سلام به لست سکندی های عزیز و گرامی . این سفرنامه رو تقدیم میکنم به شما عزیزان . باشد که در طول سفر زندگی هماره سفرهای شاد بیشماری رو تجربه کنید . سفر برای من مثل یک جعبه جادویی زیبا و هیجان انگیز میمونه پر از دانسته های جدید و تجربیات ناشناخته . تقریبا سعی میکنم از هر فرصتی برای سفر استفاده کنم . هر سفر با چالش هاش برام پذیرفتنی هست چون به باور من ذهن و روح و فکر انسان رو غنی تر از قبل میکنه و این خیلی ارزشمند هست . مدتها بود دوست داشتم سفری به تبریز داشته باشم .
این سفر به دو دلیل می تونست برام هیجان انگیز بود . یکی اینکه : این اولین بار بود به تبریز میرفتم و دوم اینکه : تنها بودم و بدون همسفر. تابحال تنهایی به سفر نرفته بودم و فکر میکردم شاید سفر راحتی نباشه و با چالشهایی روبرو بشم . بالاخره تصمیم گرفتم که مهارتهای خودم رو محک بزنم و دل به دریا زدم برای تعطیلات خرداد ، هتل پارس ایل گلی تبریز رو اینترنتی رزرو کردم و بعد هم بلیط پرواز شیراز به تبریز و بالعکس رو خریدم . بلیط رفت من با قشم ایر بود و بلیط برگشتم رو هم برای سه روز بعدش با ایران ایرتور .
پرواز من به تبریز ساعت ۱۸:۳۰ با هواپیمایی قشم ایر بود که ۵ ساعت تاخیر داشت .اصلا فکرش رو هم نمیکردم که هواپیما این همه تاخیر داشته باشه . عاقبت ساعت ۲۳:۳۰ هواپیما پرواز کرد. در نهایت هواپیما به فرودگاه تبریز نشست و تاکسی فرودگاه رو گرفتم . تا به هتل رسیدم و اتاقم رو تحویل گرفتم ساعت از ۲:۳۰ نیمه شب هم گذشته بود .خوابیدم و سعی کردم زود از خواب بیدار شم تا روز اول رو بخاطر خستگی شب گذشته از دست ندم .صبح ساعت ۷ از خواب بیدار شدم . از پنجره اتاقم چند تا عکس از منظره بیرون هتل گرفتم . هوای تبریز خنک بود .
ائل گلی : برای پیاده روی به پارک ایل گلی که نزدیک هتل بود و یکی از نمادهای شهر تبریز هست، رفتم . ایل گلی (دریاچه مردم ) یا شاه گلی که اصطلاحی ترکی و در اصل به معنی استخرشاه هست که در واقع کاخی زیبا در بین استخری بزرگ همچون جزیره ای کوچک قرار داره که یکی از مکانهای گردشگری شهر تبریز هست که در زمان آق قویونلوها ایجاد شده و در دوره صفویان گسترش یافته و در واقع یک گردشگاه سلطنتی برای درباریان قاجار بوده و بعدها برای ذخیره کردن آب جهت آبیاری مزارع و باغ های شهر در تابستان مورد استفاده قرار میگرفته و در نهایت به تملک شهرداری تبریز در اومده و مورد بازسازی قرار گرفته و شهرداری هم با زیبا سازی فضای سبز و امکانات تفریحی و سرگرمی اون رو به یک مجموعه گردشگری برای عموم تبدیل کرده .
پارک نسبتا شلوغ بود و مردم برای ورزش صبحگاهی و پیاده روی به اونجا اومده بودن . پارک بسیار مفرحی بود . پارکی با درختان کهنسال و دریاچه ای زیبا و بنای زیبای ایل گلی در وسط پارک . ترانه های زیبای آذری از بلندگوی پارک پخش میشد و در دریاچه واقع در پارک هم چند نفر به صورت حرفه ای قایقرانی میکردن .
بعد از حدودا یکساعت پیاده روی برای صرف صبحانه به هتل برگشتم .
صبحانه هتل مفصل و متنوع بود شامل جند نمونه پنیر از جمله از جمله پنیر لیقوان و فتا ، عسل ، شهد عسل ،شیره انگور کره ، ماست خیار وگوجه و انواع مربا از جمله مربای گل محمدی که یکی از سوغاتهای تبریز نیز هست و غذاهای گرم شامل خوراک سوسیس و خوراک سبزیجات و آش و حلیم و کیک .... صبحانه کاملی خوردم و بعد به سمت بخش گردشگری هتل راه افتادم تا اطلاعاتی راجع به جاهای دیدنی تبریز و اطراف تبریز کسب کنم.
