باغ دولت آباد یزد
از زیباترین و بزرگترین باغ های ایرانی ثبت شده در یونسکو ، همین باغ دولت آباد است که در حاشیه محدوده بافت تاریخی شهر یزد قرار دارد . باغی هفت هکتاری و بسیار با صفا و طراوت . باغی که آب آن از قناتی به طول 65 کیلومتر از مهریز یزد به اینجا می آمده است .
باغ دولت آباد یزد حدود 280 سال قبل یعنی در اواخر دوره افشاری به دست حاکم وقت یزد به نام محمدتقی خان بافقی ساخته شده است تا هم در قسمت اصلی باغ (عمارت اندرونی )، ساکن شود و هم برای رتق و فتق امور حکومتی و کارهای اداری از قسمت مجاور باغ که به نام باغ بیرونی گفته می شود، استفاده نماید .
از دربی از باغ که در خیابان رجایی است وارد باغ بزرگ دولت آباد می شویم. ابتدا از عمارت و حیاط بیرونی باغ عبور می کنیم تا سپس وارد باغ اصلی شویم ، جایی که ساختمان اصلی هشت ضلعی عمارت با بادگیر بلند و زیبایش در پیش چشمانمان قرار می گیرد. یک حوض آب نمای طویل و زیبا در جلو عمارت، و یا بهتر بگویم چیزی شبیه کاخ، مکمل زیبایی های این باغ است .
تصویر 84 : سردر ورودی باغ دولت آباد یزد
تصویر 85 : عمارت هشت ضلعی و بادگیر رفیع خشتی باغ دولت آباد یزد
بادگیر عمارت باغ دولت آباد یزد یک بادگیر رفیع هشت ضلعی است که با ارتفاعی حدود 34 متر، بلندترین بادگیرخشتی جهان محسوب می شود . در داخل عمارت که بروی زیبایی خیره کننده از طراحی و معماری و تلالو رنگ میبینی . شاه نشینی، باز به صورت هشت ضلعی، با حوضی در میان آن که باز هم هشت ضلعی است . اتاق هایی پیرامون شاه نشین با درهای ارسی و شیشه های رنگی با رنگ های خیره کننده .
یکی دیگر از اتاق هایی که به شاه نشین راه دارد اتاق بادگیر است یعنی اتاقی که در زیر بادگیر عظیم این بنا قرار گرفته است. زیر آن که بروی نسیم خنک باد را مانند یک کولر قوی حس می کنی. باد از اینجا به داخل شاه نشین و بقیه اتاق های مجاور نفوذ می کند وهمه عمارت را در تابستان خنک نگه می دارد. بویژه آنکه با عبور بر روی آب حوضچه های داخل عمارت ، باد حالت خنک تر و مطبوع تری نیز به خود می گیرد.
براستی احسنت باید گفت بر ذهن خلاق پدید آورندگان چنین مجموعه های زیبا و کاربردی در یک منطقه گرم و خشک بیابانی ایران .
تصویر 86 : شاه نشین یا سالن اصلی عمارت باغ دولت آباد با حوضی در میان آن
تصویر 87 : درهای ارسی با شیشه های رنگین در یکی از اتاق های پیرامون شاه نشین در عمارت باغ دولت آباد یزد
تصویر 88 : سقف اتاق شاه نشین در عمارت باغ دولت آباد
تصویر 89 : یکی دیگر از اتاق های پیرامون شاه نشین در باغ دولت آباد
تصویر 90 : نمای بادگیر از ورای درختان باغ دولت آباد
ویدئو باغ دولت آباد
بعد از دیدار از عمارت، جایی در این باغ مصفا نشستیم و آقای صفری ، دوست هنرمندمان برایمان خواند وکمانچه نواخت .
حالا واپسین ساعات عصر روز اول گردشگری ما در یزد بود و ما هنوز تشنه کشف و دیدار از مکان های تاریخی یزد به میدان امیر چخماق یزد و مکان های گردشگری پیرامون آن می رفتیم.
