناهار غذا سفارش دادیم و همچنین سفارش مراسم قهوه خوری هم برای بعد از ناهار دادیم . به سمت شهر شوش رفتیم تا از موزه شوش بازدید داشته باشیم . ماشین را در جلوی موزه در سایه  پارک کردیم و سفارش نیلی را به نگهبان جلوی درب کردیم اول به ساختمان موزه رفتیم و جلوی درب علاوه بر بلیط بازدید یک بلیط راهنما هم خریداری کردیم . (توصیه میکنم جتما این بلیط را تهیه کنید تا داستان های ایران باستان را کامل بشنوید )

موزه شوش

مدت زمان بازدید:1ساعت

درجه سختی : ندارد

هزینه ورودی : 5000 تومان

ساعت بازدید : 8 صبح الی 8 غروب

31.jpg

مسافری در تاریخ

داستان مسافری در تاریخ را اینگونه بیان کرد که در اون زمان به خاطر اعتقاد به زندگی بعد از مرگ ، همراه مردگان وسایل اشان هم دفن میشده . به طور مثال همراه ایشان سوزن و قلاب هم دفن شده یعنی ایشون خانم بوده . همراهش یک شمشیر دفن شده که یعنی زن قدرتمندی بوده . یکی دیگر از وسایل سنگ وزنه بوده که یعنی این خانم ثروتمند بوده و داستان جذاب کوزه های دفن شده را در کنار خانم تعریف کرد که نقش مار بر روی آن ها بوده است .

نقش مار : در قدیم مار فرشته سلامت انسان ها بوده و کلمه بیمار هم از همین فرشته برداشته شده (بی مار ) یعنی کسی که بدون فرشته سلامت است . و کلی داستان های جذاب دیگه که بهتر است خودتان بشنوید

32.jpg

موزه شوش

بعد از دیدن موزه به دیدن کاخ داریوش میرویم که متاسفانه چیز زیادی از آن باقی نمونده

کاخ داریوش در شوش

مدت زمان بازدید:1ساعت

درجه سختی : متوسط (پیاده روی طولانی )

هزینه ورودی : 5000 تومان

ساعت بازدید : 8 صبح الی 8 غروب

33.jpg
کاخ داریوش
34.jpg
سرستون کاخ آپادانا شوش
35.jpg
قلعه تاریخی شوش

قلعه اکروپل یا قلعه فرانسوی ها در کنار موزه شوش قرار گرفته است . در اخر به قسمت فروشگاه رفتیم و بشقاب و لیوان خریدیم که بعد از شست و شو در تهران متوجه شدم که  لعاب خوبی نداشت. گوشواره سفالی و کتاب دیار کهن هم خریداری کردم که کتاب بسیار خوبی بود . بعد از موزه گردی به اقامت گاه برگشتیم تا ناهار بخوریم

36.jpg
ناهار

بعد ازخوردن این ناهار دلچسب وسایل را جمع کردیم و به داخل حیاط اوردیم تا داخل ماشین بچینینم خانواده آقای حیدری هم تمام وسایل اتاق حتی فرش اتاق را آوردن و زیر افتاب پهن کردن تا برای مهمان بعدی اتاق را ضد عفونی کنند روش جالبی برای ضد عفونی بود از اقامتگاه سینی حصیری ، کنجد ، خرما ، ارده و یک سس تند خریدیم که قیمت بسیار مناسبی و کیفیت بالا  داشتن( البته به جز کنجد که یه مزه خاصی داشت و من دوست نداشتم  .) در آخر هم مراسم قهوه برگزار شد

37.jpg
مراسم قهوه

مراسم قهوه را در اینستاگرام در استوری های خوزستان کامل توضیح دادم . از اقامتگاه خارج شدیم و به سمت تهران با کلی خاطره خوب راهی شدیم . در اخر باید بگویم ایرانم زیباست و دیدن جای جای آن خالی از لطف نیست .دوست عزیز بسیار ممنونم که سفرنامه من را خواندید . امیدوارم این سفرنامه برای شما مفید بوده باشد . عکس های بیشتر از سفر به شوش و شوشتر را میتوانید در اینستاگرام من atefehhajiabadi@ دنبال کنید .

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر