کمک نامه ی سفر به استانبول

4.5
از 38 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
اینجا هنوز اولین انتخاب ایرانی‌ها برای سفر به خارج از کشور است! +تصاویر

bn10.jpg

سلام خدمت تمامی عزیزانی که این سفرنامه رومیخونن

ما تلاش کردیم علاوه بر اینکه بتونیم خاطره های خودمونو در اینجا ثبت کنیم،کمکی به دوستان مجازیمون کنیم تا بتونن با اطلاعات نسبتا کافی سفرشون رو شروع کنن

این اولین سفرخارجه ی من و شوهرم هست و اولین یادداشتی که اینجا به ثبت میرسونمش و امیدوارم مفید باشه

اولین سفرما به عنوان ماه عسل ،اغاز زندگی مشترکمون بود که مطمینم هیچ سفری رو تا اخر عمرم نمیتونم با این سفر مقایسه کنم

سفری پر از تجربه های جدید،پراز خاطره،پر از حس های خوب فراموش نشدنی که با هربار دیدن عکس های سفرمون باز هم دلم میخواد تا اخر عمرم هر سال یکبار برای تجدید خاطره به اونجا سفر کنم..

 

قرار بود واسه مسافرت شهری رو انتخاب کنیم که هم به شهریت اونجا علاقه داشته باشیم هم اینکه واسه اولین سفر خارجه زیادی به مشکل تفاوت فرهنگ برنخوریم.یه سری نکات هستن که واسه ی انتخاب شهری که میخواستیم بریم باید حتما بهشون توجه میکردیم

1-فاصله ی شهر مورد نظر

2- فرهنگ شهری مردم

3- واحد پولی

4- آب و هوای اون فصل سال

5- طبیعت و جاذبه های موجود جهانگردی

6- میزان تسلط بر زبان انگلیسی مردم

7- و اینکه اون شهر با سبک مسافرت مون تطابق داشته باشه (سبک سفر ما فقط گردشی تفریحی بود و قصد بیزینس یا خرید عمده یا... نداشتیم)

8- و خیلی موارد دیگه

 

خیلی گزینه های زیادی واسه انتخاب پیش رو داشتیم

من خودم به شخصه نظرم به مسکو و پاتایا یا مالزی بود اما به دلیل هایی که خدمتتون عرض کردم نمیتونستیم واسه اولین سفرمون جای خیلی دور با فرهنگ خیلی متفاوت بریم

قصد سفرمابرای مرداد یا شهریور ماه 1398 بود و از تیرماه برنامه سفر رو میریختیم

بعد از کلی مشورت بنا شد به استانبول سفر کنیم

<<استانبول شهر افسانه های تاریخی>>

از قضا برادرم که کلی بهمون کمک کرده بود واسه تصمیم گیری بهمون پیشنهاد داد که اخر مرداد و اوایل شهریور به سفربریم که هم اب و هوای بهتری داشته باشه هم فستیوال کنسرت های خواننده های محبوب ایرانی برگزار میشه

و ما هم بین اون خواننده ها تصمیم گرفتیم بلیط کنسرت رو تهیه کنیم

هزینه ی کنسرت ها اغلب از 80 یا 100 دلار شروع میشه بستگی به جایگاه داره که بهتون پیشنهاد میکنم از خود سایتی که بصورت رسمی میفروشن خرید کنین چون واسطه هایی که هستن که اینکارو براتون انجام میدن اما بابتش هزینه ی گزافی میگیرن که به صرفه نیست.

تصمیم ما این بود که بلیط رفت و برگشت و هتل رو خودمون بوکینگ کنیم اما چون هزینه ی سفرمون رو اواسط مرداد دریافت میکردیم مجبور بودیم دست نگه داریم برای خرید بلیط. به وقت 20مرداد 1398 زمانی که هزینه رو دریافت کردیم شروع کردیم به گشت وگذار در سایت های مختلف ماهان ایر،علی بابا،چارتر و... و یه سفر رفت و برگشت با هزینه ی هر نفر 2500رو انتخاب کردیم و قصد خرید اونو واسه بعد از ظهر همون روز داشتیم. 

اما به طرز شگفت اوری بعد از ظهر تمام پرواز های تمام شرکت ها یک میلیون افزایش قیمت داشت و ما هاج و واج مونده بودیم.

و تصمیم گرفتیم تا فردا صبح دست نگه داریم شاید قیمت های به نرخ قبل برگشت!!!

فردا صبح باز به طرز شگفت اوری قیمت بلیط رفت و برگشت استانبول برای هر نفر به نرخ 5500 رسیده بود!!!! و ما کاااملا بهت زده بودیم

این فقط نرخ پروازمان بود هتل هم هزینه ی جدایی بود حدود 3-4 میلیون!!!

به سرعت به سمت اژانس هواپیمایی مروستی یزد رفتیم و قصیه را پرسیدیم که فهمیدیم به علت نزدیک شدن به فستیوال های موسیقی تمامی هزینه های سفربه استانبول و باکو چند برابر شده که چاره ای نداشتیم

<<<<<<پیشنهاد مهم من اینه که اگه میخواین کنسرت برین حتما بلیطش رو لحظه ی اخر نگیرین>>>>>>>>

به سرعت خانم مروستی عزیز برایمان توری پیدا کردند که هزینه ی رفت و برگشت و اقامت در هتل بالو واقع در محله ی تکسیم (3/. کیلومتر تا میدان تکسیم و در واقع پشت خیابان استقلال) برای 5شب روی هم شد نفری 5700

خب قیمت معقولی نبود. ما دنبال یک تور استانبول ارزان بودیم اما دیگه چاره ای نبود!!!

(ممنونم از خانم مروستی بخاطر زحمت هایی که کشیدن و سرعت عمل بسیار بسیار بسیار قابل ستایش ایشون و برخورد عالی پرسنل آژانس هواپیمایی مروستی یزد)

 

  • لیست مکان های دیدنی استانبول:

1-کاخ موزه ی توپقاپی

2-مسجد ایاصوفیه

3-مسجد سلطان احمد

4-کاخ موزه دلماباغچه

5-اب انبار باسیلیکاسیسترن

6- برج گالاتا

7- اکواریوم فلوریا

8- جزیره بیوک آدا

9- گشت شبانه بشیکتاش اورتاکوی

10- ساحل فلوریا

11-پارک مینیاتوریک

12-مسجد اورتاکوی

13-جنگل بلگراد

14-پارک ابی دلفیناریوم

15- مسجد رستم پاشا

16-روملی حصار

17-تپه های چاملیچا

18-تپه های پیرلوتی

19-پارک امیرگان

20-پارک ییلدیز

21- پارک گلخانه

22-کاخ بیلربی

23-مسجد کبود

24-کاخ چراغان

25-محله ی ببک

26-ساحل شنی شیلی

27-پارک ابی کلاب دلفین

28-بازار ادویه یا بازار مصری ها

29-برج دختر

(10 مورد اول جز واجبات سفر به استانبول هست و بقیه موارد برای وقت اضافه )

 

 منطق یک مسیر:

  • مسجد سلطان احمد-ایاصوفیه-باسیلیکا سیسترن-پارک گلخانه-کاخ توپکاپی-بازار بزرگ استانبول-مسجد سلیمانیه-پل امینونو-بازار ادویه(مصری)
  • دلما باغچه-پارک ییلدیز- کاخ چراغان- بشیکتاش- اورتاکوی- پل بغازی-محله ببک
  • روملی حصار-پارک امیرگان
  • جنگل بلگراد-ساحل شنی کلیوس
  • میدان تکسیم-خیابان استقلال-برج گالاتا
  • برج دختر-تپه های چاملیچا-خیابان بغداد

 

 گردش های شبانه استانبول:

  • محله ببک و ساحل ببک و کلاب های ببک
  • محله بشیکتاش – اورتاکوی و بازار های خیابانی
  • تپه های پیرلوتی و تلکابین
  • خیابان استقلال و حوالی تکسیم
  • پل امینونو و اسکله امینونو
  • مراکز خرید که همگی تا 10شب باز هستند.
  •  

 

  • مراکز خرید استانبول:

1-مرکز خرید کانیون

2-مرکز خرید فروم

3-شنبه بازار باکرکوی: ساعت 11-18 که در اخر وقت تخفیف بیشتر میدهند

4-مزکر خرید جواهر

5-مرکز خرید اولیویوم

6-اوت لت ویاپورت

7-استانبول مال

8-مرکز خرید ایستینیه پارک

9-مرکز خرید کانیون

10-مرکز خرید پالادیوم

11-مرکز خرید آکوا فلوریا

12-مرکز خرید کپسیتی

13-مرکز خرید مارمارا فروم

14-مرکز خرید مگا اوت لت ونیزیا

15-مرکز خرید آکاسیا

16-اوت لت اپتیوم

 

 دسرهای محلی استانبول :

  1. شکر پاره sekerpare
  2. باقلوا baklava
  3. تازاندیبی kazandibi
  4. تلمبه tulumba
  5. سیمیت simit
  6. کونفه kunefe
  7. فرین سوتلاچ firin sutlac
  8. روانی revani
  9. زرده zerde

10-راحت الحلقوم lokum

   11-حلوا سمولینا irmik helvasi

   12-بستنی سنتی dondurma

   13-قهوه و چای ترک

 

  • غذاهای محبوب ترکی:

1-پراک سارماسی(دلمه برگ مو): رستوران پهلوان / 4عدد دلمه = یک پرس/ 12لیر/میان وعده

2-نخود پیلا : نخود +پلو+ترشی فلفل+ سس/دست فروش خیابان های توریستی مهم/3-6لیر/میان وعده

3-تاووک لوپیلا: نخود+پلو+سینه ی مرغ رشته شده+ترشی فلفل+سس/دست فروش خیابان های توریستی مهم/4-8لیر/میان وعده

4-بورک(همان بورک ایران): دو نوع سیب زمینی و گوشت/کافه های کنار خیابان/میان وعده

5-میدیه(صدف): میدیه احمت(200متر بعد از میدان بشیکتاش به سمت اورتاکوی)/هر عدد یک لیر/میان وعده

6-بالیک اکمک(ساندویچ ماهی): دست فروشان پل امینونو/10 و 15 لیری بر اساس اندازه ی ماهی/وعده کامل

7-کومپیر(سیب زمینی تنوری شکم پر):دوره گر های خیابان های مهم/ 22لیر /میان وعده

8-کوکورچ(روده ی گوسفند): دوره گرد های خیابان مهم/با دوغ سرو شود/20لیر/وعده کامل

9-لاهمجون(گوشت چرخ کرده روی نان همراه ادویه): با لیمو و کاهو سرو میشود که میتوان بصورت ساندویچ پیچید/رستوران ها بخصوص برند لاهمجون و پیده در مرکز خرید جواهر/15لیر /2-3عدد برای هر نفر به عنوان وعده کامل

10-پیده (نان همراه گوشت چرخ شده یا پنیر یا سیب زمینی): پیده پنیریا پیده ی گوشت یا پیده سیب زمینی دارد/رستوران مثل برند پیده در مرکز جواهر/15لیر /وعده کامل

11-کباب دونر(کباب ترکی): طعمی متفاوت با کباب ترکی ایرانی دارد/بصورت پرسی یا دوروم(ساندویچی) سرو میشود/رستوران هایی مثل کباب دونر hd ،بای دونر، کاساپ در مرکز جواهر/20تا 30لیر/وعده کامل

12-اسکندر کباب:نوعی کباب لذیذ با سس مخصوص گوجه و تکه های نان/رستوران های منطقه فلوریا/20تا 60لیر/وعده کامل

13-آدانا کباب: مثل کباب کوبیده ابرانی است که بصورت دوروم و پرسی سرو میشود/رستوران/20تا 30لیر/وعده کامل

 

مسیر یابی رو نقشه خیلی خیلی راحته:

مترو-استانبول.png

 

حرکت 2شهریور 1398 ساعت 19:30 به وقت تهران

ساعت 9صبح پول خودمونو توی صرافی یزد به یورو چینج کردیم و 10به سمت تهران حرکت کردیم

بدشانسی پشت بدشانسی!!!