مسول اونجا خانمی بسیار مهربان و خوش برخوردی بود که اطلاعات خوبی راجع به جاذبه های گردشگری تبریز و کلا استان آذربایجان شرقی به من دادن و علاوه بر دیدنیهای تبریز به من پیشنهاد دادن که از تور گردشگری هتل که شامل اسکو کندوان و روستای کلیبر و همچنین تور جلفا و جنگلهای ارسباران نیز استفاده کنم . گرم صحبت بودیم که زوج مسافری که در اونا هم در هتل اقامت داشتن به سمت ما اومدن و خواستن که از تور کندوان استفاده کنن . فرصت خوبی نصیبم شده بود که با اونا آشنا شدم و قرار شد ۳ نفره با تاکسی هتل به مدت ۴ساعت به سمت کندوان بریم . از همکاری مسول گردشگری تشکر کردم و به همراه این زوج جوان راهی شدیم . بدون دیدن تبریز ، اولین روز سفرم شده بود تور اسکو و کندوان .
شهر اسکو
در فاصله نه چندان دور از تبریز به شهر کهن اسکو رسیدیم . راننده ما را به سبزه میدان شهر که درخت چنار کهنسالی در وسط آن قرار داشت برد . به گفته کارشناسان این درخت چنار کهنسال که نماد شهر اسکو نیز می باشد قدمتی ۱۲۰۰ ساله داره . در جلوی درخت تندیس یادبود مرد پینه دوزی ساخته شده که سالها همانجا مینشسته و کفاشی میکرده . در آنجا استراحت کوتاهی کردیم و چند عکس گرفتیم و سوار ماشین شدیم و به سمت کندوان حرکت کردیم
روستای حیله ور
یکی از روستاهای تاریخی و شگفت انگیز در مسیر اسکو به کندوان هست که از دید مسافران و گردشگران مخفی و پنهان هست . در حالی که در مسیر اسکو به کندوان در جاده می رویم حفره های متعددی در کنار جاده می بینیم که در واقع این حفره ها، خانه های مدفون روستای حیله ور هست که در دل زمین کنده شده است که این حفره ها همان رسوبات آتشفشانی هست و مردم برای پنهان ماندن از دید دشمنان و بیگانگان خانه هایشان را اینگونه ساخته اند و باستان شناسان علت متروکه شدن روستا را حمله مغولان در قرن هفتم هجری قمری می دانند . گفته میشود حدود ۲۰۰ خانه از این روستا در زیر خاک به دلیل بارندگی و ... مدفون است.
روستای صخره ای کندوان
یکی از روستاهای تاریخی شهرستان اسکو ، کندوان هست که دامنه های کوه سهند قرار داره و به دلیل معماری صخره ای آن معروف شده است . صخره هایی که حاصل فعل و انفعالات آتشفشانی کوه سهند بوده و مردم اونجا با تراش دادن این صخره ها خونه ساختن .کندوان یکی از سه روستای صخره ای دنیاست با این تفاوت که این روستا مسکونی هست ،در صورتی که دو روستای دیگه که در ترکیه و آمریکا قرار داره خالی از سکنه هست . در داخل روستا بازار کوچکی قرار داره که محصولات محلی از جمله عسل ، گردو گیاهان دارویی ، آلو جنگلی ... فروخته میشه خانه های کندویی شکلی که در دل این صخره ها ساخته شده بینظیر هست . توسط لیدر محلی از یکی از این خانه های صخره ای دیدن کردیم و مقداری هم محصولات محلی خریدیم و از آب معدنی این شهر نیز استفاده کردیم .
بعد به تبریز برگشتیم. در هتل استراحتی کردم و بعداز ظهر تاکسی اینترنتی برای بازار بزرگ تبریز گرفتم . بزرگترین بازار سرپوشیده که در اون هر چی که فکر کنید از ملزومات خوراک و پوشاک و لوازم منزل و آشپزخانه و کیف و کفش چرم و فرش دستبافت ... میتونید پیدا کنید . یکی از زیباترین بازارهایی بود که تابحال دیده بودم.
روز دوم
صبح زود صبحانه رو خوردم و به سمت مرکز تجاری لاله تاکسی گرفتم و راهی شدم و بعد از کمی گشت و گذار خرید پوشاک برند به سمت موزه آذربایجان و مسجد کبود تبریز تاکسی گرفتم.
موزه آذربایجان : این موزه یکی از مهمترین موزه های ایران هست که در خیابان امام و جنب مسجد کبود قرار داره . موزه آذربایجان ، دومین موزه باستان شناسی کشور پس از موزه ملی ایران هست و دارای آثار تاریخی و هنری متعلق به دوره پیش از اسلام و دوران اسلامی هست و گنجینه ای از اشیای عتیقه و هنری رو در سه طبقه در خودش جای داده است .
