سفرنامه دیار کردنشین
خداوند در سوره مبارک عنکوبت آیه 20 می فرماید :
" قل سیروا فی الارض فانظروا کیف بدا الخلق "
( بگو در زمین سیر کنید و بنگرید که خداوند چگونه آفرینش را به وجود آورده است)
سلام !
یه سلام نقره ای خدمت حضور محترم شما دوستان لست سکندی و خوانندگان عزیزی که این نوشته را روزی خواهید خواند .
حمیدرضا هستم ، حمیدرضا سواری
یه مرید ، یه عاشق!
عاشوق چشم بسته و بی چون و چرای سفر! سفر ، سفر ، سفر ....
بله ،عاشق جهانگردی، سفر و مسافرت هستم و امروز می خواهم سفرنامه خود را به یادگار ثبت کنم. باشد تا گاهی با نگاهی یادی گردد. در جایی خواندم که "سفر هیچ چیز جز دلتنگی ندارد" اما باید بگویم، برای من چنین نبوده بلکه سفر همیشه دلتنگی هایم را از من گرفته است.
زندگی به من آموخت، برای بهتر دیدن عظمت و شکوه هر چیزی باید کمی از آن دور شد. سعدی که خود نیز بخش های مهمی از زندگی خویش را در سفر گذرانده، معتقد است از خامی تا پختگی، راهی است که باید آن را در سفر پیمود:
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی صوفی نشود صافی، تادر نکشد جامی
در تعریف عامش، مسافرت یا سفر کردن به جابه جایی انسان از محلی به محلی دیگر به هر منظور یا هر مدتی گفته می شود. این جابه جایی می تواند با وسیله یا بدون هیچ وسیله حمل و نقلی صورت گیرد و یکی از ملزومات زندگی فردی/اجتماعی به حساب می آید.
سفریک کلاس درس است، یک کلاس درس دلنشین که بیشتر به زنگ تفریح می ماند تا اتاقی خفه با نیمکت های خشک و قوانین دست و پا گیر و...
البته سفر تنها یک وسیله نیست، بلکه راهی است برای آشنایی با قوانین و افراد مختلف و آداب و رسومشان و در موارد بسیار راهنمایی است برای تشنه کامانی که در جستجوی دریای حقیقت هستند و محلی است برای رها کردن ذهن از مشغله های درگیر کننده که آثار آن می تواند روحی تازه در کالبد انسان خسته ماشین زده ایجاد نماید و تا مدتها با او باشد و بعد از آن، خاطره ای خوش باقی بماند و کوله باری از دانسته ها و عکس ها و فیلم ها و نوشته ها و دوستان جدید که با هیچ سه حرفی دیگر نمی شود آنها را بدست آورد.
برای من سفر، گردشگری و بازدید از مناطق مختلف، یک آرزو و یکی از ایده های دیرینه ام بوده که آشنایی با ناشناخته ها و از نزدیک لمس کردن شناخت ها، آشنایی با شهرهای دیگر، و دیدن مکان های دیدنی، استشمام هوای هر منطقه و دست کشیدن به خاکش و گوش دادن به صدای بادهایش، آداب و رسوم مردمانش، معماری بناهایش، خرید اجناسش و ... همه و همه از چیزهایی است که به خاطرشان سفر را دوست دارم.
خوشبختانه شریک زندگی دارم که او مثل من معتقد است حداقل سالی یکی دو بار سفر باید کرد.
خلاصه کلام اینکه سفر بخشی از زندگی است که سبب می شود روحیه انسان بازشده و با آداب و احوال سایر مردمان آشنا شود .
با درود فراوان به شما لست سکندی های عزیز. البته منظورم فقط اعضای لست سکند نیست، بلکه همه کسانی است که این نوشته را می خوانند، چرا که وقتی کسی در لست سکند باشد و مطلبی را بخواند عضو هم نباشد، در آن هنگام لست سکندی محسوب می شود.
این روزها که به خاطر شیوع بیماری خبیث و ملعون کرونا امکان سفر وجود ندارد. یاد کردن و ذکر خاطرات سفر سالهای پیش شاید مرهمی باشد بر محدویت های تردد و حبس در خانه.
زمانی که دانشجو(1388- 1384) بودم همکلاسی هایی از استان های کرمانشاه و کردستان داشتم و وقتی از آب و هوا، مکانهای دیدنی، آداب و رسوم و ... آن مناطق تعریف می کردند خیلی دوست داشتم آنها را از نزدیک ببینم و لمس کنم، بالاخره سال 1397 این فرصت مهیا شد و به اتفاق خانواده راهی این دیار شدیم.
کرمانشاه که نام قدیم آن باختران بوده است؛ یکی از قدیمیترین شهرهای ایران محسوب میشود که طبیعت و آثار تاریخی زیبایی دارد. بنابراین سفر به کرمانشاه هم برای علاقهمندان به طبیعت و هم دوستداران آثار تاریخی جذاب خواهد بود.
مسیر سفر به کرمانشاه
فاصله اهواز تا کرمانشاه نزدیک به 496 کیلومتر است. برای طی کردن این مسیر باید ابتدا در در شهر اهواز خود را به سه راه خرمشهر یا میدان انقلاب جدید برسانید، بعد از آن خود را در مسیر بزرگراه اهواز شوش وارد کنید و به ترتیب ادامه دهید. اندیمشک ← جاده پلدختر اندیمشک ← پلدختر ← اسلام آباد غرب ←جاده کرمانشاه اسلام آباد غرب و در نهایت کرمانشاه می رسیم می رسید. البته مسیر دیگری هم دارد و آن اهواز ←اندیمشک ← خرم آباد ←کرمانشاه است. ولی ما مسیر اول را انتخاب کردیم.
آغاز سفر
روزسه شنبه 4 اردیبهشت ماه، سفر 7 روزه ما به دیار کردنشین آغاز گردید، حدود ساعت 12 ظهر بود که با تعطیل شدن مدارس با یک دستگاه سمند که تازه خریده بودمش، به طرف کرمانشاه راه افتادیم. همه چیز از قبل دقیقاً برنامه ریزی شده بود. اولش کمی نگران از دست دادن چند روز کاری و همینطور مدرسه نرفتن بچهها بودیم ولی واقعاً این سفر ارزش بیشتر از اینها را داشت و از اینکه کرمانشاه و کردستان را انتخاب کردیم بسیار خوشحال بودیم و همیشه از آن به عنوان رویایی ترین سفر یاد می کنیم. این سفر بسیار پربار و مفید بود، و این که چه قدر خوش گذشت بماند، فقط این را بگویم، مهمان نوازی و رادمردی مردم غیور کرد چه کرمانشاه و چه کردستان تاثیر شگرفی روی ما گذاشت. حوالی ساعت 7 بعد از ظهر به کرمانشاه رسیدیم و در خوابگاه مستقر شدیم (لازم به ذکر است که برای خوابگاه در کرمانشاه و کردستان هزینه ای پرداخت نکردیم چون از طرف اداره بوده است)
روز اول: باغ گلها و باغ پرندگان
چون ما عاشق طبیعت و سرسبزی هستیم؛ اول از همه سراغ باغ گلهای کرمانشاه را گرفتیم. این باغ بعد از باغ گلهای اصفهان جایگاه دوم را در میان باغهای گل در سراسر کشور دارد. در سال 1393 در زمینی به مساحت 5 هکتار در روبروی بیمارستان سینای کرمانشاه ساخته شده که ۳ هزار و ۵۰۰ مترمربع از این مساحت برای طراحی آب نماهای زیبای باغ اختصاص یافته و مابقی آن برای طراحی معابر دسترسی به کار رفته است.
باغ گلهای کرمانشاه با قابلیت کشت ۴ هزار گونه گیاهی و ۴ باغ گل های ایرانی، ژاپنی، فرانسوی و ایتالیایی ساخته شده و گیاهان موجود در آن با استفاده از بذرهای مرغوب و باکیفیت هلندی کشت شدهاند. این باغ بزرگ و زیبا شامل بخش های مختلفی است که از جمله آن ها می توان به نمایشگاه کاکتوس، برکه ها، آبراه ها، تپه های چمنی، گل های فصلی، آکواریوم، درختچه ها، باغ صخره ای، باغ انگلیسی، باغ ژاپنی، باغ فرانسوی و باغ ایرانی اشاره کرد.
گفتنی است که گونه های مختلف گل و گیاه این بخش ها از کشورهای مختلف جمع آوری شدهاند. در این باغ بیش از ۱۰۰ نوع کاکتوس، ۳۰۰ نوع درختچه و هزاران نوع گل های رنگارنگ وجود دارد و نمی توان از تماشای آن ها سیر شد و از طرفی با وجود کارشناسانش می توان راهنمایی هایی در مورد پرورش انواع گل ها کسب کرد. پس از بازدید از این مجموعه که حدودا دو ساعت به طول کشید به مکان دیدنی دیگر شهر یعنی باغ پرندگان که تقریبا مجاور آن است رفتیم. (برای بازدید از باغ گلها نیازی به خرید ورودی و پرداخت هزینه نیست)
باغ پرندگان
بعداز گشت و گذار در باغ گلها به یکی دیگر از جاذبه های گردشگری کرمانشاه، باغ پرندگان که در نزدیگی باغ گلها است، رفتیم. باغ پرندگان صدف یکی از جاذبههای گردشگری استان و شهر کرمانشاه است که در کمربندی شهر کرمانشاه و در مجاورت پارک ارغوان قرار دارد. این مجموعه با مساحت 2 هکتار در سال ۱۳۹۰ به بهرهبرداری رسیده است و در آن ۳۰ هزار پرنده در قالب ۱۳۰ گونه نگهداری میشود و از همین رو، یکی از بزرگترین باغهای پرندگان در خاورمیانه بهشمار میرود.
در این باغ بیشتر پرندگان وارداتی هستند و از آمریکای جنوبی و آسیای شرقی خریداری شدهاند. در این مجموعه پرندگانی همچون قوی مشکی استرالیایی، قوی سفید، توکان (پرنده سندباد)، شترمرغ، فلامینگو، طاووس آفریقایی، قرقاول آمریکایی، 12 گونه کامل مرغ و خروس، پرندگان شکاری، طوطی، جغد، کبوتر و … نگهداری میشوند. علاوهبر پرندگان متنوع، وجود صندلیهای چوبی، قارچهای بزرگ از جنس سیمان، پلهای کابلی معلق چوبی، مسیر نیزار، آبشار، رودخانه و استخر، زیبایی و جذابیت این مجموعه را افزون نموده است. این باغ مجهز به پانسیون و بیمارستان تخصصی پرندگان نیز میباشد. (ورودی هر نفر 5000 تومان)
روز دوم؛ بیستون، سراب صحنه و معبد آناهیتا
صبح زود بیدار شدیم که سریع صبحانه را بخوریم و به سمت بیستون حرکت کنیم؛ زیرا بیستون حدود 30 کیلومتر با کرمانشاه فاصله دارد. در مجموعه بیستون چند ساعتی را به تاریخگردی گذراندیم؛ در این مجموعه از کتبیه جهانی داریوش بزرگ، مجسمه هرکول، سراب بیستون، بقایای پل ساسانی، فرهاد تراش، غارهای باستانی، نقش برجسته گودرز دوم و بلاش و کلی بناهای تاریخی دیگه بازدید کردیم. مجموعه بیستون در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. کتیبهی بیستون نخستین سنگنوشتهی جهان، نخستین متن شناختهشدهی ایرانی، از آثار هخامنشیان، بزرگترین سند تاریخی ایران و جهان بر دامنهی کوه بیستون هست و شرح پیروزی داریوش بزرگ را نشان میدهد و از مهمترین آثار ثبتشدهی ایران در میراث جهانی یونسکو است.
این کتیبه بافاصلهی 70 متر از سطح زمین حکشده، ارتفاع لوح کتیبهی بیستون حدود 8 متر و طول آن 22 متر است. متن کتیبه در 525 سطر و 5 ستون نوشتهشده است. نقشهای کتیبه از فاصلهی دور و با توجه به داربستی که برای مرمت در جلوی کتیبه بستهاند، قابلدیدن نبودند و مسئول میراث فرهنگی که در آنجا حضور داشت، از روی عکسهای بزرگی که از کتیبه گرفته بودند، این توضیحات را داد:
تندیس هرکول
کمی جلوتر از کتیبهی داریوش به تندیس هرکول میرسیم که 2200 سال است بر دامنه ی کوه نشسته و استراحت می کند.
تندیس هرکول، خدای جنگ یونانیان، بر دامنهی کوه بیستون به نشانهی پیروزی یونانیان بر ایرانیان در دوران سلوکی ساخته شد. هرکولِ بیستون، خدای جنگ نماد قدرت و مردانگی بوده است.
غار شکارچیان
چندین غار (مرتاریک، مردور، مر خر، مر آفتاب) در دامنهی کوه بیستون وجود دارد که معروفترین آنها غار شکارچیان است و در آن ابزارهای سنگی و استخوانی مربوط به شکار همینطور تراشِ سنگ و همینطور استخوانهایی مربوط به حیواناتی مانند اسب وحشی، گراز، غزال، گاو وحشی و گوزن متعلق به 70 تا 40 هزار سال پیش کشف شد. هنگام بازدید از مجموعه بیستون باران بهاری تندی گرفت و برای اینکه خیس نشویم به غار شکارچیان پناه بردیم .
فرهاد تراش
فرهادتراش یا فراتاش، دیواره ی عظیمی است که در قسمت غربی کوه بیستون بر روی کوه حجاری شده است. با ارتفاع 45 متر و عرض حدود 200 متر و مربوط به دوره ی ساسانی است. برخی باستان شناسان عقیده دارند اینجا مکانی بوده که قرار بوده کاخی در آنجا ساخته شود و با مرگ پادشاه، نیمهکاره رها میشود و برخی دیگر معتقدند که منظور از ساخت این صفحه، نوشتن و نمایاندن یک واقعهی تاریخی بزرگ توسط خسروپرویز ساسانی بود بنا به داستانهای قدیمی، فرهاد تراش، اثرِ تیشهی فرهاد بر کوه بیستون به خاطر عشق به شیرین است.
نظامی گنجوی در کتاب خسرو و شیرین خود، از این اثر، بسیار یاد کرده است.نظامی از مردی به نام فرهادِ کوهکن مینویسد که عاشق شیرین میشود. بر اساس این افسانه، خسروپرویز به فرهاد دستور میدهد که دور کوه بیستون را برش بزند تا به آب برسد و اگر موفق شد میتواند با شیرین ازدواج کند. پس از سالها و کندن نیمی از کوه، آب پیدا میشود ولی خسروپرویز به فرهاد خبر میدهد که شیرین فوت کرده است. فرهاد هم از ناراحتی، تبر را به بالا میاندازد و در اثر ضربهی تبر، در جا میمیرد. بیستون را عشق کند ولی شهرتش فرهاد بُرد (هزینه ورودی بیستون برای هر نفر سه هزار تومان می باشد و کودکان زیر 7 سال نیاز به خرید بلیت ندارند).
سراب دربند صحنه و دنده کباب
پس از تاریخ گردی در مجموعه بیستون به سمت شهرستان صحنه که در فاصله 25 کیلومتری بیستون قرار دارد حرکت کردیم. بعد از ورود به شهرستان صحنه بدون مقدمه به سراب صحنه که در قسمت شمالی شهر قرار دارد و یکی از مناطق خوش آب و هوا در این شهر محسوب می شود، رفتیم. وجود آبشارهای زیبا و خروشان و طبیعتی چشم نواز و همچنین ایجاد اقامتگاه و اماکن تفریحی در این منطقه، مسافران و گردشگران زیادی را برای گذراندن اوقاتی خوش به این مکان جذب کرده بود . دربند صحنه، دره ای بسیار زیبا پوشیده از انواع درختان سر سبز و مثمر می باشد. اين آبشار در فصل بهار از مكانهاي ديدني و زيباي صحنه محسوب مي شود اما در هر فصل ديگري نيز جلوه اي خاص دارد.
سراب دربند صحنه از چهار چشمه اصلي سرچشمه گرفته و باعث تشكيل آبشاري شده كه آب آن از شمال به جنوب جريان دارد. اگر به دربند صحنه رفتید حتما ناهار را آنجا بمانید و خودتان را به یک دنده کباب خوشمزه مهمان کنید. اطمینان میدهم که طعم این غذای سنتی کرمانشاهی را از یاد نخواهید برد. قیمت هر پرس دنده کباب 80 هزار تومان قیمتگذاری شده بود (دنده کباب از گوشت دنده گوسفند تهیه میشود. و به همراه پیاز و سیر و دیگر طعم دهنده ها طعم دار میشود. دنده کباب یکی از غذاهای مهم شهر کرمانشاه است، که در مهمانی ها یا مجالس مهم سرو میشود). از غذاهای محلی کرمانشاه نیز میتوان به: خورش خلال، آش عباسعلی، آش ترخینه، سیب پلو، خورش کنگر، آش سورانه، آش دانه کولانه، کوکوی پاغازه، آش شلم، ونوشک پلو، کشک و بادمجان کرمانشاهی، جرگوبز و دست پیچ (کوفته) کرمانشاهی، اشاره کرد.
معبد آناهیتا
پس از آنکه ناهار را خوردیم به معبد آناهیتا در 30 کیلومتری صحنه رفتیم؛ این معبد در شهر کنگاور قرار دارد. پرستشگاه سنگی آناهیتا بعد از تخت جمشید دومین بنای سنگی ایران از نظر وسعت محسوب میشود. در ایران باستان این بنا برای پرستش الهه آب که به آن آناهیتا میگفتند، استفاده میشد. قدمت معبد آناهیتا به دوران هخامنشیان بازمیگردد؛ البته اتمام ساخت بنا به دروه ساسانیان میرسد. بعد از بازدید از معبد آناهیتا؛ باید حدود 90 کیلومتر رانندگی میکردیم تا به کرمانشاه برسیم. بنابراین سعی کردیم خیلی سریع از معبد بازدید کرده و به کرمانشاه بازگردیم و برای دیدن مناطق دیگر آماده شویم (ورودی معبد آناهیتا برای هر نفر ایرانی 2500 تومان و اتباع خارجی 15000 تومان می باشد). به علت فیلم و عسکبرداری زیاد در بیستون و دربند صحنه شارژ دوربین تمام شد و متاسفانه عکسی از معبد آناهیتا نتونستم بگیرم.
روز سوم : طاق بستان ، پارک کوهستانی و جوانرود
طاق بستان نیز همانند بیستون مکان بی نظیری است که با خاطر عظمتش گردشگران و مسافران ایرانی و خارجی زیادی را جذب خود می کند (گردشگران، روسی، اتریشی و آلمانی زیادی را مشاهده کردیم). طاق بستان که 1500 سال پیش در زمان ساسانیان ساخته شد، شاهکار و شکوه هنر ساسانی است که تفرجگاه شاهان و برای نمایش قدرت آنان ساخته شده و صحنه هایی از تاج گذاری خسرو پرویز، اردشیر دوم، شاهپور دوم و سوم و چند کتیبه با خط پهلوی و نقوش برجسته ای از مراسم شکار گرازی توسط سوارکاران و نواختن موسیقی با چنگ، در دو طاق کوچک و بزرگ حک شده است.
طاق بستان در زبان کرمانشاهی، تاق وه سان، به معنی طاقی از سنگ است و در مسیر جاده ی ابریشم قرار دارد. در بالای طاق بزرگ، سه تندیس دیده میشود، فروهر در سمت راست، شاه در وسط و آناهیتا فرشته ی آب که نماد سرسبزی و خرمی است در سمت چپ قرار دارد. یکی از ویژگیهای این مجموعهی تاریخی، وجود چشمههای جوشان آب در کنار سنگ نگارهها و طاقهای سنگی است. پس از بازدید از طاق بستان و گرفتن فیلم و عکس به پارک کوهستان که در نزدیکی مجموعه طاق بستان می باشد رفتیم.
آواز دلنشین پرندگان، خنکی مطبوعی که درختان انبوه به ارمغان میآورند، همراه با طنین زیبای آبشار ها، پارک کوهستان را به قطعه کوچکی از بهشت تبدیل کرده است. پارک به دلیل قرار گرفتن در دامنه کوهپایه های طاق بستان، از زیبایی خاصی برخوردار است. یک مسیر پیادهروی داخل پارک کوهستان قرار دارد که توسط درختان کهنسال احاطه شده است. سراسر پارک پوشیده است از گل های رنگارنگ که زیبایی خیره کنندهای به پارک بخشیدهاند. در طول مسیر پیاده روی چندین آلاچیق قرار گرفته است که بازدید کنندگان میتوانند آنجا استراحت کنند. بخش بزرگی از جذابیت پارک کوهستان، مدیون دو آبشار مصنوعی است که در آن ساخته شده است (برای بازدید از پارک کوهستان نیازی به خرید ورودی و پرداخت هزینه نیست و به صورت رایگان می باشد).
حدود دو ساعت برای بازدید از این پارک وقت گذاشتیم. بعد از اینهمه بازدید و هیجان بسیار از دیدن این همه شگفتی، حسابی گرسنه شده بودیم. برای صرف نهار دوباره به طاق بستان برگشته و رستوران باصفایی که روبروی محوطه ی طاق بستان قرار داشت را انتخاب کردیم که در حیاطش، تخت های چوبی قرار داده بودند و میتوانستیم لذت خوردن دنده کباب معروف کرمانشاه را در هوای بینهایت مطبوع بهاری دوباره تجربه کنیم (ورودی طاق بوستان برای هر نفر ایرانی 5000 تومان و اتباع خارجی 50000 تومان می باشد و ساعات بازدید در شش ماه اول سال از ساعت 8 تا 20 و در شش ماهه دوم 9 الی 20 می باشد).
مسیر شهر جوانرود
بعد از کمی استراحت به سمت جوانرود راه افتادیم. در دامنه ی کوهی در جاده ی جوانرود به سمت پاوه، روستایی به نام قوری قلعه قرار دارد که غاری با همین نام در دل کوه در این روستا قرار گرفته است.غار قوری قلعه، بزرگترین غار آبی در قارهی کهن آسیا، با پیشینهی 65 میلیون سال است. درنهایت افسوس، زمانی به غار رسیدیم که امکان بازدید از داخل غار وجود نداشت و فقط توانستیم از جلوی ورودی غار، حوضچههایی را که در جلوی غار وجود داشت ببینیم.در کنار غار قوری قلعه، فروشندگان صنایعدستی که بیشتر ظرفهایی از مس و چوب و خوراکیهای محلی داشتند، به چشم میخوردند.
سبزیهای کوهی مثل آویشن، بهارنارنج، پونهی کوهی و سماق کوهی، همینطور شیرهی انگور و رب نارنج و رب لیمو از چیزهایی بودند که نمیشد از خریدشان صرفنظر کرد. پس از رسیدن به جوانرود به بازارچه مرزی آن رفته، مقداری وسایل و سوغاتی خریدیم. و به این ترتیب کرمانشاه گردی ما به پایان رسید. مکانهای دیدنی دیگر استان کرمانشاه که متاسفانه فرصت بازدید از آنها در این سفر مهیا نشد عبارتند از : گوردخمه دکان داوود، سراب نیلوفر، تالاب هشیلان، طاقگرا، غار دو اشکفت، تنگ گولم، موزه پارینه سنگی، آبشار پیران، غار پرآو، روستای داریان، بنای تاریخی زیچ منیژه
سوغات محلی کرمانشاه
از سوغات محلی کرمانشاه نگذرید که ضرر خواهید کرد. معروفترین سوغات کرمانشاه عبارتند از: روغن حیوانی، نان برنجی، اک، نان خرمایی، شیرینی بژی، نان روغنی، گیوه ولباس محلی کردی.
کردستان
قبل از آغاز سفر به کردستان نگاهی گذرا به تاریخ ، فرهنگ و و آداب و رسوم آن بیندازیم
استان کردستان منطقه ای کوهستانی است که با ارتفاع متوسط ۲ هزار متر از سطح دریا از مرتفع ترین استان های کشور می باشد. ریزش های جوی در نقاط مرتفع به صورت برف و در بخش های کم ارتفاع غالباً به صورت باران می باشد. اختلاف ارتفاع بین بلندترین و پست ترین نقاط استان به حدود ۲۴۰۰ متر می رسد که کوه شاهو در جنوب غربی استان با ارتفاع ۳۳۰۰ متر بلندترین و منطقه آلوت در بانه با ارتفاع حدود ۹۰۰ متر کمارتفاع ترین نقطه استان می باشد که این اختلاف ارتفاع موجب به وجود آمدن اقلیم های متفاوت می گردد.
از نظر تنوع اقلیمی و وجود عوارض طبیعی، استان کردستان دارای جاذبه های متنوع و ارزشمندی است به ویژه اینکه اغلب شهرهای استان به علت قرارگیری بر روی تپه های بلند و شکل تپه ماهوری آنها چشم اندازهای زیبایی را به وجود آوردهاند. در دو ماهه اول سال یعنی فروردین و اردیبهشت به علت بارندگی های زیاد و در نتیجه سرسبزی منطقه بهترین زمان برای برگزاری تورهای طبیعی و دیدار مسافران از طبیعت کردستان است.
رودخانههای (قزل اوزن، سفید رود، سیروان و زرینه رود) این استان عموماً به دو حوزه آبریز دریای خزر و دریاچه ی ارومیه می ریزند و تعدادی نیز وارد کشور عراق میشوند. کردستان دارای چهار دریاچه زریوار در مریوان، دریاچه پشت سد قشلاق در ۱۵ کیلومتری شمال شهر سنندج، دریاچه پشت سد گاوشان در ۴۵ کیلومتری جنوب سنندج و دریاچه پشت سد بوکان در شمال شهر سقز می باشد.همچنین پوشش جنگلی استان کردستان با وسعتی معادل ۳۲۰ هزار هکتار در نواحی غربی استان قرار گرفته و بعد از جنگل های شمال کشور در مرتبه دوم قرار دارند این جنگل ها از شمال بانه شروع شده و شهرستان مریوان و قسمت جنوب غربی استان را نیز در بر میگیرد و بیشتر شامل بلوط، مازو، گلابیوحشی، زبان گنجشک، آلبالوی وحشی میباشند، ترکیب کوه، جنگل و رودخانه در مناطق غربی استان مناظر و چشماندازهای زیبایی را به وجود آورده است که بیشتر دوستداران طبیعت را به خود جذب کرده است، تعداد زیادی از انواع پستانداران، پرندگان و خزندگان همانند آهو، قوچ و میش ارمنی، خرس قهوه ای، گراز، گرگ، گربه پالاس، خرگوش و انواع پرندگان در این استان دیده می شوند .
سابقه تاریخی کردستان
کردستان قلمرو جغرافیایی بسیار گستردهای شامل مناطق کردنشین ایران، ترکیه، عراق، سوریه، ارمنستان و آذربایجان است که در گذشته همه این مناطق جزو ایران بودند و اکنون استان کردستان بخش کوچکی از این محدوده جغرافیایی است.
آثار باستانی و محوطه های تاریخی متعدد و پراکندهای از دوران قبل از تاریخ تا دوران اسلامی در استان وجود دارد که همگی آنها مؤید تاریخ با سابقهی استان کردستان هستند به ویژه اینکه پایه گذار اولین حکومت قدرتمند و اصیل ایرانی «مادها» نیاکان کردهای امروزی بودند، اما متأسفانه به دلایل متعدد طبیعی و اجتماعی همانند شرایط اقلیمی و آب و هوایی، ریزش های جوی سالانه نسبتاً زیاد و رطوبت نسبی بالا و زمستانهای سرد، عاملی در تخریب، فرسایش و آسیب رساندن به آثار و اماکن قدیمی منطقه بوده است.
از طرف دیگر تهاجمات متعدد و پی درپی اقوام باستانی، به ویژه آشوری ها به این سرزمین که در جنگ های ویرانگر خود سرزمین های مغلوب را تخریب کرده و می سوزاندند، نیز در تخریب آثار کردستان سهم زیادی داشته است. با این وجود هنوز برخی آثار قدیمی به جا مانده قابل بازدید در استان، شکوه و عظمت گذشته این منطقه از ایران را مشخص می سازد، از جمله قلعه باستانی «قم چقای» در شمال غربی بیجار که در ردیف شاهکارهای با ارزش تاریخی مربوط به سده ۸۰۰ تا۹۰۰ قبل از میلاد به شمار می رود، همچنین تپه باستانی «زیویه»، غار «کرفتو»، نقش برجسته «اورامانات» و سایر آثار دیگر که از جاذبه های تاریخی و مهم استان محسوب می گردند.
ویژگیهای فرهنگی کردستان
یکی از مهمترین جاذبه های استان کردستان، ویژگیهای فرهنگی آن است که نمونه این ویژگی ها در سراسر کشور کم نظیر هستند. این ویژگیها بیشتر در عوامل فرهنگی همانند: زبان، لباس، موسیقی، رقص، جشن ها و مراسم خاص و صنایع دستی بارزتر از سایر عوامل فرهنگی نمایان شدهاند. این ویژگیهای فرهنگی برخلاف سایر مناطق کشور هنوز در این استان به صورت پویا در زندگی مردم جاری است؛ با وجود پیشرفت ارتباطات و در نتیجه استحاله فرهنگی و از بین رفتن بسیاری از فرهنگ ها، خوشبختانه فرهنگ مردم کردستان به علت ریشه های عمیق آن پویاتر از گذشته در بسیاری موارد همانند موسیقی بر سایر مناطق هم جوار و کشوری نیز تأثیرگذار بوده است.
زبان
زبان مردم کردستان زبان کردی است که همانند زبان فارسی در مجموعه زبان های گروه هند و اروپایی قرار می گیرد و دارای قواعد خاصی از لحاظ دستوری و نوشتاری می باشد . به علت وسعت زیاد مناطق کردنشین این زبان دارای لهجه های اصلی و زیرلهجه زیادی می باشد .در تقسیم بندی لهجه ها، مردم شهرستانهای سقز و بانه و بخشی از مریوان با لهجه «سورانی» صحبت می نمایند. مردم سنندج، دیواندره و بخشی از مریوان و کامیاران با لهجه «اردلانی»، مردم شرق استان شامل قسمت هایی از شهرهای قروه و بیجار با لهجه خاصی که نزدیک به لهجه «کلهری» می باشد صحبت نموده و مناطق جنوب غربی استان که عموماً شامل منطقه باستانی و سرسبز اورامان و سروآباد می باشد با همان لهجه هورامی که تشابه زیادی با متن کتاب اوستا سروده زرتشت پیامبر ایرانی دارد صحبت می نماید.
موسیقی
استان کردستان یکی از غنی ترین استان های کشور از نظر موسیقی است. گروههای مختلف موسیقی در استان، وجود اساتید موسیقی در تهران و شهرهای بزرگ کشور که برخاسته از استان کردستان می باشند و همچنین ساخت سازهای موسیقی به علت پیشرفت صنایع چوبی و نازککاری در کنار استعداد موجود موسیقی در این استان؛ کردستان را به مهد موسیقی کشور تبدیل نموده است.
لباس کردی
لباس کردی از زیباترین نوع پوشاک ایرانی است و این زیبایی در پوشاک زنان این منطقه از تجلی بیشتری برخوردار است. دامنهای بلند و بعضاً پرچین پیراهنها و رنگارنگی آن به همراه بخش های دیگر این پوشش هر بیننده ای را متقاعد می کند که به این زیبایی اعتراف نماید. هرچند لباس کردی در نگاه اول یکسان به نظر می رسد اما هر منطقه و ناحیه لباس خاص خود را دارد و از نوع پوشش می توان فهمید که شخص متعلق به کجاست.
جشنها و مراسم خاص
مهم ترین و عمومی ترین جشنی که در میان مردم کردستان مرسوم است برگزاری جشن نوروز است، جشن نوروز در اقصی نقاط کردستان به صورت خود جوش همراه با مراسم رقص کردی و برپایی آتش برگزار می گردد.
عید فطر و عید قربان نیز به عنوان اعیاد مذهبی دارای اهمیت خاص هستند، همچنین میلاد پیامبر اکرم(ص) نیز به عنوان جایگاه ویژه ای در میان مردم استان می باشد، علاوه بر این ها جشن معراج پیامبر و شب نیمه شعبان«برات» نیز جزو اعیاد این منطقه است.
شروع سفر به سنندج
صبح ساعت 9:30 با تحویل خوابگاه، کرمانشاه را به مقصد سنندج ترک کردیم. فاصله کرمانشاه تا سنندج 135 کیلومتر است. با ورود به استان کردستان به چند کیلومتری سنندج که رسیدیم، با جادهای هیجانانگیز با چشماندازی تماشایی رو به رو شدیم و ساعاتی برای عکاسی و لذت بردن از مناظر بکر اطراف توقف داشتیم. بعد ازظهر به سنندج رسیدیم و برای صرف نهار و استراحت وارد خوابگاه شدیم.
عمارت خسرو آباد
صبح روز بعد به یکی از عمارتهایی که خیلی زیبا و باصفا بود رفتیم. عمارت به خانههای بسیار بزرگ اطلاق میشود که نشاندهندهی نوعی زندگی اشرافی و اعیانی است و از زمانهای بسیار دور در میان حاکمان و والیان ایرانی رایج بوده است.عمارت خسرو آباد در سال ۱۲۲۳ هجری قمری، در زمان حکومت قاجار بنا شد. بانی این عمارت شخصی به نام امان الله خان اردلان والی، از حاکمان معروف کردستان در زمان قاجار بوده است. برخی از صاحب نظران معتقدند که قسمت شرقی بنا که به آن قصر گفته میشود، در دوران زندیه ساخته شده و گسترش و تکمیل مجموعه توسط امان الله خان اردلان صورت گرفته است.
در عمارت خسرو آباد کتیبهای وجود دارد که نام امان الله خان اردلان والی کردستان، فتحعلیشاه قاجار پادشاه وقت و تاریخ ۱۲۲۳ هجری قمری بر روی آن دیده میشود.این عمارت مدتی مقر حکومتی و نظامی شهر محسوب میشده، اما بیشتر مکانی برای برگزاری جشنها، مراسم و تشریفات و همچنین اقامتگاه افراد حکومتی بوده است. به عنوان مثال، مراسم عروسی تنها دختر فتحعلیشاه قاجار یعنی حُسن جهان خانم با پسر امان الله خان اردلان در این عمارت برگزار گردید.
مجموعهی باغ و عمارت در سال ۱۳۱۷ هجری قمری (۱۲۷۵ هجری شمسی) توسط نوهی امانالله خان به شخصی به نام صادق خان اعزاز الملک واگذار گردید و حدوداً تا ۵۰ سال پیش همچنان بناهای جدیدی با سبکهای معماری قاجاری و پهلوی به این مجموعه اضافه شد.در سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۹ ترمیم و بازسازیهایی روی مجموعهی باغ و بناها انجام گرفت و در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید(ورود به این عمارت نیازی به هیچ هزینه ی ورودی ندارد).
حمام خان
بعد از عمارت خسروآباد به یکی از محلههای قدیمی، برای بازدید از حمام خان رفتیم این حمام در زمان حکومت امانالله خان اردلان، والی کردستان، ساخته شده بود و تقریبا شبیه حمامهایی بود که داخل شهرهای دیگر دیده بودم، سردر ورودی، هشتی، سربینه (حمام سرد)، میاندر، بینه (حمام گرم)، خزینه، خلوتی و آبانبار اضافه داشت.ویژگی بارز حمام خان داشتن تزئینات آهکبری با نقش و نگار متنوع و کاشیکاری هفترنگ با موضوعهای مختلف بود.
تمام سطح داخلی فضاهای حمام سرد (سربینه) و حمام گرم، خلوتیها و حتی خزینه با نقشهای مختلف آهکبری شده بود.در آهکبریها از نقشهای گل و گیاه، هندسی، حیوانات و ترکیب انسان و پرندگان استفاده شده بود و و جلوه خاص زیبایی داشت(هزینه ورودی حمام خان برای هر نفر ایرانی 3000 تومان و اتباع خارجی 20.000 تومان می باشد).
بازار سنندج و آش هالاو
جالبترین بخش بازار فروشگاههاییاند که لباس کردی میفروشند. این قدر رنگ بندیهای شاد و متفاوتی دارند که از همون لحظه اول جلب توجه میکنند و آدم هوس میکنه که یکیشون رو داشته باشه. این تنوع و رنگبندی های شاد خرج روی دست ما گذاشت و همسر محترم و دخترنازم نزدیک به یک سوم هزینه سفر را از این بازار خرید کردند . آن موقع همکلاسی های من می گفتند، تعارف توی کردستان با خیلی از جاهای دیگه تفاوت دارد، اگر کُردها شمارو به منزلشون یا یه لیوان چای دعوت کنند معمولا دعوتشون از صمیم قلبه و از روی تعارف نیست و این را از نزدیک دیدم و لمس کردم.
وقتی مغازه دار فهمید اهل کردستان نیستیم با اصرار زیاد ما را به منزلشان برد، برای ناهار کباب کرد و آش هالاو(یکی از غذاهای سنتی کردستان، که بهش آبگوشت غوره هم میگن) درست کرده بودند، این آش از نخود، برنج، گوشت ماهیچه، چغندر، پیاز، برگ چغندر، آبغوره و زعفران درست می شود و مثل آبگوشت خورده میشد. ولی کباب کرد تفاوت چندانی با کباب دیگر مناطق کشور ندارد. و از آن روز دوستی بین ما و صابر رحیمی شروع شد و هنوز ادامه دارد. از غذاهای محلی دیگر کردستان : قایومه، آش دانه کولانه، کلانه، شلکینه، خورش گیلاخه کردستان و آش سه نگه سیر می توان نام برد.
عمارت آصف وزیری
بعد از ناهار به یکی از قدیمیترین خانههای این شهر، که به سبک معماری اسلامی ساخته شده بود و زیبایی چشمنوازی داشت،رفتیم .عمارت آصف یا خانۀ آصف وزیری مربوط به دوره قاجار است و در سنندج، خیابان امام خمینی، روبروی موزه سنندج واقع شده است. این اثر در سال ۱۳۷۵ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. عمارت آصف با نام خانه کرد در سنندج معروف است.
این عمارت به عنوان نمادی از هویت فرهنگی مردم کرد و گنجینه مردمشناسی مردم کرد از با ارزشترین آثار فرهنگی و تاریخی کردستان است. عمارت آصف شامل فضاها و غرفههای نمایشی موزه است، که یکی از قدیمیترین بناهای شهر سنندج محسوب میشود. این عمارت توسط «آصف اعظم» (میرزا علی نقی خان لشکر نویس) در دوره صفویه احداث شد. شکلگیری عمارت آصف به چهار دوره تقسیم میشود که دوره اول آن مربوط به بخش شمالی شامل تالار تشریفات، اتاقها و راهروهای طرفین و قسمتی از فضاهای بخش شرقی مربوط به دوره صفویهاست.
دوره دوم شکلگیری عمارت آصف مربوط به نیمه نخست دوره قاجار است، در این دوره ضلعهای شرقی و غربی حیاط بیرونی و حمام عمارت ساخته شدهاست. دوره سوم که شامل احداث فضاهای اندرونی، سردر ورودی نیم هشتی و بازسازی بخش غربی تالار تشریفات میشود مربوط به سالهای ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۶ ه.ش است. دوره چهارم شکلگیری عمارت آصف مربوط به سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲ است که شامل مرمت کلیه قسمتهای عمارت، تعویض سنگفرش کف حیاط، ساخت دوباره حیاط مستخدمان به شکل امروزی است(هزینه ورودی عمارت برای هر نفر ایرانی 3000 تومان و برای اتباع خارجی 20.000 تومان می باشد).
پارک آبیدر
عصر به پارک آبیدر رفتیم. به دلیل تراوش فراوان آب به این پارک، آبیدر (آب به در) میگن. هوای معتدل، باغهای متعدد، تپههای سرسبز و چشمههای فراوان آبیدر رو به یکی از تفرجگاههای محبوب سنندج تبدیل کرده. آبیدَر (کردی:ئاویهر) کوهی با ارتفاع ۲۵۵۰ متر از سطح دریا است که در رشته کوه زاگرس در غرب ایران قرار دارد. کوه آبیدر مشرف به شهر سنندج، تعداد زیادی چشمه و تفرجگاه دارد که برخی از آنها عبارتند از: پارک کودک، امیریه، امانیه، خضر زنده (خیرزنه)، هفت آسیاب، ماماتکه، کانی شفا، کانی بانتا، کچک قرآن، گویزه کویر، بان شلانه، تاقهدار و قله آبیدر که پناهگاهی هم برای کوهنوردان در آنجا ساخته شدهاست.
آنچه مورد محبوبیت این کوه شده است، نزدیکی آن به شهر سنندج، بلند بودن آن نسبت به تپههای اطراف و از همه مهمتر، وجود چشمههای زیر زمینی فراوان آن میباشد. در واقع واژه آبیدر (ئاویهر) به معنی مکان پر آب است. آبیدر از دو کوه به نامهای آبیدر بزرگ و آبیدر کوچک تشکیل شدهاست. ارتفاع آبیدر بزرگ ۲۵۵۰ متر از سطح دریا است، در حالی که ارتفاع آبیدر کوچک در حدود ۲۳۵۰ متر از سطح دریا میباشد.
