بازگشته ام از سفر سفر از من باز نمی گردد.
با نوشتن سفرنامه من، دریا، غروب (سفرنامه من به کوش آداسی) درست مثل اینکه با خیالم دوباره به سفر میرفتم و البته با تمام جزئیات، این شد که به محض اینکه از این سفر برگشتم شروع کردم به نوشتن سفرنامه ام. این یک سفر تاریخی بود و هر کدام از دیدنی هایش قصه هایی داشتند من هم با توجه به اینکه تو این سفر خیلی چیزها آموختم سعی کردم اکثر مطالب را هم برایتان در متن بیاورم.
از سال گذشته تصمیم داشتم که به شهر یزد بروم این قدر شوق داشتم و در موردش صحبت کردم که چند تائی از همکارانم راهی شهر یزد شدند. محل اقامت هم رزرو کردیم ولی مهمانی برایمان آمد و مجبور شدیم کنسل کنیم، تا که امسال رسید و به رسم عادت هر سال از اول سال روی تقویم مشخص کردم چه تاریخی را به کجا بروم.
سفر ما از تهران با ماشین شخصی به سمت یزد شروع شد. محل اقامت را از سایت رزرواسیون آریا یک شب هتل 4 ستاره الزهرا با مبلغ شبی 350 هزار تومان و 2 شب دیگر هتل 4 ستاره بین المللی لاله با مبلغ شبی 487 هزار تومان را رزرو کردیم.
صبح زود راه افتادیم . جاده بسیار خلوت و کفی بود . بدون توقف حدود 6:30 به یزد می رسید. تقریبا از اردستان به بعد جاده روشنایی ندارد. پس بهتر هست اگر خیلی با جاده آشنایی ندارید شب راه نیافتید.
و ما رسیدیم به یزد . شهر اوصاف و اوقاف و اصناف و حرف (ح با کسره )و در یک کلام تجلی مدنیت
در بدو ورود از دروازه قرآن رد می شوید. حکایتش این است که قرآنی بر بالای دروازه می گذارند تا مسافران سفر سلامتی را داشته باشند.
برای ناهار روز اول به رستوران هتل مشیرالممالک رفتیم. مکان بسیار زیبایی بود. ناهار به صورت بوفه بود و نفری 75 هزار تومان که شامل چند نوع سالاد ، قیمه یزدی، جوجه، کوبیده، کوفته، ماهی، باقالی پلو، آش و مخلفات می شد. کیفیت غذا خیلی تعریفی نداشت. کوفته خوب بود ولی من انتظارم خیلی خیلی بیشتر از این بود.
پس از اون به سمت هتل الزهرا رفتیم و اتاق ها را تحویل گرفتیم. نظراتم را در بخش مربوط به هتل ثبت کردم .
پس از کمی استراحت به میدان امیر چخماق رفتیم. بنای بسیار زیبائی بود . مجموعه امیرچقماق یزد شامل بازار، تکیه، مسجد و دو آبانبار که قدمتشان به دوره تیموریان میرسد که در فهرست آثار ملی ایران هم به ثبت رسیده اند.در کنار میدان هم نخل امیرچخماق یزد را گذاشته بودند که قدیمی ترین و تقریبا بزرگترین نخل جهان هست این نخل ۴۵۰ ساله ، اصلی ترین نخل عزاداری مردم یزد است و برای قرار گرفتن در زیر آن، نوبت میگرفتند. فردی می گفت نخل نمادی از پیکر شهید امام حسین هست که سر ندارد و اطراف آن نیز 72 بریدگی هست به نیت 72 تن شهید کربلا
پس از اون به شیرینی سرای حاج خلیفه رهبر در همان میدان امیرچخماق رفتیم و کمی خرید کردیم.حاج خلیفه یکی از شیرینی سراهای معروف شهر یزد هست که چند شعبه دارد. یکی از شعبه های اصلی اش در خیابان جمهوری هست.
در همان نزدیکی میدان نمایشگاه مارهای زنده بود با بلیط نفری 4 هزار تومان. مکان خیلی بزرگی نبود اما انواع مارهای و بعضی از حیوانات مانند عروس دریائی ، لاک پشت، خرگوش، آفتاب پرست ، تمساح و قورباغه هم وجود داشت و البته در صورت تمایل می توانستید با مارهای زنده هم عکس بگیرید و امکانات عکاسی و دکور هم وجود داشت. به هر حال وقتی همسفرتون یه پسر بچه کوچیک باشه باید به علایق اون هم تو سفر توجه کرد :)
پس از اون به باغ دولت آباد رفتیم. ورودی نفری 3 هزار تومان بود. باغی بسیار زیبا که در شب زیبائی آن دوچندان می شود. در اواخر دوره افشاریه و در سال ۱۱۶۰ ه.ق توسط علی رضائیان صباغ که سرسلسله خاندان خوانین یزد بود احداث گردید. او ابتدا قناتی به طول ۶۵ کیلومتر را احداث نمود و آب را از مهریز به یزد و محل کنونی باغ دولتآباد رساند و سپس مجموعه حکومتی (دارالحکومه) خود را بنا کرد. این باغ با مساحتی در حدود 70 هزار مترمربع شامل ساختمانها، حوضها و آبنماهای بسیاری بوده که در فضای بین آنها باغهای با درختان انار و انگور و… وجود دارند. بادگیر هشت ضلعی، سه شاهنشین، دو اتاق، حوضچهها و تالارهای عمارت تابستانی قسمتهای باقی مانده بخش اندرونیاند و درهای مشبک، شیشههای رنگی و آبنماهای داخل عمارت اصلی زیبایی خاصی به اینجا دادهاند.بادگیر باغ با ارتفاع 33.8 متر بلندیترین بادگیر خشتی در جهان است.
در وردوی این باغ چند مغازه صنایع دستی وجود دارد. این باغ یک کافه رستوران هم دارد که البته تعطیل بود.حدود 2 الی 3 ساعت برای گشتن در باغ کافی است و اگر کافه آن هم باز بود مطمئناً کیفیت بازدید خیلی فرق می کرد.
تصور اینکه در زمانهای بسیار قدیم افراد اهل منزل روزها و شب هایشان چگونه در این باغ سپری شده بسیار زبباست. شاید خودشان هم نمی دانستند که روزی چه کسانی آرزویشان یک لحظه زندگی در این باغ زیباست.
روز دوم
پس از صرف صبحانه به سمت بافت قدیمی و محله اعیان نشین (از هزار سال پیش تا عهد قاجار) فهادان رفتیم. واقعا نمی توان باور کرد فقط در یک محله این همه بنای تاریخی وجود داشته باشد. ورود به محله فهادان از چند خیابان امکان پذیر هست. خیابان قیام ، خیابان گلسرخ . خانه هایی که بسیار زیبا هستند و برخی از آن ها تبدیل به هتل شده اند نیز در این محله هستند مثل هتل لب خندق، هتل مهر و ادیب الممالک،هتل کهن کاشانه، هتل فاضلی، خانه دوست، هتل فهادان، علاوه بر اون می توانید در کافه های زیبا و دلنشین این محله کمی استراحت کنید.
فرشگاه های صنایع دستی در محله فهادان با قیمت بسیار بالا.
قیمت اون کاشی که عکس چند زن بر روی آن نقاشی شده است که می گفتند کار استاد به نامی است 25 میلیون تومان بود یا پول ما ارزش ندارد یا قیمت ها توریستی است....
در ابتدا به مسجد جامع یزد رفتیم و خوشبختانه آقای دکتری آن جا بودند و اطلاعات بسیار جالبی در مورد مسجد دادند.
ساخت و ساز مسجد در مدت یک قرن و در دوره های مختلف تاریخی صورت گرفت و متعلق به قرن 6 تا 9 هجری قمری است. با وجود اینکه مسجد در دوره های مختلف ساخته شده اما هر کدام از دورهها به سازندگان دستور می دادند تا مقداری از خاک کربلا را به عنوان تبرک در آن استفاده کنند.