تصور ما این بود 10صبح حرکت میکنیم و ساعت 5بعد از ظهر در فرودگاه امام هستیم اما در میان راه نزدیک کاشان ماشین مان خراب شد و از پرواز جا ماندیم :)

ساعت 19 به تهران رسیدیم که گیت ها را بسته بودند و گریه کنان به هواپیمایمان نگاه میکردیم!!

چاره ای نبود ،مصلحتی بودکه از ان خبر نداشتیم! خدا میداند... بلیط رفت را برای فردا ظهر ساعت 15 گرفتیم با هزینه ی نفری 3500!!!! فقط بلیط رفت!!!

خلاصه که شب را در فرودگاه امام گذراندیم تا فردا شهر برسد.

 

<<<حتما برای پرواز های خارجی با هزینه های زیاد با اتوبوس یا هواپیما به تهران بروید و حداقل 5 تا 6 ساعت زودتر به تهران برسید>>>>

خطوط مترو در فرودگاه امام بسیار کاربردی هستند حتما استفاده کنید.

 

>>>> در صورت تاخیر در پروازتان حتما تور لیدرتان را در جریان بگذارید<<<<

 

پرواز مجبوری ما در تاریخ 4شهریور 1398 با پرواز اسمان بود با 4ساعت تاخیر بسیار بسیار دل ادم را سرد میکرد. هنوز هم فکرش را میکنم از پروازاسمان خاطره ی خوبی ندارم و اصلا توصیه نمیکنم. بگذرد که مسافران ان پرواز چه کردند و چه به سرشان امد...

IMG_5178.JPG

برای تاخیر بوجود امده 2بار پذیرایی کامل کردند اما شکم ادم را فقط سیرمیکنند... بگذرد از ادم هایی که کانکشن هایشان بر باد رفت... و ماهم فقط حرص کنسرت مان میخوردیم که به ان برسیم

IMG_5175.JPG

IMG_5909.JPG

UkbvNmauuGU4TI0FYJKWSN3UBwOGDkUECTjXpt3c.jpg

ساعت 10:30شب به وقت استانبول کنسرتمان در هتل گرند جواهر برگزار میشد و ما ساعت 10شب به استانبول رسیدیم. خدا رو شکر حداقل با یک روز از دست دادن هتلمان، کنسرتمان را از دست ندادیم!!!

 

10شب در فرودگاه جدید استانبول به زمین نشستیم

IMG_6063.PNG

فرودگاهی به ان عظمت حداقل بیست دقیقه پیاده روی کردیم تا به محل گرفتن چمدان هایمان رسیدیم... با سرعت هرچه تمام تر حرکت کردیم به سمت ایستگاه تاکسی و زمانی که تاکسی گرفتیم متوجه شدیم که کوله پشتیمان در گیت خروجی جاگذاشته ایم!!!! بدشانسی پشت بدشانسی!!!

سریع از تاکسی پیاده شدیم و دوباره چمدان هایمان راپیاده کردیم و من ماندم پیش چمدانها تا شوهرم به سرعت برود سمت کوله پشتی.

دلهره ی عجیبی داشتم و خسته از تمام بدبیاری های سفریکه هنوز شروع هم نشده بود!!!

تا اون لحظه به چشم خوردن اعتقادی نداشتم اما از همون روز و همون دقیقه تصمیم گرفتم یه اسفنددود کن برقی برا خونه بخرم!!

 

<<<<<<<هیچوقت پاسپورتتون رو توی کوله پشتی دم دستی تون نگذارید>>>>>

 

مشکل یکی دوتا نبود،پلیس های فرودگاه ترکیه برای ورود به داخل سالن حتما ازتون پاسپورت میخوان که ما اونو توی کوله پشتی جا گذاشته بودیم،با زبون انگلیسی هم رابطه ی خوبی نداشتن و نمیفهمیدن که مشکل ما چیه و فقط میگفتن پاسپورت

تا اینکه بعد از 10 دقیقه کل کل و کمک از گوگل ترنسلیت شوهرم دست پلیسا رو گرفت و با خودش بردشون دااخل و کیف رو نشونشون داد و گفت این مال منه و بالاخره با هزار تا دردسر تونست اونا رو بفرسته کیف رو بیارن!

بازم خدارو شکر که کوله پشتی رو ندزدیده بودن! میدونید چرا؟ چون توی فرودگاه تعداد ادمای بومی ترکیه کمه و بیشتر مسافر در رفت و امده.

 

ساعت نزدیکای 10:45 شب شده بود و کنسرت ما یک ربعش گذشته بو. با سرعت هرچه تمام تر تاکسی گرفتم و حرکت کردیم به سمت گرند جواهر

0beFTRvXmVtCqwmHNI6fsVkANslSAJfNub2KB5Y1.jpg

هزینه ی تاکسی در ترکیه بسیار بسیار زیاده و متری حساب میشه وبه صرفه نیست از تاکسی استفاده کرد بجاش مترو و فونیکولار و تراموا و مرمری و... هستن که عالین و هزینه ی هر رفت برای هر نفر 3لیر میشه که معقوله و مترو تا 12شب کار میکنه(از 6صبح) که عالیه. ما وقت استفاده از مترو رو نداشتیم چون از فرودگاه تا مقصد ما حدود 1/5ساعت با مترو باید توی راه میبودیم و با تاکسی فقط 20دقیقه. 

ساعت حدود 11:05 دقیقه ما درب در ورودی سالن کنسرت بودیم و اشک ذوق توی چشمای من و شوهرم موج میزد...کنسرت یکی از محبوب ترین خواننده های ماست...

 

بی نظیر بود و حتما توصیه میکنم.

البته میدونستم که بعد از کنسرت، پارتی هم توی یه سالن دیگه برگزار میشه اما ما دیگه حسابی خسسسته بودیم وگرنه حتما اونو هم میرفتیم و از دستش نمیدادیم...ولی با اون اتفاقای و ماجراها دیگه رمقی نداشتیم..

 

نصف شب رسیدیم هتل بالو و چک این نه چندان جالبی داشتیم چون مسیول پذیرش هتل به هییچ زبانی از دنیا به جز زبان خودش حرف نمیزد و نمیفهمید. حتی به گوگل ترنس لیت هم علاقه ای نشون نمیداد. البته من از این موضوع زمانی که هتل رو انتخاب میکرد اگاهی داشتم ولی خیلی این قضیه رو سخت نگرفتم و جز زمان چک این دیگه کاری به اون اقا نداشتیم تا روز اخر.

 

هتل بالو balo  هتلی بسیار کوچک و دنج است که مزایا و معایبش رو میگم.

مزایا:

1-نزدیکی به میدان تکسیم که مرکز مهم خطوط راه هست که بنظرم باید حتما توی اولویت شما باشه که در وقت و هزینه های شما صرفه جویی میکنه چون شما اکثرا باید حتما اول به تکسیم برین و بعد به جاهای دیگه با مترو یا... برین

2-محله ی هتل بالو دقیقا یک دقیقه پیاده تا وسط خیابان استقلال راه دارد پس خیابان خود بالو خیابانی زنده و پر جنب و جوش است که حتی ساعت 3صبح هم با خیال راحت میتوانید در انجا قدم بزنید

3-اگه علاقه به موسیقی و روحیه ای زنده دارید این هتل برای شما بسیار مناسب است چون در همان کوچه ی هتل کلی کافه و رستوران وجود داره که تا ساعت 5 صبح با صدای بلنددد موسیقی های شاد میگذارند

4-پنجره های دوجداره ی اتاق شما کوچک ترین صدایی را به داخل اتاقتان راه نمیدهد که میتدانید با خیال راحت استراحت کاملی داشته باشید

6-هتل بی بی است. صبحانه ی جایی دنج بر روی پشت بام است که حسااابی رقص مرغان دریایی شما را مجذوب خود میکند و نسیم خنکی که از دریای سرخ و مرمره موهایتان را نوازش میدهد.

7- صبحانه قابل قبول است. در حد بودجه ای که بابت هتل پرداخت کرده اید(شبی 150لیر) مناسب است.

IMG_5911.JPG

In0mkPL846Vs9yvmBf1YySHc52kpzMVEBhzrFln9.jpg

8- نظافت اتاق ها قابل قبول بود و مشکلی نداشت

9-اسانسور هیچوقت خراب نشد

 

معایب:

1-تور لیدر ما که صاحب هتل بالو بود بسیار قانونی و اخلاق مناسبی نداشت و البته سروکاری هم با ما نداشت

2-اتاق ها کوچک بودند و فقط برای خواب شبانه جا داشت، یه کمد دیواری و اینه و کنسول و تخت دو نفره و تلفن و یخچال کوچک و همین.. البته تمامی هتل های ترکیه کوچک هستند و این جز شهرسازی انهاست ولی برای ما کافیه کافی بود چون صبح تا شب را بیرون از هتل میگذراندیم و فقط نیاز به جای خواب و حمام داشتیم

3-بلد نبودن زبان انگلیسی در پذیرش هتل که خب ماهم مجبور بودیم خودمان مشکلاتمان را حل کنیم و نیازی به پرسیدن ادرس جایی یا... از پذیرش نداشتیم

4-اگر ساعت چک این و چک اوت تان را دقیقه ای اشتباه کنید براتون مشکل ساز خواهد شد.

به هر حال هتل خوبی بود...

 

شب را اقامت کردیم تا با ان همه ماجرا فردا را با انرژی شروع کنیم.

>>>استانبول اب اشامیدنی بصورت لوله کشی شهری وجود ندارد لذا باید برای هر روزتان فکر اب معدنی باشید و هزینه ی اب معدنی بزرگ هم هر مغازه ای فرق میکند که از 1.75لیر تا 6لیر میتوانید پیدا کنید<<<

 

دوشنبه 4شهریور 1398

برنامه: مسجد ایاصوفیه-کاخ توپقاپی-مسجد سلطان احمد(مسجد ابی)-اب انبار باسیلیکا سیسترن-بازار بزرگ شهر-مسجد سلیمانیه-اسکله امینونو

 

ساعت 8 صبح دوش گرفتیم و اماده شدیم و ساعت 10صبح برای صبحانه به طبقه ی 5 رفتیم و ساعت 11 از هتل به سمت میدان تکسیم برای چنج کردن یورو هایمان به لیر حرکت کردیم. روز اول برای هر مسافر غریب ترین روز سفرش است. به میدان تکسیم رسیدیم و بعد از نیم ساعت یک صرافی پیدا کردیم و کمی از یوروهایی که اورده بودیم را تبدیل کردیم به لیر.

