چه کسی گفته است، سفر مانند یک فنجان چای برای همه دلپذیر نیست؟ عشق به سفر در وجود همه ما وجود دارد. اما برخی از مردم آن را کشف کرده و پرورش می دهند و برخی نیز تسلیم محدودیت ها و شرایط جامعه شده و این احساس را در خود نابود میکنند. بعد از 29 سال زندگی در این کره ی خاکی تصمیم گرفتم یک مسافرت خارج از کشور داشته باشم و این موضوع رو با همسرم درمیان گذاشتم که خوشبختانه همسرم هم خیلی استقبال کرد، این شد که من دست بکار شدم و شروع کردم به تحقیق و انتخاب مقصد، و در آخر برای تعیین مقصد سفر اولمون به خارج از کشور به استانبول رسیدم.
مقدمات سفر
حدودا سه هفته قبل از سفر کارهای پاسپورت و خرید تور استانبول انجام شد و شروع کردم به برنامه ریزی واسه روزهایی که قرار بود استانبول بمونیم، اول از همه تصمیم گرفته بودیم تا جایی که امکان داره از مترو استفاده کنیم برای همین اولین کاری که کردم نقشه ی متروی استانبول هم توی گوشیم دانلود کردم و هم یک پرینت ازش گرفتم و شروع کردم به پیدا کردن راه های دسترسی به جاهایی که قراربود ازشون دیدن کنیم، کلی سفرنامه خوندم و توی اینترنت هم سرچ کردم از گوگل مپ هم کمک گرفتم و آدرس جاهای دیدنی استانبول و طریقه ی رسیدن به اونارو یادداشت کردم و برای یک سفر پنج روزه من و همسرم به همراه پسرمون آماده شدیم.
لیست قیمت تورهای استانبول 4 شب و 5 روز
روز اول
پرواز ما ساعت 13:00 بود برای همین شب قبل ساعت 24:00 از گرگان راه افتادیم به سمت تهران و ساعت 7 صبح به فرودگاه امام رسیدیم در پارکینگ فرودگاه ماشینو پارک کردیم و به سالن اصلی فرودگاه رفتیم ابتدا از طریق دستگاه هایی که در فرودگاه بود عوارض خروج از کشور را پرداخت کردیم، پرواز ما بدون تاخیر انجام شد و حدودا ساعت چهار به استانبول رسیدیم تا کارهای ورودمونو انجام دادیم و لیدرمونو پیدا کردیم ساعت چهارو نیم شد و تا همه ی مسافرها بیان ساعت پنج بعدازظهر شده بود که به سمت هتل حرکت کردیم.
کلا استانبول خیابوناش خیلی ترافیکه تا برسیم هتل ساعت هفت شب شده بود، هتلی که ما گرفته بودیم cher hotel یک هتل پنج ستاره بود که تا خیابان استقلال و میدان تکسیم حدودا پانزده دقیقه پیاده روی داشت، کارهای چک این رو انجام دادیم و اتاقو تحویل گرفتیم فورا دوش گرفتیم و به طبقه ی هم کف هتل که رستوران در آنجا واقع بود رفتیم و دو عدد پیتزا سفارش دادیم، بعد از خوردن شام ،چون از شب قبل توی راه بودیم و خیلی هم خسته شده بودیم تصمیم گرفتیم زودتر بخوابیم تا فردا صبح با انرژی زیاد به کارهایی که برنامه ریزی کرده بودیم برسیم.
روز دوم (جزیره بیوک آدا و تور کشتی)
صبح روز دوم با انرژی زیاد ساعت شش صبح از خواب بیدار شدیم و آماده شدیم رفتیم طبقه ی هم کف ،رستوران هتل تا صبحانه بخوریم و زودتر ماجراجویی سفرمونو شروع کنیم، از صبحانه های هتل بخوام بگم ما توی این پنج روزی که توی این هتل اقامت داشتیم صبحانه های عالی و متنوعی داشت هرروز دو نوع سوپ داشتن که من واقعا طعم و مزه شونو دوست داشتم، انواع مغزیجات و شیرداغ و شیر سرد و چای و نسکافه، یک نوع آبمیوه، چند نوع مربا کیک های متنوع، پنیرهای خوشمزه، چندمدل کمپوت و میوه و .... واقعا مفصل بود و عالی و نمیشد از صبحانه های این هتل ایرادی گرفت، اتاق های هتل هم تمییز بودن و هرروز نظافت میشد و صابون و شامپو، نسکافه و آب معدنی هرروز شارژ می شدند.
بعداز خوردن صبحانه از هتل بیرون اومدیم و طبق مسیریابی که قبل از سفر از موقعیت هتل تا میدان تکسیم کرده بودم به سمت چپ به راه افتادیم به اولین چهارراه که رسیدیم به راست پیچیدیم و همان خیابان را ادامه دادیم تا به میدان تکسیم رسیدیم، وقتی به میدان تکسیم رسیدیم اول از همه به سمت اصلی ترین جذابیت میدان تکسیم که تندیس مصطفی کمال آتاتورک بنیانگذار جمهوری ترکیه هست رفتیم و چندتا عکس گرفتیم، بعد از آن دنبال یک صرافی گشتیم که بدون مالیات دلارمونو پنج کنیم و براحتی پیداش کردیم، کلا دور میدان تکسیم کلی صرافی هست ولی بعضی هاشون مالیات کم میکنن، دنبالی اونی بگردید که تابلوی NO TAX نوشته روی سردرشون، و اینکه یک مورد دیگه اینه که همه ی دلارهاتونو روز اول چنج نکنین، چون هرروز قیمت ها تغییر میکنه و ممکنه بالاتر بیاد البته ممکنه پایینتر هم بیاد.
بعداز اینکار به سمت مترو تکسیم رفتیم و نفری یک استانبول کارت با استفاده از دستگاه هایی که اونجا بود و البته به کمک متصدی اونجا خریدیم و هرکارتو 50 لیر شارژ کردیم و سوار مترو شدیم به سمت ایستگاه کاباتاش و اونجا پیاده شدیم از ایستگاه کاباتاش که اومدیم بیرون درست روبروی ایستگاه مترو اونور خیابان باجه های فروش بلیط جزیره بیوک آدا هستن ما برای سه نفرمون سه تا بلیط رفت به قیمت نفری 16 لیر خریدیم بهتره بلیط برگشت رو هم وقتی رسیدین جزیره همون موقع بخرید چون موقع برگشت باجه ها خیلی خیلی شلوغ میشن، حدودا ده دقیقه بعد کشتی ها آماده حرکت بودن و ما سوار کشتی شدیم، تقریبا یک ساعت تا جزیره راه هست و دراین یک ساعت کلی توی کشتی خوش میگذره و از دیدن شنای ماهی ها و مناظر و جزیره های بین راه لذت ببرید که لحظه لجظه های سفر غنیمت است.
خب بگذریم، وقتی رسیدیم به محض اینکه پیاده شدیم از کشتی به سمت باجه های بلیط فروشی رفتیم و برای ساعت 13:00 بلیط برگشتمونو خریدیم و با خیال راحت گشت و گزار توی جزیره بیوک آدا رو شروع کردیم، هرچقدر از زیبایی های این جزیره بگم کم گفتم از گل های قشنگش که توی حیاط هرخونه ای کلی گل روییده بود از خونه های شیک و زیباش از کوچه هاش که میشد حس طراوت و زندگی گرفت هرچی بگم کمه، بعد از کمی گشت و گزار سوار یک ون شدیم و کل جزیره رو با اون ون دور زدیمو در آخر خودمونو در کنار اسکله ی زیبای جزیره مهمون اسکندرکباب کردیم، و حدودای ساعت 13:00 به سمت اسکله ای که باید سوار کشتی میشدیم رفتیم که با ازدحام جمعیت برای خرید بلیط برگشت روبرو شدیم اونجا بود که گفتم واقعا خداروشکر که همون بدو ورودمون به جزیره بلیط برگشتو خریدیم.
بعداز رسیدن و پیاده شدن از کشتی دوباره از همون ایستگاه کاباتاش سوار مترو شدیم و به تکسیم رفتیم و یک ساعتی در خیابان استقلال دور زدیم، از باقلواهای استامبول نمیشه گذشت، باز هم خودمونو تحویل گرفتیم و برای خودمون باقلوا خریدیم و سپس به سمت هتل با پای پیاده راه افتادیم، کمی استراحت کردیم و ساعت پنج لیدر اومد دنبالمون و مارو که تور کشتی خریده بودیمو رسوند به کشتی موردنظر، واقعا شب خوبی رو توی کشتی داشتیم همه ایرانی بودن و ما چندتا دوست خوب پیدا کردیم، دیجی هم ایرانی بود و همه پرانرژی و خیلی خوش گذشت.
روز سوم(بازدید از مسجد سلطان احمد و ایاصوفیه و پاساژ ونزیا)
روزسوم هم مثل روز قبل بعداز خوردن صبحانه به سمت تکسیم پیاده حرکت کردیم و از ایستگاه متروی تکسیم به ایستگاه کاباتاش رفتیم، از ایستگاه کاباتاش با خط تراموا 1 به ایستگاه سلطان احمت رسیدیم و با چند دقیقه پیاده روی به مسجد آبی سلطان احمد رسیدیم، بعداز بازدید از این مسجد به سمت ایاصوفیه که درست روبروی مسجد سلطان احمد بود حرکت کردیم بین این دومسجد محوطه ی زیبایی قرار داره که هنگام عبور از این محوطه لذتشو دوچندان میکنه، چند دقیقه در این محوطه قدم زدیم بعد وارد مسجد ایاصوفیه شدیم، از همان بدو ورود معماری زیبا و بزرگی این مسجد مارو مدهوش خودش کرد به دیوارها و سقف و لوسترهای بزرگ این مسجد زیبا خیره بودیم.
واقعا زیبا و محشر بود. از آنجا تصمیم داشتیم به پاساژ ونزیا بریم خودمونو به مترو رسوندیم و سوار خط M2 به سمت ینی کاپی شدیم و ایستگاه وزنه جیلر پیاده شدیم، پنج دقیقه پیاده به سمت مسجد شاهزاده توی راه بودیم و از مقابل این مسجد سوار اتوبوس 36V شدیم و درست دم درب ونزیا پیاده شدیم، مسیرش خیلی طولانیه ولی ارزششو داره، پاساژ خیلی زیباییه و تقریبا اکثر برندهارو داره. ما توی این پاساژ می خواستیم قایق سواری کنیم که متاسفانه قایق هاشون خراب بودن اما درعوض نفری یک بلال به قیمت 7لیر خریدیم که واقعا خوشمزه بود و بعد از کمی خرید به هتل برگشتیم.
روز چهارم(بازدید از موزه ی مادام توسو و پاساژ فروم و آکواریوم سی لایف)
روز چهارم قرار براین بود که اول از موزه ی مادام توسو بازدید کنیم برای همین بعد از یک صبحانه ی کامل و خوشمزه، پیاده به سمت خیابان استقلال راه افتادیم، این موزه اواسط خیابان استقلال قرارداره و واقعا بینظیره پیشنهاد میکنم حتما در سفرهاتون به استانبول از این موزه هم دیدن کنید، ساعت شروع کاری این موزه 10 صبح است و ما که خیلی زود رسیده بودیم دو ساعتی در خیابان استقلال دور زدیم و از مغازه ها و پاساژهای این خیابان دیدن کردیم و بعد سراغ موزه رفتیم. مادام توسو مجسمه ساز مشهوری بود که اولین موزه از کارهای بینظیرشو در موزه ی مادام توسوی لندن به نمایش گذاشت.
