سلام به دوستداران سفر و خانواده عزیز لست سکندی
هدفم از نوشتن این سفرنامه اشتراک گذاری تجربیاتم در این سفر می باشد تا شاید کمکی هرچند کوچک برای هموطنانم انجام داده باشم. سفر من و همسر و پسر کوچکمان با تور گرجستان، ساعت ده صیح 1402.6.4 از تهران به تفلیس بمدت چهار شب با پرواز آسمان آغاز شد و سپس بصورت زمینی به باتومی رفتیم و بمدت سه شب هم در باتومی اقامت داشتیم.
اینو هم بگم که ارز مسافرتی به هر نفر پانصد دلار تعلق گرفت و من با حواله ای که از بانک گرفته بودم بعد از اینکه مهر خروج در پاسم زده شد از دستگاههای عابر بانک فرودگاه با وارد کردن کد ملی و شماره حواله به راحتی پنج عدد صد دلاری دریافت کردم. مدت زمان پرواز حدود یکساعت و چهل و پنج دقیقه می باشد،ضمنا ساعت گرجستان نیمساعت از ایران جلوتر است.
فرودگاه تفلیس نسبتا کوچک می باشد و در زمان ورود ما خلوت بود .علیرغم مطالبی که خوانده بودم و یا شنیده بودم ،دریافت مهر ورود در فرودگاه تفلیس به راحتی و با احترام انجام شدو در رابطه با مقذار دلاری که همراه داشتیم سوالی پرسیده نشد البته بلیت رفت و برگشت و ووچر هتل و بیمه مسافرتی با دقت کنترل میگردد و لازم است در دسترس باشد.پس از تحویل چمدانها و در مسیر حروج به راحتی لیدر تورمان را پیدا کردیم و پس از جمع شدن سایر مسافرین تور تفلیس با ون به سمت هتل ها حرکت کردیم.
لیدر ضمن خوش آمد گویی توضیحات مختصری راجع به شهر تفلیس و برنامه های فروش تور داد.قبل سفر در رابطه با نقاط دیدنی تفلیس اطلاعات خوبی به دست اورده بودم و نیازی به خرید تور گشت شهری ندیدم و از بین تورهای پیشنهادی ، تور شام گرجی به قیمت 45 دلار و تور شام در کشتی به قیمت 50 دلار را برای هر نفر انتخاب کردم و جالب اینکه برای فرزند جهار سال و نیمه ام هم به قیمت بزرگسال مبلغ دریافت کردند.
هتل ما در شهر تفلیس هتل چهار ستاره Radius Hotel Tbilisi بود که به لحاظ موقعیت مکانی بسیار بسیار عالی بود.هتل در مجاورت مجتمع تجاری گالریا و بعبارتی طبقه ششم مرکز خرید گالریا می باشد و همچنین در حاشیه خیابان زیبای روستاولی قرار دارد که با چند قدم پیاده روی به میدان آزادی(لیبرتی)می رسیم.توضیحات کامل تر در رابطه با هتل را در قسمت نقد و بررسی هتل ها در سایت لست سکند نوشته ام.
در مجاورت هتل دو صرافی وجود دارد که کمیسیون دریافت نمی کردند و تا دیروقت باز بودند.نرخ تبدیل دلار به لاری 2.6 بود یعنی به ازای هر صد دلار دویست و شصت لاری دریافت می کردیم که با دلار حدود چهل و نه هزار تومان در زمان سفر ما ، هر لاری حدود نوزده هزار تومان بود.نرخ تبدیل در فرودگاه به صرفه نبود.
در گرجستان زنان بیشتر در مشاغل ،علی الخصوص در صرافی ها و فروشگاهها و مراکز تجاری فعالیت می کنند و رانندگی تاکسی را آقایان عهده داربودند. در کنار هتل پل زیرگذر عابر پیاده بود که تعدادی مغازه هم آنجا بودو مسیر جذاب و دیدنی برای عبور و تماشا وجود دارد. از مغازه ای که شبیه فروشگاه لوازم موبایل بود یکعدد سیم کارت تلفن بهمراه یکهفته اینترنت نامحدود به مبلغ 33 لاری خریدم.روزهای بعد از فروشگاههای دیگر در خیابان روستاولی هم که پرسیدم همین قیمت بود.