استفاده از خاک کربلا در بین کاشی کاری ها
نشان صلیب شکسته یا آخشیخ یا گردونه مهر در مسجد جامع یزد. این نشان در چهار طرف گنبد مسجد جامع گذاشته شده است. دقیقا زیر اسم حضرت علی این نشان ها آورده شده است. ایشون می گفتند در زمان آریائی ها ( که در ابتدا چوپان بودند) خواستند به ایران بیایند که اگر دوست داشتند در همین جا بمانند و اگر دوست نداشتند نشانی بگذارند(صلیب شکسته) و بروند. پس آن ها ایران را دوست نداشتند و رفتند و نشانی گذاشتند وقتی تور لیدر این سخنان را می گفت حس عجیبی داشتم.
دو مناره اصلی مسجد جامع یزد از بلندترین مناره های جهان هستند که ارتفاع تقریبی دو مناره 52 متر و قطر آن 8 متر است.یکی از زیبائی ها مسجد این است که روشنایی آن غیر مستقیم به وسیله انعکاس نور بر روی گچ سفید گنبد و پس از آن به دیوارها و فضای درون مسجد است. در چهار طرف گنبد اسم علی آورده شده است با این تفاوت که در 3 طرف آن اسم حضرت علی 3 بار آورده شده است و در ورودی آن فقط 2 بار به این دلیل که اگر نور خورشید بر این ها بتابد ممکن است نام علی که در وسط است بر زمین بیافتند که محل عبور مردم است و گناه دارد پس 2 بار نوشته شده است.
فلسفه ساخت ایوان ها را ایشان به این صورت می گفتند که اعراب با توجه به این که در قدیم خیمه نشین بودند و در چادر ها زندگی می کردند علاقه ای به زندگی در ساختمان را نداشتند و زمانی که به ایران آمدند نتوانستند در بناهای ایران زندگی کنند و می گفتند ما در ساختمان های شما آسمان را نداریم پس معماران ایرانی به فکر افتادند که کاری کنند که در خانه هایشان بتوانند آسمان را نیز ببینند که ایوان ها را ابداع کردند....
فیلسوفی می گفت روبروی محراب دری است به سوی خداوند که تاکنون باز نشده است....
در این بخش نوشته شده الله ، محمد که می گوید این مسجد فقط برای شیعیان است و بس
شمسه مسجد جامع یزد
او میگفت این مسجد بخت هم باز می کند. روزهای جمعه دختران در پشت بام گردو با پوست و انار را به همراه کلید مناره ها را زیر پا میگذارند و سر ظهر 2 رکعت نماز حاجت می خوانند .
در محله فهادان این جاذبهها از همه مهمترند: مسجد تاریخی فهادان، مسجد چهلمحراب، خانه لاریها، خانه عربزاده، زندان اسکندر (مدرسه ضیائیه - بنایی چند هزار ساله که ۸۰۰ سال پیش مرمت شده است)، خانه کاشفی، امامزاده سید طاووس، خانه محمودی، بقعه دوازده امام
در فهادان تکیههایی است که در ایام عزاداری مورد استفاده ساکنین این منطقه قرار میگیرد و در یکی از این تکیهها مجسمهی یک شیر دیده میشود که نماد عزاداری حیوانات برای امام حسین شناخته میشود.
آسیاب آبی کوشک نو
در خیابان گلسرخ می باشد که متعلق به دوران صفویه بوده و محل تلاقی قنات های زارچ، صدری و اله آباد است. این آسیاب از سه بخش دستکندی که شامل انباری، کارگاهی و تنوره تشکیل شده است. تنوره این آسیاب با طول 16 متر به یکی از بلندترین تنوره های آسیاب تبدیل شده است. تونل های دستکند و پیچ در پیچی در این بافت تاریخی وجود دارد . (افراد مسن ممکن است برایشان سخت باشد )
فیلم کوتاهی از نحوه کاردکرد این آسیاب براتون گذاشتم.