از الان ساعت حدود 12 باید سفرمان را شروع میکردیم. سفرما برنامه ریزی داشت که مدت ها روی ان کار کرده بودم.. تمام مناطق دیدنی را با ادرس و ساعات باز و بسته بودنشان را داشتم. البته این کار را دوست عزیزم ستایش جان به من یادداده بود(مرسی عزیزم)

IMG_5169.JPG

IMG_5974.JPG

 

روز اول را باید به سمت محله ی فاتح میرفتیم برای اینکار باید با فونیکولار انجام میدادیم. ورودی خطوط راه در خود میدان تکسیم بصورت کاملا واضح به سمت زیر زمین است.

GuumCXFdDPrJAAZhYIuPriuSJNPwTMUEr3kiUlBM.jpg

ymIWnOjrTQNYMab4Ca3Lj4GYvUJfhuheW56YJyJy.jpg

وارد ایستگاه خطوط راه شدیم و باید برای این که از وسایل حمل و نقل عمومی انجا استفاده کنیم استانبول کارت میخریدیم... در انجا شانس خوب ما پسر بچه ای اینکار را برای مسافران انجام میداد و در عوضش یکی دو لیر پاداش میگرفت... البته ما در روز های بعد اینکار را خودمان انجام دادیم که خیلی اسان است.

استانبول-کارت-یا-کارت-مترو-استانبول-2-300x212.png

هزینه ی خود کارت حدود 6لیر بود که ماهم برای شروع 20لیر به دستگاه دادیم و در اصل حدود 14لیر داشتیم برای هر دویمان. البته قانون استفاده از استانبول کارت جالب است بدانید اگر سفر دوم شما با خطوط راهی کمتر از 1.5 ساعت از سفر قبلیتان باشد هزینه ها بصورت پلکانی کمتر میشود.

البته شما میتوانید بجای استانبول کارت از ژتون ازاد استفاده کنید (در شهر به هیچ وجه پول نقد نمیتوانید استفاده کنید) که بجای 3لیر باید حدود 6لیر پرداخت کنید.

استانبول کارت را میتوانید در فرودگاه یا حتی سوپری ها و ...همه جا تهیه کنید.

استانبول-کارت-یا-کارت-مترو-استانبول-4.jpg

روش شارژ استانبول کارتتان از دستگاه استانبول کارت: کارت را روی سطح شیشه ای مخصوص کارت میگذارید و پس از ان موجودی کارت شما رانشان میدهد. کارتتان را از روی شیشه بردارید و اسکناستان را وارد دستگاه کنید. حواستان باشد دوطرف اسکناس هایتان را بگیرید که کاملا صاف وارد شود، دوباره کارتتان را روی شیشه نگه دارید. به همان میزان که پول وارد دستگاه کرده اید کارتتان شارژ میشود و رسیدتان را میگیرید.

در اخر سفر هم میتوانید مثل ما استانبول کارتتان را یادگاری به همراه بیاورید و تا دو سال اعتبار دارد و میتوانید دوباره از ان استفاده کنید یا اگرنه میتوانید به بعضی از دکه های روزنامه فروشی ان را بفروشید.

ساعت 12:30شروع به اغاز گشت و گذارمان کردیم.

 

برای رفتن به محله ی فاتح باید:

از تکسیم>با فونیکولار (اف1) به ایستگاه کاباتاش>سوار تراموا(تی 1)>به سمت ایستگاه سلطان احمد

غلغله ای از ادم های رنگی با هر سنت و چهره ای پر از هیاهوی شورانگیز که همگی انها به بلندی و عظمت کاخ ها و زیبایی این شهر خیره بودند. یکی مسلمان یکی یهودی یکی سفید پوست یکی سیاه پوست یکی تنها یکی با خانواده ی 7 8 نفری.

هوا در شهریور ماه فقط و فقط برای استانبول خلق شده. نمیدانید افتاب چطور با نسیم خنک در تکاپوی برنده شدن بودند. جنب و جوش شهر قابل تحسین بود. ذوقی در چشم من و همسرم موج میزدکه تمااام بدبیاری های سفرمان در همان لحظه برای همیشه قابل بخشش شد.

جالبی این شهر این بود که اصلا احساس غربت نمیکردی. اکثریت قریب الوقوع ایرانی و ترک و عرب بودند که با ما نژادی نزدیک دارند. اروپایی و به ندرت امریکایی بود و همین امر باعث میشد بفهمی چرا فروشنده های شهر 90%فارسی را بلدند چون به گفته ی خودشان ماهم مرز هستیم و هم خون و بیشتر مسافرانشان در طول سال ایرانی و عرب هستند پس فارسی را خوب یادگرفته اند.

انهایی هم که فارسی بلد نبودند بصورت اختصارکلمه های سلام خوش امدید را حتما میگفتند.

البته یک مطلب طنز امیز و جالب این بودکه ایرانی ها را از 1000کیلومتری میتوانستی تشخیص دهی، اکثرا لباس های رنگی رنگی و تیپ زده و صورت های ارایش دار... خیلی جالب بود ما سراین قضیه با شوهرم کل مینداختیم :))

 

  • مسجد ایاصوفیه:

تاریخچه:ایاصوفیه که 1500سال پیش به عنوان کلیسای بزرگ امپراطوری بیزانس ساخته شد و کلیسای هاجیا صوفیا نام گرفت. 900سال بعد با فتح استانبول با نیرو های عثمانی به دستور پادشاه عثمانی به مسجد تبدیل شد. اما این پایان کار نبود و با روی کار امدن آتاتورک در ترکیه و اعلام رسمیت کشور جمهوری ترکیه به جای امپراطوری عثمانی، مسجد ایاصوفیه به موزه ایاصوفیه تبدیل شد.

H2GT3MMUsobWCEaMC8CuA6uKy0BgyU7J7XVYGR83.jpg

بازدید:در تمام ایام هفته به جز دوشنبه ها. در بهار و تابستان از 9صبح تا 19 و در پاییز و زمستان 9تا 17

ورودی: برای هر نفر 105لیر

توضیح:دوربین فیلم برداری و سه پایه ممنوع/ حداقل یک ساعت قبل از بسته شدن موزه باید بلیط خریداری شود

متوسط زمان بازدید:1ساعت

مسیر:تکسیم>فونیکولار>کاباتاش>تراموا 1>ایستگاه سلطان احمد

 

  • کاخ توپقاپی:

تاریخچه: نخستین کاخ عثمانی است که بعد از فتح استانبول توسط امپراتوری عثمانی به دستور سلطان محمد فاتح (محمد دوم) در سال 1459 بنا شد. این کاخ 4قرن خانه ی سلاطین عثمانی بوده و 25سلطان عثمانی در ان زندگی میکردند. هر سلطانی که به تاج و تخت رسید قسمتی از معماری و طرح متفاوتی به کاخ اضافه کرد. و گاها به دلیل بلایای طبیعی اتش سوزی یا زلزله به ویژه زمین لرزه 1509 و اتش سوزی 1665 کاخ بازسازی و بر ان تغییراتی اعمال شد تا اینکه در1924 کاخ به موزه تبدیل شد.

untitled.png

بازدید: همه روزه به جز سه شنبه ها/ بهار و تابستان 9-19 و پاییز و زمستان 9-17

متوسط زمان بازدید: 3 ساعت

ورودی: 50لیر

مسیر:تکسیم>فونیکولار>کاباتاش>تراموا 1>ایستگاه سلطان احمد

 

 

  • مسجد سلطان احمد:

تاریخچه: مسجد ابی 6منار دارد. این منار ها بخاطر اینکه بقیه ی مسجد ها 1،2 یا 4منار دارند بسیار بی همتا است. برخی میگفتند سلطان به معمار دستور ساخت مناره های طلاییaltin)) داده بود که به اشتباه 6 (به ترکی alti )مناره ساخته شد. به هر حال منشا این شاخصه به دلیل هرچه که باشد سبب یک رسوایی بزرگ شد زیرا همانطور که میدانیم مسجد حرام در مکه که مقدس ترین مکان مسلمان هاست نیز 6منار دارد .در اخر سلطان احمد این مشکل را با فرستادن معمارش به مکه و اضافه کردم یک منار هفتم به مسجد حل کرد. مشخصه ی مهم بعدی نمای خارجی مسجد آبی است. گنبد های ابشاری ان هستند که گویی به صورت پلکانی از گنبد مرکزی به پایین میریزند. گذرگاه طلاقی زیر هر گنبد ریتم بصری خاص خود را به مجموعه اضافه میکرد.

بازدید: همه روزه به جز زمان نماز های یومیه

Sultan-Ahmed-Mosque-8.jpg

ورودی :مجانی

توضیح: داشتن حجاب اجباری است اما درب مسجد پوشش مناسب داده میشود

متوسط زمان بازدید: 30دقیقه

مسیر:تکسیم>فونیکولار>کاباتاش>تراموا 1>ایستگاه سلطان احمد

 

تاریخچه: یک اب انبار 8900مترمربعی و حجم اب 80هزار متر مکعبی در خود جای داده که سن ان به 1500سال قبل میرسد. 336ستون غول پیکردارد که بر روی دو ستون ان چهره ی عکس ((مدوسا)) یکی از شخصیت های افسانه ای یونانی نقش بسته است.مدوسا یکی از سه گورگون افسانه ای یونانی است که صورتی کریه و بدنی بالدار داشت و در قسمت سرش به جای گیسو ،مار های بسیاری زندگی میکردند.گورگون ها نیم انسان، نیم حیوان و ترسناک بودند که نسبت خواهری با یکدیگر داشتند. لحظه ای خیره شدن به مدوسا کافی بود تا شما را به موجودی سنگی بدل کند.

IMG_5923.JPG

qZhkGDHRZbpC5167dCwsnlyDqYKCAt0jmV7sDSCt.jpg

 

pJa9WI7y4SoRM9860Of5kutkWeSaV7MfKWlRelXg.jpg

pCoNSOpD7XLKw0Pq4sgGS9zT9T89nYVtF83w6otZ.jpg

xm9jmdo0icpBxiT7kIpMiAc0IzMoRG0oR324Pbx0.jpeg

V63AzTdyfhy9hJzopTIvRxWwpdMYDjoPWowHvIqa.jpg

ورودی: برای هر نفر 60لیر

زمان بازدید: همه روزه از 9صبح تا 17:30

توضیح: دوربین فیلم برداری ازاد/حتما پیشنهاد میکنم برید چون واقعا جای قشنگی بود

متوسط زمان بازدید: 1ساعت

مسیر:تکسیم>فونیکولار>کاباتاش>تراموا 1>ایستگاه سلطان احمد

 

 

بین را سه چرخه هایی بودند که ذرت بلالی و نان ترکی و بلوط میفروختند.. ما زا انها یک نان ترکی (2لیر) و یک بلال (5لیر) گرفتیم.