عصر بازدید از خیابان سرزنده و زیبای روستاولی را انجام دادیم که به نظرم شباهتی با خیابان نوسکی سنت پترزبورگ در بعد کوچکتر داشت.حیابان روستاولی از خیابانهای اصلی تفلیس با معماری اروپایی می باشد،خیابانی که از میدان آزادی(میدان لیبرتی) شروع می شود و یک و نیم کیلومتر طول دارد و به میدان روستاولی ختم می شود .ساختمانهایی مانند پارلمان سابق گرجستان و هتل معروف بیلتمور در آن قرار دارد.در این خیابان عصرها و همچنین شبها تغداد زیادی نوازندگان و خوانندگان خیابانی نیز هنرنمایی می کنند.
پس از آن با عبور از میدان آزادی(لیبرتی) و در ضلع مخالف میدان، وارد خیابان کوته افخازی Kote Apkkazi شدیم.این خیابان از میدان آزادی تا میدان اروپا(مجاور پارک ریکه) ادامه داردکه پر از کافه و رستوران و همچنین مغازه فروش سوغاتی میباشد.
پس از ده دقیقه پیاده روی به خیابان شاردنی معروف Jan Shardeni Street میرسیم.برای سهولت میتوان از نرم افزار گوگل مپ کمک گرفت.شاردنی خیابان سنگفرش و مشهوری است که شبها گردشگر زیادی دارد و کوچه و پس کوچه هایش پر از رستوران و کافه می باشد.
در ادامه به صورت پیاده به سمت پل صلح Bridge Of Peace رفتیم که بر روی رودخانه کورا و یا متکواری قرار دارد.آنطرف پل هم پارک ریکه قرار دارد که تله کابین نیز در آنجا واقع شده که ترجیح دادم در روز بعد و هوای روشن سوار شویم. این پل 150 متری منطقه شاردنی را به پارک ریکه و یا بعبارتی بخش قدیم شهر را به جدید متصل می نماید.در محوطه اطراف پل افرادی هستند که برای فروش تور گشت رودخانه و کشتی تبلیع می کنند.به نظر من پل طبیعت تهران بسیار زیباتر میباشد اما پل صلح هم حال و هوای خاص و منحصر به فرد خودش را دارد.
دو لوله فلزی و خرطومی شکل تصویر بالا هم سالن کنسرت و نمایش در پارک میباشد.مسیر برگشت را هم مجدد طی کردیم و در ابتدای خیابان افخازی با فاصله کم از میدان لیبرتی در رستوران ایرانی هزار و یک شب شام خوردیم که یک پرس غذای گرجی و کشک بادمجان و سیب زمینی سرخ شده به مبلغ 65 لاری شد.
روز دوم
بوسیله تاکسی از میدان آزادی تا محل تله کابین تفلیس رفتیم ،ضمنا در مجاور مجتمع گالریا ایستگاه مترو نیز قرار دارد .لازمه توضیح بدم که کرایه تاکسی در شهر حدود 5 تا 15 و نهایتا 20 لاری میباشد و همیشه قبل از سوار شدن کرایه را با چانه زدن و نشان دادن عدد( حتی در موبایل) و ذکر لاری ،فیکس کنید و صرف اینکه حالا سوار شوید و یا اینکه ترافیک است و ... زیر بار نروید. به گفته لیدرمون متاسفانه بعضی از تاکسی های تفلیس از مسافرین سوء استفاده و اخاذی میکنند،هرچند گرجستان کشور امنی میباشد و جای نگرانی نیست.با توجه به مشکل صحبت کردن مردم گرجستان و حتی رانندگان به زبان انگلیسی بهتر است عکس مکانی را که میخواهید بروید در گوشی موبایل داشته باشید و به راننده نشان دهید.
اگر اپلیکیشن Yandex و یا Bolt را نصب کنید ،مشابه اسنپ خودمان با مبلغ کمتر میتوانید تردد کنید.به نظرم برای تعداد بیشتر از دو نفر تاکسی گزینه بهتر از حمل و نقل عمومی است. با تهیه بلیط و یا بعبارتی کارت رفت و برگشت سوار تله کابین شدیم و پس از چهار دقیقه عبور از بالای شهر به محوطه بالا رسیدیم.
مجسمه مادر گرجستان(کارتلیس ددا) آنجا بر فراز تپه های سولولاکی قرار دارد که در یک دست کاسه و در دست دیگر شمشیر دارد.برای رفتن و یا امدن میتوان بجای تله کابین از پله نیز استفاده کرد.در بالا پس از طی مسیری به مجسمه مادر که رویش به شهر است میرسیم.در طی مسیر دکه هایی برای فروش نماد و سوغاتی نیز قرار دارد.ما بخاطر پسر کوچکم مجددا با تله کابین برگشتیم.
برای رسیدن به قلعه ناریکالا باید از کنار تله کابینی که به بالا اومدیم به سمت پله ای برویم که نزدیک آن است و با توجه به اینکه مسیر سختی بود به دیدن آن از دور بسنده کردیم.
به پایین که رسیدیم ،مدت کوتاهی در کافه ای که در پارک بود نشستیم و بستنی خوردیم.(هر بستنی شش لاری)
از آنجا تا پل صلح پنج دقیقه بصورت پیاده روی از میان پارک است .وقتی از پل صلح عبور کنیم و خارج شویم از مسیر روبرویمان به خیابان شاردنی و نهایتا میدان لیبرتی می رسیم.
عصر با تاکسی و به مبلغ 15 لاری به خیابان مرجان ایشویلی Marjanishvili که از جاهای دیدنی تفلیس هست، رفتیم.خیابانی که خانه هایش تراس دارد و ارتفاع زیادی ندارند. تاکسی ما را در میدانی پیاده کرد که ابتدای خیابان مرجان بودو شعبه مکدونالد هم به چشم میخورد و با چند دقیقه پیاده روی به خیابانی رسیدیم که ماشین عبور نمی کرد و مسیر پیاده بود و دو طرفش رستوران و کافه بودو تا حدودی شبیه خیابان شاردنی بود و بیشتر توریست عرب به چشم میخورد. آنجا با یک زوج گرجستانی صحبت کوتاهی داشتیم و پیشنهاد دادند اگر مایل به صرف شام هستید از رستوران و فست فود دور میدان استفاده کنید.
در هنگام برگشت در محوطه حیاط کافی شاپی مجاور میدان بستنی خوردیم و نفسی تازه کردیم و مجدد با تاکسی برگشتیم به سمت هتل و به گشت و گذار در اطراف هتل پرداختیم.
روز سوم
بعد صبحانه برنامه بازدید از برج ساعت تفلیس The Clock Tower داشتیم.خوشبختانه رستوران هتل جهت صبحانه تا حدود ده صبح فعال بود و به لحاظ تنوع نیز خوب بود. با توجه به اینکه پسر کوچکمون برخی مواقع ممکن بود زود خسته شود ، برنامه سفرمون فشرده نبود و تورهای روزانه لیدر را انتخاب نکرده بودیم. از میدان لیبرتی به سمت خیابان کوته افخازی رفتیم و با یکربع پیاده روی و عبور از کوچه های زیبا و شگفت انگیزی به محل ساعت رسیدیم.
محل ساغت هنوز خلوت بود و تعدادی گردشگر در حال عکاسی بودند.برج به شکلی بود که انگار در حال فرو ریختن است و با یک تیر مایل اهنی نگه داشته شده.بنا یک ساختمان قدیمی نیست و در واقع یک برج مدرن میباشد . راس ساعت 12 ظهر و 7 بعد از ظهر شاهد نمایش موزیکال ساعت خواهید بود.
در نزدیک ما به فاصله پنج دقیقه پیاده روی به رستوران ایرانی شاندیز رسیدیم.یک پرس چلو ماهیچه و چلو خورشت قیمه بادمجان به مبلغ 99 لاری تمام شد که انصافا خوشمزه بود. در ادامه از حمام های سولفوری یا گوگردی شاه عباس با سقف های گنبدی شکل از بیرون و محوطه بازدید کردیم.
در ادامه مسیر پل دومی هم به همین شکل دیدم. از محوطه حمام های گوگردی که بیرون آمدیم به پارک کوچکی رسیدیم که برای یادبود حیدر علی اف رییس جمهور فقید آذربایجان می باشد و تندیس ایشان در این پارک قرار دارد.
شب هم تور شبهای گرجی را داشتیم که داخل رستوران شیکی برگزار شد و ارزش دیدن داشت و شامل رقصهای محلی و سنتی گرجی و همچنین شام گرجی بود.نیمی از رستوران هم شامل مردم محلی بود و به گفته لیدر،گرجی ها به مراسم جمعی علاقه دارند و تولد و یا جشن خود را در چنین مکانهایی برگزار میکنند.اتفاقا در پایان مراسم شاهد تولد و برش کیک هم بودیم.
روز چهارم
بازدید از تفلیس مال را در برنامه داشتیم و پس از نیمساعت با تاکسی به مرکز خرید رسیدیم.اتفاق جالبی که افتاد پسرم را بردم سرویس و در حین خروج دیدم چند نفر خانم در قسمت دستشویی هستند و زیر چشمی ما را نگاه می کنند و وقتی پس از خروج مجدد به دربها نگاه کردم متوجه شدم برای تفکیک مردانه و زنانه از علامت جدیدی استفاده شده.نداشتن شیر آب در دستشویی اکثر کشورهای خارجی از معظلات ما ایرانی هاست و بطری آب معدنی مشکل گشا!
پس از گشت و گذار مجدد برگشتیم مرکز خرید گالریا که هتل ما در کنار آن قرار داشت و کمی خرید انجام دادیم. در کل گرجستان برای خرید مناسب نیست هرچند برخی مواقع جنس و یا لباس دلخواه و مناسبی به چشم میخورد و یا برای سوغاتی خریدی میکردیم.نهار را هم در فود کورت طبقه چهارم گالریا خوردیم .فست فود Wendys Tblilisi از بهترین فست فودهای گرجستان است که توصیه می کنم تجربه کنید.برای دریافت هر سس هم باید سفارش بدهید و مبلغ سه لاری پرداخت کنید. فود کورت گالریا از طریق مسیر کوتاهی به اسانسور هتل ارتباط دارد.
شب تور کشتی در رودخانه کورا راداشتیم که اولین بارندگی تفلیس را هم آن شب شاهد بودیم.باران شدید شد و فقط در قسمت مسقف کشتی که بی شباهت به قایق بود گذراندیم. در سایر روزهایی که در تفلیس بودیم هوا عالی بود.
روز پنجم
ساعت ده صبح از مسیر زمینی به سمت باتومی حرکت داشتیم.مسیر حدود شش ساعت و نیم طول کشید .ماشینی که دنبالمان آمد ون بود که میشد به جای آن اتوبوس در نظر گرفته میشد اما به دلیل سود بیشتر آژانس، از ون استفاده شده بود.فاصله صندلی ها کم بود اما با توجه به زیبایی مسیر و سر سبزی که به شمال کشور خودمان شبیه بود به چشم نیامد .در اواسط مسیر ماشین در فروشگاه بین راهی نگه داشت که در قسمتی از آن ساندویچ گرم طبخ میکردند و هزینه با خودمان بود.هر چه به باتومی نزدیکتر میشدیم سرسبزی بیشتر میشد.
هتل ما در باتومی هتل پنج ستاره ایفوریا Euphoria Hotel Batumi بود.لابی مجلل و بزرگ بود.تحویل اتاق پس از زمان کوتاهی انجام شد.اتاق انصافا بزرگ و شبیه به سوییت بود.در ابتدا صندوق امانات کار نمیکرد که پس از گفتن به پذیرش به سرعت مشکل حل شد.
هتل در مقابل نوار ساحلی قرار دارد.بهتره کمی در رابطه با موقعیت هتل و جاهای دیدنی باتومی بگویم. به عبارتی ساده ،منطقه توریستی باتومی که یک توریست تور باتومی با آن سر و کار دارد مسیری ساحلی است که از یک سمت هتل ایفوریا و هتل لجند و در سمت دیگر مجسمه علی و نینو است و به موازات آن مسیر ماشین رو هم قرار دارد که با تاکسی حدود بیست دقیقه و پیاده نزدیک یکساعت زمان میبرد.