مسجد کبود تبریز واقعا زیباست و از معماری بینظیری برخورداره وقتی وارد مسجد شدم خوشبختانه تعدادی از دانشجویان معماری به همراه استادشون به این مسجد اومده بودن و استاد داشت راجع به معماری و بنا و پیشینه تاریخی این مسجد و معماریهای همزمان با دوره های مختلف توضیحاتی ارایه میداد که من هم در کنار دانشجویان با کسب اجازه استاد ایستادم و با گوش دادن به صحبتهاشون از اطلاعات ایشون بهره بردم و بعد ازشون خداحافظی کردم و از یک خانم خواستم که چند عکس یادگاری با گوشی موبایلم ازم بگیرن که به گفته اونا رنگ آبی مسجد و لباس قرمزی که پوشیده بودم هارمونی خوبی داشت و عکسهای خوبی از آب در اومدن. بعد از مسجد کبود پیاده به موزه آذربایجان و بعد میدان میدان ساعت رفتم چون همگی این اماکن در یک مسیر قرار دارن و بعد از دیدن اونها به سمت پیاده راه تربیت رفتم.
پیاده راه تربیت: در نزدیک بازار بزرگ خیابان یا پیاده راهی قرارداره که سنگفرش هست و در گذشته مسیر جاده ابریشم بوده و بسیاری از خانه های تاریخی و کوچه های تاریخی در این خیابان واقع شده . این پیاده راه پر از مغازه های متنوع پوشاک و لوازم آشپزخانه و دستفروش ... پیاده روی در پیاده راه تربیت بسیار دلچسب بود چرا که خیابانی بسیار زنده و پویا بود علاوه بر زیبایی ، تونستم خریدهای خوبی هم ازاین خیابان داشته باشم . فروشنده های تبریزی همگی مهربان و خوش برخورد بودن .
خانه استاد شهریار : خانه استاد شهریار که در خیابان ارتش محله مقصودیه تبریز نزدیک به همان پیاده راه تربیت می باشد ، منزلگاه استاد شهریار ، شاعر بلندآوازه معاصر ایران و خالق منظومه پرشور حیدربابا بوده که در بیست سال پایانی عمرشان در آن زندگی می کردن که پس از درگذشت ایشان از سوی شهرداری تبریز خریداری شده و با توافق خانواده استاد به موزه ادبی استاد شهریار تبدیل شده است.
مسجد جامع تبریز : مسجد جامع تبریز که به مسجد جمعه و جامع کبیری نیز مشهور هست که از قدیمی ترین عمارت های تبریز محسوب میشه که قدمتش به دوران حکومت پادشاهان سلجوقی (قرون پنجم تا ششم هجری ) تخمین زدن و موقعیت مکانیش جوریه که انگار بازار بزرگ تبریز رو احاطه کرده . از مسجد جامع تبریز هم دیدن کردم که در نزدیکی بازار بزرگ قرار داشت. و سپس به خانه مشروطه رفتم .
خانه مشروطه : این خانه تاریخی که محل همفکری سران مهم مشروطه مثل ستارخان و باقرخان بوده . و دو تندیس طلایی رنگ از این دلیران پر افتخار وطن در حیاط خانه قرار داره و فضای خانه پر از عکسها و مکاتبات دلاور مردان و دلاور زنان دوران مشروطه هست .
روز سوم
صبح ، بعد از خوردن صبحانه ، تصمیم گرفتم به دو مکان دیدنی دیگر بروم . وقت زیادی نداشتم و باید اتاقم رو ساعت ۱۲ تحویل میدادم و به فرودگاه میرفتم .
مقبره الشعرا : همانطور که از نامش پیداست مقبره چند شاعر نامدار از جمله شهریار بزرگ در اینجا قرار داره و همچنین معماری زیبایی هم داره.
در یکی از محله های قدیمی شهر به نام محله ششگلان خانه ای تاریخی قرار داره که محل زندگی شاعر معروف ایرانی پروین اعتصامی بوده . خانه ای دوطبقه با حیاط بزرگ و حوض بزرگی در وسط حیاط و در اطراف هم پر از گلهای رنگارنگ . مجسمه زیبایی از پروین بر روی پله های منتهی به ساختمان خانه قرار داره و در داخل خانه عکسهایی از کودکی پروین و خانواده این شاعر گرانقدر . پروین تا هفت سالگی در این خانه زندگی کرده.
و با عجله یکبار دیگه به پیاده راه تربیت رفتم و با عجله مقداری خرید کردم . چون قیمتهای این خیابان خیلی مناسب بود . به هتل برگشتم و اتاقم رو مرتب کردم و کلید اتاق رو به پذیرش تحویل دادم . و کارهای چک اوت انجام شد و در رستوران هتل ناهارم رو خوردم و یه تاکسی گرفتم و به سمت فرودگاه رفتم . پرواز ایران ایرتور پرواز خوبی بود و آسمان از پنجره هواپیما واقعا زیبا بود . ولی خب با کمال تعجب پذیرایی اون فقط یه بطری کوچک آب معدنی بود . اون هم برای یک پرواز طولانی نزدیک به دوساعت . باز جای لطفش باقی بود که تاخیر نداشت . خب این هم تفاوت بین ایرلاین های داخلی هستش دیگه . سفر خیلی خوبی بود و واقعا تونستم مهارتهام رو تو این سفر ارتقا بدهم . و دوس دارم بازم اگه فرصتی پیش بیاد سفری به این شهر زیبای آذری کشورمون داشته باشم .