مزه ی نان انها مزه ی جدید و خاصی نداشت، برای نان و پنیر مناسب بود! ولی مزه ی بلال انها متفاوت بود، مزه ای شیرین داشت و خوشمزه بود

4.jpg8925250_575.jpg

 منبع عکس: اینترنت

ساعت حدود 15 شده بود و ما تصمیم گرفتیم دررستورانی که از قبل از سفر برنامه ریزی کرده بودیم نهارمان را با غذای معروف ترکی به نام کوفته کباب میل کنیم.

کوفته کباب از مغازه ی سلطان احمد که برادرم قبل زا سفر به ما پیشنهاد کرده بود یکی از معروف ترین رستوران های برند انجاست که فاصله ی زیادی از ما نداشت بهترین گزینه بود. ما یک کوفته کباب به قیمت 20لیر و دوتا آیران(دوغ ترکی) به قیمت3.5لیر و یک اب معدنی به قیمت 2 لیرنوش جان کردیم.

نمره رستوران سلطان احمد از 10 نمره:8

نمره ی غذای رستوران از 10نمره: 9

IMG_5922.JPG

8v2eIRQfUasEsZyARWDq7jVJKX9Gt0bfleXpNWSZ.jpg

 

بعد از نهار به سمت بازار بزرگ شهر حرکت کردیم یک پیاده روی 15دقیقه ای پیش رو داشتیم و یک پیشنهاد همینجا میکنم: حتی تا پیاده روی های 30دقیقه ای را بدون وسیله نقلیه انجام دهید چون استانبول را فقط باید پیاده برین تا باهاش اخت بشین و غرق در زیبای هاش بشین.

 

  • بازار بزرگ شهر:

تاریخچه:دارای 65خیابان سرپوشیده است که روی هم رفته 4000مغازه ،کافه، رستوران، مسجد و محوطه باز را شامل میشود. بازار بزرگ استانبول قدیمی ترین و بزرگترین بازار سرپوشیده در دنیاست! دارای انواع کالاهای چرمی، قالیچه و گلیم، ظروف سرامیکی، پوشاک،طلا و پارچه و...وجود دارد.

زمان بازدید: همه روزه به جز یک شنبه ها. یکسره تا حدود 10شب

ورودی: رایگان

متوسط زمان بازدید: 2ساعت

مسیر:تکسیم>فونیکولار>کاباتاش>تراموا 1>ایستگاه سلطان احمد

 

توضیح: یک بازار سرپوشیده ی سنتی که یاد بازار های ایران خودمون میوفتیم و تقریبا همه چی توش گیر میاد و اگر میخواین سوغاتی بخرین قیمت هاش مناسب هست ولی خیلی خیلی ارزون نیس مثلا قیمت کیف های معمولی اون رنج 40لیر شروع میشه که حدودا برای ما 90هزار تومن پول خودمون هست که بنظرمن با همین کیفیت کیف توی ایران میتونه تا 50هزارتومن باشه!!!

اگر قصد خرید دارین باید ببینین چی میخواین بخرین چون هر پاساژ یه چیزیش معروفه مثلا اگر برند پوش هستن باید برین بازار مخصوصی اگر وسایل خانه میخواین پاساژ فروم خوبه و ...

من چون خودم به عقیده ام سفرهای خارجه واسه خرید نیست مگر یادگاری های کوچولو واسه همین وقت زیادی روی گشت و گذار توی پاساژ یا بازار یا مغازه های جور واجور و حتی از ایران هم فکری برای خرید نداشتم که برنامه ریزی کنم کدوم پاساژ برم و فقط در همین حد که نظرم به پاساژ فروم بود که اگر وقت اضافه اوردم برم اونجا...

<<<یک جمله ای منصور ظابطیان در سفرنامه هاش میگه که: ایرانی ها سعی میکنن گوشی مدل بالا و خیلی به روز بخرن اما پاشونو از شهرشون بیرون نذارن... دنیا دیدن خیلی قشنگتره باور کنین وقتی بفهمین دنیا چه خبره و چقدر شگفتی واسه دیدن داره حاضر میشین هزار تومن هزار تومن هاتونو پس انداز کنید و توی شهر های دیگه خرج کنید تا به سواد و فرهنگ و راوبط و تصمیم های بهترتون اضافه بشه... بنظر شخصی من مگر واسه سفرکاری ،سعی کنید هزینه هاتونو واسه دیدن جاذبه های شهر خرج کنید تا واسه خرید... شاید هیچوقت دیگه نتونستید به شهری که رفتین سفر کنید...>>>>

GPbTCBa4gm6BZFsX7J9pTQCNZOX47ReNqG8I9D0c.jpg

و در نتیجه بدون خرید از بازار بیرون اومدیم و به سمت مسجد سلیمانیه حرکت کردیم

  • مسجد سلیمانیه:

تاریخچه:این مسجد اعظم در تاریخ 964هجری قمری یا 1556میلادی بوسیله ی سلطان سلیمان بنیان گذاری شده است.یک حیاط اندرونی دارد که دور تا دور ان 4مناره قرار گرفته است که عدد 4 نماد چهارمین پادشاه ان زمان بوده است.داخل مسجد تقریبا مربعی شکل به وسعت 58000متر در 59متر است که معمار ان تلاش کرده وسعت ان را به اندازه ی مسجد ایاصوفیه برساند.مسجد دارای حمام،عمارت،اشپزخانه،رستوران شکیلی است که غذاهای عثمانی در ان سرو میشود. همچنین مدرسه، طب، مدارس اموزش فقه، بیمارستان، مدرسه طب، دبستان، کاروان سرا دارد. همچنین میتوانید از مزار زیبای سلطان سلیمان و بانوی ایشان خرم سلطان در باغی پشت مسجد دیدن فرمایید.

IMG_6060.PNG

IMG_6059.PNGIMG_5893.JPG

IMG_6062.PNG

ورودی:رایگان

ساعت بازدید: همه روزه

متوسط زمان بازدید: 1تا 2ساعت

توضیح: محوطه ی مسجد را میتوانید با هر نوع پوششی بروید ولی داخل خود عبادتگاه مسجد باید حجاب مناسب سر و پاها راداشته باشید.البته درب ورودی مسجد سلیمانیه و مسجد سلطان احمد پارچه هایی برای روسری و دامن هایی برای پاها میدادند ولی اگر بدانند که به قصد نماز نرفته اید نگهبانان احتمالا نمیگذارند وارد شوید

مسجد سلیمانیه بنظرمن عظمتی داشت که با مسجد سلطان احمد و ایاصوفیه فرق میکرد... چشم نواز عالی که دیوار های دورتا دور مسجد داشت که رو به تنگه ی زیبای بسفر بود و اینقدر این رنگ ابی و نور منعکس شده ی خورشید با چشمانتان بازی میکند که دلتان میخواهد ساعت ها روی این دیوار کوتاه بنشینید و از دور برج گالاتا را دید بزنید...هوای مرطوب و خنک معرکه ای با موهایتان بازی خواهد کرد.. من به شخصه همین الان دلم برای انجا نشستن تنگ شد...

عظمت مسجد سلیمانیه اینقدر غیرقابل وصف است که ممکن است انجا گردن درد بگیرید از بس به سمت اسمان نگاه میکنید و محو این عظمت شده اید.. ما دقیقا زمان اذان عصر انجا بودیم.. صدای اذان تمام شهر را دربرمیگیرد.. ارامش غیر قابل وضف...

پشت مسجد قبرستانی بود که یکجور عجیب و غریب حال دلت را خوب میکرد

KD0g0EENNol1vvwmpVYo8cv0aEUslygqd46CyaVQ.jpg

بعد از حدود یک ساعتی ماندن در محوطه ی مسجد قصد راهی شدن به سمت اسکله امینونو را کردیم. ساعت حدود 6:30بعداز ظهر بود که کنار پل امینونو تنگه ی زیبای بسفر را تماشا میکردیم و بوی ماهی های دریا و ماهی های سرخ شده در دکه های دستفروشی، دلم برای چشمان دوخته شده ی صیادان ماهی به اب دریا میسوخت اما این هم خودش سرگرمی بود...

شوهرم علاقه ی زیادی به عکاسی دارد. همینجور که او دنبال سوژه عکاسی میگشت من هم فکر میکردم که دیشب چقدر کنسرت خوش گذشت و چقدرحیف شدکه پارتی را نرفتیم!! من از 13 14سالگی عاشق اهنگ های این گروه بودم و چقدر حیف که از دستشان دادم!!! ناگهان یادم اومد که خب خواننده های معروف دیگریهم کنسرت دارند ! ان لحظه بود که اینترنت شهری را روی گوشی وصل کردم و به سرعت سایت خرید بلیط ها رو چک کردم... همه ی خواننده ها سولداوت شده بودن چون همین روزا کنسرتشون بود.. یادم اومد به کنسرتی که در کشتی سودا است تور برگزار میشد... به سرعت سرچ کردم و فهمیدم همین امروز و ساعت 19:30 کشتی حرکت میکنه. نمیدونین چقدرذوق کردم و به سرعت به سمت شوهرم حمله ور شدم که بدو بدو باید بریم بپرسیم بلیط سودا تور رو از کجا میتونیم تهیه کنیم.. حدود 45دقیقه دیگه کشتی حرکت میکرد و ما باید از اسکله امینونو به سمت اسکله کاباتاش میرفتیم. حدود 30دقیقه پیاده روی داشت ولی ما این ریسک رو نکردیم و با تراموا به ایستگاه کاباتاش رفتیم که 3دقیقه بعد به محل فروش بلیط رسیدیم. ساعت 19:15 بود و ما به موقع رسیدیم! خدایا کنسرت یکی از محبوب ترین های منو شوهرم بود که ما با کلی ذوق و شوق کشتی سوداتور با اون عظمت قابل ستایش رو دیدیم و با شتاب به سمت کشتی رفتیم. نرخ بلیط های هر طبقه ی این کشتی 3 طبقه فرق داشت. طبقه همکف هم دو دسته میشد. قسمت عقب تر 70دلار قسمت جلوتر 120دلار، ظبقه اول VIPبود که خواننده از اونجا بین مردم رد میشدن و اجرا میکردن و طبقه دوم قسمت VVIP بود که اونج نوشیدنی متنوع تر و بصورت free سرو میشد. ما همون طبقه ی همکف و یه جای دنج و عالی گیرمون اومد ک با تخفیف هم وطنی بودن با فروشنده ی بلیط 65 دلار برای هر نفر گرفتیم... اما کشتی تا 8:30شب هنوز بلیط میفروخت و سر ساعت 9شب شروع کردیم به حرکت در دل تنگه ی بسفر به سمت دریای سرخ و جاذبه های دیدنی شهر که در شب غیر قابل وصفه.. واقعا شهر عجیبیه! پر از افسانه و داستان های تکرار نشدنی..