در مجاورت تندیس علی و نینو و به فاصله کم چرخ و فلک باتومی و برج الفبا و فانوس دریایی قرار دارد به این منطقه پارک ساحلی میراکل میگویند.به تاکسی با گفتن علی و نینو منظور مشخص می شود.هتل رادیسون بلو هم نزدیک همین منطقه قرار دارد.با یکربع پیاده روی از برج الفبا ، میدان اروپا و میدان پیازا قرار دارد که در مجاورت خیابان روستاولی میباشند. جالب اینکه هم در تفلیس و هم در باتومی خیابانی به نام روستاولی و میدانی بنام اروپا وجود دارد. منظور از مرکز شهر هم همین مناطق است.
پس از کمی استراحت رفتیم رستوران هتل جهت شام. هتل ما در باتومی بهمراه صبحانه و شام بود.زمان صبحانه از ساعت 7 الی 10:30 و شام از ساعت 18:30 الی 21:30 میباشد.هوا دیگر تاریک شده بود و از محوطه مقابل هتل تاکسی استیشن گرفتیم و با میلغ بیست لاری به محل تندیس علی و نینو رفتیم.در سفرنامه یکی از دوستان لست سکند خوانده ام که در باتومی ماشین های استیشن کرایه بیشتری از سایر تاکسی ها می گیرند که باید مورد توجه قرار دهیم.
پس از پیاده شدن از تاکسی و با نزدیک شدن به محل برج الفبا صدای موزیک بلندی به گوش میرسید و در محلی که تجمع بود، دی جی و جمعیت مقابلش در فضای باز به چشم میخورد ،فضایی شبیه الیس در سرزمین عجایب...حسی که نورپردازی ها و چرخ وفلک و برج الفبا و محیط پیرامون میداد شبیه شهربازی بود .
در ادامه به مجسمه متحرک علی و نینو در کنار اسکله رسیدیم.
با اجاره دوچرخه و یا ماشین برقی میتوان در سراسر پارک و پیست طولانی خط ساحلی گردش کنید.تعداد زیادی هم غرفه های فروش نماد و سوغاتی به چشم میخورد.اکثر کنسرت ها و فستیوال ها در این پارک برگزار می شود و ما تا دیروقت در انجا بودیم .
روز ششم
صبح با تاکسی مقابل هتل که شب قبل آشنا شده بودیم صحبت کردم تا با مبلغ شصت لاری ما را تا باغ گیاهشناسی باتومی یا بوتونیکال گاردن Botonical Garden ببردو پس از سه ساعت مجدد دنبالمان بیاید،شماره های همدیگر را هم گرفتیم تا قبل از آمدن هماهنگ کنیم.پارک دو درب ورودی دارد ،تاکسی ما را از یک درب پیاده کرد و از درب دیگر دنبالمان آمد.راننده تا محل درب ورودی با ما آمد و راهنمایی کرد .برای ورود از ما 40 لاری گرفتند .ابتدا کمی اطراف را پیاده رفتیم و کلی عکس زیبا گرفتیم و پس از خسته شدن از محل ماشینهای برقی،سوار ماشین برقی شدیم و تا درب بعدی رفتیم و در طول مسیر کلی فیلم جذاب هم گرفتیم .(کرایه ماشین برقی هر نفر 10 لاری)
عصر با تاکسی به میدان اروپا باتومی رفتیم .میدان اروپا از مکانهای زیبای باتومی هست ساختمانهای اطراف با معماری زیبا ، میدان را احاطه کرده است.در واقع یک ضلع این میدان مسیری برای عبورو مرور ماشین است.بنای یادبود مدیا Medea در این میدان قرار دارد.یک زن که پشم زرین را در دست دارد.عمارت ساعت نجومی هم در کنار میدان قرار دارد.این میدان در شب زیبایی دو چندانی دارد و محل بازدید گردشگران است.تعداد زیادی رستوران با نیمکت هم در پیرامون وجود دارد.