مجسمه های این موزه که از جنس موم هستن اینقدر طبیعی ساخته شدن که با نمونه ی طبیعی مو نمیزنن توی این موزه می تونین مجسمه های مومی از افراد مشهور مثل سلبریتی ها، دانشمندان مثل انیشتین خوانندگان معروف مثل مایکل جکسون، ورزشکاران مثل لیونل مسی و ... را ببینید و واقعا بی نظیرند، اگر از این موزه دیدن کنید بلیط آکواریوم سی لایف واقع در پاساژ فروم را با تخفیف دریافت می کنید. بعداز بازدید از این موزه به سمت پاساژ فروم حرکت کردیم، از ایستگاه تکسیم به سمت ایستگاه ینی کاپی رفتیم در نزدیکی ایستگاه ینی کاپی سوار اتوبوس های خط M1A شدیم و در ایستگاه کجاتپه پیاده شدیم بعداز کمتر از پنج دقیقه پیاده روی به مرکز خرید فروم رسیدیم اول از همه بلیط بازدید از آکواریومو با تخفیف تهیه کردیم و از آکواریوم سی لایف دیدن کردیم.
اگربخوام به این آکواریوم نمره بدم نمره ی 5 از 10 میدم چون واقعا قابل مقایسه با آکواریوم اصفهان و یا آکواریوم انزلی نیست پس اگر آکواریوم های توی کشور خودمونو دیدید نیازی نیست از این آکواریوم دیدن کنید چون واقعا در مقابل آکواریوم اصفهان و انزلی حرفی برای گفتن ندارد، بعداز بازدید از آکواریوم مشغول خرید کردن در پاساژ فروم شدیم، و من الان خیلی پشیمونم که بیشتر خرید نکردم.
روز پنجم(روزآخر)
روز آخر سفر فرا رسید و ما واقعا ناراحت بودیم که سفرمون رو به اتمامه، پرواز ما ساعت هشت شب بود و لیدر قراربود ساعت چهاربعدازظهر بیاد دنبالمون، بعد از خوردن صبحانه به اتاقمون برگشتیم و چمدونامونو بستیم و به طبقه ی همکف رفتیم و اتاقمونو تحویل دادیم و چمدون هارو تحویل امانتداری هتل دادیم تا با خیال راحت که تا ساعت چهار بعدازظهر وقت داشتیم بیرون بریم و خوش بگذرونیم، از هتل خارج شدیم و به سمت خیابان استقلال به راه افتادیم از پاساژها و مغازه هایی که دیدن نکرده بودیم دیدن کردیم و خریدهامونو تکمیل کردیم.
بازهم بلال خریدیم، فندق های خیابان استقلالو امتحان کردیم برای بار آخر از باقلواهای بی نظیرشون خوردیم،برای کبوترهای دور میدان استقلال گندم خریدیم و پسرم با لذت و هیجان به کبوترها گندم میداد، نزدیک اومدن لیدر شده بود و خودمونو به لابی هتل رسوندیم چمدونامونو تحویل گرفتیم و منتظر اومدن لیدر شدیم، راس ساعت چهار لیدر اومد دنبالمون و مارو به فرودگاه رسوند، پروازمون بدون تاخیر انجام شد و ساعت دوازده شب به فرودگاه امام رسیدیم و سفر لذت بخشمون به اتمام رسید.
کلام آخر
تا میتونین از زندگی لذت ببرید سفر کنید جاهایی رو که تابحال ندیدو برید و ببینید خوش بگذرونید چون فرصت خیلی کمه تا به خودمون بیاییم میبینم عمرمون تموم شده و پیر شدیم لذتی که سفر کردن در دوران جوانی به آدم میده در دوره کهنسالی نمیده پس تا جوونید برید سفر و از فرصت کمی که بهمون داده شده استفاده کنید.