میدان و مجموعه تاریخی امیر چخماق یزد
میدان امیر چخماق در ناحیه بافت تاریخی یزد به نماد اصلی این شهر تبدیل شده است یعنی با بردن نام یزد، نمای دیواره رفیع امیر چخماق با مناره هاش به ذهنمان متبادر می شود .
اما آیا این عمارت یا دیواره بلند ، یک مسجد تاریخی است یا چیز دیگری مثل حسینیه و تکیه ؟
درمیدان امیرچخماق ، تمام مراسم مذهبی و اجتماعات شهر انجام می شده و می شود . در ایام محرم هم که مراسم نخل گردانی در این میدان معروف است و این مراسم را بارها از تلویزیون دیده ایم .
تصویر 91 : مناره ها و عمارت دیواره ای میدان امیر چخماق یزد
تصویر 92 : میدان امیر چحماق یزد و نخل بزرگ مخصوص دورگردانی در مراسم مذهبی و عزاداری ها
این عمارت مسجد مانند و مناره های آن که فقط 130 سال از ساختشان می گذرد، چیزی نیستند جز یک دیواره به سبک مساجد تاریخی ، که البته مسجد نیست. میدان فعلی امیر چخماق یزد در حقیقت یک تکیه یا حسینیه بوده که دورش محسور بوده ولی با خیابان کشی، قسمت زیادی از دیواره های این تکیه از بین رفته اند و فقط مقداری از انها در دو طرف دیواره امیرچخماق به صورت یادگاری باقی مانده اند .
تصویر 93 : عمارت دیواره و مناره های میدان امیر چخماق یزد
امیر چخماق یکی از امرای حکومت تیموری بوده که همراه با خانمش ستی فاطمه در هفتصد سال قبل برای آبادانی شهر یزد، دو سه تا آب انبار و یک مسجد در اطراف این تکیه می سازد آرامگاه ستی فاطمه ، اکنون در همین میدان، در ابتدای کوچه شیخ اسدالله قرار دارد ( روبروی آب انبار پنج بادگیر ) .
ولی این عمارت دیواره ای بلند و زیبا کار امیر چخماق نیست بلکه در دوره قاجاریه به جای دیواره شمالی تکیه امیرچخماق ساخته شده که در عین حال ورودی بازار حاجی قنبر هم محسوب می شده است.
بجز این تکیه و این عمارت دیواره ای، دو آب انبار و نیز یک مسجد در اطراف این تکیه قرار دارند. یکی از آب انبارها که بازدید کننده زیادی هم دارد آب انبار پنج بادگیر در ابتدای کوچه شیخ اسدلله در ضلع غربی میدان امیر چخماق است. این آب انبار ، دارای پنج بادگیر زیباست. نمای این بادگیرها و بویژه نور پردازی آن ها در شب ، یکی دیگر از زیبایی های میدان امیرچخماق را رقم زده است .
تصویر 94 : بادگیرهای آب انبار در میدان امیر چخماق یزد
تصویر 95 : نورپردازی بادگیرهای میدان امیر چخماق
تصویر 96 : مسجد امیر چخماق ( مسجد جامع نو ) در میدان امیر چخماق یزد
تصویر 97 : نورپردازی مسچد امیر چحماق در شب
تصویر 98 : جمع ما در میدان امیر چخماق
آب انبار پنج بادگیری و زورخانه ورزش های باستانی در مجموعه تاریخی امیر چخماق
یکی از جاذبه های میدان امیر چخماق یزد ، آب انبار و زورخانه ای است که در ابتدای کوچه شیخ اسدالله قرار دارد و بادگیرهای آن از میدان دیده می شود که بویژه نورپردازی آن ها در شب ، زیبایی های میدان امیر چخماغ را دو چندان می کند . تعداد بادگیرهای این آب انبار ، پنج عدد است .
تصویر 99 : نورپردازی بادگیرهای آب انبار " پنج بادگیر " در شب
ساخت این آب انبار هرچند به امیر چخماق و دوره تیموری نسبت داده شده ولی ظاهرا در دوره صفوی ساخته شده است .
تصویر 100
تصویر 101
در دوران اخیر، با ایجاد یک سقف مسطح اضافی ، فضای بالایی گنبد این آب انبار را از فضای پلکان و گود آب انبار جدا کرده اند و قسمت بالایی آب انبار تبدیل به زورخانه ورزش های باستانی شده است. این عمل هرچند دخالت در یک بافت تاریخی محسوب می شود ولی جذابیت ویژه ای به این مکان تاریخی داده است.
گردشگران با ورود به این مجموعه هم از ورزش های باستانی در محوطه زورخانه دیدن می کنند و هم با ورود به پلکان و راهروهای زیبای زیرین که دورتادور گود پاشیر آب انبار می چرخد به سمت فضای گود کف آب انبار پایین می روند. برنامه ورزش های پهلوانی در این زورخانه که هر روزه در هنگام غروب اجرا می شود، جذابیت فوق العاده ای برای گردشگران داخلی و توریست های خارجی دارد .
توریست ها در سکوهای اطراف گود دایره ای زورخانه می نشینند و به اجرای زیبا و فعال این ورزش توسط جوانان و پهلوانان یزدی می نگرند و به آوای زیبای مرشد و طبل او گوش می دهند . معمولا همه روزه فضای این زورخانه پر از گردشگر و توریست است .
تصویر 102 : گود زیبای زورخانه ای که در محل آب انبار پنج بادگیری یزد برپا شده است
تصویر 103 : سرپرست برنامه ما در حال نمایشی خودمانی قبل از شروع برنامه زورخانه
تصویر 104 : گردشگرانی که دورتادور سالن زورخانه ، سرگرم تماشای ورزش باستانی هستند .
تصویر 105 : مرشد جوان و پرانرژی زورخانه که استادانه ضرب می گرفت و می خواند
تصویر 106 : ورزشکاران باستانی و گردشگران در زورخانه باستانی در محل آب انبار پنچ بادگیری یزد
فضای پله ها و راهروهایی که در دوطبفه پیرامون این آب انبار ساخته شده بطور دایره وار پیرامون گود آب انبار می چرخد و به پایین می رود، هر چند در طول این راهروهای پیچ در پیچ ، گود زیر آب انبار را فقط از ورای پنجره های کوچکی در کف راهرو می توان مشاهده کرد .
فضای این آب انبار به گونه ای وهم آلود ، متفاوت از سایر آب انبار ها است .درب های قدیمی اتاق هایی نیز در طول این راهروها دیده می شود که به رمز آلود بودن فضا کمک می کند. احتمالا این عناصر عجیب معماری در این آب انبار ناشی از تغییراتی است که در دوران بعد از ساخت آب انبار در فضای داخلی آن داده شده است.
تصویر 107 : اتاق هایی که در امتداد راهرو پیچاپیچ دور آب انبار پنج بادگیری یزد ساخته شده اند .
حالا دیگر پاسی از شب گذشته است و باید به هتل سنتی باز می گشتیم.
گشت شبانه و شب نشینی در هتل سنتی
هرچند روز پرباری را طی کرده بودیم و از مکان های تاریخی متعددی در میبد و یزد بازدید کرده بودید ولی هنوز می خواستم از آخرین لحظات استفاده کنم. مانند بسیاری از سفرها که در اواخر شب و اوایل صبح، یک پیاده روی و گشت و گذار انفرادی برای خودم ترتیب می دهم، این بار نیز ساعتی را به گشت و گذار شبانه در کوچه خیابانهای بافت قدیمی یزد پرداختم. عکس های زیر حاصل مقداری از شب گردی هایم در خیابان و کوچه پس کوچه های یزد است .
تصویر 108 : نمای برج ساعت و دو تا بادگیر در نزدیکی فلکه ساعت یزد
تصویر 109 : یزد، شهر بادگیرهاست . بادگیرهایی در یکی از کوچه های بافت قدیمی یزد
تصویر 110 : در بافت قدیمی یزد در بالای هر خانه قدیمی پلاکی نصب شده که مشخصه بنا را ذکر کرده است . این پلاک ها به گونه ای یادآور قانون " ممنوعیت تخریب خانه های قدیمی " نیز می باشند .
تصویر 111 : موزه سکه حیدرزاده در یکی از خانه های قدیمی یزد
در حین گشت و گذار شبانه در کوچه های بافت قدیمی یزد آرزو داشتم درب یکی از خانه ها باز شود و من را به جمع گرم خانوادگی خود دعوت کنند . ارتباط با مردم و تماس نزدیک با فرهنگ بومی مردمان هر منطقه از لذت بخش ترین قسمت های سفر برای من می باشد. لهجه شیرین یزدی را دوست دارم و در افکارم خود را در جمع خانواده ای یزدی و در کنار سفره آنها تجسم می کنم درحالی که با لهجه دلنشین خود سرگرم بگو بخند هستند .
هرچند امشب نتوانستم مهمان یزدی های عزیز شوم ولی سرانجام فردا در اردکان و زیارتگاه چک چکو توانستم از صحبت و لهجه شیرین مردمان خونگرم و شاد این منطقه ، ضبط ویدئویی داشته باشم .
به هتل برمی گردم تا شام را مهمان آقای دادخواه دوست بسیار عزیزم باشم که در دیگچه خود ، آبگوشت بار گذاشته بود و این بار هم مانند همیشه من و دوستان را مهمان سفره خود کرده بود. بعد از شام نوبت به شب نشینی در آلاچیق بالای پشت بام رسید که باز، دوست هنرمندان برایمان کمانچه نواخت و تصنیف خواند .
در چنین سفرهایی به سختی می توان خود را برای خواب راضی کرد ، ولی سرانجام ساعتی از نیمه شب گذشته بود که به خواب رضایت دادم و به زیر پتو در تخت و بستر تمیز اتاقمان خزیدم .
ویدئو میدان و مجموعه امیر چخماق و آب انبار پنج بادگیری و زورخانه باستانی ( قسمت ششم ویدئو مستند سفرنامه شهرهای کویری )
*********************
روز دوم سفر
صبح روز دوم سفرمان بود. بعد از خوردن صبحانه ای که هتل مهیا کرده بود عازم دیدار از گور دخمه زرتشتیان در حومه جنوب شهر یزد شدیم. گور دخمه زرتشتیان به نام برج خاموشان نیز مصطلح شده است.
تصویر 112 : برج خاموشان و یا محوطه دخمه زرتشتیان یزد
گور دخمه های زرتشتیان یزد ( برج خاموشان )
زرتشتیان ، چهار عنصر آب و باد و خاک آتش را مقدس می شمارند . به همین جهت ، زرتشتیان مقیم یزد اعتقاد داشته اند که نباید خاک به آلودگی جسد انسان آغشته شود و برای از بین بردن اجساد ، آن ها را دفن نمی کردند بلکه روی سنگفرشی در مقابل آفتاب می گذاشتند تا جسد به مرور از بین برود و یا نصیبی از آن به پرندگان و لاشخور ها برسد . بعد از آنکه به این ترتیب و به مرور زمان ، اجساد از بین می رفتند استخوان های باقی مانده را در چاهکی سنگی می ریختند و بوسیله سنگ غلطانی، این استخوان ها را خورد می کردند .
رسم و آداب غریبی به نظر می رسد ولی واقعا تا اواسط دهه 40 شمسی این رسم تدفین مردگان در بین زرتشتیان یزد بوده است .
زرتشتیان بر روی دو تپه مجاور هم در حومه جنوبی یزد و در جایی که کوه دخمه خوانده می شود، میدان نسبتا وسیع مدور و محصوری را برای از بین بردن اجساد به این روش آماده کرده بودند. دیوار سنگی دورتادور این میدان نمایی شبیه برج به چشم انداز این محل می دهد. این دو مکان برج مانند هم اکنون به نام گور دخمه زرتشتیان یا برج خاموشان یا برج سکوت نام گذاری شده است. چون اجساد نباید با خاک تماس می داشتند کف این میدان ها را تماما سنگفرش کرده بودند. در وسط هر میدان چاله ای قرار داشت که محل ذخیره استخوان های باقی مانده از مردگان بود. بنابر این نام این چاله ها ، استودان یا استخوان دان می باشد .
تصویر 112.1 : میدان سنگفرش شده داخل برج خاموشان و گودال استودان میان برج
تصویر 113 : چشم انداز برج خاموشان ( دخمه زرتشتیان یزد ) از یکی از خیله ( اتاق ) های پایین این برج
بجز این برج ها ، یک آب انبار و بناهایی متروکه در پایین دست این تپه ها وجود دارد که به منظور کارهای مقدماتی و لازم برای آیین تشییع و قرار دادن اجساد در برج ها ، کارایی داشته اند .
تصویر 114 : آب انبار پایین برج خاموشان یزد
تصویر 115 : پله های آب انبار
تصویر 116 : ساختمان های پایین برج خاموشان که بعضا بازسازی شده اند
تصویر 117 : نمایی از شهر یزد و ساختمان های متروکه پیرامون برج خاموشان ( گور دخمه زرتشتیان )
تصویر 118 : توضیحات بر روی یک بنر در برج خاموشان یزد ( توضیح در باره دخمه و روش تدفین به صورت دخمه گذاری )
تصویر 119 : توضیح در باره خیله ها ( اتاق هایی در پایین برج خاموشان یزد )
تصویر 120 : یک خیله در پایین برج خاموشان یزد ( اتاقی متعلق به اهالی یک روستای زرتشتی نشین )
تصویر 121 : توضیح در مورد سالار ( مامور متولی مراسم دخمه گذاری اجساد ) و خانه سالار در برج خاموشان یزد
تصویر 122 : خانه یک سالار در پایین برج خاموشان یزد
اما حدود پنجاه و پنج سال است که با درخواست اداره بهداشت یزد، زرتشتیان یزد از این آیین قدیمی دخمه گذاری اجساد صرف نظر کرده اند و از آن به بعد مردگان خود را در قبرستانی که در دامنه همین تپه قرار دارد دفن می کنند. هرچند که هنوز ظاهرا دیواره های قبور را با سیمان می پوشانند تا از تماس اجساد با خاک جلوگیری شود .
تصویر 123 : محوطه جدید گورستان زرتشتیان یزد ( محل دفن مردگان به روش معمول )
تصویر 124 : قبری در آرامگاه زرتشتیان یزد
بعد از دیدار از برج خاموشان یزد به سمت اصفهان راه می افتیم تا در میانه مسیر از اردکان و نایین نیز دیدار داشته باشیم. قبل از خروج از شهر ، بیشتر دوستان از شیرینی های های یزد خرید می کنند تا به عنوان سوغات سفر همراه خود ببرند. البته من خریدی نداشتم چون میانه چندان خوبی با شیرینی ندارم.
زیارتگاه پیر سبز چک چک
زیارتگاهی برای زرتشتیان در دل کوه های کویری یزد ، جایی در 35 کیلومتری شرق اردکان وجود دارد که آن را به نام زیارتگاه پیر سبز و یا چک چکو می شناسند. این زیارتگاه در حقیقت شکافی کم عمق در دل کوه است که از سقف آن، آب به صورت چکه چکه به پایین می ریزد و بنابر این نام چک چک و یا چک چکو را بر این محل گذاشته اند .
علت انتخاب این محل به عنوان زیارتگاه زرتشتیان را به خاطر گرامی داشت شاهزاده ساسانی به نام نیک بانو، دختر یزدگرد سوم دانسته اند که برای فرار از اعراب به شکاف کوه در این محل پناه آورده بوده است . هر ساله از 24 تا 28 خرداد ، زرتشتیان ایران در این محل گرد هم می آیند و البته ظاهرا در آن زمان ، بازدید از این زیارتگاه برای گردشگران ممنوع خواهد بود.
تصویر 125 : دورنمای زیارتگاه پیر سبز چک چک در دل کوه های منطقه کویری شرق اردکان
تصویر 126 : زیارتگاه پیرسبز چک چکو
در اطراف دهانه غار چک چکو بر اثر چکیدن آب از دیواره کوه و جاری شدن باریکه کوچکی از آب، محوطه نسبتا سبزی ایجاد شده است. تنه درخت چنار تنومندی هم که به صورت عرضی رشد کرده نمای زیبایی را در بالای شکاف غار ایجاد کرده است.
