مقدمه سفر مرا به در باغ چندسالگیام برد.(مسافر- هشت کتاب- سهراب سپری) همه چیز با یک تماس تلفنی شروع شد. " برنامه بریزیم یک روز از شهر بزنیم بیرون." به تمام شهرها و مقصدهای یک روزهای که اطراف شهر کرمان بود فکر کردیم. به لالهزار برویم و باغهای
سلام به عزیزان این اولین سفرنامه من هست که می نویسم خودم از خوانندگان لست سکند هستم و در سفرهام کمک بسیار خوبی برام بود وتوانستم از سفرنامه های دوستان چه در زمینه هتل وچه در مورد اماکن دیدنی و یا رستوران های خوب استفاده
اسب من یه پژو ۲۰۶ قدیمی هست و این داستان سفر احمقانه من به ترکیه ست! سفری که هر لحظه اش از خودم می پرسیدم: واقعا داری چه غلطی می کنی؟! چند سال پیش و اون زمان ها که هنوز قیمت ها ده بیست برابر
سلام خدمت همه لست سکندی های عزیزم، میخوام تو این سفرنامه همه کسایی که این سفرنامه رو میخونن رو با خودم همسفر کنم .امیدوارم با نوشتن این سفرنامه بتونم کمک کوچیکی به شما دوستان عزیزم جهت سفرهای داخلی زمینی طولانی پیش روتون داشته باشم و
سفر ما در تاریخ هجدهم شهریور 1401 شروع شد، من ،همسرجان و مادرشوهرجان ...ساعت ده دقیقه به چهار از خانه خارج شدیم و ساعت 1 شب رسیدیم کرمان، شب رو کرمان تو پارک مسافر که در ورودی شهر قرار داره چادر زدیم، حوالی ساعت شش
1401/1/02: قرار بود عصر حرکت کنیم اما دایی معطلمان کرد و تازه ساعت هفت یادش آمد که با پراید نمیشه تا بندر رفت.اگر الان هم حرکت نکرده بودیم معلوم بود تا صبح هر ساعت یکبار زنگ میزد و میگفت الان حرکت میکنم و بعد باز خودش
دیدن چابهار، بعد از بارها تلاش دیگه برامون تبدیل به رویا شده بود، خیلی قبلتر از شروع همهگیری کرونا جزو لیست سفرهامون بود و بارها به دلایل مختلف به تاخیر افتاده بود و بعد که کرونا شروع شد و ... تا اینکه بالاخره آذرماه سال
چابهار هندوستان ایران این سفرنامه از خاطرات سفر به چند استان زیباست . یزد ،کرمان ،سیستان و بلوچستان . اواخر سال 97 تصمیم برای مسافرت نوروزی داشتیم ازونجایی که عید جنوب حال و هوای دیگه ای داره و به خاطر امنیت بیشتر جاده ها مقصد ما
بنام خداوند جهان آفرین سفر از دروازه خورشید تا قلب گرمای زمین - چابهار تا کرمان سفری به سرزمینی که هر روز زودتر از تمام ایرانیان به خورشید سلام می دهند و چه بسا بخشی از خونگرمی وصف ناپذیرشان از این رو باشد . سفر به دیار باغ
در جستجوی مالدیو در شرقیترین نقطه ایران در جستجوی تکههای گمشدهام دنیا را گشتهام... اما حالا، بعد از سالها او که میرود، میآید و گاهی مینویسد، من نیستم! من، گمشدهام و تکهتکههایم در سراسر جهان جا ماندهاند... (هدا تورنگ) ساعت 8 یکی از شبهای سرد ر بهمن ماه 1397، در حالی
آخرین روزهای سال است و من هنوز برای تعطیلات نوروزی تصمیم نگرفتهام. سایت دالاهو را باز میکنم و تقریبا بسیاری از تورهای داخلیاش تکمیل شده اما یکی از تورها با عنوان جذاب" کویر تا دریا " که ۸ روزه است هنوز ظرفیت دارد. هزینه این
لاله زار :شهر گل و گلاب-تیرماه 1398 روز اول بخاطر تعطیلی روز شنبه ، سه روز تعطیلی در پیش رو بود. با خانواده برادرام-جلال-تصمیم گرفتیم به شهر «لاله زار» برویم. همیشه حس خوبی نسبت به این شهر داشته ام-لاله زار!از شما چه پنهان با این که چندین
سفری متفاوت با طعم سیل به سواحل مکران-چابهار 1398 سفر نوروزی به هفت استان ایران و فرار از سیل پیش بینی نشده ی سال 1398. نویسنده: لیلا موحدیان هر سفر، تقدیری مخفی در خود پنهان کرده است که مسافر از آن بی خبر است. روز اول نوروز امسال قصد سفر
کبوترخانه جانها از او معمور گشت پس چرا این زیره را من سوی کرمان میبرم تقویم را ورق میزنم تا عید چند هفته ای مانده است و طاقتم طاق شده است. سفر، سفر، دلم سفر میخواهد. اما امان از جیب خالی و
به نام خدا سفرنامه چابهار ما یک گروه 5 نفره سفر داریم که اهل قم هستن و سالی چند بار باهم میریم ایرانگردی و سعی میکنیم جاهایی که کمتر مسافر میره رو ببینیم. از مدتها قبل برنامه چابهار رو داشتیم.چابهار یکی از شهر های جنوب شرقی استان
خلاصه سفر: مبدا کاشان؛ سفر زمینی با سه ماشین سواری؛ تعداد همسفران 11 نفر؛ طول مسیر رفت و برگشت 1600 کیلومتر یعنی حدودا 16 ساعت؛ بعلاوه 400 کیلومتر رفت و برگشت به درک و باغ میوه های گرمسیری و گردش در شهرها. تعداد روزهای سفر: گردش داخل ایرانشهر، چابهار، روستای درک،
جمعه سوم دى ماه هزار و سیصد و نود و پنج، همراه پنج نفر از دوستان راهى یک سفر یکروزه از کرمان به این روستا شدیم. کویر لوت با توجه به گستردگى، گرماى شدید و بى آبى، مکانى غیر قابل سکونت، یکى از اسرارآمیزترین نقاط