مدرسه ضیائیه(زندان اسکندر)
دلم از وحشت زندان سكندر بگرفت رخت بر بندم و تا ملك سليمان بروم (حافظ)
ورودی نفری 4 هزار تومان .در ساخت این بنای ، از هیچ نوع تزئینات کاشیکاری استفاده نشده است. به نظر میرسد تنها از خشت خام برای ساخت عمارت استفاده شده است .چاهی با عمق ۲.۸ متر از سطح زمین در وسط حیاط عمارت قرار گرفته است و می گفتند چون دانش آموزان درس نمیخواندن به این زیرزمین می آمدند برایشان شبیه به زندان شده است. حکایات زیادی در این مورد کاربری بنا نقل شده است.اما اکثرا می گویند این بنا از ابتدا به عنوان مدرسه استفاده می شده و اکثر کارشناسان کاربری زندان را برای این بنا رد کرده اند و معتقداند زندانی با عنوان زندان اسکندر وجود نداشته و یا اگر بوده، به صورت بنایی جدا از مدرسه ضیائیه ساخته شده است. در این محل تخت هایی برای پذیرایی وجود دارد و حجره های زیبایی هم برای فروش صنایع دستی تعبیه شده است.
خانه لاریها
ورودی نفری 3 هزار تومان. یک خانه بسیار اعیانی در زمان خودش بوده است.و تا اواخر حکومت رضا شاه در تملک خانواده لاریها بود، اما در این دوره به دلیل به وجود آمدن مشکلات مربوط به انحصار وراثت متروکه شد. 3 حیاط دارد که فقط یکی از آن ها باز بود. خانه دارای اتاق آینه، مطبخ و سرداب و تالار و بادگیر بود. انواع فروشگاه های صنایع دستی وجود داشت.امکان عکاسی هم با لباس سنتی را دارید. سفارش قهوه یزدی دادیم . شیرین و عالی بود . طعم هل و دارچین آن فوق العاده است. هر فنجان 3 هزار تومان . قهوه یزدی در مراسم عزاداری و روضه سرو می شود و زمان آماده سازی آن حدودا 6 ساعت می باشد. بر روی حوض میان حیاط تختی قرار دارد که با سه پله از سطح حیاط جدا می شود و نیمی از فضای حوض را اشغال می کند. این تخت و فضای آن اصطلاحا غروب نشین یا سایه نشین می گویند.
سیستم آب آشامیدنی که در اکثر مکان های دیدنی گذاشته بودند . بسیار خوب بود به نظرم کاش حمایت شود و در دیگر شهرها نیز نصب کنند.
اتاق آینه
پس از گشت و گذار در محله فهادان که البته مدت زمانش به توان شما برای راه رفتن بستگی دارد که برای همچین جایی حتی یک روز کامل هم زمان کم است، برای تحویل اتاق به هتل 4 ستاره لاله رفتیم. هتلی گرم و صمیمی . در بدو ورود شخصی را فرستادند برای بردن چمدان ها و راهنمائی برای پارک ماشین پس از اون با دمنوش گل گاو زبان از ما پذیرائی کردند. اتاق ما 4 تخته و تمیز بود با امکانات حوله، دمپائی، سشوار، یخچال ، تلوزیون، سیف باکس، شامپو، مسواک و خمیردندان. رفتار پرسنل بسیار خوب بود. رستوران فضائی دلنشین داشت که علاوه بر اون هم داخل حیاط هم تخت هائی را گذاشته بودند. هتل 3 حیاط داشت. نقد و بررسی کامل را بخش هتل ها گذاشته ام.
برای ناهار از رستوران هتل استفاده کردیم. کیفیت غذا نیز معمولی بود . غیر از این نیز سماور بزرگی با انواع دمنوش و چای به همراه نبات به صورت رایگان برای مسافران هتل قابل استفاده بود.