تصویر 127 : دهانه ورودی زیارتگاه پیر سبز چک چک و درخت تنومندی که بر بالای آن رشد کرده است
در داخل غار چک چکو ، در جامی فلزی، آتش مقدس زرتشتیان به حالت نیمه روشن و یا آتش زیر خاکستر قرار دارد. در روی دیوار های این زیارتگاه هم تابلو و بنر و عکس هایی در باره آیین زرتشت نصب شده است .اینجا محیط زیبا و دلنشینی دارد .
تصویر 128 : داخل غار چک چکو و آتشدانی که در میان آن قرار دارد
تصویر 129 : آتشدان زیارتگاه پیر سبز چک چک
دوستان ما در محیط دلنشین و خنک غار، هر کدام به کاری مشغول هستند. عده ای خاکستر و آتش داخل مجمر آتشدان را به هم می زنند و شاید هم در همان زمان آرزوهایی را در دل مرور می کنند. عده دیگری سرگرم خواندن متون و زیر نویس عکس و تابلوهای نصب شده بر دیواره زیارتگاه هستند و عده دیگری بر روی پله های محیط مصفای بیرون از غار در کنار گلدان های زیبای نهاده شده بر روی این پله ها نشسته اند و به صحبت مشغولند .
من از فرصت استفاده می کنم و گشتی در محیط اطراف زیارتگاه می زنم .
از پایین کوه تا ورودی غار را به صورت پلکان های عریضی درآورده اند تا امکان دسترسی به غار تسهیل گردد. در فواصلی از دامنه کوه، ایوان و اتاقک هایی هم برای استراحت بازدید کنندگان ساخته اند. تابلو هایی هم بر روی دیوار معدود ساختمان های این محل به چشم می خورد که برخی از آنها حاوی شعار و تعالیم و پند می باشد.
تصویر 130 : ایوان های عریض در دامنه کوه، در پایین دست غار چک چکو
تصویر 131 : اتاقک هایی در زیر ایوان ها
تصویر 132
تصویر 133
تصویر 134
تصویر 135
تصویر 136
تصویر 137
تصویر 138 : در طبیعت پیرامون زیارتگاه
تصویر 139 : در طبیعت پیرامون زیارتگاه
در هنگام عبور از پله ها، صدایی به لهجه شیرین یزدی به گوشم می خورد . دنبال صدا را می گیرم . مرد میانسال خوشرویی است که مشغول باد زدن بر منقل آتشی است که سیخ های کباب را روی آن گذاشته است و در همان حال با لبخندی بر لب، یکی از خاطرات شیرین شیطنت های دوران مدرسه اش را برای دیگر افراد خانواده، که زیر سایه ایوانی نشسته اند، بازگو می کند. عجب لهجه شیرینی دارد. معطل نمی کنم. دوربین را جلوی چشم می گیرم و مشغول فیلمبرداری از مرد و صحبت هایش می شوم و در همان حال، آرام به مرد نزدیک می شوم. متوجه حضورم می شود ولی عکس العملش، یک لبخند و سلام است و به داستانش ادامه می دهد. خانواده اش هم با آنکه مقداری جمع و جور می شوند ولی عکس العمل منفی نسبت به حضور من ندارند. همین فیلم بعدها خاطره شیرین دیدار با یزد و مردمان خونگرم و مهربان کویر را در خاطر من زنده نگه خواهد داشت.
تصویر 140
تصویر 141
عاشق شریک شدن در لذت مصاحبت در جمع مردم شهر و روستای سفرهایم هستم. در اردکان نیز در یکی دو جا، لذت این مصاحبت با اهالی نصیبم می شود که می توانید در ویدئو مستند مشاهده کنید .
