بگرد سفرکن تجربه کن و نگذار هیچ حسرتی به دلت بمونه. برای تعطیلات خرداد ماه برنامه سفر 3 روزه به کرمانشاه را ترتیب دادم. در ابتدا 2 شب را برای کرمانشاه و یک شب سنندج درنظر گرفتم که با راهنمایی یکی از دوستان هر 3 شب را در شهر کرمانشاه ماندیم که البته اشتباه کردیم .
11 خرداد 1401، معبد آناهیتا
صبح خیلی زود به سمت کرمانشاه راه افتادیم . از همدان گذشتیم و به کنگاور رسیدیم. با توجه به تعلیلات چند روزه برخلاف جاده های شمال کشور بسیار خلوت بود .در کنگاور از معبد آناهایتا دیدن کردیم جای تاسف است که چرا باید به این صورت از این معبد نگهداری شود .حتی تندیس آناهیتا ، الهه آب را در محطه سرویس بهداشتی گذاشته بودند.مطمئنا اگر همین بنا در کشورهای دیگر بود بیشتر حفظ و مراقبت می کردند.حقیقتا یکی از دلایل اصلی برای ورود به معبد برای من فقط این بود که حس وظیفه داشتم که باید به عنوان یک توریست داخلی از مکان های تاریخی داخل کشورم حمایت کنم.
از دور که معبد را میبینید تل خاکی بیش نیست . اما پس از ورود، ستون هایی را میبینید که بر اثر گذشت سالیان زیاد و عدم نگهداری مناسب ریختند. این معبد دومین بنای سنگی ایران بعد از تخت جمشید است .منظور از آناهیتا، الهه آب و نگهدارنده نشان فروهر و ایزدبانوی باد و باران است. داستان هایی که در موردش است که به فرمانش باران می آید. تاریخ ساخت این بنای سنگی در زمان هخامنشیان است و در دوره ساسانیان تکمیل شده .
بیستون دروازه تمدن
بیستون بر سر راه است مباد از شیرین خبری گفته و غمگین دل فرهاد کنید
اینجا از دوران پارینهسنگی و انسانهای نخستین شروع و تا دوران قاجار ادامه داشته. یعنی از حدود 4000 هزار سال قبل. بیستون در نزدیکی بینالنهرین و در نزدیکی جاده ابریشم است .آثار تاریخی زیادی اطراف بیستون مانند نیایشگاه مادی از دوره مادها و غار شکارچیان ، نقش برجسته و کتیبه بیستون کاخ بیستون، تندیس هرکول از دوره سلوکیان، نقش مهرداد اشکانی از دوره اشکانیان،سنگنگاره گودرز از دوره اشکانیان،فرهاد تراش، کاروانسرای ایلخانی از دوره ایلخانیان، پل بیستون از دوره صفوی، کاروانسرای شاه عباسی، کتیبه علی خان زنگنه وجود دارد.
کاروانسرای شاه عباسی؛ هتل لاله
پس از آن به مجموعه تاریخی بیستون رفتیم. ظهر شده بود و گرمایی بسیار شدید. قبل از اینکه به بیستون برویم برای ناهار به هتل لاله رفتیم. بین هتل های کرمانشاه تقریبا گرانترین بود. معماری زیبایی داشت. البته از اتاق هایش استفاده ای نکردیم اما از رستوران راضی نبودم که نقدش را در بخش رستوران لاله کاروانسرای هتل بیستون نوشته ام. کاروانسرا را در زمان شاه سلیمان صفوی ساختهاند، اما ناصرالدین شاه آن را بازسازی میکند.
فرهاد تراش
افسانه عشق مردی به نام فرهاد به شیرین همسر خسرو در شاهنامه فردوسی که برای رسیدن به آن باید کوه را برای رسیدن به چشمه آب میکند. که بعد از چند سال تلاش فرهاد ،خبر مرگ شیرین را به او دادند. فرهاد دیوانه میشود تبرش را به بالا انداخت و به او برخورد کرد و میمیرد. در کتاب خسرو و شیرین گفته شده که محل پرتاب تبر فرهاد درخت اناری روییده که میوه آن شفابخش بیماری هاست.