از آنجا پیاده به کمک گوگل مپ به سمت میدان پیازا رفتیم. این میدان در واقع یک محوطه بزرگ میباشد که اطراف ان را هتل پیازا این و برج پیازا و رستوران های اروپایی و گرجی احاطه کرده در زمان بازدید ما فضای وسط پر از میز و صندلی بود و موسیقی زنده برگزار می شد.ما سفارش بستنی از کافه ای در نزدیک میزمان را دادیم و یکی از بهترین شبهای سفرمان را در باتومی تجربه کردیم.
مجدد به میدان اروپا برگشتیم و شام را در شعبه مکدونالد میدان اروپا خوردیم و تا دیر وقت آنجا بودیم.
روز هفتم
.چه زود یک هفته گذشت! امروز را به ساحل و دریا اختصاص دادیم.روبروی هتل بلوار ساحلی باتومی و ساحل دریا قرار داشت.ساحل سنگی میباشد .هوای امروز هم افتابی و عالی بود ،ساحل خیلی شلوغ نبود.امروز به واسطه آب بازی با پسرم به ما خیلی خوش گذشت.
شب آخر سفرمان را هم رفتیم خیابان روستاولی باتومی و همچنین دیدن آبنمای نپتون Neptune Fountain. خیابان روستاولی در باتومی بسیار زیبا می باشد اما به شلوغی و سرزندگی خیابان روستاولی در تفلیس نیست و کمی خلوت بود.فواره نپتون روبروی تئاتر باتومی واقع شده و نسخه اصلی این مجسمه در ایتالیا می باشد.
در سمت دیگر این میدان با عبور از وسط خیابان روستاولی به فواره های رقصان در بلوار ساحلی میرسیم که رقص آب از ساعت هشت شب آغاز می شود که برای من (با اختلاف زیاد) تداعی آبنمای موزیکال دبی را داشت.
در وسط آنهم پلی فلزی قرار دارد که برای شادی و کمی خیس شدن و هیجان عالی است.اگر فرصت دیدن این فواره را داشته باشید خالی از لطف نیست. از آنجا هم با طی کردن مسیر زیبای بلوار ساحلی و طی ده دقیقه پیاده روی میتوان به محوطه شلوغ پیرامون برج الفبا رسید. آخرین شب خاطره انگیز سفرمان را هم در همان منطقه و بلوار ساحلی سپری کردیم.
روز برگشت...امروز ساعت 14:30 به ایران پرواز داشتیم.در مجاورت هتل مرکز خرید متروسیتی قرار دارد که از لابی و همچنین طبقه اول به یکدیگر ارتباط دارندو روز آخر را به گشت و گذار و خرید کمی شکولات و سوغاتی در آنجا سپری کردیم. در این مرکز خرید هم یک صرافی وجود داشت که نرخ آن مناسب و مشابه تفلیس بود.
در یکی از سفرنامه ها خوانده بودم که در باتومی باید مراقب جیب بری پسر بچه های کوچکی باشید که شبیه بچه های فیلم الیور توریست هستند.جالب اینکه در فروشگاه هایپر مرکز خرید متروسیتی چند تا از این بچه ها که با هم به آنجا آمده بودند را به چشم دیدم که بی شباهت به کولی ها هم نبودند.
اما چند نکته که برای سفر به گرجستان باید رعایت شود:
1-همراه داشتن پول کافی (هر نفر برای هر روز اقامت صد دلار همراه داشته باشد زیرا احتمال دارد در بدو ورود کنترل شود)
2-از تصویر برداری در مبادی مرزی و همچنین مناطق حساس در گرجستان خودداری شود.
3-ورود برخی داروها از جمله استامینوفن کدیین و دیازپام و ژلوفن و .... ممنوع است.
و در رابطه با هزینه سفر به صورت کلی :
هزینه تور شامل هتل و پرواز و ترانسفر رفت و برگشت فرودگاهی و ترانسفر تفلیس به باتومی برای هر نفربزرگسال 30 میلیون تومان و کودک 14 میلیون تومان شد و همچنین هزینه خورد و خوراک و حمل و نقل و دو عدد تور و کمی هم خرید و سوغاتی جمعا 1300 دلار شد.
امیدوارم سفر خوبی در پیش داشته باشید...