ویدئو اردکان و زیارتگاه سبز چک چک ( قسمت هفتم ویدئو مستند سفرنامه شهرهای کویری )
دوباره به داخل زیارتگاه چک چکو باز می گردم و این بار دقیق تر به محیط داخل آن و تابلوهای دیوار می نگرم. قسمتی از زیارتگاه از یک غار مرتفع ولی کم عمق تشکیل شده ولی برای وسعت دادن به محیط زیارتگاه، دیوارها و سقفی نیز در قسمت بیرونی غار، به شکاف غار افزوده اند. بدین ترتیب، زیارتگاه پیر سبز چک چکو به صورت نیمی غار و نیمی ساختمان درآمده است. صدای چک چک آب را می توان شنید که از جایی از سقف جلو شکاف غار به پایین می ریزد .
تابلوهایی از متن منشور کورش و پندها و دستورات و مضامین اخلاقی صادر شده از سوی کورش کبیر ، زینت بخش دیوارهای زیارتگاه است .
تصویر 142
تصویر 143
تصویر 144
تصویر 145
تصویر 147
ظهر هنگام است که زیارتگاه چک چکو را ترک می کنیم و به شهر اردکان می آییم تا فرصتی باشد برای صرف ناهار و دیدار از مکان های تاریخی اردکان .
برای دیدار از موزه مفاخر اردکان که در کوچه های بافت قدیمی این شهر قرار دارد به در بسته می خوریم. به گشت و گذار در کوچه های باریک و بازار نیمه تعطیل اردکان اکتفا می کنیم و در پارک سرسبز شهر جمع می شویم تا به طرف اصفهان حرکت کنیم. سرپرست برنامه عجله دارد که تا قبل از غروب آفتاب به دیدار از مسجد جامع نایین موفق شویم. با این حال دوستان از خرید ارده، سوغات اردکان، غافل نمی شوند. این از آن سوغاتی هایی که خیلی هم باب میل من است .
تصویر 148 : ورودی یکی از خیابان های اردکان – ایام فروردین است .
ساعت های آخر روز است که به نایین می رسیم و یک راست به محل مسجد جامع نایین می رویم. منزل قدیمی پیرنیا که به موزه مردم شناسی نایین اختصاص یافته در مجاورت مسجد جامع قرار دارد ولی ساعات بازدید از آن به پایان رسیده است وموفق به دیدار آن نمی شویم. ولی دیدار از مسجد جامع تاریخی و کهن نائین، خاطره ای بسیار ارزشمند و جذاب برایمان می شود .
تصویر 149 : مسجد جامع تاریخی و کهن نائین . مسجدی که گنبد ندارد و تنها یک مناره دارد .
نائین و مسجد جامع تاریخی و کهن آن
نائین شهری است بر حاشیه کویر است که 3000 سال قدمت دارد. مسجد جامعش 1200 سال قدمت دارد و جزو اولین مساجدی بوده که در ایران ساخته شده و مسجدی است که از لحاظ معماری در هیج جای ایران نمی توانید مشابهش را پیدا کنید. شبستان ها در سه ضلع صحن مسجد قرار گرفته و ستون هایی ضخیم و نزدیک به هم، به حالت چهل ستونی دارند. محراب این مسجد گچ بری های بدیع تاریخی از دوره آل بویه دارد و منبر چوبی آن متعلق به هفتصد سال قبل است. سرداب یا شبستان زیرزمینی مسجد در حقیقت یک غار دستکند وسیع در زیر صحن مسجد است.
مسجد جامع نائین، گنبد و گنبد خانه ندارد و تنها دارای یک مناره است. چهل ستون های اطراف صحن مسجد با آجر کاری برجسته زینت داده شده اند. آثاری از چهارطاقی های دوره ساسانی در گوشه ای از حیاط مسجد به چشم می خورد، به همین جهت برخی معتقدند که این مسجد بر آثار بجا مانده از آتشکده های دوران قبل از اسلام ساخته شده است.
نارین قلعه که اکنون به صورت تلی از خاک در وسط شهر نایین قرار دارد . از دیگر اثار بجا مانده از دوره ساسانی در این شهر است که نشان از قدمت شهر دارد . بازار تاریخی و سرپوشیده نائین ، که اکنون تقریبا هیچ کسبه ای ندارد، در ایام محرم و سوگواری ها، محل عبور دسته های عزاداری است. قالی های دست باف نائین شهرت جهانی دارد و کارگاه های عبابافی در روستای محمدیه، چسبیده به شهر نائین، یکی دیگر از صنایع دستی این شهر کویری می باشد .