در بالای قله تخت آبیدر کوچک یک جانپناه برای استفاده کوهنوردان احداث شدهاست و در حال حاضر مشغول به ساخت تله کابین در مسیر بین پارک کودک و قله آن میباشند یکی از بزرگترین سینماهای روباز جهان با گنجایش ۱۰هزار نفر در پارک جنگلی آبیدر سنندج میباشد. سینمای آبیدر با پردهای در ابعاد ۱۲×۲۵ متر، یکی بزرگترین سینماهای روباز جهان محسوب میشود(بزرگترین سنمای روباز جهان در انگلستان به اندازه ۷۳×۱۸ متر قرار دارد).
صدای فیلمهای این سینما از طریق موج اف ام رادیو در هر مکان از پارک جنگلی آبیدر قابل دریافت است و پرده آن به گونهای تعبیه شده که ۱۰ هزار نفر بتوانند روبهروی آن قرار گیرند. حوزهٔ هنری کردستان ساعت ۲۱ هر شب یک فیلم را در این سینما اکران میکند. همچنین مسابقات جام جهانی فوتبال ۲۰۱۰ و ۲۰۱۸ بهطور کامل بر روی پردهٔ این سینما پخش شد.در این جا، امکان عکس گرفتن با لباس محلی ( کردی ) و چاپ آن در 10 دقیقه وجود داشت و ما تکی و دسته جمعی عکسی به یادگار گرفتیم(پارک آبیدر برای همگان رایگان است. البته اگر با ماشین شخصی به این مکان می روید هزینه پارکینگ ۲۰۰۰ هزار تومان می باشد).
بانه و بازار معروف آن
روز دوم سفر به کردستان فقط به شهرستان بانه اختصاص داشت. بانه شهری در استان کردستان و در ۲۰ کیلومتری نوار مرزی ایران با عراق و جنوب غربی سقز و جنوب شرقی سردشت قرار گرفته است. بانه با شهرستانهای مریوان، سردشت، سقز و اقلیم کردستان هممرز و دارای ارتباط جادهای میباشد؛ این شهر دارای جنگلهای طبیعی و بزرگ بلوط میباشد. جاذبه های گردشگری شهرستان بانه عبارتند از : پارک دوکانان و پیر مراد در دامنه کوه آربابا، دریاچه سد بانه ، غار شوی (این غار در ۱۲ کیلومتری بانه در نزدیکی روستائی به همین نام قرار دارد)، تفریح گاه سورین ( این تفریحگاه در ۱۰ کیلومتری جنوب شرقی شهر بانه قرار دارد) البته ما به هیچکدام از جاذبه بانه نرفتیم، چون کسی که به بانه سفر می کند هدفش از قبل مشخصه و آن خرید وسایل برقی از بازار معروف آن می باشد و ما از این قاعده مستثنی نبودیم.
روز پایانی
صبح روز سوم سفر به کردستان را با تحویل خوابگاه و حرکت به سوی اهواز آغاز کردیم . البته مسیر ما به اهواز مستقیم نبود چون بازدید از روستای پالنگان در برنامه ما لحاظ شده بود. پالنگان یکی از روستاهای دهستان ژاورود از توابع شهرستان کامیاران در استان کردستان است و در ۵۵ کیلومتری شمالغرب این شهر و در دره تنگیور قرار دارد. این روستا در دامنه کوه و در دو طرف دره قرار گرفته و خانههای آن با سنگ و عموماً به حالت پلکانی ساخته شده و پشت بام منزل پایین حیاط منزل بالا محسوب میشود.
رودخانه خروشان تنگیور که از میان آبادی میگذرد آن را به دو قسمت تقسیم کردهاست و خانههای روستا با سنگ و بیشترشان به صورت خشکه چینی ساخته شدهاست. این ناحیه از مراکز مهم استان کردستان در دوره سلجوقی به بعد بودهاست و قلعه پالنگان که مجاور روستا و در بالای کوه قرار دارد بیانگر این مطلب است. اما از همه مهمتر بافت معماری پلکانی روستاست.
روستای پالنگان بیش از ۲۰ چشمه جوشان دارد که آب زلال و خنک خود را به رودخانه تنگیور میریزند. رودخانه تنگیور که از میان روستا میگذرد، بخش اعظم آب خود را از این چشمهها که در جنوب شرقی آبادی قرار دارند تأمین میکند و از همین رو آب رودخانه بسیار گواراست. رودخانه تنگیور بعد از گذر از آبادی در غرب پالنگان به رودخانه پرآب سیروان میپیوندد. روستای پالنگان نزدیک به هزار نفر جمعیت دارد که مذهب آنها سنی است و به لهجه اورامی صحبت میکنند با اینکه پالنگان در یک منطقه کوهستانی است اما به دلیل آسفالت بودن مسیر، در تمام طول سال امکان بازدید از این روستا وجود دارد.
در مسیر روستای پالنگان به آرزوی دیرینه خود که دیدن رقص کردی بود ، رسیدم . دانشجویان یکی از دانشکده های دانشگاه سنندج که برای گرفتن جشن فارغ التحصیلی شان به این منطقه آمده بودند، از آنها خواستم که در جشنشان شریک باشم و با شرط فیلم برداری ممنوع و عکسبرداری آزاد با درخواست من موافقت کردند. با آموزش چند دقیقه ای ، در جشن آنها شریک شدم هرچند یکی دو بار نظم خاص آنها را دچار مشکل کردم ولی از بیست نمره ، 15 گرفتیم .
پس از آن به روستای پالنگان رفته و تا بعد از ظهر محو تماشای زیبایی این روستا (ماسوله دوم) شدیم سپس باحرکت به سوی زادگاهم اهواز حوالی ساعت یک بامداد به این سفر به یاد ماندنی پایان دادیم. مکانهای دیدنی دیگر کردستان که در این سفر فرصت بازدید از آنها فراهم نشد عبارتند از: دریچه زیوار مریوان ، روستای اورامانات، پل تاریخی گاران، پل قشلاق ، روستای نگل، آبشار گویله و قلعه قمچای.
نویسنده: حمیدرضا سواری