اتاق
حیاط و فضای رستوران
درخت مقدس مورد که در آئین زرتشت به آن قسم می خورند. این درخت در هتل لاله هم بود. و موارد مصرف داروئی بسیار دارد.
ناهار را در همان هتل بودیم که کیفیت نسبتا خوبی داشت.عصر هم به کویر رفتیم . کویر باران که از ورودی شهر یزد از سمت دروازه قران حدودا 20 دقیقه ای می شود. مسیر کلا خاکی بود. از امکانات کمپ کویری اتاق هایی برای اقامت، آفرود، موتور سواری و شترسواری بود. علاوه بر مسافران یزدیان زیادی هم برای شب نشینی به دور آتش آمده بودند. اولین بار بود به کویر می رفتم و واقعا شیفته سکوت و سادگی اش شدم همین چند ساعت خیلی برای دیدن کویر کم هست اما غنیمت بود
روز سوم
بعد از صرف صبحانه که منوی اون تقریبا با روز قبل فرق داشت به سمت بازار رفتیم . خوشبختانه پارکینگ های زیادی در سطح شهر هست و به مشکلی برنمیخورید. بازار فرش بزرگی نداشت ولی خوب قیمت فرشها مناسب بود. ترمه های زیادی میتوانید پیدا کنید یکی از نمایندگی های معروفش هم ترمه رضایی هست که کیفیت ترمه و تنوع خوبی دارد. علاوه بر اون به بازار مس و طلا هم رفتیم خیلی جالب بود در اکثر طلا فروشی ها تاج طلا هم داشتند. درکل بازار زیبایی داشت و حتما زمانی را برایش اختصاص دهید و خیالتان جمع تفاوت قیمت ها در بخش های مختلف بسیار ناچیز بود .
فیلم کوتاهی از حال و هوای بازار براتون گذاشتم.
بعد از صرف ناهار در هتل و کمی استراحت در فضای دلنشین حیاط ها به سمت آتشکده رفتیم .
آتشکده زرتشتیان
ورودی نفری 5 هزار تومان. وقتی وارد آتشکده شدیم بوی خاصی می امد مثل بوی عود و موسیقی آرام و دل نشینی هم در فضا پخش می شد که به نظرم به زبان زرتشتی بود ولی با این که متوجه نمی شدیم خیلی دوست داشتنی بود تزیینات ساختمان آن با نگاره فروهر است که بر بالای ورودی کاملا نمایان است. فروهر یکی از نیروهای مینویی (عالم روحانی) است که بر اساس باور مزدیسنان (پیروان دین زرتشت)، پیش از پدید آمدن موجودات وجود دارد و پس از مرگ و نابودی آنها، راهی عالم بالا شده و در آنجا ماندگار میشود. وارد سالنی شدیم که عکسی از زرتشت بود و انگشت اشاره اش به سمت بالا نشانه رفته که نشانه ای هست بر یکتا پرستی و اینکه خداوند واحد است . رفتن به آتشکده آدابی دارد اینکه افراد باید پاکیزه و مطهر باشند، لباس روشن به تن کنند و کفش نپوشند، همچنین مردان باید کلاه سفید و زنان باید روسری سفید بر سر بگذارند آتش مقدّس که نماد پاکی است، درون مجمر بزرگی از جنس برنز و در پشت یک محفظه شیشه ای و در جایی بلندتر از سطح زمین نگهداری می شود. یک نفر با نام هیربد مسئولیت روشن نگه داشتن آن را بر عهده دارد که هر روز در چند نوبت قطعه ای چوب به آتش می اندازد.