به شدت سوداتور عالی عالی میزبانی کردند... نوشیدنی‌های نامحدود به همراه دسر و پیش غذا و غذای نامحدود و کشتی ای که پر از ایرانی هایی که فکر میکنی توی کشور خودت داری خوش میگذرونی. باور کنید ادم اصلا احساس غربت نمیکرد مخصوصا اینکه ادمای سرمیز ما هم شیرازی و هم شهریمون بودن!

اونقدر اون شب برنامه های متنوع مثل رقص تانگو،رقص هیپ های، تک نوازی های گروه موسیقی، و در اخر اجرای باور نکردنی خواننده محبوبمون که تونستن اون شب رو برای ما ماه عسل واقعی رو رقم بزنن...

IMG_4029-1024x576.jpg

GrpleFdBAdfI4Kv1YBdCFlI8ZNSww6IqhqVlML8t.jpg

u2d3NVe6CU9zsD3vsKgBQIbgqd9hF6gzMrGWZbLv.jpg

IMG_5195.JPG

aXI4pQK794LSM0ex7hIlO2xUt1nPThx5lhUdlmBp.jpg

 

( برای وصل شدن به اینترنت وای فای شهری باید وای فای خود را روشن و اینترنت وای فای آِی بی بی را انتخاب کنید بعد یک صفحه باز میشود که یه ثبت نام ساده دارد و بعد از ثبت نام به راحتی وارد میشوید، این نکته رو بخاطز داشته باشید که سیم کارت رایتل به اینترنت شهری اونجاوصل نمیشه!!! پس حتما همراه اول یا ایرانسل داشته باشین تا از مزایای رایگان اینترنت اونجا استفاده کنید. این اینترنت وای فای شهری جاهای خیلی شلوغ شهر هست ،البته 80%جاهای که یک گردشگر میره نت داره!)

 

ساعت حدود 12شب بودکه بایداز کاباتاش به سمت هتل در تکسیم میرفتیم. 30دقیقه پیاده روی بود اما ان وقت شب در کاباتاش فقط صدای سکوت میامد.. تصمیم گرفتیم برای دومین بار تاکسی بگیریم. کاری که کمتر کسی در مسافرت به ترکیه میکند!!! تاکسی اول مسیر 5دقیقه ای را 30لیر پیشنهاد کرد و ما نپذیرفتیم! اینکار را حتمااا باید در استانبول یاد بگیرید! تاکسی دوم 13لیر !!! جالب است اما روتین!!

به هتل رفتیم تا برای برنامه ی روز بعد اماده شویم

 

سه شنبه 5شهریور 1398

برنامه : جزیره ی پرنس(بیوک آدا) – دلما باغچه – گشت شبانه در بشیکتاش و اورتاکوی – خیابان استقلال

ساعت8:30 روز خود را با انرژی شروع کردیم. دوش گرفتیم و اماده شدیم و صبحانه را میل کردیم و ساعت 11بود که به تکسیم رسیدیم، مقصد باجه های فروش بلیط جزیره ی پرنس بود

مسیر : تکسیم> فونیکولار F1 > کاباتاش

  • جزیره بیوک ادا:

تاریخچه:بین جزیره های استانبول، بیوک آدا یکی ازمحبوب ترین و مشهورترین جزیره های این شهر است.این جزیره در دریای مرمره در یک مجمع الجزیره نزدیک استانبول وجود داشته و هیچ وسیله ی نقلیه ای که گازسوز باشد به ان دسترسی ندارد. این جزیره دردوران بیزانس یک تبعیدگاه و منطقه مذهبی روحانی بوده است.

 

IMG_5938.JPG

VeeYbfStt5UH1P5cmr4Az5orgsAcELTIw0Wv7hce.jpg

VqA33NpcL5AoPug5qC4dg2czfMaJjkFAMqMTuKy3.jpg

 

زمان بازدید: همه روزه از ساعت 8:45صبح فروش بلیط رفت و اخرین بلیط برگشت ساعت19

ورودی: 15لیر هزینه بلیط کشتی

متوسط زمان بازدید: 4-5 ساعت

مسیر: تکسیم>فونیکولار>کاباتاش>اسکله

 

اولین بلیط برای ساعت 9:15 فروخته میشد اما ما برای ساعت12:30بلیط گرفتیم، از 11:40 در صف زیر سایه کنار دست فروش هایی که هی جایشان را باهم عوض میکردند سرگرم بودیم و مشغول شدیم به تماس تصویری با دوستای گلمون تا زمان بگذره.. 12:30سوار شدیم و توصیه میکنم به سرعت وارد کشتی شوید تا بهترین جا گیر شما بیاید.منظورم از بهترین جا یعنی طبقه ی بالا که روباز است و طرفی که صندلی هادر افتاب هستند!!! چون کشتی دور میزند و افتاب از روی تان کنار میرود.. کشتی 12:45 شروع به حرکت کرد.. وای چه زیبایی مبهوت کننده ای، باد خنکی صورتمان رانوازش میکرد. صدای مرغان دریای که در فاصله ی 5متریمان دنبال تکه نان یا ماهی خوشمزه ای میگردند و تو فقط با انگشت انها را نشانه میگیری و از ذوق دیدن بال های انها صورتت را بشاش میکنی. ما که پاهایمان را دراز کردیم و لش!!!

بعد از گذشتن از 2 جزیره ی دیگر به جزیره ی زیبای بیوک ادا رسیدیم، چقدردل دل میکردیم انجا را سریعتر ببینیم.

اما باید اول بلیط برگشت را همان جایی که پیاده شده بودیم تهیه میکردیم چون شنیده بودم ممکن است بلیط برگشت تمام شود و ما هم در جزیره ای به ان گرانی باید اقامت میکردیم! بلیط برگشت ساعت خاصی ندارد و فقط باید ساعت اخرین کشتی را میدانستی که دیرتر از ان نروی.

میدان اصلی این جزیره میدان ساعت است که در ان یک ساعت نه زیاد بزرگ وجود دارد و باید زمان برگشت به میدان ساعت برمیگشتیم. درهمان میدان مغازه هایی بود که دوچرخه و کالسکه برای رنت کردن گذاشته بودند اما با هزینه ی بیشتر! باید به سمت داخل شهر بروید و انجا تعداد زیادی مغازه وجود دارد که دوچرخه و کالسکه اجاره میدهند. ما یک دور سطحی در چند مغازه زدیم و قیمت دوچرخه ها را پرسیدیم و نهایتا از یک مغازه دو دوچرخه با قیمت 30لیربرای یک روز کامل رنت کردیم!

<<<<حتما زمان تحویل دوچرخه ترمز و زنجیر چرخ دوچرخه تان را بررسی کنید که سالم باشد>>>>

 

بستگی به سلیقه و توانایی شما در دوچرخه سواری دارد ! من از قبل قصد داشتم اول گالسکه را کرایه کنیم و بعد که کل جزیره را دور زد و جاهای قشنگ جزیره را زیر نظر گرفتیم با دوچرخه به انجا برویم برای عکاسی، اما خدا رو شکر میکنم که اینکار را نکردیم، ما از همان اول دوچرخه را کرایه کردیم چون من و شوهرم هنور سرزنده و جوان هستیم و دنبال هیجان!باورتان نمیشود چقددددر دوچرخه سواری در ان هوای خنک و ان کوچه پس کوچه هایی که با گل های کاغذی و برگ های پیچ پر شده بود دلچسب و هیجان انگیز بود! کالسکه را معمولا خانواده هایی که نوزاد یا سالمند همراه شان بود کرایه میکردند چون شرایط دوچرخه سواری را نداشتند. ما خودمان تمام جزیره را با دوچرخه یک دور کامل زدیم و تمام جاهایی که دوست داشتیم ایستادیم و عکس گرفتیم. اگر چه دوچرخه ی شوهرم زنجیرچرخش خراب شد و یک ساعت کامل معطل درست شدن ان شدیم (چون فقط ترمز ها را موقع کرایه چک کرده بودیم) ولی باز هم کالسکه را اصلا پیشنهاد نمیکنم چون کل زمانی که با کالسکه صرف میکنید شاید 15دقیقه شود(که برای بقیه ی وقتتان کاری ندارید انجام دهید مگر برگشت به شهراستانبول!!!) ولی بادوچرخه حداقل 1ساعت وقتتان را لذت برده اید. از جنگل های زیبای جزیره بگیر تا دریا و ساحل و کافه های زیبایی که نوک تپه های انجا بود را سر زدیم.

IMG_6057.PNG

ساعت حدود 1:15 وارد جزیره شده بودیم و الان ساعت حدود 5:15 است که به میدان ساعت برگشتیم، میخواستیم بستنی جزیره را بخوریم چون شنیده بودیم طعمشان متفاوت و خوشمزه اند، اما چون نهار نخورده بودیم ترجیح دادیم به شهر استانبول که رسیدیم نهار بخوریم و شکممان را با بستنی پر نکنیم! البته یک رستوران خوب و قدیمی به نام علی بابا در خود جزیره هست که معروفه ولی خب قیمتش ها بالا هستن !کلا توی جزیره بنداز بندازه !

ساعت 17:30 وارد کشتی شدیم و سریعا به طبقه بالا رفتیم و یک جای دنج پیدا کردیم و ما که از شدت خستگی بابت دوچرخه سواری نیاز به استراحت داشتیم سریعا لش کردیم روی صندلی و مرکبات خشکی که همراهمان بود را در دهان گذاشتیم تا این مسافت 1.5 ساعته را لذت ببریم. هوا اینقدر ملس و خنک بود که دلمان نمیامد کیفش را نبریم. بعد از مدتی کوتاه به طبقه پایین رفتیم و کنار لبه ی کشتی به امواج اب نگاه کردیم و چند عکس با دریا گرفتیم! هوا حسابی ما را سرد کرده بود جوری که دیگه تحمل سرما را نداشتیم ! تصمیم گرفتیم اینبار بریم در طبقه ی رو بسته ی داخل کشتی بنشینیم تا از سرما دور شویم. بعد از کمی ریلکس کردن رسیدیم! حیفش! دلم برای بیوک آدا تنگ شد... چقدر زود...

برنامه ی بعدی باغ دلماباغچه بود. ساعت حدود 19:15 بود، میدانستم دلما باغچه ساعت 16 بسته شده است ولی چاره ای نبود. همیشه که طبق برنامه نمیتوان پیش رفت! چون مقصد ما گشت شبانه ی بشیکتاش و اورتاکوی بود بصورت خواه ناخواه از کنار دلما باغچه رد میشدیم و حداقل از پشت در بسته ان را میدیدیم!

4oO4QOTVGR6XnCreayMlMa5WhWcZAopvG8hWUy4f.jpg

محله ی بشیکتاش را میتوان از محله ی فاتح و تکسیم به راحتی جدا کرد! از چه نظر؟ انگار محله ی پولدار های استانبول بود!البته به پای خیابان بغداد استانبول نمیرسد(سومین خیابان ثروتمند دنیا!!!)ولی ماشین های benz,BMW,AOD,Rinalt,… همگی مدل های بالا!! جالب بود که ماحساب کردیم و فهمیدیم در پمپ بنزین که یک بی ام دبلیو بنزین میزد هر لیتر بنزین ان چیزی حدود 15 هزار تومن ما میشد!! خب بنظرم در استانبول اکثرا ادم هایی که دستشان به دهانشان میرسد ماشین میخرند...