تصاویری از مسجد جامع نایین
تصویر 150 : نمای آجر برجسته در چهل ستون های اطراف صحن مسجد جامع نائین. حسن مهم این آثار آن است که از چند قرن پیش تا کنون هنوز به صورت دست نخورده و غالبا بدون مرمت پابرجا مانده اند .
تصویر 151 : گچبری های بدیع تاریخی و منبر تاریخی مسجد جامع نایین
تصویر 152 : سقف آجری قسمتی از کمرکش شبستان در مسجد جامع نایین
تصویر 153 : ضلع شمالی صحن مسجد جامع نایین
تصویر 154 : شبستان جنوبی مسجد جامع نایین
یکی از خانم های هم گروهی، همسر دوستمان آقای صادق زاده است که راهنمای گردشگری و مترجم دیپلمات های بازدیدکننده از اماکن گردشگری اصفهان است . آقای صادق زاده، اصالتا اهل نایین است ولی در این سفر در جمع ما حضور نداشت. همسر آقای صادق زاده به ایشان تلفن می کند و متعاقبا آقای صادق زاده با یکی از راهنماهای گردشگری نائین تماس می گیرد تا راهنمای ما در بازدید از مسجد جامع نائین شود. دقایقی بعد آقای محمد افضل آقایی از راه می رسد. او شخصیتی بیش از یک راهنما دارد. محقق و ادیب است. از صحبت های وی در مورد مسجد جامع یزد یک ضبط ویدئویی تهیه می کنم که در ویدئو مستند این سفرنامه گنجانده ام.
بازدید ما از مسجد جامع نائین و شبستان دستکند زیر آن، همراه با توضیحات آقای افضل آقایی در مورد این مسجد، ما را از نزدیک با فضای متفاوت و شگفت این مسجد 1200 ساله آشنا کرد.
اگر اهل دیدار از مکان های تاریخی هستید دیدار از مسجد جامع نائین را فراموش نکنید و جزو اولویت هایتان بگذارید .
تصویر 155 : راهرو شبستان ( سرداب ) زیرزمینی مسجد جامع نایین
تصویر 156 : نور شبستان زیرزمینی مسجد جامع نائین بوسیله این سنگ های مرمر تامین می شده است که در کف حیاط صحن مسجد جاسازی شده اند .
تصویر 157 : شبستان غربی مسجد جامع نایین، جایگاه نماز جماعت
تصویر 158 : شبستان غربی مسجد
تصویر 159 : ماکت مسجد جامع نایین
تصویر 160 : قسمتی از ضلع شرقی مسجد جامع نایین ( از داخل کوچه )
تصویر 161 : ضلع جنوبی مسجد جامع نایین
شب هنگام شده است . گشتی هم در اطراف مسجد جامع نایین می زنم. میدانی شبیه تکیه همراه با شبستان و ایوان هایی دورتا دور آن، در مجاورت مسجد جامع نائین قرار دارد. اینجا حسینیه و محله باب المسجد است که یکی از هفت محله ( حسینیه ) تاریخی نایین می باشد و قدمت ساخت آن به دوره قاجاریه برمی گردد . نورپردازی زیبایی دارد. آخرین بازدید ما از این بافت تاریخی نایین با صدای روح بخش اذان عجین می شود که حس و حال معنوی این محیط تاریخی و زیبا را دوچندان می کند .
تصویر 162 : محوطه حسینیه باب المسجد در مجاورت مسجد جامع نایین
تصویر 163 : پیاده راه های زیبای مسقفی که در مجاورت بافت تاریخی نایین ساخته شده است .
به اصفهان برمی گردیم ولی خاطره این دو روز پربار از یک سفر فرهنگی، به صورت رویایی شیرین در خاطر من جاودانه می شود. این سفر دو روزه از بهترین سفرهای طول زندگیم محسوب می شود.
ویدئو مسجد جامع نائین ( قسمت هشتم ویدئو مستند سفرنامه شهرهای کویری )
تصویر 164 : عاشق سفر و ثبت لحظات
نویسنده: هادی انصاری