دیدن آتش فقط از پشت شیشه امکان پذیر بود چرا که نفس های آدمی نباید با آتش پاک تماس پیدا کند. می گویند آتش مقدّس ابتدا از آتشکدۀ واریان پارس به عقدای یزد منتقل گشته که مدت ۷۰۰ سال در آنجا نگهداری می شده است. این آتش سپس به اردکان آورده شده و در آنجا به مدت ۳۰۰ سال روشن بوده تا اینکه از آنجا به یزد انتقال یافته است و قدمت آتش مقدّس به بیش از ۱۵۰۰ سال می رسد.می گویند رضاخان دستور ساخت آتشکده را در یزد داده است. در اطراف آتشکده ساختمانی بود دو طبقه که طبقه اول بنرها و ماکت هائی از مراسم های زرتشتیان مانند جشن ازدواج، مراسم سدره پوشی، جشن نوروز را گذاشته بودند و طبقه زیرزمین که گالری از عکس های فرهنگ و آداب و رسوم زندگی زرتشتیان و جشن های آن ها بود
در سال ۱۳۷۸ با شماره ۲۴۳۱ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفته است.
عکس هایی از نمایشگاه
همان درخت مورد
مطالب جالبی را عنوان کرده بودند اینکه فلسفه جمله معروف الهی 120 ساله بشی را میگویند که در زمان ساسانیان ، موبدان زرتشتی به ازای اینکه هر 4 سال یک روز اضافه کنند، هر 120سال 1ماه اضافه می کردند که ماه 13 را جشن می گرفتند. نوشته بودند زرتشتیان آتش پرست نیستند و قبله آنها نور هست مانند مسلمانان که قبله آن ها کعبه هست .
سخنانی از زرتشت را قاب کرده بودند (به دلیل اینکه قاب ها روی دیوار نصب بودند عکس ها در زوایای مناسب نیستند اما محتوایشان زیباست)
پس از اون به تالار آینه که می گویند تنها موزه نور در ایران است رفتیم . عمارتی زیبا در وسط باغی بود. ورودی نفری 3 هزار تومان. گچ بری های بسیار زیبا و آینها کاری های ظریف را در آن جا میتوانین مشاهده کنین . درهای چوبی و مشبک كاری شده هم از دیگر زیباییهای این تالار هستند. در موزه این تالار مجموعه ای از دست نوشته های قدیمی، کتاب، سکّه، تمبر، اسلحه، انواع چراغ های پیه سوز، چراغ های نصبی، چراغ های آویزی، چراغ های پایه دار، چراغ های دستی، انواع شمع سوزهای نصبی و دستی، انواع نفت سوزها، گاز سوزها و برق سوزها به نمایش گذاشته شده اند.
از قدیمی ترین برج های ساعت ایران و جهان به شمار می رود و بر اساس منابع تاریخی، اولین ساعت شهری ایران است. ساخت این برج ساعت به زمان قاجار بر می گردد
به کافه شیرحسین رفتیم . فالوده یزدی که رشته های نرم تری نسبت به فالوده شیرازی دارد به همراه تخم شربتی و خاکشیر طعم بی نظیری داشت. فالوده شیرازی و بستنی سنتی و اسکوپی را هم امتحان کردیم که طعم همشون خوب بود. علاوه بر اون انواع روغن کنجد و ارده و کرم کنجد ، کرم پسته و انواع عرقیجات نیز فروخته می شد.
پس از اون به هتل برگشتیم و برای شام پیتزا سفارش دادیم. کیفیت پیتزا نیز بسیار خوب بود.
صبح زود پس از صرف صبحانه راه افتادیم و بدون وقفه به تهران برگشتیم.
3 شب برای شهری به این زیبایی واقعا کم بود اما سعی کردم تو همین زمان کم تعدادی از آن ها را ببینیم و بقیه بماند برای سفر بعدی به شهر خشت
یزد مردمانی خونگرم دارد. مهربان و آرام . درست مثل خودش . خیابان ها بسیار تمیز . پارکینگ مسقف و غیر مسقف در همه جا بود. این سفر هم تمام شد
از لست سکند بسیار ممنونم از بستری که فراهم کردند که حتی کیفیت سفرها هم دست کم برای من تغییر کرده. از تمام عزیزانی هم که وقت می گذراند و مطالعه می کنند بسیار سپاسگزارم
نویسنده: SHeyma