 

خیابان های بشیکتاش شبیه خیابان های قصرالدشت شیراز بود، خیابانی که دوطرف درخت ها در هم تنیده اند و پرچم های زیبایی به انها وصل بود... پیاده روی در استانبول را هیچوقت فراموش نکنید!!

گرسنه مان بود و نهار نخورده بودیم. دیگر وقت شام و نهارمان داشت یکی میشد! به میدان بشیکتاش رسیدیم و در ان میدانی که خیلی بزرگ بود چند کافه و رستوران و سرویس بهداشتی بود، اول یکی یکی من و شوهرم به سرویس بهداشتی رفتیم. سرویس بهداشتی های انجا برای ورودیشان باید استانبول کارت بزنی! همه ی شهر اکثرا همین بود!

بعد یک کافه را انتخاب کردیم و یک چیزبرگر و یک ساندویچی که از روی عکس منو جالب بود را انتخاب کردیم ولی اصلا به عکسش شباهتی نداشتو همان ساندیچ ژامبون بود فقط!!

AfFShMNavRDX5vgrk7VD3ASbxi6ZmmHWVg6njToV.jpg

نمره رستوران از 10 نمره :7

نمره غذای رستوران از 10نمره :4

 

ساعت حدودا 21:20سفارش دادیم و 22برایمان این دو را اوردند !!! نه خوش مزه بود و نه سیر کننده !ان هم برای یک ایرانی که دو وعده را یکجا میخواهد بخورد!!! ولی خب ته دلمان را گرفت!

کمی استراحت کردیم. محله ی اورتاکوی هنوز 20دقیقه ای پیاده روی داشت تا به انجا برسیم ولی ما دیگر امروز حسابی پاهایمان را وزرش داده بودیم و از خستگی رمقی برای ادامه ی پیاده روی نداشتیم چون هر چه به سمت اورتاکوی میرفتیم از تکسیم دور تر میشدیم و مجبور بودیم همه ی راهی که رفتیم را دوباره برگردیم...

از همان بشیکتاش پیاده زدیم به سمت استقلال... چقدرخیابان های بشیکتاش ادم هایشان فرق میکردند!! اکثرا قشر خوب جامعه بودند! ژن های خوب!

رسیدیم به تکسیم و دنبال خیابان استقلال میگشتیم که یک تور لیدر ایرانی به پستمان خورد، چند سوالی راجب پارک ابی و اکواریوم وجنگل بلگراد و سواحل شنی و کافه ها پرسیدیم و خدا خیرش بدهد.. چقدر ایرانی ها در غربت باهم مهربان میشوند!!!

طبق توضیحات و راهنمایی هایی که کردند، بهترین زمان ممکن برای استفاده از پارک آبی ها تور استانبول مرداد است.

به سمت خیابان استقلال حرکت کردیم... به جرات میتوانم بگویم 80% مردم در خیابان استقلال ایرانی بودند!!! کنار دستت ایرانی، جلوی پایت ایرانی، پشت سرت ایرانی!!! حتی گروه های موسیقی که در گوشه و کنار این خیابان ساز میزدند هم چندتایش ایرانی بودند و جمعیتی هم که مقابل انها می ایستادند و با ذوق گوش میکردند هم همگیییی ایرانی بودند!!! وای چقدر ایرانی!! و نکته ی جالب هم این بود که 99%ایرانی های انجا قشر پولدار نه متوسط، پولدار بودند! همگی به روز ترین گوشی همراه، به روز ترین لباس های مد جدید برند های مختلف، به روز ترین ها را داشتند!

حالا وقت خوراکی های ترکی بود! اول بلوط کبابی را به اندازه ی یک 100گرمی که حدود 10عدد بلوط میشد را به قیمت 10لیر خریدیم، منکه دوست داشتم اما شوهرم اصلا خوشش نیامد! طعمش کمی شیرین و خشک و ذره ای تلخی در اخرش داشت! خب برای امتحان کردن یکباره خوب بود

6jceB85YMlVumhoed1BOY2Sk7lp41jGzHUmPsYFJ.jpg

6AN3ReS6Z1NBxzfWXhFGlgvUSCqeDJHSLqvHGWii.jpg

QWejUJkyUN0wPdTvkfvnFcAydHJkgEuHkOm25PTV.jpg

وسایل کوله پشتی شانه های شوهرم را اذیت میکرد، تصمیم گرفتیم کوله پشتی را به هتل ببریم و برگردیم هنوز ساعت 23:30 بود و با این تراکم مردم و جنب و جوش خیابان استقلال حیف بود برویم بخوابیم! هتل هم که پشت همین استقلال بود! به هتل رفتیم استراحت یک ربعی کردیم و برگشتیم به استقلال! این خیابان چیزی شبیه خیابان عفیف اباد شیراز بود اما خیلی بزرگتر و شلوغ تر و مغازه های برند بیشتر، حدود 5کیلومتر خیابان بود! از این سر تا ان سرش را نمیشد با خستگی رفت. تصمیم گرفتیم برویم کافه کمی قهوه بخوریم و موسیقی زنده گوش کنیم. اسم کافه ای را که از دوست عزیزتور لیدر در تکسیم پرسیدیم را پیدا کردیم و با خیال راحت به انجا رفتیم چون ان دوست بهمان گفته بود کافه های اینجا خطرناک هستند و باید حواسمان باشد اما این یکی خودش هم مشتری انجا بود و اطمینان داشت! تا ساعت 3:30صبح انجا بودیم و خیلی موسیقی قشنگی اجرا میکردند و ما به شدت خوش گذراندیم اما دیگر وقت خواب بود چون فردا هم باید سرحال بلند میشدیم پس به سرعت به سمت هتلمان در 20قدیمی کافه رفتیم و خوابیدیم.

 

چهارشنبه 6شهریور 1398

برنامه: خرید از خیابان استقلال- اکواریوم – ساحل فلوریا – برج گالاتا

ساعت 9:30از خواب بیدار شدیم و تمصیم گرفتیم امروز را دوش نگیریم چون وقت ان را خوابیده بودیم! به سرعت اماده شدیم و صبحانه خوردیم و ساعت 11به استقلال رفتیم. کمی خرید برای شوهرم کردیم و چون استقلال به اندازه ی کافی برند های مختلف دارد نیازی به همین مغازه ها در پاساژ های مختلف نبود چون قیمت انها سراسری یکی است.

به میدان تکسیم رسیدیم. انجا بصورت دولتی ون هایی هستند که با هزینه ای خیلی کمتر از تاکسی (8لیر برای هر نفر) ما را به اکواریوم (مسیر 20دقیقه ای) میبردند فقط کمی معطلی داشت که ون پر از ادم شود که خب نسبت به قیمتش می ارزید.

همان صبح که داشتم برنامه امروز را برای شوهرم یاداوری میکردم بهم گفت اکواریوم را صرفه نظر کنیم! اعتقاد داشت هزینه ی 100لیر برای ان زیاد است(حدود 250هزار تومن برای هر نفرمان) خب زیاد بود اما من پافشاری کردم چون حیف بود اگر نمیرفتیم.

ساعت حدود 14:30حرکت کردیم به سمت اکواریوم وساعت 15 انجا بودیم.

 

تاریخچه: بزرگترین اکواریوم موضوعی دنیاست و موجودات دریای 17 منطقه ی جهان را به نمایش میگذارد. برای بازدید از ان راهی 1.2کیلومتری در پیش دارید که در طی ان از بخشهایی چون دریای سیاه، دریای سرخ، دریای مدیترانه، اقیانوس اطلس، قطب جنوب و.. عبور کرده و در نهایت به اقیانوس ارام وارد میشود. آکواریوم بخشی از فضای خود را به گلخانه ی جنگل های امازون اختصاص داده است که در کنار بازدید از جنگل، حیواناتی چون قورباغه های سمی و مار امازون نیز دیده میشود. در این مجموعه نیز میتوانید همراه کوسه ها غواصی کنید و یا به ماهی ها غذا بدهید یا انکه خود را با هزارتوی اینه سرگرم کنید و در انتها به سراغ شبیه ساز هلیکوپتر ساواری بروید. برای صرف غذا یا میان وعده میتوانید به رستوران یا کافه ها بروید و یا در بازار لوکس و جذاب ان بازارگردی کنید.

 

متوسط زمان بازدید: 4ساعت

DgwBktbheSoZ4REf3sxcUrCbUoupylABklLjV9PP.jpg

qCToniXVvsQ7ZmPTtcebKlxWJYuVXmcNXNyBlPgs.jpgt2JgVXYUhpgGK0V9lA4FfYzHUHmyfUtyYO3xYLgi.jpg

CfanY2ZxoxWK570C1AuC1XIDcWpvRsUrJXRcbAtp.jpg

xSVfN4y2vnBw57JxbfAxGlCOyQmaOJK8gbPlLGwV.jpg

s7xn2sCMgPucvAp0QUT8PwZM4hGZ1K5NUNwE1vMC.jpg

 

مسیر:سرویس های عمومی با نام ارم فلوریا با هزینه ی 8لیر

مسیر: تکسیم>مترو>ایستگاه ینی کاپنی>6دقیقه پیاده روی تا خیابان کندی>اوتوبوس خط BN2 >ایستگاه فلوریا

توضیح: این مجموعه دارای سرویس رایگان از تکسیم میباشد. زمان حرکت از تکسیم ساعات 10-11-12-13 و زمان برگشت از اکواریوم به تکسیم ساعات 11-12-17

ورودی: هر نفر حدود 100لیر

وقتی وارد انجا شدیم اولین صحنه ی این راه رو های پیچ در پیچی که به سالنی ختم میشد که عده ی زیادی ادم روی زمین نشسته بودند و بچه هایی که به شیشه ی اکواریوم چسبیده بودند و با دیدن نهنگ و کوسه و سفره ماهی هایی با ان عظمت جیغ میکشیدند!! ما هم 20دقیقه ای فقط همینجا نشستیم و برای اولین بار بود که کوسه ای با این جثه میدیدیم! نمیدانستیم اکواریوم چقدر بزرگ است وگرنه زودتر از اینجا دل میکندیم! شوهرم در همین سالن اول بود که گفت خدا رو شکر که اینجا اومدیم واقعا میصرفید بیایم!!!

هر قسمت از این اکواریوم ماهی های مخصوصی داشت،چرا؟ چون هر قسمت نمایشگر دریای و اقیانوس خاصی بود، قسمتی مربوط به اقانوس اطلس، قسمت دیگه قطب شمال، اقیانوس ارام، دریای سرخ، دریای...

واقعا شگفت انگیز بود، دو طبقه سالن که از دیوار ها و سقف و کف و همه جا انوااااع و اقسام ماهی، خرچنگ، جلبک ها، حشرات و تمامی ابزیانی که فقط در تلویزیون انها را میدیدیم بودند... خیلی خیلی برای ساخت این مجموعه تلاش کرده بودند واقعا 100لیر هم برای ان کم بود...