نقش برجسته و کتیبه بیستون
به دستور داریوش کبیر و پیروزی اش بر گئومات (بردیای دروغین) و نُه تن از دشمنانش را که به اسارتش درآمده اند، به تصویر کشیده است. که به خط میخی و به سه زبان فارسی باستان، ایلامی نو و اکدی (بابلی نو) نوشته شده، در واقع کتیبه داریوش که طولانی ترین کتیبه ای است که در دنیا به زبان فارسی نگاشته شده کلید کشف زبان های بابلی، آشوری و همه زبان هایی است که به خط میخی نوشته شده است.
در ادامه باید اشاره کنم که بخشی از جاده ابریشم که ادامه از شهر صحنه است و تا کتیبه بیستون ادامه دارد و در این محوطه می باشد.
سراب بیستون
چشمهای که باعث شکلگیری برکهای در این منطقه شده که به آن سراب بیستون میگویند. وجود این برکه و سراب عامل اصلی حضور انسانهای دوران پارینه سنگی در این منطقه بوده است.
تندیس هرکول
هرکول قهرمان اسطورهای یونان باستان است. تاریخ این اثر به سال 148 قبل از میلاد بر می گردد.
بازدید از این محوطه حدود 2 ساعتی طول کشید و آفتاب بسیار شدیدی روی سرمان افتاده بود . آب خنک و کلاه و عینک فراموش نشود . پس از آن به سمت هتل پارسیان که از قبل رزرو کرده بودیم رفتیم. تا عصر را در هتل استراحت کردیم و پس از آن به سمت طاق بستان رفتیم.
طاق بستان
طاق بستان مجموعه ای تاریخی که واقعا زیباست. تاچند سال پیش امکان دیدن نقش نگاره ها از نزدیک فراهم بوده اما به تازگی توسط ایجاد برکه ای کوچک این امر امکان ناپذیر شده. واقعا قادر به بیان احساسم نسبت به زیبایی این بناها نیستم. اینکه آن زمان با کمترین امکانات بناهایی به این زیبایی ایجاد کرده اند و اینکه چه قدر در ساخت این بناها همت داشته اند ستودنی است . امیدوارم که نسل به نسل به درستی از این آثار محافظت شود.
آخر شب هم به کافه بستنی شاد رفتیم . که واقعا شیفته ی طعم خوب بستنی هاش شدم.
12 خرداد 1401، تکیه بیگلربیگی
به سمت تکیه بیگربیگی رفتیم که قدمتش به دوره قاجار برمی گردد .دارای معماری و تزیینات آینهکاری زیبایی است و علاوه بر اینکه میزبان مراسم مذهبی بوده بلکه محل دارالحکومه عبداللهخان و محل زندگی برادران و پسرانش بود. البته متاسفانه با توجه به اینکه در آن زمان مراسم جشن تکلیف برای دختران برگزار می کردند امکان عکس گرفتن از فضای داخلی مهیا نبود.
موزه پارینهسنگی زاگرس
موزه پارینه سنگی و موزه خط درهمان محل تکیه بیگلربیگی هستند. ابزارآلات سنگی و روند چگونگی شکلدهی آنها توسط انسانهای نخستین ، مدل شبیهسازی مردی نئاندرتال در حال حمل لاشه شکار ، استخوانهای انسانها و حیوانات در منطقه باستانشناسی زاگرس، نقشه موقعیت غارها، پناهگاهها، دیگر زیستگاههای دوره پارینهسنگی ایران در موزه قرار گرفتهاند. موزه خط و کتابت شامل اسناد، مدارک و مستندات تاریخی و نسخ خطی میشود .اسنادی مربوط به خانواد بیگلربیگی و حدود ۳۰۰ سند و نسخه خطی قدیمی در موزه نگهداری میشود.
تکیه معاون الملک
پس از طی مسیر کوتاهی به تکیه معاون الملک رسیدیم. یادگار دوره قاجار است و توسط حسن معینی ملقب به معاون الملک بنا شده است و جهت برگزاری مراسم مذهبی و رفع اختلافات قومی و عشایری به کار می رفت.هر چه از زیبائی این بنا بگویم کم گفته ام. محو تماشای کاشی کاری های منحصربهفرد و نقاشی هایش می شوید. رد پایی از هر دورانی در تاریخ در کاشی کاری هایش میبینید. بیشترین حجم این نگارهها را واقعه عاشورا و حوادث مربوط به آن، روایتهای مذهبی، داستان هاب قرآنی و ملی و حماسی ایرانی تشکیل داده است.
تاریکه بازار
در انتهای تاریکه بازار مسجد شافعی قراردارد. متاسفانه هر چه صبر کردیم و علی رغم اینکه افراد زیادی منتظر بودند درب مسجد را باز نکردند و هیچ کس هم پاسخگو نبود که چه زمانی امکان بازدید وجود دارد (عکس مسجد از اینترنت را گذاشتم ) و به سمت تاریکه بازار رفتیم. انواع لباس های محلی زیبا و خوراکی و شیرینی های بسیار تازه را میتوانید خریداری کنید.
برای ناهار به پیشنهاد یکی از عزیزان به سمت دنده کبابی رفتیم که متاسفانه غذا تمام شده بود و این رستوران در محوطه ای قرار دارد که چندین رستوران در کنار هم هستند و به دنده کبابی پرستو رفتیم عصر که به هتل برگشتیم یکی از همراهانمون از بابت غذا معده اش بسیار اذیت شد و تا فردا صبح درگیر ایشون بودیم که با دارو حالشون بهتر شد.
13 خرداد 1401، روانسر- جوانرود
بعد از 2 روز تقریبا اکثر جاهای کرمانشاه را دیده بودیم و به این نتیجه رسیده بودیم که ای کاش 1 شب را در سنندج میماندیم. به هر حال به سمت روانسر راه افتادیم. باز هم جاده ها عالی. اصلا یه بخش از این سفر که خیال من را راحت کرده بود امنیت و تمیزی جاده ها بود . واقعا لذت بردم و اصلا تصور همچین فضایی را نداشتم. باید طوری برنامه ریزی می کردیم که حتما قبل از تاریکی به کرمانشاه برگردیم. پس از صرف صبحانه ساعت 9 به راه افتادیم، تصمیم گرفتیم ابتدا به بازارچه مرزی جوانرود برویم. از کرمانشاه به جوانرود حدودا 1:30 دقیقه زمان طول می کشد. بازار تقریبا بزرگی بود و طبعا نمی شد از همه بخش های آن دیدن کرد. در عین حال چندین پاساژ هم در حال ساخت بودند.
جای پارک اصلا داخل خیابان نبود و در یک مدرسه پارک کردیم. هر چه که زمان می گذشت ازدحام بازار بیشتر می شد و راه رفتن سخت تر. در اون جا از انواع لوازم خانگی،برقی، آرایشی و بهداشتی، خوراکی، آشپزخانه، سفر یافت می شد . سعی کردیم مناسب ترین قیمت را بگیریم اما خوب وقتی به تهران برگشتیم و سری به بازار بزرگ زدیم متوجه شدم که یک سری لوازم اینجا ارزان تر است. ساعت حدود 6 بعد از ظهر شده بود و واقعا خسته بودیم از این همه بدو بدو . بماند که در این شرایط یک سری وسایل را هم در یک مغازه جا گذاشتیم و تا پیدا کنیم کدام مغازه بود کلی هم زمان از دست دادیم و حتی فرصت رفتن به رستوران هم نداشتیم . سوار ماشین شده بودیم که برگردیم خیلی دلم می خواست اینهمه تا اینجا آمدیم حداقل سری هم به غار قوری قلعه بزنیم . توی گرما و آن همه پیاده روی و خسته و گرسنه و اینکه حتما باید شب زودتر برمی گشتیم بالاخره توانستم بقیه را متقاعد کنم که به غار برویم.