بعد از گذشتن از قسمت ابزیان وارد قسمتی میشدیم که جنگل های استوایی را در ان ساخته بودند واقعا حیرت برانگیز بود. هرچه بگویم کم گفتیم... هوای مرطوب و بسیار شرجی جنگل ها را شبیه سازی کرده بودند.. درختانی که ما روی ساقه های همه شان دست کشیدیم که باور کنیم واقعی و طبیعی هستند... ابشار هایی که ازبالا میریخت... اکواریوم ماهی در گوشه و کنار مسیرراه... خدای من... دیگر شوهرم شگفت زده شده بود و باز هم گفت خوب شد اینجا را امدیم!

IMG_6054.PNG

 

در قسمت اخر این مجموعه جایی بود که من از بچگی همیشه دوست داشتم ان جانوران را ببینم! حیوان مورد علاقه ی من! پنگوئن! چقدر اینجا خوب است.

یه شبیه سازی از قطب جنوب که حتی تکه های عظیم یخ های قطبی را به انجا اورده بودند و حدود 15تایی پنگوئن های بامزه که گاهی با هم دعوایشان میشد و دنبال هم توی اب شیرجه میزدند.. واقعا من بیشتر از همه مات و مبهوت بودم.. دلم نمیخواست از اینجا جم بخورم! حداقل 20دقیقه ای رادر کنار این حیوانات دوست داشتنی گذراندیم... دل کندن از کل این مجموعه سخت بود.

در اخر این مجموعه هم مغازه هایی بودند که وسایل تزیینی و عروسک و صنایع دستی و سفال و همه چیز های کوچک و به شدت زیبا را میفروختند اما با قیمت بیشتر از بیرون مجموعه!!

ما خریدی نکردیم و ساعت حدود 17شده بود و دوباره گرسنه شده بودیم.

میخواستیم به سمت ساحل فلوریا برویم و در راه رستورانی پیدا کنیم و کردیم! رستورانی که با پورشه و انواع و اقسام ماشین هایی که در عمرم ندیده بودم انجا پارک شده بود و گاهی با دخترانی زیبا با انجا میامدند...

کمی ترسیده بودیم که انجا دیگر چه جور جاییی است که فقط پولدار ها به اینجا میایند ولی دیگر رستورانی انجا نبود برای انتخاب و ما هم که قصد داشیتم یکبار یه رستوران خیلی خوب در استانبول را تجربه کنیم گفتیم همنیجا خوب است..

اسم رستوران senlikkoy در محله ی bakirkoy رستورانی ساحلی بود که ویو ان به سمت چمن های تازه رسیده و پسته ای رنگ و در انتهای ان دریای بیکرانی که تا جایی که چشم میدید ابی اسمان را منعکس میکرد. انجا خورشید برای خودش حکم رانی میکرد البته اگر دریا بگذارد! صدای مرغان دریای نوازشگر گوش ها بود.. الحق که ویو بهتر از آن نمیشد... واقعا جای دنجی بود... حتما بار دیگر به اینجا خواهم امد...

سفارش ما یک غذای ترکی دیگر به اسم اسکندرکباب بود با یک اب معدنی(به ترکی به ان میگویند : سو) و یک نان اضافه

IFts8wLrI9puB44twO7wTWC3SccuHxa6LIiuiyHq.jpg

Hy9cuTqOz37shunGCOtH7ViR4h2aeUydlFo1tW66.jpg

طعم غذایش معرکه بود مخصوصا اون سالاد شیرازی که کنارش گذاشته بودن !! حتی خود شیرازی ها هم اینقدر سالاد را خوشمزه درست نمیکنند!! قیمت همین پرس غذا در مرکز استانبول شاید حدود 30لیرمیشد ولی ما بابت این غذای خییلی خوشمزه و ویو عالی 87لیر پرداخت کردیم!! (حدود 200هزار تومن بابت یک پرس غذا!!)

ولی تجربه ی عالی بود واقعا دم صاحب رستوران گرم!

ZA6TXxiJKrtWYqhUevvtem65GzUMpQohZcJc5C2B.jpg

نمره ی رستوران از 10نمره:10

نمره ی غذای رستوران از 10نمره : 10

به سمت ساحل فلوریا حرکت کردیم نزدیک انجا بود، کمی پیاده روی داشت

 

  • ساحل فلوریا:

تاریخچه:یکی از سواحل ارام دریای زیبای مرمره است.دارای پلاژ هایی که توسط شهرداری اداره میشوند.این ساحل 800مترمربع دارای 1500عدد تخت برای استراحت و 1500چتر سایه بام و 42عدد توالت و 234عدد اتاق برای اسکان و 48عدد دوش برای استحمام و 2عدد بوفه و انتظامات

qiG6h3ESJvKl4x7oolt9SrKtCnhJKzu4M2lvDroj.jpg

ورودی: 15لیر بزرگسالان و بچه های زیر 7سال رایگان

مسیر: ون های میدان تکسیم با هزینه ی 8لیر به ساحل فلوریا میبرند

مسیر: تکسیم>مترو>ایستگاه اخر ینی کاپی>به پایانه اوتوس محل ایستگاه مترو بروید>اوتوبوس خط BN1 و یا BN2 > تا ایستگاه atis poligonu

ساحلی شنی بود که ما در وسط هفته رفته بودیم و تعداد چتر ها به اندازه ی مناسبی بود، حمام و اتاق تعویض لباس و سرویس بهداشتی داشت ولی برای تفریح دریای خیلی مجهز نبود مثلا جت اسکی و ----- را نداشت!!بیشتر برای اب تنی و ریلکس کردن بود.. اب دریایش خیلی خیلی تمیز نبود اما کثیف هم نبود.. تعداد ناجیان هم به اندازه ی مناسب بود..

مسیر بعدی مان برج گالاتا بود و الان ساعت حدود 19 بود..

شنیدم ایرانی داشت موقع برگشت به دوستش میگفت همان ون هایی که مسافران را به فلوریا میاورند ساعت 17هم میتوان با انها به تکسیم برگشت ولی خب هم ساعت از 17گذشته بود و هم از صحت این موضوع اطلاع ندارم..

مرمری یک قطار درون شهری است که بعد از خروج از درب خروجی فلوریا ، سمت چپ کمی باید پیاده روی کنید تا ورودی به ایستگاه مرمری را ببینید و سوار میشوید و به راحتی هر ایستگاهی میخواستید میرسیدید

ما در استگاه sirkeci  پیاده شدیم بعد از خروج از ایستگاه در اسکله ی امینونو بودیم... دمادم غروب بود چقدر غروب قشنگی داشت!! مسجد سلیمانیه جلوی نور خورشید را میگرفت... عظمت سلیمانیه وقت غروب دوچندان میشد...

IMG_5990.JPG

IMG_5988.JPG

قصد داشتیم ساندویچ ماهی (بالیک اکمک) را از همینجا بگیریم و بخوریم.. دوستم گفته بود اگر گاز اول این غذا رو خوردی تا اخرش دولپی میخوری!! اما همین که به دستفروش ها رسیدیم شوهرم با سرعت هرچه تمام تر از اینجا دور شد و صورتش را در هم کشید و گفت این یکی نه! اصلا نگذاشت ما تست کنیم!و بیخیال این یکی شدیم...

برج گالاتا از بیشتر جاهای شهر پیداست... نمتوانستم از دور عظمت ان را پشت خانه هایی که جلوی قسمت اعظم ان را گرفته بودند ،تجسم کنم...

pfDyElTYp6MggSh75H1K0lgHJPkiUHeJYN00jVui.jpg

 

تصمیم داشتیم از امینونو به گالاتا را پیاده روی کنیم.. ساعت حدود 8شب شده بود اما هنوز افتاب کامل غروب نکرده بود... از روی پل ----- قدم زنان عکس گرفتیم و با صدای دریا و رنگ های زیبای غروب و خنکی باد اخت میشدیم... این لحظه ها ناب اند و دیگر تکرارشان مثل بار اول خاطره ساز نیست... چقدر دیدن صحنه های مختلف زندگی از نگاه دیگران جالب بود... پیرمردی چشم به قلاب ماهی اش دوخته بود... مادری بچه اش را در اغوش گرفته بود و به دریا چشم دوخته بود... پسر بچه ای دلش میخواست مرغان دریای را به زور به سمت خودش بکشد... پدری پول های ته جیبش را میشمرد... راننده ی تاکسی دنبال پیرزنی بود که بتواند ان را به جایی برساند.. و زنی مسلمان که روسریش را در باد سفت میکرد.

قدم زنان به گالاتا رسیدیدم.مسیرش کمی نفس گیر بود چون این برج روی تپه قرار دارد.مسیرش سربالایی زیادی داشت. ولی وقتی رسیدیدم فهمیدیدم که چقدر برای این جمعیت این سربالایی ها بی معنی بوده ... ساعت 9شب بود و در این جای تقریبا کوچک حدود هزار نفر ادم جمع شده بودند.

 

  • گالاتا:

تاریخچه: به عنوان یک سمبل برای استانبول به حساب می اید. بنایی که با بالا رفتن از ان میتوانید به تماشای شهر و جزیره ی زیبای پاریم آدا بپردازید. چشم انداز غروب این شهر را به زیبایی نشان میدهد. دو اسانسور وجود داردکه شما را به طبقه ی هفتم میرساند و از انجا برای رسیدن به عرشه ی نظارت باید از دو رشته پلکان بالا بروید. با رفتن روی بالکن میتوان در اطراف نوک برج قدم زد و از منظره ی 360درجه شهر لذت برد. هدف از ساخت این برج نظارت بر حمل و نقل کشتی ها و شناسایی کشتی دشمنان بود. سال ها بعد به عنوان زندان و دیده بانی شناخته شد. در طبقه ی نهم ان رستوران با غذاهای ترکی در خدمت مردم است.

ساعت بازدید:همه روزه از 9تا 20 و از8شب به بعد فقط رستوران.

ورودی: 10لیر

متوسط زمان بازدید:1ساعت

مسیر:تکسیم>پیاده از استقلال به سمت گالاتا حدود 20دقیقه پیاده روی و کمتر از 2کیلومتر

مسیر:تکسیم>مترو>ایستگاه شیشحانه >پیاده تا گالاتا

DSC_0005.jpg

عکس از نت

گالاتا از کوچه پس کوچه های زیادی ختم میشود که همگی منظره ی زیبایی ار برج را به نمایش میگذارند.. حیف شد که هوا تاریک بود و نتوانستیم زیاد از این برج زیبا عکس بگیریم..

سریعا یک میز و صندلی خالی از کافه ای که انجا قهوه وچای میفروخت نشانه گرفتم و به سمتش دویدم... با این جمعیت تعداد 10میز و صندلی خیلی کم بود... به سرعت پر میشد و باید کلی منتظرخالی شدن صندلی میماندی... شوهرم رفت دوتا قهوه ی دبش ترک و یک کیک دلبررا خریداری کرد و دوتا اب هم بصورت مجانی دادند...قیمت انها شد حدود 20لیر

zV8a8l6xTHaiFkx0MS9krHFUbSlTsd83i54gVg4X.jpg

ساعت حدود 12شب بود که به سمت یک انتهای خیابان استقلال حرکت کردیم.. راهی نبود، حدود 15 دقیقه پیاده روی کردیم. استقلال جذابیتی دارد که هیچوقت از ان خسته نمیشوید...من و شوهرم عاشق شلوغی و جنب و جوش هستیم و لذت میبردیم در ان خیابان قدم میزدیم.