غار قوری قلعه
غار قوری قلعه در ۲۵ کیلومتری شهر روانسر و در نزدیکی شهرهای جوانرود و پاوه بود و حدود 20 دقیقه ای طول می کشید که برسیم. مسیر مناسب بود ولی خوب وقتی ما در مسیر رفت بودیم اکثر ماشین ها برعکس در مسیر برگشت بودند و من نگران بودم که نکند زمان مناسبی برای رفتن نباشد و اینقدر هم اصرار کردم. خداروشکر وقتی رسیدیم صف پارکینگ طولانی بود و هیچ وقت از بودن توی صف اینقدر خوشحال نشده بودم . در مسیر به جوانرود می رفتیم صحنه تکراری و عجیبی که برام جای سوال بود این بود که در حاشیه جاده دامداران گوشت گوسفند می فروشند یعنی نه که قصابی باشند همینطور دام را به یک ستون آویزان کردند و تکه می کنند و کلی ماشین صف ایستادند و گوشت می خرند.
محوطه بسیار بزرگی بود متوجه شدم که همانطور که در تعطیلی ها در شمال مردم برای خرید مرغ و جوجه زدن صف می کشند آنجا هم گوشت کباب می کنند. اکثر مردم چه زن و چه مرد همه لباس های محلی پوشیده بودند . خیلی برایم جالب بود درصورتیکه در کرمانشاه همچین صحنه ای ندیده بودم. محوطه بزرگ و بسیار شلوغ شامل پارکینگ و غرفههای محصولات و غذاهای محلی، رستوران، آلاچيق، پارک و سرویس بهداشتی بود و جای سوزن انداختن نبود. بساط کباب و چای ذغالی و قلیان بر سر هر سفره ای پهن بود و واقعا دیدنی بود . در مسیری که برای خرید بلیط ایستاده بودیم صنایع دستی می فروختند. آقایی انواع رب خانگی داشت که بعضی از آنها به عمرم حتی اسمشان را نشنیدم. ازشون رب لیو عمانی، رب تمشک و رب نارنج خریدم . طعمش واقعا بی نظیر هست.
بلیط 40 هزار تومانی غار قوری قلعه را خریدیم و وارد غار شدیم. اولین تجربه پسرم برای رفتند به غار بود و خیلی هیجان داشت و کلا اصرار من برای رفتن به این غار پسرم بود. غار قوری قلعه از قندیلها و تالارهای زیبا به نامهای عروس، بتهوون، نماز و چهار آبشار تشکیل شده. در نزدیکی آن روستای قوری قلعه قرار دارد .قدمت آن به ۶۵ میلیون سال پیش و دوران دوم زمینشناسی میرسد اما از حدود ۴۰ سال پیش این کشف شده و طی چند سال متمادی قسمت های مختلف آن را کشف کرده اند. طول غار ۱۲ کیلومتر و عمق آن ۳,۱۴۰ متر است. عمق حوضچههای کف غار هم در عمیقترین حالت ۱۴ متر است که در نهایت طولانیترین غار آبی ایران و بزرگترین غار آبی آسیا است. اما فعلا حدود ۵۰۰ متر از این غار نورپردازی و در معرض بازدید قرار دارد. دمای داخل هفت تا یازده درجه سانتیگراد است. البته که واقعا 500 متر مسیر خیلی کمی بود و امیدوارم در آینده امکان دیدن کل غار به وجود بیاد.
حدود 2 ساعتی دیدن غار و اطرافش طول کشید که واقعا فشرده وقت گذاشتیم و سریع به سمت کرمانشاه برگشتیم.شام را در رستوران هتل پارسیان بودیم.
14خرداد 1401
به سمت تهران برگشتیم. همیشه تعطیلات خرداد ماه را به شمال کشور میرفتیم و ترافیک های طولانی و حدود 10 ساعت را داشتیم. اما این جاده و این وقت سال عالی بود . تجربه بینظری بود و امیوارم دوباره بتوانم شهرهای دیگر این استان را بببینم.
پی نوشت: نقد و بررسی رستوران و هتل را در بخش مربوطه به صورت کامل آورده شده است.
نگارش و تهیه سفرنامه و گرفتن عکس های مناسب واقعا عشق میخواهد. همراهان عزیز از اینکه تا پایان سفرنامه ام همراه بودید و منت گذاشتید،سپاسگزارم .
نویسنده: شیما تبریزی