از این طرف استقلال که وارد شدیم باید به ان سر استقلال (سمت تکسیم) میرسیدیم تا برای شام به مک دونالد برویم

در میانه ی راه ساعت حدود 12:15 شب تصمیم گرفتیم کمپیر بخوریم. شب اخری بود که استانبول بودیم و هنوز وقت نکرده بودیم برخی از غذاهایش را امتحان کنیم. به سرعت به یک مغازه ی شلوغ رفتیم به اسم Galatasaray liesi (در خیابان استقلال اگر مغازه ای شلوغ باشد غذایش هم خوب است) و یک کمپیر سفارش دادیم چقدر خوشمزه بود و برای خودمان قرار گذاشتیم در ایران سعی کنیم درست کنیم!

g4vSL4ZD3H2Xf67b38pEpHu4kyDFlJHgbhtSKodY.jpg

سیب زمینی تنوری را با کره و پنیر پیتزا مخلوط میکردند و در اخر هر چه که میگفتی را برایت میریخت داخلش.. مثلا ذرت،سوسیس،قارچ و... واقعا عالی بود

کمی بالاتر از رستوران katip Mustafa celebi یک پرس (4عدد) دلمه برگ موسفارش دادیم و نوش جان کردیم.خوشمزه بود..

IMG_5994.JPG

و کمی بالاتر یک دست فروش میدیه میفروخت... همان صدف خودمان با ابلیموی تازه.. اولش تصور کردن این غذا خیلی جالب نبود ولی باز به شوهرم گفتم امتحانش کنیم و او گفت من که نمیخورم! تو یه دونه بگیر امتحان کن اما به من تعارف هم نکن!! دلو زدم به دریا و گفتم باشه! رفتیم و یک دونه صدف از فروشنده گرفتم (هر دونه ای 1لیر) خود فروشنده در صدف رو باز کرد و ابلیمو ریخت روش و داد دست من!! خدایا چقدرسخت بود امتحان کردنش! اولین گازی که به ان زدم فهمیدم انقدرها هم بد نیست!!!!! بافتش شبیه مغز گوسفند بود اما طعمش ترش شده بود! خوشمزه بود ! شوهرم مات و مبهوت نگاه من میکرد تا عکس العمل مرا ببیند! باورش نمیشد بگویم خوشمزه اس! بهش تعارف کردم و نصفه ی باقی مانده را به اندازه ی سر سوزن امتحان کن و او هم با ترس و لرز اینکار را کرد و او هم خوشش امد!!!!! و دو سه تا دیگر هم سفارش داد و خوردیم همانجا!!!

G6xLCamhHwDnitvPsK0rA0fARVgT2bZjsfUgmBRN.jpg

به تکسیم رسیدیم و دنبال شعبه مک دونالد میگشتیم که سر یه کوچه همون نزدیکی ها بود. دوتا چیزبرگر سفارش دادیم با دوتا نوشابه که طعمشون عالی بود.

IMG_6031.JPG

qKKnEyQKXmTuWZYSGctHlp1hyFimyT5epIUkgqZK.jpg

نمره ی رستوران از 10نمره:6

نمره ی غذای رستوران از 10نمره :10

کیفیتش خوب بود و باوجود کوچکی مک دونالد اما همیشه راضی از مغازه بیرون میروی!

2:20دقیقه شب بود اما انگار تازه سر شب بود!! از مک دونالد به سمت استقلال برگشتیم و کمی کنار خیابان پیش گروه موسیقی ایرانی ها نشستیم و تماس تصویری با خانواده گرفتیم.

ساعت حدود 3:30صبح به هتل برگشتیم

 

پنج شنبه 7 شهریور 1398

برنامه: دلما باغچه – خرید سوغاتی – برگشت به فرودگاه

ساعت 9:30 از خواب بیدار شدیم و بعد از صبحانه اماده ی رفتن به سمت استقلال و تکسیم و دلما باغچه شدیم

تاریخچه: این کاخ در سالهای 1843 و 1856 به دستور سلطان عبدالمجید اول، سی و یکیمن پادشاه عثمانی ساخته شده است. این کاخ در مساحت 45هزار متر مربع و در منطقه ای با مساحت 110هزار مترمربع بنا شده و از سال 1889 تا 1909 میلادی به عنوان مرکز اداری اصلی امپراطوری عثمانی استفاده میشده. تا قبل از دلما باغچه، کاخ توپقاپی محل استقرار سلاطین عثمانی بوده است.

توضیح:در این کاخ تور های داخلی انجام میشود که راهنمایانی ان را اداره میکنند که این تور ها متوسط هر 25دقیقه یکبار انجام میشود و اگر شلوغ باشد هر 5دقیقه یکبار.

9kWxn6lngtgbU3SB49YWiBuBmGbItYGhq0JOIWTi.jpg

IMG_5996.JPG

0cph6ADmiRpIG7HOG6ZuCDNp6eK8MchJvBf5FHmO.jpg

uG5y3iVR9UxDYZCIZuCCBjKDS8txb8t12tD35tEW.jpg

IMG_6034.JPG

IMG_6048.PNG

IMG_6050.PNG

زمان بازدید: همه روزه به جز دوشنبه و پنج شنبه ها در ساعت 9 تا 16

متوسط زمان بازدید: 3ساعت

ورودی: بسته به قسمت هایی که میخواهید از ان بازدید کنید از 65لیر تا 90لیر متغیر بود

مسیر: تکسیم> فونیکولار>کاباتاش>کمی پیاده روی در حد 5دقیقه بعد به ورودی ان میرسیدید.

بنظرم کاخ قشنگ و با عظمتی بود.. دیدن ان برای یکبار الزامی است.

ساعت 2شده بود و ما باید ساعت 4 در هتل باشیم تا با ترانسفر به سمت فرودگاه برویم چون بلیط برگشتمان برای 22:40 شب بود. دوساعت زمان داشتیم سوغاتی هایمان و ناهارمان را بخریم..

به سرعت به فونیکولار به سمت تکسیم و راهی استقلال شدیم. قرار بود از شعبه ی حافظ مصطفی برای دوستان قهوه ی ترک بگیریم. این برند از قهوه بسیار معروف است که شیرینی و باقلوای های بسیار بسیار بسیار خوشمزه ای داشت.

خریدمان را کردیم و برای نهار به سمت رستوران katip mustafa celebi در استقلال راهی شدیم

IMG_6067.PNG

IMG_6065.PNG

IMG_6064.PNG

سبک غذاهایشان مثل خودمان بود.. برنج و گوشت و سالاد و ترشی های خودمان بین غذاها زیاد بود.. چلوماهیچه، لازانیا، دلمه و... ما یک دونر پرسی و یک کوفته ی حسن پاشا و دوتا ایرون (دوغ) سفارش دادیم.

JISeHYVtlQRjy6rsCQKriKrenYnYr7zzgsyGVAiD.jpg

محیط رستوران سرتاسر ایرانی های مسافر بودند و جای دنج خوبی بود و غذایش هم خوب بود ولی هیچی اسکندر کباب نشد !

هزینه ی دونر :حدود 20لیر و کوفته حسن پاشا حدود 25لیر

نمره ی رستوران از 10نمره: 9

نمره ی غذای رستوران از 10نمره : 9

ساعت 16:10شده بود و سریعا خودمان رابه هتل رساندیم.. هنوز ترانسفر نرسیده بود و به سرعت به سمت اتاق رفتیم و وسایلمان را برداشتیم و به لابی هتل رفتیم...

بدشانسی دیگری که این بار مقصرش خودمان بودیم!!! چک اوت هتل را فراموش کرده بودیم و 4ساعت تاخیر داشتیم!!! این بار که مقصر خودمان بودیم چاره ای نداشتیم جز اینکه پول یک روز اضافه تری که از ما خواستند را بدهیم اما شوهرم با زیرکی تماااام مقصر را تورلیدر جلوه داد و توانستیم از زیر 150 لیر اضافی در برویم! خدا را شکر !

 

>>>>چک این و چک اوت را فراموش نکنید<<<

 

ساعت حدود 6 عصر شده بود.با ترانسفر به سمت فرودگاه جدید رفتیم و ساعت حدود 7 شده بود. در فرودگاه پول های لیر اضافیمان را به یورو تبدیل کردیم چون لیر در ایران خیلی برای چنج کردن ادم را اذیت میکنند و کمی ضرر میکردیم. در اخر 13 لیر برایمان اضافی ماند که تصمیم گرفتیم با ان یک ابمیوه از سوپرمارکت بگیریم.

5w6lhwuJorUprttVoqLKmRU03xuapRDoQwLCOhkD.jpg

و فقط یک سکه ی یک لیری برایمان به یادگار ماند...

بدشانسی بعدی!!! بعداز عبور از گیت و تحویل دادن چمدان هایمان با کوله پشتی وارد سالن انتظار شدیم. برای سوار شدن به هواپیما باید چک میشدیم که کوله پشتیمان را گشتند و اب معدنی و دلستر و ابمیوه ی مان را باز کردند و در سطل زباله ریختند!!!! اب گیلاس خوشمزه حیف تو بود!!

>>>>در هواپیما هیچگونه اشامیدنی مجاز نیست<<<<<

 

که ما نمیدانستیم!

ساعت 22:40 از زمین استانبول برخواستیم...پروازمان پرواز تابان بود.از اسمان خیلی بهتر بود ولی خب مثل ماهان هم نبود. پذیرایی قابل قبولی با رفتار مناسب مهمانداران و پرواز به موقع و بدون تاخیر تابان قابل تحسین بود. حدود 3ساعت پرواز در شب برایمان فرصت مناسبی برای استراحت و چرت کوتاهی بود. چشم هایم را که بستم فقط زیبایی های سفرمان برای مجسم میشد.. چقدر زمان زود میگذرد.

IMG_5997.PNG

منبع عکس اینترنت

ساعت شروع به کار مترو فرودگاه امام از 8صبح است و به راحتی در چند قدمی ترمینال جنوب پیاده میشوید.

میتوانید برای استراحت در فرودگاه امام وسایل و چمدان هایتان را به امانات تحویل دهید و در نماز خانه ی طبقه ی دوم با نشان دادن پاسپورتتان تا صبح بصورت نماز خانه ی مجزای زنانه و مردانه استراحت کنید یا روی صندلی های طبقه ی پایین فرودگاه جلوی قسمت انتظامات درازی بکشید تا ساعت 8صبح که مترو فعال شود.

برای درک وضعیت اقتصادی این سفرنامه :

CmJsX4prluyXZT6iGadE3yQ6MTIBPG0odElBfBOH.jpg

 

نویسنده :pegah abbasi

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی‌گیرد.